نام پژوهشگر: نجف آقایی
رامین سوری نجف آقایی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابط? تفکر انتقادی و سلامت روانی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان کارشناسی تربیت بدنی ومقایس? آن با دانشجویان غیر تربیت بدنی دانشگاه بوعلی سینا همدان می باشد.نمونه آماری تحقیق را 293 نفر از دانشجویان ( 78 نفر تربیت بدنی و 217 نفر غیر تربیت بدنی)دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال 1390 تشکیل داده بودند که در رشت? تربیت بدنی به روش تمام شماری و در سایر رشته ها بصورت تصادفی طبقه ای نمونه گیری شدند. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و مقایسه ای است و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مربوط به مشخصات فردی (محقق ساخته)، پرسشنامه های استاندارد تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم ب، 1994 )و سلامت روانی گلدبرگ 1979 ) و همچنین برای سنجش پیشرفت تحصیلی از کارنامه تحصیلی کامل نمونه ها استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل ) برای t-test داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آزمونهای آمار استنباطی نظیر آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون گروه های مستقل و تحلیل واریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد که: 1. بین میزان مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان رشته تربیت بدنی و دانشجویان سایر رشته ها تفاوت معناداری وجود .(p> 0/ ندارد ( 05 2. بین میزان سلامت روان دانشجویان رشته های تربیت بدنی و دانشجویان سایر رشته ها رابطه معناداری وجود ندارد .(p> 0/05) .(p> 0/ 3.بین مهارت های تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته تربیت بدنی رابط? معناداری وجود ندارد ( 05 4. بین مهارت های تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته های غیر تربیت بدنی رابط? معناداری وجود ندارد .(p> 0/05) .(p> 0/ 5. بین سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته تربیت بدنی رابط? معناداری وجود ندارد ( 05 .(p> 0/ 6. بین سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته های غیر تربیت بدنی رابط? معناداری وجود ندارد ( 05 .(p> 0/ 7. بین میزان مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری جود ندارد ( 05 8.سلامت روانی دانشجویان دختر پایین تراز دانشجویان پسر است.( میزان اختلالات روانی دانشجویان دختر بیشتر از .(p< 0/ دانشجویان پسر است) ( 05 .(p> 0/ 9. بین میزان مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان ترم های تحصیلی مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد ( 05 .(p> 0/ 10 . بین میزان سلامت روانی دانشجویان ترم های تحصیلی مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد ( 05 .(p< 0/ 11 . میزان پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر است و این تفاوت معنی دار است
نفیسه فتاحیان نجف آقایی
پژوهش حاضر به منظور بررسی موانع مشارکت ورزشی دبیران زن شهر همدان و در نهایت دسته بندی موانع در سه گروه و مقایسه این موانع سه گانه با مدل سلسله مراتبی موانع کرافورد انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و در شاخه ی مطالعات میدانی می باشد. جامعه آماری تحقیق را دبیران زن دبیرستان های دخترانه شهر همدان در سال 90-1389 تشکیل دادند(923n = ). نمونه ی تحقیق بر اساس طبقه بندی ساده با دقت 05/0(05/0b=) و خطای 05/0 (05/0=?) معادل 269 نفر بدست آمد(269n=). نمونه مذکور با میانگین سنی 36 سال، با متوسط درآمد ماهیانه 500 هزار تومان و عمدتاً مدرک تحصیلی لیسانس(78 درصد) به صورت رسمی(90 درصد) مشغول به تدریس بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ی محقق ساخته با پایایی 86/0(آلفای کرونباخ=86/0) می باشد که عوامل بازدارنده مشارکت ورزشی دبیران زن را در شش حوزه 1)فرهنگی اجتماعی 2)مالی اقتصادی 3)وجود نیروی انسانی متخصص 4)نگرش خانواده 5)امکانات و تسهیلات 6)رسانه ها و نبلیغات بررسی می کند. ضمن اینکه همین پرسشنامه، موانع مشارکت ورزشی را در سه حوزه موانع ساختاری، بین فردی و درون فردی مورد بررسی قرار داد. نرم افزار مورد استفاده برای تحلیل داده های جمع آوری شده spss می باشد. برای بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون مربع کای دو استفاده شد. این پژوهش نشان داد موانع فرهنگی اجتماعی در مورد زنان ورزشکار در اولویت اول قرار دارند (000/0sig= 5df= 56/52 x2=)، همین مورد برای دبیران غیر ورزشکار بدست آمد ( 000/0sig= 5df= 73/67 x2=). با بررسی موانع شش گانه مشارکت ورزشی دبیران زن ورزشکار و غیر ورزشکار مشاهده شد که اولویت بندی این موانع برای این دو گروه یکسان نبود. همچنین اولویت بندی موانع مشارکت ورزشی دبیران زن ورزشکار و غیر ورزشکار در سه حوزه قابل تطبیق با مدل هرمی کرافورد نبوده و در واقع ترتیب این موانع با مدل هرمی کرافورد متفاوت بود. ترتیب موانع مشارکت ورزشی در سه حوزه مورد بحث در مورد دبیران زن ورزشکار و غیر ورزشکار بصورت مشابه و به ترتیب موانع ساختاری- بین فردی- درون فردی بود. در پایان با ارائه راهکارها و پیشنهاداتی برای اداره آموزش و پرورش سعی بر قابل استفاده نمودن نتایج تحقیق حاضر نمودیم
اسدالله تلخابی نجف آقایی
این پژوهش با عنایت به اهمیت آمادگی جسمانی به عنوان عامل مهم در سلامت جسمانی و بهداشت روانی و کارایی افراد در محیط شغلی و با هدف بررسی وضعیت آمادگی جسمانی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان و همچنین ارائه هنجار امتحانی جهت ارزیابی میزان فعالیت افراد در کلاس های تربیت بدنی عمومی، طراحی و اجرا گردیده است. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی_مقایسه ای است و جامعه آماری آن دانشجویان پسر غیر تربیت بدنی دانشگاه بوعلی سینا همدان که درسال تحصیلی (90-89) مشغول به تحصیل بوده اند، در نظر گرفته شده است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان برابر با 234 نفر تعیین گردیده است. برای جمع آوری داده ها از آزمون های استاندارد آمادگی جسمانی استفاده شد. پس از جمع آوری داده ها، تمامی مراحل آماری که شامل تعیین میانگین، انحراف استاندارد، واریانس، رسم جداول، تعیین نقاط و مرتبه های درصدی است، با استفاده از رایانه ونرم افزار spss صورت گرفت. با استفاده از روش one sample t test میزان آمادگی جسمانی آزمودنی ها با نتایج پژوهش های مشابه در دانشگاه های اراک، ارومیه و فردوسی مشهد مقایسه شد. در مقایسه با دانشگاه اراک، انعطاف پذیری و استقامت قلبی_عروقی دانشجویان دانشگاه بو علی سینا، بهتر و درپرش ارتفاع و استقامت عضلات شکمی و چابکی عمومی بدن، دانشجویان دانشگاه اراک، در وضعیت بهتر قرار داشتند. در مقایسه با دانشگاه فردوسی مشهد، در پرش ارتفاع و درازونشست بهتر عمل کرده بودند و در مقایسه با دانشگاه ارومیه از انعطاف کمتری برخوردار بودند و به طور کلی اختلاف معنی داری در آزمون های دیگر مشاهده نگردید. همبستگی بین برخی متغیرهای آنتروپومتریکی و فاکتورهای آمادگی جسمانی نیز با استفاده از روش همبستگی پیرسون بدست آمد که عبارت بودند از: 1) بین آزمون پرش ارتفاع و آزمون 9×4 مترچابکی آزمودنی ها، همبستگی منفی (361/0-) مشاهده گردید. 2) بین تعداد درازونشست ایفرد و آهنگین آزمودنی ها، همبستگی مثبت (402/0) مشاهده گردید. 3) بین آزمون سرعت و چابکی آزمودنی ها با وزن آنها، به ترتیب همبستگی مثبت (145/0) و (163/0) مشاهده گردید.
بهمن عسگری زردابی حسین پورسلطانی زرندی
هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین حمایت سازمانی ادراک شده با تعهد سازمانی و عملکرد شغلی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استانهای غربی ایران است. جامعه آماری این پژوهش تمام کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان استانهای غرب ایران بود (203n=). با استفاده از جدول حجم و نمونه مورگان، تعداد 130 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای سهم ادارت کل تربیت بدنی استانهای کرمانشاه، همدان، کردستان و ایلام به ترتیب برابر 34، 38، 29 و 29 بود. جهت گردآوری داده ها از یک پرسش نامه اطلاعات فردی و سه پرسش نامه استاندارد حمایت سازمانی ادراک شده ایزنبرگر و همکاران (1986)، تعهد سازمانی آلن و می یر (1990) و خودارزیابی عملکرد شغلی موتوویدلو و وان اسکاتر (1994) استفاده گردید. اعتبار پرسش نامه ها در مطالعات متعدد داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفته است. با مطالعه آزمایشی روی 30 نفر از کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان کرمانشاه، پایایی پرسش نامه های حمایت سازمانی ادراک شده، تعهد سازمانی و عملکرد شغلی به ترتیب 84/0، 83/0 و 88/0 بدست آمد. به منظور توصیف داده ها از روشهای آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها از روش های آماری آزمون کلموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری در نرم افزارهای spss و pls در سطح معناداری 05/0p? استفاده شد. یافته های این تحقیق نشان داد که حمایت سازمانی ادراک شده رابطه مثبت و معناداری با تعهد سازمانی (01/0p? ,71/0r=) و عملکرد شغلی (01/0p? ,87/0r=) دارد. همچنین، بین تعهد سازمانی با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معناداری بدست آمد (01/0p? ,67/0r=). علاوه بر این، یافته ها نشان داد که حمایت سازمانی ادراک شده تاثیر معناداری بر تعهد سازمانی (778/0r=) و عملکرد شغلی (857/0r=) دارد؛ با این حال، تعهد سازمانی تاثیر معناداری بر عملکرد شغلی ندارد. در نهایت می توان اظهار کرد که فراهم شدن شرایط سازمانی مناسب برای کارکنان باعث می شود تا آنها به منظور تحقق اهداف سازمانی از خود تمایل و علاقه نشان دهند چرا که آنها معتقدند که سازمان در قبال آنها توانسته است انتظاراتشان را برآورده نماید، کارکنان ضرورت تلاش بیشتر در جهت تحقق اهداف ادارات کل ورزش و جوانان را به منظور جبران حمایت ها و اقدامات سازمان مذکور احساس می نمایند (تحقق نظریه مبادله اجتماعی).
مرتضی امینی نجف آقایی
هدف از انجام این تحقیق تعیین ارتباط جو سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان سازمان ورزش شهرداری تهران بود. جامعه آماری در این پژوهش را کارکنان سازمان ورزش شهرداری شهر تهران تشکیل دادنده بودند(110=n). به دلیل کوچک بودن حجم جامعه آماری و همچنین احتمال عدم بازگشت و عودت کامل پرسشنامه های ارسالی، نمونه آماری برابر با جامعه آماری انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه جو سازمانی هالپین و کرافت (1963) و رفتار شهروندی سازمانی اورگان (1996) استفاده شد. ضریب پایایی این دو پرسشنامه در یک مطالعه راهنما، به ترتیب 72/0 و 75/0 برآورد شد. همچنین روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها توسط تعدادی از اساتید محترم مدیریت ورزشی مورد تایید قرار گرفت. روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود که به صورت میدانی اجرا شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از دو دسته روش های آمار توصیفی(میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد فروانی) و آمار استنباطی (کلموگروف اسمیرونف، تی تک نمونه ای، آزمون فریدمن، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی ساده و چند متغیره) استفاده گردید. نتایج نشان داد بین جو سازمانی ادراک شده با رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان سازمان ورزش شهرداری تهران، ارتباط معناداری وجود داشت (01/0?p ، 412/0=r). بین جو سازمانی ادراک شده با ابعاد نوع دوستی (05/0?p، 259/0=r)، رفتار مدنی(01/0?p، 409/0=r) و تکریم و تواضع (01/0?p، 376/0=r) ارتباط معناداری وجود داشت. اما بین جو سازمانی ادراک شده و ابعاد وجدان-کاری (671/0<p، 047/0=r) و جوانمردی(104/0<p، 18/0=r) ارتباط معناداری یافت نشد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای پیش بین که همان ابعاد جو سازمانی می باشند حدود نیمی از واریانس متغیر ملاک رفتار شهروندی سازمانی را برآورد می کنند، و از بین ابعاد هشتگانه جو سازمانی ابعاد علاقه مندی، رفتار گروهی، ملاحظه گری و مزاحمت قابلیت پیش بینی متغیر ملاک رفتارشهروندی سازمانی را دارا بودند. با توجه به نتایج مطالعه حاضر، به مدیران سازمان ورزش شهرداری تهران، توصیه می شود، برای بهبود رفتار شهروندی سازمانی در میان کارکنان سازمان، بایستی ابعاد مختلف جو سازمانی را بهبود بخشند.
علی ضیائی نجف آقایی
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین ارتباط بین ابعاد سازمان یادگیرنده و تعهد سازمانی در بین کارمندان ادارات کل ورزش و جوانان استان های غرب ایران بود(203=n). نمونه آماری این تحقیق، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند(130=n). ابزار مورد استفاده در این مطالعه عبارت بودند از: پرسشنامه های استاندارد ابعاد سازمان یادگیرنده (dloq) «مارسیک و واتکینز» (1996) و تعهد سازمانی «آلن و می یر» (1993). ضریب پایایی این دو پرسشنامه در یک تحقیق راهنما، به ترتیب 966/0 و 883/0 برآورد شد. همچنین روایی پرسشنامه ها توسط 5 نفر از اساتید متخصص مدیریت ورزشی مورد تایید قرار گرفت. روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود که به صورت میدانی اجرا شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد فروانی) و آمار استنباطی ( آزمون های کلموگروف اسمیرونف (ks)، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) استفاده گردید. یافته ها نشان داد که بین سازمان یادگیرنده و تعهد سازمانی همبستگی بالا و معناداری وجود دارد (499/0، و 001/0p=). همچنین ارتباط سازمان یادگیرنده با تعهد عاطفی و تعهد تکلیفی معنادار بود(551/0r=)، (460/0r= ، 001/0p=)؛ اما رابطه سازمان یادگیرنده و تعهد مستمر معنادار نبود(156/0r= ، 084/0p=). آنالیز واریانس و تحلیل رگرسیون ابعاد هفت گانه سازمان یادگیرنده و تعهد سازمانی نشان داد که بالاترین ضریب اصلاح شده (beta) بین متغیر «یادگیری تیمی» و «تعهد سازمانی» (383/0=?) و کمترین ضریب اثر، بین «گفتگو و تبادل نظر» و «تعهد سازمانی» (247/0- =?) بدست آمده بود. با توجه به ضریب تعیین محاسبه شده نیز، هفت بعد سازمان یادگیرنده با 1/28 درصد و گفتگو و تبادل نظر با 4/10 درصد، به تربیب بیشترین و کمترین میزان از واریانس «تعهد سازمانی» را تبیین کردند. در نهایت با توجه به نتایج بدست آمده می توان پیشنهاداتی را به مسئولین محترم وزارت و مدیران ادارات کل ورزش و جوانان در راستای تقویت و افزایش تعهد کارمندان خود ارائه نمود.