نام پژوهشگر: مسعود حاجی زاده میمندی
صدیقه اکبری قورتانی اکبر زارع شاه آبادی
پژوهش حاضر به یکی از حساس ترین موضوعات در جهان، یعنی پدیده ی کار کودکان می پردازد. اگرچه برای از بین بردن این پدیده تلاش های بسیار زیادی از سوی سازمان های بین المللی و غیر دولتی انجام گرفته، امّا هنوز هم تعداد زیادی از کودکان، به ویژه در کشورهای توسعه نیافته و درحال توسعه مانند ایران به جای رفتن به مدرسه کار می کنند. بر پایه ی آمارهای رسمی در کشورهای درحال توسعه 250 میلیون و در ایران نیز 1800/000 کودک، کار می کنند. کار کردن، روی سلامت جسمی و بهداشت روانی کودکان تأثیر منفی می گذارد به گونه ای که به طور متوسط در هر سال 22000 کودک در اثر آسیب های کار می میرند. تحقیق حاضر به منظور بررسی وضعیت و عوامل موثر بر پدیده ی کار کودکان در شهر یزد انجام پذیرفته است. اطلاعات به روش پیمایش و استفاده از تکنیک پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کودکان کار شناسایی شده توسط مرکز کودکان خیابانی قائم استان یزد به تعداد 210 نفر می باشد. یافته ها در این تحقیق نشان داده است که مجموعه ای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، جمعیّتی مانند درآمد و فقر خانواده، میزان تحصیلات والدین و کودک، وضعیت شغلی والدین، اعتیاد والدین، بعد خانوار و مهاجرت توأماً بر کار کودکان تأثیر می گذارند. جلوگیری از این ناهنجاری اجتماعی مخصوصاً در زمانی که که رشد جسمی، روحی، اجتماعی و فرهنگی کودکان را به خطر می اندازد و آنان را از طی مسیر طبیعی خود باز می دارد، موضوعی است که باید با اتکاء به همکاری خانواده و همه سازمان های قانون گذاری و اجرایی با از بین بردن فقر، بی سوادی، بیکاری، اعتیاد در جامعه، کنترل موالید و کاهش سیل مهاجرت به شهرهای بزرگ به مرحله اجرا گذاشته شود.
اسما طالبی زاده سردری اکبر زارع شاه آبادی
توسعه و پیشرفت در هر کشوری به عوامل مختلف، از جمله اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی بستگی دارد. به طور کلی نیروی انسانی یکی از عوامل مهم و اساسی برنامه های توسعه به شمار می آید که بدون آن، امکان توسعه مشکل به نظر می آید. با توجه به این که زنان نیمی از جمعیت هر کشوری را به خود اختصاص می دهند، حضورشان در عرصه اجتماع و نقش عظیم آن ها در رشد و توسعه اقتصادی همگام با اهداف توسعه و شاخصی از توسعه یافتگی است و محروم کردن آن ها از موقعیت های شغلی مرتبط با تخصص ایشان، تعطیل گذاشتن بخش عظیمی از سرمایه فکری و نیروی انسانی جامعه است. میزان مشارکت زنان در نیروی کار در سراسر جهان در حال افزایش است. سهم زنان از نیروی کار جهان از 38 درصد در سال 1970 میلادی به 41 درصد در سال 1996 افزایش یافته است. در حالی که سهم زنان از نیروی کار در ایران از 8/13 درصد در سال 1975 به 1/12 درصد در سال 1995 کاهش یافته است. سهم حدود 13 درصدی زنان فعال از نظر اقتصادی (طبق آمار سرشماری سال 1385) به خودی خود منعکس کننده ی میزان اندک مشارکت اقتصادی اجتماعی زنان در مقایسه با مردان در جامعه در حال توسعه ایران است. این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر مشارکت زنان در شهر کرمان انجام گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی زنان واقع در سن فعالیت (15-64) شهر کرمان می باشند که در سال 1385 تعداد آن ها 22831 نفر بوده است و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 253 نفر از آن ها به عنوان نمونه برگزیده شده و سپس با استفاده از نرم افزار spss15 تجزیه و تحلیل داده-ها صورت گرفته است. روش تحقیق پیمایشی، روش نمونه گیری ترکیبی از روش خوشه ای و سیستماتیک و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. بر اساس نتایج این تحقیق، نگرش نامناسب زنان به کارفرما، نگرش منفی مرد به کار خارج از خانه همسر، عدم استقلال اقتصادی زنان، عدم مشارکت مردان در فعالیت های خانه داری، جامعه پذیری نامناسب در دوران کودکی از عوامل موثر بر عدم تمایل زنان به اشتغال در خارج از خانه می با شند.
زکیه سلیمانی اکبر زارع شاه آبادی
ارتباط دختران و پسران پیش از ازدواج یکی از مسائل پیچیده و اساسی جامعه ماست که بدون شک آسیب ها و مخاطراتی در ابعاد مختلف این روابط را تهدید می کند. پیامدهایی همچون ناهنجاریهای رفتاری و جنسی، ناراحتی های روحی و روانی و مشکلات خانوادگی لزوم توجه به آن را در ارائه الگوهای ارتباطی می طلبد، چرا که مسلماً حفظ سلامت فردی و اجتماعی درپرتو ارتباطات سالم انسانی ممکن می گردد. این مطالعه با هدف شناخت عوامل موثر در روند شکل گیری این روابط به بررسی آن در بین دانشجویان دانشگاه یزد به روش پیمایشی پرداخته است. داده های مورد نیاز تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته به دست آمد که در بین 240 نفر از دانشجویان مجرد توزیع و از طریق برنامه spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آنست که تنها حدود 10درصد از دانشجویان نسبت به این ارتباطات نگرش منفی دارند. 9/43درصد دانشجویان دارای حداقل یک دوست می باشد که 8/10 درصد از این دوستی ها با تماس فیزیکی و جنسی همراه بوده است. براساس آزمونهای انجام شده، دانشجویان درگیر ارتباط به لحاظ سرمایه اجتماعی، دینداری، ارتباط با والدین و وضعیت تحصیلی نمرات پایین تری را دریافت کرده اند لیکن این شرایط با توجه به تعداد دوستان و سطوح ارتباط، سن و میزان تحصیلات متفاوت است. نتیجه رگرسیون نیز نشان میدهد عامل عاطفی از مهمترین دلایل ارتباط و در کنار متغیرهای پذیرش احکام شرعی، رقابت با دوستان اطمینان به رابطه و اعتماد اجتماعی حدوداً 62 درصد از تغییرات ارتباط با جنس مخالف را تبیین میکند. با توجه به اینکه افراد درگیر روابط پیش از ازدواج به لحاظ روحی و یا جسمی و یا در سایر ابعاد زندگی خانوادگی، اجتماعی تحصیلی در معرض آسیب قرار دارند و از آنجاییکه نیاز عاطفی به عنوان مهمترین خلاء ارتباطات جوانان، غالبا با سائق های جنسی همراه است لزوم تقویت وآگاهی بخشی هرچه بیشتر به خانواده ها، سازمانهای قانونگذار در جهت تدوین مجراهای ارتباطی و موسسه های آموزشی جهت ارائه الگوهای ارتباطی سالم اهمیت زیادی می یابد.
زهرا یزدانی خوراسگانی مسعود حاجی زاده میمندی
کار و توجه به نیروی انسانی یکی از پایه های اساسی توسعه هر کشور به حساب می آیند. فرهنگ کار مقوله ای است که در آن به ارزش ها و باورهای نیروی انسانی در عرصه کار توجه می شود. این باورها و ارزش ها در واقع کیفیت و کمّیت کار را تحت تأثیر قرار می دهند. در دهه های اخیر در کشور ما فرهنگ کار به دلیل وجود ضعف ها و نواقصی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. شناخت این نواقص و ارائه راه حل هایی برای آن مستلزم تحقیقات دقیق در این زمینه است. هدف این پژوهش، بررسی برخی عوامل موثر بر فرهنگ کار، از قبیل سرمایه فرهنگی، سبک های مدیریت، رضایت شغلی و دینداری است. این تحقیق به شیوه پیمایشی با استفاده از پرسشنامه های استاندارد صورت گرفته است بر روی 263 نفر از کارکنان ادارات دولتی شهر یزد انجام شده است. برای سنجش فرهنگ کار از پرسشنامه جعفری و حبیبی، سنجش رضایت شغلی پرسشنامه استاندارد(jdi)، سنجش سبک های مدیریت پرسشنامه لیکرت، سنجش دینداری مدل گلاک و استارک و برای سنجش سرمایه فرهنگی از شاخص های پیر بوردیو استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد عواملی نظیر رضایت شغلی، سبک های مدیریت و دینداری و ابعاد آن رابطه معناداری با فرهنگ کار دارند. 7/43 درصد از واریانس متغیر فرهنگ کار توسط رضایت شغلی، بعد تجربی دینداری، سن، سبک های مدیریت مشارکتی و استبدادی تبیین شده است. یکی دیگر از نتایج تحقیق آن است که فرهنگ کار در میان کارکنان ادارات دولتی پائین ارزیابی شده است. با توجه به همسبتگی بالای این متغیر با متغیر رضایت شغلی به نظر می رسد با ارتقاء رضایت شغلی فرهنگ کار نیز به میزان بالائی ارتقاء می یابد. بنابراین نتایج تحقیق نشان می دهد کارکنانی از دستمزد، ماهیت و تنوع کار، نوع رابطه با همکاران و سیستم ارتقاء رضایت داشته باشند از فرهنگ کار بالاتری برخوردار هستند. از دیگر نتایج تحقیق آن است بین سبک مدیریت استبدادی و فرهنگ کار رابطه معکوس معنادار وجود دارد به این معنا که هر چه سبک مدیریت استبدادی تر باشد از میزان فرهنگ کار کارکنان کاسته می شود و بالعکس. علاوه بر این هرچه مدیریت به سمت مدیریت مشاوره ای و مشارکتی تمایل پیداکند فرهنگ کار کارکنان نیز ارتقاء می یابد. و در نهایت نتایج تحقیق نشان دادند که هر چه میزان دینداری افزایش یابد میزان فرهنگ کار کارکنان نیز افزایش می یابد. به منظور دقیق تر شدن سنجش دینداری رابطه ابعاد دینداری با فرهنگ کار نیز سنجیده شد که همین نتیجه در مورد همه ابعاد آن نیز صادق بود. این رابطه در مورد ابعاد تجربی و مناسکی دینداری قوی تر بوده است. واژگان کلیدی: فرهنگ کار، رضایت شغلی، سرمایه فرهنگی، دینداری، سبک های مدیریت
رحمت اله ترکان اکبر زارع شاه آبادی
قانون مایه قوام و ثبات یک جامعه است و بدون رعایت آن، نظم و امنیت حاصل نخواهد شد. عوامل متنوع و متعددی در فرایند قانون گرایی افراد نقش دارند. هدف تحقیق حاضر بررسی میزان قانون گرایی شهروندان شهر یزد و عوامل موثر بر آن است. برای تبیین قانون گرایی شهروندان از نظریه های فلسفی، روان شناسی و جامعه شناسی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، افراد متأهل 15 سال به بالای شهر یزد بوده اند (255687نفر) که 362 نفر از آنان با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و برای گرد آوری اطلاعات این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است؛ که روایی آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. سپس اطلاعات گرد آوری شده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، پیمایشی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین سن، تحصیلات، طبقه اجتماعی و قانون گرایی رابطه معنی دار وجود دارد. اما بین جنس، وضعیت شغلی افراد و قانون گرایی رابطه معنادار وجود ندارد. هم چنین ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرهای اساسی تحقیق نشان می دهد که بین دین داری، سرمایه اجتماعی، نگرش به قانون، نظارت اجتماعی، عدالت توزیعی و قانون گرایی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. اما بین آنومی و قانون گرایی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که به ترتیب متغیرهای دین داری، سرمایه اجتماعی، نظارت اجتماعی، سن و عدالت توزیعی در مجموع 7/31 درصد از واریانس متغیر وابسته (قانون گرایی) را تبیین می کنند. در مجموع می توان از یافته های این تحقیق چنین نتیجه گرفت که عوامل تأثیر گذار بر قانون گرایی چه در سطح خرد و چه در سطح کلان، در نهایت در برگیرنده مجموعه ای از متغیرهای فردی، اجتماعی و عوامل موقعیتی است؛ لذا لازم است با رویکرد چند وجهی همراه با مجموعه ای از متغیرها که در ارتباط متقابل با یکدیگرند، به پژوهش در سطحی فراگیرتر برای دست یابی به شناختی جامع تر در این زمینه پرداخت.
سیمین ترکی ابراهیم مسعودنیا
چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی بین سلامت اجتماعی و مولفه های آن با بروز اختلال افسردگی در بین دانشجویان دانشگاه یزد انجام شد. روش: این مطالعه در قالب طرح همبستگی و به صورت مقطعی انجام شد. داده های این پژوهش از 250 نفر از دانشجویانی که در زمان جمع آوری داده ها دردانشگاه یزد اشتغال به تحصیل داشتند جمع آوری گردید. این دانشجویان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. ابزارسنجش متغیرهای تحقیق عبارتند بودند از: پرسشنامه افسردگی بک(bdi)؛ مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده(psss)؛ مقیاس انسجام اجتماعی(sis)؛ مقیاس اعتماد اجتماعی(sts)؛ و شاخص شبکه اجتماعی برکمن و سیم (bssni). یافته ها: همبستگی منفی معناداری بین حمایت اجتماعی ادراک شده کلی با افسردگی (01/0 < p) وجود داشت. همچنین همبستگی منفی معناداری بین مولفه های حمایت اجتماعی ادراک شده، یعنی حمایت اجتماعی ادراک شده از سوی دوستان(01/0< p) ؛ حمایت ادراک شده از سوی خانواده ( 01/0< p) و حمایت ادراک شده از سوی دیگران مهم (01/0< p) وجود داشت. از بین مولفه های انسجام اجتماعی، همبستگی معناداری بین باور(01/0< p) و تعهد (01/0< p) با افسردگی وجود داشت. همچنین همبستگی منفی معناداری بین مولفه اعتماد عمومی از سازه اعتماد اجتماعی با افسردگی(01/0 < p) وجود داشت. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نیز نشان داد که متغیرهای کنترل اجتماعی- جمعیت شناختی (مرحله اول)9/3 درصد از واریانس افسردگی در میان دانشجویان را تبیین کردند. همچنین متغیر حمایت اجتماعی، 6/2 درصد از واریانس متغیر افسردگی در دانشجویان را تبیین کرد. نتیجه گیری: ضعف سلامت اجتماعی، یک ریسک فاکتور نیرومند برای بروز اختلال افسردگی در دانشجویان است. بنابراین، به منظور پیشگیری در بروز و شیوع افسردگی،مداخله های اجتماعی و رفتاری در جهت تقویت سلامت اجتماعی ضروری به نظر می رسد. واژگان کلیدی: سلامت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، پیوند اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده، افسردگی، دانشجویان، یزد.
آریز خدادادی اکبر زارع شاه آبادی
آپارتمان نشینی مانند بسیاری از دیگر مظاهر شهرنشینی، بیش از آنکه از دل جامعه ما جوشیده باشد از غرب مورد اقتباس قرار گرفته است.گسترش روزافزون این پدیده می تواند پیامد های مثبت ومنفی زیادی به همراه داشته باشد.در جامعه ما چون زنان معمولا کمتر از مردان شاغلند وبیشتر در محیط خانه وآپارتمان هستند، بنابراین تجربه زندگی در این محیط ها باعث شکل گیری نگرش خاصی نسبت به آپارتمان نشینی در ذهن آنها میگردد. از آنجا که نگرش ها می توانند روی رفتار،سلامت روانی وذهنی افراد،روابط اجتماعی ،استحکام خانواده وسایر ابعاد زندگی تأثیر گذار باشند،لذا با توجه به این تأثیرات بررسی نگرش نسبت به آپارتمان نشینی از جهات مختلف دارای اهمیت می باشد. این مطالعه با هدف سنجش نگرش زنان یزد نسبت به آپارتمان نشینی انجام گرفته، به لحاظ زمانی مقطعی وبه لحاظ روشی از نوع پیمایشی است.ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق صوری وپایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است.جامعه آماری زنان متأهل وسرپرست خانوار شهر یزد و روش نمونه گیری هم خوشه ای بوده است.داده های بدست آمده که در بین 384 نفر وبه طور مساوی میان ویلایی نشینان وآپارتمان نشینان توزیع شده از طریق برنامه spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که در کل نگرش زنان نسبت به آپارتمان نشینی با 94/50 درصد مثبت واز حد متوسط بالاتر است.در این میان نگرش زنان آپارتمان نشین با میانگین 69/ 54 درصد در مقایسه با نگرش ویلایی نشین ها با میانگین 5/47 درصد مثبت تر بوده است. بر اساس آزمون های انجام شده نگرش نسبت به آپارتمان نشینی با میزان آگاهی از فرهنگ آپارتمان نشینی،رضایتمندی از مجتمع های آپارتمانی ومیزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی رابطه معنی داری داشته ولی این رابطه به لحاظ سن،تحصیلات،مشارکت اجتماعی وپایگاه اقتصادی اجتماعی معنی دار نشده است.نتیجه تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که نوع مسکن(ویلایی،آپارتمانی) ،میزان رضایتمندی وآگاهی از فرهنگ آپارتمانی با هم حدود 28 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. با توجه به اینکه آپارتمان نشینی در جامعه ما روبه گسترش است ونوع نگرش نسبت به این پدیده باتجربه زندگی دراین محیط ها رابطه مستقیم دارد، لیکن بنظر می رسد شناخت کافی وصحیح در مورد این نوع سکونت در جامعه ما وجود ندارد. بنابراین فرهنگ سازی ودادن آگاهی واطلاعات صحیح در مورد آپارتمان نشینی وهمچنین توجه به نیازها ومحدودیت های اقشار مختلف مردم در احداث واحد های آپارتمانی، می تواند نگرش نسبت به آپارتمان نشینی را تغیر دهد.
فریدون یوسفی مسعود حاجی زاده میمندی
دانشگاه یزد دانشکده علوم اجتماعی گروه جامعه شناسی پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد جامعه شناسی بررسی عوامل موثر برمصرف گرایی در میان زنان شهر یزد استاد راهنما: دکتر مسعود حاجی زاده میمندی استاد مشاور: دکتر اکبر زارع شاه آبادی پژوهش ونگارش:فریدون یوسفی شهریورماه 1390 تقدیم به : روح پدر ومادر زحمتکش ومهربانم که میدانم همیشه وهمه جا دعای خیرشان روشنی بخش جاده های تاریک زندگی وچشم امیدشان به آینده ی من بوده ومرا لایق این همه خوبی دانسته اند. همسرم ؛ که در این راستا یار ویاورم بوده واز جان ودل برای موفقیتم گام برداشته است. فرزند م؛ گشین که در این دورانی که بیشتر به من نیاز مند بود کمتر به اورسیدم . هم او که با خنده هایش امید بخش دنیای من وآینده خود شد ومی دانم اونیز مرا نا امید نخواهد کرد. تقدیر وتشکر خداوند منان را شاکرم که امیدم داد تا ناکجا آباد ها را در فراسوی ذهنم باور کنم ودنیایی را که باخود آرزو داشتم مهیا نمایم .او که در همه ی اوان زندگی یار رسم بوده وهست ومیدانم اگر موفقیتی نصیبم می شود اوست که بر من منت نهاده وآسمان زندگیم را با حکمتش پر رونق کرده است. لازم میدانم با تمام وجودم از زحمات بی دریغ ودلسوزانه استاد محترم آقای دکتر مسعود حاجی زاده میمندی (استاد راهنما) و همچنین از استاد مشاور دلسوز ومهربانم جناب آقای دکتر اکبر زارع شاه آبادی(استاد مشاور) به پاس کمک و راهنمایی های ارزشمندشان ; تقدیر و تشکر نمایم، که در من این توان را بوجود آوردند که با موفقیت این مرحله ی تحصیلی از زندگیم را به پایان برسانم. همچنین برخود واجب می دانم از اساتید محترم دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه یزد آقایان دکتر سعیدی ،دکتر پارسامهر،دکتر مسعود نیا ودکتر افشانی که دردوران تحصیل به عنوان اساتید اینجانب از محضرشان کسب فیض نموده ام، تشکر وقدر دانی نمایم. از آقای آریز خدادادی دانشجوی کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی به پاس زحماتی که در انجام این پایان نامه متحمل شده اند، سپاسگزاری میکنم . در پایان از همسرم که در طول دوران تحصیل علاوه بر مساعدت های ویژه در مراحل تایپ و پرکردن پرسشنامه، محرومیت های رفاهی فراوانی متحمل گردیدند تا این پژوهش به پایان برسد، تشکر می نمایم . چکیده مصرف شامل عملی است نهایی که از طریق آن ، کالاها وخدمات حاصل شده ،در ارضای نیازها به کار می آیند وفرآیند اقتصادی را به سرانجام می رساند. مصرف مستلزم مخارجی است که یا به صورت پول،یا سرمایه ویا با استفاده از ذخیره موجودتحقق می پذیرد. با پیدایش نظام سرمایه داری در غرب، تحولی در مصرف به وجود آمد که به تدریج منتهی به شکل جدیدی از مصرف به نام مصرف گرایی مدرن گردید. همراه با گسترش و فراگیر شدن تفکر سرمایه داری، مصرف گرایی نیز به عنوان عنصر جدایی ناپذیر آن سطح وسیعی از کشورها را فراگرفت. در ایران زنان بیش از دیگر اقشار جامعه مخاطب مصرف گرایی واقع شده و آن را گسترش داده اند. این مطالعه که با هدف بررسی میزان وعوامل موثر بر مصرف گرایی در میان زنان شهر یزد انجام گرفته، به لحاظ زمانی مقطعی وبه لحاظ روشی از نوع پیمایشی است.ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق صوری وپایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است.جامعه آماری زنان 15-64سال شهر یزد و روش نمونه گیری خوشه ای بوده است.داده های بدست آمده که در بین 400 نفر اززنان شهریزد که به صورت تصادفی توزیع شده، از طریق برنامه spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که در کل میزان مصرف گرایی در میان زنان شهر یزد 28/68 واز حد متوسط پایین تر است.براساس آزمون های انجام شده میزان مصرف گرایی با میزان دینداری ،سبک زندگی ،مدگرایی و میزان بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی رابطه معنی داری داشته ولی این رابطه با متغیرهای سن، تأهل، اشتغال، درآمد، تحصیلات ونگرش به جنسیت معنی دار نبوده است. نتیجه تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که سبک زندگی،دینداری ومدگرایی 48 درصد از واریانس میزان مصرف گرایی راتبیین می کنند، سبک زندگی با مقدار بتای برابر با 62/0و 06/10 t= بیشترین میزان واریانس مصرف گرایی را تبیین می کند. علیرغم گسترش مصرف گرایی در جامعه ما بنظر می رسدکه شناخت کافی وصحیح در این موردوجود ندارد. بنابراین آموزش واطلاع رسانی در مورد اصلاح الگوی مصرف افراد جامعه می تواند موثر واقع شود. کلید واژه مصرف گرایی،دینداری ،مدگرایی ،جامعه مصرفی،وسایل ارتباط جمعی ،سبک زندگی،الگوی مصرف yazd university college of social sciences department of sociology thesis submitted for the degree of m.ac. title: a survey of effective consumerism factors (ecf) among the women in yazd supervisor:dr. m. hadjizadehmeimandi advisor: dr. a. zareshahabadi september 2011 abstract consumption is an ultimate action in the result of which, goods and services are employed for promoting needs. it also finalizes the economic process. each consumption involves expenses that are provided either via money or investment or via the existing stock. after the appearance of capitalism in the west, there occurred a change in consumption that gradually led to new form of consumption i.e. modern consumerism. along with developing and universalizing of capitalistic thought, consumerism also pervaded in many countries as its inseparable element. this survey with the main purpose of investigating the effective factors on consumerism among yazd women is chronically cross sectional and methodologically survey. the applied questionnaire had proved that its validity has been calculated facely and its reliability via cronbachs alpha. the statistic community is 15-64 aged yazd women and the sampling method is the clustering method. the obtained data among random 400 yazd women were analyzed via spss program. on the whole, the findings showed that the consumerism rate among yazd women has been 68/28 which is lower than the average rate. according to the tests, there is a significant relationship between consumerism in one hand and religiosity, life style, fashioning and the access extent to media on the other hand. but this relationship has nothing to do with age, marital status, employment, income, education and gender. the results of regression analysis showed that the life style, religiosity and fashioning explained 48 percent of consumerism rate variance. in spite of the fact that, consumerism in our society is growing, it seems that there is no enough acknowledgment in this respect. accordingly, educating and disseminating real information related to saving pattern reform, also minding both necessary and unnecessary needs of society members can be much effective in this regard. key words: consumerism, religiosity, consumption pattern, media, life style.
لیلا بنیاد اکبر زارع شاه آبادی
چکیده: نابرابری یکی از مشکلات عمده جوامع بشری در طول تاریخ بوده است و این مسئله از ابتدای خلقت بشر وجود داشته و همواره بحث هایی پیرامون اثرات، علل و نتایج آن مطرح بوده است. از نظر بعضی از جامعه شناسان نابرابری مهمترین متغیری است که برروی شرایط و ساختار اجتماعی تاثیر می گذارد و باعث مسائل اجتماعی متعددی می گردد. هدف این پژوهش تبیین جامعه شناختی نابرابریهای اجتماعی در شهر کازرون در سال 1391 می باشد . روش این تحقیق از نوع پیمایش و جامعه آماری آن افراد سرپرست خانوار در شهر کازرون که تقریبا 31078 نفردمی باشند بوده است که 275 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران بعنوان نمونه و به روش چند مرحله ای ابتدا طبقه ای نسبی و بعد در داخل طبقات نمونه گیری سیستماتیک انجام شده است. ابزار گرد آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته می باشد که روایی آنها از طریق اعتبار صوری و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد.سپس اطلاعات گردآوری شده بااستفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. همچنین یافته ها نشان می دهند که متغیرهای سن، تعداد اعضای خانواده پدری، پایگاه اجتماعی-اقتصادی خانواده پدری، نوع مدرسه فرد در دوران تحصیل، دسترسی نابرابر به مسیرهای استخدامی، تجمل گرایی، سرمایه اجتماعی، دسترسی نابرابر به امکانات بهداشتی، وضعیت تحصیلی، معدل دوره ابتدایی و معدل دوره راهنمایی با نابرابری اجتماعی رابطه معنی داری دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان می دهد که تجمل گرایی، دسترسی نابرابر به امکانات بهداشتی و تحصیلات وارد معادله رگرسیونی شدند و توانستند51درصد از تغییرات متغیر وابسته نابرابری اجتماعی را تبیین کنند. به عنوان نتیجه این نکته مورد توجه است که در بررسی عوامل موثر بر نابرابری اجتماعی مهمترین عامل، تجمل گرایی است، چون دارای بیشترین میزان بتا می باشد. در مجموع می توان از یافته های این تحقیق چنین نتیجه گرفت که عوامل تاثیرگذار بر نابرابری اجتماعی در نهایت دربر گیرنده مجموعه ای از متغیرهای فردی و موقعیتی است. لذا لازم است با رویکردی چند وجهی همراه با مجموعه ای از متغیرها که در ارتباط متقابل با یکدیگرند، بر پژوهش در سطحی فراگیرتر برای دستیابی به شناختی جامع تر در این زمینه پرداخت. کلمات کلیدی: نابرابری اجتماعی ، نابرابری آموزشی ، نابرابری جنسیتی ، نابرابری طبقاتی ، نابرابری دیجیتالی
نسیم علی آبادی مسعود حاجی زاده میمندی
چکیده ict یا فناوری اطلاعات و ارتباطات، که اشاره به اینترنت، رایانه (کامپیوتر)، ماهواره، تلفن همراه و غیره دارد، بدون شک تحوّلات گسترده ای را در تمامی ارکان زندگی به دنبال داشته و تأثیر آن بر جوامع بشری به گونه ای است که جهان امروز به سرعت در حال تبدیل شدن به یک جامع? اطلاعاتی است. جامعه ای که در آن دانایی و میزان دسترسی و استفاد? مفید از دانش، دارای نقشی محوری و تعیین کننده است. گستر? کاربرد و تأثیر آن در ابعاد مختلف زندگی امروزی و آینده جوامع بشری، به یکی از مهم ترین مباحث روز جهان مبدّل شده و توجه بسیاری را به خود معطوف کرده است. و تمام رفتارهای بشری تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر بر بهره مندی شهروندان از فناوری اطلاعات و ارتباطات در شهر یزد انجام شده است. جامع? آماری، این پژوهش را جمعیّت 54-17 سال، شهر یزد تشکیل داده است که بر اساس سرشماری سال( 1385)، 267870 نفر بوده و بر اساس فرمول کوکران 384 نفر آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. تکنیک اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه بود که اعتبار (روائی) آن به روش محتوایی سنجیده شد و برای سنجش پایائی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که برای مفاهیم اساسی پرسشنامه از مقدار مناسب برخوردار بود، داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که میزان بهره مندی اکثریت شهروندان یزدی (54-17 سال) از فناوری اطلاعات و ارتباطات در حدّ متوسط است. هم چنین متغیرهای آشنایی به زبان انگلیسی، سبک زندگی، میزان تحصیلات، درآمد ماهان? خانواده و نوع منزل مسکونی رابط? معناداری با میزان بهره مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات ندارند؛ در حالی که متغیّرهای سن، جنس، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، مکان استفاده، نوع شغل، بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی، میزان سرمایه اجتماعی، نگرش به فناوری اطلاعات و ? ارتباطات، رضایتمندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات و میزان نیاز به فناوری اطلاعات و ارتباطات دارای رابط? معنادار با میزان بهره مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که میزان نیاز به فناوری اطلاعات و ارتباطات، نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات، سن، بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی، جنس و سبک زندگی در مجموع 0/47 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. کلید واژه ها: فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ بهره مندی؛ نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ سرمای? اجتماعی؛ یزد. ?
فرشته معماری مسعود حاجی زاده میمندی
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی-فرهنگی مرتبط با مصرف دارو در شهر یزد انجام گردیده است.یافته های این پژوهش نشان داد که میزان مصرف دارو در شهر یزد بالاست.متغیرهای سن،جنس،وضعیت اشتغال،نگرش به خوددرمانی،سبک زندگی و حمایت اجتماعی دارای رابطه معنادار با میزان مصرف دارو هستند و متغیرهای پایگاهاجتماعی-اقتصادی،تحصیلات،نزدیکی محل سکونت به داروخانه،دینداری و میزان بهره مندی از وسائل ارتباط جمعی ارتباط معناداری با میزان مصرف دارو نداشتند.
علی محمد لطفعلیانی ابرندآبادی اکبر زارع شاه آبادی
دستیابی به توسعه پایدار مستلزم بهره برداری بهینه از منابع و سرمایه های طبیعی می باشد. منابع انرژی به عنوان یکی از مهمترین پیش نیاز توسعه اقتصادی و صنعتی هر کشور محسوب می گردد که در کشور ما اتلاف و بهره برداری نادرست از این منابع، باعث تحمیل خسارات جبران ناپذیری به سرمایه های طبیعی و هزینه های کلان به بخش دولت گردیده است. تحقیقات پیشین نشان می دهد که رویکردهای اصلاح مصرف انرژی بیشتر در چارچوب مطالعات فنی- اقتصادی شکل گرفته و معطوف به سمت عرضه انرژی بوده است و کمتر به نقش عوامل اجتماعی- فرهنگی در مصرف انرژی توجه شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر این عامل ها بر الگوی مصرف به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه ای صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل 383 خانوار شهر یزد می باشند که به روش نمونه گیری خوشه ای سیستماتیک مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss و آزمونهای تفاوت میانگین، همبستگی و رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. براساس نتایج این تحقیق خانوارهای شهر یزد طی یکسال گذشته دارای الگوی مصرف انرژی نسبتاً مناسبی بوده اند. همچنین سطح مصرف انرژی بیش از آنکه تابعی از شکل و رفتار مصرفی باشد تحت تأثیر ترکیب مصرف خانوارها بوده است. تحصیلات و درآمد بالا، تجرد، اعتقادات دینی ضعیف، هنجارپذیری و استفاده بیشتر از رسانه ها از عواملی هستند که تأثیر منفی بر الگوی مصرف انرژی داشته اند. نتیجه تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد که تحصیلات، رسانه خارجی، محل تولد، بعد عاطفی دینداری، تعداد اعضای خانوار، سبک زندگی، آگاهی از الگوهای درست مصرف و میزان سکونت در شهر یزد از جمله متغیرهایی هستند که 30 درصد از تغییرات الگوی مصرف را تبیین می کنند. ترویج سبک زندگی سنتی، در نظرگرفتن اهدافی همچون رشد اقتصادی و حفظ امنیت، مبارزه با تورم و نیز جرم و جنایت در بعد کلان ساختارها و نهادهای اجتماعی و سیاسی و تغییر روند رسانه های داخلی در حوزه تبلیغات می تواند بر الگوی مصرف انرژی خانوارها تأثیر مثبتی داشته باشد.
نرجس حامدی مسعود حاجی زاده میمندی
اینترنت به عنوان یک پدیده جهان شمول، باعث تحول در شدت و میزان ارتباط انسانها در اقصی نقاط جهان شده و تحولی کیفی در نحوه ارتباط انسانها با یکدیگر ایجاد کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان و عوامل موثر بر بهره-مندی از اینترنت در میان شهروندان، در شهر شیراز انجام شده است. جامعهی آماری این پژوهش را جمعیت 54-15 ساله شهر شیراز تشکیل داده است. که بر اساس سرشماری سال1390، 930442 نفر بوده است و بر اساس فرمول کوکران 384 نفر آنها به عنوان نمونه انتخاب شد-هاند. تکنیک اصلی گردآوری دادهها، پرسشنامه بود که اعتبار (روائی) آن به روش محتوایی سنجیده شد و برای سنجش پایائی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که برای مفاهیم اساسی پرسشنامه از مقدار مناسب برخوردار بود، دادههای گردآوری شده با استفاده از نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که میزان بهرهمندی شهروندان شیرازی (15 تا 54 سال) از اینترنت کم میباشد. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که بین متغیرهای جنسیت، وضع اشتغال(شاغل بودن یا نبودن) و بهرهمندی از اینترنت رابطه معناداری وجود ندارد. در حالی که بین متغیرهای سن، میزان تحصیلات، نوع شغل، درآمد خانوار، نوع منزل مسکونی، زبان مورد استفاده در فضای اینترنت، سابقه استفاده از اینترنت، استفاده از کارکردهای اینترنت، انگیزه استفاده از اینترنت، هویت ملی، دینداری، سرمایه فرهنگی، نشاط اجتماعی، سبک زندگی، نگرش نسبت به اینترنت، وسایل ارتباط جمعی و بهره مندی از اینترنت رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای سابقه استفاده از اینترنت، کارکردهای اینترنت، زبان مورد استفاده در فضای اینترنت، دینداری و نشاط اجتماعی در مجموع 3/62 درصد از تغییرات متغیر وابسته (بهره مندی از اینترنت ) را تبیین میکنند.
حامد سیارخلج اکبر زارع شاه آبادی
تولید، یکی از مهمترین بخش های اقتصاد هر کشوری است. هر کشوری که بتواند سطح تولیدات خود را بالا ببرد، در عرصه جهانی موفق به کسب جایگاه بهتری می شود. تولید نیروی محرکه اقتصاد هر کشوری است و باعث رشد و شکوفایی و توسعه کشور می شود. بخش تعاون به عنوان یکی از بخش های سه گانه اقتصاد کشور براساس اصل 44 قانون اساسی است. تعاونیها با اولویت دادن انسان نسبت به سرمایه، بدنبال یک اقتصاد پایدار، انسانی و اجتماعی هستند. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر موفقیت تعاونیهای تولیدی شهر یزد است. جامعه آماری این تحقیق 437 نفر است که تعداد 196 نفر از اعضای تعاونیهای تولیدی شهر یزد شامل مدیران عامل، اعضای هیئت مدیره و اعضای عادی با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع-آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که از نظر اعضا و عملکرد، تعاونیهای تولیدی شهر یزد دارای موفقیت بالاتر از متوسط هستند. همچنین ویژگی های کارآفرینی اعضا بالاتر از متوسط، آگاهی از اصول تعاون بالاتر از متوسط، سرمایه فرهنگی پایین تر از متوسط، مشارکت پایین تر از متوسط و آموزش متوسط است. بین جنس، نوع مسئولیت، تحصیلات، ویژگی های کارآفرینی، سرمایه فرهنگی، مشارکت و آموزش اعضاء با موفقیت تعاونیهای تولیدی رابطه معناداری وجود دارد. اما بین وضعیت تأهل، سن، سابقه عضویت، درآمد، تجربه و آگاهی از اصول تعاون با موفقیت تعاونیهای تولیدی رابطه معناداری وجود ندارد. متغیرهای مستقل در معادله رگرسیون توانستند، 39 درصد از تغییرات متغیر موفقیت تعاونیهای تولیدی را تبیین کنند. بیشترین اثرات بر روی متغیر وابسته به ترتیب متعلق به آموزش، مشارکت، ویژگی های کارآفرینی و سرمایه فرهنگی بود.
مرضیه اسدنژاد اکبر زارع شاه ابادی
جامعه ایران در طول تاریخ همیشه جامعه¬ای دینی بوده است و دین همواره نهادی بوده که ارکان دیگر جامعه تحت¬الشعاع آن قرار گرفته¬اند. جامعه¬ی دینی مانند هر جامعه¬ی دیگری برای استمرار و بقای خود نیازمند انتقال ارزش¬ها و هنجارهای دینی به نسل جدید و جامعه-پذیری دینی آنهاست. از میان کارگزاران جامعه¬پذیری، نقش خانواده به عنوان مهمترین عامل جامعه¬پذیر کننده که در شکل¬گیری شخصیت انسانی نقش برجسته¬ای دارد و مدرسه به عنوان دومین نهاد جامعه پذیری، از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین این پژوهش به مقایسه¬ی نقش خانواده و مدرسه در جامعه¬پذیری دینی دانش¬آموزان پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده¬ها پرسشنامه است. جامعه¬ی آماری تحقیق دانش¬آموزان دختر مقطع متوسطه¬ی شهر فیروزآباد در سال تحصیلی 93-92 بوده است. تعداد 336 نفر به عنوان نمونه بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه-گیری تصادفی دو مرحله¬ای انتخاب شده است. پس از جمع¬آوری اطلاعات داده¬ها توسط نرم¬افزار spss مورد پردازش قرار گرفته و میزان پایایی از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. یافته¬های تحقیق نشان می¬دهد که بین جامعه¬پذیری دینی به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای مستقلی چون سن، پایه¬ی تحصیلی، رشته¬ی تحصیلی، درآمد، نوع مسکن، نقش الگویی خانواده، سرمایه فرهنگی، نقش معلم، شیوه¬های فرزندپروری، انواع سبک¬های مدیریت، نقش مربی و نقش محتوای کتاب¬های درسی رابطه¬ی معناداری وجود دارد. ولی بین جامعه¬پذیری دینی و تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، شغل پدر، شغل مادر و بعد خانوار رابطه¬ی معناداری وجود ندارد. جامعه-پذیری دینی دانش¬آموزان از حد متوسط بالاتراست. نقش خانواده در کل در جامعه¬پذیری دینی دانش¬آموزان بیشتر از نقش مدرسه است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می¬دهد که متغیرهای مستقل وارد شده در مدل رگرسیون 4/48 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می¬کند.
عارفه مردانی اکبر زارع شاه آبادی
سلامت اجتماعی تابعی از عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی است. دانشجو پس از ورود به دانشگاه با محیط جدیدی روبه رو می شود که با زندگی قبلی و محیط اجتماعی گذشته وی متفاوت می باشد و در طی دوران تحصیل نیز با مسائل و مشکلات عدیده ای روبه رو خواهد شد که هر کدام می تواند به سلامت اجتماعی او خدشه وارد کند. هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش عوامل تعیین کننده در سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه یزد است. روش بررسی، تلفیقی از روش کتابخانه ای و میدانی است که بدین منظور 384 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد در سال 93-1392 با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده و اطلاعات تحقیق گردآوری شده است. نتایج نشان داد که بین جنسیت، درآمد خانواده، بعد خانوار، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، وضعیت اشتغال، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات والدین، باورهای مذهبی، شغل والدین، وضعیت سکونت و محل سکونت، با سلامت اجتماعی رابطه معنی داری وجود ندارد. ولی بین سن، پیشرفت تحصیلی، معدل، سلامت جامعه، گرایش به اعتیاد، شبکه های اجتماعی و حمایت اجتماعی با سلامت اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین در آزمون رگرسیون چند متغیره به ترتیب متغیرهای پیشرفت تحصیلی، سلامت جامعه، شبکه های اجتماعی، سن، حمایت اجتماعی و معدل و گرایش به اعتیاد در تبیین تغییرات و پیش بینی سلامت اجتماعی دانشجویان نقش داشته و در مجموع 38/8درصد از تغییرات سلامت اجتماعی را تبیین می کند.
اکرم میرمنگره مسعود حاجی زاده میمندی
سواد رسانه ای مجموعه آگاهی ها، مهارت ها و نگرش هایی است که به مخاطبان امکان می دهد ضمن دسترسی به رسانه ها و معناسازی، به درک انتقادی پیام های رسانه ای دست یابند. پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان و عوامل مرتبط با سواد رسانه ای در بین دانشجویان دانشگاه های یزد و آزاد اسلامی واحد یزد انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه یزد و دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد در سال تحصیلی 93 ـ 92 که جمعیت دانشگاه یزد 14327 نفر و نمونه انتخاب شده از آن 384 و جمعیت دانشگاه آزاد 10911 نفر و نمونه انتخاب شده از آن 320 نفر بوده است. تکنیک اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن به روش محتوایی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. که برای مفاهیم اساسی پرسشنامه از مقدار مناسب برخوردار بود. داده ها با استفاده از نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بیان یافته های توصیفی از آماره های میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر، فراوانی و فراوانی تجمعی استفاده شد و برای محاسبه رابطه ی متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، و تحلیل واریانس یک طرفه بهره گرفته شد. همچنین برای تبیین تأثیر متغیرها مستقل بر متغیر وابسته از رگرسیون خطی چند متغیره با روش گام به گام استفاده گردید. همچنین با استفاده از نرم افزار amos برای نشان دادن تأثیر های مستقیم و غیر مستقیم متغیرها تحلیل مسیر رسم شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه یزد، دانشگاه آزاد و کل دانشجویان متوسط رو به بالا می باشد. میانگین سواد رسانه ای در دانشگاه یزد 33/180 و در دانشگاه آزاد 02/175 بوده است. همچنین متغیرهای گرایش به نوگرایی، نگرش به رسانه و انگیزه استفاده از رسانه در دانشگاه یزد و دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد و کل دانشجویان متوسط رو به بالا بودند. متغیر میزان استفاده از رسانه در دانشگاه یزد، دانشگاه آزاد و کل دانشجویان در حد متوسط بود. متغیرهای اعتماد به رسانه و سرمایه فرهنگی در دانشگاه یزد، دانشگاه آزاد و کل دانشجویان متوسط رو به پایین بودند. بین سن، مقطع تحصیلی، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، میزان استفاده از رسانه، سرمایه فرهنگی، اعتماد به رسانه، گرایش به نوگرایی، نگرش به رسانه، انگیزه استفاده از رسانه و سواد رسانه ای در دانشگاه یزد، دانشگاه آزاد و کل دانشجویان ارتباط معناداری وجود داشت. بین جنس و سواد رسانه ای در دانشگاه یزد و کل دانشجویان ارتباط معناداری وجود داشت، اما بین جنس و سواد رسانه ای در دانشگاه آزاد ارتباط معناداری وجود نداشت. همچنین بین متغیر رشته تحصیلی و سواد رسانه ای در دانشجویان دانشگاه یزد و دانشگاه آزاد رابطه معناداری وجود داشت، اما بین رشته تحصیلی و سواد رسانه ای کل دانشجویان رابطه معناداری وجود نداشت. در دانشجویان دانشگاه یزد متغیرهای مستقل در معادله رگرسیون توانستند 1/38 درصد از تغییرات متغیر سواد رسانه ای را تبیین کنند.
مریم دهقان چناری مسعود حاجی زاده میمندی
خانواده در بین تمامی نهادهای اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار است و رضایت از زندگی خانوادگی و یا زناشویی در ایفای کارکردهای مختلف خانواده موثر است و عوامل گوناگونی بر رضایت از زندگی زناشویی تأثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر شناخت میزان و عوامل مرتبط با رضایت از زندگی زناشویی در بین زنان متأهل شهر یزد و ارائه پیشنهادها و راهکارهایی برای ارتقای رضایتمندی زنان از زندگی زناشویی خودشان می باشد. روش پژوهش پیمایشی می باشد و جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل شهر یزد می-باشند. تعداد نمونه براساس فرمول نمونه¬گیری کوکران 383 نفر مشخص گردید و شیوه نمونه گیری به صورت خوشه ای متناسب می باشد. تکنیک مورد استفاده برای گردآوری داده¬ها در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد بوده که از پایائی و اعتبار کافی برخوردار می باشد. یافته¬های این پژوهش نشان می¬دهد که میزان رضایتمندی زوجین از زندگیشان در حد متوسط می¬باشد و بین متغیرهای سن، اختلاف سنی، تعداد فرزندان، مدت زمان ازدواج، تحصیلات، وضعیت اشتغال، میزان درآمد، نوع مسکن، پایگاه اجتماعی، شیوه انتخاب همسر، سبک زندگی و دینداری با رضایت از زندگی زناشویی رابطه معنادار بوده است. اما این رابطه با نگرش به نقش جنسیتی معنادار نمی¬باشد. نتایج رگرسیون نشان داد که در مجموع، به ترتیب متغیرهای سبک زندگی، سن، نوع مسکن ، اختلاف سنی زوجین، پایگاه اجتماعی، میزان درآمد، میزان تحصیلات، نگرش به نقش جنسیتی و تعداد فرزندان حدود 60 درصد از واریانس رضایت از زندگی زناشویی را تبیین می کنند.
سمیه وکیلی مسعود حاجی زاده میمندی
خشونت علیه زنان در محیط کار، واقعیت تلخ و آزار دهنده ای است که با توجه به افزایش روز افزون اشتغال زنان رو به گسترش است. خشونت علیه زنان در محیط کار، در سازمانهایی که باید مورد وثوق و اعتماد مردم باشند، اعتماد عمومی را خدشه دار و در کارکردهای عمومی این سازمان ها اختلال ایجاد کرده، نظام اداری را دچار خدشه نموده، تولید را کاهش داده و کیفیت تولید و خدمات را با مشکل مواجه ساخته، مشکلات اقتصادی برای زنان به وجود آورده، دولت ها را متحمل هزینه های سرسام آور کرده و مانع از توسعه کشور می شود. هدف این پایان نامه بررسی عوامل مرتبط با خشونت علیه زنان در محیط کار در ادارات دولتی شهر یزد است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری را زنان ادارات دولتی شهر یزد در سال 1393 تشکیل داده اند که تعداد آنها 8000 نفر است و حجم نمونه 321 نفر، که از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است. تکنیک جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده که از پایایی و اعتبار مناسب برخوردار بوده است. پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرونباخ و اعتبار آن به روش محتوایی سنجیده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین خشونت علیه زنان در محیط کار، 40/14 است که در سطح پایین قرار دارد. همچنین میانگین سه بعد آن، خشونت از طرف ارباب رجوع، خشونت از طرف همکاران و خشونت از طرف مدیران به ترتیب 50/14، 89/11، 97/16 است که در سطح پایین می باشد. میانگین تعهد سازمانی پاسخگویان 97/57 است که در سطح متوسط قرار دارد. عزت نفس پاسخگویان دارای میانگین 86/73 است که در سطح بالا می باشد. همچنین میانگین نگرش به نقش جنسیتی، رضایت شغلی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی به ترتیب 40/68، 91/53 و 76/63 است که در سطح متوسط قرار دارد. بین تعهد سازمانی، عزت نفس، رضایت شغلی با خشونت علیه زنان در محیط کار رابطه معنادار و معکوس وجود دارد. از طرفی نتایج پژوهش نشان می دهد که بین سن پاسخگویان، وضعیت تأهل، تحصیلات، نگرش به نقش جنسیتی با متغیر وابسته رابطه معناداری وجود ندارد.همچنین بین پایگاه اقتصادی - اجتماعی با خشونت از طرف ارباب رجوع و همکاران رابطه معنادار وجود دارد اما با خشونت از طرف مدیر و خشونت (شاخص کلی) رابطه معنادار وجود ندارد.نتایج مدل رگرسیونی نشان می دهد سه متغیر تعهد سازمانی، رضایت شغلی و عزت نفس 6/14 درصد از متغیر خشونت علیه زنان در محیط کار را تبیین می کند.
خدیجه خاتمی سروی مسعود حاجی زاده میمندی
در دو یا سه دهه گذشته، مفهوم سبک زندگی به طور عام و سبک زندگی سلامت محور به طور خاص توجه بسیاری از متفکران، پژوهشگران سلامت و جامعه شناسان پزشکی را به خود جلب کرده است. در یک نگاه دقیق، سبک زندگی سلامت محور به عنوان یک پدیده چند علتی، چندبعدی و چند دلالتی به الگوهای جمعی رفتار که می تواند برای جلوگیری از مشکلات مربوط به سلامت و تضمین کننده سلامتی برای فرد باشد، مربوط می شود. هدف کلی پژوهش حاضر مقایسه سبک زندگی سلامت محور دانشجویان دانشگاه یزد و طلاب شهر یزد است. جامعه آماری این پژوهش 14001 نفر است که تعداد 373 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد و 247 نفر از طلاب شهر یزد با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه است که از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که سبک زندگی سلامت محور طلاب بهتر از دانشجویان است، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، سرمایه فرهنگی، استفاده از وسایل ارتباط جمعی دانشجویان بیشتر از طلاب است اما رضایت از تحصیل طلاب بیشتر از دانشجویان است. زنان نسبت به مردان، متأهلان نسبت به مجردان از سبک زندگی بیشتری برخوردارند. بین سن، رضایت از تحصیل، سرمایه فرهنگی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی با سبک زندگی سلامت محور رابطه ی معناداری وجود دارد؛ که این رابطه برای سن مثبت و ضعیف، پایگاه اقتصادی-اجتماعی منفی و ضعیف، رضایت از تحصیل مثبت و قوی است اما بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی با سبک زندگی سلامت محور رابطه معناداری وجود ندارد. متغیرهای مستقل در معادله رگرسیون توانستند، 6/42 درصد از تغییرات متغیر سبک زندگی سلامت محور را تبیین کنند. بیشترین اثرات بر روی متغیر وابسته به ترتیب رضایت از تحصیل، سرمایه فرهنگی، جنس، سن بود.
صغری برجی مسعود حاجی زاده میمندی
تلفن همراه از پدیده های نوظهور و دنیای الکترونیک می باشد که در چند دهه اخیر به عنوان یک وسیله ارتباط جمعی، جایگاه ویژه ای در میان افراد جامعه پیدا کرده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با میزان بهره مندی شهروندان از تلفن همراه در شهر یزد انجام شده است. جامعۀ آماری، این پژوهش را جمعیّت 65-16 سال، شهر یزد تشکیل داده است که بر اساس سرشماری سال( 1390)، 550904 نفر بوده و بر اساس فرمول کوکران 384 نفر آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. تکنیک اصلی گردآوری داده¬ها، پرسشنامه بود که اعتبار (روائی) آن به روش محتوایی سنجیده شد و برای سنجش پایائی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که برای مفاهیم اساسی پرسشنامه از مقدار مناسب برخوردار بود، داده¬ های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته¬ های پژوهش نشان داد که میزان بهره¬مندی اکثریت شهروندان یزدی (65-16سال) از تلفن همراه کم است. هم¬چنین متغیرهای درآمد، رضایتمندی، نشاط اجتماعی و سبک زندگی رابطۀ معناداری با میزان بهره¬مندی از تلفن همراه ندارند؛ در حالی¬که متغیّرهای سن، جنس، وضعیت اشتغال، نوع شغل، سابقه استفاده، انگیزه، پرداخت ماهیانه تلفن همراه، قیمت گوشی، کارکردهای تلفن همراه، اینترنت گوشی، نگرش به تلفن همراه، هویت ملی، دینداری، سرمایه فرهنگی دارای رابطۀ معنادار با میزان بهره-مندی ازتلفن همراه هستند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای استفاده از اینترنت گوشی، سن، سابقه استفاده، هزینه ماهانه، انگیزه استفاده، قیمت گوشی در مجموع 35/4درصد از تغییرات متغیر وابسته (میزان استفاده از تلفن همراه) را تبیین می کنند. همچنین مقادیر بتا نشان دهنده اهمیت نسبی بالای استفاده از اینترنت گوشی، در بهره مندی از تلفن همراه می باشد.
حسین بیل باز آرانی مسعود حاجی زاده میمندی
این تحقیق به بازنمایی مشکلات اجتماعی در روزنامه های یومیه می پردازد. با توجه به نقش موثری که روزنامه ها در بین وسایل ارتباط جمعی در بیان مشکلات جامعه دارد، تحلیل محتوای این مشکلات می تواند به درک بهتر مشکلات اجتماعی جامعه و اولویت بندی آن بپردازد. پژوهش حاضر از نوع اسنادی و روش آن تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری، روزنامه های یومیه ایران در سال 1391 شمسی بوده است که تعداد 10 عنوان روزنامه (ابتکار، اعتماد، ایران، آفرینش، جام جم، رسالت، شرق، کیهان، مردم سالاری و وطن امروز) به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب شده است که از هر روزنامه 48 شماره و در مجموع 480 نسخه از روزنامه های ده گاته تحلیل محتوا شده است. تکنیک کدبندی داده ها روش پرسشنامه معکوس بوده و بر اساس دستورالعمل کدبندی محتوای داده ها بوده است. پایایی این تکنیک با استفاده از آزمون و آزمون مجدد انجام شده است که برابر 86/. و مطلوب بوده است.
مسعود حاجی زاده میمندی منصور وثوقی
چکیده ندارد.
صدیقه نصری محمود الهام بخش
چکیده ندارد.
مهدی برغمدی مسعود حاجی زاده میمندی
چکیده ندارد.
محمود لعل سجادی مسعود حاجی زاده میمندی
چکیده ندارد.
فاطمه ابراهیمی صدرآبادی اکبر زارع شاه آبادی
چکیده ندارد.
عارفه چراغی مهربان پارسامهر
چکیده ندارد.