نام پژوهشگر: محمد علی خزانه دارلو
طاهره سالم محمد علی خزانه دارلو
این پایان نامه با رویکرد « نقد نو » ی آمریکایی به تحلیل اشعاری از امین پور می پردازد . نقد نو مکتبی انتقادی و کما بیش ساختارمندی است که از اوایل دهه ی 1930 تا دهه ی 1960 بر نقد ادبی آمریکا سیطره داشت . در نقد نو اصطلاح « شعر » نه فقط به شعر ، بلکه به هر نوع متنی اطلاق می شود . منتقد از طریق یافتن آیرونی ، ایهام ، صنایع بدیع ، مضمون و بحر در شعر ، می تواند با استفاده از خود متن به تفسیر شعر دست یابد . به عقیده ی منتقدان نو اصلی ترین ویژگی شعر ، یگانگی آن است ، لذا شکل و محتوا جدایی ناپذیرند ، به عبارتی شکل شعر یا صناعتی را که در شعر به کار می رود نمی توان از محتوای آن جدا کرد . منتقدان نو در پی ظرافت و انسجام ساختار اثری هنری بودند و سبک و لحنی را می جستند که بیشتر به وارونه گویی و طنز و کنایه نزدیک باشد . در این پژوهش 60 قطعه از چند دفتر شعری قیصر امین پور به شیوه تصادفی انتخاب شدند و بر مبنای « نقد نو » با رویکردی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. کلید واژه : نقد نو ، قیصر امین پور ، شکل گرایی ، تحلیل
راضیه خوش ضمیر محمد علی خزانه دارلو
این رساله تأمّلی است در نگاه نوستالژیک ( غم غربت ) در شعر چهار شاعر معاصر(هوشنگ ابتهاج ، نادرنادرپور، نیمایوشیج ، سیاوش کسرایی) که در پنج فصل تدوین یافته است. فصل اول شامل کلّیّات و هر یک از چهار فصل بعدی به تفکیک شامل بحث مختصری در مورد زندگی شاعر ، معرفی اجمالی دفتر های شعری هرکدام وسپس ذکر موارد نوستالژی به کار رفته در شعر هر یک ونامگذاری آنها می باشد . که این موارد فوق به ترتیب بسامد مرتب ودسته بندی شده ، ویژگی های هریک ذکر گردیده است. حاصل این بررسی ها بیان میزان به کارگیری ، تنوع ونوع بهره گیری هنری هر شاعر از این عامل وذکر پربسامدترین نوع نوستالژی در شعر آنها می باشد که به وسیله نمودارها وجداول مختلف بیان می گردد ، تا بدین طریق با تفاوت ها وشباهت های فکری این چهار شاعر آشنا شویم. لازم به ذکر است که عواطف واحساسات شاعر ، تعلّق خاطر، وابستگی او نسبت به گذشته وناراضی بودن وی از شرایط موجود مهمترین عامل در شکل گیری غم غربت در اشعارشان می باشد .
فرزانه مونسان عباس خایفی
یکی از مهم ترین دستاوردهای تحولات فرهنگی بعد از مشروطه، آشنایی با اروپا و طرح مسایلی مانند برابری زن و مرد، عدالت، قانون مداری و... پدید آمدن فرم رمان و ظهور نویسندگان زن است. زنان به عنوان بخشی از جامعه ادبی به آفرینش آثاری پرداختند که بیان کننده خواسته ها و دغدغه های ایشان بود. زنان نویسنده ، همان گونه که در این رساله نشان داده می شود، توانستند در نیم قرن گذشته با خلق آثاری داستانی که با عناصری مانند اسطوره، کهن الگو و اندیشه های فمینیستی آمیخته شده بود، ابعاد اجتماعی و انسانی جنس خود را که در ادبیات مذکر مغفول مانده بود، نشان دهند. در این رساله پس از تحقیق بر روی حدود 50 رمان و مجموعه داستانی از 9 نویسنده برجسته معاصر؛ منیرو روانی پور، سیمین دانشور، غزاله علیزاده، گلی ترقی، مهسا محب علی، شهرنوش پارسی پور، بلقیس سلیمانی، شیوا ارسطویی و زویا پیرزاد و بعد از استخراج داده ها و تحلیل آن ها، این نتیجه حاصل آمد که نویسندگان زن ایرانی با انتخاب زنان به عنوان شخصیت اصلی داستان های خود و طرح مسایل آن ها و با بهره گیری از اسطوره ها و کهن الگوهای مونث توانسته اند به مقصود خود که همانا معرفی ابعاد اجتماعی زن در کنار سایر ابعادش است، دست یابند.
جواد رحیمی ثریّا مصلحی
چکیده: تصحیح نسخه ی خطی لیلی و مجنون مثالی و مقایسه با لیلی و مجنون نظامی جواد رحیمی یکی از راههای تقویت بنیه ی علمی محققان ادبی، احیا و باز سازی آثار گذشتگان است. تصحیح یک اثر قدیمی علاوه بر احیای یک متن و معرفی آن به جامعه، خدمت به محققان و دانش پژوهان می باشد. یکی از آثار ادبی که تاکنون به حلیه ی طبع آراسته نشده است، منظومه «لیلی و مجنون» مثالی کاشانی است، که در تقابل با خمسه ی نظامی سروده شده است. «لیلی و مجنون» اوّلین منظومه از پنج گنج ناتمام اوست که حدود 3200 بیت دارد، البتّه تفاوت های زبانی و محتوایی با اثر نظامی دارد. با تصحیح نسخه ی خطی اثر که از روی نسخه ی مجلس صورت گرفته است، سعی بر آن بوده که به یک متن منقّح دسترسی حاصل شود همچنین توضیح بعضی مشکلات لغوی و پیچیدگی های معنایی اثر مذکور و نیز شرح احوال و آثار شاعر و مقایسه ی اثرش با لیلی و مجنون نظامی و ویژگیهای شعر دوره ی تیموری پرداخته شود. کلید واژه: تصحیح نسخه ی خطّی، لیلی و مجنون، مثالی کاشانی، نظامی، مقایسه