نام پژوهشگر: روحالله یوسفی زشک
حامد یوسفیان روح الله یوسفی زشک
دشت ری جایگاه بالقوه ای از فعالیتهای بشری است که نقش محوری در تبادلات فرهنگی، تجاری واقتصادی... در جوامع پیش از تاریخ در مرکز فلات و مناطق همجوار خود داشته است که شواهد فعالیتهای باستانشناختی گواه استقرار از اواخر نوسنگی تا دوران اسلامی در آن است. متمرکز نبودن کاوشهای باستان شناسی و عدم وجود یک برنامه هدفمند به منظور شناسایی تمام جنبه های ساختاری وظاهری در غرب دشت ری، چالشی در گزارشات به وجود آورده است . هر چند در چند دهه اخیر یک برنامه رو به رشدی در شرق ری در تپه های چشمه علی، پردیس، سفالین، شغالی،... دیده می شود اما کافی نیست. بدست آوردن اطلاعات نسبی از استقرارها در مناطق مختلف دشت ری و نواحی همجوار آن، برنامه هدفمندی را می طلبد که به نظر می رسد بررسی های روشمند به همراه کاوش یکی از بهترین روشهای مطالعه، مستند سازی و طبقه بندی یافته های فرهنگی و درعین حال همراه با کمترین تخریب می باشد و کارایی این روش از نظر مطالعات آماری در چند دهه اخیر در باستان شناسی به اثبات رسیده است. این تپه از معدود استقرارگاه های شناخته شده از اواخر هزاره پنجم وچهارم ق.م .در غرب دشت ری می باشد که بدلیل قرارگیری در شاهراه ارتباطی دنیا ی باستان نقش محوری درفرهنگ و تمدن باستان داشته است که بقایای موجود روی سطح گواه ادعای ما می باشد. لذا شناخت ویزگی های ساختاری و ظاهری تپه جخماق از دلایل عمده انتخاب این طرح پژوهشی می باشد.
مجید ضیغمی مرتضی حصاری
محوطه ی باستانی پوکردوال گرگان یک محوطه ی شاخص دوره ی نوسنگی در استان گلستان و شمال شرق ایران می باشد که در بررسی های سال 1378 شناسادی شده و در پائیز 1386 مورد کاوش قرار گرفته است. مطالعه ی گونه شناختی سفال های نوسنگی این محوطه، با توجه به کمبود اطلاعات باستان شناختی در رابطه با دوره ی نوسنگی منطقه، ما را قادر می سازد تا دریچه های تازه ای را به سوی باستان شناسی دوره ی نوسنگی شمال شرق ایران بگشائیم. در طی این پژوهش کلیه ی گونه های سفالی موجود در این محوطه از آغاز استقرار در آن در حدود اواخر هزاره ی هفتم و اوائل هزاره ی ششم تا اواسط هزاره ی نجم ق.م از نظر تزئین، شکل شناسی و بافت و نحوه ی ساخت مورد مطالعه ی کمی و کیفی قرار گرفته که منجر به شناسائی دو سبک متفاوت سفالگری و نیز شناسائی طیف گسترده ای از اشکال و تزئینات شده است. مجموعه ی مطالعه شده در این محوطه توالی منسجمی از توسعه ی سفال نوسنگی منطقه را نمایان ساخته است که نشانگر رابطه ی مستحکم فرهنگی با فلات ایران و تأثیر و تأثراتی با جنوب ترکمنستان می باشد.
قاسم رحیمی روح الله یوسفی زشک
چکیده بررسی سطحی روشمند محوطه های باستانی روشی نوین در مطالعات باستان شناسی است که در دو دهه اخیر کاربرد فراوانی یافته است. از میان روشهای گوناگون نمونه برداری سطحی محوطه ها، نمونه برداری روشمند طبقه بندی شده، مناسب ترین روش و با کارایی بالایی است که از نظر مطالعات آماری نیز بهترین نتیجه را بدست می دهد. در این روش به دلیل دقت نسبتاً بالا در جمع آوری مواد فرهنگی، انتخاب نقاط جهت کاوش یا گمانه زنی بسیار آسانتر و با هدف مشخص تری صورت می گیرد. کاربرد این روش از لحاظ بُعد زمانی و مکانی نیز مقرون به صرفه است. با ترکیب و استفاده از اطلاعات بررسی ها و کاوشها می توان به درک دگرگونی های منطقه ای و برون منطقه ای از قبیل دگرگونی های جمعیتی، کشمکش های اجتماعی، توسعه حکومتهای محلی، سلسله مراتب استقرارها و ارتباط فضایی آنها پی برد. با کمک این داده ها امکان بازسازی توسعه تاریخی مناطق استقراری مختلف را می توان فراهم ساخت و به بسیاری از پرسشها پاسخ داد. در بررسی سطحی محوطه میمون آباد(میمنت آباد) سعی شده تا داده های باستان شناختی این محوطه به روش اصولی جمع آوری، ثبت و ضبط، تحلیل و تاریخگذاری نسبی شوند تا بتواند به پرسشهای ما در مورد چگونگی وضعیت استقراری، زیست محیطی و دوره های فرهنگی پاسخ دهد. این بررسی، طی سال های 90- 1389 و بر پایه ی بررسی سیستماتیک طبقه بندی شده انجام شده است. بیشترین یافته های بدست آمده در این بررسی داده های سفالی است که پایه و اساس مطالعات این پژوهش را تشکیل می دهد. بر اساس یافته های سطحی، دوره های استقراری این محوطه شامل دوره سیلکiii6-7 ، سیلکiva و قرون میانی اسلامی است. در مرکز فلات ایران محوطه های دارای استقرار دو دوره سیلکiii6-7 و سیلک iva (دوره اوروک جدید) تنها در دو محوطه سیلک و تپه قبرستان و در لایه های مضطرب آنها شناسایی شده است، ولی در محوطه میمنت آبادآثار و شواهد قوی ای مبنی بر استقرار این دوران بدست آمده و می توان این محوطه را بعنوان یکی از مهمترین محوطه های دارای شواهد فرهنگی مرحله انتقالی پایان دوره روستانشینی جدید به دوره ی آغاز شهرنشینی در مرکز فلات ایران معرفی نمود. واژگان کلیدی: بررسی روشمند، محوطه میمون آباد، دوره آغاز شهرنشینی، سفال
سعید باقی زاده روح الله یوسفی زشک
برای شکل گیری یک استقرار در یک منطقه دو فاکتور ضروری می باشد، اول یک موقعیت مناسب برای سکونت و دومین فاکتور موقعیت مناسب جغرافیایی برای روابط فرهنگی می باشد. دشت درگز در شمال شرقی ایران و در حاشیه مرزهای ترکمنستان جدید در زمان های گذشته به علت موقعیت خاص جغرافیایی خود مهد تغییرات فرهنگی و اجتماعی بوده است. این دشت مستعد از مناطق مجاور خود یعنی جنوب غرب ترکمنستان و نواحی شرقی فلات ایران بوسیله کوه ها جدا می گردد. این دشت دو رودخانه به نام های درونگر و زنگانلو دارد. نتیجه این شرایط مناسب این است که خاستگاه پارتیان و مکانی مذهبی در زمان ساسانیان می گردد. وجود استقرارهای متفاوت با فرهنگ های باستان شناختی متفاوت نشان از این دارد که این منطقه می تواند بعنوان یک حلقه ارتباطی بین فرهنگ های قدیمی درون فلات ایران و جنوب غرب ترکمنستان در نظر گرفته شود. بررسی های باستان شناسی و تحلیل الگوی استقراری در یک منطقه یکی از روشهای شناخته شده در باستان شناسی برای کمک به شناخت روابط فرهنگی در دوران پیش از تاریخ می باشد. در گذشته، تحلیل الگوی استقراری با روشهای سنتی انجام می گردید اما امروزه، تحلیل الگوهای استقراری با نرم افزارهای متفاوتی به مانند arc gis انجام می گردد که به اطلاعات واضح تر و واقعی تری منجر می شود. دشت درگز از دوره نوسنگی تا دوران هخامنشی 21 محوطه را در برگرفته است. در این پایان نامه،موقعیت محوطه های بررسی شده در ارتباط با فاکتورهای متفاوت محیطی و دیگر محوطه ها مورد تحلیل قرار گرفته است. این مطالعه نشان می دهد که خاک و آب دو فاکتور بسیار مهم می باشند. دوره نوسنگی با دو استقرار آغاز می گردد. در پایان عصر مس سنگی، تعداد استقرارها تا شش محوطه افزایش می یابد. از آغاز دوران نوسنگی تا عصر برنز بیشتر محوطه ها در بخش میانی دشت شکل می گیرند که علت آن منابع آبی مثل رودخانه ها و شاخه های فرعی و طیف ارتفاعی خاصی می باشد. از آغاز عصر برنز و پیچیده تر شدن الگوی استقراری و الگوهای مکان مرکزی، دیگر بخش های دشت هم مورد سکونت قرار می گیرند. در عصر برنز الگوی استقراری پیچیده تر می گردد و شکل محوطه ها نشان از یک الگوی مکان مرکزی دارد. در پایان عصر برنز و آغاز عصر آهن بمانند دیگر بخش های آسیای مرکزی، تعداد محوطه ها دچار کاهش شاخصی می گردند.
فاطمه سهرابی قمی مرتضی حصاری
محوطه ی باستانی سفالین در شرق دشت ری در ناحیه ورامین ـ پیشوا قرار گرفته است و از سال 1385 تاکنون به سرپرستی آقای دکتر مرتضی حصاری مورد کاوش قرار گرفته است. داده های سطحی شناسایی شده از محوطه، تاریخی نسبی تا هزاره ی 5 پیش از میلاد را نشان می دهد اما داده های به دست آمده از کاوش نشان دهنده ی تاریخی از اواخر هزاره ی 4 پیش از میلاد، آغاز شهرنشینی، تا هزاره ی اول پیش ازمیلاد به صورت متناوب است. موضوع پایان نامه قسمتی از داده های فرهنگی، اثر مهرهای تپه سفالین، است که بیانگر تشکیلات اداری ـ اقتصادی از دوره ی آغاز شهرنشینی و در امتداد آن آغاز عیلامی است. اثر مهرهای فصل دوم کاوش تپه سفالین، 1386، در این تحقیق مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته اند. در این پایان نامه ابتدا کاربرد اثر مهرها سپس شمایل شناسی آنها و در انتها مقایسه ی این دو با همدیگر مورد شناسایی و ارزیابی قرار گرفت. نمونـه های مـورد مطالعه در ایـن تحقیق در نهـایت با نمـونه های شناسایی شده در ایران و بین النهرین مقایسه تطبیقی و تاریخ گذاری نسبی شدند. این مجموعه در کنار وجود مدیریت اداری دوره ی آغاز عیلامی در شرق دشت ری، بیانگر یک روابط فرهنگی– اقتصادی پیشرفته مابین شمال ایران، فلات مرکزی ایران، و سایر مراکز آغاز عیلامی به خصوص با جنوب غرب ایران به محوریت شوش و نیز خارج از ایران با بین النهرین شد.