نام پژوهشگر: کریم کمالی
بابک قرالی کریم کمالی
تاکسونومی و تنوع زیستی دوبالان بالاخانواده bombylioidea شامل خانواده های mythicomyiidae و bombyliidae در مناطقی از شمال غرب ایران شامل استان های قزوین، زنجان، آذربایجان شرقی و همدان مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی تاکسونومی 46 گونه جمع آوری شده منجر به شناسائی و نامگذاری 11 گونه جدید برای جهان گردید. همچنین گونه platypygus kurdorum و p. melinoproctus توصیف مجدد گردیده و دامنه پراکنش و تنوع درون گونه ای آنها مورد بحث قرار گرفت. دستگاه تناسلی نر گونه gyrocraspedum pleskei و دستگاه تناسلی ماده geron griseus برای اولین بار در جهان توصیف شد. گونهplatypygus maculiventris loew, 1874 به جنس cyrtosiopsis انتقال داده شد. رابطه میزبانی جدیدی همراه با توصیف شفیره ph. minuta برای اولین بار در جهان مطرح گردید. همچنین 3 جنس و 14 گونه نیز برای اولین بار از ایران گزارش گردید. کلید مناسب برای شناسائی قبایل، جنس و گونه ها در سطح منطقه و گاهاً در ایران فراهم گردید. کارائی تله های تشتکی در جلب دوبالان بالاخانواده bombylioidea مورد ارزیابی قرار گرفت و تجزیه مرکب با استفاده از داده های دو سال 88 و 89 نشان از کارائی بیشتر تله های تشتکی آبی و سفید رنگ در جلب دوبالان bombylioidea نسبت به تله های زرد رنگ بود. بررسی تنوع زیستی گونه ها نیز حاکی از وجود اختلاف در تنوع گونه ای این دوبالان در استان های مذکور و بالا بودن تنوع دو استان قزوین و تبریز در داشتن دوبالان bombylioidea بود. لیست گونه های جمع آوری شده به شرح زیر می باشد. جنس و گونه های جدید به ترتیب با دو و یک ستاره مشخص گردیدند. تاکسونومی و تنوع زیستی دوبالان بالاخانواده bombylioidea شامل خانواده های mythicomyiidae و bombyliidae در مناطقی از شمال غرب ایران شامل استان های قزوین، زنجان، آذربایجان شرقی و همدان مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی تاکسونومی 46 گونه جمع آوری شده منجر به شناسائی و نامگذاری 11 گونه جدید برای جهان گردید. همچنین گونه platypygus kurdorum و p. melinoproctus توصیف مجدد گردیده و دامنه پراکنش و تنوع درون گونه ای آنها مورد بحث قرار گرفت. دستگاه تناسلی نر گونه gyrocraspedum pleskei و دستگاه تناسلی ماده geron griseus برای اولین بار در جهان توصیف شد. گونهplatypygus maculiventris loew, 1874 به جنس cyrtosiopsis انتقال داده شد. رابطه میزبانی جدیدی همراه با توصیف شفیره ph. minuta برای اولین بار در جهان مطرح گردید. همچنین 3 جنس و 14 گونه نیز برای اولین بار از ایران گزارش گردید. کلید مناسب برای شناسائی قبایل، جنس و گونه ها در سطح منطقه و گاهاً در ایران فراهم گردید. کارائی تله های تشتکی در جلب دوبالان بالاخانواده bombylioidea مورد ارزیابی قرار گرفت و تجزیه مرکب با استفاده از داده های دو سال 88 و 89 نشان از کارائی بیشتر تله های تشتکی آبی و سفید رنگ در جلب دوبالان bombylioidea نسبت به تله های زرد رنگ بود. بررسی تنوع زیستی گونه ها نیز حاکی از وجود اختلاف در تنوع گونه ای این دوبالان در استان های مذکور و بالا بودن تنوع دو استان قزوین و تبریز در داشتن دوبالان bombylioidea بود. لیست گونه های جمع آوری شده به شرح زیر می باشد. جنس و گونه های جدید به ترتیب با دو و یک ستاره مشخص گردیدند. family mythicomyiidae cyrtosia persica gharali & evenhuis sp. nov.; platypygus kurdorum paramonov, 1929; p. melinoproctus loew, 1873; p. titanomedea gharali & evenhuis sp. nov.; cyrtosiopsis maculiventris (loew, 1874); empidideicus amicus gharali & evenhuis sp. nov.; e. ebellicus gharali & evenhuis sp. nov.; e. greatheadi gharali & evenhuis sp. nov.; e. matricarius gharali & evenhuis sp. nov.; e. legulicoxa gharali & evenhuis sp. nov.;e. persicus gharali & evenhuis sp. nov.; g. humeralis gharali & evenhuis sp. nov.; family bombyliidae usia bicolor macquart, 1855*; apolysis glabrifrons gharali & evenhuis, 2010; a. pusilloides gharali & evenhuis, 2010; phthiria vagans loew, 1846; ph. minuta (fabricius, 1805)*; ph. pulicaria (mikan, 1796); geron asiaticus zaitzev, 1967*; g. griseus zaitzev, 1962*; conophorus pseudaduncus paramonov, 1929*; c. glaucescens (loew, 1863)*; bombylius medius linnaeus, 1758; b. analis ssp diagonalis wiedemann, 1820*; b. fuscus fabricius, 1781; b. discolor mikan, 1796*; bombylella atra (scopoli, 1763); bombomyia stictica )boisduval, 1835); triplasius pictus (panzer, 1794)**; systoechus autumnalis (pallas & wiedemann, 1818); prorachthes pleskei paramonov, 1927; lomatia belzebul (fabricius, 1794); cytherea obscura fabricius, 1794; gyrocraspedum pleskei becker, 1913; amictus firjuzanus paramonov, 1931*; callostoma fascipennis macquart, 1840; stomylomia nigrirostris bezzi, 1925*; pipunculopsis bivittata bezzi, 1925**; villa cana (meigen, 1804); thyridanthrax elegans (hoffmansegg, 1818); hemipenthes robustus zaitzev, 1966*; h. subvelutina zaitzev, 1966; h. exoprosopoides paramonov, 1928; oestranthrax karavajevi paramonov, 1931**; exoprosopa grandis (pallas, 1820); heteralonia megerlei (meigen, 1820).
آزاده فرازمند کریم کمالی
رقابت و شکارگری درون رسته ای دو گونه کنه شکارگر neoseiulus californicus (mcgregor) (یک گونه ی غیر بومی در ایران) و typhlodromus bagdasarjani wainstein & arutunjan (یک گونه بومی) و تریپس شکارگر scolothrips longicornis priesner (یک گونه بومی) تحت شرایط آزمایشگاهی و میکروکازم (نیمه طبیعی) مطالعه شد. نتایج نشان داد تحت شرایط آزمایشگاهی، شکارگری درون رسته ای (igp) بین تریپس شکارگر و دو گونه کنه فیتوزئید یک طرفه و به نفع فیتوزئیدها بود. یعنی تریپس شکارگر توانایی تغذیه از هیچ کدام از مراحل زیستی دو گونه فیتوزئید را نداشت. اماn. californicus و t. bagdasarjani هر دو از لارو سن یک تریپس (به ترتیب 39/1 و 80/0 عدد در روز)، لارو سن دوم تریپس (به ترتیب 87/0 و 55/0 عدد در روز)، پیش شفیره (به ترتیب 51/0 و 48/0 عدد در روز) و شفیره (به ترتیب 51/0 و 49/0 عدد در روز) تغذیه کردند. هر دو گونه فیتوزئید مراحل تخم، لارو و پروتونمف های همدیگر را مورد تغذیه قرار دادند. ماده های کنه شکارگر n. californicus به طور معنی داری تعداد بیشتری لارو فیتوزئید (49/2 عدد لارو در روز) مصرف کردند در حالی که t. bagdasarjani تعداد 08/1 عدد لارو n. californicus را در روز مورد تغذیه قرار داد. در حضور کنه تارتن به عنوان شکار خارج از رسته، شکارگری درون رسته ای بین دو گونه فیتوزئید و روی مراحل لاروی تریپس با شدت کمتری مشاهده شد. هر دو گونه فیتوزئید و همچنین تریپس شکارگر قادر به تغذیه از مراحل نابالغ خودشان بودند. تحت شرایط میکروکازم هیچ اثر افزایشی یا سینرژیستی بین تریپس شکارگر و کنه شکارگر در کاهش جمعیت کنه تارتن دو لکه ای مشاهده نشد. ترجیح های شکارگری هر دو گونه فیتوزئید روی تریپس شکارگر و فیتوزئید غیر هم گونه روی دیسک های برگی خیار در غیاب و حضور کنه تارتن بررسی شد. ماده های هر دو گونه فیتوزئید به طور معنی داری ترجیح دادند از لارو سن یک تریپس (به ترتیب 82/1 و 41/1 لارو در روز) در مقایسه با فیتوزئید ها (به ترتیب 78/0 و 53/0 لارو در روز) تغذیه کنند. رشد جمعیت و پایداری هر دو گونه فیتوزئید روی دیسک های برگی خیار با شکار فراوان کنه تارتن مورد مطالعه قرار گرفت و جمعیت هر دو گونه تا انتهای آزمایش (30 روز) در تراکم های بالا پایدار ماند. بنابراین نتایج این مطالعه شکارگری درون رسته ای (igp) را بین سه گونه آشکار کرد و رفتار متفاوت تریپس شکارگر می تواند با نوع تغذیه آن (تک خواری) توجیه شود. همچنین واکنش تابعی و تداخل متقابل این دو گونه تحت شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. واکنش تابعی سه گونه شکارگر به تراکم های مختلف تخم و پوره های کنه تارتن با استفاده از رگرسیون لجستیک نوع دوم تعیین گردید. بیشترین نرخ حمله ( به ترتیب 1107/0 و 1034/0 روی تخم و پوره) برای تریپس شکارگر و کمترین زمان دستیابی (6451/1 ساعت) برای n.californicus روی تخم های کنه تارتن و کمترین نرخ حمله (0473/0) برای t. bagdasarjani روی پوره های کنه تارتن و بیشترین زمان دستیابی (4691/2 ساعت) برای s. longicornis روی پوره های کنه تارتن به دست آمد. قدرت جستجوی سرانه سه گونه شکارگر با افزایش تراکم شکارگر به طور معنی داری کاهش یافت. ضریب تداخل برای n.californicus نسبت به t. bagdasarjani و تریپس شکارگر کوچکتر بود.
مینا کوه جانی گرجی کریم کمالی
فیتواکدیستروئیدها، آگونیست های هورمون پوست اندازی حشرات به شمار می روند که به صورت گوارشی و تماسی موجب اختلال در متابولیت های حدواسط، رشد و نمو، تولید مثل و در نهایت کاهش جمعیت آفت می شوند. در این پژوهش اثر عصاره های فیتواکدیستروئیدی سیلن ایرانیsilene aucheriana boissو میخک شرقیdianthus orientalis adams و فرمولاسیون نانوکپسوله شده آن بر تفریخ تخم، مرگ و میر و تخمریزی بید کلم plutella xylostella (l.) (lepidoptera: plutellidae) در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. بید کلم یکی از مخرب ترین آفت گیاهان تیره کلمییان در سرتاسر دنیا می باشد که تقریباً به اکثر آفتکش های شیمیایی مقاوم شده است.از طرفی شواهدی از وجود ترکیبات اکدیستروئیدی در گیاهان مورد تغذیه این آفت گزارش نشده است. در این پژوهش وجوداکدیستروئیدهای20-hydroxyecdysone (20e)، polypodin b (polb) و integristerone a (inta)در گیاه سیلن ایرانی و اکدیستروئیدهای20e و polb در گیاه میخک شرقی به اثبات رسید. مقادیر 20eدر سیلن ایرانی و میخک شرقی به ترتیب 3598/69و5527/22 میکرو گرم در 100 گرم وزن خشک گیاه بود. همچنین فرمولاسیون نانوکپسوله شده عصاره سیلن ایرانی به روش رسوب دهی در نمک و با استفاده از پلیمر سدیم آلژینات تولید شد. در فرمولاسیون نانو کپسول، اندازه ذرات تولید شده به 10 نانومتر رسید. اثر تماسی فرمولاسیون نانو کپسوله خاصیت تخم کشی بالایی از خود نشان داد به طوری که در غلظت 0/5 درصد 100 درصد تخم ها تلف شدند. این در حالی است که حداقل غلظت 2 درصد از عصاره غیر فرموله برای تلفات 100 درصد تخم لازم بود. اثر گوارشی نانو کپسول روی لاروهای سن سوم موجب کاهش وزن لارو و شفیره ها تا 30 درصد پایین تر از شاهد شد. همچنین فرمولاسیون نانو کپسول مورد تغذیه توسط لاروهای سن سوم موجب کاهش شدید تخمریزی در حشرات کامل شد به طوری که در غلظت 0/5 درصد میزان باروری نسبت به شاهد تا 85 درصد کاهش یافت و این اثر نسبت به عصاره فرموله نشده تا حدود 80 برابر قویتر بود. در این مطالعه برخی ذخایر غذایی و متابولیت های بیوشیمیایی در لاروهای سن سوم که به مدت دو روز از عصاره های اکدیستروئیدی تغذیه کرده بودند، اندازه گیری شد. به طور کلی پس از چهار روز میزان چربی کل، پروتئین محلول با افزایش غلظت کاهش، اما اسید اوریک افزایش یافت. همچنین فعالیت آنزیم های آسپارتات آمینوترانسفراز (ast)، آلکالین فسفاتاز (alp) و آمیلاز با افزایش غلظت کاهش یافت. بنابراین بخشی از اختلال رشد و کاهش باروری را می توان به اختلال های متابولیکی ایجاد شده در حشره نسبت داد. با توجه به اثر بخشی بالای فرمولاسیون نانوکپسول حاوی عصاره های فیتواکدیستروئیدی و کم خطر بودن آن برای محیط زیست، می تواند در آینده نوید بخش استفاده کاربردی از این عصاره ها به جای سموم شیمیایی برای تولید محصولات سالم باشد.
مینا کوه جانی گرجی کریم کمالی
چکیده ندارد.
سارا جمال الدینی کریم کمالی
چکیده ندارد.
روجا کیان پور یعقوب فتحی پور
چکیده ندارد.
عباس امیری علی اصغر طالبی
چکیده ندارد.
سمیرا خدایاری کریم کمالی
چکیده ندارد.
مریم درب امامیه کریم کمالی
چکیده ندارد.
فاطمه گنجی صفار کریم کمالی
ضمن بررسی زیست شناسی و میزان تغذیه ی کنه ی شکارگر typhlodromus bagdasarjani wainstein & arutunjan در دماهای مختلف، پارامترهای جدول زندگی، تولیدمثل و رشد جمعیت این کنه با تغذیه از مراحل نابالغ کنه ی تارتن دو لکه ای (tetranychus urticae koch) مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش ها در شش دما (15، 20، 25، 30، 35 و 5/37 درجه ی سلسیوس) با رطوبت نسبی 10±60 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام پذیرفت. با افزایش دما طول دوره های جنینی (تخم)، لارو، پوره ی سن اول، پوره ی سن دوم و همچنین دوره های پیش از تخم ریزی، تخم ریزی و پس از تخم ریزی کاهش پیدا کرد. طول دوره ی زندگی افراد ماده در دمای 15 درجه ی سلسیوس، 83/136 روز بود که با افزایش دما و طی روندی کاهشی در 35 درجه ی سلسیوس به 00/45 روز رسید. میانگین تعداد تخم های بارآور روزانه با بالا رفتن دما افزایش یافت (98/0 تخم در روز در دمای 35 درجه ی سلسیوس). با وجود این، اختلاف معنی داری بین دماهای 25، 30 و 35 درجه مشاهده نشد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) نیز با افزایش دما از 02/0 در 15 درجه تا 19/0 در 35 درجه ی سلسیوس افزایش یافت. بیشترین مقدار نرخ خالص تولیدمثل (r0) و نرخ متناهی افزایش جمعیت (?)به ترتیب مربوط به دماهای 25 و 35 درجه بود. متوسط طول یک نسل (t) در 15 درجه بالاترین مقدار (30/55 روز) را داشت که با افزایش دما تا 35 درجه به 32/12 روز کاهش یافت. همچنین در دمای 35 درجه، کمترین زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (dt) (71/3 روز) به دست آمد. آستانه ی پایین رشد و نمو و ثابت دمایی با استفاده از مدل خطی معمولی، به ترتیب 20/7 درجه ی سلسیوس و 15/183 روز-درجه محاسبه گردید. این مقادیر برای مدل خطی ikemoto and takai، به ترتیب 20/9 درجه ی سلسیوس و 162 روز-درجه برآورد شد. داده های حاصل از آزمایشات توسط هفت مدل (2 مدل خطی و 5 مدل غیرخطی) برازش داده شد تا مدل برتر انتخاب گردد. مدل sigmoid با 988/0=r2adj و 08/63-=aic بهترین برازش را نشان داده و به عنوان مدل برتر برای شبیه سازی رابطه ی بین رشد و نمو و دما در این کنه ی شکارگر تعیین گردید. نتایج بیانگر رشد و نمو و فعالیت تغذیه ای این شکارگر در دامنه ی وسیعی از دماها می باشد که می توان کارایی مطلوبی از این گونه را در کنترل جمعیت کنه ی تارتن دو لکه ای انتظار داشت.
آرش راشدمحصل کریم کمالی
بررسی حاضر شامل شته های جمع آوری شده گلهای زینتی منطقه مشهد می باشد، که طی سالهای 1378-79 انجام گرفت . در این مطالعه از تعدادی گلهای زینتی شامل گلایول، داوودی، ختمی، میخک ، گل کاغذی، شب بو، ناز، به ژاپنی، یاس زرد، ژربرا، سینرا، اطلسی، رز، میمون، خشخاش ، خرزهره، تاج خروس ، آهار، همیشه بهار و طاووسی، نمونه برداریهایی انجام شد. از روی این میزبانها تعداد 11 گونه شته شناسایی شدند که اغلب پلی فاژ بودند. این گونه ها شامل aphis craccivora koch، a. gossypii glover، a. fabae scopoli، a. nerii boyer de fonscolombe، macrosiphum rosae (l)، m. euphorbiae (thomas)، macrosiphoniella sanborni (gillette)، myzus persicae(sulzer)، m. ascalonicus doncaster، brachycaudus helichrysi (kalt) و b. cardui (l) بودند. در این میان برای نخستین بار جنس wahlgreniella و گونه w. nervata (gillette) از ایران گزارش می شود که از روی گیاهان رز و گل میمون جمع آوری شده است . از آنجا که اغلب شته های جمع آوری شده بی بال و بکرزا بودند، لذا کلید ارائه شده مختص این افراد تنظیم شده است ، که حتی الامکان به تفکیک میزبان ارائه شده اند. در مطالعه بیولوژی شته داوودی macrosiphoniella sanborni (gillette) روی گل داوودی چنین به نظر می رسد که این شته در تمام طول سال در منطقه مشهد به طور بکرزایی تولیدمثل کرده و افراد جنسی هرگز در جمعیت آنها دیده نمی شود. این شته زمستان را در داخل گلخانه های اطراف و یا در بین برگهای بوته های روزت داوودی سپری می کند. ظهور افراد در طبیعت نیمه دوم فروردین می باشد و در طی دوره زیستی خود تنها روی گل داوودی زندگی می کنند. محل تجمع شته های کامل و پوره ها اغلب در انتهای ساقه و جوانه های انتهایی و یا سطح پشت برگهاست . افراد بالدار در اواخر فصل گرم و یا با بالا رفتن تراکم شته ها ظاهر می گردند. برخی خصوصیات بیولوژیک ااز جمله طول عمر، طول دوره پیش از بلوغ، نرخ تولیدمثل خالص و باروری روزانه m. sanborni در شرایط مختلف حرارتی و رطوبتی بررسی شد. با بالا رفتن دما طول عمر کوتاهتر و میزان زاد و ولد بیشتر می شود. در این بررسی برای هر یک از شرایط حرارتی و رطوبتی جداول زندگی تشکیل شد. در دمای 24 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 35 درصد طول نسل به طور متوسط 15/01، طول دوره پیش از بلوغ به طور متوسط 10/28 روز، نرخ طبیعی افزایش جمعیت 0/2236 و نرخ تولیدمثل خالص 28/69 عدد بدست آمد. در دمای 28 درجه سانتیگراد و رطوبت 35 درصد، طول نسل به طور متوسط 11/59، میانگین طول دوره پیش از بلوغ 8/47 روز نرخ طبیعی افزایش جمعیت 0/2940 و نرخ تولیدمثل خالص 30/2 عدد بدست آمد. در دمای 28 درجه سانتیگراد و رطوبت 65 درصد این شته دارای میانگین طول نسل 11/62، میانگین دوره پیش از بلوغ 8/34 روز، نرخ طبیعی افزایش جمعیت 0/2964 و نرخ تولیدمثل خالص 31/34 عدد بود. در شرایط طبیعی ماههای شهریور و مهر این فاکتورها به ترتیب 11/72، 8/93، 0/2876 و 29/1 محاسبه گردید. نتایج حاصل از جداول زندگی نشان داد که بیشترین نرخ طبیعی افزایش جمعیت در دمای 28 درجه سانتیگراد و رطوبت 65 درصد می باشد.
علی اصغر طالبی مرتضی اسماعیلی
چکیده ندارد.
مریم امامی کریم کمالی
در این پروژه دو هدف عمده مدنظر قرار گرفت ، ابتدا اثرات بارورکننده های شیمیایی بر رشد و بقاء لارو میگوی سفید هندی از مرحله ناپلیوس تا پست لارو پنج و سپس تاثیر حضور فیتوپلانکتون بر رشد و بقا از مرحله پست لارو و پنج تا پست لارو هفده مورد بررسی قرار گرفت . برای بدست آوردن نتایج مرحله اول، میزان وجود مواد شیمیایی از قبیل نیترات ، نیتریت و آمونیاک در آکواریومها اندازه گیری گشت ، طول کل و طول کاراپس نیز اندازه گیری شد و تعیین درصد بقا نیز در مرحله pl5 انجام گرفت . نتایج حاصله طبق روش آماری پلی ولیو مورد ارزیابی قرار گرفت که نشاندهنده این مطلب بود که حضور این مواد سبب کاهش رشد و درصد بقا در پایان دوره می گردد و در نتیجه لاروهایی با سایز کوچکتر و ضعیفتر خواهیم داشت . برای دستیابی به نتایج مرحله دوم، به آکواریومهای تیمار، فیتوپلانکتون داده شد ولی آکواریومهای شاهد فاقد فیتوپلانکتون بودند. در این مرحله نیز طول کل و طول کاراپاس پی ولیو مورد بررسی قرار گرفت که نشاندهنده این مطلب بود که حضور فیتوپلانکتون سبب رشد بیشتر و درصد بقا بالاتر خواهد شد.
هادی استوان کریم کمالی
در بررسیهای بیواکولوژیک و تعیین فون کنه های انباری کازرون که در سالهای 1372-70 انجام گرفت جمعا" 52 گونه کنه متعلق به 4 راسته و 22 خانواده جمع آوری و شناسایی گردید که در بین آنها هشت خانواده و 43 گونه برای اولین بار از ایران و یک گونه جدید بنام bdellodes kazeruni برای اولین بار از دنیا گزارش می شوند. در بین گونه های جمع آوری شده دو گونه مهم و حائز اهمیت اقتصادی rhizoglyphus robini و r.echinopus شناخته شدند و بیولوژی آنها در شرایط آزمایشگاهی در دو درجه حرارت 1 + 27 و 1 - 35 درجه سانتی گراد بررسی شد، دو گونه اخیر بعنوان آفات خطرناک سیب زمینی، پیاز خوراکی و پیاز گیاهان زینتی محسوب می شوند. بعضی از گونه های جدید برای فون ایران عبارتند از : caloglyphus krameri - c. mycophagus c. berlesei c.redikorzevi schwiebia sp. histiostoma feroniarum asca sp. blattisocius tarsalis iphidozercon gibbus gamasellodes bicolor protogamasellus hibernicus protogamasellus spl brachioppia sp. proctolaelaps regalis p. pygmaeus p.bickleyi ameroseius sp. dendrolaelaps sp. haemolaelaps casalis hypoaspis aculeifer h.sclerotarsa glyptholaspis confusa macrocheles merdarius m.robustulus m.subbadius acaropsis ducta
حسین رنجبراقدم کریم کمالی
کشت ذرت ، نیشکر و سایر گیاهان میزبان ساقه خواران جنس sesamia در اغلب استانهای ایران رواج دارد. در این مناطق ساقه خواران سزامیا در کاهش محصول نقش عمده ای دارند. طبق مشاهدات اولیه در مزارع ذرت و نیشکر استان خوزستان، فعالیت مطلوبی از زنبور پارازیتوئید تخم این ساقه خواران platytelenomus hylas nixon ملاحظه گردیده است . ولی در اوایل فصل این زنبور روی نسل های اولیه ساقه خواران مذکور اثر کنترل کنندگی کافی ندارد. همچنین در برخی از مناطق زیر کشت گیاهان مزبور فعالیتی از این زنبور دیده نشده است . در تحقیق حاضر امکان پرورش زنبور پارازیتوئید تخم ساقه خواران سزامیا مورد بررسی قرار گرفت . طبق بررسی های انجام یافته بدلیل تخصص بالای میزبانی این زنبور لازم بود که از میزبانهای طبیعی آن برای پرورش آزمایشگاهی و رهاسازی جهت اعمال کنترل بیولژیک استفاده شود. برای پرورش ساقه خواران سزامیا ابتدا گونه های این آفات در استان خوزستان مورد مطالعه قرار گرفت . این ساقه خواران متعلق به دو گونه s.nonagrioides botanephaga, s.cretica می باشند. در مناطق زیر کشت ذرت و نیشکر شمال اهواز گونه غالب s.nongrioides botanphaga و در جنوب اهواز (کشت و صنعت امیرکبیر) s.cretica بود. جهت پرورش این ساقه خواران در آزمایشگاه از غذاهای مصنوعی و طبیعی استفاده شد. که پرورش آنها روی میزبانهای طبیعی (ذرت ، نیشکر و سورگوم) با موفقیت همراه بود. نتایج حاصل از پرورش گونه s.cretica روی سورگوم و گونه s.nonagrioides botanephaga روی ذرت نسبت به سایر میزبانها از لحاظ کیفیت و کمیت در وضع مطلوبتری بودند. طول دوره زیستی مراحل نابالغ زنبور p.hylas در داخل تخم های میزبان در شرایط آزمایشگاهی با رطوبت نسبی 65+-10 درصد، دوره نوری 8:16 (ld) در دو دمای 26+-1 و 29+-1 درجه سانتی گراد به ترتیب 10/5-10 و 9/5-13 روز بود. هر زنبور ماده توانست بطور متوسط 686+-(se4/39) عدد تخم میزبان را پارازیته نماید. در آزمایش ترجیح میزبانی زنبور پلاتی تلنموس نسبت به دو گونه سزامیا مشخص گردید که این زنبور تخم های s.cretica را نسبت به دیگری ترجیح می دهد. همچنین این زنبورها تخم هایی را که در دمای 25+-1 دجه سانتگراد 1-3 روز از عمر آنها گذشته بود نسبت به سایر تخم ها ترجیح داد. در بررسی کیفیت نتایج آزمایشگاهی زنبور مشخص گردید که زنبوران پرورشی در شرایط صحرایی پس از رهاسازی توانستند تا شعاع 7 متری از نقطه رهاسازی 93/04 درصد تخم های میزبان خود را پارازیته نمایند.
موسی صابر میرجلیل حجازی
تاثیر حشره کشهای رایج در کنترل سن گندم eurygaster integriceps ، فنیتروتیون و دلتامترین ، بر روی زنبورهای پارازیتوئید trissolcus grandis و t.semistriatus مطالعه شد.
شهریار عسکری احد صحراگرد
سن گندمeurygaster integricepsput.(het.,scutelleridae) از مهمترین آفات گندم و جو در ایران است که طی سالیان متمادی خسارت مستقیم ( تغذیه محصول و کاهش کمی و کیفی آن) و غیر مستقیم ( تحمیل هزینه های مبارزه ، صرف انرژی و آلودگی محیط زیست ناشی از مبارزت شیمیایی ) آن گریبانگیر کشاورزی کشور می باشد. علیرغم فعالیتهایی که در چند سال اخیر برای بکارگیری تلفیقی از روشها در قالب ipm برای کنترل این آفت در کشور آغاز شده است ولی هنوز مهمترین روش ، کنترل شیمیایی می باشد. یکی از مهمترین عوامل کنترل کننده این آفت پارازیتوئید های تخم هستند که در تمام مناطق پراکنش آفت حضور دارند و جمعیت آن را در مناطق مختلف با شدت و ضعف تحت تاثیر قرار می دهند. حسن این دشمنان طبیعی این است که آفت را در مرحله تخم و قبل از ایجاد هر گونه خسارت نابود می کند . متاسفانه جمعیت و عملکرد این دشمنان نیز از تاثیر سموم در امان نبوده و نتوانسته اند با جمعیت آفت به تعادل برسند. بنابراین لازم است در جهت حفظ و حمایت این دشمنان از طریق منطقی کردن مصرف سموم ، استفاده از الگوی چند کشتی و ایجاد پناهگاه های تابستانی و زمستانی و برخورد محافظه کارانه و با مطالعه در کنترل علف های هرز اقدام نمود و در موارد لزوم برای کاهش خسارت آفت اقدام به تقویت جمعیت بومی پارازیتوئید منطقه از طریق تکثیر و رهاسازی در زمان قبل از اوج جمعیت میزبان مبادرت ورزید. بدین ترتیب مطالعه هرچه بیشتر تنوع ، جمعیت ، بیولوژی و رفتار این دشمنان در آزمایشگاه و طبیعت هر منطقه ضروری است . در این رساله به تحقیقات پرورش انبوه میزبان آزمایشگاهی و ارزش نسبی آن در مقایسه با میزبان اصلی ( سن گندم) از نظر کارایی ، کیفیت و تطابق زنبورهای پرورش یافته از آن پرداخته می شود.