نام پژوهشگر: حسن دانشیان

بررسی هیدروژئولوژیکی و هیدروژئوشیمیایی منابع آب زیرزمینی منطقه باغه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - پژوهشکده علوم زمین 1391
  مجتبی زارع صفت   نصراله کلانتری

سفره آبدار آبرفتی باغه بین طول جغرافیایی ´´ 5?41 تا´´ 22?41 شرقی و عرض جغرافیای´´24?31 تا ´´56?31 شمالی محدود شده و فاصله آن تا سوسنگرد 40 کیلومتر است. سفره آبدار باغه، عمدتاً از رسوبات حاصل از فرسایش سازند آغاجاری تشکیل شده که در قسمت غربی و شمال غربی منطقه رخنمون دارد. با توجه به اهمیت این آبرفت ها به عنوان منابع تأمین کننده آب لازم برای شرب و کشاورزی محدوده، مطالعه آن ها ضروری می باشد. هدف از این پژوهش بررسی خصوصیات کمی و کیفی سفره آبدار می باشد و برای رسیدن به این هدف، اطلاعات مورد نیاز که شامل داده های هواشناسی، نقشه ها، تصاویر ماهواره ای و داده های پیزومتری گردآوری شد. برای درک بهتر زمین شناسی محدوده مورد مطالعه، عملیات صحرایی متعددی صورت گرفت. همچنین برای شناخت عوامل تأثیر گذار بر کیفیت آب زیرزمینی محدوده مطالعاتی باغه، نمونه برداری از آب زیرزمینی صورت گرفت. داده های جمع آوری شده، نشان داد که سفره آبدار، آزاد است. همچنین نتایج حاصل از رسم هیدروگراف نشان داد علاوه بر بارندگی که مهم ترین پارامتر در تغذیه سفره آبدار است، آب برگشتی کشاورزی در تابستان نیز سفره آبدار باغه را تغذیه می کند. مطالعات هیدروژئوشیمیایی نشان می دهد که آب زیرزمینی محدوده مطالعاتی، شور تا خیلی شور است. این عامل همراه با قابلیت انتقال ناچیز سفره، سبب محدودیت بهره برداری از سفره آبدار شده است. انحلال زیاد نمک طعام و ژیپس و تبخیر زیاد از سفره آبدار، عوامل موثر بر شوری محدوده مطالعاتی باغه می باشد. انحلال زیاد ژیپس و اثر یون مشترک موجب فوق اشباع بودن کلسیت و دولومیت شده است. رخساره های عمده سفره آبدار باغه کلرید- سدیم است ولی این رخساره در انتهای دشت به سولفات، سدیم، کلسیت تغییر می یابد. مدل هیدروژئوشیمیایی معکوس نشان می دهد که نمک های هالیت و ژیپس انحلال می یابد درصورتیکه کلسیت و دولومیت رسوب می کنند.

بررسی هیدروژئولوژیکی و هیدروژئوشیمیایی منابع آب زیرزمینی منطقه الباجی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1391
  حسن روحی   نصراله کلانتری

دشت الباجی در استان خوزستان، در شرق شهرستان حمیدیه و در فاصله 30 کیلومتری شمال غرب شهر اهواز، بین طول جغرافیایی 48/26تا 48/41درجه شرقی و عرض جغرافیایی 22/22تا 31/37درجه شمالی قرارگرفته است. آبرفت این دشت در اثر فرسایش سازند آغاجاری در یک حوضه رسوبی بسته، تشکیل شده است. هدف از این مطالعات ارزیابی مشخصات کمی و کیفی منبع آب زیرزمینی دشت الباجی می باشد که شامل: تعیین شکل و ابعاد سفره آبدار و ارتباط آن با منابع آب مجاور، بررسی واحدهای آب چینه ای و وضعیت ارتباط آن ها، شناسایی منابع آب، مناطق تغذیه و تخلیه آب زیرزمینی، تعیین ضرایب هیدرودینامیکی سفره آبدار، مشخصات کیفی آب سفره آبدار در نقاط مختلف، عوامل موثر در کیفیت آب زیرزمینی منطقه و همچنین مشخص نمودن محدودیت های سفره آبدار از نظر کمی و کیفی می باشد. آمار و اطلاعات مربوط مورد نیاز از قبیل: آمار و اطلاعات هواشناسی، نقشه ها، عکس های ماهواره ای، و لاگ پیزومترها جمع آوری و سپس اطلاعات قابل استفاده انتخاب شد. مطالعات صحرایی شامل مطالعات زمین شناسی، شناسایی منابع آب، نمونه برداری هیدروشیمیایی و ... انجام پذیرفت. زمین شناسی دشت الباجی از دیدگاه چینه شناسی، سنگ شناسی، زمین شناسی ساختمانی، ژئومورفولوژی و تأثیر سازند ها بر کیفیت منابع آب مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که سازند آغاجاری و رسوبات فرسایشی حاصل از آن و همچنین رسوبات رودخانه ای مواد اصلی تشکیل دهنده پیکره آبخوان در منطقه می باشند. مطالعات هیدورژئولوژیکی نشان داد سفره آبدار دشت ، اغلب به صورت نیمه محبوس و در برخی نقاط به صورت آزاد می باشد. هیدروگراف واحد دشت، تحت تأثیر بارندگی های فصلی قرار می گیرد، بنابراین، بارندگی عامل اصلی تغییرات سطح ایستابی منطقه است. مهم ترین ورودی ها به سفره آبدار شامل نفوذ از بارندگی، تغذیه از رودخانه کرخه و جریان های ورودی زیرزمینی از سمت شمال شرق می باشد. مطالعات هیدروشیمیایی بر اساس نتایج آنالیز کامل تعداد 30 نمونه آب برداشت شده در فروردین و آبان 1390 صورت گرفته و تغییرات کیفی از لحاظ مکانی و زمانی مورد بررسی قرار گرفته است. مجموع املاح بسیار زیاد آب زیرزمینی منطقه، یکی از عوامل محدود کننده استفاده از آب زیرزمینی برای مقاصد مختلف است. نقشه های هم ارزش tds، روند افزایشی شمالی- جنوبی را در آب زیرزمینی منطقه نشان می دهند. مطالعات هیدروشیمیایی نشان می دهند که انحلال هالیت و ژیپس، تبخیر و رسوب گذاری در این حوضه رسوبی بسته علل اصلی شوری آب زیرزمینی منطقه می باشند. هالیت موجود در سفره آبدار سکانس کلروره را در منطقه کنترل می کند. رخساره دیگری مانند رخساره سولفاته در حاشیه شمالی دشت و در مجاورت رودخانه کرخه مشاهده می شود. بنابراین، رخساره هیدروشیمیایی غالب سفره آبدار الباجی کلروره- سدیک و به ندرت سولفاته- سدیک می باشد. آنالیز خوشه ای منشأ مشترک آب های زیرزمینی را نشان می دهد. مدل ژئوشیمیایی معکوس، تکامل ژئوشیمیایی دشت را به صورت انحلال هالیت، ژیپس و دولومیت و رسوب کلسیت نشان می دهد.

بهینه سازی بهره برداری از آبخوان با استفاده از مدل ریاضی و الگوریتم ژنتیک؛ مطالعه موردی: دشت جایزان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده علوم پایه 1392
  سالار اسدی نسب   ناصر اسدی

دشت جایزان با وسعتی معادل 246 کیلومترمربع در حد فاصل شهرستان رامهرمز- بهبهان در استان خوزستان واقع شده است. مطابق هیدروگراف واحد دشت، تراز سطح آب زیرزمینی از مهرماه سال آبی 82-1381 تا شهریورماه سال آبی 88-1387 افتی معادل با 85/4 متر داشته است. این امر می تواند به دلیل خشکسالی و همچنین برداشت آب از منابع آب زیرزمینی در این دشت باشد. از این رو در گام نخست، نسبت به شبیه سازی آبخوان دشت، توسط کد نرم افزاری مادفلو تحت رابط کاربری gms7.1.3 جهت پیش بینی شرایط آینده و طراحی راهکارهای مدیریتی مناسب، اقدام گردید. بدین منظور پس از ساخت مدل مفهومی، واسنجی مدل برای دوره ی پایدار، بر اساس شرایط موجود در مهرماه 1387 انجام شد. برای شرایط ناپایدار، با طراحی و ابداع یک روش نوین تحت عنوان واسنجی مضاعف (dcm)، با در نظر گرفتن 12 گام زمانی برای هر دوره تنش (آبان 1387 الی آبان 1388 و آبان 1388 الی آبان 1389)، نسبت به انجام واسنجی اقدام شد. سپس صحت مدل شبیه ساز بر اساس شرایط موجود در آبان ماه 1389 الی آبان ماه 1390 مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. در ادامه، به کمک مدل صحت سنجی شده، شرایط آینده ی آبخوان طی 5 سال آینده (آبان 1391 الی آبان 1396) پیش بینی گردید که نشان دهنده ی تشدید افت سطح آب در بخش های شمالی و مرکزی دشت، در اثر تمرکز برداشت از چاه های این مناطق می باشد. در گام بعدی به منظور جلوگیری از تشدید افت سطح ایستابی، اقدام به مدیریت و بهینه سازی برداشت ها در دشت توسط تکنیک الگوریتم ژنتیک در قالب کد نرم افزاری mgo گردید. ارائه طرح های مدیریتی طی دو فاز، تحت راهبردهای هیدرولیکی انجام شد. برای فاز اول، نرخ پمپاژ چاه های موجود در محدوده ی افت بهینه گردید که نتایج حاصله نشانگر جلوگیری از تشدید افت سطح آب در این بخش است. برای فاز دوم بهینه سازی، جهت تأمین کسری آب ناشی از اجرای فاز اول، که معادل با 53 درصد از کل برداشت های کنونی است؛ تعدادی چاه جدید در خارج از محدوده افت، کاندید گردید. نرخ پمپاژ و همچنین محل این چاه ها توسط تکنیک الگوریتم ژنتیک تعیین شده است. در انتها با اعمال اثرات همزمان هر دو فاز، شرایط مساعدی در بخش های مختلف دشت در طی دوره ی پیش بینی مشاهده شد؛ به نحوی که هیچ گونه تشدید افتی در محل چاه های موجود و چاه های کاندید، ایجاد نشده و در عین حال، نیاز آبی موجود در منطقه نیز تأمین می گردد.