نام پژوهشگر: رضا پورحسین

نقش بازی های رایانه ای در شکل گیری هویت جوانان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  بهناز دوران   پرویز آزادفلاح

عوامل فردی و اجتماعی در تعامل با یکدیگر در ساخته شدن هویت نقش دارند و یکی از این عوامل اجتماعی رسانه ها هستند. با توجه به خصلت بازی مآبانه رسانه های جدید که آنها را دارای کیفیتی متفاوت از رسانه های روایتی قدیمی تر می سازد این سوال مطرح می شود که آیا هویت جوانانی که از دوره نوجوانی با رسانه های جدید آشنا بوده و به آن می پردازند با هویت جوانانی که این تجربه را نداشته اند تفاوتی دارد؟ برای پاسخ به این سوال، پژوهش حاضر به بررسی نقش بازی های رایانه ای، یکی از رسانه های پرطرفدار عصر حاضر، در شکل گیری هویت جوانان پرداخته است. جامعه آماری پژوهش پسران گروه سنی 18 تا 28 سال (در شهر تهران) در نظر گرفته شده است. از این جامعه، بر مبنای سابقه آشنایی با بازی های رایانه ای، زمانی که صرف انجام بازی می شود و طول دوره آشنایی و کاربری بازی رایانه ای، دو گروه از بازیکنان قهار و کسانی که تجربه کاربری بازی رایانه ای را ندارند (یا تجربه اندکی دارند) انتخاب شدند. گروه بازیکنان قهار به ترتیب شامل یک گروه 43 نفره (که به پرسشنامه ها پاسخ دادند) و یک گروه 18 نفره (که در مصاحبه شرکت کردند) و گروه مقایسه شامل یک گروه 36 نفره (که به پرسشنامه ها پاسخ دادند) و یک گروه 14 نفره (که در مصاحبه شرکت کردند) بودند. این پژوهش با به کارگیری روش های کیفی (مصاحبه، مشاهده، تحلیل بازی) و کمی (اجرای پرسشنامه های جمعیت شناختی، شخصیت نئو، شش بعدی والدگری، سنجش عینی منزلت هویت من، شش بعدی فرایند هویت و آزمون من کیستم) ضمن هدف قرار دادن شناخت ویژگی هویت شکل گرفته در فضای رسانه های جدید (هویت لهوی) و ویژگی های جمعیت شناختی و روانشناختی کاربران قهار بازی های رایانه ای، به مقایسه هویت دو گروه بازیکنان و کسانی که تجربه بازی ندارند (و یا تجربه اندکی دارند) پرداخته است. نتایج این پژوهش ضمن ارائه تعریف هویت لهوی و توصیف ویژگی های جمعیت شناختی و روانشناختی کاربران قهار بازی ها، حاکی از آن است که گرچه هر دو گروه به هویت خویش عاطفه، الزام رفتاری و تعهد دارند اما تعهد گروه بازیکنان مشروط و موقتی است. در بررسی سهم متغیرهای شخصیت، والدگری و بازی رایانه ای در پیش بینی تغییرات هر یک از منزلت های هویت مشخص شد به ترتیب متغیرهای گرمی (از ابعاد والدگری)، باوجدانی (از عوامل شخصیت)، ساختار (از ابعاد والدگری) و بازی رایانه ای سهم معناداری در پیش بینی تغییرات منزلت هویت یافته دارند. بازیکنان ضمن آنکه ارزیابی مثبتی از بازی های رایانه ای داشتند، در هیچ یک از پنج عامل اصلی شخصیت و همچنین در هیچ یک از ابعاد والدگری با گروه مقایسه تفاوت معناداری نداشتند.

مطالعه اشتراک معانی در نظام تولید برنامه های مشاوره سیما (بخش های مشاوره "سیمای خانواده" و "به خانه بر می گردیم" در سال 1389)
thesis سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1390
  معصومه آشتیانی زاد   رضا پورحسین

پیامهای ارتباطی در رسانه می توانند توسط گروههای مختلف اجتماعی و فرهنگی به طرق متفاوت(بسته به هدف و منظور تولید کنندگان آن پیام ها) بازخوانده یا رمزگشایی شوند. هر اندازه که رسانه به بهترین شکل به کار گرفته شود، منافع و فواید آن در زمینه کمک به رشد صحیح افراد و سازگاری او با محیط، و تحول و پیشرفت جامعه به سوی کمال مطلوب، موثرتر خواهد بود. در تحقیق حاضر برای مطالعه اشتراک معانی نظام تولید برنامه های مشاوره از روش کیفی بهره گرفته شده است. تحقیق کیفی سنت تحقیق تفسیری است و با تمرکز بر روی گروه کوچکی از جمعیت و تاکید بر مشاهده عمیق در موقعیت طبیعی، بدنبال کشف رویدادها و فهم همبستگی های تمام عوامل موجود در رویداد میباشد. هدف این تحقیق در شکل تبیینی آن شناسایی و تحلیل مقوله ها و معانی است که از دیدگاه عوامل تولید، در نظام تولید برنامه های مشاوره سیما موثرند و در شکل توصیفی آن مستند سازی روند سیاست گذاری تا برنامه سازی در این برنامه ها میباشد. براساس این روش، از دو طریق مراجعه به اسناد و مدارک سازمان و مصاحبه های عمقی با 15 نفر از مدیران و دست اندرکاران، به جمع آوری اطلاعات اقدام شده است. ادبیات موضوعی این تحقیق تلفیق چند تئوری و رویکرد از مطالعات انتقادی ارتباطات و مطالعات فرهنگی است. تئوری های استفاده شده تئوری های ایدئولوژی، هژمونی، قدرت، اقتصاد سیاسی و... است. استنتاج پژوهش آشکار می سازد که چگونه ناهماهنگی ها و عدم اشتراک معنا در مقوله های اصلی تولید، چالش هایی را برای دست اندرکاران تولید فراهم ساخته است. به طور کلی عدم وجود سیاست های خرد کاربردی و ویرایش های عوامل اجرایی بر سیاستهای کلان، موجب گردیده تا سیاستهای غیر شفاف و مبهم، جایگزین سیاستهای مدون سازمانی گردد. بنابراین فقدان راهنماهای عملی و کاربردی مهمترین مسئله سیاستگذاری در این حوزه است که بر برداشت جمعی مشترک تاثیر میگذارد. به عبارت دیگر فقدان قوانین در زمینه های اجرایی، پراکنش اعمال سلیقه را از کلیات تا موارد جزئی تشدید می کند. از طرف دیگر فقدان هماهنگی عوامل تولید در سیر برنامه سازی موجب می گردد دست اندرکاران تولید از چرخه تعاملی درون گروهی خود دور مانده و در نتیجه تفاوت ادراکی در رویکرد های برنامه سازی بوجود آید. فقدان پژوهش و حذف وجودی آن در سیاستهای مالی شبکه، وعدم وجود سیاستهای شفاف در رابطه با خطوط قرمز، که باعث بروز پدیده خودسانسوری در عوامل شده، از دیگر ناهماهنگیهای نظام تولید این دو برنامه می باشد.

تدوین راهبردهای برتر برای شبکه مستند سیمای جمهوری اسلامی ایران
thesis سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1392
  محبوبه منصوری پور   سید مرتضی موسویان

جذب مخاطب ایرانی و حضور موفق در عرصه رقابت رسانه ای جهان براساس رویکردهای سنتی مدیریت و تئوری کسب و کار امکان پذیر نیست. در شرایط پیچیده رسانه ای، برنامه ریزی راهبردی یکی از جامع ترین رویکردهای برنامه ریزی است. هدف این پژوهش تدوین برنامه راهبردی برای شبکه مستند سیما در این بُرهه زمانی است. برای تحقق این امر در مرحله اول ضمن بررسی اسناد بالادستی از طریق مصاحبه با افراد مطلع و خبرگان اطلاعات مورد نیاز گردآوری و بیانیه های مقاصد آرمانی تدوین و اهداف راهبردی شبکه مستند سیما تعیین و با امتیاز دهی افراد نمونه اولویت بندی گردید. در مرحله ورودی برنامه ریزی راهبردی با بررسی محیط عمومی و تخصصی و تحلیل محیط داخلی بر مبنای رویکرد وظیفه ای، عوامل راهبردی تعیین و در مرحله مقایسه، با ارزیابی عوامل راهبردی داخلی و خارجی و محاسبه امتیازات و نمرات داده شده از سوی گروه دلفی، راهبردهای شبکه مستند سیما در محدوده راهبردهای تهاجمی در نقطه «66/2 ، 16/3» قرار گرفت. سپس از طریق تناظر عوامل شناسایی شده، راهبردهای شبکه مستند سیما مشخص و با امتیاز دهی افراد نمونه راهبردهای قابل قبول برای رسیدن به اهداف راهبردی تعیین گردید. در مرحله انتخاب با ابزار پرسشنامه ده راهبرد برتر شبکه مستند سیما به کمک کارشناسان مشخص شد. براساس این تحقیق راهبرد برتر شبکه مستند سیما « تولید مستندهای اجتماعی با ساختارهای تلفیقی و خلاقانه» است. در این پژوهش بر مبنای یافته های کیفی و عمیق، اطلاعاتی ساختاریافته و منظم گردآوری شده است، که حاوی رهنمودهایی برای بهبود آینده و راهبردهایی برای کمک در امر تصمیم گیری در شبکه مستند سیما خواهند بود.

بررسی رابطه بین خودپنداشت با افسردگی و اضطراب در دانشجویان دانشگاه بین المللی دانشگاه چابهار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشگاه پیام نور مرکز تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1387
  زهرا عبادی   رضا پورحسین

چکیده ندارد.

بررسی نقش بازنمایی اطلاعات و حافظه کاری در عملکرد حساب کودکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  طاهره الهی   پرویز آزادفلاح

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مولفه های حافظه کاری در عملکرد حساب کودکان و نیز ارتباط بازنمایی اطلاعات با مولفه های حافظه کاری و انواع مسائل حساب انجام شد. در کنار اهداف اصلی تحقیق تحول حافظه کاری نیز مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از میان مدارس ابتدایی دخترانه ناحیه 2 شهر زنجان 5 مدرسه به تصادف انتخاب و از میان دانش آموزان این سه پایه در هر مدرسه، آزمون هوشی وکسلر گرفته شد و کودکان دارای بهره هوشی 115-100 که مشکل گفتاری، شنیداری و دیداری خاصی نداشتند به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و با استفاده از آزمون های حافظه کاری (فراخنای ارقام مستقیم، فراخنای corsi، فراخنای ارقام وارونه، فراخنای شمارش و آزمون استروپ ماه-خورشید) و مسائل حساب (جمع و تفریق؛ کلامی و غیرکلامی؛ استاندارد و غیراستاندارد) مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که عملکرد کودکان پیش دبستانی و پایه اول در مسائل غیر کلامی بهتر از مسائل کلامی می باشد و در کودکان پایه دوم تفاوتی در عملکرد بین دو نوع مسأله وجود نداشت و این نتیجه با بازنمایی مورد انتظار هر گروه سنی( تصویری برای کودکان پیش دبستانی و پایه اول و کلامی برای پایه دوم) منطبق می باشد. تفاوتی در عملکرد کودکان در مسائل استاندارد و غیراستاندارد وجود نداشت. از میان مولفه های حافظه کاری نقش مجری مرکزی در هر دو نوع مسائل کلامی و غیرکلامی و استاندارد و غیراستاندارد نشان داده شد ودر برخی از مسائل کلامی نیز مدار آوایی نقش داشت. در هیچ کدام از انواع مسائل، نقش بخش دیداری-فضایی نشان داده نشد. تحلیل نمرات آزمودنی های سه گروه سنی در مقیاس های حافظه کاری رشد و افزایش تحولی ظرفیت هر سه مولفه حافظه کاری را تصریح نمود. در مجموع داده ها ارتباط معنادار ظرفیت حافظه کاری را با عملکرد حساب کودکان و نیز تحول ظرفیت و افزایش کارآمدی حافظه کاری را همراه با رشد کودکان نشان داد و نیز مشخص شد که مجری مرکزی نقشی مهمتراز دو مولفه دیگر در اعمال شناختی مثل حساب ایفا می کند و مدار آوایی هم به حفظ طرفین مسأله کمک می کند.