نام پژوهشگر: مرضیه کشاورز
مرضیه کشاورز سید حمیدرضا پسندیده
با توجه به نقش مهم موجودی ها در تخمین هزینه در واحدهای صنعتی و سازمان ها، مدیریت موجودی ها با هدف کمینه کردن هزینه های سیستم موجودی یکی از مسئولیت های مهم و اساسی در واحدهای صنعتی به شمار می رود. در این پایان نامه، سیستم کنترل موجودی چندمحصولی تحت سیاست (r, q) در حالتی در نظر گرفته می شود که کمبود مجاز است و سه حالت پس افت، فروش از دست رفته و ترکیبی پس افت و فروش از دست رفته را برای آن در نظر گرفتیم. تقاضا حالت احتمالی دارد و از سه توزیع نرمال، نمایی و یکنواخت پیروی می کند. مساله تحت شرایط محدود بودن فضای انبار، تعداد دفعات سفارش و بودجه مدل سازی می شود. فضای انبار، تعداد دفعات سفارش و بودجه حالت احتمالی دارند و از توزیع نرمال پیروی می کنند. در اکثر مدل های موجودی که تحت محدودیت منابع( محدودیت در فضای انبار، تعداد دفعات سفارش و ...) ارائه شده اند، سطح منابع مقداری معلوم است. نتیجه بهینه سازی چنین مدل هایی، به دست آوردن حالت بهینه برای یک سیستم مفروض است. در این پایان نامه برخلاف بهینه سازی های معمولی، سطح منابع نامعلوم بوده و به صورت متغیر تصمیم در نظر گرفته می شود. این روش با عنوان رویکرد برنامه ریزی تجدیدپذیر، منجر به طراحی یک سیستم بهینه به جای بهینه سازی سیستم موجود می شود. مدل های پیشنهاد شده از دسته مسائل برنامه ریزی غیرخطی می باشند که از انواع الگوریتم های فراابتکاری شامل الگوریتم ژنتیک و الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات و الگوریتم های فراابتکاری چندهدفه شامل الگوریتم ژنتیک مرتب سازی نامغلوب و الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات چندهدفه برای حل آن استفاده کرده ایم. همچنین برای تنظیم پارامتر الگوریتم ها، طراحی آزمایشات و متدولوژی سطح پاسخ اجرا شده است. در نهایت، با اجرای چند مساله آزمایشی در ابعاد مختلف، کارایی الگوریتم های پیشنهادی را مورد بررسی قرار دادیم.
طاهره ملکی کیومرث زرافشانی
خشکسالی به عنوان بلای طبیعی و پدیده ای اجتناب ناپذیر، از دیرباز کشورهای مختلف را تحت تأثیر آثار زیان بار خود قرار داده است. کشور ایران نیز، یکی از کشورهایی است که در سال های اخیر، از پیامدهای شوم خشکسالی متضرر شده است. در این میان، خانوار کشاورز ساکن در روستا، به دلیل وابستگی بالای معیشتی به تولیدات کشاورزی بشدت در برابر این پدیده چندبعدی، آسیب پذیر است اما متأسفانه این موضوع، تاکنون توسط پژوهشگران خشکسالی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر سنجش آسیب پذیری خانوار در برابر خشکسالی است. جامعه آماری تحقیق، 3329 خانوار کشاورز ساکن دهستان درودفرامان بودند که از میان آن ها، 172 خانوار، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت سنجش آسیب پذیری این خانوارها، از فرمول درسا و همکاران، استفاده شد. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل خوشه ای دو مرحله ای، آسیب پذیری خانوارهای کشاورز در سه طبقه قرار می گیرد که عبارتند از: کم(0/16)، متوسط(0/09) و زیاد(0/01). طبقه بندی آسیب پذیری بر اساس روستای محل سکونت هم نشان داد که از میان روستاهای چهارده گانه، خانوار کشاورز ساکن روستای کهرار موقوفه بیشترین میزان آسیب پذیری را در برابر خشکسالی داشته و کمترین میزان آسیب پذیری هم، مربوط به خانوارهای کشاورز ساکن روستای مرادآباد بود. دستاوردهای حاصل از این پژوهش، به برنامه ریزان مبارزه با خشکسالی استان، کمک می کند تا با در نظر گرفتن میزان و علت بروز آسیب پذیری ، برنامه هایی را جهت کاهش آن در دهستان درودفرامان تدارک ببینند و هم چنین، اعتباراتی را جهت تسکین آثار و پیامدهای خشکسالی، به این منطقه اختصاص دهند.