نام پژوهشگر: محمدصادق بصیری
فاطمه قره خانی عباسی مهدی ملک ثابت
حمله نابرابر و ناجوانمردانه رژیم بعث عراق به جمهوری اسلامی ایران ، 8 سال مقاومت ملتی بزرگ را در پی داشت که بحق از آن به «دفاع مقدس» تعبیر شده است ؛ دفاعی که سرانجام با پیروزی دلاورانه ملت ایران به پایان رسید و تاثیراتی عمیق در زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم بر جای نهاد . دفاع مقدس همچنین در ادبیات این مرز و بوم ، بویژه شعر ، نمودی بارز داشت به طوری که شعر دفاع مقدس دارای سبکی منحصر به فرد گردید .از میان قالبهای شعر فارسی ، رباعیات پایداری دهه شصت ، مورد توجه این پژوهش است . نخست رباعیات رباعی سرایان معروف دهه شصت جمع آوری شده است که این رباعی سرایان عبارتند از :حسین اسرافیلی ، وحید امیری ، قیصر امین پور ، اکبر بهداروند ، حسن حسینی، حمید سبزواری ، محمدرضا سهرابی نژاد ، محمود عباد ، احمد عزیزی، علیرضا قزوه ، مشفق کاشانی ، نصرالله مردانی ، جواد محقق ، محمدرضا محمدی نیکو،سهیل محمودی ، میرهاشم میری ، سلمان هراتی که با ذکر شرح حال این رباعی سرایان رباعیات آنها از نظر ساختار صوری و محتوایی بررسی شده است . رباعیات دهه شصت از نظر ساختار صوری دارای انواع آرایه های بیان و بدیع معنوی و لفظی است که از میان آرایه های بیانی ، تشبیه ، استعاره و مجاز و از میان آرایه های بدیعی جناس و واج آرایی به ترتیب بیشترین بسامد را داراست . از لحاظ محتوایی ، رباعیات این دهه دارای تنوع قابل توجهی است ، اما مضامین غالب این رباعیات عبارتند از : شهید و شهادت ، ترغیب رزمندگان به نبرد ، یاد و خاطره شهیدان و البته نهضت فر امکانی و فرازمانی عاشورا که رباعی سرایان دفاع مقدس این نهضت را بعنوان اوج ادبیات پایداری در نظر داشته و همواره در رباعیات خود از آن الهام گرفته اند.
سمیه فخرآبادی محمدصادق بصیری
گویش بردسیری یکی از گونه های زبان فارسی است که درشهرستان بردسیر واقع درمرکز استان کرمان بدان تکلم می شود.این تحقیق به توصیف زبانشناسی این گویش از نظر صرفی ونحوی، واج آرایی ،فرایندهای واجی می پردازد. پیکره زبانی این تحقیق از طریق مصاحبه با تعدادی ازگویشوران با سواد وبی سوادساکن شهرستان بردسیرجمع آوری گردیده ،سپس به تجزیه وتحلیل زبانی ومیزان کاربرد کلمات در گویشوران 30تا20ساله پرداخته است. این تحقیق مشتمل بر شش فصل یک پیوست می باشد: فصل اول طرح پژوهش می باشد که شامل بیان مسئله،هدف تحقیق،پیشینه نظری تحقیق،روش اجرایی تحقیق،قالب تجزیه وتحلیل ووضعیت جغرافیایی ،طبیعی وفرهنگی وپیشینه تاریخی شهرستان بردسیر است. فصل دوم بررسی آوا شناسی وواج شناسی گویش است که به توصیف آوایی همخوانها،واکه ها،واج آرایی ،تکیه وفرایندهای آوایی می پردازد. از مهمترین یافته های این فصل می توان به نکات زیر اشاره کرد: -دراین گویش 29 واج شامل 23 همخوان و 6 واکه وجود دارد. -ساخت هجایی برمبنای ((cv (c (c است بدین معنا که در آن سه هجای cvcc,cv,cv وجود دارد. -در ساخت هجایی cvcc کلیه همخوانها هم در موقعیت اول هجا وهم در آخر هجا ظاهر می شوند.تنها همخوانهای /z/،/h/، /ُ/در آخر هجا ظاهر نمی شوند. -/γ/ و/q/ دو واج مستقل هستند. فصل سوم درباره صرف می باشد که به تجزیه وتحلیل اسم،صفت،ضمیر،قید ،حرف وفعل می پردازدکه نکات مهم آن به شرح ذیل است: -از لحاظ ساخت شناسی،نحوه جمع بستن اسم،نشانه مفعول، نشانه های معرفه ، ظاهرشدن وظاهر نشدن نشانه اضافه با فارسی تفاوتهایی وجود دارد. -مضارع اخباری برای بیان آینده نیز به کار می رود. -طریقه تشخیص افعال زیر به وسیله جایگاه تکیه بر روی فعل است: -ماضی نقلی وماضی ساده فصل چهارم به نحو اختصاص دارد که به تعریف جمله،اجزای آن، الگوهای اولیه ساختمانی وتجزیه روساختی جمله در این گویش می پردازدکه با فارسی تفاوت زیادی نداردومی توان به نکات زیر اشاره کرد: -متمم معمولا" بعد از فعل می آید. -نهاد می تواند بعد ازفعل یا بین مفعول وفعل قرار گیرد. -گاهی اوقات مفعول قبل از نهاد یا بعد از فعل قرار می گیرد. فصل پنجم شامل واژه نامه گویش بردسیری که دارای 3300واژه است ودر این قسمت سعی شده واژه های مخصوص گویش آورده شودواز ذکر واژه های مشترک بین فارسی امروز واین گویش اجتناب شود.در این قسمت واژه ها از لحاظ رایج ومتروک بودن مشخص شده اند که در مجموع80/93 درصدواژه ها رایج و19/07درصد متروک می باشند. فصل ششم به نتیجه گیری نظری وکاربردی اختصاص یافته است که به اهم یافته های این تحقیق می پردازد. پیوست شامل 6 حکایت از گویشوران می باشدکه آوانویسی گردیده وبه فارسی روان ترجمه گردیده است.
نعیمه ابراهیمی فرد محمدصادق بصیری
سیر ترجمه عربی به فارسی با ترجمه های قرآنی آغاز گردید و سپس در طول چند قرن آثاری در موضوعات دینی، هیئت ونجوم، تاریخ، فلسفه و تصوّف،جغرافی،ریاضی، پزشکی و تعبیرخواب از عربی به فارسی ترجمه شد.این آثار نوعاً به بیانی ساده تر بازنویسی می شد،یا تعلیقاتی برآن اضافه می شد، تلخیص می شدند یا اصلاحاتی در آنها صورت می گرفت. مترجمان متون غیر دینی بیش از مترجمان قرآن،به مختصه های دستور فارسی توجّه نشان می دادند؛ در نتیجه دو رویکرد نسبتاً متفاوت به ترجمه یکی مناسب گفتارهای دینی ودیگری مناسب ترجمه های علمی و دیگر آثار بوجود آمد.بررسی این امر نشان دهنده سعی آنها در ایجاد تناسب بین موضوع متن و شیو? ترجمه واز سویی دیگر روند رشد ترجمه است.تکوین فنّ ترجمه در کلیله و دمنه به ثمر نشست.در ترجمه ادبی کلیله و دمنه که خود یک اثر ادبی است،دقّت در برابریابی واژگانی و دستوری، طبیعی بودن متن ترجمه،انسجام متن،وحدت پیام هر دو اثر،زیبایی کلام و نهایتاً همپایگی دو اثر دیده می شود.نصرالله منشی هرگز در پی آن نیست که به کمک فرهنگ لغت واژه ها را یک به یک به زبان دیگر برگرداند،بلکه بر آن است تا برای انتقال مفاهیمی که در زبان مبدأ بیان شده است قوالب تازه ای در زبان مقصد بیافریند به طوری که هیچ بخشی از صورت و معنی از میان نرود.پس دست به ابداع متنی تازه زده است.نصرالله منشی در این راستا از تکنیک های ترجمه با تبحّر بسیاری بهره گرفته است.
زهرا سلیمانی عنایت الله شریف پور
نیما یوشیج، یکی از برجسته ترین شعرای معاصر در ادبیّات فارسی است. او با تحوّلی که در شعر سنّتی فارسی به وجود آورد، عنوان «پدر شعر نو» را به خود اختصاص داد. در اشعارش به مضامین مختلفی چون : طبیعت، جامعه، وطن و ... پرداخته است . احمد شوقی، از مشهور ترین شاعران معاصر در ادبیّات عرب است که به سبب شایستگی اش در شاعری، لقب امیرالشّعرایی به او داده شده است . او از مرحل? شعر سنّتی عبور کرد و در مرحل? مابین شعر سنّتی و شعر نو، اشعارش را سرود . شوقی در اشعارش به مضامین مختلفی چون :اخلاق، جامعه، وطن، تعلیم و تربیّت و ... پرداخته است. در این تحقیق که با روش کتابخانه ای و سندکاوی تنظیم وتدوین شده است، ضمن پرداختن به مقدم? کوتاه، زندگی ، آثار و مضامین اجتماعی در اشعار دو شاعر معاصر ایرانی و مصری، با نگاهی تطبیقی بررسی شده است. در این بررسی پی می بریم که هر دو شاعر به مضامین اجتماعی مانند فقر، حقوق بشر، عقب ماندگی جامعه، زن، کار و کودکان توجّه کرده اند و تحت تأثیر ادبیّات معاصر غرب به خصوص فرانسه، به شیو? سمبولیسم، این مضامین در اشعارشان انعکاس یافته است.
فاطمه محمّدی سلیمانی محمدصادق بصیری
هنر و ادبیّات گرچه ظاهراً دو عنوان و دو رشته مستقل از یکدیگر به نظر می رسند، دارای آمیختگی، پیوستگی و مرزهای بسیار نزدیک و مشترکی هستند که نشان از قرن ها تعامل با یکدیگر و داد و ستد صوری و محتوایی دارند. از مصادیق بارز تلفیق ادبیّات و هنر و تأثیر آن دو بر یکدیگر، نمایشنامه هایی است که در گذشته فرهنگ ملّت ها از جمله در ایران نوشته شده و در پیشینه ادبیّات فارسی نیز راه یافته است تا اینکه در عصر مشروطه به دلیل اوضاع خاص سیاسی و اجتماعی آن روزگار، ادبیّات نمایشی ظهور بسیار ممتازی پیدا کرد. از نمایشنامه نویسان دوره مشروطه میرزاده عشقی است که علاوه بر تفکّرات انقلابی، سیاسی و اجتماعی، دارای ذوق ادبی و هنری فوق العاده ای است. او توانست پاره ای از مسائل حاد اجتماعی عصر خویش را در اثری فاخر به نام ایده آل یا سه تابلوی مریم به زبان دراماتیک (نمایشنامه ای ) در آورد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که می توان سه تابلوی مریم را نمایشنامه ای منظوم با محتوای سیاسی و اجتماعی دانست؛ به همین دلیل ارزش فوق العاده ای دارد. با وجود این، میرزاده عشقی برخی عناصر تکنیکی نمایشنامه را از نظر دور داشته است؛ مثلاً این نمایشنامه، دارای زمان نمایشی نیست زیرا بر روی پرده نمایش نیامده و اجرا نشده است. نکته دیگر کاربرد پاره ای واژه های سطحی و روبنایی است که علّت اصلی آن، توجّه شاعر به سیاست و اجتماع بوده که از هنجار عادی خارج شده است.
پیمان آقابیگی پور احمد امیری خراسانی
از آنجا که کتاب « کلیله و دمنه » به قلم نصر الله منشی و « مرزبان نامه » اثر سعد الدّین وراوینی، از امّهات کتب فارسی و به عنوان کتابهای خرد ، دانش ، پادشاهی و مملکتداری ، تجربه و سیاست می باشند و راه و روش چگونه زندگی کردن صحیح را به انسانها می آموزند، از دیرباز تا کنون مورد استفاده ومطالعهء همگی اقشار اجتماعی و سیاسی بوده اند و به خاطر اهمیّت محتوا و نثر مرغوبشان، به چند زبان گوناگون ترجمه شده اند، بنابراین بررسی نکات ارزشمند این دو کتاب ، ضروری به نظرمی رسد. ازجمله مطالب قابل اعتنا در این دوکتاب ، بررسی انواع گروههای اجتماعی است که می تواند، درک و فهم درستی از جایگاه اقشار مختلف اجتماعی در طول تاریخ به مخاطب خود ارائه نماید . در این نوشته برای تحلیل اقشار اجتماعی ، ابتدا آشنایی با اجتماع ، تعریف جامعه، اقشار اجتماعی و سیاست بررسی گردید و نظریّات برخی از بزرگان ادبی بنا به نیاز و محتوای متن مطرح شده است . فصلی در مورد نثر فارسی و فصل دیگری هم به اختصار ، در مورد دوکتاب مذکور ، جهت معرّفی آنان به خوانندگان بیان گردید و چنین می نماید که هنوز دریایی از نکته ها و مطالب ناب در این کتابهای ارزشمند ، ناشناخته باقی مانده است که امید می رود در پژوهش محققان و صاحبنظران مورد بررسی قرار بگیرند . اطّلاعات جمع آوری شده در این پژوهش به صورت مطالعات کتابخانه ای ، فیش برداری و سندکاوی انجام شده است .
سپیده خالصی محمدصادق بصیری
کلمه ی « euphemism » از ریشه ی یونانی و به معنی «صحبت خوب» یا «استفاده از لغت خوب» است. در زبان فارسی و عربی ، معادل آن «حسن تعبیر» به کار رفته که استفاده از واژگان خوشایند به جای واژگان ناخوشایند، همانند کاربرد کلماتی چون «درگذشت» به جای «مرگ» یا در زبان محاوره ای «بفرمایید» به جای «بنشین» است.حسن تعبیر در اصطلاح ، استفاده از کلمات ملایم، مودّبانه و غیر محاوره ای به جای کلمات گستاخانه، صریح و غیر مودّبانه است.این گونه کلمات به خصوص در مورد مسائل ناراحت کننده، ترسناک یا کریه به جای واژه ی اصلی به کار می رود.در این پژوهش سعی شده است ، به بیان تصویر و ویژگی های آن پرداخته و سپس حسن تعبیر در تصویرهای شعری سهراب سپهری مورد بررسی قرار گیرد و واژه هایی که به تنهایی یا در محور هم نشینی با سایر واژگان حسن تعبیر ایجاد کرده اند، با دیدگاهی متفاوت و با در نظر قرار دادن رابطه ی تعقّل و تخیّل مطالعه گردند. این تحقیق نشان می دهد که زبان سهراب سپهری در هشت کتاب «حسن تعبیر» داشته و این زیبایی نهفته در تصاویر شعری او به یک شکل نیست. در هشت دفتر شعری سپهری می توان شاهد واژگانی بود که به خودی خود مفهوم پسندیده و دل نشینی داشته و به صورت مستقل «حسن تعبیر» ایجاد کرده اند. هم چنین می توان حسن تعبیرهایی یافت که در یک جمله یا عبارت، زیبایی آفریده اند؛ در نهایت این نتیجه به دست آمد که بیشتر حسن تعبیرهای سهراب به صورت تصدیقی و جمله بوده و عوامل بسیاری از جمله عادت شکنی ، تشبیهات ابتکاری و جدید ، تشخیص ، انتخاب صفت های غریب برای موصوف های عادی و آشنایی زدایی، حسن تعبیرهایی در کلام سپهری ایجاد کرده است.همچنین توانستیم تعریف جدیدی از « حسن تعبیر » ارائه دهیم
محمد رضا حیدری محمود مدبری
بخش عظیمی از توفیق شاعران برجسته مدیون هنر آفرینش آنها در ایجاد تصاویر شاعرانه است . در این پایان نامه نگارنده اشعار بیش از 200 شاعر بی دیوان قرن سوم تا پنجم هجری را مورد بررسی قرار داده است و به شیوه های تصویر سازی آنها پرداخته و ویژگی های تصاویر شاعران? آنها را نشان می دهد . آنگاه مباحث عمده علم بیان؛یعنی تشبیه ، استعاره، مجاز و کنایه را دنبال می نماید . منظور از شاعران بی دیوان ، شاعرانی هستندکه دیوانهای آنها بر اثر تحوّلات تاریخی ، سیاسی و اجتماعی از بین رفته و امروزه ابیات پراکنده ای از آنها باقی مانده است . صور بیانی مذکور در این تحقیق بر اساس تعاریف شناخته شده و مورد قبول مولفّان آثار علوم بلاغی با ارائه شواهد لازم ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با توضیح و تفسیر آنها سعی شده است کلام شاعران بی دیوان از دیدگاه زیبا شناسی بیانی مورد دقّت قرار گیرد . از این تحقیق نتایج متعددی بدست می آید که می توان در یک کلام گفت : روند انتقال مباحث بیانی در شعر شاعران بی دیوان از صور خیال محسوس بویژه تشبیه آغاز می شود و به دیگر تصویرها می انجامد .
نعیمه مهدوی میمند محمود مدبری
در این پژوهش سعی شده است پس از نشان دادن جایگاه رجز در ادبیّات عربی و ادبیّات فارسی، به بررسی رجزهای شهدای کربلا، شهدای بنی¬هاشم و سایر یاران امام در منابع دست اوّل و دوم و تحلیل محتوایی آنها پرداخته و بعد از آن با معرّفی منظومه¬های حماسی- مذهبی فارسی، که در آنها به رجزخوانی شهدای کربلا اشاره شده است، اشعاری را که در این منظومه¬ها عیناً به رجز شهدای کربلا پرداخته¬اند، از دل این مجموعه بیرون کشیده و چگونگی انعکاس رجزهای شهدای کربلا، در شعر این شاعران نشان داده شود.
وحید قنبری ننیز محمود مدبری
چکیده شهنامة چنگیزی یا تاریخ منظوم مغول، یکی از مثنوی های تاریخی فارسی است که شمس الدّین کاشانی آن را در ابتدای قرن هشتم سروده است. این اثر که در بحر متقارب و به تقلید از شاهنامة فردوسی سروده شده،به نظم شدة بخشی از جامع التّواریخ رشیدالدّین فضل الله همدانی است. شمس الدّین کاشانی، این منظومه را همزمان با جامع التّواریخ(703 ه.ق) سروده است،از اینرو شهنامة چنگیزی از منابع دست اوّل تاریخ مغول و به ویژه، ادبیّات عصر ایلخانان محسوب می شود.بنیان این پژوهش بر پایة سه نسخة خطّی کهن شهنامة چنگیزی که در کتابخانة ملّی پاریس، موزة هنر اسلامی ترکیّه و کتابخانة مدرسة عالی سپهسالار محفوظ می باشد، استوار است،همچنین بر اساس اطّلاعاتی که در جنگ ها و تذکره های خطّی و چاپی بر جای مانده ، شاعر معرّفی شده و اثر او مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل شده، نشانگر تأثیر عمیق شاهنامة فردوسی بر ذهن و زبان شمس الدّین کاشانی و همچنین تبعیت حداکثری شاعر از متن جامع التّواریخ است. واژه های کلیدی: شهنامة چنگیزی،تاریخ منظوم مغول،شعر قرن هشتم،شمس الدّین کاشانی
ملیحه فلاح لاله زاری محمدصادق بصیری
آرامش ، گم شده بشر امروز و حتّی تمام دوران هاست ، پیدا کردن راه هایی برای رسیدن به این هدف ، در تمامی زمان ها مورد توجّه انسان بوده است . نقش زبان و ادبیّات را نمی توان در رسیدن به این آرمان ، نادیده گرفت .شعر و ادبیّات در بستر روایت می تواند در مخاطبان خود ، پالایش روحی ایجاد نماید .شاعر با هنری که دارد ، عناصر داستانی را طوری در کنار هم قرار می دهد که منجر به خلق اثری با قابلیّت های فراوان می گردد ؛ از جمله قابلیّت اثر گذاری بر روان مخاطب که از اهداف اصلی شاعر و نویسنده ، همین است . رسیدن به نقطه مشترک ذهنی و دریافتن احساس شخصیّت ها ، فرآیندی است که در جریان کاتارسیس (پالایش روحی) اتّفاق می افتد و این امر ، به هنر شاعر در به کارگیری صحیح عناصر داستان وابسته است. این پژوهش ، به دنبال آن است که تأثیر عناصر داستانی را بر شکل گیری کاتارسیس ، در متون منظوم روایی مورد بررسی قرار دهد ، تا مشخّص گردد ، با استفاده از کدام شکل عناصر داستانی می توان در ایجاد کاتارسیس موفّق تر عمل کرد و نقش این عناصر با هدف رسیدن به کاتارسیس در متون غنایی و حماسی چه تفاوتی با هم دارند؟
الناز شعاعی شاهرخ آبادی احمد امیری خراسانی
هویّت یا پرسش از کیستی، مهّم ترین دغدغه ای است که بشرازنخستین روزهای حیات با خود داشت. کوشش انسان ها برای یافتن پاسخی مناسب به این پرسش، اساسی و مهّم است و داشتن یک هویّت مشخّص و مستقل برای افراد یک کشور، نه تنها عنصر اصلی زندگی افراد تلقّی می شود، بلکه به زندگی فردی و اجتماعی انسان نیزمعنی می دهد و آن را از پویایی خاصّی برخوردارمی نماید. پس هویّت، اساس وبنیانی فراگیر و پیچیده داردواهمیّت آن در بین جوامع، بسیار زیاداست؛ زیرا دولت و ملّتی استواراست که بتواند در فرآیند هویّت یابیِ درست قراربگیرد وبتواند عناوین مختلف هویّتی را به درستی درکشورخویش سازمان دهی واجراکند. در این زمینه شعر به عنوان یکی از حلقه های با اهمیّت هنروفرهنگ، همواره یکی از عناصر هویّت ساز بوده و شاعران همواره افکار و تجربیّات خود را که در طول تاریخ کسب کرده اند؛ به نسل های بعدی خود انتقال می دهند. شاعران دفاع مقدّس با استفاده از بن مایه های دینی، فرهنگی، تاریخی و...؛ هویّت ایرانی – ملّی خویش را اعلام می نمایند و با مجموعه دانستنی های خود، به معرّفی پایگاه و حافظ? تاریخی هویّت در گفتمان های بشری می پردازند وازاین راه به ایفای نقش شعر به عنوان یکی از عوامل هویّت بخشیِ تفکّر ملّی کمک می کنند. هرکدام از انواع هویّت دارای مضامین خاصی می¬باشند که در خصوص با علوم مختلف، تعاریف ویژه خود را در برمی گیرندکه از نظرگاه شاعران دفاع مقدّس با توجّه به ذوق و علاقه و همچنین حس ملّی گرایانه و وطنی آن ها، جایگاه هویّت در شعر آن ها به گونه ای خاصّ، هویدا می¬شود.
آرزو پوریزدانپناه کرمانی عنایت الله شریف پور
پیکارسک به نوعی روایت گفته می شود که مشتمل بر یک سلسله قصص گوناگون است که در گذار زندگی یک فرد رخ می دهد و سرآغاز آن را در اسپانیای قرن شانزدهم میلادی ذکرکرده اند. فنّ مقامه از نظر تکنیک داستان-نویسی، بر ادبیّات اروپا تأثیری گسترده داشته است. اشتراکات ادب عیّاری با روایات پیکارسک در زیرساخت و اسلوب نیز باعث به وجودآمدن احتمالات دیگری درباره خاستگاه آن می شود. محدوده این گونه ادبی تا به امروز در هاله ای از ابهام قرارداشته است؛ چراکه تاکنون برای پیکارسک الگوی واحدی ارائه نشده و حدّ و مرز آن به صورت واضح مشخّص نگردیده است. بنابراین، تعیین خاستگاه واقعی پیکارسک، مشخّص کردن الگویی برای اسلوب و ساختار آن و معیاری برای تعیین پیکارو برای خاتمه دادن به این اختلافات، ضروری و لازم است. از این رو در این گفتار با روش تحلیلی ـ توصیفی و شیوه سندکاوی و کتابخانه ای، ابتدا به ارائه تعریفی جامع و انتخاب معادلی مناسب تر پرداخته شده و در ادامه خاستگاه حقیقی آن تعیین گردیده است. در نهایت با کنار هم قراردادن شاخصه ها و ویژگی های اصلی و اساسی رمان های پیکارسک، مقامات و داستان های عیّاری و بیان وجوه اشتراک و افتراق آن ها زمینه برای قضاوت کردن و تصمیم گیری مخاطب درباره تأثیر و تأثّر این گونه ها فراهم-شده است.
حامد حسینخانی ننیز محمود مدبری
چکیده ادب عرفانی ما یکی از غنی ترین حوزه های فرهنگی و ادبی این سرزمین است. در این میان، منظومه های پربار عرفانیِ شاعران عارف، سهم بسزایی در تعالی ادبیّات عرفانی ما داشته اند. منظومه سرایی عرفانی با بزرگانی چون سنایی و نظامی آغاز شد و در طول قرون متمادی با شاعران و عارفان نامی ایران ادامه و تکامل یافت. بسیاری از نسخه های خطّیِ این آثار گرانبها به مثابه گنجینه ای ارزشمند به دست ما رسیده است. یکی از این آثار ارجمند، مظهرالآثار شاه جهانگیر هاشمی کرمانی شاعر و عارف قرن نهم و دهم هجری است که به پیروی از مخزن الاسرار نظامی سروده شده است. در این تحقیق و تصحیح تلاش کرده ایم، با فراهم آوردن تمام منابعی که از شاعر مورد نظر اطّلاعاتی به دست می دهند، شرح کاملی از زندگی، احوال و آثار او را در قالب مقدمه ای مفصّل و جامع ارائه دهیم و ارزش های ادبی و عرفانی اثر مهم امّا ناشناخته او را از جنبه های گوناگون تحلیل و بررسی کنیم؛ سپس با تکیه به هفت نسخه خطی مظهرالآثار و یک نسخه ناقص و قدیمی چاپی، دست به تصحیح انتقادی متن بزنیم که در این مسیر یکی از نسخه های اقدم و اصح، به عنوان اساس متن و دیگر دست نوشته ها، نسخه بدل بودند. در پایان نیز تعلیقات و فهرست های کامل آمده است. با توجّه به اینکه تاکنون بر اساس این همه منابع متعدّد و بر پایه این تعداد نسخه های مهم،چنین تحقیق و تصحیحی انجام نگرفته است، با انجام این کار، ارزش ها، مزیّت ها و اصالت فرهنگی، ادبی و تاریخی این اثر آشکار می شود و یکی از مفاخر ادبی و فرهنگی این سرزمین شناخته تر و شناسانده می گردد.
نجمه طاهری ماه زمینی محمدصادق بصیری
ادبیات پایداری یکی از زیرمجموعه های شعر متعهد است که همچون دیگر انواع ادبی قدمتی دیرینه دارد. این نوع ادبی در دوره صدساله شعر معاصر ایران تجلی و نمود زیادی داشته است؛ زیرا در طی این دوره، تحولات و انقلاب های مهمی چون: نظام مشروطه، قیام های مسلحانه گروه های مختلف، انقلاب اسلامی ایران، جنگ تحمیلی و.. به وقوع پیوسته، همین مسائل باعث شده تا به شعر پایداری و مقاومت و جنبه های مختلف زبانی و زیبایی شناختی آن بیشتر توجه شود. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی زبان این اشعار پرداخته است. برای این منظور ابتدا صدسال گذشته تا کنون به سه دوره: مشروطه، قبل از انقلاب اسلامی و بعد از انقلاب اسلامی تقسیم شده، سپس اشعار هر دوره به تفکیک موضوع در بخش های مختلفی قرار گرفته اند که روی هم رفته دوازده بخش را شامل می شود که عبارتند از: 1- شعر بیداری، اشعار اعتراض و شعر کارگری دوره مشروطه. 2- شعر پایداری، شعر اعتراض، شعر کارگری و شعر چریکی دوره قبل از انقلاب اسلامی. 3- شعر جنگ(دفاع مقدس)، شعر پایداری بعد از جنگ تا کنون، شعر اعتراض، اشعار انتظار و شعر کارگری دوره انقلاب اسلامی. سپس هر کدام از این بخش های دوازده گانه از چهار جنبه محتوایی، موسیقیایی، واژگانی و بلاغی مورد بررسی قرار گرفته اند تا زبان شعر هر مضمون به خوبی مشخص شود و بتوانیم در مورد زبان شعر پایداری به عنوان سرمنشاء همه این اشعار نظر دهیم.
پروین محمودی میمند محمدصادق بصیری
چکیده ندارد.
مریم افضلی ننیز محمدرضا صرفی
چکیده ندارد.
اسدالله جعفری محمدصادق بصیری
چکیده ندارد.
اکرم علی بخشی محمدرضا صرفی
چکیده ندارد.
سارا کریمی احمد امیری خراسانی
چکیده ندارد.
جلال زارع محمدصادق بصیری
چکیده ندارد.
حسین میرزانیک نام محمدصادق بصیری
چکیده ندارد.
فاطمه داشن ناصر محسنی نیا
چکیده ندارد.
صدیقه السادات حسینی ناصر محسنی نیا
چکیده ندارد.
حامد حسین خانی محمدصادق بصیری
چکیده ندارد.
مهرداد بلندی پور محمدصادق بصیری
چکیده ندارد.
نفیسه دیده بان محمدصادق بصیری
چکیده ندارد.
بتول میرزایی خلیل آبادی محمدصادق بصیری
این پایان نامه به شیوه داستان پردازی محمدبن منور درکتاب اسرارالتوحید می پردازد . هدف ، نشان دادن یکی از جنبه های ادبی کتاب است . پژوهش به روش سندکاوی انجام گرفته است . شیوه بیان مطالب ، ترکیبی ا زتوصیف و تحلیل است و با بحثی در باره ادبیات داستانی و معرفی اجمالی کتاب آغاز شده است .
احمد آریایی نسب محمدصادق بصیری
این پایان نامه در بردارنده اطلاعات و مطالبی در موضوعات ذیل است : مقدمه ، به شناخت مختصری از جهانگشای جوینی و اینکه در بین کتب تاریخی همزمان چه جایگاهی دارد و سبک نویسندگی مولفش ، عطاملک جوینی چیست ، پرداخته است . فصل اول در باره معانی و بیان و ابداع و سیر تحول آن است و تاثیری که از قران کریم در تکوین این علم ، حاصل شده است ، مطالبی به طور فشرده بیان گردیده و میدان دار آن نیز عبدالقاهر جرجانی معرفی شده است . در فصل دوم ، در باره تعاریف بیان و نظریات صاحب نظران متقدم و متاخر و انواع صورتهای بیانی در بیان سنتی و از دید محققین متاخر به اجمال سخن رفته است . در فصل سوم ، مباحثی پیرامون تشبیه و تشبیهات استخراج شده که 400 مورد می باشد و بسامد انواع آن در نمودار آماری فصل هفتم مطرح شده است . فصل چهارم ، شامل مباحثی در باره استعاره و انواع آن به اعتبارات گوناگون در تاریخ جهانگشا است . در فصل پنجم ، مباحثی پیرامون مجاز و انواع آن در تاریخ جهانگشا به تفکیک علاقه های مختلف عنوان شده است . فصل ششم ، شامل مباحثی پیرامون کنایه و انواع آن به اعتبارات مختلف در جهانگشا ی جوینی است . فصل هفتم ، در بردارنده نمودارهای آماری و نتایج حاصله می باشد .
محمدامین شمس نیا محمدرضا صرفی
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، بزرگترین اثر حماسی زبان فارسی و پشتوانه فرهنگ و اندیشه های ایرانی ، از چشم اندازهای گوناگون قابل بررسی است. عناصر بلاغی نیز در این اثر سترگ نمودهای فراوانی دارد . پایان نامه حاضر با عنوان فرهنگ استعارات شاهنامه به بررسی ابیات شاهنامه از نظر استعاره ها پرداخته و نشان داده است سخنور طوس از این ابزار بیانی و تخیل گری تا چه حد بهره گرفته است. در این نوشتار، پس از تبیین مبانی نظری استعاره و نقد و بررسی آرای پیشینیان ، استعاره هایی که در متن شاهنامه به کار گرفته شده، به ترتیب الفبایی تقسیم شده و اطلاعات مربوط به هر استعاره از نظر نوع با علائم اختصاری در کنار هر یک درج شده است. پس از آن معانی استعاره ها همراه با شواهد مربوط به هر یک ارائه گردیده است.
نزهت السادات تهامی محمدصادق بصیری
از آنجا که بیان به صورت یکی از ابزارهای مهم نقد ادبی و سبک شناسی درآمده است، لذا یکی از کارهای لازم برای ادبیات فارسی گردآوری جلوه های بیانی و نشان دادن سیر آنها در آثار سخنوران است. در این تحقیق پس از شرح مختصری از احوال و آثار عماد فقیه کرمانی، علم بیان و عناصر عمده آن یعنی تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه از دیدگاههای مختلف و قابل قبول مولفان آثار علوم بلاغی مطرح شده است. عناصر مذکور در اشعار عماد، با توجه به کتاب معالم البلاغه با ارائه نمونه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با مطرح کردن دیگر صور خیال، شخصیت ادبی خواجه عماد، از دیدگاه علم بیان نشان داده شده است. شیوه کار بر این گونه بود که با مراجعه به کتابخانه، تعاریفی در مورد علم بیان مطالعه و جع آوری گردید و با توجه به جامعیت بیشتری که در معالم البلاغه بود، آن کتاب مرجع اصلی قرار گرفت. در زمینه رسم الخط نیز مبنای کار پژوهشی، براساس ((راهنمای نگارش و ویرایش)) تالیف محمدجعفر یاحقی و دکتر محمدمهدی ناصح بوده است. با تطبیق مباحث بیانی با کلام خواجه عماد به این نتیجه رسیده ایم که در اشعار عماد (تناسب عناصر بیانی با اندیشه شاعر به خوبی نمایان است) وی شاعری نکته سنج و تواناست که واقعیتهای زندگی را با کمک ادبیات بازآفرینی می کند و به جای آنچه هست طرح تازه ای از آنچه می خواهد ترسیم می کند. برای کمک به فن سبک شناسی و نقد ادبی بررسی دانش بیان در سایر آثار مهم ادبی لازم به نظر می رسد با بررسی آثار بزرگان و نقد و نقل عناصر بیانی، می توان به پیشبرد دانش نقد و سبک شناسی کمک کرد و حاصل کار را به مثابه چراغی در راه پژوهشگران دیگر از خود به یادگار گذارد.