نام پژوهشگر: مهدیه قاسمی
مهدیه قاسمی کاظم کرمی
کاتالیست های بر پایه ی پالادیوم، به ویژه ذرات در سایز نانو اخیراً بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. در این پایان نامه، نانوذرات پالادیوم قرار گرفته بر بستر پلیمر استایرن- دی وینیل بنزن (s-dvb) سنتز و به عنوان کاتالیست ناهمگن در سنتزهای آلی مورد استفاده قرار گرفت. به این منظور، ابتدا کمپلکس pd2(dba)3 با استفاده از پالادیوم کلرید، لیگاند دی بنزیلیدن استون و سدیم استات در حلال متانول تهیه شد. نانوذرات پالادیوم توسط یک روش درجا که در آن pd2(dba)3، بوتانول، استایرن و دی وینیل بنزن به عنوان پیش-ماده استفاده شدند، سنتز شد. طیف سنجی xrd و تصاویر sem و tem نشان داد که ذرات پالادیوم بر روی پلیمر به خوبی پراکنده شده و دارای اندازه های حدود ?? نانومتر هستند. کاتالیست به صورت پودر درآمده و برای واکنش جفت شدن فنیل برونیک اسید با آریل هالیدهای مختلف و همچنین در واکنش اکسایش هوازی الکل ها به کار رفت و بازده های خوبی نشان داد. قابلیت بازیافت کاتالیست تست شد و نتایج نشان داد نانوذرات pd بر بستر s-dvb می توانند در چندین مرحله بدون اینکه تغییر چندانی در فعالیت آن ها ایجاد شود، مورد استفاده قرار گیرند که نشان از پایداری کاتالیست تهیه شده می باشد. در این مطالعه همچنین کاربرد کمپلکس دیمر اورتوپالادیت [pd (µ-c1) (p (oph) 2(oc6h4)] 2 به عنوان کاتالیستی برای واکنش هک بین استایرن و آریل هالیدهای مختلف و واکنش سوزوکی فنیل برونیک اسید با آریل هالیدهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. در واکنش های سوزوکی بازده محصولات بین ????-?? و برای واکنش هک ????-?? به دست آمد. مزیت این روش ها این بود که واکنش سوزوکی در دمای اتاق و واکنش هک در اتمسفر هوا انجام شد.
مهدیه قاسمی علی محلوجی فر
تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی(fmri) با رزولوشن مکانی مناسب یک تکنیک قدرتمند برای مصورسازی فعالیت مغز انسان است. نتایج مطالعات صورت گرفته بر روی دادگان fmri حاکی از آن است که نواحی مجزای آناتومیکی مغز، فعالیت نورونی مشابهی در حالت استراحت از خود نشان می دهند. از این رو در سال های اخیر علاقه فراوانی به بررسی تقابل بین بخشهای مختلف مغز بر مبنای نوسانات خودبخودی سیگنال fmri بین نواحی مختلف مغز در حالت استراحت شکل گرفته است. علاوه بر این، مطالعات fmri حالت استراحت در گروه بیماران مبتلا به اختلالات عصبی، از تغییر شبکه های حالت استراحت مغز حکایت می کند. بیماری پارکینسون (pd) نوعی اختلال سیستم عصبی است که کاهش ترشح دوپامین و تغییرات ارتباطات در ناحیه هسته های قاعده ای از دلایل احتمالی اختلالات حرکتی در آن معرفی شده اند. از آنجا که توسعه مدلهای ارتباطی حالت استراحت می تواند بعنوان ابزار تشخیصی برای ارتباطات غیرطبیعی نواحی مختلف مغز بکار گرفته شود، در این تحقیق با استخراج پارامترهای ارتباطی در بیماری پارکینسون، شبکه ارتباطی مغز در این بیماران در مقایسه با افراد سالم مورد ارزیابی قرار می گیرد. برای آنالیز ارتباطات نواحی مختلف مغز، دو دسته روش آنالیز "ارتباطات عملکردی" و "ارتباطات تأثیری" وجود دارد. با استفاده از روش های آنالیز ارتباطات عملکردی شامل دامنه نوسانات فرکانس پایین(alff)، دامنه نوسانات فرکانس پایین کسری(falff)، همگنی ناحیه-ای(reho)، آنالیز مولفه های مستقل احتمالاتی(pica) و آنالیز همبستگی متقابل(cca) شبکه عملکردی حالت استراحت مغز استخراج شده و با افراد نرمال مقایسه شده است. نتایج مقایسه شبکه های استخراج شده ارتباطات عملکردی نشان می دهد که در بیماران پارکینسونی ارتباطات منفی معناداری بین مخچه و نواحی هسته های قاعده ای برقرار است، درحالیکه این ارتباطات در افراد سالم وجود ندارد. با انتخاب مقادیر alff و reho بعنوان شاخص های درون-ناحیه ای بهمراه شاخص های بین-ناحیه ای cca بعنوان ورودی طبقه بندی کننده، نتایج خوشه بندی بر مبنای متمایزکننده ترین ویژگیها 85% بوده است. نتایج حاکی از آن است که در بیماران پارکینسونی شاخص های بین-ناحیه ای مغز بیشتر از شاخص های درون-ناحیه ای تحت تأثیر قرار می گیرند. از آنجا که ارتباطات عملکردی نمی تواند اطلاعاتی راجع به جهت جریان اطلاعات در شبکه ارتباطی را بدهد، ما برای نخستین بار با استفاده از الگوریتم های ارتباطات تأثیری شامل آنالیز علیتی گرنگر(gca) و تابع انتقال جهتدار (dtf) شبکه ارتباطات تأثیری را در 8 ناحیه درگیر در حرکت استخراج کرده و با محاسبه ویژگیهای توپولوژیکی گراف در شبکه جهتدار(جریان اطلاعات، ضریب خوشه بندی، مدولاتوری و مرکزیت بینابینی)، شبکه افراد بیمار و سالم را مورد مقایسه قرار داده ایم. در شبکه ارتباطات تأثیری افراد سالم یک شبکه محلی متقارن بین نواحی نیمکره چپ و راست وجود دارد که در بیماران دچار اختلال می شود و می تواند عامل مشکلات در شروع حرکت در آنها باشد. در ادامه از آنجا که الگوریتم های ارتباطات عملکردی و تأثیری ارائه شده برای آنالیز حالت استراحت، تنها ارتباطات خطی بین نواحی را بیان می کند، ما در این رساله روشی را بر پایه پارامترهای توزیع تجمعی مشترک به نام مفصل پیشنهاد داده ایم که با انتقال دادگان به فضای توزیع یکنواخت و انتخاب توابع مفصل مختلف، امکان تخمین پارامتر وابستگی غیر خطی بین نواحی نیز فراهم می شود. قابلیت این روش جهت استخراج پارامترهای ارتباطی بهینه و کاملاً حساس در تمایز بیماران و افراد سالم با استفاده از طبقه بندی کننده های lda، svm خطی و رگرسیون منطقی نشان داده شده و بهترین نتیجه مربوط به lda با 89% دقت در طبقه بندی بوده است.
مهدیه قاسمی علی سیدصالحی
مطالعات بر روی نحوه ادراک گفتار انسان نشان می دهد که مغز انسان به وقایع خاصی در سیگنال گفتار حساسیت بیشتری نشان می دهد و این نواحی حاوی اطلاعات متمایزکننده مفیدی برای واحدهای صوتی پایه است. ماهیت این وقایع بعنوان واحدهای پایه واقعی حاوی اطلاعات غنی و مهم گفتار، از نظر زبان شناسی و مهندسی در دست بررسی است. از سوی دیگر در بررسی جنبه های زیستی ادراک گفتار توسط مغز انسان دیدگاههایی وجود دارد که نشان دهنده آن است که اطلاعات دریافتی مغز، خلاصه شده و چکیده هایی از آن بصورت مولفه های اساسی ادراک به نواحی بالاتر مغز ارسال می شوند و برخی از قوانین محلی آنالیز مولفه های مستقل در تحلیل آنها بکار گرفته می شود. این مطالب موید ایده روش استفاده از مولفه های اساسی و مستقل است که بتواند اطلاعات نواحی پراهمیت سیگنال گفتار را استخراج کند. در این تحقیق بر خلاف سایر روش هایی که بصورت باسرپرستی و بر مبنای دانش افراد خبره مثلاً نواحی گذرا و ایستان و یا وقایع و حالات گفتار را بعنوان نشانه های گفتار در نظر می گیرند، با استفاده از شبکه های عصبی بصورت بدون سرپرستی به شبکه این امکان را می دهیم تا نواحی پراطلاعات سیگنال گفتار را بطور خودکار استخراج کند. پس از استخراج مولفه ها با بهره گیری از راهکارهای مختلف به بررسی ماهیت این مولفه ها می پردازیم تا روشن شود که این مولفه ها بیان کننده چه اطلاعاتی از سیگنال گفتار هستند. ابتدا با کمک روشهای pca آماری ، مولفه های متعامد گفتار و سپس با استفاده از شبکه عصبی جلوسوی سه لایه پنهان با لایه گلوگاه، مولفه های اساسی خطی و غیرخطی در حالت استاتیک (تک فریم در ورودی ) استخراج شده اند. همچنین جهت بررسی مولفه های حالت دینامیک گفتار، استخراج مولفه ها با ورودی 15 فریم نیز انجام شده است.در هر دو حالت استاتیک و دینامیک تعداد واحدهای لایه پنهان متغیر انتخاب شده اند. سپس جهت بررسی ماهیت این مولفه ها و میزان انطباق آنها با واحدهای نشأت گرفته از دانش زبان شناختی نظیر آواها آنالیزهای مختلفی انجام شده و میزان کارآیی مولفه ها بررسی شده است. راهکارهای بکار گرفته در این قسمت عبارتند از : بازسازی پارامترها در خروجی و شنیدن سیگنال گفتار بازسازی شده از آن، محاسبه درصد صحت بازشناسی آوا به ازای تعداد مولفه های مختلف استخراج شده ، رسم فضای پارامترهای بازنمایی ورودی و مانیفولد تصویرشده آن در فضای خروجی، بررسی مقادیر آنالوگ کدهای لایه پنهان و یافتن ارتباط بین مقادیر استخراج شده و مفاهیم آشنای گفتار فارسی. بررسی ها نشان می دهد که در روش pca غیرخطی مولفه اول استخراج شده نشان دهنده ویژگی واکدار یا بی واک بودن گفتار است و مولفه دوم سعی دارد که بین واکه ها تمایز قرار دهد. همچنین بعلت شکل گیری مانیفولد غیرخطی، میزان اطلاعات عبوری به ازای یک نورون در لایه گلوگاه قابل توجه است. در تعلیم شبکه pca غیرخطی مولفه های اساسی غیرخطی به ترتیب بزرگی شکل می گیرند و سبب افت پله ای منحنی خطا می شوند. اگر سیگنال گفتار را ترکیبی از منابع و فاکتورهای مجزا در نظر بگیریم، با استفاده از روشهای استخراج مولفه های مستقل می توانیم به منابع اولیه تولید گفتار دست یابیم و آنها را بعنوان مولفه های پایه گفتار برگزینیم. بدین منظور مولفه های مستقل خطی و غیرخطی گفتار با استفاده از روش های شبکه عصبی استخراج شده اند و در هر مرحله مزایا و مشکلات روشها مورد بررسی قرار گرفته است.
مهدیه قاسمی لیلا وثوقی
در سال¬های اخیر، نگرانی¬های فزاینده¬ی زیست محیطی سبب شده است تا توجه به اکوتوریسم به عنوان نوعی از گردشگری پایدار فزونی یابد. طرح¬های حفاظتی راهی برای توسعه¬ی اکوتوریسم در بسیاری از جوامع در حال توسعه برای رسیدن به پایداری در حال پیگیری است. این طرح¬ها می¬توانند شامل برنامه¬هایی برای توانمندکردن جامعه¬ی محلی به خصوص زنان باشند، چرا که اکوتوریسم پتانسیل زیادی برای توانمندکردن و ایجاد رفاه برای جامعه¬ی محلی دارد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی نقش طرح¬های حفاظتی (مبتنی بر پروژه¬های اکوتوریستی) بر توانمندسازی زنان روستایی و توسعه¬ی اکوتوریسم در روستای شیب¬دراز قشم بوده است که از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است و از نظر هدف، در گروه پژوهش¬های کاربردی جای می¬گیرد. جامعه¬ی آماری تحقیق، زنان روستای شیب¬دراز قشم بوده¬اند. برای گردآوری داده¬ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که اعتبار صوری و محتوایی آن در مشورت با خبرگان دانشگاهی و گردشگری و پایایی آن با آلفای کرونباخ و همچنین روش تحلیل همسانی درونی گویه مورد تأئید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از مدل بارون و کنی استفاده شد. نتایج نشان داد که اجرای طرح حفاظتی بر توسعه¬ی اکوتوریسم تأثیر مثبت و معناداری (198/0β= و01/0p <) دارد و زمانی که توانمندسازی زنان به عنوان واسطه مطرح می¬شود، تأثیر طرح حفاظتی با واسطه¬ی توانمندسازی (192/0 =β و 05/0 p< ) افزایش می¬یابد. همچنین نتایج این پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار طرح حفاظتی بر توانمندسازی آموزشی (466/0=β و 05/0> p ) و عدم تأثیر طرح حفاظتی بر توانمندسازی توسعه¬ای (115/0=β و 05/0 p>) می¬باشد. توانمندسازی توسعه¬ای و آموزشی به ترتیب با ضریب رگرسیون¬های ( 53/0 =β و 05/0>p ) و (41/0 =β و 05/0>p ) تأثیر مثبت و معناداری بر توسعه¬ی اکوتوریسم دارد.