نام پژوهشگر: علیرضا عبداله پوری
گلاله عزیزی علیرضا عبداله پوری
wimax که مبتنی بر استاندارد ieee 802.16 می¬باشد، یک تکنولوژی بی سیم بر اساس روش دسترسی چندگانه ofdma است. ofdma منابع موجود (زمان و فرکانس) را به چندین زیرحامل متعامد در دامنه فرکانس و چندین سمبل مجاور در دامنه زمان تقسیم می کند. مساله تخصیص پهنای باند در ieee 802.16 این است که چگونه بلوک های دوبعدی در محدوده زمان و فرکانس (که burst نامیده می شود) به کاربران تخصیص داده شود. تخصیص منابع برای کارایی سیستم حیاتی است اما جزئیات آن در استانداردهای ieee 802.16 تعریف نشده است و بر عهده پیاده¬سازی¬کننده گذاشته شده است. در این پایان¬نامه یک الگوریتم ژنتیک برای ساخت burst در فریم wimax پیشنهاد شده است که ساختار مستطیلی burst¬های پایین¬سو استاندارد ieee 802.16 را رعایت می¬کند. هدف الگوریتم ژنتیک پیشنهادی این است که بیشترین تعداد burst را در یک فریم جای دهد به نحوی که فضای هدررفته را مینیمم کند. نتایج شبیه¬سازی نشان می¬دهد که الگوریتم ژنتیک می¬تواند یک تخصیص نزدیک به بهینه را به وسیله جستجوی تکراری بدست آورد. iptv یکی از سریع¬ترین سرویس¬های در حال رشد است که به سیستم¬های پخش سنتی قابلیت تعاملی می¬بخشد. iptv از مواردی است که به پهنای باند زیادی نیاز دارد. با توجه به توزیع متفاوت محبوبیت کانال¬های تلویزیونی، کانال¬های با محبوبیت زیاد می¬توانند به صورت چندپخشی و بقیه کانال¬ها به صورت تک¬پخشی ارسال شوند. استفاده از ترکیب تک¬پخشی/چندپخشی در هنگام تخصیص زیرفریم پایین¬سو، باعث استفاده کارآمدتر از پهنای باند و کاهش سربار dl-map شود. ویژگی¬های برجسته wimax از قبیل پشتیبانی از چندپخشی آن را تبدیل به یک شبکه دسترسی قابل اعتماد برای سیستم¬های iptv کرده است. با توجه به اینکه سربار انتقال اطلاعات کنترلی تاثیر قابل¬توجهی روی ظرفیت کلی فریم wimax دارند، با کاهش این سربار می¬توان به استفاده بهتر از پهنای باند کمک کرد. به همین دلیل ازآنجایی که ضرورتی ندارد که همه کاربران را در هر فریم زمانبندی کنیم، پیشنهاد می¬شود که اگر کاربران را بر اساس معیارهای مختلف دسته¬بندی کرده و آن¬ها را در فریم¬های جداگانه با در نظر گرفتن حداکثر تاخیر قابل¬قبول شبکه سرویس¬دهی کنیم، سربار ناشی از dl-map کاهش می¬یابد.
ئاسو بزرگ پناه علیرضا عبداله پوری
چکیده در شبکه هوشمند الکتریکی از حسگرهای بی سیم جهت مانیتورینگ و کنترل منابع تجدیدپذیر تولید انرژی استفاده می گردد. یکی از مهمترین چالشهای شبکه های حسگر بی سیم محدودیت انرژی گره ها می باشد. فاصله طولانی بین گره ها و ایستگاه مرکزی باعث اتلاف توان زیاد در ارسال داده و در نتیجه باعث کاهش طول عمر شبکه می شود. از آنجا که خوشه بندی سلسله مراتبی روشی مناسب جهت کاهش انرژی می باشد، ما در این پایاننامه پارامترهای مهم جهت تشکیل و مدیریت خوشه ها بصورت سلسله مراتبی را در قالب روابط ریاضی بررسی می کنیم و بر اساس آن، پارامترهای عملکردی انرژی گره ها و تاخیر را به صورت تحلیلی به دست می آوریم. نتیجه این تحلیل به انتخاب بهینه سطح خوشه بندی سلسله-مراتبی در شبکه سنسوری بی سیم کمک می کند.