نام پژوهشگر: آزیتا افراشی

ترکیب پذیری معنایی در اسامی مرکب فارسی امروز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1388
  مهدی سبزواری   آزیتا افراشی

رویکرد نظری این رساله، رویکردی معنایی- شناختی به اسامی مرکب و متعاقب آن فرایند ترکیب است. نظریه کارین که چارچوب نظری رساله حاضر است حاصل مطالعات روان شناسان زبان در زمینه ترکیب است. آنها در مطالعات خود به دنبال چگونگی فرایند تولید و درک اسامی مرکب در ذهن سخنگویان هستند و در قالب این نظریه که مخفف عبارت"رقابت میان رابطه ها در اسامی مرکب" است دستاوردهایی داشتند که مهمترین آن توجه به وجود رابطه بین اجزاء اسامی مرکب و اهمیت و نقش این رابطه در تولید و درک و دسترسی به ترکیبها در ذهن سخنگویان زبان است. در رساله حاضر بااستفاده از این دستاورد نظری مهم و با استفاده از انواع رابطه های معنایی شناخته شده بین اجزاءاسامی مرکب،انواع رابطه های معنایی در اسامی مرکب فارسی شناسایی شدند و این مسئله به شناخت تفاوتهای کیفی میان انواع اسامی مرکب فارسی منجر شد. از مسائل مهمی که همواره مورد توجه زبان شناسان بوده است شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب است. با استفاده از دستاورد نظریه کارین مبنی بر وجود و اهمیت رابطه معنایی در ترکیبها، در این رساله علاوه بر صحه گذاشتن بر توصیفهای پیشین از این مسئله، تبیینی برای شفافیت و تیرگی معنایی ارائه شد که از ابتکارات این رساله است و در هیچ تحقیق دیگری مطرح نشده است. در این رساله،تمام پرسشهای طرح شده درباره صدق "اصل ترکیب پذیری معنایی در اسامی مرکب فارسی"،" نظریه کارین و دستاورد آن در بررسی معنایی - شناختی اسامی مرکب" و "تبیین شفافیت و تیرگی معنایی" مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند و فرضیه های رساله مبنی بر صدق اصل ترکیب پذیری معنایی و کارکرد دستاورد نظریه کارین مورد تایید واقع شدند و علت و تبیین شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب از منظر این نظریه ارائه شد.

بررسی و تحلیل پدیده ی چندمعنایی در زبان فارسی از منظر معناشناسی شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  مریم سادات فیاضی   عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا

یکی از مسائلی که همواره کانون مطالعاتی معناشناسی بوده چگونگی پدیدآیی معانی تازه در زبان و نحوه ی درک آن معانی توسط سخنگویان است. نگارنده پس از آزمودن فرضیه های مطرح شده در رساله، رده شناسی جدیدی را برای تغییرات معنایی ارائه می کند و به نقش استعاره به عنوان یکی از اصلی ترین فرایندهای ساختی شناختی تاکید می کند و از این رهگذر در می یابد که عملکردی چنین منظم در پیدایش معانی تازه باید تابع نظامی ساختمند در حوزه ی واژگان باشد. از این رو، نگارنده فرض شناور بودن معانی در واژگان را مردود دانسته، تلاش می کند قالب های معنایی فیلمور را به روشنی توضیح دهد و مشخص می سازد که هر قالب معنایی علاوه بر شماری مقوله ی مفهومی عام دارای معنابن هایی است که تغییرات معنایی را سبب می شوند. معنابن ها خود شامل مولفه های سازنده ی معنا و روابط معنایی حاکم بر آنها از جمله روابط طرح واره ای و هم آیندی است. افزون بر این، نگارنده به بررسی بعد فرهنگی و بعد زبانی قالب های مورد نظر فیلمور می پردازد و مشخص می کند که برای هر واژه ای باید قالبی در نظر گرفت که در آن معانی دستوری، سبکی، کاربردی، هم آیندی، مفهومی، تلویحی و متداعی لحاظ شده است. این قالب های معنایی دارای شماری جای خالی هستند که امکان پُر شدن با معنابن های بالقوه را می یابند. همین ویژگی است که چندمعنا شدن واژه ها را امکان پذیر می کند. از آن جا که قالب ها دارای خاصیت تکریری هستند، یعنی هر معنابن خود می تواند برای قالب دیگر نقش مقوله ی مفهومی را ایفا کند، چندمعنایی در زبان در سطح گسترده ای توزیع می شود. نگارنده شرط لازم برای «جذب» یک معنابن از یک قالب معنایی را وجود رابطه ی «شباهت» یا «مجاورت» میان آنها می داند. زیرا، این مسئله سبب سست شدن مرزهای درون قالبی یا برون قالبی و در نتیجه چندمعنا شدن واژه می گردد. همسو با سوسور، نگارنده معتقد است که قالب ها بر روی دو محور جانشینی و هم نشینی عمل می کنند و مجدداً پیش شرط لازم برای چنین عملکردی «انگیختی» قالب معنایی است که به دنبال «انگیختگی» یک معنابن در درون قالب معنایی مورد نظر روی می دهد.

مقایسه صرفی اجزای کلام در گویش ترکی روستای «همه کسی» و گویش ترکی «بهار» در استان همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1392
  علی طالبی انوری   ایران کلباسی

چکیده موضوع پایان نامه حاضر مقایسه صرفی اجزای کلام در گویش ترکی روستای «همه کسی» و گویش ترکی شهر«بهار» در استان همدان است. یافتن تفاوت های موجود در اجزای کلام دو گویش مد نظر نگارنده بوده است. از 1323 نمونه ذکر شده در پایان نامه، حدود 750 مورد به گویش «همه کسی» و 558 مورد به گویش «بهار» تعلق دارد. پایان نامه حاضر در پنج فصل، به ترتیب زیر تنظیم شده است: 1. «کلیات پژوهش» 2. «مبانی نظری تحقیق» 3. «زبان های خانواده ترکی و زبان ترکی آذری: پیشینه مطالعات» 4. «تجزیه و تحلیل داده ها» 5. «نتایج، پیشنهادات و کاربردها». چهار مقوله: اسم، صفت، قید و فعل و انواع ساده، مشتق و مرکب این مقولات در پایان نامه مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته است. در هر بخش تعریف، کلیات، تقسیم بندی های موارد ذکر شده و داده های گویش «همه کسی» به صورت میدانی و داده های گویش «بهار» به صورت میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده اند. سپس داده های جمع آوری شده از نظر تفاوت ها و شباهت ها تحلیل شده اند. به این منظور، نگارنده، بخشی را به معرفی نظام واجی «همه کسی» و مقایسه آن با گویش «بهار» اختصاص داده است. در بخش های مربوط به اسم، صفت و قید، پس از مقایسه و بررسی تعداد 407 واژه در هر دو گویش نتایج زیر به دست آمد: 1. در 38% موارد، تلفظ ها تفاوت داشتند 2. در 28%، واژه ها از هر نظر یکسان بودند 3. در 11% موارد، واژه ها در یکی از دو گویش معادل نداشتند 4. در 23%، نوع/ ساخت واژه / واژه ها برای همان معنی، در یکی از دو گویش تفاوت داشت 5. در 2% موارد کاربرد معنایی برای واژه های یکسان فرق می کرد. در بخش فعل، ساخت و زمان های متعدد فعل ها (زمان های دستوری و غیر دستوری) در دو گویش مقایسه شد و نتایج زیر به دست آمد: در چهارده زمان مقایسه شده فعل (جمعاً هفده زمان) فقط سه زمان حال ساده و گذشته های ساده و کامل دو گویش، قاعده های یکسانی داشتند؛ نه زمان دیگر در قاعده هایشان متفاوت بودند و دو زمان در تلفظ فرق داشتند. از دوازده شناسه فعلی، هشت تا تفاوت داشتند و چهار تا همانند بودند. از هشت وجه فعلی، چهار وجه یکسان و چهار تا تفاوت داشتند. واژگان گویش«همه کسی» مملو از واژه های غیر ترکی، از نظر نوع و در بسیاری از موارد تلفظ است. پسوند /-d/ که گذشته ساز ترکی آذری و «بهار» است، درگونه «همه کسی» برای نشانگذاری زمان غیر گذشته هم به کار می-رود. در بخش معرفی نظام واجی این نتایج به دست آمد: گویش «همه کسی» 6 واج همخوانی نسبت به گویش «بهار» بیشتر دارد. در گویش «بهار» دو فرایند آوایی نسبت به گویش «همه کسی» بیشتر وجود دارد. و الگوی ساخت هجا در گویش «همه کسی» گسترده تر از گویش «بهار» است. زیر عنوان های «تضعیف» و «تقویت» 21 فرایند آوایی بیشتر در گویش «همه کسی» نسبت به گویش «بهار» عمل می کند. تبدیل واج /-d/ بین دو واکه به [-j] در گویش «همه کسی»، به طور فراگیر عمل می کند.

بررسی عوامل موثر بر بروز سوءتعبیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1389
  نسترن یزدانی   فرهاد ساسانی

در این پایان نامه با موضوع”بررسی عوامل موثر بر بروز سوء تعبیر“ به بررسی سازوکار سوء تعبیر و شناخت عوامل موثر بر بروز آن پرداخته می شود. در این پژوهش شصت و یک گفت وگوی روزمره که در آن ها سوء تعبیر رخ داده، مورد مطالعه قرار گرفته است. دستیابی به الگویی مناسب برای بررسی و تحلیل داده ها بخشی از پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. برای بررسی، از الگویی ترکیبی بهره برده شده و در تحلیل گفت وگوها از مفاهیمی چون پیش فهم، فضای ذهنی، پیوستگی، کنش های کلامی، اصل همکاری و معنای ضمنی استفاده شده است. در این الگو چنین فرض شد که بروز سوءتعبیر به دلیل نداشتن دسترسی شنونده به فضای ذهنی گوینده است. در این جا فضای ذهنی عبارت است از: کلیتی که که در ذهن هریک از گفت و گوکنندگان در مقطع های زمانی مشخص وجود دارد. پس از بررسی، پیش فهم، بافت متنی و بافت موقعیتی به عنوان عامل های اصلی موثر بر بروز سوءتعبیر معرفی شده اند. با تحلیل داده ها مشخص شد پیش فهم پربسامدترین عامل در بروز سوء تعبیر است، به نحوی که بسیاری از عوامل در رایطی که میان گفت وگوکنندگان پیش فهم مشترکی وجود ندارد، موجب بروز سوء تعبیر می شود. سایر عوامل موثر بر بروز سوتعبیر عبارت اند از ابهام، عدم درک معنای ضمنی، تفاوت کانون توجه، تفاوت خبر تازه و کهنه از نظر گوینده و شنونده، درک واژه زیر شمول به جای واژه شامل، عدم درک معنای اصطلاحی، اشتراک واژه و شباهت آوایی.

بررسی پیش نمونه ها در دریافت دانش آموزان سال چهارم شهر تهران از مقولات و اهمیت آن در تعیین مقولات کتب درسی فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  شهرام رنجبری   آزیتا افراشی

بدیهی است که هر زبان آموزی، تنها با مقوله بندی اجزای زبان در ذهن خود، قادر به یادگیری خواهد بود و یکی از ملزومات مقوله بندی، شناختنِ پیش‏نمونه‏‏هاست. براساس پیش‏نمونگی، مقوله‏سازی در مرحله نخست، تحت تاثیر شناخت افراد است و تعیینِ پیش‏نمونه مقولات، مسئله‏ای متأثر از فرهنگ و محیط است. بنابراین، شناخت انسانها از جهان خارج و به تبع آن مفهوم سازی در حوزه های انتزاعی از محیط تأثیر می پذیرد و همان طور که نتایج پژوهش حاضر، نشان داد این امر حتی در بنیادی‏ترین لایه های شناخت یعنی مقوله‏بندی نیز روی می دهد. براین اساس، در این پژوهش، به دنبال تأثیر سه عاملِ پایگاه اجتماعی، تفاوت جغرافیایی و جنسیت در تعیین پیش‏نمونه ها، بودیم. بدین منظور، با روش پژوهشی میدانی، ابتدا یک پرسشنامه 7 سوالی در اختیار 400 آزمون‏ور سال چهارم ابتدایی در شمال و جنوب تهران، با جنسیت متفاوت قرار گرفت و براساس پاسخ آنها، پایگاه اجتماعی افراد مشخص گردید. سپس با یک پرسشنامه دیگر، هر یک از فرضیه ها در مورد 16 سوال پیش نمونه ها، مورد سنجش قرار گرفت تا با جمع بندی پاسخ‏ها، فرضیه ها محک زده شوند. همان طور که پاسخ‏ها و همچنین سطح معنی داری آزمون برای سطح اطمینان 95/0 نشان می دهد، افراد با طبقات اجتماعی، جنسیت و محیط جغرافیایی مختلف، پیش نمونه های متفاوتی از هر مقوله در ذهن دارند و این متغییرها، حتی در محدوده یک شهر، می‏توانند برمقوله‏بندی کودکان از پدیده های مختلف، تأثیر قابل توجهی بگذارند. براین اساس، نظام آموزشی، نسبت به اینکه کودکان، حتی در محدوده یک شهر، با مقوله بندی مختلفی به نظام آموزشی وارد می‏شوند، نمی‏تواند‏ و نباید بی‏تفاوت باشد و متون و انتخاب واژگانِ پایه‏ کتاب‏‏های درسی، باید با اشراف به چنین تفاوتهایی شکل بگیرد تا رغبت به یادگیری و برخورد تعاملی با متن درسی صورت پذیرد. مقوله بندی - پیش نمونه - نظریه فازی - تشابه خانوادگی

روابط مفهومی در لالایی های کردی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  فرح همایون روز   آزیتا افراشی

پژوهش حاضر با عنوان بررسی تطبیقی روابط مفهومی در لالایی های پنج گویش کردی که در شش فصل تدوین و تنظیم گردیده است. در فصل اول با عنوان مقدمه به بیان مسئله، هدف و اهمیت پژوهش، پرسشها، فرضیات، مراحل و روش پژوهش و سازمان پایان نامه و محدودیتهای پژوهش پرداخته می شود. فصل دوم با عنوان ملاحظات نظری، توصیفی از بهترین اصطلاحات بکار رفته در پیکره پژوهش ارائه می شود مشتمل بر نقش زبان و روابط مفهومی از جمله هم معنایی، چندمعنایی، باهم آیی، استعاره، مجاز و ... را در بر می گیرد. فصل سوم با عنوان پیشینه ی مطالعات فولکلوریک »خانواده زبانهای کردی» از نظر ریشه، گویشها، گستره ی جغرافیایی، نظام خط، اشعار و اوزان آنها توصیف می شود. در فصل چهارم با عنوان پیشینه مطالعات پیرامون لالایی، توصیفی از مهمترین مطالعات توسط زبان شناسان و دیگر محققان درباره ی لالایی ها در 3 بخش ایرانی، کردی، غربی به دست می دهد. در فصل پنجم با عنوان تحلیل داده ها، داده های جمع آوری شده در 5 گویش کردی تحلیل می شود. در فصل ششم با عنوان نتیجه گیری مهمترین یافته های پژوهش و چند پیشنهاد برای پژوهش های بعدی ارائه شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی شکل گرفته و نگرش زبان شناختی غالب برآن نگرش نقش گراست. داده های این پژوهش از بین گویشوران بومی و منابع مکتوب جمع آوری شده است. در این پژوهش در تلاش بودیم تا روابط مفهومی لالایی های کردی را به تفکیک جنسیت بین دختران و پسران بجوییم و همچنین به دنبال کشف تأثیر عوامل طبیعت و عناصر فرهنگی و قومی در این داده ها بنابر فرکانس و تعدد و اهمیت وقوع و کاربردشان بودیم.

تحلیل مدخل های اسامی در واژگان زبان فارسی با توجه به روابط مفهومی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  ساناز کاظمی   آزیتا افراشی

پایان نامه حاضر به هدف تحلیل روابط مفهومی موجود در مدخل های اسامی فرهنگ سخن (1381) نگارش یافته است. فرضیه بنیادی در پژوهش حاضر آن است که در توصیف معنی مدخل های واژگانی روابط مفهومی به کار گرفته می شوند، بر این اساس نگارنده در پی پاسخگویی به دو پرسش برآمد. نخست اینکه بسامد وقوع روابط مفهومی که برای توصیف معنی مدخل های واژگانی به کار می روند نسبت به همدیگر چگونه است و دیگر اینکه تفاوت معنی دار بسامد وقوع روابط مفهومی نسبت به همدیگر چگونه توجیه می گردد. به منظور پاسخگویی به پرسش های مطرح شده، نگارنده با بهره گیری از فرمول اعداد تصادفی و با به کارگیری نرم افزار (s-plus) 30% از کل مدخل های اسامی در فرهنگ دو جلدی انوری (1381) را انتخاب کرد که مجموعاً 5426 مدخل را فرا می گرفت. در مرحله بعد تمام مدخل های انتخاب شده با استفاده از نرم افزار فوق مورد تحلیل قرار گرفت تا مشخص شود که بسامد وقوع روابط مفهومی در مدخل های ذیل هر حرف و نیز به طور کلی در مورد تمام حروف چگونه است. نتیجه بدست آمده از تحلیل محتوایی و آماری داده ها حاکی از آن است که دو رابطه مفهومی هم معنایی توصیفی و هم معنایی واژگانی با بسامد وقوع به ترتیب 3019 (76/26 درصد) و 2952 (17/26 درصد) از بالاترین کاربرد نسبت به سایر روابط مفهومی برخوردارند. در توجیه کارایی پر بسامد این دو رابطه مفهومی در ساماندهی به دانش واژگانی سخنگویان زبان فارسی می توان مدعی شد که دو رابطه مفهومی مورد ذکر به لحاظ شناختی از جایگاه بنیادی برخوردارند و این مسئله می تواند به عنوان یک دستاورد نظری مهم در ساخت یک نظریه معنایی، تدوین کتب آموزشی و ادبی برای کودکان و نیز در فرهنگ نگاری یارانه ای مدنظر قرار گیرد.

بررسی روابط معنایی در واژگان یزدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  وجیهه آیت اللهی   بلقیس روشن

پژوهش حاضر تلاشی در جهت بررسی روابط معنایی در واژگان یزدی به شمار می آید. نگارنده با درنظرگیری اهمیت مسئله روابط معنایی در نظام معنایی زبان (میان واژگان) و کمبود مطالعات صورت گرفته بر روی واژگان اقدام به بررسی روابط معنایی در واژگان یزدی و تعیین شبکه ی این گونه نموده است. بدین منظور از واژه های موجود در واژه-نامه یزدی (افشار، 1382) ، واژه ها و گویش های یزدی (حاتمی زاده، 1383) و ده کتاب و فرهنگ مرتبط با شهریزد بهره گرفته شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. یافته های این پژوهش نشانگر این است که در این گونه هم معنایی از بیشترین بسامد(7%) و هم آوایی از کمترین بسامد(1/0%)برخوردارمی باشد. تعیین الگویی برای روابط معنایی این گونه نیز امکان پذیر می باشد. این پژوهش در پنج فصل تدوین شده است: در فصل اول به مسائلی مانند بیان مسئله و اهمیت آن، طرح پرسش ها و فرضیه ها، هـدف و انـگیزه ی پژوهش پرداخته شده است. در فصل دوم چارچوب نظری و پیشینه ی پژوهش مورد توجه قرارگرفته است. در فصل سوم روش پژوهش، روش جمع آوری داده ها و همچنین روش تجزیه و تحلیل داده ها عنوان شده است. در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده پرداخته شده است و در فصل پنجم نتایج و یافته های حاصل از این پژوهش ارائه شده است.

مقایسه ی دو گونه ی زبانی شهرهای فیض آباد و فردوس در استان خراسان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده زبانهای خارجی 1390
  آذین علیزاده جان بیگی   ایران کلباسی

تحقیق حاضر در حوزه ی گویش شناسی انجام شده است که در آن دو گونه ی زبانی شهرهای فیض آباد و فردوس از جنبه های آوایی، صرفی، نحوی و نوع واژگان مورد مقاسیه قرار گرفته اند.برای جمع آوری داده های این تحقیق از روش های پرسش وپاسخ، مصاحبه و مشاهده استفاده شده است. در ابتدا ساخت آوایی این دو گونه ی زبانی مورد بررسی قرار گرفت، سپس به تحلیل ساخت دستوری شامل صرف و نحو پرداخته شد و در انتها نوع واژگان این دو گونه ی زبانی مورد تحلیل قرار گرفت و سپس از طریق مقایسه ی اطلاعات به دست آمده شباهت ها و تفاوت ها ی موجود میان دو گونه ی زبانی یاد شده به دست آمد.روش تحقیق در این پایان نامه از نوع توصیفی بوده و نیز از آن جایی که به روند تاریخی زبان و تغییرات آن در طول زمان توجه چندانی نشده، تحقیق از نوع همزمانی است.این پایان نامه در شش فصل تدوین شده است: فصل اول به کلیات تحقیق می پردازد. در فصل دوم برخی مطالعات زبان شناختی و جغرافیایی دو گونه ی زبانی مورد بحث مطرح می شود. فصل سوم به بررسی آواشناختی و واج شناختی این دو گونه ی زبانی اختصاص دارد.فصل چهارم، صرف یا ساختواژه به تحلیل انواع کلمه در این دو گونه ی زبانی می پردازد. در فصل پنجم نحو یا ساخت جمله بررسی می شود.در فصل ششم نتایج حاصل از تحقیق و نیز پیشنهادات ارائه می شود.

بررسی شفافیت و تیرگی معنایی در واژه های غیر بسیط زبان فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1390
  حمید رضایی   آزیتا افراشی

شفافیت و تیرگی موضوعی قابل بررسی در فصل مشترک حوزه های صرف، معنی شناسی و نحو است. زبان شناسان در مطالعات خود به شفافیت و تیرگی معنایی و صرفی در واژه های مرکب پرداخته اند، اما در این میان، واژه های مشتق و مشتق- مرکب کمتر مورد توجه قرارگرفته است و حتی می توان گفت که در این باره در زبان فارسی مقاله و پژوهشی جامع صورت نگرفته است. انتخاب موضوع این پژوهش نشانگر ضرورت تحقیق در این زمینه است. نگارنده ابتدا واژه های مشتق، مرکب و مشتق- مرکب را از فرهنگ دو جلدی سخن انوری استخراج کرده است و سپس ازکلمات استخراج شده صد واژه را به طور تصادفی انتخاب و پس از تحلیل و بررسی تکواژهای قاموسی، پیشوند ها و پسوندها رابطه ی معنایی و صرفی بین اجزا آنها را شناسایی کرده است. از این رهگذر نتایجی به دست آمد که در جای خود بسیار حایز اهمیت است، از جمله این که اگر چه در برخی واژه های غیربسیط هر دو تکواژ در معنی اولیه بکار رفته اند، اما با این حال واژه شفاف نیست. در این پژوهش چندین دلیل برای شفافیت و تیرگی مطرح شده است. از جمله این دلایل عبارتند از: مفهوم کانونی، اصل ترکیب پذیری معنایی، تجزیه پذیر بودن واژه، کلمات قابل قیاس، افزایش و کاهش معنایی، رابطه ی استعاری. این پژوهش در پنج فصل تدوین شده است که به ترتیب عبارتند از: کلیات، پیشینه ی پژوهش، مبانی نظری، تحلیل داده ها و نتیجه گیری. پژوهش حاضر گام کوچکی است برای مطالعات بعدی در زمینه شفافیت و تیرگی صرفی و معنایی واژه های مشتق و مشتق- مرکب. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در زمینه ی فرهنگ نویسی، واژه گزینی و نیز در آموزش زبان مورد توجه قرار گیرد. توجه به شفافیت و تیرگی در سطح واژه ها در واژه سازی به ویژه ساخت آگاهانه آن به طوری که از سوی متخصصان و به ویژه فرهنگستان زبان صورت می گیرد، حایز اهمیت است. نو آوری پژوهش حاضر در این امر است که تاکنون پژوهشی چه در قالب مقاله یا پایان نامه صورت نگرفته است که به شکلی یک پارچه مسئله ی شفافیت و تیرگی معنایی را در سطح تمام واژه های غیر بسیط در فارسی مورد توجه قرار داده باشد.

بررسی ساختواژه در گویش بهشهری
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده زبانهای خارجی 1390
  سیده عالمه امینی   ایران کلباسی

این پایان نامه به بررسی ساختواژه در گویش بهشهری می پردازد و هدف از این پژوهش ثبت و توصیف علمی یکی از گویش های زبان های ایرانی می باشد . روش پژوهش کتابخانه ای و میدانی است. این تحقیق در چارچوب نظریه ی ساختگرایی و روش آن نیز توصیفی بوده است . این پژوهش در پی آن است تا با بهره گیری از اطّلاعات زبانشناختی و مبحث ساختواژه به توصیف علمی ساختواژه در گویش بهشهری بپردازد . ساختواژه شاخه ای از زبانشناسی است که به مطالعه ی ساختمان درونی واژه می پردازد . این پایان نامه شامل پنج فصل می باشد . در فصل اوّل که کلّیات تحقیق می باشد ، به معرّفی و اهمّیّت موضوع ، پرسش ها و فرضیه های تحقیق ، بیان مسأله ، روش تحقیق ، محدودیت تحقیق و کلیدواژه ها پرداخته می شود . فصل دوم که پیشینه ی تحقیق می باشد ، شامل مطالعات نظری و مطالعات عملی است . در فصل سوم چارچوب نظری تحقیق بیان می شود و فصل چهارم که بخش اصلی تحقیق را شامل می شود ، به تحلیل داده های گردآوری شده اختصاص دارد . فصل پنجم شامل نتیجه گیری وکاربردها و پیشنهادات برای مطالعات بعدی می باشد .

بررسی شرایط هم معنایی در بافت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1390
  نازنین فیروزی   فرهاد ساسانی

چکیده بررسی معنای واژه ها و رابطه های معنایی میان آن ها اهمیت ویژه ای دارد. مطالعه ی هم معنایی به عنوان یکی از مهم ترین رابطه های معنایی در عین حال که از ارزش ویژه ای برخوردار است، به دلیل انتزاعی بودن معنی و عدم ارائه ی تعریفی دقیق از هم معنایی، دارای پیچیدگی های خاصی نیز است. چنین به نظر می رسد که واژه ها و عبارت های هم معنا، دارای معنی شناختی مشابهی هستند و یک حوزه ی معنایی را بین خود تقسیم می کنند و از هر یک از آن ها می توان در بافت های متفاوتی استفاده کرد. هر یک از اندیشمندان تعریفی از هم معنایی ارائه داده اند و یا آن را دسته بندی کرده اند. هم چنین عده ای نیز به محدودیت های هم معنایی اشاره کرده اند، و تقریبا همه ی آن ها هم معنایی مطلق را رد کرده اند. در این پژوهش در این پژوهش پس از تحلیل10 متن که هر یک حدود 100 واژه است و به صورت اتفاقی انتخاب شده است، واژ های هم معنی در بافت های مختلف بررسی شد و مشخص شد عوامل مختلفی مانع جانشینی دو واژه ی هم معنی در یک بافت مشخص می شود، که در این میان عناصر هم-نشین نقش قابل توجهی دارد و با محدود کردن حوزه ی معنایی واژه ها، می تواند مانع از هم معنی بودن آن ها با دیگر واژه ها شود. در واقع بافت واژه که شامل واژه های هم نشین آن واژه است، عامل اصلی در تعیین هم معنایی واژه هاست. اما نمی توان الگوی منسجمی برای این مسئله ارائه داد و تنها می توان مواردی را که در بیشتر داده ها تکرار شد را به صورت فهرستی هنگام جایگزینی واژه های هم معنا در واژه نامه ها در یک متن، مد نظر قرار داد. کلیدواژه ها: هم معنایی، عناصر هم نشین، محدودیت های هم نشینی، بافت

بررسی مقابسه ای ظرفیت فعل در زبان فارسی و ترکی آذربایجانی بر مبنای دستور وابستگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1391
  ربابه تقی زاده زنوز   فریده حق بین

دو زبان فارسی و ترکی آذربایجانی همیشه باهم در ارتباطی تنگاتنگ بودند و از جنبه های مختلف زبانی روی هم تاثیر گذاشته اند. این ارتباط و تاثیرپذیری منجر به تغییرات و ایجاد تداخل زبانی در میان این دو زبان شده که تاثیرات مثبت یا منفی می تواند داشته باشد. در این پژوهش به منظور آشنایی بیشتر با چگونگی ارتباط این دو زبان به بررسی یکی از عناصر مهم زبانی، یعنی فعل، از لحاظ ظرفیت نحوی آن برمبنای دستور وابستگی پرداخته شد. برای انجام این کار فعل هایی از کتاب «عزاداران بیل» نوشته ی غلامحسین ساعدی و معادل ترکی آن ها انتخاب و به طور تطبیقی بررسی شده است. بدین ترتیب که متمم های اجباری و اختیاری هر کدام از فعل های انتخاب شده به همراه جمله ای که فعل مورد نظر به کار رفته است مشخص شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان دهنده ی وجود شباهت در رفتار بیشتر فعل های هم معنی (85 درصد فعل ها) بود، از طرف دیگر این شباهت های نحوی منجر به ترجمه ی تحت الفظی فعل ها و ایجاد تداخل منفی در یادگیری و آموزش هر یک از این دو زبان به زبانوران زبان دیگر می شود. متعلق بودن این دو زبان به خانواده های زبانی مختلف و متفاوت بودن گروه زبانی آنها نیز از دلایل وجود دشواری های موجود در آموزش و یادگیری این دو زبان برای زبانوران همدیگر می باشد.

مقایسه نظام آوائی، ساختواژی و نحوی دوگونه زبانی نیشابوری و سبزواری
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده زبانهای خارجی 1391
  مهشید سلیمانی   ایران کلباسی

این پایان نامه به مقایسه نظام آوائی ،واژگانی و نحوی دو گونه زبانی نیشابوری و سبزواری که دو گویش از زبان فارسی اند،پرداخته است.منبع این تحقیق برای گویش سبزواری ،کتاب بررسی زبان شناسانه گویش سبزوار تالیف آقای ابوالفضل بروغنی، پایان نامه های نوشته شده درباره این گویش و جملات از پیش ساخته شده ای بوده که شامل کلیه نکات دستوری است .همچنین فهرستی از واژگانی که در گویش سبزواری وجود دارند ولی در فارسی معادلی ندارند، از گویشوران سبزواری پرسیده شده و معادل گویشی آن ها توسط پژوهشگر ضبط گردیده است.پژوهشگر که خود گویشور نیشابوری است ،برای گویش نیشابوری از شم زبانی و بیان سایر گویشوران استفاده کرده است.این دو گویش ،هر دو به یک زبان تعلق دارند بنابراین در اصول یکسان می باشند.لذا پرسش ما در این تحقیق این بوده است که آیا دو گونه زبانی نیشابوری و سبزواری از نظر آوائی ،نحوی، ساختواژی و نوع واژگان با هم متفاوتند یا خیر. گرد آوری داده های زبانی به شیوه میدانی از طریق ارتباط مستقیم با مردم به شیوه عملی و از طریق مصاحبه انجام شده است ولی در گویش سبزواری، علاوه براین شیوه از روش کتابخانه ای نیز استفاده شده است.این پایان نامه مباحث ساخت واژه را به پنج بخش اسم و سایر وابسته های آن، فعل ،نقش نماها، اصوات و ساختمان قاموسی واژه تقسیم کرده است که در هر فصل جزئیات آن به تفصیل بررسی شده است.در پایان با توجه به بررسی های به عمل آمده و مثال های فراوانی که در این پایان نامه آمده است نتیجه گرفته می شود که دو گونه زبانی نیشابوری و سبزواری، از لحاظ آوائی ، ساخت واژی و واژگانی با هم تفاوت هائی دارند. کلید واژه ها:زبان،لهجه،گویش،نیشابور،سبزوار.

مقایسه نظام آوایی و واژگانی دو گونه زبانی ترکی اهری و ترکمنی گنبد کاووس
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده زبانهای خارجی 1391
  زهرا بهینه   ایران کلباسی

این پژوهش به بررسی مقایسه ی نظام آوایی و واژگانی دو گونه از زبان ترکی که یکی مربوط به ترکی اهری در شمال غرب و دیگری مربوط به ترکمنی گنبد کاووس در شمال شرق ایران است، پرداخته است. هدف از این پژوهش بررسی تفاوتها و شباهت های واجی و ساختواژی این دو گونه زبانی و شناساندن و حفظ میراث گرانقدر زبانها و گونه های زبانی به نسل های بعدی است. این پژوهش در پنج فصل و یک پیوست تنظیم شده است. بخش نظری بر اساس اطلاعات کتابخانه ای و منابع اینترنتی بوده و در بخش مبانی عملی از پژوهش های زبان ترکی و ترکمنی به طور خاص استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها، اطلاعات بر اساس کلمات و جملات پیش ساخته و به شیوه میدانی جمع آوری شده است و بر اساس مصاحبه با گویشوران مختلف و تولیدات زبانی به استخراج واج های این دو گونه زبانی ازطریق جفت های کمینه پرداخته شده است. سپس به توصیف برخی فرآیندهای واجی و آوایی مهم مانند همگونی و ناهمگونی و درج و قلب و هماهنگی واکه-ای و واحدهای زبرزنجیری از قبیل هجا، تکیه، آهنگ در این دو گونه زبانی پرداخته شده است. در فصل چهارم به بررسی ساختواژه و مقایسه چگونگی ساختار اجزاء مختلف زبانی اسم، ضمیر، صفت،قید، فعل، نقش نماهاو ... پرداخته شده است و از نمونه ها و مثال های زبانی زیادی استفاده شده است. در آخر قسمت پیوست آورده شده و یک دسته از واژگان پرکاربرد این دو گونه زبانی باهم مقایسه شده است. نتایج بدست آمده از این پژوهش بیانگر این مسئله است که هر دو گونه زبانی از یک زبان مادر هستند اما تفاوتهای واژگانی و ساختواژی بین این دو وجود دارد که باعث می شود آنها را، دو گویش متفاوت از زبان ترکی بدانیم. زیرا فهم بسیاری از واژگان و حتی انواع و نحوه ی ترکیب تکواژها درواژگان در برخی موارد باهم متفاوتند و شنونده مجبور می شود از یک زبان میانجی مثل زبان فارسی برای برقراری ارتباط استفاده کند. و یک نکته قابل توجه اینکه ، ترکی اهری بسیار زیاد تحت تاثیر زبان فارسی قرار گرفته و واژگان قرضی زیادی در آن به چشم می خورد اما زبان ترکمنی نسبت به ترکی اهری کمتر تحت تاثیرزبان فارسی قرار گرفته وبسیاری از واژگان اصیل وقدیمی هنوز در میان مردم این منطقه استفاده می شود.

مقایسه دو گونه زبانی گوداری و بهشهری در شهرستان بهشهر
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده زبانهای خارجی 1391
  فاطمه نجاتی   ایران کلباسی

« بهشهر » شهرستانی است که در شرق استان مازندران قرار دارد. این شهرستان از شمال به دریای خزر، از جنوب به سلسله جبال البرز و استان سمنان، از شرق به استان گلستان و از غرب به شهرستان نکا منتهی می شود. به دلیل گرد آمدن اقوام مختلف در این شهرستان که در طی قرون گذشته به این منطقه آمده اند، در کنار زبان مازندرانی که زبان غالب در شهرستان است مردم به گونه های زبانی دیگری نیز تکلم می کنند. مانند کردی، ترکی، گوداری و ... . در پایان نامه حاضر دو گونه ی بهشهری و گوداری در شهرستان بهشهر مورد مقایسه قرار می گیرند. باید گفته شود تعداد گویشوران گوداری در سطح شهرستان، بسیار محدود می باشد (حدوداً 150 – 100 نفر) که به صورت دو مجموعه، در دو نقطه ی جنوبی شهرستان زندگی می کنند. به دلیل در اقلیت بودنشان و ارتباط تنگاتنگی که با ساکنین اصلی شهر دارند، در نتیجه گونه زبانی بهشهری در گونه زبانی گوداری نفوذ فراوان یافته تا جایی که خود بر این باورند که گونه زبانی شان همان گونه زبانی بهشهری است، در حالی که این چنین نیست، آنها خودشان راغب ترند به اینکه به گونه بهشهری تکلم کنند. لازم به ذکر است چون زمانی نه چندان دور، شغل اصلی این قوم، مطربی بوده، آنها مجموعه ای محدود از لغات مطربی نیز برای شان باقی مانده است. در ضمن در جای خاصی به معنی گودار اشاره نشده است بجز اینکه آقای رضایی در پایان نامه خود از قول آقای جمشید قلی نژاد این واژه را چنین معنا کرده است : gow (گاو) ، dâr (دار) پسوند داشتن. و به عقیده ی او چون این قوم یکی از مشاغل شان در گذشته مواظبت از زمین و دام مردم بوده به این نام ، نامگذاری شده اند. پایان نامه حاضر شامل پنج فصل می باشد: در فصل اول به مطرح کردن بیان مسئله، اهمیت پژوهش، پرسش ها و فرضیه های پژوهش ، روش و محدودیت های پژوهش و همین طور کلیدواژه ها پرداخته شده است. در فصل دوم، افرادی که پیرامون گویش مازندرانی، بهشهری و گودار کار کرده اند معرفی می شوند. در فصل سوم به مبانی نظری پژوهش پرداخته می شود. در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل داده های پژوهش پرداخته می شود که خود شامل بخش هایی است مثل بخش آوایی، صرف یا ساخت واژه و نحو یا ساخت جمله. و در فصل پنجم نیز به نتیجه گیری وطرح پیشنهادات پرداخته می شود. قسمت مراجع نیز شامل کتابنامه فارسی، کتابنامه انگلیسی، واژه نامه فارسی به انگلیسی و واژه نامه انگلیسی به فارسی می باشد. بخش پیوست ها نیز شامل افعال ساده و مشتق مشترک بین هر دو گونه، افعال ساده و مشتق مختص به گونه گوداری (بسیار محدود می باشد)، جملات و واژگان هر دو گونه، واژگان مطربی و چکیده انگلیسی می باشد.

بازتاب تصویرسازی استعاری خشم در زبان نابینایان و بینایان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1391
  مهناز طالبی   آزیتا افراشی

پایان نامه حاضر به بررسی استعاره های مفهومی خشم در آزمون ور ان نابینای مطلق مادرزاد می پردازد. بر اساس آموزه های زبان شناسی شناختی استعاره های مفهومی نقش مهمی در نظام شناختی بشر دارد و استعار? شناختی، چارچوبی برای اندیشه است و صرفاَ موضوعی زبانی نیست، بلکه موضوعی است مرتبط با اندیشه و خرد. با تحلیل استعاره های مربوط به عواطف می توان به تفاوت های فرهنگی و بنیان های شناختی ملت های مختلف پی برد. خشم یکی از اصلی ترین احساسات بشر است و به همین دلیل استعاره های آن پربسامدترین و جهانی ترین استعاره ها هستند؛ پژوهش حاضر ابتدا به بررسی استعاره های مفهومی خشم، در زبان فارسی، انگلیسی، اسپانیایی، تونسی، چینی، ژاپنی، لهستانی، آکان و مجارستانی می پردازد. در بررسی میدانی که به منظور واکاوی عمل کرد ذهن در چگونگی شکل گیری استعاره های خشم در نابینایان فارسی زبان، انجام گرفته، 10 نابینای مطلق مادرزاد فارسی زبان و 10 بینای فارسی زبان به عنوان گروه گواه بین سنین 18 تا 28 سال انتخاب شدند. زبان اول هم? این آزمون وران فارسی است. این پژوهش استعاره های مفهومی خشم در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان را از نظر قلمروهای مبدأ تحلیل نموده و میزان کاربرد مولفه های دیداری بر اساس مدل فورسیوِل در گفتار و نوشتار آزمون وران نابینا را مورد سنجش قرار داده است؛ نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتارگرایی در نابینایان موجب تشابه فراوان استعاره های خشم حتی استعاره های دیداری خشم در دو گروه شده است.این پژوهش یه بررسی منشأ استعار? مفهومی می پردازد و به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که استعاره در ذهن شکل می گیرد یا در زبان؟

بررسی، توصیف و تحلیل زبان فرمول واره ای در فارسی (عبارت های نیمه پیش ساخته)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1390
  مجتبی کاوه   فریبا قطره

زبان به عنوان ابزار برقراری ارتباط امکانات مختلفی را در اختیار سخنگویان قرار می دهد: از عبارات کاملاً بدیع و خلاق گرفته تا عبارات کاملاً از پیش ساخته شده و آماده. نسبت بسیار قابل توجهی از زبان روزمره ی سخنگویان را فرمول واره ها تشکیل می دهند. زبان فرمول واره ای توالی ای پیوسته و یا گسسته از واژه ها و یا دیگر عناصر زبانی که آماده و از پیش ساخته شده هستند: یعنی به طور یک جا در حافظه ذخیره هستند و در هنگام استفاده به جای این که توسط دستور زبان تولید و تحلیل شوند به صورت یک واحد کل از حافظه بیرون کشیده می شوند.صورت فرمول واره ها قابل پیش بینی است و برخی معنای اصطلاحی دارند و به نظر می رسد که به طور ثابت و یا توده های نیمه ثابت در ذهن ذخیره گشته اند. آنها معمولا عباراتی در حد یک جمله و یا کوچکتر می باشند که بطور یکجا فرا گرفته می شوند، به طور یک جا به کار می روند و به طور یک جا پردازش می شوند فرمول واره ها حتی اگر دارای سطح زبانی کوچکتر از جمله نیز باشند باز هم همانند جمله یک اندیشه و پیام کامل را انتقال می دهند به همین دلیل برخی دستورهای سنتی این قبیل فرمول واره ها را جمله های بی فعل می نامیدند (نجفی، 1378). اجزاء فرمول واره ها معمولا مشمول بازآفرینی های واژگانی و ساختاری نمی شوند. فرمول واره ها در واقع نشان دهنده ی اتفاق نظر گویشوران یک زبان بر سر استفاده از یک صورت ثابت برای بیان یک مفهوم اجتماعی- فرهنگی در یک موقعیت ارتباطی خاص می باشند. به عنوان مثال عباراتی از قبیل شکر میان کلامت، به پای هم پیر شین، مبارک صاحبش باشه، هر چی خاک اونه عمر شما باشه، گلاب به روت و غیره نمونه های اعلای فرمول واره ها می باشند. فرمول واره ها درمطالعات زبان شناختی نقطه مقابل ویژگی خلاقیت زبانی می باشند. مطالعه ی فرمول واره ها در حقیقت بررسی سازوکارهایی است که زبان برای رهایی از تکلّف تولید و پردازش عبارات بدیع و خلق الساعه در خود تنیده است.در اینجا این ادعا مورد بحث واقع میشود که اکرچه خلاقیت و زایایی از ویژگیهای انکار ناپذیر زبان میباشند اما در بسیاری موارد شیوه ارجح برای بیان مطالب نمیباشند یعنعی گویشوران در بسیاری موارد ترجیح میدهند از عبارات از پیش ساخته شده استفاده کنند تا عبارات بدیع و خلاق.اما آنچه مشخصا در این پژوهش بدان پرداخته میشود نوع خاصی از فرمول واره ها بوده که دارای برخی قسمتهای ثابت و برخی قسمتهای غیر ثابت میباشند. عباراتی از قبیل: ماشین داریم تا ماشین که از فرمول واره ای با فرمول: ..... داریم تا .....، که جایگاه نقطه چین توسط یک گروه اسمی پر میشود. این عبارات فرموت واره های نیمه زایا خوانده می شوند و ادعا بر این است که از هر کدام از این فرمول واره ها میتوان تعداد بسیار زیادی عبارت جدید ساخت. به عنوان مثالی دیگر فرمول واره زیر را در نظر بگیرید: همه .... ها یک طرف، .... یک طرف، که نقطه چین اول توسط یک اسم جنس که بصورت جمع میباشد ( مانند: ماشینها، شهرها، فوتبالیستها ) پر میشود و نقطه جین دوم توسط یک مورد بخصوص از آن اسم جنس ( مانند:تویوتا، شیراز، زیدان) پر میشود.این پژوهش به معرفی زبان فرمول واره و بررسی و تحلیل آن در زبان فارسی می پردازد و نقش آن را در گفتار سخنگویان مورد بررسی قرار می دهد.

استعاره های درد در گویش کردی ایلام از منظر معنی شناسی شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1391
  وحیده کریمی   آزیتا افراشی

پایان نامه حاضر به بررسی استعاره های درد در گویش کردی کلهریِ ایلام از دیدگاه زبان شناسی شناختی می پردازد. از منظر زبان شناسی شناختی، استعاره جایگاه مهمی در نظام شناختی و مفهوم سازی ذهنی بشر دارد و فقط منحصر به حوزه ادبیات نیست. به طوری که بسیاری از بنیادی ترین مفاهیم در نظام مفهومی ذهنی بشر از طریق فرایند شکل گیری استعاره مفهومی درک می شود. کووچش (2002) معتقد است استعاره نه تنها در زبان برای بیان عواطف به کار می رود، بلکه نقشی مهم در درک جنبه های پیچیده تر مفهوم سازی عواطف و تجربه های عاطفی دارد. درد نیز یکی از مفاهیم انتزاعی و عاطفی است که برای بیان آن چاره ای جز استفاده از مفاهیم ملموس و عینی نیست. داده های این پژوهش مشتمل بر 150 جمله حاوی استعاره مفهومی است که از خلال گفتار گویشوران کردی کلهری ایلام هنگام بیان درد انتخاب شده است. نتایج و یافته های این پژوهش نشان می دهد، گویشوران در بیان درد از حوزه های مبدأ مختلفی استفاده می کنند که منجر به ساخت استعاره هایی چون درد ویرانی/ دگرگونی است، درد صدا است و ... می شود. پر بسامدترین حوزه مبدأ در ساخت های استعاری ویرانی/ دگرگونی و کم بسامدترین حوزه مبدأ در ساخت های استعاری نور و رنگ بوده است.

طرح ملی گویش شناسی ایران(20 روستای شهرستان نیشابور)شماره8
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده زبانهای خارجی 1391
  زهرا زارعی   ایران کلباسی

گویش شناسی به عنوان یکی از شاخه های علم بررسی زبان، بدنبال آن است که با شناسایی و گردآوری گویش ها و لهجه های مختلف به بررسی علمی آنها بپردازد. پژوهش حاضر که در قالب «طرح ملی گویش شناسی ایران(شماره 8 )» به بررسی مقایسه ای واژگان و جملات پایه در 20 روستای شهرستان نیشابور می پردازد، ادامه «طرح ملی گویش شناسی ایران» است که از سال 1378 با همکاری و مشاوره سرکار خانم دکتر ایران کلباسی و جناب آقای دکتر یداله ثمره در وزارت جهاد کشاورزی راه اندازی شده است. در این پژوهش که بعنوان یک پایان نامه دانشجویی و مستقل از هر سازمان یا نهادی انجام گرفته است، محقق شخصا به روستاهای مورد نظر مراجعه نموده و مطابق پرسشنامه تهیه شده توسط استاد راهنمای تحقیق، که شامل 149 واژه و 43 جمله می باشد، از گویشوران مصاحبه گرفته وآنچه آنها با تکیه بر شم زبانی خود ادا می کردند را ثبت و آوانویسی نموده است. سپس به تحلیل آماری و بررسی آوایی، واژگانی و دستوری نمونه های گردآوری شده پرداخته است.این پایان نامه در پنج فصل تدوین شده است: فصل اول به چارچوب تحقیق می پردازد که شامل مقدمه، هدف و اهمیت تحقیق، بیان مسئله، سوالات تحقیق، فرضیه های تحقیق، تعریف واژه های کلیدی و محدودیت های تحقیق است. در فصل دوم به پیشینه و مبانی نظری تحقیق پرداخته شده و فصل سوم تحت عنوان روش شناسی، به مراحل و روش تحقیق وشرکت کنندگان اختصاص دارد. در فصل چهارم، اطلاعات گردآوری شده که همان نمونه های گویشی 20 روستای شهرستان نیشابور هستند، ارائه شده اند؛ و در فصل پنجم به بیان نتایج بررسی های آماری، آوایی، دستوری و پیشنهادات اختصاص دارد. در انتهای پایان نامه منابع و پیوست ها شامل واژه نامه، پرسشنامه، جداول مربوط به مقایسه آوایی گونه های زبانی با فارسی معیار و نمودارهای بیشترین تکرارهای مشابه آورده شده اند.

بازنمود استعاره ی مفهومی عشق در زبان ناشنوایان بالغ در مقایسه با شنوایان فارسی زبان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  سارا موسوی نسب   آزیتا افراشی

این پایان نامه به برسی بازنمود استعاره مفهومی عشق در زبان ناشنوایان و بررسی تفاوت های آن با فارسی زبانان شنوا صورت پذیرفت. به این منظور با 28 ناشنوا حول محور احساسات و روابط عاشقانه مصاحبه انجام شد که نتایج 10 مورد به طور کامل علاوه بر مصاحبه، ضبط و ثبت تصویری نیز قرار گرفت. به منظور دستیابی به یک جامعه آماری گسترده که در برگیرنده محدوده وسیعی از پراکندگی سنی، فرهنگی، اعتقادی و سایر موارد مشابه جامعه ناشنوایان کشور باشد، مصاحبه شنودگان از طرق مختلف از جمله کانون زبان ناشنوایان تهران، سایت های اینترنتی متعلق به جامعه ناشنوایان و معرفی از طریق مراکز بهزیستی شناسایی و پس از کسب اجازه مصاحبه شدند. در انتها چگونگی ساخت و دامنه استفاده از استعاره های مفهومی عشق، بین فارسی زبانان شنوا و زبان اشاره طبیعی ایرانی بر مبنای قلمرو های متعارف مبدا کووچش (2002) در فرآیند استعاره سازی مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج این پایان نامه وجود استعاره در زبان اشاره طبیعی ناشنوایان را مورد تایید قرار داده و نشان می دهد که اگر چه به طور کلی دامنه ساخت و استفاده از استعاره نزد ناشنوایان نسبت به فارسی زبانان شنوا محدودتر است، اما در برخی قلمرو ها از جمله مواردی که از ظرفیت های زیستی بدن انسان و تجربه های جسمانی نشات گرفته اند، استعاره مفهومی عشق در اشاره های زبان اشاره طبیعی به طور گسترده توسط ناشنوایان مورد استفاده قرار می گیرد. البته این استعاره ها غالبا مرتبط با تجربه های فیزیکی آنان از جهان واقع به وجود آمده اند و لزوما منطبق بر زبان گفتاری فارسی زبانان نیستند.

بازنمود رویدادهای حرکتی در گفتار روایی کودکان فارسی زبان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  حمیده پشتوان   آزیتا افراشی

براساس الگوهای واژگانی شدگی تالمی (2000) زبان ها بسته به آن که مولفه های معنایی حرکت (به طور خاص، مسیر و شیوه ی حرکت) را در کدام صورت زبانی (ستاک فعل یا قمرهای آن) رمزگذاری می‎کنند، به دو رده ی زبان های فعل محور و قمرمحور تقسیم می شوند. فرض تالمی بر آن است که زبان های هندواروپایی به‎استثنای زبان های رومی و پسایونانی، در رده‎ی زبان های قمرمحور جای می گیرند، چراکه شیوه‎ی حرکت را در ستاک فعل ادغام می کنند و مولفه ی مسیر را درقالب قمر به‎همراه فعل بیان می‎کنند. این پایان نامه با استفاده از کلیپ های انیمیشن که در آن شخصیتی شبیه گوجه فرنگی مسیرهای عمودی و افقی مختلف را به شیوه های گوناگون می پیماید، چگونگی رمزگذاری دو مولفه‎ی مسیر و شیوه‎ی حرکت را در گفتار روایی کودکان پیش‎دبستانی فارسی زبان مورد بررسی قرار می دهد. گفتار کودکان به منظور آشکار شدن نحوه‎ی نگاشت مولفه‎های معنایی در صورت‎های زبانی، با گفتار بزرگسالان فارسی زبان مقایسه شده است و در پایان، این پرسش به بحث گذاشته می شود که زبان فارسی، به عنوان یکی از زبان های هندواروپایی، در این رده شناسی دوگانه می گنجد یا خیر. تحلیل داده‎های این پژوهش نشان می‎دهد کودکان فارسی زبان هنگام بازگویی شفاهی رویدادهای حرکتی، از همان الگویی بهره می‎گیرند که بزرگسالان برای رمزگذاری آن ها استفاده می کنند: مسیر حرکت را در ستاک فعل‎های مسیرنما ادغام می‎کنند و آن ها را با یا بدون قمرهای مسیر (برای مسیرهای عمودی) و گروه حرف اضافه (برای مسیرهای افقی) به کار می گیرند. تنها تفاوت گفتار روایی کودکان با بزرگسالان آن است که کودکان تمایل کمتری به رمزگذاری واژگانی شیوه‎ی حرکت نشان می دهند به این ترتیب زبان فارسی ویژگی‎هایی که تالمی برای زبان‎های قمرمحور برشمرده را ندارد و تا آن جا که رمزگذاری مسیر در ستاک فعل یا قمر مدنظر است، زبان فارسی در رده ی زبان های قمرمحور جای می‎گیرد.

بازنمود رویداد حرکت در زبان فارسی: رویکردی شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1392
  مریم مسگرخویی   آزیتا افراشی

حرکت تجربه ای بنیادین برای انسان است، تجربه ای که در زندگی او همواره تکرار می شود و با بسیاری از نیازهای ارتباطی اش در پیوند است. از این رو، حرکت در همه زبان ها بازنمود می یابد و هر زبان با به کارگیری عناصر و ویژگی های معینی می تواند این پدیده را بازتاب دهد. درواقع زبان ها در بازنمود زبانی حرکت متفاوت عمل می کنند. تالمی (1985، 2000) با توجه به اینکه اجزای مختلف رویداد حرکت در کدام یک از عناصر زبانی واژگانی می شود، زبان ها را به دو رده تابع بنیاد و فعل بنیاد تقسیم کرد. زبان های تابع بنیاد، عنصر هسته ای رویداد حرکت، یعنی مسیر، را در تابع ها یا در عبارت های حرف اضافه بیان می کنند و فعل را برای بازنمایی شیوه حرکت به کار می گیرد. در مقابل، زبان های فعل بنیاد، عموماً مسیر را در فعل اصلی بیان می کنند، و بیان شیوه را به عبارت های اختیاری، مانند قیدها، واگذار می کنند. تالمی (2000، 1985) همچنین از بررسی اینکه در زبان های مختلف، کدام عنصر معنایی رویداد حرکت در ریشه فعل بازنمود می شود سه رده زبانی معرفی می کند. بر این اساس وی سه الگوی واژگانی شدگی اصلی را معرفی می کند. هدف رساله حاضر این است که تحلیلی معناشناختی از فعل های حرکتی زبان فارسی به دست دهد و به این پرسش پاسخ دهد که اجزای مختلف رویداد حرکت از طریق چه الگوهایی در فارسی بازنمایی می شوند و فعل های حرکتی فارسی کدام اطلاعات معنایی را درباره اجزای رویداد حرکت (ازجمله مسیر و شیوه) در بر دارند. به این منظور، کلیه فعل های حرکتی فارسی از فرهنگ سخن انتخاب شدند، بر این اساس که در تعریف های ارائه شده برای هر فعل اگر اشاره ای به حرکت یا اجزای رویداد حرکت شده بود، آن فعل به عنوان فعل حرکتی انتخاب شد. پس از گردآوری فعل ها، برای هرکدام از آنها از پایگاه داده های زبان فارسی یا فرهنگ سخن شاهدی به دست آمد. با توجه به تعریف های ارائه شده و شاهدهای گردآوری شده، ابتدا الگوهای عمومی ترکیب اجزای رویداد حرکت در فعل های فارسی بررسی و طبقه بندی شدند. سپس انواع اطلاعات مسیر و شیوه که در فعل های فارسی بازنمود می یابند تحلیل و طبقه بندی شدند. نتایج نشان می دهد که ترکیب جزء حرکت با یک واحد معنایی (مسیر یا شیوه) مهمترین الگوی واژگانی شدگی در فارسی است. همچنین این پژوهش نشان می دهد که 14 نوع اطلاعات مسیر و 20 نوع اطلاعات شیوه می تواند در فعل های حرکتی فارسی بازنمود یابد. ازجمله دیگر نتایج این رساله این است که زبان فارسی رده شناسی دوگانه پیشنهادی تالمی (2000) را به چالش می کشد و نظریات اصلاحی پژوهشگرانی مانند برمن و اسلوبین (1994) و ایبارتس-آنتونانو (2004) را تایید می کند.

بلاغت در اشعار نو اخوان به انضمام فرهنگ تصاویر شعری اخوان ثالث
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1392
  گل آرا داورپناه   تقی پورنامداریان

این رساله شامل پنج فصل است. فصل اول اختصاص دارد به کلیات طرح تحقیق، مقدمه ای دربار? بلاغت، علوم بلاغی و اصطلاحات کلیدی مربوط به این علوم، سالشمار زندگی و کتابشناسی آثار چاپ شد? اخوان ثالث و توضیح برخی اشعار از زبان اخوان. فصل دوم علم بیان، فصل سوم علم بدیع و فصل چهارم علم معانی را دربرمی گیرد. به دلیل اهمیت مبحث کهن گرایی، کاربرد انواع کهن گرایی در شعر اخوان، در فصل چهارم بررسی گردید. از میان سه شاخ? علم بلاغت، علم بیان در اشعار نو اخوان حضور چشمگیرتری دارد و صنایع مربوط به فنّ بیان در مجموع? زمستان و آخرشاهنامه بیشتر دیده می شود. بیشتر ظرایف بلاغی در شعرهای نو اخوان، ابداعی است و برخی به پیروی از سنت ادبی به کار رفته است. ظرایف بلاغی، کاربردهای ابداعی و نوآوری های اخوان در هر صنعت به تفصیل با ذکر نمونه در هر فصل بررسی شده است.

بررسی استعاره های "بهشت و جهنم" در ترجمه فارسی قرآن، انجیل، و تورات با رویکرد معنی شناسی شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  فاطمه یگانه   فریده حق بین

استعاره نقش محوری در اندیشه دینی دارد بدین معنا که برای بیان حقایق مجرد از واژه های ملموس و مادی بهره می گیرد. مهمترین کارکرد شناختی استعاره نیز فراهم ساختن درک یک مفهوم انتزاعی از طریق مفهومی ملموس تر است. با این نگاه پایان نامه حاضر به بررسی استعاره های به کار رفته در توصیف «بهشت و جهنم» در قرآن، انجیل و تورات می پردازد تا ضمن معرفی این استعاره ها، انواع استعاره های مفهومی به کار رفته در آنها (ساختاری، هستی شناختی، جهتی) معین شود و مشخص شود در توصیف هر کدام از بهشت و جهنم چه نوع استعاره ای کاربرد بیشتری دارد و نیز بسامد به کارگیری این استعاره ها در قرآن، انجیل و تورات به چه شکل است. تمام آیاتی که در توصیف بهشت و جهنم ساختار استعاری داشتند به عنوان نمونه آماری درنظر گرفته شدند، برخی آیات نماینده چند «نگاشت استعاری» بودند. به این شکل 852 مورد عبارت استعاری از آیات قرآن و 140 مورد عبارت استعاری از آیات انجیل مورد بررسی قرار گرفتند. و در مورد تورات تنها به معرفی استعاره ها پرداخته شد. روش تحلیل داده ها به صورت توصیفی در قالب شناختی بر اساس رویکرد لیکاف و جانسون (1980) به استعاره و نیز به صورت کمی و در قالب نمودار بوده است. نمودارها برحسب تعداد استعاره های ساختاری، هستی شناختی و جهتی که در توصیف بهشت و جهنم در قرآن و انجیل به کار رفته اند، ترسیم شد. بررسی نتایج نشان داد در کاربرد هر سه نوع این استعاره ها، قرآن بسامد بالاتری دارد. هم قرآن و هم انجیل در ترسیم فضای بهشت بیشتر از استعاره ساختاری بهره برده اند. ولی در استفاده از استعاره هستی شناختی و استعاره جهتی شاهد این اتفاق نیستیم. در قرآن استعاره های هستی شناختی بیشتر در ترسیم فضای دوزخ مورد استفاده قرار گرفته اند تا در ترسیم فضای بهشت، در حالی که در انجیل استفاده از استعاره هستی شناختی در ترسیم فضای دوزخ ملاحظه نشد. در قرآن استعاره جهتی به طور یکسان هم درمورد بهشت و هم درمورد جهنم به کار رفته است، در حالی که در انجیل تنها در ترسیم فضای دوزخ، کاربرد این استعاره مشاهده شد. در مورد برخی عبارات استعاری، هم در قرآن و هم در انجیل برای توضیح مطلب از نظریه «آمیختگی مفهومی» بهره برده شده است.

قصه گویی و تحلیل گفتمان گفتاری کودکان دبستانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1391
  علی معصومی   محمد دبیر مقدم

پژوهش حاضر به بررسی تاثیر قصهگویی بر انسجام و پیوستگیِ قصهگویی دانشآموزان دبستانی میپردازد. انسجام و پیوستگی، هر دو، اجزای سازنده گفتمان گفتاری و نوشتاری هستند. درحالی که از انسجام به عنوان ابزارهای پیوندی معین و مشخصی نام برده میشود که پیوند دهنده جملههای یک متن است (هلیدی و حسن، ????: ?)، پیوستگی به ساختار کلی، طرح یا طرحوارهای که گزارهها را نظم میدهد اطلاق میشود (بامبرگ، ????). در پژوهش حاضر، تعداد 30 نفر از دانشآموزان پسر پایه سوم ابتدایی در یک دوره ? ماهه قصهگویی شرکت کردند. در ابتدا و انتهای این دوره از آنها خواسته شد تا به عنوان پیشآزمون و پسآزمون قصههای خود را بر اساس تصاویر نشان داده شده بگویند. سپس از معیار طبقهبندی انسجام هلیدی و حسن (????) که در برگیرنده ارجاع، جایگزینی، حذف، ابزارهای پیوند و انسجام واژگانی است برای سنجش انسجام، و از نظریه هماهنگی انسجامی حسن (????) به عنوان ابزاری برای سنجش پیوستگی قصهها استفاده شد. در پایان، قصههای هر یک از دانشآموزان بر اساس این مقیاسها مورد بررسی قرار گرفت و آماری از میزان استفاده آنها از این ابزارها ارائه گردید. از آمار بدست آمده برای مقایسه میزان انسجام و پیوستگی گفتمان گفتاری گروه آزمون و کنترل بهره گرفته شد. آنچه از یافتههای پژوهش به دست آمده است، مبین این است که گفتمان گفتاری دانشآموزان پایه سوم دبستان، از انسجام و پیوستگی بالایی برخوردار است و پس از دوره دو ماهه قصهگویی، تغییر محسوسی در انسجام و پیوستگی آنها دیده نمیشود.

تاثیر قصه گویی بر انسجام و پیوستگی دست نوشته های کودکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1391
  مریم کردبچه چنگی   محمد دبیر مقدم

رساله حاضر به بررسی تاثیر قصه گویی بر انسجام و پیوستگیِ دست نوشته هایدانش آموزان دبستانی می پردازد. انسجام و پیوستگی هردو اجزای سازنده گفتمانگفتاری و نوشتاری هستند.مفهوم انسجام یک مفهوم معنایی است و به روابط معنایی اطلاق می شود که در درون یک متن وجود دارند و به آن خاصیت متن بودن را می بخشند. از سویی روابط معنایی نظیر انسجام کهاز جمله روابط غیر ساختاری هستند، در خلق پیوستگی متن نقش اساسی دارند. بر همین اساس در این پژوهش سعی شد انسجام و پیوستگی و رابطه میان آن دو در دست نوشته های کودکان مورد بررسی قرار گیرد. تعداد 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهر تهرانشرکت داشتند که از این میان تعداد 15 نفر از گروه آزمون در یک دوره ? ماهه قصه گویی شرکت نمودند. در ابتدا و انتهای این دوره از آنها خواسته شد تا به عنوان پیش آزمون و پس آزمون قصه های خود را بر اساس تصاویر نشان داده شده بنویسند. سپس از انگارههماهنگی انسجامی حسن (1984) و هلیدی و حسن (1985)، برای سنجش و مقایسه کمّی انسجام و پیوستگی قصه های کودکان بهره گرفته شد.یافته های پژوهش مبین وجود انسجام و پیوستگی در قصه های دانش آموزان سوم دبستاناست و همچنین نتایج نشان می دهد قصه گویی در مدت 20 جلسه تاثیر معناداری در میزان انسجام و پیوستگی دست نوشته های کودکان به دنبال ندارد.

بررسی و تحلیل تطبیقی استعاره در بلاغت اسلامی و نظری? استعاره بر اساس ترجم? کتاب پانتر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1392
  محمدمهدی مقیمی زاده   تقی پورنامداریان

این رساله از سه بخش تشکیل شده: بخش اول آن ترجم? کتابی با عنوان استعاره نوشت? دیوید پانتر است. در این کتاب، استعاره از دیدگاه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده ابتدا پیشین? مفهوم استعاره را در بلاغت کلاسیک غربی بررسی کرده (فصل 1) و سپس به مقایس? آن با مفهوم استعاره در ادبیات شرق دور پرداخته است(فصل 2). وی سپس استعاره را به عنوان مقوله ای عمومی و اجتماعی در دنیای امروز مورد توجه قرار داده است(فصل 3). دیدگاه جریان پساساختارگرا نسبت به استعاره (فصل 4) و ارتباط استعاره با روانکاوی (فصل 5) و برخی مفاهیم روان شناختی (فصل 6) از دیگر مطالب کتاب پانتر است. تعلق استعاره به یک ساحت فرهنگی و دشواری ترجم? آن به ساحتی دیگر (فصل 7) مطلب دیگریست که نویسنده به آن پرداخته. وی نقش استعاره را در مطالعات پسااستعماری نیز مورد توجه قرار داده (فصل 8) و سرانجام کتاب خود را با جمع بندی مطالب پیشین و ارائ? دیدگاه کلی خود در باب استعاره به پایان رسانده است. بخش دوم رساله به بررسی استعاره در بلاغت اسلامی اختصاص دارد. در این بخش تعریف و مفهوم استعاره در کتب شاخص بلاغت اسلامی بررسی شده است. طرح کلی این بخش از رساله و ترتیب قسمت های آن بیشتر بر اساس سیر تاریخی و زمانی بلاغت اسلامی بوده است. در این بخش سیر مفهوم استعاره در آثار بلاغت دانان شاخص و مطرح مسلمان همچون جاحظ، رمّانی، ابوهلال عسکری، ابن رشیق، عبدالقاهر جرجانی، زمخشری و سکاکی بررسی شده است. در این میان به نظرات جرجانی به خاطر گستردگی و اهمیت آنها توجه بیشتری شده است. در بخش سوم رساله که «مقایسه و جمع بندی» نام دارد، ضمن جمع بندی مطالب دو بخش اول و دوم، به مقایسه و بررسی تطبیقی آنها با یکدیگر پرداخته شده است. این مقایسه و بررسی در سه قسمت انجام شده است: استعاره در بلاغت اسلامی و بلاغت غربی (شامل بلاغت کلاسیک، رومانتیک و نو)، استعاره در بلاغت اسلامی و دیدگاه های روان شناختی، استعاره در بلاغت اسلامی و رویکردهای تحلیل گفتمانی.

استعاره های مفهومی از منظر معنی شناسی شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1391
  کامیار جولایی   آزیتا افراشی

چکیده پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی در پیکره ای نمونه از زبان فارسی می پردازد. در این پژوهش تلاش شده است تا با بهره گیری از پایگاه داده های زبان فارسی، پیکره ای از متون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونه گیری و سپس استعاره های مفهومی نهفته در آن استخراج گردد. این پیکره نمونه شامل 10 متن از نویسندگان معاصر نظیر «هدایت»، «جمالزاده»، «دانشور»، «آل احمد» و... می باشد. پس از بررسی پیکره، نگارنده موفق به استخراج نزدیک به 2000 عبارت استعاری در قالب 600 استعاره مفهومی شد. سپس این استعاره ها براساس طبقه بندی لیکاف و جانسون (1980)، در قالب استعاره های «ساختاری»، «هستی شناختی»، «جهتی» و نیز طبقه ای از استعاره های مفهومی که لیکاف و ترنر (1989)، تحت عنوان «استعاره های تصویری» معرفی کردند، دسته بندی شدند. در گام بعدی نسبت بسامد هریک از این استعاره ها در مقایسه با یکدیگر تعیین شد و مشخص گردید که فارسی زبانان از استعاره های هستی شناختی بیش از سایر استعاره ها در زبان روزمره خود بهره می برند. سپس تلاش شد تا پر بسامدترین نگاشت های استعاری و پربسامدترین حوزه های مبدأ در هریک از این طبقات تعیین گردد و در مجموع با توجه به یافته های پیکره ای مشخص گردد که فارسی زبانان بیشتر از چه حوزه های مبدأیی برای بیان مفاهیم انتزاعی بهره می برند. در خلال این پژوهش، نگارنده به دلیل بهره گیری از پیکره در تحلیل استعاره های مفهومی به نتایج درخور توجهی دست یافت. از آن جمله تعیین حوزه های مبدأیی است که مفاهیم انتزاعی بواسطه آنها درک می شوند. برای مثال مشخص گردید که مفاهیمی انتزاعی نظیر زندگی، حالات روحی/عواطف یا زمان از طریق حوزه هایی نظیر؛ شیی، ظرف، انسان و... درک می شوند. همچنین پیشنهادهایی برای پیشبرد یک رویکرد پیکره مدار در تحلیل استعاره های مفهومی و نحوه استفاده از یافته های پیکره نمونه مورد بررسی برای تعمیم به پیکره های بزرگتر ارایه شد.

رابطه آزار زبانی و عوامل اجتماعی: بررسی خیابان گفت ها در جامعه فارسی زبان تهرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1391
  فاطمه اتراکی   یحیی مدرّسی تهرانی

در این تحقیق، پس از توصیف نظریه های موجود درباره ادب و بی ادبی، به موضوع آزار زبانی در خیابان پرداخته می شود. با توجه به تأثیر زیادی که عوامل بافتی بر کمیت و کیفیت رخداد خیابان گفت دارند، آنها را می توان به این صورت خلاصه کرد: مکان عمومی، غریبگی، تفاوت در سطح قدرت، حضور دست کم دو نفر یا بیشتر از دو جنسیت مختلف و وجود یک عامل نامتعارف از نگاه گوینده در رفتار، نگاه، پوشش و ... مخاطب. جامعه نمونه مورد بررسی در این تحقیق، شامل 128 نفر است که در دو گروه جنسیتی (زن و مرد)، دو گروه سنی (30 ساله و کمتر و 31 سال به بالا)، دو گروه تحصیلی (دیپلم و کمتر و دارای تحصیلات دانشگاهی)، دو گروه شغلی (فرهنگی و غیرفرهنگی) و دو گروه از لحاظ منطقه سکونت (ساکنان مناطق یک تا شش در شمال و ساکنان منطقه شهرری در جنوب تهران)، به عنوان نمایندگان احتمالی دو طبقه اجتماعی بالا و پایین، مورد بررسی قرار گرفته اند. بر اساس نتایج به دست آمده، 56/51 درصد از آزمودنی ها رفتار زبانی خیابان گفت را به میزان «زیاد» یا «خیلی زیاد» آزار زبانی تلقی می کنند. همچنین، داده های به دست آمده نشان می دهد که میان رخداد خیابان گفت و جنسیت گوینده و مخاطب ارتباط مستقیمی وجود دارد و در حالی که میان کاربرد خیابان گفت و سن، تحصیلات و شغل گوینده رابطه معنی داری مشاهده می شود، وجود رابطه معنی دار میان رخداد خیابان-گفت و سن، تحصیلات و شغل مخاطب رد می شود. بر اساس این تحقیق، رابطه معنی داری میان کاربرد خیابان گفت و منطقه سکونت گویندگان و مخاطبان دیده نمی شود. در بخش دیگری از این تحقیق، تعداد 315 نمونه خیابان گفت گردآوری شده از لحاظ ساختار و محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. کوتاه ترین نمونه به دست آمده، دارای یک تکواژ و بلندترین آنها دارای 26 تکواژ است. همچنین میانگین طول گفته ها در میان خیابان گفت های گردآمده این تحقیق، 87/7 تکواژ است. 27/41 درصد از داده های این تحقیق، به صورت یک جمله معمولی، 87/15 درصد به صورت دو جمله معمولی در کنار هم و 16/10 درصد از آنها به صورت شبه جمله ای از نوع منادا است. در 91/1 درصد از داده ها نیز گفتگویی میان گوینده و مخاطب و گاه میان دو نفر در نقش گوینده و در حضور مخاطب طوری رخ داده است که مخاطب هم بشنود. خیابان گفت ها در جامعه فارسی زبان از لحاظ محتوایی دربردارنده تحسین و تمجید، تمسخر، نفرین، بیان آرزو، دعا، ابراز احساسات، قربان صدقه، کلیشه، نام گذاری، پیشنهاد، توصیف ظاهر (رفتار، پوشش یا اعضای بدن)، هشدار، تذکر، قضاوت، دشواژه و ناهنجاری معنایی یا بافتی هستند. در 55/15 درصد از داده های به دست آمده، اشاره به دشواژه یا کاربرد مستقیم آن دیده می شود.

طراحی مبلمان راحتی با رویکرد معناشناسی زبانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اسلامی تبریز - دانشکده هنرهای کاربردی 1391
  حسین سامانی   بهمن نامورمطلق

تحقیق پیش رو تلاشی در راستای به خدمت گیری چارچوب شناختی حاصل از معنی شناسی زبانی واژ? “زیبا” با تکیه بر رویکردی ابداعی حاصل از ادغام دو شیو? معنی شناسی زبان است. استفاده از چنین رویکردی از دو نظر دارای اهمیت می باشد؛ نخست آن که زبان مهمترین ابزار توصیفی انسان از جهان پیرامون بوده و لذا ارزیابی کاربران می تواند به درستی شناخت آنان را از محصول نشان دهد. بُعد دیگر، تاثیری است که این توصیفات می توانند در شکل گیری محصولات صنعتی ایفا نمایند و در این صورت زبان از یک توصیف گر به نقشی عملگرا در روند طراحی گام خواهد برداشت. نتایج این شیوه که از تحلیل آماری معناداری روابط زوج معنانخستی های زبان فارسی، میان 40 دانشجوی دانشگاه هنر اسلامی تبریز به دست آمد، نشان داد که رابطه همبستگی معنادارای میان زوج معنانخستی بالا/پایین و بزرگ/کوچک وجود دارد. شمارش تعداد پاسخ ها نیز روشن ساخت که پاسخ دهندگان برای توصیف مصادیقی که قسمت کمی تا حدی بالایشان، کمی تا حدی بزرگ است از واژه زیبا بهره می برند. نتیجه فوق به خصایص دو خوش? برگزیده از دانشجویان میان هشت خوشه حاصل از تحلیل ده برند برتر جهان در سال 2012 در تولید مبلمان راحتی اضافه شد. این تحلیل به شیوه تحلیل خوشه ای و p.c.a صورت پذیرفته بود. نتایج ادغام این دو خوشه با نتایج معنا شناختی واژه زیبا و سایر دستورالعمل های به دست آمده از مطالع? جمعیت مصرف کننده ادغام و در قالب محصول نهایی ارایه شد.

بررسی دامنه خوانش پذیری متن در چارچوب الگوی تحلیل متن بارت، مطالعه موردی: دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1393
  ذلیخا عظیم دخت   حسین صافی

پژوهش حاضر با عنوان «بررسی دامنه خوانش پذیری متن در چارچوب الگوی تحلیل متن بارت: مطالعه موردی دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» در صدد است تا ضمن ارائه نمونه ای از هزاران خوانش ممکن از متن، الگویی برای بررسی دامنه خوانش پذیری متن ارائه دهد، تا بر اساس این الگو برای اولین بار ابزاری جهت بررسی دامنه خوانش پذیری متن مطرح شود. چارچوب نظری پژوهش نسخه پیشرفته تری از الگوی تحلیل متن بارت (1977؛1967) است. همچنین روش شناسی پژوهش حاضر نیز برگرفته از الگویی است که کریستین متز (189:1982) از تلفیق قطب های استعاره و مجاز با محور همنشینی و جانشینی جهت ارائه چارچوبی برای تحلیل روایت های سینمایی ارائه کرده است. حال آنکه کارایی چارچوب مورد نظر متز را بدون واسطه تصویر و تنها با اضافه کردن وجهی دیگر تحت عنوان تقابل های همنشین و جانشین می توان بیشتر کرد و آن را در تحلیل متن کلامی به کار گرفت. علاوه بر شش ابزار فوق، پژوهش حاضر از بینامتنیت نیز بهره جسته است و این عنصر را یکی از عناصر اصلی ایجاد خوانش¬پذیری متن می¬داند. بنابراین ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از همنشینی استعاری، جانشینی استعاری، همنشینی مجازی، جانشینی مجازی، تقابل همنشین، تقابل جانشین و بینامتنیت. با استفاده از هفت ابزار فوق پیکره داده های پژوهش حاضر که عبارات و جملات داستان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد است مورد تجزیه، تحلیل و بررسی قرار گرفته اند و به این ترتیب، نمونه هایی از خوانش های نهفته در متن، نمایان شده است.

بررسی ارتباط متغیرهای اجتماعی و واجی در گفتار فارسی زبانان تهرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1393
  طیبه حبیبی   یحیی مدرسی

که در پیدایش تنوعات و گوناگونی های زبانی در سطح یک جامعه بسیاری از عوامل غیر زبانی نقش بازی می کنند و پژوهش های جدید در زبان شناسی اجتماعی نیز نشان داده است که میان متغیرهای زبانی و غیر زبانی همبستگی و ارتباط زیادی وجود دارد. پژوهش حاضر، در چارچوب کلی جامعه شناسی زبان به بررسی میزان همبستگی و ارتباط میان سه متغیر غیر زبانی جنسیت، سن و تحصیلات با سه متغیر زبانی افراشتگی واکه ای(??? ? ???)، حذف همخوان ? پایانی ( ??? ? ???) و ناهمگون شدگی همخوانی (??? ? ???) در گفتار فارسی زبانان تهرانی می پرداز

دگرگونی معنایی وام واژه های غیر تخصصی فرانسوی در فارسی در پنجاه سال اخیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1394
  مهدیه میرزااسمعیلی   آزیتا افراشی

در پژوهش پیش ِرو، سعی شده است تا به جنبه های مختلف ورود و حضور وام واژه های غیر تخصصی فرانسوی در زبان فارسی پرداخته شود، که البته در اینبین، موضوع تغییرات معنایی که از بدو ورود وام واژه های فرانسوی به فارسی تا زمان حاضر، در آن ها حادث شده، به عنوان مقوله ی اصلیِ مورد بحث، درنظر گرفته شده است. اگرچه قدمت بسیاری از وام واژه های مورد تحلیل در این پژوهش به بیش از پنجاه سال می رسد، اما با فرض این که روند تغییر معنی آن ها از حدود نیم قرن پیش آغاز شده باشد، بازه ی زمانی پژوهش حاضر، پنجاه سال اخیر درنظر گرفته شده است. اما درکنار موضوع اصلی پژوهش، به چند موضوع جانبی نیز پرداخته شده است؛ از جمله طبقه بندی وام واژه های فرانسوی براساس معیارهای مشخص؛ مانند این که، این واژه ها به چه نسبتی در حوزه ها و طبقات اجتماعی وارد شده اند؟ چه تعداد از این وام واژه ها درطول زمان منسوخ شده اند، و یا درحال منسوخ شدن هستند؟ کدام واژه ها، از زبان های دیگر، و از راه زبان فرانسه وارد فارسی شده اند؟ و چه واژه هایی به قیاس از وام واژه های فرانسوی در فارسی ساخته شده است؟

بررسی نشانه شناختی تبلیغات تلویزیونی مواد غذایی با تکیه بر کارکرد زبانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشگاه پیام نور مرکز تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1385
  سلمی پتگر   فرزان سجودی

چکیده ندارد.

زبان پیام های کوتاه فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشگاه پیام نور مرکز تهران - دانشکده علوم انسانی 1386
  فروغ جباری آذربایجانی   یدالله پرمون

چکیده ندارد.

بررسی ویژگی های ساختاری-محتوایی طنز در برنامه های رادیویی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشگاه پیام نور مرکز تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  مهری دچاک   آزیتا افراشی

چکیده ندارد.

سبک شناسی شعر منوچهر آتشی بر اساس نظریه روایت شناسی و شعر شناسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور 1386
  محمد علی محسنی فرد   فرزان سجودی

چکیده ندارد.

تحلیل روابط واژگانی با استفاده از پایگاه دادگان زبان فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم انسانی 1387
  محسن صفری دستجرده یی   بلقیس روشن

چکیده ندارد.

بررسی طرح واره های تصوری مکانی-حرکتی در زبان فارسی از منظر زبان شناسی شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  مهین مشایخی   آزیتا افراشی

چکیده ندارد.

بررسی شمایل گونگی در ساخت های سببی زبان فارسی از منظر دستور شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  ساحل خوشبخت قهفرخی   کیوان زاهدی

چکیده ندارد.

بررسی ارجاعات بینامتنی در متون رادیویی؛ مطالعه موردی برنامه رادیویی "جوانی آزاد"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1387
  مهرناز گیگاسری   فرهاد ساسانی

بررسی یک متن بدون در نظر گرفتن متون پیشین و همزمان با آن به معنای توجه به بخش زبان شناختیِ زبان بدون در نظر گرفتن بافت فرهنگی، بافت تاریخی، اجتماع و مخاطب است که هر یک در قالب متن های پیشین و همزمان می توانند متن را دوباره و دوباره بیافرینند. موضوع ارتباط متن با متونِ از پیش موجود که به روش های مختلف در طول تاریخ زبان شناسی (و مطالعات ادبی) آمده است، امروزه تحت نام "بینامتنیت" به عنوان موضوعی قابل بررسی در مطالعات زبان شناختی و تحلیل گفتمان مطرح است و میخائیل باختین و ژولیا کریستوا سردمداران آفرینش این مفهوم در دنیای غرب محسوب می شوند. باختین و کریستوا و همرأیان آن ها با کنار گذاشتن مفهوم دال ثابت توانسته اند به این مفهوم برسند که متون همواره در حال فرایند و تغییرند و هرگز تنها به یک مفهوم یا متن ثابت اشاره نمی کنند. در پژوهشی که در پیش روست با بهره گیری از مفاهیم مطرح شده توسط این دو نظریه پرداز و دیگر پژوهشگران متأثر از آن ها به بررسی متون رادیویی پرداختیم و تلاش کردیم با مطالعه موردی ده قسمت از متن برنامه رادیویی "جوانی آزاد" انواع ارجاعات بینامتنی موجود در متون رادیویی را شناسایی و در یک طبقه بندی پیشنهادی دسته بندی نماییم. انواع ارجاعات به دست آمده شامل ارجاعات آشکار یا پنهان، ارجاعات طرحواره ای یا ساده و ارجاعات ماندگار یا گذراست. گروه اول خود به زیرشاخه های ارجاعات آشکار، پنهان و نیمه آشکار-نیمه پنهان (پیوستاری) تقسیم می شوند. گروه دوم شامل ارجاعات بینامتنی طرحواره ای و ساده هستند و دسته سوم به ارجاعاتی با ماندگاری کوتاه مدت، بلندمدت، گذرا و ماندگار قابل تفکیک بوده است. دست آخر به بررسی آماری این طبقه بندی ها پرداخته ایم که نتیجه آن نشان می دهد در میان دسته اول، ارجاعات پنهان بیشترین میزان ارجاعات را به خود اختصاص داده اند؛ در میان گروه دوم ارجاعات گذرا بیشترین سهم را داشته اند و نهایتاً در دسته سوم سهمِ بیشتر از آنِ ارجاعات ساده بوده است. به طور کلی نتایج بررسی ها این فرضیه ها را که در متون رادیویی انواع ارجاعات بینامتنی قابل تشخیص است و این ارجاعات قابل طبقه بندی در دسته های مختلف است را تأیید و آن ها را از نظر کمی بررسی می کند.

بررسی وندهای مورد اختلاف در زبان فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  فاطمه رفیعی   مهدی سمایی

عنوان این پژوهش «بررسی وندهای مورد اختلاف در زبان فارسی» می باشد. در این مجموعه وندها فقط از لحاظ صوری بررسی شده اند و نه از لحاظ کاربرد. با این وجود در معرفی هر وند، چندین کاربرد و مثال ارائه شده است. روش گردآوری و تحلیل مواد مورد بررسی در این پژوهش بدین صورت بوده که ابتدا کلیه وندها اعم از پیشوند و پسوند از منابع موجود در کتابنامه استخراج و از نظر نقش و مقوله بررسی و دسته بندی شده و انواع آنها شناسایی گردیده اند که همراه با هر یک، مثالهایی ذکر گردید. پس از استخراج وندها در هر کتاب، طبقه بندی دوم صورت گرفت. بدین ترتیب که برای هر وند جداولی جداگانه تنظیم شد. پس از انجام طبقه بندی دوم وندها، وندهای مشترک و وندهای مورد اختلاف با روش نسبت گیری از یکدیگر تفکیک شدند. در مجموع از 172 وند استخراج شده از آثار موجود، 68 وند مورد توافق بین زبانشناسان صرفی؛ که شامل 17 پیشوند و 51 پسوند می باشد و 84 وند که همه زبانشناسان صرفی بر روی آنها اتفاق نظر ندارند، شناسایی شد. این دسته از وندها شامل 7 پیشوند و 77 پسوند می باشد. به جز این تعداد 5 شبه وند بعلاوه 16 صورت زبانی دیگر که کاربرد وندی داشتند، شناسایی شد. حاصل این پژوهش در جهت تأیید دو فرضیه ی این اثر پیش می رود. نخست اینکه در وند بودن برخی از عناصر موسوم به وند جای تردید وجود دارد و همه ی زبانشناسان بر روی کلیه ی صورتهای وندی اتفاق نظر ندارند و دوم اینکه می توان به وندهای جدیدی در ربان فارسی قائل شد. این پژوهش مشتمل بر پنج فصل می باشد. این فصل ها عبارتند از: مقدمه و طرح تحقیق، پیشینه تحقیق، مبانی و چارچوب نظری، تجزیه و تحلیل داده ها و نتیجه گیری.

مطالعه روابط واژگانی در زبان ترکی آذربایجانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1388
  عباداله محمدی ایواتلو   بلقیس روشن

یکی از اصلی ترین شاخه های زبان شناسی معنی شناسی است. در معنی شناسی به مطالعه «معنای زبانی» پرداخته می شود. این حوزه علاوه بر زبان با فلسفه نیز رابطه ی نزدیکی دارد. اساسی ترین تفاوت نگرش زبان شناسان با فیلسوفان نسبت به معنا آن است که گروه اول بیشتر تمایل به بررسی نحوه ی عملکرد معنا در زبان دارند. حال آنکه گروه دوم اغلب به ماهیت خود معنا علاقه نشان می دهند به طور کلی مطالعه ی شبکه ی روابطی که بین صورت زبان و پدیده های جهان خارج و مفاهیم ذهنی وجود دارد معنی شناسی خوانده می شود ( باطنی 1363 : 16). از جمله رویکردهای مهم اخیر در حوزه ی معنی شناسی زبان ، معنی شناسی ساختگرا است. در این دیدگاه روابط معنایی که باعث ارتباط متقابل واژه ها و جملات می شوند مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و برای مطالعه معنی از اصول زبان شناسی ساختگرا بهره گرفته می شود. از این نقطه نظر زبان به منزله ی شبکه ای از روابط نظام مند است که میان واحدهای مختلف وجود دارد. اما پرسش اینجاست که این واحدها در معنی شناسی چه عناصری هستند و چگونه با یکدیگر ارتباط دارند؟ در معنی شناسی واژگانی که بر مبنای معنی شناسی ساختگرا قرار دارد، واژه ها به عنوان واحدهای اولیه مطالعه معنا در نظر گرفته می شوند. لذا آنچه در معنی شناسی واژگانی حائز اهمیت است معنی واژه هاست. در این تحقیق، روابط واژگانی زبان ترکی آذربایجانی بر اساس معنی شناسی ساختگرا مورد تحقیق و بررسی قرار می گیرند. روابط بین واژگان روابط بین مفاهیم نیستند، اما در مورد مفاهیم اظهار شده با نشانه های یکسان یا متفاوت می باشند. بارزترین روابط معنایی که در این تحقیق از آنها سخن به میان می آید، چند معنایی ، هم معنایی ، تقابل معنایی ، شمول معنایی و جزء واژگی می باشند. با توجه به فرهنگ ترکی ـ فارسی داشقین درصد فراوانی هر یک از روابط معنایی فوق بر اساس عوامل پیدایش و انواع آنها مشخص شده اند و در صورت ممکن نشانه های نحوی هر یک مطرح گردیده اند. هدف از طرح چنین تحقیقی آشنایی بهتر با زبان ترکی آذربایجانی و کمک به پژوهشگران و زبان شناسان و معلمان دو زبانه و افراد علاقه مند به این موضوع از شاخه زبانشناسی می باشد.