نام پژوهشگر: الهام داودی
الهام داودی ناهید شبانیان بروجنی
رودخانه زاینده رود، بزرگ ترین رودخانه فلات مرکزی ایران که از دامنه های رشته کوه زردکوه بختیاری شروع و پس از عبور از اصفهان به باتلاق گاوخونی می ریزد. حوضه ی آبخیز این رودخانه در استان چهارمحال و بختیاری و بخشی از آن در استان اصفهان قرار دارد و در زون زمین ساختی سنندج- سیرجان واقع است. از نظر زمین ساختی این منطقه توسط دو گسل تراستی دالان و بن با روند شمال غربی- جنوب شرقی احاطه شده است. فعال شدن این دو گسل بزرگ و مهم در منطقه سبب بالاآمدگی منطقه و افزایش شدت توپوگرافی شده است. این افزایش شدت توپوگرافی، افزایش شیب و تشدید عمل حفر بستر را بدنبال داشته است و سبب شده تا رودخانه زاینده رود در طی مسیر تحول خود به یک رودخانه مئاندری چاک دار تبدیل شود. از طرف دیگر بررسی مسیر رودخانه از دیدگاه لیتولوژی سه زون متفاوت را نشان می دهد که ترکیب این سه گروه لیتولوژی مقاومت متفاوت رودخانه را در برابر فرسایش ایجاد کرده است. بنابراین اثر ترکیبی گسل ها و جنس سنگ شناسی، مورفولوژی و مسیر رودخانه زاینده رود را در گستره زمان دستخوش تغییر و تحول ساخته است. نتایج حاصله از مطالعات رسوبات نشان داد که اکثریت نمونه ها دارای جورشدگی بد و چولگی متفاوت هستند. این شرایط بیانگر تغییر شرایط رژیم رودخانه احتمالاً در اثر تغییر در شرایط آب و هوایی با گذشت زمان در طی دوره کواترنری می باشد. همچنین مطالعات منشایابی رسوبات نشان داد که در منطقه مورد بررسی بیشتر رسوبات مربوط به شیست های کمپلکس دگرگونی شمال شهرکرد و سنگ های آهکی است که از نقاط مختلف در مسیر رودخانه منشا گرفته اند. بخشی از این سنگ های آهکی حاوی میکروفسیل هایی به سن ائوسن می باشد که در تطابق با سازند جهرم زاگرس می باشدکه این رسوبات از سازندهای پشت سد زاینده رود به این گستره منتقل شده است. ارزیابی کمی اشکال و عوارض سطح زمین و محاسبه ی شاخص های ریخت سنجی رودخانه ها از مهمترین روش های ارزیابی مورفوتکتونیک محسوب می شود. در این پژوهش با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیکی از قبیل منحنی هیپسومتری بی بعد حوضه، انتگرال منحنی هیپسومتری، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی، پیچ و خم آبراهه ها، شاخص v و ... به ارزیابی ویژگی های تکتونیکی منطقه پرداخته شده است. بررسی و ارزیابی ناشی از تلفیق کلیه شاخص ها، نشان داد که رودخانه زاینده رود از نظر تکتونیکی، حالت نیمه فعال متمایل به غیرفعال دارد.
الهام داودی آتوسا مدیری
مکان های سوم به عنوان یکی از مهم ترین نهاد های حوزه ی عمومی، مکان های عمومی و جذابی هستند که به زندگی غیر رسمی شهروندان معنا داده، روابط اجتماعی آن ها را در خارج از زندگی رسمی کاری و خانوادگی، ترمیم می نمایند. این مکان ها جزء مهمی از عرصه های همگانی شهر ها هستند که در سطوح مختلف، از سطح شهر تا سطح واحد های همسایگی، قادر به باز تعریف ساختارهای اجتماعی بوده و مفهوم تعاملات اجتماعی را از برخورد ها و روابط سطحی و زود گذر به پیوند های اجتماعی قوی تر ارتقاء می دهند.این مکان ها پذیرنده ی انواع ارتباط ها، برخورد ها و فعالیت ها بوده، و مردم را بدون در نظر گرفتن درجات و طبقات اجتماعی و تفاوت های قومی، نژادی ، ... گرد هم می آورند؛ و بدین ترتیب تاثیر قابل توجهی بر زندگی اجتماعی عمومی دارند. پژوهش حاضر در تلاش است، ضمن بررسی مفهوم مکان سوم و ویژگی ها و خصوصیات آن، به تحقیق پیرامون این مکان ها در یک شهر ایرانی (زنجان) بپردازد. در این پژوهش به این سوال ها پاسخ داده می شود که آیا اساسا چنین مکان هایی در یک شهر ایرانی وجود دارد؟ در صورت وجود، ویژگی های خاص آن ها کدام اند؟ و نهایتا این که این مکان ها چه نقشی در ارتقاء زندگی اجتماعی عمومی دارند؟ لذا پژوهش حاضر تحقیقی پژوهش محور و کیفی و از نوع آزمون نظریه است.