نام پژوهشگر: مهرداد سلیمانی منفرد
مصطفی وحیدهاشمی مهرداد سلیمانی منفرد
برای تبدیل داده های لرزه ای بازتابی به یک تصویر ساختاری از زیر سطح زمین، از کوچ لرزه ای عمقی استفاده می شود. دقت تصویر حاصل از کوچ لرزه ای به شدت به مدل سرعت لرزه ای که بیانگر نحوه توزیع سرعت در زیر سطح زمین است، بستگی دارد. طی سال ها روش های مختلفی برای تهیه چنین مدل سرعتی توسط افراد مختلف ارائه شده است. یکی از پرکاربردترین این روش ها، روش توموگرافی بازتابی است. هر کدام از این روش ها دارای مزایا و معایبی هستند که از معایب روش توموگرافی، نحوه تهیه داده های ورودی در آن است. برای تهیه داده های ورودی در روش توموگرافی، باید رخدادهای بازتابی در داده های پیش از برانبارش، به منظور استخراج اطلاعات زمان سیر، دستچین شوند. این فرایند به دلیل پایین بودن نسبت سیگنال به نوفه و تعداد زیاد ردلرزه ها در داده های پیش از برانبارش، امری دشوار و زمان بر است. روش توموگرافی همانند اکثر روش های تهیه مدل سرعت کوچ، مبتنی بر تکرار می باشد. یعنی با استفاده از یک مدل اولیه، سعی می شود اطلاعات زمان سیر ورودی، مدل سازی شوند؛ سپس با کمینه سازی اختلاف مقادیر مدل سازی شده و مقادیر اندازه گیری شده، طی هر تکرار، مدل سرعت اولیه بهبود می یابد تا جایی که این اختلاف به کمتر از یک حد مشخص برسد. در این پایان نامه، از یک روش جدید توموگرافی، معروف به توموگرافی نقطه فرود موج عمود (دوونک ، 2004) برای تهیه مدل سرعت کوچ استفاده شده است. روش مذکور از اطلاعات زمان سیر به شکل یک سری نشانگرها به نام نشانگرهای جنبشی میدان موج برای تهیه مدل سرعت، استفاده می کند. این نشانگرها به صورت خودکار از محصولات جانبی فرایند برانبارش سطح بازتاب مشترک، استخراج می شوند. استخراج خودکار این نشانگرها، که حاوی اطلاعات زمان سیر هستند، یکی از بزرگترین مزیت های این روش نسبت به سایر روش های توموگرافی می باشد. با این حال، هنگام استخراج خودکار نشانگرها، بازتاب های چندگانه نیز مورد برداشت قرار می گیرند که این امر موجب وارد شدن داده های نا معتبر به فرایند توموگرافی می شود. بنابراین، در این پایان نامه، با اصلاح برنامه رایانه ای استخراج نشانگرها، این نقیصه بر طرف گردیده است. همان طور که گفته شد، برای شروع روش nip توموگرافی به یک مدل سرعت اولیه نیاز است؛ در روش ارائه شده توسط دوونک (2004) فرض شده است که سرعت لحظه ای با عمق به صورت خطی افزایش می یابد. در این پایان نامه قصد داریم، انواع مختلف روابطی که نحوه ی تغییرات سرعت با عمق را نشان می دهند، به عنوان مدل سرعت اولیه در روش nip توموگرافی استفاده کرده و اثر هر یک را روی مدل سرعت نهایی بررسی کنیم. در نهایت، برای آزمایش مدل های سرعت، کوچ لرزه ای پیش و پس از برانبارش، با استفاده از این مدل ها، روی داده های لرزه ای واقعی اعمال خواهد شد. سپس با مقایسه این مقاطع کوچ، و انتخاب بهترین آنها، بهترین روش برای تهیه مدل سرعت اولیه، معرفی خواهد شد.
سجاد تقی زاده زرندی مهرداد سلیمانی منفرد
هدف نهایی از برداشت داده های لرزه ای و انجام مراحل پردازش بر روی آن ها، بدست آوردن تصاویر هر چه دقیق تر و واقعی تر از ساختارهای زیر سطح زمین می باشد. یکی از مراحل پردازش داده های لرزه ای، کوچ می باشد که عبارتست از، عمل بازگردان وقایع پراش در ثبت های کوچ داده نشده به نقاط قله آنها و در نتیجه انتقال وقایع بازتابی به مکان های صحیح شان و ساختن یک تصویر از ساختارهای درون زمین. کوچ زمانی معکوس به دلیل اینکه بر پایه معادله موج دوطرفه عمل می-کند، در مقاطع لرزه ای با ساختارهای زمین شناسی پیچیده، نسبت به دیگر روش های کوچ، که بر پایه معادله موج یک طرفه عمل می کنند، تصویرسازی مناسب تر و دقیق تری از ساختارهای زیرسطحی ارائه می دهد. در روش کوچ زمانی معکوس شرایط تصویرسازی با همبستگی عرضی میدان موج چشمه و میدان موج گیرنده تخمین زده می شود. در امپدانس های بزرگ و ساختارهای زمین شناسی پیچیده، میدان های موج پایین رونده و بالارونده نمی توانند تفکیک شوند. با این حال در این موارد همبستگی عرضی منجر به کاهش فرکانس های مصنوعی پایین می شود که باعث تفکیک هر چه بهتر میدان های موج چشمه و گیرنده خواهد شد. در این تحقیق، دقت و درستی عملکرد روش مهاجرت زمانی معکوس در پردازش و تصویرسازی داده های لرزه ای در ساختارهای پیچیده مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه، مدل های سرعت لرزه ای تولید شده با استفاده از داده های لرزه ای مصنوعی دو منطقه sigsbee 2a و bp-2004 را، با اعمال کوچ زمانی کیرشهوف و کوچ زمانی معکوس بررسی و مقاطع لرزه ای بدست آمده مورد مقایسه قرار گرفت. همچنین روش پردازشی مورد بحث در این تحقیق بر داده های لرزه ای واقعی دو منطقه یکی در غرب ایران و دیگری در مرز آلمان و فرانسه، اعمال شد که متاسفانه به دلیل نداشتن امکانات سخت افزاری و محاسباتی پیشرفته نتایج قابل قبولی حاصل نگردید.
مرتضی رحمانی مهرداد سلیمانی منفرد
از مراحل مهم در اکتشاف مخازن هیدروکربونی، تهیه تصویرلرزه¬ای از ساختارهای زیرسطحی است. در اغلب موارد، مخازن هیدروکربونی در ساختارهای پیچیده زمین¬شناسی قرار گرفته¬اند که تصویرسازی این ساختارها با روش¬های متداول دشوار و گاهی غیر ممکن است. از روش¬های نوین تصویرسازی، روش¬های برانبارش صفحه¬ای است. روش سطح بازتاب مشترک با برانبارش صفحه¬ای، مقاطع با نسبت سیگنال به نوفه¬ی بالا تولید کرده که پیوستگی رخدادها در مقاطع حاصل از این روش مطلوبتر می¬باشد با این حال این روش در نواحی با ساختار پیچیده مانند؛ ساختمان دارای یال¬های پرشیب، نواحی تراستی، مناطق دارای گنبدهای نمکی با هندسه پیچیده و ساختارهای با شیب متداخل، دارای ضعف¬هایی می¬باشد. روش سطح پراش مشترک که به عنوان توسعه¬ایی از روش سطح بازتاب مشترک شناخته می¬شود، علاوه بر برانبارش صفحه¬ای، بر پایه¬ی آشکارسازی پراش¬ها عمل می¬کند که منجر به تصویرسازی بهتر ساختارهای پیچیده می¬شود. در این تحقیق دو داده¬ی لرزه¬ای یکی مصنوعی و دیگری واقعی که دارای ساختاری پیچیده هستند در نظر گرفته شده است. روش¬های برانبارش crs، cds عملگر سهموی، cds عملگر هذلولوی و fo-cds بر هر دو داده اعمال گردید. رخدادهای حاصل از روش سطح بازتاب مشترک پیوستگی مطلوبتری داشته اما امتداد رخدادهای با شیب متداخل در روش سطح پراش مشترک بهتر نمایش داده شده است. به دلیل عدم انطباق کافی عملگر سهموی بر رخدادهای لرزه¬ای، امتداد رخدادهای حاصل از عملگر سهموی بسیار ضعیف نمایش داده می¬شوند. در داده¬ی مصنوعی امتداد رخدادهای حاصل از روش fo-cds نسبت به سایر روش¬ها بهتر آشکار شد که نشان دهنده اثرپذیری کمتر این روش از نوفه¬های زمینه است.
امیر شاهمیری فرهنگ سرشکی
آزمون های غیرمخرب به مجموعه ای از روش های ارزیابی و تعیین خواص دستگاه ها و قطعات ساخته شده گفته می شود که هیچ گونه آسیب یا تغییری در سامانه ایجاد نکنند. این آزمون ها امروزه در بسیاری از صنایع نقشی حیاتی را ایفا می¬کنند. به عنوان مثال اطمینان از سلامت و ایمنی هواپیماها، وسایل نقلیه، قطارها، خطوط لوله، پل ها و سایر سازه ها، نیروگاه ها، پالایشگاه ها، سکوهای نفتی و هزاران نمونه ی دیگر را با استفاده از آزمون غیر مخرب مورد بررسی قرار می¬گیرند. در واقع آزمون غیرمخرب را می¬توان ابزاری برای مدیریت کیفیت دانست. روش¬های مخربی که برای ارزیابی کیفیت و پیوستگی سازه¬های بتنی به کار می¬رود اغلب پرهزینه بوده و انجام آن¬ها زمان¬بر می¬باشد. علاوه بر این، نتیجه این آزمون¬ها را نمی¬توان با دقت قابل قبولی برای تمامی سازه تعمیم داد. در مقابل با استفاده از روش پاسخ ضربه که روشی غیرمخرب است، هم هزینه¬ها به مقدار زیادی کاهش می¬یابد، هم زمان ارزیابی کم¬تر می¬شود و هم می¬توان آزمون را در سرتاسر سازه انجام داد. آزمون های غیرمخرب انواع مختلف دارند و نوع آزمون مورد استفاده نسبت به شرایط و خواص فیزیکی مواد متغیر می¬باشد. آزمون مورد استفاده در این تحقیق مبنایی لرزه ای دارد به این مضمون که امواج تنشی توسط یک ضربه تولید شده و به داخل محیط تحت آزمایش فرستاده می¬شود. فرستنده یک چکش یک کیلوگرمی است که یک بارسنج داخل آن جاسازی شده است. با توجه به خواص الاستیک محدوده مورد آزمایش، می¬توان فشاری معادل 5 تا 50 مگاپاسکال را به وسیله چکش وارد کرد. پاسخ تنش ورودی توسط یک مبدل سرعت و یا به عبارتی ژئوفون دریافت می¬شود. پس از برداشت داده¬ها، پردازش روی آن¬ها انجام می¬شود و در نهایت با تهیه کردن نمودار¬های کنتوری و تفسیر آ¬ن¬ها، کیفیت سازه¬ی تحت آزمون ارزیابی می¬شود. در این پایان¬نامه قوس زیرین پل¬های بخشی از شبکه ریلی کشور دانمارک به عنوان مطالعه موردی بررسی شده است. پوشش قوس زیرین این پل¬ها عمدتاً آجری بوده و کیفیت پشتیبانی این لایه¬های آجری با استفاده از آزمون پاسخ ضربه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج به¬دست آمده از این آزمون¬ها با توجه به شرایط مغزه¬های گرفته شده از پل¬ها نشان می¬دهد که آزمون کارایی لازم را داشته و نتایج آن کاملاً قابل اطمینان است.
حمیدرضا باغزندانی حمید آقاجانی
وجود ساختارهای رسوبی فراوان در ایران به ویژه در جنوب غرب آن و نقش سازنده آن ها در تمرکز و تجمع منابع هیدروکربنی سبب شده تا از روش های مختلفی برای شناسایی این ساختارها استفاده گردد. با توجه به اهمیت حیاتی این منابع زیرزمینی در اقتصاد کشور، روش های اکتشافی کم هزینه، سریع و کارآمد جایگاه ویژه ای در پیشبرد اهداف اکتشافی پیدا کرده است. شناسایی و اکتشاف منابع هیدروکربنی و تله های در برگیرنده آن ها نظیر تاقدیس، گنبد نمکی و گل فشان ها که عمدتاً در اعماق زمین و زیر سطح وجود دارند، تنها از طریق داده ها و اطلاعات سطحی زمین شناسی امکان پذیر نیست. بنابراین از روش های غیر مستقیمی مانند ژئوفیزیک جهت شناسایی این گونه ساختارها استفاده می گردد. از مجموعه روش های ژئوفیزیکی که در اکتشاف منابع هیدروکربنی یا ساختارهای میزبان آن ها استفاده می گردد و سابقه وسیعی دارد، روش های لرزه نگاری و گرانی سنجی است که در کنار سایر روش های ژئوفیزیکی مانند مغناطیس سنجی و مگنتوتلوریک و الکترومغناطیس می تواند سبب شناسایی ساختارهای زمین شناسی زیر سطحی گردد. ولی این روش ها در بیشتر موارد به تنهایی قادر به ارائه یک مدل جامع، کامل و یکتا از ساختارهای زیر سطحی در یک منطقه نمی باشند. بنابراین برای دست یابی به مدل یکتایی که بر زمین شناسی ناحیه بیشترین انطباق را داشته باشد باید از چندین روش مختلف به طور همزمان بهره گرفت که هر کدام از آن ها از یک ویژگی فیزیکی محیط مورد مطالعه استفاده می نماید. به این ترتیب در بخش هایی که یکی از روش ها پاسخ مناسبی ارائه ندهد، روش دیگر می تواند تکمیل کننده ی نتایج روش متفاوت باشد. ارتباط دادن خصوصیات فیزیکی متفاوت از یک محیط از دیرباز مورد توجه محققین بوده و سبب شده که از روش های مختلف به طور همزمان یا توامان برای حل یک مسأله استفاده گردد. بر اساس هدف این پایان نامه، روش های گرانی سنجی (ویژگی چگالی) و لرزه نگاری (سرعت موج در محیط) در پژوهش های زیادی مورد استفاده قرار گرفته و منجر به نتایج مثبت در شناسایی ساختارهای زیر سطحی شده است. محیط های مختلف رسوبی نقش موثری در نتیجه برداشت های لرزه ای و گرانی می تواند داشته باشد و تفسیر به تنهایی آن ها ممکن است، اطلاعات مناسبی از زیر سطح ارائه ننماید. نمونه بارز این موضوع در تفسیر داده های لرزه ای منطقه شمال دشت گرگان اتفاق افتاده است که برای بررسی و شناسایی پدیده گل فشان در این منطقه برداشت شده است. بر اساس تفسیر داده های لرزه ای امکان تفکیک ساختارهای زیر سطحی و فعالیت گل فشان به خوبی صورت نگرفته است. بنابراین با توجه به ارتباط دو ویژگی سرعت سیر امواج لرزه ای در محیط و میزان تخلخل آن و به تبع آن چگالی سنگ های تشکیل دهنده محیط به منظور تهیه مدل سرعت از داده های گرانی استفاده گردید. به منظور تهیه مدل سرعت حاصل از داده های گرانی منطقه، پس از برداشت اولیه و تهیه آنومالی بوگه در راستاهای مختلف پروفیل انتخاب و توزیع چگالی تهیه گردید پس با توجه به رابطه گاردنر توزیع مدل سرعت در راستای مربوط تهیه گردید. نتایج حاصل از مدل سازی توزیع سرعت بر اساس داده های گرانی، نشان می دهد که تفکیک مناسبی از ساختارهای زیر سطحی به دست آمده است. با توجه به وجود اطلاعات حاصل از یک خط لرزه در منطقه، نتایج حاصل از مدل سازی سرعت بر روی پروفیل مورد نظر با مدل سرعت حاصل از داده های لرزه ای اعتبار سنجی شد که از کیفیت مناسبی برخوردار بوده است. به این ترتیب با توجه به نوع و نحوه برداشت داده های گرانی (با هزینه کمتر و مدت زمان اجرای کمتر) مدل سرعتی تهیه گردید که می تواند نقش موثر و مناسبی در شناسایی ساختارهای سطحی ایفا نماید. البته لازم به ذکر است که هر چه قدر در طراحی شبکه، تعداد ایستگاه و نحوه اندازه گیری دقت بیشتری صورت گیرد نتیجه حاصل از مدل سازی و آنالیز سرعت با داده های گرانی مناسب تر خواهد شد.
سعید حیدری نژاد مهرداد سلیمانی منفرد
در اکتشاف منابع هیدروکربنی، تهیه تصویر لرزه¬ای از ساختارهای زیر¬سطحی اهمیت زیادی دارد. گاهی به دلیل برخورد امواج لرزه¬ای به پدیده¬های خاص زمین¬شناسی، مثل گنبد¬نمکی و گلفشان، این تصاویر با ابهام همراه می¬شوند. یکی از راه¬های رفع این مشکلات، استفاده از چند روش ژئوفیزیکی با یکدیگر است. روش گرانی¬سنجی، از معمول¬ترین روش¬های کمکی برای روش لرزه-شناسی است. به¬منظور افزایش کیفیت و بالا بردن دقت تفسیر، در مراحل پردازشی و تصویر¬سازی از روش-های گوناگونی استفاده می¬شود که روش گرادیان کل نرمال یکی از این روش¬ها می¬باشد. این روش در تعیین عمق و محدوده¬ی آنومالی¬های گرانی، به عنوان یک روش موفق شناخته می¬شود و در روش لرزه¬شناسی باعث بهبود کیفیت و دقت تصاویر زیرسطحی می¬شود. در این تحقیق از روش گرادیان کل نرمال بر روی داده¬های گرانی و لرزه¬ای دشت گرگان استفاده شده است. قابلیت این روش، در هر دو زمینه با آزمایش و مقایسه بر روی داده¬های مصنوعی و واقعی بررسی شده است. عمق و محل قرار گیری گلفشان¬های مورد مطالعه توسط گرادیان کل نرمال با داده¬های گرانی مشخص شد. سپس با اعمال روش گرادیان کل نرمال بر روی داده¬های لرزه¬ای، لایه¬های مبهم مانند کف گلفشان¬ها و لایه¬های عمیق، با وضوح و کیفیت بهتری بدست آمده است.
حسین بازیار مهرداد سلیمانی منفرد
دشواری های حفاری در شیل های حساس به آب یکی از مسائل اساسی صنعت نفت و گاز به شمار می رود. بیش از 10% هزینه های حفاری چاه، مربوط به مشکلات ناپایداری شیل هستند که در واقع چیزی بیش از یک میلیارد دلار در سال خواهد شد. سازندهای شیلی با داشتن کانی های رسی به سادگی می توانند آب موجود در گلِ حفاری را به خود جذب کنند و به سرعت دچار تورم و ریزش شوند و موجب ناپایداری دیواره چاه، چسبیدگی لوله ها و توپی شدن مته گردند. برای رفع این مشکل، گل های حفاری پایه روغنی، به ویژه گلِ امولسیون معکوس به کار می روند. این گل ها در کنار برتری هایی مانند پایدارسازی شیل، روانکاری مناسب و عدم چسبندگی، کاستیهایی نیز همچون هزینه بالا، محدودیتهای زیست محیطی و پیامدهای زیان آور بر روی حفاری و تکمیل قسمت بهره ده دارند. گلهای پایه آبیِ پلیمری از گزینه هایی هستند که در صورت بازده مناسب می توانند جایگزین گل پایه روغنی شوند. پلیمرهای کپسوله کننده شیل، خرده های حفاری و رویه شیلها را می پوشانند و برهمکنش شیل با آب را محدود می کنند. پلی گلایکول نیز با داشتن حلالیت پذیری وارونه در دمای ته چاه به صورت درجا به شکل امولسیون درمی آید و از فاز آبی جدا می شود و منافذ شیل را پُر می کند. بنابراین نفوذ سیال و فشار آب، محدود خواهد شد. اگر طراحیِ خوبی در فرمولاسیون گلهای پلیمری انجام پذیرد، در حفاری بسیاری از شیلها می توانند جایگزین گل روغنی شوند. شرکت ملی حفاری ایران در سال 1390 در یک طرح پژوهشی، ، فرایند تورم شیل را بر روی قرصهای بنتونایتی در آزمایشگاه به کمک دستگاهِ تورم سنج خطیِ پویا بررسی کرد که به طراحی یک فرمولاسیون گلِ پلیمری برای جایگزین شدن با گل پایه روغنی انجامید. در پژوهش حاضر، فرمولاسیون طراحی شده در شرکت ملی حفاری مورد بازبینی قرار می گیرد و تلاش خواهد شد تا با جابه جا نمودن ترتیب افزودنِ افزایه ها، کارایی گلِ در کنترل و کاهش تورم شیل بررسی گردد و در واقع این فرمولاسیون بهینه سازی شود. برای این منظور تعداد بیست و دو سیال پلیمری با فرمولاسیون یکسان ساخته شد که ترتیب افزودنِ مواد در آنها متفاوت بود. یک گل پایه روغنی نیز به عنوان سیالی با کارکرد ایده آل در کنترل شیل ساخته شد. پس از آماده سازی سیالها، ویژگیهای جریانیِ آنها اندازه گیری و به کمک دستگاه تورم سنج، نمودارِ تورم شیل با گذشت زمان در برهمکنش با هر یک از این سیالها تهیه و مقایسه گردید. در این پژوهش از قرصهای فشرده بنتونایتی به جای نمونه شیلی بهره گرفته شده است. در پایان پس از اصلاحِ فرمولاسیون اولیه، یک فرمولاسیون بهینه برای گل حفاریِ پلیمری پیشنهاد گردید.
حسنعلی طاهری مهرداد سلیمانی منفرد
لرزه نگاری، یکی از روش های مهم مطالعات اکتشافات ژئوفیزیکی است که به دو شیوه ی انکساری و بازتابی انجام می گیرد. لرزه نگاری بازتابی به طور گسترده در اکتشافات نفت توسعه یافته است که از مزیت های آن می توان به ارائه ی مقطع تفسیری اشاره کرد که به خوبی می توان آن را با مقطع زمین شناختی واقعی مربوط ساخت. هدف نهایی از لرزه نگاری و پردازش داده های لرزه ای، بدست آوردن مقطع لرزه ای و در نهایت تعیین یا پیشنهاد نقطه ی حفاری است. با توجه به هزینه بر بودن عملیات حفاری، تعیین دقیق محل هدف، اهمیت فراوانی دارد. روش های پردازشی معمول، نیاز به مدل سرعت دارند که کوچک ترین خطا در این مدل، می تواند منجر به جابجایی چندین متری و گاهی چند صد متری در مکان یابی هدف مورد مطالعه شود. از این نقطه نظر، دست یابی به مدل سرعت مناسب و دقیق در پردازش و تفسیر داده های لرزه ای، امری مهم و اساسی به شمار می رود. داده های لرزه ای در حوزه ی زمان برداشت می شوند و حفاری در عمق صورت می گیرد. با توجه به این موضوع، تبدیل صحیح عمقی داده ها از حوزه ی زمان به عمق، در کاهش هزینه های حفاری و اکتشافی امری موثر و مهم است. یکی از اساسی ترین کاربردهای مدل سرعت، بکارگیری این مدل در تبدیل به عمق مقاطع لرزه ای زمانی است. ساخت مدل سرعت و تبدیل عمقی، گام های اساسی و دشوار در پردازش و تفسیر داده های لرزه ای به شمار می آیند. یکی از راه های شناسایی مخزن احتمالی، بدست آوردن نقشه ی عمقی بستگی های کانتوری است که این بستگی ها می تواند به عنوان اهداف مخزنی مورد توجه باشد. از این نقطه نظر، تهیه ی مدل سرعت و نیز نقشه ی عمقی در مناطق با پتانسیل بالای نفت و گاز مانند منطقه ی نفت خیز جنوب ایران که دارای پیچیدگی های چینه-شناسی و تغییرات جانبی سرعت است دارای اهمیت ویژ ه ای است. در این مطالعه، افق های سازندهای ایلام، لافان، سروک، کژدمی و لافان در مقاطع کوچ زمانی هفت خط برداشت لرزه ای دست چین شد و نقشه های کانتوری زمانی این افق ها ارائه شد. به منظور صحت از دست چین افق ها، نشانگرهای لرزه ای نیز بر روی مقاطع کوچ زمانی اعمال و صحت دست-چین تایید شد. به منظور تبدیل عمق، داده های سرسازند مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت، تبدیل عمق انجام و نقشه ی کانتوری عمقی سازندهای لافان، سروک و داریان ارائه شدند و با توجه به بستگی های موجود در این نقشه ها، مکان احتمالی مخزن هیدروکربوری تعیین و شناسایی شد. در ادامه، داده ی خام خط برداشت شده مورد پردازش قرار گرفت و مدل سرعت منطقه و نیز مقطع کوچ عمقی حاصل از این خط برداشت ارائه شد.
محمد امیر عالمی مهرداد سلیمانی منفرد
اسیدکاری چاه ها متداول ترین روش تحریک سنگ مخزن می باشد. در این روش، اسید به منظور تحریک چاه به درون آن تزریق می گردد تا معابری که دچار آسیب شده اند را باز نماید یا بخشی از سازند را در خود حل نموده و مسیرهای جدیدی جهت تولید ایجاد نماید. هدف از انجام عملیات اسیدکاری چاههای نفت و گاز را می توان مشتمل بر احیاء کردن چاه، باز کردن خلل و فرج، افزایش تولید، افزایش میزان تراوایی، تمیزکاری و شستشوی چاه، ... و به طور کلی کاهش اثر پوست دانست. با توجه به پیچیدگی این عملیات و وابستگی آن به عوامل مختلف، تعیین دقیق چگونگی تاثیر این عوامل سخت می باشد. بنابراین استفاده از روش هایی با عملکرد سریع و عدم نیاز به فرضیات پیچیده همانند شبکه های عصبی مصنوعی، برای تعیین چگونگی تاثیر پارامترها بر عملیات اسیدکاری (مانند حجم اسید و دبی تزریق) از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد که می تواند کمک شایانی به بهبود میزان تولید چاه ها و پیشرفت اقتصادی میادین نفتی داشته باشد. دراین تحقیق هدف ارائه روشی است که بتواند عملیات اسیدکاری را از نظر زمان و هزینه انجام بهبود دهد و در عین حال تولید چاه را نیز افزایش دهد. شبکه های عصبی مصنوعی با الگوبرداری از عملکرد شبکه های عصبی زیست شناختی به تحلیل مسائل پرداخته و اقدام به برآورد، رده بندی و ... می کنند. در این تحقیق با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی، اقدام به طراحی و بهینه سازی عملیات اسیدکاری در یکی از میادین نفتی با استفاده از اطلاعات اولیه چاه و مخزن شده است. از نتایج این تحقیق می توان گفت که روش شبیه سازی به دلیل داشتن فرضیات زیاد و نیاز به داده های فراوان مقدار حجم اسید را بسیار زیاد تخمین می زند که زمان و هزینه عملیات به شدت افزایش می یابد. در حالی که روش شبکه های عصبی مصنوعی نتایج بهتر و نزدیک به واقعیت را پیشنهاد می دهد.
سمیه محمدی مهرداد سلیمانی منفرد
هدف اصلی تصویرسازی لرزه ای بازتابی، بدست آوردن اطلاعات جزئی از ساختارهای زمین-شناسی به شکل یک تصویر عمقی لرزه ای است. چنین تصویری را می توان از طریق اعمال فرآیند کوچ عمقی یا تصویرسازی عمقی روی داده های لرزه ای پردازش شده بدست آورد. کوچ کیرشهف به عنوان یک روش انعطاف پذیر و کارآمد در مهاجرت عمقی شناخته می شود، با این حال در ساختارهای پیچیده با سرعت متغییر که باعث ایجاد مسیر چندگانه در حرکت پرتو می شود، محدود خواهد شد. کوچ اشعه گاوسی به عنوان یک روش جایگزین برای کوچ کیرشهف شناخته می شود که توانایی غلبه بر مسائل ناشی از مسیر های چندگانه در حرکت پرتو را دارا است. کوچ اشعه گاوسی، مشابه کوچ تفاضل محدود فوریه که با تغییرات جانبی در سرعت سازگار است، توانایی به تصویر در آوردن بازتابنده های با شیب تند را دارا می باشد. در این تحقیق، روش های کوچ اشعه گاوسی، کیرشهف و تفاضل محدود فوریه بر روی مقطع برانبارش بدست آمده به روش سطح بازتاب مشترک انجام گرفت. نتیجه برانبارش به روش کوچ اشعه گاوسی نشان داد که این روش از توانایی بالایی در تصویر سازی لرزه ای در ساختارهای پیچیده برخوردار است. مقطع کوچ بدست آمده به روش کوچ اشعه گاوسی علاوه بر نشان دادن رخدادهای با شیب تند، تاقدیس موجود در مقطع که در سایر روش ها به خوبی قابل مشاهده نبود را به تصویر درآورده است. بنابراین می توان بیان کرد که ترکیب روش برانبارش سطح بازتاب مشترک با کوچ اشعه گاوسی، می تواند در تصویر سازی ساختارهای پیچیده استفاده شود.