دل استاندارد ذرات بنیادی به عنوان مدلی برای توصیف برهم کنش بین ذرات بنیادی، برخلاف موفقیت های فراوان مدل کاملی برای ذرات بنیادی نیست. بنابراین فیزیک پیشگان به دنبال مدلی فراسوی مدل استاندارد هستند که یکی از این مدل ها، نظریه میدان در فضای ناجابجایی است. برای نوشتن مدل استاندارد در فضای ناجابجایی دو رهیافت پیشنهاد شده است. در رهیافت اول گروه تقارنی را $u_{star}(3) imes u_{star}(2) imes u_{star}(1)$ انتخاب می کنیم، سپس با دو مرحله شکست تقارن گروه تقارنی مدل استاندارد را به دست می آوریم که این شکست تقارن با انتخاب دو ذره هیگزک مناسب انجام می شود. در رهیافت دوم همان گروه تقارن پیمانه ای در فضای جابجایی یعنی $su(3) imes su(2) imes u(1)$ ، در فضای ناجابجایی نیز نوشته می شود که برای این کار ابتدا جبر گروه تقارنی را توسعه داده و سپس با استفاده از نگاشت های سایبرگ-ویتن تعداد درجات آزادی را با تعداد درجات آزادی مدل استاندارد برابر می کنیم. در این پایان نامه ما با به دست آوردن نگاشت های سایبرگ-ویتن برای گروه ناجابجایی $u(n)$ و ترکیب این دو رهیافت، ابتدا گروه تقارنی را $u_{star}(3) imes u_{star}(1)$ انتخاب می کنیم و سپس با استفاده از نگاشت های سایبرگ-ویتن، کنش نظریه را برحسب میدان های جابجایی می نویسیم و پس از آن شکست تقارن را در فضای معمولی انجام می دهیم.

افت و خیزهای خلاء کوانتومی در مقیاس نانو مانند نیروی کازیمیر تاثیر قابل توجهی در ساخت و مونتاژ و همچنین عملکرد نانو دستگاه ها دارند.در این پایان نامه با بدست آوردن فرمول لیفشیتز به محاسبه نیروی کازمیر بین ورقه گرافین و زیرلایه آن در خلاء می پردازیم. ما با استفاده از مدل درود و پلاسما که برای توصیف ثابت گذردهی فلزات استفاده می شود ضرایب بازتاب زیرلایه را به دست می آوریم و همچنین از مدل تقریبی هیدرودینامیکی برای توصیف و به دست آوردن ضرایب بازتاب گرافین استفاده می کنیم. نمودارهای حاصل ، تغییرات نیرو را نسبت به دما و فاصله ی گرافین و زیر لایه آن نمایش می دهد. نتایج عددی نشان می دهد ضخامت زیر لایه تاثیر جزئی در نیروی کازیمیر دارد و همچنین نغییرات نیرو نسبت به بسامد پلاسما و ثابت تراوایی مغناطیسی نشان می دهد قدر مطلق نیروی کازیمیر با افزایش بسامد پلاسما افزایش و با افزایش ثابت تراوایی مغناطیسی، نیرو کاهش می یابد.

چکیده ندارد.

‏در این پایان نامه‏، با استفاده از نظریه مدل استاندارد به بررسی نقض ‏عملگر ‎$‎‎‎‎cp‎$‎‎‏ که ترکیبی از عملگر های پاریته ‎ltrfootnote{parity}‎‏ (‎$‎‎‎p‎$‎‎‏) و ‎‎‏مزدوج بار ‎ltrfootnote{c‎harge ‎conjugation}‎‎‏ (‎$‎‎‎c‎$‎‎‏) می باشد‏،‏ در واپاشی مزون های خنثی می پردازیم. عملگر ‎‏‎$‎‎‎cp‎$‎‎‏ یک ذره را به پادذره اش تبدیل می کند و بر همین اساس در تعیین علت نابرابری ماده با پادماده در طبیعت‏، دارای اهمیت است. از سوی دیگر با مقایسه نتایج تجربی با پیشگویی های مدل استاندارد‏، می توان به درستی این مدل پی برد. مدل استاندارد‏، دارای دستاورد های بسیاری است که کشف بوزون هیگز آخرین موفقیت از مجموعه موفقیت های این مدل به شمار می رود. با این حال‏، مشاهداتی وجود دارند که ناکامل بودن مدل استاندارد را پیشنهاد می کنند‏ و این منجر به تحریک فیزیک دانان بسیاری در جهت جستجوی فیزیک جدید شده است.‎‎‏ یکی از اندازه گیری های اخیر ‎lhcb‎‏ نشان دهنده انحراف قابل توجهی از پیشگویی مدل استاندارد است و این ممکن است نشانه ای از فیزیک جدید باشد.‏ همکاری ‎$‎‎lhcb‎‏‏‎‏‎$‎‎‎ اختلاف عدم تقارن های ‎‏‎$‎‎‎cp‎$‎ ‎‎‏ حاصل از واپاشی مزون ‎‏‎$‎‎‎d‎$‎‎ ‏‎ ‎به‎ مزون های ‎$‎‎‎pi^{+}pi^{-}‎$‎‏ و مزون های ‎$‎‎‎k^{+}k^{-}‎$‏ را اندازه گرفت‏، این اختلاف را می توان به صورت ‎‎$‎(‎‎‎‎a_{cp}(d^{0}‎ ightarrow ‎k^{+}k^{-})-a_{cp}(d^{0}‎ ightarrow ‎pi^{+}pi^{-})‎)‎$‎‎‎ نشان داد‏. مقدار این اختلاف برابر است با ‎$‎‎‎[-0.82pm0.21pm0.11]\%‎$‎‏‏،‎‎‎ در حالی که در مدل استاندارد‏، این اختلاف تقریباً برابر با صفر است. در این پایان نامه ‏، نحوه استخراج مقدار نظری به ازای این اختلاف را نیز بررسی خواهیم کر‎د.

چکیده ندارد.