نام پژوهشگر: حسن احدی
سوسن علیزاده فرد حسن احدی
هدف: این پژوهش قصد دارد تا استعاره را بعنوان یک مفهوم شناختی- فرهنگی مورد بررسی قرار دهد. از این جهت اولا مقایسه برخی ویژگی های شناختی (حافظه و معناگذاری) در کاربرد استعاره های زبان اول و دوم در افراد دوزبانه، و ثانیا مقایسه تاثیر این ویژگی ها در اثربخشی استعاره های زبان اول و دوم در فرایند استعاره درمانی افراد دوزبانه افسرده مورد بررسی قرار گرفته است. روش: در بخش اول این پژوهش برای مقایسه تفاوت عملکرد کلی حافظه و سوگیری عاطفی حافظه از آزمون فراخوانی آزاد و برای مقایسه معناگذاری از آزمون افتراق معنا استفاده شده است. مواد این آزمونها، عبارات استعاری و غیر استعاری به زبان فارسی و ترکی آذری هستند. این آزمونها بر روی 120 دانشجوی یک زبانه فارس و دوزبانه آذری ، افسرده(غیر بالینی) و غیر افسرده اجرا شده است. همچنین در بخش دوم برای مقایسه اثربخشی درمانی استعاره های زبان اول و دوم، 19 فرد دوزبانه آذری زبان دارای اختلال افسردگی اساسی در دو گروه تحت استعاره درمانی قرار گرفتند. درمان گروه اول با استعاره هایی به زبان فارسی و درمان گروه دوم با استعاره هایی به زبان آذری صورت پذیرفته است. یافته ها: در بخش اول پژوهش میزان فراخوانی مواد استعاری به نحو معناداری بیش از مواد غیر استعاری بود. افراد دوزبانه استعاره های زبان اول را بطور معناداری بیش از استعاره های زبان دوم بیاد آوردند. افراد افسرده استعاره های دارای بار هیجانی منفی را بیش از استعاره های دارای بار هیجانی مثبت بیاد آوردند و این تفاوت از نظر آماری معنادار بود. افراد دوزبانه افسرده، استعاره های منفی زبان اول را به شکل معناداری بیش از استعاره های منفی زبان دوم خود فراخواندند. همچنین معناگذاری مواد استعاری و غیر استعاری در آزمون افتراق معنا، به شکل معناداری تفاوت داشت. افراد افسرده دوزبانه، استعاره های منفی را بصورت معناداری متفاوت از استعاره های مثبت، معناگذاری کردند، اما این تفاوت در افراد یک زبانه معنادار نبود. افراد افسرده دوزبانه، استعاره های زبان اول و زبان دوم خود را متفاوت معناگذاری کرده و این تفاوت از نظر آماری معنادار بود. در بخش دوم پژوهش یافته ها نشان دادند که رویکرد استعاره درمانی در هر دو گروه منجر به کاهش معنادار نمرات افراد در آزمون افسردگی بک شده است. بعلاوه درصد بهبودی گروه درمان با استعاره های زبان آذری بطور معناداری بیشتر بود. نتیجه: مفاهیم استعاری با برخورداری از خصوصیات ارتباطی، شناختی و فرهنگی دارای ویژگی های خاصی هستند که هر یک از این ویژگی ها در تعامل با سایر خصوصیات است. از اینرو در بررسی و کاربرد استعاره ها لازم است تا ویژگی های شناختی و فرهنگی آنها را در تعامل با نقش ارتباطی مورد توجه قرار داد. استعاره درمانی، بعنوان نمونه ای مهم از کاربرد استعاره در روانشناسی، توجه به این امر را از سوی درمانگران ضروری می نماید، چنانکه استفاده از استعاره های متناسب با زبان و فرهنگ بومی مراجعین، به نحو قابل توجهی اثربخشی درمان را تحت تاثیر قرار داده و موجب افزایش آن می گردد.
مریم اسماعیلی نسب حسن احدی
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو رویکرد آموزش والدین رفتاری و آدلری بر بهبود مولفه های محیط خانواده و کاهش شدت نشانه های اختلال سلوک در کودکان انجام گرفت. به این منظور برای رویکرد آدلری ، برنامه استپ و برای رویکرد رفتاری، برنامه بارکلی به کارگرفته شد که هر دو از استانداردشده ترین برنامه های آموزش والدین به شمار می روند. روش پژوهش، طرح پیش آزمون، پس آزمون چندگروهی با جایگزینی تصادفی بود. به این منظور پس از انتخاب نمونه از میان دانش آموزان 5 مدرسه پسرانه منطقه 7 تهران که بر اساس پرسشنامه علائم مرضی کودکان (csi-4) واجد ملاک های تشخیصی اختلال سلوک بودند، 60 نفر والدین آنها به طور تصادفی در سه گروه آدلری، رفتاری و گواه جایگزین شدند. والدین هفته ای یک بار به مدت 2 ساعت در 12 جلسه برای گروه آدلری و 11 جلسه برای گروه رفتاری مورد آموزش قرار گرفتند. جهت ارزیابی نتایج، علاوه بر پرسشنامه علائم مرضی کودکان، از مقیاس محیط خانواده موس و موس، پرسشنامه سبک فرزندپروری بامریند و پرسشنامه scl-90 استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از دو روش تحلیل کوواریانس و بلوکی کردن(آزمون تحلیل واریانس دوطرفه، برای عامل هایی که مفروضه های تحلیل کوواریانس در مورد آنها برقرار نبود) استفاده شد. برای مقایسه دو به دو میانگین ها نیز از آزمون های تعقیبی توکی و بن فرونی استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، نشان داد که در پایان دوره آموزشی، در هر دو گروه آدلری و رفتاری نسبت به گروه گواه، شدت نشانه های اختلال سلوک کاهش یافته بود و از این نظر بین دو گروه آزمایشی تفاوت معناداری نبود. این نتایج در مورد دو اختلال همراه سلوک، یعنی اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بی اعتنایی مقابله ای نیز صادق بود. در ضمن در گره آدلری، عوامل تعارض و کنترل کاهش و جهت گیری فرهنگی و تاکید اخلاقی مذهبی مربوط به مولفه های محیط خانواده افزایش یافت. ولی در گروه رفتاری تنها عامل تعارض کاهش یافت. در بخش سوالات فرعی پژوهش، در گروه آدلری میزان سبک سخت گیرانه کاهش و در گروه رفتاری میزان سبک سهل گیرانه افزایش یافت و بین دو گروه آزمایشی تفاوت معناداری در این زمینه ها یافت نشد. همچنین در گروه آدلری در همه 10 عامل، شدت نشانه های آسیب شناسی روانی نسبت به گروه گواه کاهش یافت. در گروه رفتاری نیز، شدت 5 عامل نسبت به گروه گواه کاهش یافت. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که هر دو روش آموزش والدین به منظور کاهش شدت نشانه های اختلال سلوک مفید به نظر می رسند. اما وقتی اثرگذاری بر عامل بنیادی محیط خانواده مدنظر است روش آدلری از اولویت برخوردار است.
آزاده موسوی زاده فرامرز سهرابی
پژوهش حاضر به منظور بررسی مقایسه ی اثربخشی آموزش ابراز وجود و آموزش مهارت حل مسأله بر میزان رضایت زناشویی زنان دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی تنظیم گردیده است. در این پژوهش فرض شد که بین میزان تأثیر آموزش مهارت حل مسأله و آموزش ابراز وجود بر میزان رضایت زناشویی دانشجویان زن تفاوت وجود دارد و در راستای این موضوع سه فرضیه مطرح شد. روش پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی مداخله ای است. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت نمونه گیری در دسترس و گمارش تصادفی است به این صورت که در ابتدا پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ در بین 100 نفر از دانشجویان که به صورت داوطلبانه حاضر به شرکت و همکاری در این تحقیق بودند پخش شد و از بین آنها 45 نفر که میزان رضایت زناشویی آنها پایین بود انتخاب شد و به طور تصادفی تعداد 45 نفر در 3 گروه 15 نفره [آزمایش (1)، آزمایش (2) و کنترل] قرار گرفتند. برای گروه های آزمایش (1) و گروه آزمایش (2) به ترتیب کلاس های آموزش مهارت حل مسئله و آموزش ابراز وجود برگزار شد. و لازم به ذکر است که در طی تشکیل جلسات آموزشی ریزش در گروه ها صورت گرفت به همین دلیل تمامی تجزیه و تحلیل ها با استفاده از 14 شرکت کننده در گروه ازمایش (1) و 13 شرکت کننده در گروه آزمایش (2) و 15 شرکت کننده در گروه کنترل انجام شد. آموزش ها به صورت ده جلسه آموزش گروهی یک ساعته بود. پس از طی مدت آموزش هر سه گروه: گروه آزمایش (1) و گروه آزمایش (2) و گروه کنترل مجدداً به آزمون رضایت زناشویی انریچ پاسخ دادند. روش های آماری به کار گرفته در این پژوهش شامل آمار توصیفی و آمار استنباطی می باشد و برای آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس یک طرفه (anova) و آزمون تعقیبی شفه استفاده شده نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که آموزش های مهارت حل مسئله و مهارت ابراز وجود بر میزان رضایت زناشویی دانشجویان زن موثراند و همچنین بین میزان تأثیر آموزش مهارت حل مسأله و آموزش مهارت ابراز وجود بر میزان رضایت زناشویی دانشجویان زن تفاوت وجود ندارد. لازم به ذکر است که بعد از 2 ماه پیگیری انجام شد و آزمودنی ها مجدداً به آزمون رضایت زناشویی انریچ پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش های مهارت ابراز وجود و مهارت حل مسأله همچنان بر افزایش میزان رضایت زناشویی آزمودنی ها موثر بوده است.
عبدالله قاسمی حسن احدی
چکیده: این تحقیق که یک تحقیق علی-مقایسه ای است، با هدف، مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه در سه گروه افراد عادی، معتاد به مواد سنتی و معتاد به مواد صناعی انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش عبارت است از کلیه پسران 16 تا 30 سال، ساکن در مناطق 5 و 9 تهران که درسال 1388 دراین منطقه ها ساکن هستند. آزمودنی های این تحقیق 50 نفر از هر گروه افراد عادی و معتاد ساکن مناطق 5 و 9 تهران هستند، روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس می باشد. برای سنجش طرحواره ها از پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ استفاده شد. که داده های پرسشنامه پس از جمع آوری، با آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون های تعقیبی شفه و توکی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که: فرضیه اصلی این تحقیق مبنی بر تفاوت بین سه گروه(عادی، معتادان به مواد سنتی و معتادان به مواد صناعی)، در طرحواره های ناسازگار اولیه، در طرحواره های محرومیت هیجانی، رهاشدگی/بی ثباتی، بی اعتمادی/بدرفتاری، بیگانگی اجتماعی/انزوا، نقص و شرم، شکست، وابستگی/بی کفایتی، آسیب پذیری نسبت به ضرر، خود تحول نیافته/گرفتار، اطاعت، بازداری هیجانی و خودانضباطی ضعیف/خودکنترلی ضعیف، تایید گردید. و در طرحواره های ایثار، استحقاق/بزرگ منشی و معیار های سرسختانه تایید نگردید. در کل بر اساس این تحقیق می توان گفت، که برخی از طرحواره های ناسازگار اولیه مخصوصا در حوزه بریدگی و طرد می تواند پیش بینی کننده های مهمی در گرایش به اعتیاد به مواد مخدر باشد. این تحقیق همچنین نشان داد که معتادان به مواد صناعی نسبت به معتادان به مواد سنتی در دو طرحواره بیگانگی اجتماعی- انزوا و خودتحول نایافته/گرفتار تفاوت دارند. که این نشان از توجه متفاوت به این افراد است. کلید واژه ها: طرحواره های ناسازگار اولیه، مواد صناعی، مواد سنتی
احسان سهل البیع حسن احدی
یافته های این پژوهش نشان می دهد که در هر دو گروه دانشجویان رشته های علوم انسانی و دانشجویان رشته ای فنی بین خلاقیت و رقابت جویی رابطه همبستگی مثبت وجود دراد . بعلاوه مشخص شد بین دو گروه از نظر متوسط نمره خلاقیت تفاوت معناداری وجود ندارد و در ویژگی رقابت جویی دانشجویان رشته های علوم انسانی نمره های بالاتری کسب کرده اند.
مهدی شاه نظری حسن احدی
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ویژگی های شخصیت، سبک های دلبستگی و جهت گیری مذهبی زوجین(هریک به طور جداگانه) و شیوه ی تعامل این متغیرها در پیش بینی رضایت زناشویی است. تعداد 500 نفر ازافراد متاهل ساکن شهر تهران، با کمک روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های، ویژگی های شخصیت (کاستا و مک کری، 1992)، مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسالان (کالینز و رید، 1996)، جهت گیری مذهبی آلپورت(آلپورت و راس،1950) و پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (اولسون، فورنیر و دراکمن ،1982) را تکمیل نمودند. به منظور بررسی رابطه علّی بین متغیرهای مورد مطالعه پژوهش از مدل معادلات ساختاری یا مدلهای ساختاری کوواریانس استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده نقش میانجی دو متغیر جهت گیری مذهبی و سبک های دلبستگی بین ویژگی های مختلف شخصیت و رضایت زناشویی بود. بر اساس مدل های به دست آمده در پژوهش حاضر جهت گیری بیرونی میانجی ارتباط بین ویژگی های شخصیت و رضایت زناشویی بود. بدین ترتیب که میان جهت گیری مذهبی بیرونی و دو ویژگی شخصیتی توافق پذیری و گشودگی به تجربه ارتباطی منفی و معنادار بدست آمد. هم چنین بین ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و برون گرایی با جهت گیری مذهبی نیز ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد.نه جهت گیری بیرونی و نه جهت گیری درونی میانجی ارتباط میان وظیفه شناسی و رضایت زناشویی نبودند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر بین جهت گیری درونی و رضایت زناشویی ارتباط مثبت و بین جهت گیری مذهبی و رضایت زناشویی ارتباط منفی وجود دارد. همچنین سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی اجتنابی میانجی ارتباط بین ویژگی شخصیتی توافق پذیری و رضایت زناشویی می باشند. ارتباط بین توافق پذیری و دلبستگی اجتنابی مثبت و ارتباط بین توافق پذیری و دلبستگی ایمن منفی و معنادار بود.ارتباط بین ویژگی شخصیتی برون گرایی و رضایت زناشویی صرفاً از طریق سبک دلبستگی اجتنابی میانجی گری می شد. ارتباط بین برون گرایی و سبک دلبستگی اجتنابی منفی و معنادار بود.سبک دلبستگی اجتنابی همچنین میانجی ارتباط بین گشودگی به تجربه و رضایت زناشویی بود. بدین صورت که بین گشودگی به تجربه و سبک دلبستگی اجتنابی ارتباطی منفی و معنادار بدست آمد. سبک دلبستگی وابسته میانجی ارتباط بین ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و وظیفه شناسی با رضایت زناشویی بود. سبک دلبستگی وابسته با روان رنجورخویی ارتباط مثبت و با وظیفه شناسی ارتباطی منفی نشان داد.طبق یافته های پژوهش بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی ارتباط مثبت و بین سبک های دلبستگی اجتنابی و وابسته ارتباطی منفی به دست امد. واژگان کلیدی: رضایت زناشویی، ویژگی های شخصیت، سبک های دلبستگی، جهت گیری مذهبی، مدل یابی
مهرانگیز پورناصح یوسف کریمی
چکیده ندارد.
فائزه خالقی دلاور حسن احدی
چکیده ندارد.
مرتضی رضوانی نوین حسن احدی
« بیماریهای اخلاقی از نظر قران کریم با تاکید بر علت شناسی و درمان» تحقیقی است جهت دستیابی به علتها و درمان بیماریهای اخلاقی از دید گاه قران کریم . این تحقیق از پنج فصل تشکیل شده که عبارتند از : فصل اول «کلیات» فصل دوم « پیشینه تحقیق » فصل سوم « روش تحقیق و آشنایی با مفاهیم » فصل چهارم « بیماریهای اخلاقی از نظر قران کریم » وفصل پنجم « جمعبندی و نتیجه گیری » . فصل اول «کلیات » زمینه ای جهت آشنایی با ساختار اصلی تحقیق شامل : بیان مساله سوالهای تحقیق اهداف تحقیق اهمیت و ضرورت تحقیق ومشکلات آن میباشد . سوال اصلی تحقیق عبارتست از « علتها و درمان بیماریهای اخلاقی از دیدگاه قران کریم کدامند ؟ » . هدف از انجام تحقیق باسخ به سوالهای تحقیق و دستیابی به تحقیقی کاربردی و مورد نیاز جامعه از منظر کتابی موثق چون قرآن کریم است. اهمیت بیماری ها ی اخلاقی از آنجاست که عاملی مقتضی در سعادت و شقاوت آدمی است. فصل دوم « پیشینه تحقیق » زمینه ای است جهت بررسی موضوع تحقیق از دیدگاه قران کریم . در این فصل دیدگاه فلاسفه و علمای اخلاق تحت عنوان « پیشینه نظری » ذکر شده است. نگارنده در ادامه تعدادی از منابع مکتوب ( بایان نامه ها و رساله ها کتب و مقالات ) درباره موضوع را معرفی کرده که تحت عنوان پیشینه تحقیقاتی آمده است. فصل سوم شامل روش تحقیق و گردآوری اطلاعات و آشنایی با مفاهیم ( خلق اخلاق و بیماری اخلاقی ) میباشد . این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است که به روش « تحلیل محتوا » ( توصیفی – تحلیلی ) انجام شده است . گرداوری اطلاعات در این تحقیق به روش « کتابخانه ای » است . از آنجا که قران کریم دارای اصالت انتساب اصالت مطالب و اصالت وحی است و از شأن و مقام والایی برخوردار است به عنوان منبع تحلیل محتوا انتخاب شد . فصل چهارم « بیماریهای اخلاقی علتها ودرمان آن از نظر قران کریم » هسته مرکزی تحقیق است . بخش اول این فصل کلیاتی در مورد موضوع از نظر قرآن کریم می باشد . در بخش دوم علتهای کلی بیمارهای اخلاقی ( هوای نفس دنیا و شیطان )در دو قسمت درونی وبیرونی اورده شده است . در بخش سوم روشهای کلی درمان ( علمی و عملی )از نظر قران کریم ( که خود به ذاته شفاء ورحمت است ) ذکر شده اند. در روش علمی درمان از طریق شناختها و اعتقادات در بعد رابطه با خدا با خود وبا دنیا میباشد . ذکر خدا استغفار توبه دعا صبر نماز امر به معروف و نهی از منکر محاسبه و مراقبه و درمان با ضد جزو روشهای عملی درمان هستند. ودر بخش آخر بیماریهای اخلاقی در سطح اخلاق فردی ( شهوت پرستی اندوه بر امور دنیوی جبن(ترس) خوض در باطل غفلت و نسیان واسراف )و در سطح اخلاق اجتماعی ( غضب ( پرخاشگری ) حیله و فریبکاری تکبر عجب غیبت استهزاء حسد سوء ظن حب دنیا عقوق والدین و قطع رحم )همراه با علتها و درمانهای اختصاصی ذکر گردیده اند. و فصل پنجم «جمعبندی و نتیجه گیری» فشرده ایست از چهار فصل قبلی نتایج و کاربردها بیان مسائل و مشکلات و پیشنهادهای بژوهش .
محمود نجفی حسن احدی
هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی پیش بین رضامندی زندگی بر اساس سازه های روانشناسی مثبت گرا بود. بدین منظور 1000نفراز کارکنان دانشگاههای تهران با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های بهزیستی معنوی، دینداری، امیدواری، خوش بینی، عزت نفس، خودکارآمدی و رضامندی زندگی بود. داده-ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل اولیه ارائه شده، تنها در بعضی شاخص ها برازش داشت و بنابراین تعدیل شد و مدل تعدیل شده برازش بهتری با داده ها نشان داد. آشکار شد که متغیرهای معنویت، دینداری، امیدواری، عزت نفس و خودکارآمدی رابطه مستقیم معناداری با رضامندی زندگی دارند. همچنین بین متغیرهای معنویت و دینداری به واسطه متغیرهای امیدواری، خوش بینی، عزت نفس، و خودکارآمدی با رضامندی زندگی رابطه غیر مستقیم معنی داری یافت شد. بین متغیر های جنس، وضعیت تاهل و وضعیت اقتصادی با رضامندی زندگی رابطه معناداری وجود نداشت. در پژوهش حاضر نقش سازه های روانشناسی مثبت گرا بر رضامندی زندگی تأیید شد که این یافته بیانگر اهمیت نقش سازه های روانشناسی مثبت گرا در رضامند ی زندگی است.
یوسف حسنی باروق حسن احدی
-1 مرحله اول یافته ها به صورت جدول و نمودارهای منظم به نمایش درآمد و آنگاه -2 در مرحله دوم با استفاده از آمار استنباطی و آزمونهای پارامتریک برای مقایسه میانگین های دو گروه مستقل و وابسته و آزمون معنی دار بودن تفاوت بین دو میانگین، به بررسی فرضیه های تحقیق پرداخته شده که نتایج به شرح زیر می باشد: 1) با سطح احتمال خطاپذیری یک درصد بین زمان عملکرد مهارت حرکتی پسران و زمان عملکرد مهارت حرکتی دختران در حضور تماشاچیان غیرفعال تفاوت معنی داری وجود ندارد. 2) با سطح احتمال خطاپذیری یک درصد بین زمان عملکرد مهارت حرکتی پسران و زمان عملکرد مهارت حرکتی دختران در حضور تماشاچیان فعال تفاوت معنی دار نبوده ولی با سطح احتمال خطاپذیری پنج درصد این تفاوت معنی دار است . 3) با سطح احتمال خطاپذیری یک درصد بین زمان عملکرد مهارت حرکتی پسران در حضور تماشاچیان غیرفعال و زمان عملکرد آنها در حالت انفرادی تفاوت معناداری وجود دارد. 4) با سطح احتمال خطاپذیری یک درصد بین زمان عملکرد مهارت حرکتی پسران در حضور تماشاچیان فعال و زمان عملکرد آنها در حالت انفرادی تفاوت معناداری وجود دارد. 5) با سطح احتمال خطاپذیری یک درصد بین زمان عملکرد مهارت حرکتی پسران در حضور تماشاچیان غیرفعال و زمان عملکرد آنها در گروه فعال تفاوت معناداری وجود ندارد. 6) با سطح احتمال خطاپذیری یک درصد بین زمان عملکرد مهارت حرکتی دختران در حضور تماشاچیان غیرفعال و زمان عملکرد آنها در حالت انفرادی تفاوت معناداری وجود دارد. 7) با سطح احتمال خطاپذیری یک درصد بین زمان عملکرد مهارت حرکتی دختران در حضور تماشاچیان فعال و زمان عملکرد آنها در حالت انفرادی تفاوت معناداری وجود دارد. 8) با سطح احتمال خطاپذیری یک درصد بین زمان عملکرد مهارت حرکتی دختران در حضور تماشاچیان غیرفعال و زمان عملکرد آنها در گروه فعال تفاوت معناداری وجود دارد.