نام پژوهشگر: حمدالله حبیبی
ناهید کلوانی رحیم بدری
نام خانوادگی دانشجو: کلوانی نام: ناهید عنوان پایان نامه: تاثیر روش ایده جویی اسکمپر بر تفکر خلاق دانشجویان دختر رشته های فنی ومهندسی دانشگاه تبریز استاد راهنما: دکتر رحیم بدری گرگری مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: علوم تربیتی گرایش: روانشناسی تربیتی دانشگاه: دانشگاه تبریز دانشکده: علوم تربیتی و روانشناسی تاریخ فارغ التحصیلی:18/6/1391 تعداد صفحه: 123 کلید واژه: تکنیک ایده جویی اسکمپر، تفکر خلاق چکیده یکی از ویژگی های ممتاز تفکر آدمی آفرینندگی یا خلاقیت است. در سالهایی اخیر هم در مراکز پژوهشی و هم در محافل تربیتی مفهوم خلاقیت و ویژگی های فرد خلاق فراوان مورد بحث قرار گرفته است. بی تردید خلاقیت یکی از مهم ترین هدف های آموزش و پرورش به شمار می آید. بر این اساس در این تحقیق هدف اصلی تعیین تاثیر تکنیک ایده جویی اسکمپر بر تفکر خلاق دانشجویان دختر رشته های فنی-مهندسی می باشد. روش تحقیق در این مطالعه روش آزمایشی بود. جامعه آماری در تحقیق مورد نظر شامل کلیه دانشجویان دختر رشته های فنی-مهندسی که تعدادشان 1070 نفر بود که از این تعداد 60 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شد)30نفر گروه آزمایش، 30 نفر گروه کنترل). ابزار پژوهش در تحقیق مورد نظر آزمون خلاقیت تورنس بوده است. نتایج پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با استفاده از آموزش تکنیک ایده جویی اسکمپر میزان مولفه های خلاقیت (سیالی، انعطاف-پذیری، ابتکار و بسط) دانشجویان دختر به صورت قابل توجهی افزایش یافت بنابراین تکنیک خلاقیت اسکمپر موثر بود.
محسن تقی زاده حمدالله حبیبی
با توجه با آن چه در این پژوهش مطرح شد مشکلاتی در برقرای ارتباط و استفاده از فناوری در مدارس وجود دارد و همچنین معلمان و دانش آموزان در این دو حیطه دارای مشکلاتی هستند و با توجه به اینکه این دو حیطه با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه تنگاتنگی دارد باید مسئولین سازمان آموزش و پرورش و معلمان به استفاده از این دو مقوله توجه بیشتری داشته باشد تا بتوانند محیط یادگیری غنی را برای دانش آموزان فراهم کنند ودانش آموزان بتوانند با استفاده از این دو مولفه در جامعه امروزی که دارای پیچیدگی های زیادی است کارآیی مطلوبی داشته باشند. و در رابطه با مهارت های ارتباطی، شخصیت دانش آموزان، شناسایی دانش آموزان کم رو، پیشرفت تحصیلی، الگوپذیری،همکاری ومشارکت وعزت نفس، و در رابطه با استفاده از فن آوری در مقوله های نوآوری، علاقه دانش آموزان به درس، قابلیت استفاده در بیرون از مدارس، استفاده از رسانه های مختلف برای انتقال مطالب، بازخورد دادن، کمبود امکانات، مقاومت در برابرنوآوری، عدم توانایی معلمان در استفاده از فن آوری، نهادینه نشدن فرهنگ استفاده از فن آوری و زمان محدود کلاس ها با پیشینه ی مطرح شده همخوانی دارد، ولی در مقوله های حجم کلاس، جوکلاس، مشکل ابزارهای ارزشیابی،عدم تجانس آموزش های مدرسه و خانواده، سن دانش آموزان، کمبود زمان، حجم زیاد کتاب های درسی، ضعف درسی دانش آموزان، ضعف دبیر، رفتارمعلمان و رفتار دانش آموزان در رابطه با مهارت های ارتباطی، و در مقوله های جدی نگرفتن کتاب آموزش کامپیوتر، قبول شدن در آزمون سراسری(کنکور)، علاقه معلمان و نوع درس در رابطه با استفاده از فن آوری مختص این پژوهش می باشد .
بهرام ملکیان اصغر نقدی
پژوهش حاضر با هدف بررسی نیازهای آموزشی معلمان دوره ابتدایی شهری و روستایی شهرستان اهر در سال تحصیلی 93-92 انجام شد. تحقیق حاضر از نوع مطالعات توصیفی – پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان شهرستان اهر در مقطع ابتدایی شهری (200 نفر) و روستایی (50 نفر) بود که با توجه به حجم جامعه فوق، تعداد 132 نفر معلم شهری و 44 نفر معلم روستایی به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. جهت سنجش نیاز ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوی و با نظر خواهی متخصصین این حوزه صورت گرفت وجهت تعیین پایایی مقیاس از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. داده های حاصل از پرسشنامه، با استفاده از نرم افزار spss، و با روش های آماری میانگین، انحراف استاندارد، آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (manova) و آزمون مقایسه های زوجی lsd مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نیاز های آموزشی معلمان روستایی در حوزه شناختی بیش از حد متوسط بود ولی در حوزه های عاطفی و مهارتی میزان گزارش نیاز تا حدی یکسان بودند. همچنین بین نیاز های آموزشی معلمان بر حسب مدرک تحصیلی (فوق دیپلم و لیسانس)، و محل سکونت در بیشتر نیاز های آموزشی تفاوت معنی داری وجود داشت، ولی بین نیاز های آموزشی معلمان بر حسب جنسیت (زن و مرد) تفاوت معنی داری وجود نداشت. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، معلمان شهری و روستایی در نیاز های آموزشی مربوط به حوزه های شناختی، عاطفی و مهارتی نیاز مبرمی به برگزاری کلاس های آموزشی ضمن خدمت، جهت افزایش کیفیت تدریس در امر آموزش ابتدایی دارند و این نیاز برای معلمان مناطق روستایی از اهمیت بیشتر و کلیدی تری برخواردار است.
مینا علیزاده مارالانی فیروز محمودی
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تجارب مدیران و هنرآموزان در زمینه¬ی موانع و را¬ه¬های توسعه¬ی دانش و مهارت- های کارآفرینی در هنرجویان دختر شاخه¬های فنی و حرفه ای و کاردانش شهر تبریز می¬باشد. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه آماری این پژوهش شامل، مدیران و هنرآموزان هنرستان¬های دخترانه¬ی شهر تبریز است. براساس روش نمونه¬گیری هدفمند، مصاحبه¬های ¬سازمان¬یافته با 6 نفر از مدیران و 6 نفر از هنرآموزان هنرستان¬های دخترانه¬ی فنی و حرفه¬ای و کاردانش در زمینه¬ی موانع و راه¬های توسعه¬ی دانش و مهارت¬های کارآفرینی در هنرجویان انجام گرفت. در این پژوهش جهت دستیابی به روایی سؤالات مصاحبه از نظر اساتید راهنما و همچنین متخصّصان کارآفرینی و هنرآموزان و برای حصول اطمینان از پایایی داده¬های پژوهش از روش مطالعه مکرّر، مقایسه مستمر داده¬ها، خلاصه سازی و دسته بندی استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش پیشنهادی اسمیت است. براساس نتایج مصاحبه¬ها، 6 مضمون اصلی شامل: 1. مشکلات فضای فیزیکی هنرستان¬ها؛ 2. مشکلات مربوط به امکانات آموزشی؛ 3. به¬کارگیری روش¬های یاددهی- یادگیری نامناسب؛ 4. موانع یادگیری هنرجویان؛ 5. مشکلات علمی هنرآموزان؛ 6. راه¬کارها جهت بهبود برنامه¬¬های آموزش کارآفرینی استنتاج شد. یافته¬های بدست آمده از تجارب مدیران و هنرآموزان نشان داد که، نبود علاقه و انگیزه¬ی کافی به تحصیل، ضعیف بودن بنیه¬ی علمی هنرجویان شاخه¬ی کاردانش، ارتباط کم علم و صنعت در شاخه¬های فنی و ¬حرفه¬ای و کاردانش، وضعیت فیزیکی نامناسب هنرستان¬ها، به-کارگیری هنرآموزان غیرمتخصّص در آموزش¬ کارآفرینی، به¬کارگیری روش¬های یاددهی- یادگیری نامناسب، اختصاص بودجه¬ی کم به شاخه¬های فنی و حرفه¬ای و کاردانش، پایین بودن کمیّت و کیفیت تجهیزات و امکانات آموزشی از عمده مشکلات و موانع توسعه¬ی دانش و مهارت¬های کارآفرینی در هنرجویان شاخه¬های فنی و حرفه¬ای و کاردانش می باشد.
سیما جعفرزاده شهرام واحدی
در این پژوهش،رابطه دلبستگی شغلی،تعهد سازمانی و هوش اخلاقی معلمان با رضایت شغلی آن ها با روش همبستگی مورد مطالعه قرار گرفته است.نمونه آماری این پژوهش 200 نفر از معلمان مقاطع ابتدایی نواحی پنج گانه ی شهر تبریز بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند.به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های دلبستگی شغلی ادواردز و کیلپاتریک، تعهد سازمانی پورتر، هوش اخلاقی لنیک وکیل و پرسشنامه شاخص توصیف شغل استفاده شده است.
میثم مهدی زاده حمدالله حبیبی
این تحقیق بر آن است تا میزان شناخت و انکیزش اساتید دانشگاه تبریز نسبت به آموزش الکترونیکی و رابطه آنها با همدیگر را مورد بررسی قرار دهد.
عزیزه سیدبطحائی رحیم بدری گرگری
چکیده هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتاب درسی ریاضی پایه دوم ابتدایی بر اساس طبقه بندی بلوم، تکنیک ویلیام رومی و دیدگاه معلمان تبریز می باشد. روش پژوهش، توصیفی – پیمایشی و تحلیل محتوا است. جامعه آماری این تحقیق شامل دو بخش است؛ بخش اول معلمان پایه دوم ابتدایی شهر تبریز که 960 نفر می باشند. جامعه آماری معلمان که به صورت خوشه ای از بین نواحی پنجگانه تبریز انتخاب شد. سپس براساس جدول مورگان، تعداد 261 نفر انتخاب گردید. بخش دوم جامعه آماری شامل محتوای کتاب ریاضی پایه دوم ابتدایی تالیف 1392می باشد که با توجه به ماهیت روش تحلیل، شیوه نمونه گیری آن متفاوت بود. بر اساس طبقه بندی بلوم و تکنیک ویلیام رومی تحلیل شد. در پژوهش انجام شده نتایج زیر به دست آمد: کتاب ریاضی پایه دوم ابتدایی پس از بررسی اهداف آموزشی در طبقه بندی بلوم و همکاران در حیطه شناختی، در سطح کاربرد قرار دارد. در نتیجه ی بررسی سوالات و تمرین های کل کتاب ریاضی پایه دوم ابتدایی با استفاده از تکنیک ویلیام رومی، ضریب درگیری بدست آمده برابر 1/1 محاسبه شده است که چون با توجه به فرمول رومی بیش تر از 4/0 و کمتر از 5/1 می باشد، لذا سوالات و تمرینهای کتاب درسی پژوهشی و فعال است و دانش آموزان را دعوت به پژوهش و فعالیت می کند. نتایج بدست آمده از نظر معلمان شهر تبریز در مورد کتاب ریاضی نشان داد که محتوای کتاب ریاضی با اهداف آموزشی، زندگی روزمره، ساختار ظاهری کتاب، زمان اختصاص یافته برای آموزش، میزان درک و فهم، توالی منطقی، روش های فعال تدریس و تصاویر کتاب را در حدود متوسط یا کمی بالاتر از متوسط ارزیابی کردند. کلمات کلیدی: تحلیل محتوا، تکنیک ویلیام رومی، طبقه بندی بلوم، کتاب ریاضی پایه دوم ابتدایی، دیدگاه معلمان ریاضی.