نام پژوهشگر: لاله حقیقت

رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا و ابن تیمیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  مدینه کرمی   لاله حقیقت

رابطه عقل و دین از دیرینه ترین مباحث تفکر بشری است ، به طوری که در تاریخ تفکر اسلامی و در ارتباط با تبیین نسبت بین عقل و دین اختلاف نظر وجود دارد ، هر گروه یا فرقه ای به نوعی با دین برخورد دارند ؛ بعضی به ظاهرآیات و روایات اکتفا می کنند و مخالف دخالت عقل در دین هستند و بعضی عقل را در دین دخیل می دانند، در این میان بررسی دیدگاه ملاصدرا و إبن تیمیه قابل توجه می باشد . در این پژوهش کوشش شده بررسی تطبیقی رابطه عقل و دین در پنج فصل پرداخته شود . پس از بیان مقدماتی در باره دیدگاه هایی که در خصوص رابطه، عقل و دین وجود دارد ، به بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا پرداخته می شود ، در ادامه از دیدگاه ابن تیمیه بررسی شده و سرانجام به بررسی تطبیقی این مبحث از دیدگاه هردو متفکر پرداخته شده است. می توان گفت ملاصدرا جمع میان این دو مقوله را ممکن دانسته و این دو را نیازمند به هم معرفی می کند و به هنگام بروز تعارض ، قطعیات عقلی را بر ظواهر دینی مقدم نموده و راه تأویل نصوص دینی را پیش گرفته اند. اما ابن تیمیه با اعتقاد به اصل پیروی از سلف و با تکیه بر ظواهر آیات و روایات ، شرع را وابسته به عقل نمی داند و به هنگام بروز تعارض ، نقل را بر عقل مقدم نموده و این جمود بر ظواهر او را تا مرحله اعتقاد به جسمانیت حق تعالی تنزل داده است.

بررسی تطبیقی کتای الخیر المحض با جریان فلسفه اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  زهرا اسکندری   سعید رحیمیان

الخیر المحض که در اصل خلاصه ای است از کتاب the elements of theolgy اثر پروکلس از جمله آثاری است که در جریان نهضت ترجمه از زبان یونانی به عربی برگردانده شده است. رئوس کلی مطالب کتاب را بحث هایی پیرامون علیت، ویژگی های مبدأ اول، نحوی فاعلیت مبدأ اول و مراتب هستی تشکیل می دهند دغدغه ی اصلی مولف کتاب توضیح چگونگی کثیر شدن واحد با تاکید بر نقش واسطه ها است همچنین تفکری وحدت گرا بر روح کلی کتاب حاکم است و همین امر این اثر را رنگی عرفانی بخشیده است دیدگاه های فلاسفه ی اسلامی اعم از حکمای مکتب اشراق، مشاء و متعالیه دارای شباهت های فکری قابل توجه ی با این اثر هستند و همین امر زمینه ی تطبیق آثار مکاتب بزرگ فلسفه ی اسلامی با این اثر نوافلاطونی را فراهم آورده است در این نوشتار سه اثر اشارات و تنبیهات شیخ الرئیس،حکمت الاشراق شیخ شهاب الدین سهروردی و شواهد الربوبیه صدرالمتالهین مورد بررسی قرار گرفته است و نقاط اشتراک و افتراق هر اثر با کتاب الخیر المحض در سه موضوع کلی علیت، نحوی فاعیت مبدأ اول و مراتب هستی بیان گردیده است.

بررسی تطبیقی حقیقت وحی در حکمت متعالیه و علم کلام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  طاهره راسخ   لاله حقیقت

هدف از این تحقیق بررسی حقیقت وحی است و پاسخ به این پرسش که آیا تلقی فیلسوفان بخصوص در حوزه حکمت متعالیه با متکلمین اسلامی نسبت به این حقیقت یکسان است یا خیر؟ برای این منظور به بررسی و تطبیق دیدگاه فرق مهم کلامی و دیدگاه ملاصدرا به عنوان موسس حکمت متعالیه پرداخته ایم. ابتدا پیشینه ی مباحث مرتبط با وحی را بررسی کرده و در گام دوم مسأله وحی را درآثار ملاصدرا و متکلمان مورد تحقیق و تطبیق قرار داده ایم. در این پژوهش آشکار شد که ملاصدرا و متکلمان پیشین حقیقت وحی را فیضی از جانب خداوند می دانند که به افراد خاص افاضه می شود ولی در مورد نزول وحی بین متکلمان و صدرا اختلاف وجود دارد. برخی از متکلمان واسطه فیض را نادیده می گیرند و معتقدند که فیض، مستقیماً از جانب خداوند به نبی می رسد. اما ملاصدرا وجود نبی را دارای مراتب طولی می داند که در هر مرتبه، معارف وحیانی را متناسب با آن دریافت می کند. در این میان ما نگاهی داشتیم بر تعریف و خصوصیات نبی و نزاع های کلامی در زمینه صفت تکلم و مقایسه آن با نظر صدرا. و دانستیم اشاعره معتقدند که کلام خدا از جنس اصوات و حروف نیست بلکه کلام نفسانی است که قدیم و غیر مخلوق می باشد، اما در مقابل معتزله و امامیه وحی را مانند کلام انسان می دانند و در نتیجه آن را حقیقتی تدریجی و حادث محسوب می کنند. اما صدرا این نظرات را نوعی افراط و تفریط می داند. و در گام آخر نسبت وحی با تجربه دینی مورد بررسی قرار گرفت و آشکار شد این تصور که وحی همان تجربه دینی است، تصوری باطل می باشد.

بررسی تطبیقی توحید ذات و صفات از دیدگاه ابن سینا و امام خمینی(ره)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده الهیات 1391
  فاطمه عوضی   علی محمد ساجدی

هدف از این تحقیق بررسی تطبیقی دیدگاه ابن سینا و امام خمینی(ره) در مساله توحید ذات و صفات الهی است. به روش کتابخانه ای و به شیوه تطبیقی در قالب پنج فصل به طور تطبیقی و تلفیقی تنظیم شده است. مباحث مورد تحقیق در این پایان نامه عبارتند از : فصل اول: کلیات. فصل دوم: شامل تعریف، اقسام توحید، پیشینه مباحث توحیدی از نگاه مفسران و در اندیشه کلامی، عرفانی، فلسفی و در ادامه اقسام توحید و صفات الهی از دیدگاه این دو فیلسوف بیان نموده ایم. فصل سوم: مبتنی بر ادله اثبات یگانگی ذات الهی است. در فصل چهارم: مبحث اسمای سبعه (علم، اراده، قدرت، سمع، بصر، تکلم و حی) از منظر این دو متفکر بیان گردیده است. فصل پنچم شامل بررسی تطبیقی و نتیجه گیری بین آراء هر دو اندیشمند است. چنین نتیجه گرفته شده است که: هر دو اندیشمند توحید را نفی شریک و نفی اجزا از ذات الهی دانسته-اند. ابن سینا تقسیم بندی روشنی در باب اقسام توحید ارائه نمی دهد، اما امام(ره) اقسام توحید را به توحید افعالی، صفاتی، ذاتی تقسیم نموده، و قسم چهارم را تسبیح (تنزیه از توحیدات سه گانه) نامیده است. بوعلی صفات الهی را به صفات سلبیه و اضافیه ارجاع می دهد، لیکن، امام(ره) صفات الهی را به دو قسم ذاتی و فعلی تقسیم نموده است و ارجاع صفت به سلبیه و اضافیه نمی پذیرد. محورهای اصلی آراء هر دو صاحب نظر متاله در این زمینه عبارت است از نفی ترکیب و نفی کثرت به انحاء مختلف و همچنین نفی هر گونه ندّ، شریک و ضدّ برای حق تعالی است. در بخش امهات سبعه ابن سینا علم الهی در مرتبه ذات را علمی حضوری و علم او به موجودات را از طریق علم به اسباب و علل و صور مرتسمه آنها دانسته است و در باب صفات دیگر نظیر سمع، بصر، حیات، اراده، قدرت و تکلم نیز به نوعی به علم الهی ارجاع داده است اما امام(ره) ارجاع صفات به علم را قابل قبول نمی داند و بر این عقیده است که هر صفتی حیثیتی جداگانه دارد تنها در مقام ذات همگی عین یکدیگر و عین ذات الهی هستند. امام(ره) به پیروی از حکمت متعالیه علم الهی را -خواه در مرتبه ذات و یا در مرتبه مخلوقات - علمی حضوری و به نحو اجمال در عین کشف تفصیلی می داند کلید واژه ها: توحید ذات،توحیدصفات، امهات سبعه(صفات هفت گانه خداوند)، ابن سینا و امام خمینی(ره).

بررسی تطبیقی فرشته شناسی از دیدگاه سهروردی و آکویناس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  زهرا دبیری   لاله حقیقت

فرشته شناسی یا علم به مجردات قدسی از جمله معارفی است که هرچند به دلیل در پرده ی غیب واقع شدن موضوعش مبنایی وحیانی دارد، همّت عقل در رسیدن به آن هرگز کوتاهی ندارد، تا آن جا که فلاسفه ی متدین همواره درصدد ارائه ی شناختی عقلانی از ماهیت و اوصاف این موجودات شریف برآمده، و ضرورت وجودشان را توجیه کرده اند. پایان نامه ی حاضر که بررسی تطبیقی فرشته شناسی از دیدگاه سهروردی حکیم برجسته ی مسلمان و توماس فیلسوف بزرگ مسیحی قرون وسطی است، با به بحث گذاشتن مسائلی از قبیل راه های اثبات فرشتگان، اوصاف و اقسام و کارکرد و تعداد و نحوه ی پیدایش ایشان، چگونگی نسبتشان با انسان و تعیین فراتری یا فروتری آنان، با روشی توصیفی- تحلیلی به مقایسه ی دو نظام فلسفی- ایمانی مذکور پرداخته و در خلال مباحث، بر سازگاری عقل و دین تأکید ورزیده و بلکه نزدیکیشان را آشکار ساخته است. از یافته های این پژوهش، اشتراک نظر هر دو فیلسوف در روش استدلال بر وجود فرشتگان، بیان ماهیت و وظایف ایشان، رابطه ی آنان با انسان و قول به کثرت غیر قابل شمارشان و نیز اختلاف نظر در کیفیت ایجاد فرشتگان، شیوه ی دسته بندی آنان، نحوه ی تحلیل علم ملکی به ذات و غیر ذات، حقیقت تمثل فرشتگان، مسئله ی وحدت یا تباین نوعیشان هم چنین برتری فرشته یا انسان می باشد که امید است راه را برای کنکاش های ذهنی عمیق تر و بررسی مقایسه ای دیگر، گشوده باشد.

حرکت از دیدگاه ملاصدرا دکارت و دکارتی ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  زهرا جاودانی   علی محمد ساجدی

از دیر باز فیلسوفان و متفکران، حرکت وتبیین ماهیت آن را معضل بزرگی یافته بودند و به خوبی دریافته بودند که دگرگونی صفتی مثل صفات دیگر نیست. حرکت چگونه صفتی است و در کجا واقع می شود؟ وبر شیئی که دستخوش تغییر وحرکت می شود چه می گذرد؟ آیا تمام هستی اش دستخوش تحول می شود یا تنها ظاهرش عوض شده و باطنش باقی می ماند؟ در همان زمانی که دکارت در غرب راه جدیدی در علم به روی دنیا باز می کرد. و در شرق نهصد سال بود که فلسفه ارسطو حکمرانی می کرد و بنیان فلسفه مشاء که روی استدلالات عقلی قرار داشت مانند کوه پا بر جابود . صدرالمتالهین در حقیقت هستی دقیق شد، تا توانست خود را به معنای عالم نزدیک سازد. و برخلاف ارسطو اظهار داشت که: جوهر عالم طبیعت ، دائما در حرکت وتغییر وتجدد است و این حرکت لازمه ذات جوهر این عالم است و هرگز از آن منفک نمی شود. در همین زمان بود که دکارت با کنار گذاشتن سنت مدرسی ، طبیعیاتی مکانیکی بنا کرد که در آن جهان بر اساس بعد و حرکت ساخته شده است. ماشینی که خالق آن روزی با تلنگری آن را به حرکت در آورده است.و تاامروز مطابق قوانین طبیعت بی وقفه در حال حرکت است . بعد از او اسپینوزا قوانین مکانیکی دکارت را می پذیرد اما آن را کافی نمی داند. و دیدگاه خاص او درباب جوهر او را معتقد می سازد که همه چیز در خدا زندگی و حرکت می کند. اما از نظر لایب نیتس جهان آن نوع دستگاه ماشینی نیست که دکارت فکر می کند . بلکه بر اساس آموزه منادها همه چیز در جهان نیرو، حیات ، نفس، فکر و شوق است. در تحقیق حاضر طی چهارفصل و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و مقایسه موضوع حرکت و مباحث مربوط به آن یعنی جوهر ، جسم و زمان در فلسفه ملاصدرا و فلسفه دکارت و دکارتی ها پرداخته شده است و خواهیم دید که دیدگاه اصالت وجودی ملاصدرا در باب حرکت در مقایسه با دیدگاه مکانیکی دکارت تصویر کامل تری از حرکت را به نمایش می گذارد.

بررسی رابطه ی علم النفس و معادشناسی در اندیشه ی صدرالمتالهین شیرازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  محمد هاشمی فرد   علی محمد ساجدی

شناخت نفس انسان و حیات پس از مرگ از مقولاتی است که نقش به سزایی در زندگی انسان ها دارد. از آنجا که رابطه ی این دو مقوله از قبیل رابطه ی غایت و ذی غایت و مسیر و منتهاست، لذا در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر قرار دارند. پژوهش حاضر در صدد بررسی رابطه ی این دو مقوله در اندیشه ی ملاصدراست. بدین ترتیب که پس از گذری اجمالی بر نفس شناسی متقدمین، نفس شناسی ملاصدرا و نظریات بدیع ایشان مطرح، بررسی و بعضاً نقد می شود. نتیجه ی این تلاش رسیدن به نفس شناسی متفاوت ملاصدرا با عناصری چون سعه ی وجودی و تعریف ناپذیری نفس انسانی، عدم انحصار تجرد، در تجرد قوه ی عاقله، عدم ثنویت نفس و بدن، قدرت نفس انسانی در خلق صور یا امور خارجی در صورت کمال نفس، بدون نیاز به ماده ی قابل و صرفاً به واسطه ی جنبه ی فاعلی و تکامل ذات و جوهر انسان به موازات تکامل ادراکات خواهد بود. سپس به بررسی معاد شناسی صدر المتالهین می پردازیم که ثمره ی آن با توجه به تحولات بنیادین نفس شناختی، اثبات معاد جسمانی با بدنی غیر عنصری، پاسخ گویی به شبهات معاد جسمانی، برهان آوری قاطع بر بطلان تناسخ، حل مشکل حشر نفوس ناقص و متوسط، اثبات حشر برخی حیوانات، تبیین خرد پذیر بسیاری از آموزه های مربوط به معاد خواهد بود و در پایان به کیفیت ارتباط این دو مقوله پرداخته شده است.

رابطه ی نفس و بدن از دیدگاه ابن سینا و لایب نیتس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم انسانی 1391
  فاطمه شاهسونی   علیمحمد ساجدی

پرسش درباره ی رابطه ی تن و روان از پرسش های بنیادین در علم النفس فلسفی و روان شناسی جدید است که پاسخ به آن روشن گر طرز تفکر اندیشه وران در باب معرفت نفس می باشد. این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی، متکفل بررسی رابطه ی نفس و بدن از دیدگاه ابن سینا و لایب نیتس می باشد. بدین ترتیب که؛ ابتدا، به بیان دیدگاه ابن سینا پرداخته، تعریف نفس، اثبات نفس، ماهیت نفس، مادّی یا مجرّد بودن آن، نحوه ی حدوث و پیدایش آن، چگونگی رابطه نفس با بدن، تأثیرات متقابل نفس و بدن از منظر وی بررسی می گردد. سپس، به بررسی آراء لایب نیتس پرداخته، مسائلی همچون: جوهر، ماهیت جوهر، وجود جواهر فرد بسیط، طبقات جواهر فرد بسیط، تعریف نفس و بدن، رابطه نفس و بدن و در ادامه، بقای نفس، مسخ و تولّد مورد بحث و نظر قرار می گیرد. سرانجام، وجوه اشتراک و افتراق نظریات این دو فیلسوف در خصوص رابطه ی نفس و بدن واپسین مسئله ای است که در این پایان نامه مورد تفحص قرار می گیرد. از جمله، یافته های این جستار چنین است که؛ هر دو فیلسوف نفس را مجرّد دانسته، لیکن، ابن سینا نفس را جوهری کاملاً مجرّد، و لایب نیتس آن را نیمه مجرّد محسوب می کند. زیرا، ابن سینا نفس را جوهر مستقل مجرّد و روحانیه الحدوث شمرده، معتقد است که رابطه نفس با بدن، رابطه ی تصرّف و تدبیر است و تعلّق آنها نسبت به یکدیگر تعلّق عرضی است و نه ذاتی. لیکن، لایب نیتس رابطه نفس و بدن را بر اساس هماهنگی پیشین بنیاد بیان نموده، بر اساس دستگاه فلسفی خویش؛ جواهر فرد بسیط نظامی را تشکیل می دهند هماهنگ و سازگار با یکدیگر، لذا، از دیدگاه وی، در آغاز خلقت، توسعه ی درونی هر مناد، به گونه ای تنظیم شده است که با توسعه و تغییرات دیگر منادها کاملاً هماهنگ و همراه است.

بررسی تطبیقی حدوث و قدم نفس از دیدگاه سه فیلسوف مسلمان(ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم انسانی 1391
  مریم سرور   لاله حقیقت

این مسأله که نفس انسانی حادث است یا قدیم، یکی از بنیادی ترین مسائل فلسفی است. در مورد این مسأله دو پاسخ عمده مطرح بوده است: 1) افلاطون معتقد است که نفس انسانی قدیم است. 2) فیلسوفان مسلمان بر این باورند که آن حادث است. ابن سینا و سهروردی می گویند نفس به عنوان موجودی روحانی حادث است و همچنین به عنوان موجودی روحانی باقی است(روحانیه الحدوث و البقا). اما ملاصدرا مبنی بر اصول ابتکاری فلسفی اش ازجمله ، تشکیک وجود، اصالت وجود و حرکت جوهری، معتقد است که نفس انسانی به عنوان موجودی جسمانی حادث است و به عنوان موجودی روحانی باقی است(جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا) در این پایان نامه از شیوه ی توصیفی- تطبیقی برای بررسی دیدگاه سه فیلسوف مسلمان مذکور، در این مسأله در پنج فصل استفاده می کنیم. در فصل اول به کلیات می پردازیم. در سه فصل بعد، دیدگاه هر یک از این سه فیلسوف را به طور مجزا بحث می کنیم و در فصل پنجم دیدگاه شان را با یکدیگر مقایسه می کنیم. و در پایان نشان می دهیم که نظر ملاصدرا منسجم ترین و مستدل ترین نظریه است و می تواند یکی از مهم ترین مسائل فلسفی به نام معاد جسمانی را حل کند.

نقد و بررسی پلورالیسم دینی در عرفان اسلامی (با تکیه بر آراء ابن عربی و مولوی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  هاجر اویش   قاسم کاکایی

چکیده نقد و بررسی پلورالیسم دینی در عرفان اسلامی (با تکیه بر آراء ابن عربی و مولوی) به کوشش هاجر آویش پلورالیسم دینی، یکی از مهم ترین مباحث فلسفه ی دین و کلام جدید بوده و راهی است برای تبیین تنوع و تکثر ادیان وحیانی و غیر وحیانی. این نظریه بر آن است که تمامی ادعاهای ادیان مختلف، می توانند به وجهی درست باشند. مدافعان این نظریه، برای اثبات مدعای خود به سخنان و آراء عارفان مسلمانی چون ابن عربی و مولوی، متوسل شده اند. بدین جهت بر خود لازم دانستیم تا به نقد و بررسی این نظریه در مکتب عرفانی ابن عربی و مولوی بپردازیم. این رساله، یک تحقیق کتابخانه ای با روش توصیفی ـ تحلیلی است، و هدف آن نقد و بررسی نظریه ی پلورالیسم دینی در آراء عرفانیِ ابن عربی و مولوی می باشد. بدین منظور؛ ابتدا مبانیِ نظریه پلورالیسم دینی، در آراء و سخنان ابن عربی و مولوی بررسی شده و سپس بحث حقانیت ادیان گوناگون در آراء این دو عارف مورد بحث قرار گرفته و نظر نهایی آنان درخصوص حقانیت دین اسلام بررسی شده است، همچنین به بحث نجات و رستگاری پیروان ادیان مختلف پرداخته شده است. در نهایت این نتیجه به دست آمده است که آراء عارفان مسلمان، علی رغم داشتن مضامین کثرت گرایانه، تفاوت اساسی با آن دارد. ابن عربی و مولوی، با وجود این که عقیده دارند که در همه ادیان حقایقی یافت می شود و نمی توان همگی آنان را باطل محض دانست، اما از سوی دیگر معتقدند که دین اسلام دارای بیشترین و کامل ترین حقیقت می باشد. در واقع، ایشان بر اساس مکتب وحدت وجودی خویش، حقیقت را مشکک و دارای درجات مختلف دانسته اند که بالاترین درجه ی آن در دین اسلام یافت می شود. و نیز معتقدند که هر دینی به هر اندازه که از حق برخوردار است، به همان میزان قابلیت نجات پیروان خود را دارد. واژگان کلیدی: پلورالیسم دینی، عرفان، وحدت وجود، تجربه عرفانی، رستگاری، ابن عربی، مولوی.

بررسی هماهنگی عقل و نقل در مسأله توحید از دیدگاه ملاصدرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  فاطمه زارع   محمد علی ساجدی

بررسی هماهنگی عقل و نقل در مسأله توحید از دیدگاه ملاصدرا به کوشش فاطمه زارع یکی از مسائلی که از دیرباز مورد توجه محققین و اندیشمندان واقع شده است رابطه عقل ودین و نسبت میان این دو می باشد ،دراین خصوص، آن چه کانون توجه نگارنده قرار گرفته است دیدگاه ملاصدرا درباره نحوه سازگاری عقل و دین در مسأله توحید است که آیا از دیدگاه وی این دو مقوله با یکدیگر در تعارض بوده، و یکی دیگری را برنمی تابدیا چنین نیست؟ لذا، پرسش اصلی تحقیق چنین است که؛ در یکی از مهم ترین اصول ادیان توحیدی که همان اصل توحید است هماهنگی عقل و دین از منظر ملاصدرا چگونه می باشد؟ در این تحقیق،طی شش فصل، و با روش توصیفی _تحلیلی به موضوع مذکور از دیدگاه حکمت متعالیه ملاصدرا پرداخته ایم به این ترتیب که پس از فصل کلیات آرای متکلمان و حکیمان را آورده ، پس از فراهم شدن شناخت کلی از مبحث ، آرای صدرا در زمینه عقل و دین در مراتب توحید را به طور مجزا موردفحص و بررسی قرار داده، و هر یک از شاخه های اصلی آن یعنی توحید ذاتی ،توحید صفاتی، توحید افعالی و توحید عبادی را از دریچه عقل و دین و با نگاه ملاصدرا به بحث نهاده ایم. نتیجه این که؛ ملاصدرا با حساسیت تمام در هماهنگی عقل و دین کوشیده و در این زمینه ضمن آن که در کتاب های فلسفی خویش از آیات و روایات بهره گرفته، و از شعاع نور کلمات معصومان (ع) روشنی یافته، در تفسیر ها و شرح هایی که بر قرآن و روایات نوشته است از نور برهان و فلسفه خویش نیز مدد جسته، و فهمی هماهنگ با اندیشه های متقن فلسفی خود ارائه نموده است.می توان گفت رویکرد ملاصدرا در گزینش آیات و روایات مناسب بحث، بار عقلی داشتن و تفسیر فلسفی برتافتن هر یک از شواهد نقلی است کلید واژگان: عقل، دین،اصل توحید، ملاصدرا، توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی، توحید عبادی، قرآن ، حدیث

بررسی تطبیقی هستی شناسی از دیدگاه صدرالمتألهین و توماس آکویینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  محمدمهدی ذاکرین نوبندگانی   قاسم کاکایی

ملاصدرا وتوماس آکویینی به خاطر اهمیتی که به وجود در هستی شناسی خویش داده اند، در زمره فیلسوفان معتقد به اصالت وجود به شمار می آیند. در این پایان نامه در شش فصل و به روش توصیفی_تحلیلی به بررسی نقش وجود در هستی شناسی این دو فیلسوف خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که به آن شکل و معنایی که ملاصدرا اصالت وجودی است،آکویینی اصالت وجودی نمی باشد و توماس با وارد کردن «وجود» به متافیزیک ارسطویی هستی شناسی خود را به تناقض کشانده است. در ابتدا به بررسی تعاریف، مبانی و ادله اصالت وجود از دیدگاه ملاصدرا خواهیم پرداخت. سپس در فصل های سوم و چهارم جایگاه وجود را در دلایل اثبات وجود خدا و هم چنین معرفت شناسی این دو فیلسوف نشان خواهیم داد. آن گاه به نقش و جایگاه وجود در جواهرمادی و مجرد خواهیم پرداخت و بررسی خواهیم کرد که آیا این دو فیلسوف به وحدت شخصی وجود باور دارند یا خیر؟ در پایان نیز یکسانی و نایکسانی آنالوژی و تشکیک در وجود را بررسی خواهیم کرد.

بررسی تطبیقی عصمت انبیاء (ع) از دیدگاه شیخ مفید و علامه طباطبایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم انسانی 1392
  هاجر مهدوی نسب   لاله حقیقت

عصمت انبیاء - علیهم السّلام- از جمله مسائل مهمّ و مطرح در ادیان الهی است، و در دین اسلام، وام دار قرآن کریم و سخنان پیامبر اسلام (ص) و ائمّه ی اطهار (ع) می باشد. عصمت، یک نیروی درونی یا به عبارت دیگر ملکه ی نفسانی است که انسان را از اشتباه و گناه حفظ می کند، با وجود این که بر آن قدرت دارد. شیخ مفید و علّامه طباطبایی از جمله کسانی هستند، که در مسئله ی عصمت پیامبران صاحب نظرند، و در تألیفات متعدّد خود از جنبه های مختلف این موضوع بحث نموده اند، از جمله این که عصمت چگونه ماهیتی دارد؟ انبیاء (ع) در چه مواردی معصوم اند؟ دلیل ضرورت عصمت برای ایشان چیست؟ و با وجود عصمت، تکلیف اختیار شخص معصوم چه می شود؟ که با بررسی و تحلیل سخنان شیخ مفید و علّامه طباطبایی در بحث عصمت انبیاء، به این نتیجه رسیدیم که ایشان وجوب عصمت را برای پیامبر یک ضرورت عقلی می دانند و البته دلایل عقلی و نقلی هم بر اثبات این ضرورت می آورند. عصمت از نظر مرحوم شیخ مفید، لطف و موهبتی الهی است، که شامل حال مکلَّف می شود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز می دارد، با این که آن شخص قادر به انجام آن دو است. و علّامه طباطبایی (ره) عصمت را نوعی علم خاصّ عنوان می کند که اثرش قطعی و تخلّف ناپذیر است و صاحب آن را به طور دائم از خطا و اشتباه حفظ می کند. هر دوی ایشان، اختیار را از ویژگی های عصمت برمی شمارند و قائلند که عصمت مستلزم تکلیف است و اختیار لازمه ی تکلیف. و این چنین، سازگاری میان عصمت و اختیار را تبیین می کنند.آن ها هم چنین قلمرویی برای عصمت انبیاء ذکر کرده و عصمت آن حضرات را در این مراحل به اثبات رسانده اند. که به طور کلّی مرحوم شیخ مفید (ره) پیامبر اسلام، حضرت محمّد (ص) را مطلقاً معصوم دانسته، امّا سایر انبیاء ممکن است قبل از نبوّتشان، صغیره ی سهوی که مایه ی بی اعتباری مرتکب آن نشود، انجام داده باشند. و علّامه طباطبایی (ره) تمامی انبیاء را مطلقاً معصوم می داند.

توحید افعالی از دیدگاه ابن عربی و امام محمد غزالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  آمنه یزدان پناه   قاسم کاکائی

توحید افعالی یکی از مهم ترین مسائل مربوط به حوزه افعال الهی است که همواره محل اختلاف نظر بوده است . عرفاء ، اشاعره و امامیه از طرفداران این ایده و معتزله و قدریه از مخالفان آن بوده اند .در این تحقیق ، موضوع مذکور در آثار دو تن از متفکران بزرگ ، یعنی ابن عربی به عنوان مهم ترین عارف جهان اسلام و امام محمد غزالی به عنوان یکی از مشهور ترین متکلمان اشعری و طرفداران عرفان ، مورد بررسی قرار گرفته است .نگارنده پس از بررسی آثار این بزرگان به این نتیجه رسید که هر دوی آنها وجود اثر و فاعلیت را در کلیه مخلوقات نفی می کنند ؛ جدای از این مشابهت ، ابن عربی ابتدا وجود کثرات و سپس فاعلیت و تاثیر را از آنها نفی می کند ، اما غزالی تنها به انکار فاعلیت و اثر از آنان اکتفا نموده است . از این رو آنها تعاریف مختلفی از توحید افعالی ارائه می کنند . در فصل اول ، سعی بر بازگویی مسائل کلی ، تعاریف مختلف و دیدگاه های گوناگون متفکران در باب توحید افعالی است ؛ در فصل دوم مبانی این موضوع از دیدگاه این دو متفکر مورد بررسی قرار می گیرد . غزالی مانند سایر اشاعره تنها اطلاق قدرت ، علم و اراده الهی را به عنوان مبانی توحید افعالی می پذیرد . ابن عربی نیز این مبانی را می پذیرد اما مهم ترین اصول فکری وی ، « وحدت وجود » و « حاکمیت اسماء الهی » ، است که البته غزالی این اصول را نمی پذیرد ؛ زیرا او وجود کثرات را نفی نمی کند و معتقد به وحدت وجود ابن عربی نیست . از سوی دیگر غزالی قائل به حاکمیت « عادت الله » است و نه « اسماء الله » . در فصل سوم ، دلائل مختلف ارائه شده توسط آنها و ارزش هر یک از این ادله برای اثبات موضوع ، مورد بررسی قرار می گیرد ؛ نهایتا در فصل چهارم به مهم ترین آثار کلامی ، فلسفی ، منطقی ، اخلاقی و اجتماعی بحث توحید افعالی از دیدگاه ابن عربی و غزالی پرداخته می شود.

ارزیابی نظریات موجود در فلسفه و ذهن در باب رابطه نفس و بدن از منظر حکمت متعالیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  حبیب کارکن بیرق   لاله حقیقت

چکیده ندارد.

ماهیت علم و ملاک صدق آن از دیدگاه افلاطون و مقایسه آن با آراء علامه طباطبایی (ره)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  سمانه شمس   لاله حقیقت

چکیده ندارد.

علم الهی از دیدگاه ابن سینا، غزالی و ابن رشد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  رقیه رهنما   لاله حقیقت

چکیده ندارد.

بررسی تطبیقی دیدگاه اصالت وجودی ملاصدرا و دیدگاه اگزیستانسیالیستی کارل یاسپرس در باب خدا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  الهه زارع   لاله حقیقت

چکیده ندارد.

صفات ذات وحدت، علم، اراده و قدرت حق تعالی از دیدگاه فلوطین و ملاصدرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  زهرا رستاخیز قصر الدشتی   لاله حقیقت

چکیده ندارد.