نام پژوهشگر: مازیار محیطی اصلی
عارف اسمعیل نیا عمران اردشیر محیط
این تحقیق با هدف بررسی اثر سطوح امولسیون کننده(لسیتین سویا) و روغن گیاهی بر عملکرد، فراسنجه¬های خونی و قابلیت هضم چربی در جوجه گوشتی انجام شد. تعداد 360 قطعه جوجه گوشتی یکروزه سویه راس 308 به صورت آزمون فراسنجهیل (3×3) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 9 تیمار، 4 تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار توزیع شدند. فراسنجه¬های مورد بررسی شامل 3 سطح لسیتین سویا ( 0، 1 و 2 درصد) و 3 سطح روغن خام کلزا ( 2، 4 و 6 درصد) بودند که به طور مستمر از طریق دان در اختیار جوجه¬ها از سن 0 – 42 روزگی قرار داده شد. خوراک مصرفی با افزایش سطوح روغن گیاهی به طور معنی¬داری کاهش یافت(05/0p<). در تیمار¬های حاوی سطوح مختلف لسیتین اختلاف معنی¬داری در خوراک مصرفی مشاهده نشد(05/0<p). افزایش سطوح روغن گیاهی باعث کاهش معنی¬دار افزایش وزن روزانه جوجه¬ها شد در حالی که افزایش سطوح لسیتین سبب بهبود افزایش وزن روزانه شد (05/0p<). ضریب تبدیل خوراک مصرفی در هر سه دوره پرورش، با افزایش روغن گیاهی بهبود معنی¬داری یافت (05/0p<) ولی با افزایش لسیتین تفاوت معنی داری در بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد. اثرات متقابل سطوح لسیتین و روغن گیاهی معنی¬دار بود (05/0p<) به طوری که بهترین ضریب تبدیل خوراک، مربوط به تیمار¬هایی بود که 6 درصد روغن گیاهی را به همراه لسیتین به عنوان امولسیون کننده با سطوح (1 و 2 درصد) استفاده کردند. جیره حاوی 2 درصد لسیتین و 2 درصد روغن کلزا باعث کاهش معنی¬دار سطح کلسترول سرم شد(05/0p<). جیره¬های حاوی لسیتین در سطوح پایین روغن خام باعث کاهش مقدار تری¬گلیسیرید سرم شد(05/0p<). از این پژوهش چنین استنتاج می شود که افزودن لسیتین به مقدار 2 درصد قابلیت هضم چربی را به طور معنی¬داری افزایش داد.
حسن صفری اردشیر محیط
به منظور تعیین اثر استفاده از سطوح مختلف پودر خشک شده گیاه خرفه بر عملکرد، ثبات اکسیداتیو گوشت و برخی متابولیت های خونی جوجه های گوشتی، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی، با استفاده از 4 تیمار و 4 تکرار و 10 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 در هر تکرار انجام شد. تیمارها شامل گروه شاهد و تیمارهای حاوی 2/5، 5 و 7/5 درصد پودر خشک شده گیاه خرفه بودند. جهت اندازه گیری ثبات اکسیداتیو گوشت، از بافت ران 2 قطعه جوجه نمونه گیری شد. نمونه های گوشت به مدت 60، 120 و 180 روز در فریزر نگهداری شدند و سپس شاخص های اکسیداسیون توسط tbars و ph و درصد رطوبت گوشت ران اندازه گیری شد. همچنین کلسترول، تری گلیسرید و گلوکز خون در سن 42 روزگی اندازه گیری شدند. افزایش وزن روزانه جوجه ها با افزایش درصد خرفه در جیره افزایش یافت (0/05>p). خوراک مصرفی جوجه-هایی که خرفه مصرف کردند بیشتر از گروه شاهد بود (0/05>p). تیمارهای حاوی 5 و 7/5 درصد پودر خرفه ضریب تبدیل بهتری نسبت به گروه شاهد داشتند (0/05>p). تیمار حاوی 5 درصد پودر خرفه منجر به افزایش معنی داری در وزن طحال شد (0/05>p). جوجه هایی که 5 و 7/5 درصد پودر خرفه در جیره دریافت کردند چربی حفره بطنی کمتری نسبت به گروه شاهد داشتند (0/05>p). پی اچ گوشت تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی و زمان قرار نگرفت (0/05<p). افزایش مدت زمان نگهداری گوشت سبب کاهش رطوبت آن شد (0/05>p). رطوبت بافت گوشت در تیمارهایی که از 5 و 7/5 درصد خرفه استفاده کردند در مقایسه با گروه شاهد بالاتر بود (0/05>p). میزان tbars در گوشت ران با افزایش زمان نگهداری افزایش یافت (0/05>p). تیمار حاوی 7/5 درصد پودر خرفه به طور معنی داری tbars کمتری نسبت به تیمار حاوی 5 درصد پودر خرفه داشت (0/05>p). و هر دوی این تیمارها نسبت به گروه شاهد tbars کمتری را داشتند (0/05>p). افزایش مقدار گیاه خرفه در جیره جوجه های گوشتی سبب شد تا میزان tbars در زمان های مختلف نگهداری گوشت کمتر شود (0/05>p). افزایش سطح گیاه خرفه در جیره جوجه های گوشتی سبب کاهش مقدار کلسترول خون شد به طوری که سطح 7/5 درصد خرفه بیشترین اختلاف را با شاهد داشت (0/01>p). همچنین افزایش سطح خرفه میزان تری گلیسرید خون را کاهش داد به طوری که سطح 5 درصد بیشترین اختلاف را با شاهد داشت (0/01>p). اختلاف معنی داری در میزان گلوکز خون تیمارها مشاهده نگردید (0/05<p). نتیجه گیری می شود که استفاده از خرفه در جیره جوجه های گوشتی، صفات عملکردی را بهبود می بخشد و لیپیدهای خون و میزان اکسیداسیون گوشت را نسبت به گروه شاهد، کاهش می دهد.
فاطمه محمدپور حسن درمانی کوهی
به منظور انجام این آزمایش از تعداد 336 قطعه جوجه یکروزه در یک طرح کاملا تصادفی با 7 تیمار، 4 تکرار و 12 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. تیمارها شامل: 1) تیمار شاهد (جیره پایه بدون عصاره آویشن شیرازی)، 2 و3) جیره پایه + سطوح 5/0 و 1 درصد از عصاره آویشن شیرازی به مدت 42 روز، 4 و 5) جیره پایه + 5/0 و 1 درصد عصاره آویشن شیرازی به مدت 14 روز انتهای پرورش و 6 و7) جیره پایه + 5/0 و 1 درصد عصاره آویشن شیرازی به مدت 7 روز انتهای پرورش بود. مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک به صورت هفتگی و دوره ای (آغازین، رشد و پایانی) اندازه-گیری شد. همچنین تفکیک و اندازه گیری اجزاء لاشه در روز 42 پرورش انجام شد. به منظور بررسی جمعیت میکروبی باکتری اشرشیاکلی و لاکتوباسیلوس ایلئومی، در روزهای 21 و 42 پرورش از جوجه ها نمونه گیری شد. جهت اندازه گیری میزان اکسیداسیون و کیفیت گوشت از قسمت ران 2 قطعه جوجه در روز 42 نمونه گیری و ذخیره سازی نمونه های گوشت به مدت 2، 4 و 6 ماه در دمای فریزر نگهداری شدند و سطح tbars در بافت ران و میزان ph و درصد رطوبت گوشت ران اندازه گیری شد. نتایج این بررسی نشان داد مکمل جیره ای عصاره آویشن شیرازی منجر به کاهش معنی دار مصرف خوراک در طول دوره های 21-0، 35-0 و 42-0 روزگی شد (05/0p<). مکمل کردن عصاره آویشن شیرازی در سطح 1 درصد به مدت 42 روز به طور معنی داری ضریب تبدیل خوراک را در مقایسه با سایر تیمارهای آزمایشی کاهش داد (05/0p<). مکمل کردن عصاره آویشن شیرازی و زمان استفاده از آن تأثیر معنی داری روی وزن نسبی اجزاءلاشه نداشت (05/0p>). مکمل جیره ای عصاره آویشن شیرازی در سطح 1 درصد و به مدت 42 روز منجر به افزایش معنی داری در وزن نسبی تیموس شد (05/0p<). عصاره آویشن شیرازی در سطوح 5/0 و 1 درصد و در 21 روز ابتدایی از دوره پرورش جمعیت میکروبی اشرشیاکلی را کاهش و جمعیت لاکتوباسیلوس را افزایش دهد (05/0p<). کمترین میزان اشریشیا کلای و بیشترین میزان لاکتوباسیلوس مربوط به عصاره آویشن شیرازی در سطح 1 درصد و به مدت 42 روز بود (05/0p<). استفاده از عصاره آویشن شیرازی منجر به کاهش معنی داری در غلظت tbars پس از 2، 4 و 6 ماه ذخیره-سازی شد (05/0p<)، اما تأثیری بر میزان ph و درصد رطوبت گوشت نداشت (05/0p>).
مهسا عدل بند مهرداد محمدی
هدف این تحقیق بررسی اثر سطوح مختلف عصاره هیدروالکلی بذر شاهی بر عملکرد و لیپیدهای خون و فلورمیکروبی روده بلدرچین ژاپنی بود. این تحقیق با 280 قطعه جوجه بلدرچین در قالب طرح کاملاً تصادفی، با استفاده از 5 تیمار و 4 تکرار و 14 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی در هر تکرار انجام شد. تیمارها شامل سطوح صفر، 5/0، 1، 5/1، 2 میلی لیتر عصاره هیدروالکلی در یک لیتر آب آشامیدنی بودند. جوجه ها از روز اول تا 42 روزگی عصاره شاهی را در آب آشامیدنی به صورت آزاد دریافت نمودند. وزن جوجه ها و میزان مصرف خوراک به صورت هفتگی توزین و بر اساس داده های حاصل، ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. در روز 42 آزمایش از هر واحد آزمایشی دو جوجه به عنوان نمونه انتخاب و نمونه گیری از ایلئوم به منظور تعیین وضعیت میکروفلور صورت گرفت و سپس لاشه آنها تجزیه شد. در روز 42 از ورید بال دو جوجه از هر قفس نمونه خون گرفته شد و پس از جدا کردن سرم، میزان کلسترول، تری گلیسیرید، hdl، ldl با روش رنگ سنجی-آنزیمی اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که افزودن عصاره شاهی به آب آشامیدنی بلدرچین های ژاپنی اثر معنی داری بر خوراک مصرفی، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک ندارد (05/0p>). همچنین وزن نسبی اجزای لاشه و اندام های داخلی بلدرچین ها تحت تاثیر سطوح مختلف عصاره شاهی قرار نگرفت (05/0p>). بازده لاشه بلدرچین های نر به طور معنی داری در مقایسه با ماده ها بالاتر بود (001/0>p). درصد وزن ران به وزن لاشه روند خطی افزایشی را با افزایش سطوح عصاره شاهی در آب نشان داد (001/0>l). طول نسبی قسمت های مختلف روده کوچک شامل دودنوم، ژژنوم و ایلئوم تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. اثر سطوح مختلف عصاره هیدروالکلی شاهی بر جمعیت e.coli و کلی فرم ناحیه ایلئوم روده معنی دار نبود، بلدرچین هایی که سطوح 5/0، 1و 5/1 میلی لیتر عصاره دریافت کرده بودند دارای جمعیت لاکتوباسیلوس بیشتری بودند (05/0>p). اثر سطوح مختلف عصاره بر لیپیدهای سرم معنی دار نبود اما بلدرچین های نر تری گلسیرید کمتری نسبت به ماده ها داشتند (05/0p>). به طور کلی می توان گفت اثر سطوح مختلف عصاره هیدروالکلی شاهی بر عوامل مختلف بلدرچین ژاپنی موثر نبود.
هادی چزگی اردشیر محیط
این آزمایش به منظور بررسی اثرات اسید اوریک خون بر عملکرد و خصوصیات لاشه جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی انجام شد. برای این منظور از طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 10 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 در هر تکرار استفاده شد. تیمارها شامل گروه شاهد و جیره های حاوی 35/0 و 70/0 درصد اوره و نیز 29/1 و 58/2 درصد دی-آمونیوم سیترات از سن 24 روزگی به جوجه ها تغذیه شدند. در طول دوره آزمایش افزایش وزن، میانگین خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک به صورت هفتگی اندازه گیری شد. در سن 27 و 41 روزگی 2 پرنده از هر تکرار به طورتصادفی انتخاب و نمونه خون از ورید بال برای اندازه گیری غلظت اسید اوریک و مالون دی آلدئید سرم خون گرفته شد. در آخر دوره، 2 پرنده از هر تکرار به طور تصادفی انتخاب و برای بررسی صفات لاشه کشتار شدند. نتایج نشان داد که در 41-36 روزگی تیمارهای حاوی اوره سبب کاهش معنی دار افزایش وزن روزانه نسبت به سایر تیمارها شد. در این دوره بهترین ضریب تبدیل خوراک مربوط به تیمار حاوی 58/2 درصد دی آمونیوم سیترات بود که با تیمار حاوی70/0 درصد اوره تفاوت معنی داری را نشان داد (05/0>p). میزان اسید اوریک سرم در سنین 27 و 41 روزگی در تیمار حاوی 70/0 درصد اوره به طور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد بود (05/0>p). هم چنین میزان مالون دی آلدئید سرم در تیمار حاوی 70/0 درصد اوره در 41 روزگی به طور معنی داری کمتر از تیمار شاهد بود (05/0>p). این مطالعه نشان داد که افزایش غلظت اسید اوریک پلاسما از طریق افزودن اوره یا دی آمونیوم سیترات به جیره جوجه های گوشتی می تواند از طریق کاهش مالون دی آلدئید باعث کاهش اثرات نامطلوب تنش گرمایی شود.