نام پژوهشگر: زینب اکبری
زینب اکبری محمد تقی دستورانی
تخمین درست حجم رسوبات حمل شده توسط رودخانه ها در پروژه های آبی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در حقیقت حصول روشهایی برای محاسبه دبی رسوبات مهمترین هدف تحقیقات مربوط به فرآیند رسوب شده است. از جمله این روشها می توان به روشهای یادگیری ماشین از قبیل مدل درختان تصمیم گیری که مبتنی بر اصول یادگیری می باشند، اشاره کرد. روش درخت تصمیم یک روش سلسله مراتبی یا چند مرحله ای است که در آن به صورت بازگشتی مجموعه داده ها به روش دودویی به تقسیمات فرعی و کوچکتر تقسیم بندی می شود تا زمانی که تقسیمات فرعی نهایی نتوانند بیشتر از آن تجزیه شوند. درختان تصمیم استقرایی مجموعه ای از داده های معلوم را می گیرد و یک درخت تصمیم را از آن استنتاج می کند. سپس درخت می تواند به صورت مجموعه قوانینی برای پیش بینی نتیجه ویژگی های معلوم استفاده شود. در این تحقیق میزان آورد رسوبات رودخانه گل گل حوضه سد ایلام با استفاده از مدل درخت های تصمیم گیری رگرسیونی و منحنی سنجه رسوب در سه حالت مدل سازی شد . در حالت نخست، تمامی داده های اندازه گیری شده بدون هیچ گونه تفکیکی مدل سازی گردید و در حالت دوم مجموعه داده ها به دو زیر مجموعه با غلظت رسوبات کمتر و بیشتر از 100 تن در روز و در حالت سوم به دو زیر مجموعه با مقادیر کمتر و بیشتر از میانگین غلظت رسوبات دسته بندی شدند . سپس هر زیر مجموعه جداگانه توسط روش های مذکور شبیه سازی شد. جهت ارزیابی دقت و صحت نتایج معیارهای آماری r، bias ,rmse ,r2و mae مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طور کلی و بر اساس تمامی معیار های آماری مدل درخت تصمیم گیری در مقایسه با روش منحنی سنجه رسوب تطابق بسیار بیشتری با مقادیر اندازه گیری شده داشته و دسته بندی داده ها بر اساس غلظت رسوب، نتایج مطلوبتری را سبب شده است.
زینب اکبری جواد نیستانی
بر مبنای مدارک و مستندات موجود، می توان گفت که در دور? قاجار، 41 مدرسه علوم دینی در شهر تهران وجود داشته است. در بررسی محدوده مورد مطالعه، محل 38 مدرسه مورد شناسایی قرار گرفت که از آن میان حدود 18 مدرسه همچنان پا بر جای مانده است. در شهر قزوین نیز 5 مدرسه قاجاری شناسایی شد که از آن میان 4 مدرسه همچنان باقی است. بر مبنای مدارک موجود، به نظر می رسد که در ساخت مدارس ایران تا پیش از دوره قاجار، از الگوی خاصی پیروی می شده است. اما تحقیق حاضر نشان می دهد که در دوره قاجار، دست کم در شهرهای تهران و قزوین، مدارس علوم دینی بر مبنای الگوی معماری چندان مشخصی ساخته نمی شده است. اما در رابطه با حضور این بناها، می توان به این نتیجه رسید که وقف نقش بسزایی در حفظ این مدارس داشته است. به نظر می رسد که از 41 مدرسه علوم دینی شهر تهران دوره قاجار، 30 مدرسه وقفی بوده که از این میان 18 مدرسه همچنان پا بر جای مانده است. از 5 مدرسه علوم دینی شهر قزوین نیز 4 مدرسه باقی مانده است که همگی آنها نیز وقفی هستند. در نتیجه دست کم در ارتباط با حفظ و نگهداری مدارس علوم دینی عصر قاجار دو شهر تهران و قزوین، وقف موثرترین عامل شمرده می شود. در رابطه با تمرکز مکانی مدارس علوم دینی، حدود %34 مدارس (14باب) در محله سنگلج، %27 (11 باب) در محله عودلاجان، %19 (8باب) در محله بازار، %9 (4 باب) در محله چالمیدن، %7 (3 باب) در محله دولت و %2 (1 باب) در محله ارگ تمرکز یافته اند. شاید بتوان علل تمرکز مدارس علوم دینی در محله سنگلج و عودلاجان را وضعیت مطلوب اقتصادی ساکنان و همچنین شرایط عمومی مساعد جهت زندگی در این دو محله دانست. اگرچه تنها %19 مدارس در محله بازار قرار گرفته اند اما این تعداد با توجه به فضای محدود موجود برای ساخت و ساز در محله بازار جالب توجه به نظر می رسد که شاید نشان دهنده نقش مذهبی برجسته محله بازار باشد. محله چالمیدان با وجود وسعت بسیار خود، تنها %9 از مدارس را در خود جای می دهد که می توان فقر ساکنین و شرایط نامطلوب زیستی را دلیلی بر این امر به حساب آورد. با توجه به شکل گیری محله دولت در پی گسترش تهران در دوره ناصری تمرکز تنها %7 مدارس در این محله چندان عجیب به نظر نمی رسد. در رابطه با محله ارگ نیز ساکنان محور توجه قرار می گیرند. درباریان و اشراف وابسته به دربار ساکنین اصلی این محله را تشکیل می دادند که تمرکز %2 مدارس در این محله را توجیه می کند. در رابطه با شهر قزوین نیز از آنجایی که تعداد مدارس موجود محدود بوده است، نمی توان الگوی خاصی را برای پراکنش منطقه ای مدارس علوم دینی قاجار شهر قزوین مطرح کرد. نکته ای که در اینجا مطرح می شود این است که تمامی مدارس علوم دینی شهرهای تهران و قزوین در بافت قدیم این شهرها، قرار گرفته اند.
زینب اکبری مجتبی رفیعیان
چنان چه به حمل ونقل عمومی تنها به عنوان ابزاری برای کاهش سهم اتومبیل درسفرهای درون شهری و جلوگیری ازتوسعه گسترده شهر نگریسته شود، پتانسیل های توسعه ای و فرصت های ایجاد شده توسط ایستگاه های حمل و نقل عمومی بر محیط پیرامون نادیده گرفته می شود. درنتیجه به دلیل عدم برنامه ریزی فضایی وکاربری اراضی و پیش بینی های لازم در پیرامون ایستگاه های مترو شاهد آشفتگی محیطی و عدم کارآیی بهینه محیط و حتی معضلات اجتماعی و اقتصادی پیرامون ایستگاه های مترو خواهیم بود. این تحقیق برآن است که پارامترهای کاربری زمین که از استقرار ایستگاه مترو متاثر می شوند را معرفی کرده و سپس درمحدوده موردمطالعه میزان تاثیرپذیری هریک از این پارامترها راارزیابی کند. بدین منظور براساس اطلاعات بدست آمده از شهرداری، عکس های هوایی مربوط به دوره های زمانی مختلف و با مراجعه به محدوده مورد مطالعه وانجام مصاحبه عمیق باساکنان وشاغلان درمحدوده نسبت به ایجادلایه های اطلاعاتی اقدام گردید. درمرحله بعد پس ازتعیین میزان اهمیت هریک ازمعیارها و بااستفاده از روش هم پوشانی وزندارلایه ها در محیط gisنسبت به شناسایی مناطق متاثراقدام می گردد. هم چنین دلایل شکل گیری هر یک ازپهنه بندی ها بررسی شده و شدت اثر گذاری درهر یک از حوزه ها معین می گردد ودر نهایت با تاکید بر لزوم تغییر در نظام کاربری وضع موجود ، توصیه ها و پیشنهاداتی برای آینده پیشنهاد می شود. واژگان کلیدی : ایستگاه مترو شوش ، برنامه ریزی کاربری اراضی ، سیستم اطلاعات جغرافیایی و هم پوشانی لایه ها.....
زینب اکبری فردین ساعدپناه
در این پایان نامه، معادله ی موج با شرایط اولیه و مرزی دیریکله در نظرگرفته شده است. ابتدا به اختصار به حل تقریبی معادله ی بیضوی با استفاده از روش عنصر متناهی و آنالیز خطای پیشین و پسین آن اشاره می کنیم. سپس معادله ی گرما و آنالیز خطای پسین آن را در حالت نیم گسسته ی مکانی با استفاده از تکنیک بازسازی بیضوی مورد بررسی قرار می دهیم. در ادامه، به تجزیه ی نیم گسسته ی مکانی با استفاده از روش عنصر متناهی، تجزیه ی نیم گسسته ی زمانی با استفاده از روش تفاضلات متناهی و تجزیه ی کاملاً گسسته برای معادله ی موج می پردازیم. در نهایت برای هر کدام از این گسسته سازی ها، تخمین خطای پیشین و سپس تخمین خطای پسین را با دو تکنیک براساس روش انرژی بدست می آوریم، که البته در این پایان نامه تأکید بیشتر بر تکنیک بازسازی بیضوی می باشد.
زینب اکبری محمدرضا پورجعفر
صنعت مسافرت و جهانگردی،بعنوان یزرگترین و متنوع ترین صنعت در دنیا به حساب می آید. پدیده گردشگری که خود بصورت یک پدیده اجتماعی- فرهنگی مطرح است، به بزرگترین تحرک و جابجایی انسان ها اطلاق می شود. آنچه مسلم است سواحل با داشتن ظرفیت های ارتقای منظر شهری، نقش مهمی را در جذب گردشگر ایفا می نمایند. بررسی تجارب جهانی گردشگری ساحلی نشان میدهد که این رویکرد، تاثیر مثبتی در ارتقاء اقتصادی، فرهنگی و .. دارد و میتواند ارتباطات اجتماعی را افزایش دهد. همچنین این امر منجر به ایجاد و تقویت روح مکان میشود،بطوریکه پاسخگوی نیازهای گردشگران بوده و منظری فرح بخش و پرمعنا را ایجاد نماید.به تفصیل میتوان گفت در شهرهای ساحلی شمال ایران، آب و فضای سبز مهم ترین عناصر طبیعی ساختار شهر و عوامل پیوند انسان،طبیعت و شهر میباشند. روش انجام این پژوهش،تحلیلی و توصیفی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی ،برداشت های میدانی، و مصاحبه و پرسشنامه گرد آوری شده است و در بخش تحلیل، اطلاعات با استفاده از تکنیک سوات مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش سعی دارد با مطالعه و شناخت جنبه های مثبت و موفق موارد گوناگون طراحی شده در راستای ارتقاء گردشگری ساحلی، اصول و راهکارهای این رویکرد را شناسایی کرده و امکان بکارگیری آن جهت ارتقاء گردشگری ساحلی را بررسی نماید. در پایان با تاکید بر این معیارها، پیشنهادات و راهکارهایی برای ارتقاء گردشگری ساحلی در شهر محمودآباد ارائه می گردد. این پژوهش نشان میدهد توجه به چهار اصول اصلی کالبدی،اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی و همچنین معیارهای آن میتواند به ارتقاء گردشگری ساحلی در شهرهای ساحلی کمک نموده و از این طریق رشد روزافزون این نوع از گردشگران را موجب می گردد.