نام پژوهشگر: علیرضا مهدویان
مریم پوررحیمی مرنی علیرضا مرادی
پژوهش حاضر به مقایسه سبک دلبستگی، باورهای غیرمنطقی،کمال گرایی با رضایت زناشویی پرداخته است. نمونه پژوهش شامل 297 مرد و 298 زن ، جمعاً 595 نفر است که 10-1 سال از ازدواجشان گذشته است و بین 40-20 سال سن دارند و در شهر تهران زندگی می کنند. در زمان انجام پژوهش مشکل ناباروری و سابقه بیماری مزمن جسمی و بیماری روانی را نداشته و در شش ماه اخیر(قبل از انجام پژوهش)نیز تجربه حوادث تلخ را نداشته اند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.داده های اصلی پژوهش از طریق پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسال هازان و شیور(aaq )،باورهای غیرمنطقی جونز،کمال گرایی اهواز و رضایت زناشویی انریچ جمع آوری شده است.نتایج پژوهش نشان داد که بین رضایت زناشویی و باورهای غیرمنطقی رابطه معکوس معنی دار وجود دارد. رضایت زناشویی با دلبستگی ایمن رابطه مثبت معنادار و با سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی- دوسوگرا رابطه منفی معنادار دارد.بین رضایت زناشویی و کمال گرایی رابطه معکوس معنی دار وجود دارد.باورهای غیرمنطقی، کمال گرایی و دلبستگی ناایمن اضطرابی در مجموع 12% از واریانس رضایت زناشویی را تبیین می کنند.بین دو گروه زنان و مردان از لحاظ سبک دلبستگی تفاوت وجود دارد. به این ترتیب که میانگین نمرات زنان در سبک دلبستگی ایمن بالاتر از مردان است و میانگین نمرات مردان در دو سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و اضطرابی- دوسوگرا بالاتر از زنان است.مدت زمان ازدواج ومیزان درآمد بر رضایت زناشویی تأثیرگذار است. کلیدواژه ها:سبک دلبستگی،باورهای غیرمنطقی،کمال گرایی، رضایت زناشویی
لیدا تبیانی نیان علیرضا مهدویان
زمینه و هدف: رضایت زناشویی به عنوان خشنودی و رضایت اشخاص از زندگی زناشویی تعریف می شود. عوامل بسیاری در رضایت زناشویی موثر هستند. از جمله عوامل دموگرافیک، عوامل رابطه ای و عوامل فردی. از جمله عوامل فردی موثر، الگوهای ارتباطی، تمایزیافتگی، سبک های دلبستگی و سبک های دفاعی افراد است. در ژوهش حاضر، رابطه میان الگوهای ارتباطی، تمایزیافتگی، سبک های دلبستگی و سبک های دفاعی با رضایت زناشویی درزنان و مردان متاهل مورد بررسی قرار گرفته است. روش ها: جهت این بررسی 48مرد و 76 زن متاهل(124نفر) شاغل دارای 15-2 سال زندگی مشترک به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های الگوهای ارتباطی(cpq)، تمایزیافتکی خود(dsi)، سبک های دلبستگی کولینز و رید(raas)، سبک های دفاعی(dsq) و رضایت زناشویی انریچ را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چند متغیری و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد ارتباط معنی داری میان سبک های دلبستگی، سبک های دفاعی و تمایزیافتگی با رضایت زناشویی در زنان و مردان وجود ندارد. همچنین میان الگوهای ارتباطی با رضایت زناشویی در مردان ارتباط معنی داری مشاهده نشد. اما در زنان، از میان الگوهای ارتباطی، الگوی « ارتباط سازنده متقابل»، رضایت زناشویی را به طور مثبت پیش بینی می کرد. نتیجه گیری: عدم ارتباط معنی دار میان سبک های دلبستگی و رضایت زناشویی، می تواند ناشی از تجانس سبک های دلبستگی افراد با همسرانشان باشد که در این پژوهش بررسی نشده است. به طوریکه با تکیه بر پیشینه پژوهشی موجود، رضایت زناشویی افرادی که با همسرانشان سبک دلبستگی متجانس دارند، بالاتر از افراد دارای سبک دلبستگی نامتجانس است. عدم ارتباط معنی دار میان الگوهای ارتباطی و رضایت زناشویی در مردان ممکن است ناشی از اشکال زندگی خانوادگی سنتی و نوع ارتباط مکملی است که گروه نمونه دارای آن بود. همچنین عدم ارتباط میان تمایزیافتگی و رضایت زناشویی، از طریق امکان شکل گیری مثلث بندی ها، سطح تمایز یکسان همسران و وجود خانواده های گسترده در اثر زندگی در جوامع سنتی قابل تببین است. کلیدواژه ها: رضایت زناشویی، الگوهای ارتباطی، تمایزیافتگی، سبک های دفاعی، سبک های دلبستگی
علی پورصالح کچومثقالی علیرضا مهدویان
هدف پژوهش: « مقایسه سلامت عمومی و پیشرفت تحصیلی فرزندانی که والدینشان ازدواج مجدد کرده اند با خانواده های عادی و تک والدینی» می باشد. روش: در این تحقیق که از نوع علی- مقایسه ای می باشد از دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان قرچک ، تعداد 84 نفر دانش آموز دارای خانواده ازدواج مجدد و تعداد 68 نفر دانش آموز دارای خانواده تک والدینی ، شناسایی شد که همه آنها در تحقیق شرکت داده شد و تعداد 84 نفر دانش آموز دارای خانواده عادی از دو دبیرستان به صورت تصادفی واز هر دبیرستان 42 نفر، همتاسازی شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و کارنامه پایان تحصیلی دانش آموز استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها ازآزمون t برای گروههای مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شده است. نتایج نشان داد که: سلامت عمومی فرزندان خانواده های ازدواج مجدد و ازدواج مجدد به علت فوت از عادی، به طور معنادار کمتر است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج،کسانی که می خواهند با فردی که دارای فرزند است ازدواج کنند، مهارتهای لازم برای ارتباط با فرزند ناتنی را فرا گیرند ومشاوران مدارس نیز در موقع بررسی مشکلات دانش آموزان،وضعیت خانوادگی او را در نظر بگیرند.
ایمان صادقی علیرضا مهدویان
چکیده هدف این تحقیق تعیین اثر بخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی بر رضایت و صمیمیت زناشویی است. به این منظور از میان داوطلبانی که جهت شرکت در کارگاه، پس از اعلام عمومی ثبت نام کرده بودند، سی زوج به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. برای هر گروه قبل از برگزاری جلسات آزمون های رضایت زناشویی انریچ و صمیمیت زناشویی (اولیاء ، فاتحی زاده و بهرامی،1385) اجرا گردید. برای گروه آزمایش ، آموزش غنی سازی زندگی زناشویی در هفت جلسه نود دقیقه ای اجرا شد و گروه دوم هیچ آموزشی را دریافت نکرد. جلسات با فاصله زمانی یک هفته برگزار گردید. بلافاصله بعد از آموزش و یک ماه پس از آن، ارزیابی های مرحله پس آزمون و پیگیری با استفاده از همان آزمون ها انجام گرفت. سرانجام با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نتایج تحلیل شد. بر اساس فرضیه های تحقیق، آموزش غنی سازی زندگی زناشویی، رضایت و صمیمیت زوجین را در پس آزمون و پیگیری افزایش داد. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در صمیمیت و رضایت زناشویی (p<0/01) معنا دار بود. کلید واژه ها: آموزش غنی سازی زندگی زناشویی، رضایت زناشویی، صمیمیت زناشویی
مجتبی ساتکین علیرضا مهدویان
چکیده مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رضایت زناشویی براساس هوش معنوی و هوش هیجانی انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی مراجعه کنندگان متأهل به خانه های سلامت مناطق 8 و 18 تهران بود که حداقل دو سال از زندگی مشترکشان گذشته بود و بین20 تا50 سال سن داشتند. تعداد 117 نفر به عنوان نمونه ی پژوهشی و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزارهای اجرای این پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه ی هوش هیجانی بار-آن، پرسشنامه ی هوش معنوی ناصری، پرسشنامه ی رضایت زناشویی انریچ. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیری و تحلیل واریانس استفاده گردیده است. نتایج: یافته های این پژوهش نشانگر این است که هوش معنوی 1/10 درصد از تغییرات رضایت زناشویی را پیش بینی می نماید. همچنین در میان مولفه های اصلی هوش معنوی، شکیبایی 5/13 درصد از تغییرات رضایت زناشویی را پیش بینی می نماید. همچنین هوش هیجانی نیز 4/21 درصد از تغییرات رضایت زناشویی را پیش بینی می نماید. در میان مولفه های اصلی هوش هیجانی نیز خلق کلی 9/25 درصد از تغییرات رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج به دست آمده از ترکیب هوش معنوی و هوش هیجانی نیز باید گفت که هوش هیجانی با 4/21 درصد پیش بینی کننده ی مناسب تری برای رضایت زناشویی می باشد. نتیجه گیری: هوش معنوی و هوش هیجانی از جمله عوامل مرتبط با رضایت زناشویی محسوب می شوند. افرادی که دارای هوش معنوی و هوش هیجانی بالاتری هستند از رضایت زناشویی بیشتری نیز برخوردارند. کلید واژه ها: هوش، معنویت، هوش معنوی، هوش هیجانی، رضایت زناشویی، پیش بینی.
حمید باباخانی پور علیرضا مهدویان
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد خانوادگی و رضایت زناشویی والدین نوجوانان اقدام کننده به خودکشی با غیر اقدام کنندگان صورت گرفته است. مواد و روش کار: نمونه این پژوهش شامل 100 نفر(50 نوجوان اقدام کننده به خودکشی و 50 نفر غیر اقدام کننده) بود. که به ترتیب به روش نمونه گیری در دسترس و خوشه ای- تصادفی انتخاب شدند. گروه غیر اقدام کننده از نظر ویژگیهای جمعیت شناختی با گروه اقدام کننده همگن شدند.ابزارهای پژوهش عبارت بودند از نسخه ایرانی مقیاس سنجش خانواده (fad-i) و پرسشنامه رضایت زناشویی enrich که پایایی آنها به ترتیب برابر با 93/0 و 92/0 محاسبه شده است. اولی توسط نوجوانان و دومی را مادران آنها تکمیل کردند. داده ها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی، آزمون آماری t گروه های مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: یافته ها نشان داد که بین عملکرد خانوادگی و رضایت زناشویی والدین و نیز ابعاد آنها در دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. ( 05/0 (p < بین این متغیرها همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. (05/0 (p <. همین طور، عملکرد خانوادگی و رضایت زناشویی می تواند پیش بینی کننده رفتار خودکشی در نوجوانان باشند. در این میان، بٌعد نقشها در عملکرد خانواده، و حیطه مسایل شخصی، مدیریت مالی، و ازدواج و فرزندان (فرزندپروری) متغییرهای پیش بین بهتری برای اقدام به خودکشی در نوجوانان بودند. نتیجه گیری: رضایت زناشویی والدین و عملکرد خانواده در رفتار خودکشی نوجوانان تاثیر داشته و این مهم بیانگر اهمیت درمان های سیستمی و ارائه خانواده درمانی و زوج درمانی در طرحهای درمانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی می باشد. کلید واژه ها: رضایت زناشویی، عملکرد خانواده، اقدام به خودکشی، نوجوانان .
هانیه برزگر پرویز دباغی
چکیده هدف : دراین پژوهش، به بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر افزایش سازگاری زناشویی همسران معتاد شهرستان بجنورد، پرداخته ایم . ابزار و روش پژوهش : بررسی حاضر پژوهش شبه تجربی است که با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شده و ضمن استفاده از متغیر آزمایشی ( آموزشی مهارت های زندگی ) ، از پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است . نمونه ی مورد نظر پژوهش با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شد که در حال مراحل درمان وترک خود بوده و به مراکز ترک اعتیاد شهرستان بجنورد مراجعه کرده و نمرات سازگاری زناشویی آنها زیر حد میانگین بوده است . نمونه ها به دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی تقسیم شدند و از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد و بعد از آموزش مهارتهای زندگی ( کنترل خشم ، مقابله با اضطراب ، مهارت حل مسئله ) به مدت پنج جلسه دو ساعته ،به گروه آزمایش، در طول مدت یک ماه ونیم داده شد و پس از آن ،برای بار دوم از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون گرفته شد، تا تاثر آموزش مهارتهای زندگی به گروه آزمایش سنجیده شود. برای تجزیه و تحلیل داده ها ی بدست آمده در این پژوهش نیز ،به دلیل نرمال نبودن داده ها از آزمون یومن ویتنی که معادل ناپارامتریک آزمون t است ،استفاده شد . ابزار پژوهش ، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1979) ، با چهار مولفه ی ( رضایت زناشویی ، همبستگی دو نفری ، توافق دو نفری و ابراز محبت زناشویی ) بوده است. یافته ها : نتایج بدست آمده ، حاکی از آن است که آموزش مهارتهای زندگی ( کنترل خشم ، مقاله با اضطراب ، مهارت حل مسئله ) در سازگاری کلی زناشویی همسران معتاد تاثر مثبت داشته است و در گروه آزمایش بعد از آموزش مهارت ها تفاوت معناداری با گروه کنترل ایجاد شده بود . همچنین در توافق دو نفری،رضایت دونفری،همبستگی دونفری وابراز محبت در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری ایجاد شد. بحث ونتیجه گیری : در کل نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری زناشویی همسران معتاد که یکی از آنان ( مرد ) به یک نوع مواد افیونی وابسته است، موثر است .با توجه به نتایج این پژوهش، مبنی بر تاثیر مثبت آموزش مهارت های زندگی بر افزایش سازگاری زناشویی همسران معتاد میتوان به این نکته اشاره کرد که، باانجام دوره های آموزشی مهارت های زندگی به زوجین معتاد میتوان جنبه هایی از کیفیت زناشویی همسران معتاد (سازگاری زناشویی، توافق دو نفری،رضایت دونفری،همبستگی دونفری وابراز محبت) را در آنان افزایش داد. کلیدواژه ها : مهارتهای زندگی ، سازگاری زناشویی ، اعتیاد .
مصطفی احمدی مهدی نکومنش
هدف از انجام این پروژه، بررسی تأثیر تعداد و طول شاخه های جانبی بر رفتار ویسکوالاستیک خطی پلیمرهای شانه ای است. پس از بررسی سازوکار های آسودگی ساختارهای پیچیده بر اساس فرضیه لوله، ساختارهای شانه ای از بوتیل اکریلات با طول پیکره بلند و برابر و شاخه های جانبی نسبتاً کوتاه با تعداد و طول متفاوت سنتز شدند و به این ترتیب، تأثیر تعداد و طول شاخه های جانبی بر رفتار ویسکوالاستیک خطی پلیمرها بررسی شد. در ادامه مدلی برای پیش بینی آسودگی ساختارهای شانه ای ارائه گشت و مدل بدست آمده با مقایسه با داده های موجود در مراجع در مورد رفتار ویسکوالاستیک ساختارهای شانه ای تأیید شد. سنتز ساختارهای شانه ای از بوتیل اکریلات با استفاده از روش پلیمریزاسیون رادیکالی زنده انتقال اتم به روش پیوندخوردگی از، در سه مرحله انجام شد. ابتدا کوپلیمرهایی با درصد کومونومر مختلف از طریق پلیمریزاسیون انتقال اتم مونومرهای بوتیل اکریلات و تری متیل سیلوکسی هیدروکسی اتیل اکریلات سنتز شدند. سپس گروه های تری متیل سیلیل با بروموپروپایونت بروماید جایگزین شده و به این ترتیب ماکرو شروع کننده چندعاملی بدست آمد. در مرحله سوم، شاخه های جانبی از طریق پلیمریزاسیون انتقال اتم بوتیل اکریلات در حضور ماکرو شروع کننده سنتز شدند. رفتار ویسکوالاستیک خطی نمونه های سنتز شده اندازه گیری شد و طیف های آسودگی اصلی با استفاده از قانون تطابق دما - زمان بدست آمدند. نتایج بدست آمده نشان دادند که افزایش طول و یا تعداد شاخه های جانبی در یک ساختار شانه ای الزاماً منجر به تأخیر آسودگی نهایی و کند شدن دینامیک زنجیر نخواهد شد. هرچند با افزایش طول و یا تعداد شاخه های جانبی، اصطکاک موثر در آسودگی سگمنت های پیکره افزایش یافته و موجب تأخیر آسودگی نهایی می شود، اما از سوی دیگر، رهایی شاخه های جانبی از طریق نوسانات موجب اتساع لوله و تسریع آسودگی پیکره می گردد. در ساختارهای شانه ای حاوی شاخه های پراکنده، اثر اصطکاک اضافی غالب بوده و موجب تأخیر آسودگی پایانی می شود اما در ساختارهای شانه ای با شاخه های متراکم، اثر اتساع غالب بوده و آسودگی نهایی می تواند حتی زودتر از آسودگی زنجیر خطی معادل با پیکره رخ دهد. بر خلاف نمونه های گزارش شده در مراجع از رفتار رئولوژیکی ساختارهای شانه ای سنتز شده با استفاده از روش های lrp، که پس از آسودگی شاخه ها، اثری از آسودگی پیکره دیده نمی شد، مشخصه آسودگی مرحله ای ساختارهای شانه ای، شامل افت اولیه مدول پس از رهایی شاخه ها و در نهایت افت کامل مدول پس از رهایی پیکره در نمونه های سنتز شده در این قسمت دیده شد که علت آن بلند بودن پیکره نسبت به سایر مراجع بود. بر اساس فرضیه لوله آسودگی ساختارهای پیچیده مثل ساختار شانه ای بصورت مرحله ای رخ می دهد. ابتدا شاخه های جانبی و سپس پیکره آسوده می شود. مدل حرکت در امتداد زمان از جمله مدل هایی است که بر اساس فرضیه لوله توسعه یافته و تاکنون برای ساختارهای خطی، ستاره ای، h- شکل و pom-pom استفاده شده است. در این پروژه مدل یاد شده به ساختارهای شانه ای منظم توسعه یافت. همچنین سازوکار جدیدی برای نوسانات پیکره در ساختارهای پیچیده (نوسانات مرحله ای) ارائه شده و اهمیت آن با استفاده از مدل توسعه یافته بررسی شد. بر اساس این سازوکار، پس از رهایی شاخه ها، سگمنت های پیکره اجازه دارند تا نسبت به تمامی نقاط اتصال شاخه ها نوسان کنند. نوسانات نسبت به نقاط نزدیک تر مزیت حمل کردن شاخه های جانبی کمتر و اصطکاک کمتر و نوسانات نسبت به نقاط دورتر مزیت عبور از سد پتانسیل کمتر را دارد. بسته به طول و تعداد شاخه های جانبی، سگمنت های پیکره سریعترین حالت را برای آسودگی انتخاب می کنند. در حالیکه مدل های قبلی در پیش بینی رفتار ساختارهای حاوی شاخه های کوتاه، محدودیت نشان می دهند، مدل توسعه یافته در این تحقیق، برای طیف وسیعی از ساختارهای شانه ای موجود در مراجع، از مونومرهای مختلف، تطبیق خوبی نشان می دهد. در نظر گرفتن اصطکاک واحدهای مونومری در پیکره، اصلاح زمان نوسانات اولیه و در نظرگرفتن اتساع لوله بصورت پیوسته در طول زمان، بعنوان مهم ترین عوامل توفیق مدل توسعه یافته تعیین شدند. در نهایت روش تعمیم مدل و نتایج بدست آمده به کوپلیمرهای اتیلن و ?-الفین ها تشریح شده است.
منصوره طاهری علیرضا مهدویان
هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط سازگاری زناشویی والدین ورابطه والد- فرزندی باعزت نفس ومهارت های اجتماعی نوجوانان بود. روش: شرکت کنندگان پژوهش حاضر 275 دانش آموز (150 دختر و 125 پسر) پایه های اول و دوم دبیرستان های منطقه هشت شهر تهران ووالدین آنها بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس رابطه والد- فرزندی(pcrs) ،پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ وپرسشنامه مهارت های اجتماعی(tiss) رادانش آموزان ومقیاس سازگاری زناشویی(das)را والدین این دانش آموزان تکمیل کردند. به منظور پیش بینی هر یک از متغیرهای ملاک توسط رابطه والد- فرزندی وسازگاری زناشویی والدین از تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که سازگاری زناشویی والدین رابطه مثبت و معنی داری با کیفیت رابطه والد- فرزندی، عزت نفس بالا و مهارت های اجتماعی نوجوانان دارد و آنها را به طور مثبت پیش بینی می کند. همچنین کیفیت رابطه والد- فرزندی باعزت نفس ومهارت های اجتماعی نوجوانان رابطه مثبت و معنی دار داشته و پیش بینی کننده مثبت آنها می باشد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که هرچه سازگاری زناشویی والدین بالاترباشد کیفیت رابطه والد - فرزندی در نوجوانان بالاتراست وبه این دلیل که سازگاری زناشویی بارابطه والد-فرزندی ارتباط مثبت معنی داردارد ،وهمچنین روی هم تاثیر متقابل می گذارند،بابالارفتن سازگاری زناشویی کیفیت رابطه والد- فرزندی بالا می رود وبه دنبال این عزت نفس ومهارت های اجتماعی درنوجوانان افزایش می یابد.
محمد ثناگویی زاده اصفهانی مسعود جانبزرگی
هدف این پژوهش بررسی رابطه رضامندی زناشویی و پایبندی مذهبی با الگوهای ارتباطی زوجین بود. روش این پژوهش توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش زوجین مراکز حوزوی و دانشگاهی تربیت معلم شهر اصفهان در سال 1390 بودند. نمونه پژوهش 121 زوج (242 نفر) بود که از بین زوجین دانشگاهی و حوزوی به صورت چند مرحله ای و به طور تصادفی در دو گروه دانشجویان و طلاب انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری داده ها؛ پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوی، پرسشنامه مقیاس دینی رضامندی زناشویی جدیری و پرسشنامه پایبندی مذهبی جان بزرگی بود. داده ها توسط نرم افزار spss و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یکراهه و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که: میان پایبندی مذهبی کل و رضایت زناشویی با ارتباط سازنده متقابل رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. میان الگوهای ارتباطی «سازنده متقابل»، «توقع/کناره گیر»، «توقع/کناره گیر مرد/زن»، «توقع/کناره گیر زن/مرد» و «ارتباط اجتنابی متقابل»، در دو گروه «پایبند به مذهب و ناپایبند به مذهب» تفاوت معنی داری وجود دارد. اما در مورد الگوهای ارتباطی «توقع/کناره گیری» و توقع مرد، کناره گیر زن تفاوت معنی داری بین گروه های دوسوگرا و پایبند مشاهده نشد. هم چنین تفاوت معنی داری بین گروه های دوسوگرا و ناپایبند از نظر الگوهای ارتباطی سازنده متقابل، توقع زن، کناره گیر مرد و اجتنابی متقابل مشاهده نگردید. نتایج این پژوهش نشان داد، رضامندی زناشویی عامل قوی برای پیش بینی ارتباط سازنده متقابل و نارضامندی زناشویی عامل قوی برای پیش بینی توقع مرد، کناره گیر زن و اجتنابی متقابل و ناپایبندی مذهبی عامل قوی برای پیش بینی الگوهای ارتباطی توقع/کناره گیری، توقع زن، کناره گیر مرد و اجتنابی متقابل است. الگوهای ارتباطی توقع/کناره گیری، توقع مرد، کناره گیر زن و اجتنابی متقابل عامل قوی برای پیش بینی نارضامندی زناشویی است در حالی که ارتباط سازنده متقابل و پایبندی مذهبی عامل قوی برای پیش بینی رضامندی زناشویی است.
سپیده باطبی علی عسگری
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی طرحواره های ناسازگار اولیه در تبیین رابطه بین کمال گرایی مثبت (انطباقی) و منفی (غیرانطباقی) با سبک های هویت، در گروه نمونه ای با حجم 300 دانشجوی دختر دانشگاههای دولتی تهران (با دامنه سنی18- 25 سال) که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، انجام شد. ابزار پژوهش مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی (تری شورت، اوونز، اسلید و دیوی، 1995)، پرسشنامه طرحواره یانگ- فرم کوتاه (یانگ، 1998) و پرسشنامه سبک هویت (برزنسکی، 1989) بود. یافته های روش تحلیل مسیر نشان داد که رابطه کمال گرایی مثبت با سبک هویت اطلاعاتی مثبت و با سبک هویت هنجاری و هویت سردرگم/ اجتنابی منفی است. رابطه کمال گرایی منفی با سبک هویت اطلاعاتی، منفی، با سبک هنجاری، غیرمعنادار و با سبک سردرگم/ اجتنابی، مثبت است. همچنین طرحواره خودتحول نیافته/ گرفتار در رابطه غیرمستقیم بین کمال گرایی منفی با سبک هویت اطلاعاتی، و طرحواره های طردشدگی/ بی ثباتی و محرومیت هیجانی در رابطه غیرمستقیم بین کمال گرایی منفی با سبک هویت هنجاری نقش میانجی داشتند، هیچ کدام از طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین کمال گرایی و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی نقش میانجی نداشتند. در نهایت نتایج برمبنای سبک-های مقابله ای مربوط به طرحواره ها تبیین شدند.
ترانه عسگری پریسا شاد قزوینی
هدف پژوهش حاضر مقایسه و تحلیل نقاشی کودکان بر اساس نشانه¬های تصویری، به منظور تعیین و تأیید شاخص¬های اضطراب در نقاشی کودکان عادی و کودکان دارای اختلال¬های اضطرابی می¬باشد. با تأکید بر بینا رشته¬ای بودن این تحقیق میان هنر نقاشی و روان¬شناسی کودک، در طی مراحل پژوهش سعی بر آن بوده است با پشتوانه¬ی نگرش هنری، رویکردهای روان¬شناسانه به لحاظ عملکرد علمی مد نظر قرار گیرد. از این رو بر اساس پرسشنامه¬ی علائم مرضی کودک، تعداد 30 نفر از کودکان مشغول به فعالیت در مهدکودک¬های منطقه¬ی دو تهران به عنوان نمونه دارای اختلال اضطرابی انتخاب و 30 نفر دیگر که علائم اختلال را نداشته¬اند، به عنوان نمونه عادی در نظر گرفته شدند. از آزمودنی¬ها خواسته شد تصویر خانه، درخت و آدم را بر روی یک کاغذ a4 ترسیم و سپس آن را رنگ¬آمیزی نمایند. با مشاهده و مقایسه¬ی ترسیمات دو گروه به لحاظ نشانه¬های تصویری در ترسیم اشکال خانه، درخت و آدم، و تجزیه و تحلیل داده¬ها به روش آمار توصیفی، نتایج به دست آمده نشان دهنده¬ی وجود تفاوت معنی¬دار بین تعداد شاخص¬های اضطراب به لحاظ موضوع، نوع خطوط و نحوه¬ی به کار گیری رنگ در نقاشی کودکان عادی و کودکان دارای اختلال-های اضطرابی بوده است. واژگان کلیدی: کودک، نقاشی کودکان، نشانه¬های تصویری، روان¬شناسی کودک، اختلال¬های اضطرابی.
سمانه قیصری پور حمید یعقوبی
چکیده مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تعامل والد ـ فرزندی و نگرش مادر به قاعدگی در فراوانی علائم نشانگان پیش از قاعدگی و نگرش به قاعدگی دختران بود. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در سال تحصیلی 91-1390 شهر تهران و مادران آن ها بود. نمونه متشکل از 332 دانش آموز که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس رابطه ولی ـ فرزندی (فاین، مورلند و شوبل، 1983)، پرسشنامه نگرش به قاعدگی بروکس ـ گان و روبل (1980) و فرم علامت شناسی نشانگان پیش از قاعدگی آبراهام (1990) است. طرح پژوهش، از نوع همبستگی است و داده های به دست آمده با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: یافته ها نشان داد بین تعامل والد ـ فرزندی و نگرش مادر به قاعدگی با فراوانی علائم نشانگان پیش از قاعدگی و نگرش به قاعدگی دختران رابطه وجود دارد و نگرش دختران به قاعدگی تبیین کننده فراوانی علائم نشانگان پیش از قاعدگی آن ها است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که نگرش به قاعدگی مادر به عنوان یک واقعه بی اثر بر رفتار فردی با 5/95 درصد از قوی ترین پیش بینی کننده های نگرش به قاعدگی دختران است. نتیجه گیری: عوامل موثری همچون نگرش به قاعدگی و تعاملات مثبت مادر ـ دختر بر دیدگاه دختران نسبت به این چرخه طبیعی و مسائل پیرامون آن نظیر نشانگان پیش از قاعدگی نقش دارند. بنابراین اهمیت آموزش نگرش مناسب به این رخداد حساس ضروری به نظر می رسد. واژگان کلیدی: تعامل والد ـ فرزند، نگرش به قاعدگی، نشانگان پیش از قاعدگی
نغمه ترابی مزرعه ملکی علیرضا مهدویان
چکیده مقدمه: هدف اساسی پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه کودک – والد (cprt) بر کاهش پرخاشگری کودکان پیش دبستانی و تغییر رفتارهای والدگری مادران آنها بوده است. روش: بدین خاطر در مرحله نخست 160 کودک پیش دبستانی در 6 مدرسه مورد غربالگری قرار گرفتند. پس از آن، مادران 25 کودک که نمرات بالاتر از نمره برش را در مقیاس پرخاشگری فهرست رفتاری کودک (cbcl) به دست آورده بودند، به عنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شدند، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل (12نفر) جایگزین شدند. مادران دو گروه پرسشنامه مقیاس پرخاشگری واحدی (1387) و پرسشنامه والدگری آلاباما (apq)، (فرایک، 1991) را تکمیل کردند. گروه آزمایش در جلسات آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه کودک – والد (cprt) در قالب دو گروه به مدت 10 هفته شرکت کردند و گروه کنترل در انتظار باقی ماندند. یافته ها: تحلیل یافته ها بیانگر این نکته بود که کودکان مادران گروه آزمایش در مقایسه با کودکان مادران گروه کنترل در پرخاشگری کل و در زیرمقیاس های پرخاشگری کلامی- تهاجمی، فیزیکی- تهاجمی و رابطه ای کاهش معناداری نشان دادند. از سوی دیگر یافته ها نشانگر افزایش شیوه والدگری مثبت و کاهش شیوه های والدگری منفی (نظارت ضعیف، تربیت متناقض و تنبیه بدنی) در مادران گروه آزمایش در مقایسه با مادران گروه کنترل بود. نتیجه گیری: بازی درمانی مبتنی بر رابطه کودک – والد روش موثری برای کاهش مشکلات پرخاشگری کودکان به حساب می آید. بعلاوه نتایج پژوهش حاضر آموزش cprt را در تغییر رفتارهای والدگری ناکارآمد مادران کودکان پرخاشگر موثر ارزیابی می کند. واژه های کلیدی: بازی درمانی مبتنی بر رابطه کودک – والد، پرخاشگری، شیوه های والدگری، کودکان پیش دبستانی.
فهیمه خاکزاداسفهلان علیرضا مهدویان
از آن جایی که استفاده از آمیزه های پلیمری جهت رسیدن به خواص مطلوب و متنوع در صنعت بسیار مورد توجه قرار گرفته است، آمیزه ای از دو پلیمر پر مصرف، پلی آمید66 و پلی اتیلن با دانسیته بالا مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد که از جمله در صنایع خودروسازی و بسته بندی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در ابتدا برای تهیه و آماده سازی سازگارکننده اتیلن وینیل الکل، evoh، برای آمیزه نایلون-66/پلی اتیلن، نایلون-66 طی یک واکنش 5 مرحله ای روی زنجیره ی کوپلیمر evoh پیوند زده شد. حضور نایلون پیوند زده شده توسط آزمون طیف سنجی زیرقرمز(ft-ir) و رزونانس مغناطیسی هسته(nmr) مورد بررسی قرار گرفت. ظاهر شدن پیک های مربوط به گروههای آمیدی و استری نشان دهنده بوجود آمدن پیوندهای موردنظر بود. سپس آمیزه هایی از نایلون-66 و پلی اتیلن در brabender mixer تهیه شدند.در این آمیزه ها ترکیب درصد نایلون66/پلی اتیلن ثابت بود و اثر افزودن دو گونه از این سازگارکننده حاوی مقادیر مختلف وینیل الکل به این سیستم مورد بررسی قرار گرفت. با آنالیزهای رئولوژیکی و حرارتی (dsc-tga) و تصویر برداری با میکروسکوپ الکترونی روبشی(sem) مشاهده شد که طویل تر بودن بخش پلی اتیلنی در زنجیره ی evoh می تواند نقش سازگارکنندگی آن را بهبود دهد. علاوه برسازگارکننده، اثر افزودن نانورس بر مورفولوژی و اندازه ذرات و پخش بهتر ذرات پراکنده شونده در آمیزه نیز مطالعه شد.آزمون های پراش اشعه ایکس، گرماسنجی پویشی تفاضلی، رئولوژی و میکروسکوپ الکترونی روبشی به منظور بررسی آمیزه ها مورد استفاده قرار گرفتند. حضور سازگار کننده evoh اصلاح شده با نایلون-66 در آمیزه به همراه نانورس، مورفولوژی آمیزه ها را بهبود بخشید و اثر مثبتی بر خواص بررسی شده درآمیزه داشت.
میثم ملکی رحیم ابادی حمید صالحی مبارکه
لاتکس های اکریلیک به دلیل مقاومت در برابر تخریب نوری، هیدرولیز، و صابونی شدن نسبت به سایر لاتکس ها کاربرد بیشتری در صنعت روکش ها دارند. امروزه با گسترش تکنولوژی نانو، رنگ های ترافیکی پایه آبی نیز از این امر متاثر گشته اند. مزایای عالی این نوع رنگ ها با اعمال چنین تکنولوژی دو چندان شده است. با این اوصاف تهیه و بهبود خواص رزین های قابل استفاده در رنگ های ترافیکی پایه آبی به گونه ای که همانند و یا بهتر از رنگ های پایه حلالی قبلی عمل کنند ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام این پروژه تهیه و بررسی خواص رزین های اکریلیک پایه آبی تقویت شده با نانو ذرات tio2 اصلاح شده با gma است. برای تهیه این رزین ها، مونومر های متیل متاکریلات به منظور افزایش خواص مکانیکی و بوتیل اکریلات به علت افزایش انعطاف پذیری رزین، به عنوان مونومر های پایه انتخاب شدند. این رزین ها که به روش پلیمری شدن امولسیونی نیمه پیوسته تهیه می شوند، قابلیت استفاده در رنگ های ترافیکی پایه آبی را دارند. ابتدا سطح نانو ذرات tio2 با استفاده از gma به طور شیمیایی اصلاح شد. نتایج ft-ir انجام این واکنش را تایید کرد. همچنین نتایج وزن سنجی حرارتی نشان داد که 13% gma بر روی سطح پیوند خورده است. گروه های gma روی سطح نانو ذرات با استفاده از باند دوگانه خود قابلیت پلیمری شدن دارند و به عنوان کومونومر در پلیمری شدن امولسیونی کپسول دار شدند. با استفاده از پلیمری شدن امولسیونی نیمه پیوسته نمونه های لاتکس بدون tio2 و همچنین نمونه های حاوی 1، 2، 3 و 5 درصد tio2 اصلاح سطح شده تهیه شدند. پلیمری شدن امولسیونی نیمه پیوسته در دور های متفاوت هم زن(rpm 300 ،rpm 0 4 و rpm 0 5) انجام شد و بهترین نتایج را برای rpm 300 نشان داد. نتایج آزمون وزن سنجی حرارتی نشان داد پایداری گرمایی رزین با افزایش محتوای tio2 اصلاح سطح شده به طور چشمگیری افزایش می یابد. این موضوع در شرایط گذشتن درصد tio2 از یک حد بحرانی(نمونه c5 ) منجر به افزایش لخته شدن می گردد. نتایج lls نشان داد که با افزایش درصد نانو ذرات tio2 اصلاح سطح شده، میانگین اندازه ذرات از 85 نانومتر برای لاتکس c1 تا 120نانومتر برای لاتکس c5 افزایش می یابد و همچنین نتایج lls توزیع پهن اندازه ذرات لاتکس را نشان داد. تصاویر sem نتایج حاصل از lls را تایید می کند و نیز نشان داده شد که ذرات لاتکس شکل کروی دارند. تصاویر tem نمونه ی لاتکس c4، ساختار هسته- پوسته را با هسته tio2 و پوسته پلیمری نشان داد. آزمون آنالیز حرارتی دینامیکی- مکانیکی نشان داد با افزایش محتوای نانو ذرات tio2، tg روند افزایشی به سمت مقادیر بالاتر را نشان می دهد و با افزایش میزان نانو ذرات، مدول الاستیک روند افزایشی به سمت مقادیر بالاتر به همراه کاهش در tan(?) را نشان می دهد. در کل بعد از بررسی نتایج، نمونه c4 به عنوان بهترین رزین انتخاب و تحت عنوان لاتکس cl4 به محتوای جامد 35% رسید و برای استفاده در رنگ های ترافیکی فرموله شد. نتایج نشان داد که رزین cl4 قابلیت استفاده در رنگ های ترافیکی پایه آبی را دارد ضمن اینکه از مزیت جایگزینی حلال آب به جای حلال های آلی برخوردار است.
فاطمه اشترایه علیرضا مهدویان
هدف:هدف اساسی پژوهش حاضر تعیین تفاوت الگوی فراجنسیتی (آندروژنی) با الگوی جنسیتی مردانه و زنانه و نیز تعیین تفاوت بین الگویابی جنسیتی , خود متمایز سازی و احقاق جنسی در دانشجویان متاهل زن بوده است. روش:بدین خاطر 200 زن متاهل ، از بین دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران باروش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های نقش جنسیتی بم (bsri) ، خود متمایز سازی اسکورون و احقاق جنسی هالبرت (hisa )بر روی آنها اجرا شده است. داده های مرتبط با آزمون ها ،بر اساس آزمون تحلیل واریانس یک راهه anova، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (manova) ، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تعقیبی شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج:نتایج پژوهش حاضر نشان داد که احقاق جنسی ، تمایز یافتگی و ابعاد مختلف آن در گروه های جنسیتی آندروژن ، مردانه وزنانه متفاوت است . بدین معنا که میزان احقاق جنسی و تمایز یافتگی زنان دارای الگوی جنسیتی آندروژنی نسبت به سایر گروه های جنسیتی بیشتر،و در الگوی جنسیتی زنانه کمتر از سایر گروه های جنسیتی میباشد.همچنین ماتریس همبستگی مربوط به تبیین احقاق جنسی نشان داد که تمایز یافتگی و همگی ابعاد آن به جز "جایگاه من" دارای همبستگی مثبت ومعنادار با احقاق جنسی هستند . در ضمن نتایج نشان می دهد که وضعیت شغلی آزمودنی ها،درتعیین الگوهای جنسیتی موثر است،بدین معناکه در الگوی جنسیتی زنانه فراوانی مربوط به گروه خانه دار افزایش داشته است. بحث و نتیجه گیری:بنابر این در کل با توجه به نتایج بدست آمده، احقاق جنسی و تمایز یافتگی در الگوی جنسیتی زنانه کمتر از الگوی جنسیتی آندروژن و مردانه به چشم می خورد و نقش تمایز یافتگی در احقاق جنسی قابل چشم پوشی نیست .
پگاه گودرزی علیرضا مهدویان
چکیده هدف پژوهش حاضر مقایسه حسادت عاطفی و جنسی بین متأهلین در آستانه طلاق و عادی بوده با توجه به جنسیت بوده است..بدین خاطر 181 نفر از مردان و زنان در آستانه طلاق که در شش ماه اول سال 1391 به دادگاه های خانواده شهر تهران مراجعه کرده بودند و 176 نفر از افراد عادی در دسترس سطح جامعه که به لحاظ برخی ویژگی های جمعیت شناختی با گروه در آستانه طلاق نزدیک بوده و در زندگی شان هرگز برای طلاق اقدام نکرده اند،مورد مطالعه قرار گرفتند.شرکت کنندگان در این مطالعه به سناریوهای مرتبط با بی وفایی عاطفی و جنسی پاسخ دادند.تحلیل نتایج داده ها بر اساس آزمون تحلیل واریانس چندگانه و آزمون خی دو ،با توجه به نوع سناریوها انجام شد.یافته ها حاکی از آن بود که بین دو گروه در آستانه طلاق و عادی به لحاظ میزان حسادت عاطفی و جنسی تفاوت معنادار وجود دارد.به این صورت که میزان آشفتگی گروه عادی در هر دو نوع حسادت بیشتر از گروه در آستانه طلاق بود.همچنین بین مردان و زنان در آستانه طلاق در نوع حسادت عاطفی و جنسی تفاوت معناداری مشاهده نشد. واژگان کلیدی: حسادت، حسادت عاطفی، حسادت جنسی، بی وفایی ،بی وفایی عاطفی، بی وفایی جنسی، طلاق
علیرضا مهدویان احمد بناکار
در این پژوهش طراحی، ساخت و ارزیابی یک سامانه هدایت خودکار با هدف هدایت کمباین jd955 انجام شد. طراحی مدار الحاقی فرمان هیدرولیک برای دریافت و اعمال فرمان الکتریکی به چرخ های فرمان گیر، طراحی سامانه ماشین بینایی با هدف برداشت تصویر و تعیین انحراف عرضی و زاویه ای کمباین نسبت به مسیر پیشروی، طراحی سامانه کنترل فازی به منظور ارسال فرمان مناسب برای اصلاح مسیر پیشروی و طراحی سامانه ایمنی مدار فرمان، مراحل طراحی کل این سامانه را شامل شد. در نخستین گام در ارزیابی، سامانه پردازش تصویر در تشخیص صحیح مسیر و همچنین دقت اندازه گیری انحراف عرضی و زاویه ای کمباین از مسیر پیشروی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ارزیابی نشان داد سامانه قادر است بر روی جاده در بیش از 98% موارد خط مشخص شده به عنوان مسیر پیشروی را بطور صحیح شناسایی نماید همچنین این سامانه توانایی اندازه گیری انحراف عرضی کمباین از مسیر را با دقت 1 سانتیمتر دارد. نتیجه ارزیابی ها نشان داد دقت سامانه پردازش تصویر در اندازه گیری انحراف زاویه ای کمباین از مسیر پیشروی کمتر از 2 درجه می باشد. در این پژوهش مهمترین شاخص بکار رفته در ارزیابی دقت هدایت کمباین روی مسیر شاخص جذر مجموع مربعات انحراف از مسیر (rms) بود. ارزیابی این سامانه، در دو مسیر مستقیم و منحنی الخط با شعاع 25 متر انجام شد. ارزیابی در مسیر مستقیم در تیمار های سرعت (در دو سطح 1 و 2 متر بر ثانیه) و فرمان گیری (در 4 سطح خودکار و سه نفر راننده) انجام شد. نتایج نشان داد افزایش سرعت در حالت خودکار موجب افزایش rms انحراف از 7/6 به 6/11 سانتیمتر گردید. همچنین مشخص شد در مسیر مستقیم تفاوت معناداری بین نفرات راننده وجود نداشته و سامانه هدایت خودکار توانسته است موجب افزایش دقت هدایت کمباین را با بیشتری (rms انحراف7/6 نسبت به 2/9 برای هدایت دستی) روی مسیر هدایت نماید. در ارزیابی سامانه در مسیر منحنی مشخص شد، مشابه با مسیر مستقیم، افزایش سرعت موجب کاهش دقت (افزایش rms انحراف از 9/17 به 6/21) سامانه در هدایت کمباین گردیده است اما بر خلاف حالت قبل، در مسیر منحنی rms انحراف از مسیر برای راننده به طور معنا داری کمتر (3/17 نسبت به 2/22 برای هدایت خودکار) از سامانه هدایت خودکار است به این مفهوم که، در مسیر منحنی راننده کمباین را بهتر هدایت کرده است. سطح معنا داری در ارزیابی 1% در نظر گرفته شد.
زینب خدادادی نژاد علیرضا مهدویان
چکیده همسرآزاری خشونتی است که بین اعضای خانواده و همسران اتفاق می افتد که ممکن است موجب صدمه جسمی ، جنسی یا روان شناختی شود. در کشور ما در مورد همسرآزاری هنوز اقدام اجرایی برای کاهش یا شناخت بیشتر این پدیده صورت نگرفته است. در بررسی علل طلاق و همسر آزاری بیشتر روی جنبه های اجتماعی و اقتصادی آن کار شده و کمتر به نقش عوامل روان شناختی توجه شده است. این پژوهش در صدد بررسی ویژگی های شخصیتی و میزان همسر آزاری جسمی و روانی در سه گروه زنان همسر آزار دیده ، متقاضی طلاق و عادی در شهر تهران می باشد . این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری مورد تحقیق کلیه زنان متاهل شهر تهران می باشند. نمونه شامل 300 نفر که 100 نفر در گروه زنان همسر آزار دیده ، 100 نفر در گروه زنان متقاضی طلاق و 100 نفر از زنان عادی بصورت داوطلبانه ودر دسترس نمونه گیری شدند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه شخصیتی neo_ffi و شاخص همسر آزاریisa استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و تحلیل واریانس جهت مقایسه میانگین گروه هااستفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که خصیصه روان آزردگی در زنان همسرآزار دیده بیشتر است، زنان همسر آزار دیده ا ز آزار دیدگی جسمی و روانی بیشتری نسبت به زنان متقاضی طلاق و عادی برخوردارند، زنان متقاضی طلاق از درآمد بیشتر و تعداد فرزندان کمتری برخوردارند. با توجه به این که بافت سنتی هنوز در اکثر نقاط ایران وجود دارد همسر آزاری همچنان مشاهده می شود و مهمتر اینکه زنان عادی هم همسرآزاری جسمی و روانی را تجربه می کنند پیشنهاد می شود با فرهنگ سازی در کشور جهت استفاده از مشاوره های قبل از ازدواج و آموزش همسرداری و روابط زناشویی به زوجین از گسترش این پدیده در کشور جلوگیری شود.
فرنوش بدیهی زراعتی رقیه موسوی
چکیده: مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار eft)) بر تغییر سبک دلبستگی و صمیمیت جنسی زوجین می پردازد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و گروه گواه است. بدین منظور بدین منظور تعداد 25 زوج که به دلیل تعارض های زناشویی به مراکز مشاوره خصوصی در سطح مشهد مراجعه نمودند، با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. از این تعداد 12 زوج در گروه آزمایش و 13 زوج در گروه کنترل قرار گرفتند. تمام شرکت کنندگان پرسشنامه های سبک های دلبستگی کولینز و رید و صمیمیت جنسی را تکمیل کردند. افراد گروه آزمایش در 9 جلسه درمانی 1.5 ساعته زوج درمانی هیجان مدار (eft) شرکت کردند و به گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای اعمال نشد، پس از خاتمه جلسات درمانی، افراد هردو گروه مجددا پرسشنامه مذکور را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان دهنده اثر بخشی رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر افزایش سبک دلبستگی ایمن و کاهش سبک دلبستگی نا ایمن و همچنین افزایش میزان صمیمیت جنسی بروی زوجین گروه آزمایش بود، درحالی که در گروه کنترل تغییر محسوسی مشاهده نشد. نتیجه گیری: بکارگیری رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر ایمن سازی سبک دلبستگی و افزایش صمیمیت جنسی زوجین موثر است.
مریم ایزانلو رسول روشن
چکیده: مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت روابط،عملکرد جنسی و شخصیت نوع d در بیماران قلبی عروقی با افراد عادی می باشد. روش:در یک بررسی علی –مقایسه ای در مرحله نخست 150 بیمار قلبی عروقی که بطور مساوی از هر دو جنس به شیوه در دسترس از بیمارستان بوعلی تهران به عنوان نمونه انتخاب ودر مرحله بعد 150فرد عادی (سالم) که سابقه بیماری قلبی نداشتند با گروه نمونه از لحاظ سن وجنس همتا سازی شده و انتخاب شدند.پس از کسب اجازه از آزمودنی ها ،پرسشنامه کیفیت روابط،پرسشنامه عملکرد جنسی (نسخه زنان و مردان)،شخصیت نوعd دنولت را تکمیل نمودند.برای تحلیل داده ها ،از شاخص های مرکزی و پراکندگی و در سطح استنباطی واریانس چند متغیره و تک متغیره،رگرسیون استفاده شد. یافته ها :نتایج این پژوهش نشان داد که کیفیت روابط خانوادگی و اجتماعی بیماران قلبی کمتر از افراد عادی است همچنین گروه بیماران قلبی از حمایت اجتماعی و عمق روابط پایین تر و از تعارض روابط بالاتری نسبت به جمعیت عادی برخورداند و همچنین از عملکرد جنسی پایین تری نسبت به جمعیت عادی برخورداند. افراد دارای بیماری قلبی عروقی از سنخ شخصیت d بیشتری در مقایسه با افراد عادی برخوردارند .هر سه فرضیه ما مورد تایید قرار گرفت. بحث و نتیجه گیری:با توجه به یافته های این پژوهش بیماری قلبی عروقی ،به عنوان عاملی برای اختلال در عملکرد خانوادگی ،کیفیت روابط اجتماعی و عملکرد جنسی شناخته می شود و شخصیت نوع d تا حدودی می تواند پیش بینی کننده ای برای ابتلا به این بیماری در نظر گرفته شود.
سعید ترابی نبیل حمید صالحی مبارکه
امروزه استفاده از پوششهای پایه آبی به دلایلی همچون کمتر بودن ترکیبات آلی فرار (voc) و مشکلات زیست محیطی، هزینه تولید پایین و غیره، رو به گسترش است. لاتکسهای آکریلی توانسته اند توازن خوبی بین سه خاصیت کیفیت بالا، سهولت فرمولبندی و اعمال پوشش و سازگاری با محیط زیست ایجاد کرده و به طور عمده در پیوند دهندهها و پوششها استفاده شوند. اما به رغم تمام مزایا، هنوز هم همه خواص مطلوب را برآورده نمیکنند. استفاده از لاتکسهای عامل دار و پخت شونده یکی از روشهای بهبود این خواص است. لاتکسهای عامل دار معمولاً با وارد کردن یک مونومر عامل دار مانند گلیسیدیل متاکریلات (gma) در ساختار زنجیر پلیمری تهیه میشوند. حلقه اپوکسی موجود در gma، امکان پخت لاتکس پیش از تشکیل فیلم را میدهد تا بتوان خواص فیزیکی و مکانیکی فیلم لاتکس را بهبود بخشید. هدف از انجام این پروژه تهیه لاتکس های عامل دار آکریلی بر پایه ترپلیمر بوتیل متاکریلات-متیل متاکریلات-گلیسیدیل متاکریلات (ba-mma-gma) با ساختار کوپلیمری و هسته- پوسته به وسیله امولسیفایر آنیونی ،پخت و تهیه فیلم از لاتکس هاو در نهایت بررسی و مقایسه خواص فیزیکی و مکانیکی فیلم های نهایی است. همچنین لاتکس عامل دار آکریلی بر پایه ترپلیمر بوتیل متاکریلات-متیل متاکریلات-گلیسیدیل متاکریلات (ba-mma-gma ) با ساختار هسته- پوسته بوسیله امولسیفایر کاتیونی تهیه گردید و اثر پخت بر روی خواص فیزیکی و مکانیکی آن بررسی شد. در ابتدا لاتکس عامل دار آنیونی با میزان درصد وزنی مختلف از مونومر gma با ساختار کوپلیمری و هسته- پوسته تهیه شد و مورفولوژی و ساختار آنها به وسیله آزمون های dls و sem وft-ir مورد بررسی قرار گرفت. این لاتکس ها بوسیله ی هگزا متیلن دی آمین پخت شد و فیلم های تهیه شده مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که فیلم های حاصل از لاتکس های کوپلیمری محتوای ژل بیشتری را دارند. آزمون dmta نیز نشان داد که ساختار هسته-پوسته منجر به دانسیته کراس لینک بیشتری در مقایسه با ساختار کوپلیمری می شود و همچنین فیلم حاصل از ساختار کوپلیمری tg پایین تری دارد. نتایج آزمون جذب و مقاومت در برابر حلال آلی نیز نشان داد که فیلم های حاصل از ساختار هسته-پوسته داری مقاومت بیشتری در برابر آب و حلال آلی هستند. بررسی سختی فیلم ها نشان داد که فیلم های حاصل از ساختارهای کوپلیمری سختی کمتری داشته، ولی فیلم های حاصل از ساختار هسته-پوسته سختی خوبی از خود نشان دادند . ولی نتایج آزمون tga تغییرات قابل توجهی در رفتار حرارتی فیلم های پخت شده و نشده نشان نداد که به خاطر عدم تاثیر شبکه ای شدن بر روی خواص حرارتی فیلم های آکریلیکی است. در ادامه لاتکس عامل دار کاتیونی با ساختار هسته- پوسته تهیه شد و مورفولوژی و ساختار آن به وسیله آزمون های dls و sem وftir مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه بوسیله پخت جزیی و کامل از این لاتکس فیلم تهیه و خواص فیزیکی مکانیکی فیلم ها با فیلم پخت نشده مورد مقایسه قرار گرفت. در این قسمت از کار نیز آنالیزهای محتوای ژل ، جذب آب، سختی،tga ،کشش انجام شد و نتایج نشان دهنده بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی در فیلم های پخت شده بود.
علی قریه علیرضا مهدویان
ایجاد خاصیت ضربه پذیری در پلیمرهای سخت و شکننده همچون pvc یکی از مقوله های مهم در طی سالیان گذشته بوده است. یکی از مهم ترین انواع روش ها برای ایجاد بهبود ضربه پذیری در ماتریس پلیمرهای شکننده، اضافه کردن ذرات با مورفولوژی هسته-پوسته به این نوع از پلیمرها میباشد. این ذرات از ساختاری شامل یک هسته رابری برای جذب ضربه مکانیکی و پوسته ای که قابلیت ایجاد سازگاری بین هسته رابری و ماتریس پلیمری مانند pvc را دارد تشکیل شده اند. در مورد پلیمر پر مصرف pvc این نوع از اصلاح کننده های ضربه دارای مزیت رقابتی بالاتری نسبت به دیگر روش ها ی اصلاح ضربه دارند. انعطاف پذیری در انتخاب فرمولاسیون در حین فرایند شکل دهی? قیمت تمام شده کم تر و ایجاد خواص بهتر از مزایای این نوع اصلاح کننده ها در مقایسه با انواع دیگر می باشد. در کار پیش رو نوع جدیدی از اصلاح کننده ضربه ی pvc با مورفولوژی هسته-پوسته، از پیوند زنی مونومرهای متیل متاکریلات (mma) و بوتیل آکریلات (bua) بر روی سطح پلی بوتا دی ان (pbr) از طریق پلیمریزاسیون امولسیونی دانه ای تهیه شد. با انتخاب نسبت های متفاوت از دو مونومر mma و bua، دست یابی به دمای انتقال شیشه ای متفاوت (tg) برای پوسته میسر گشت. آنالیز گرما سنجی روبشی تفاضلی (dsc) برای تعیین دمای انتقال شیشه ای پوسته های پیوند خورده، آنالیز تفرق نور (dls) برای تعیین اندازه ذرات لاتکس، آنالیز میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem) برای تعیین مورفولوژی ذرات لاتکس به کار گرفته شدند. آزمایشات نشان دادند که نمونه های تهیه شده دارای ساختار کروی، مورفولوژی هسته-پوسته، محدوده اندازه ذرات nm370-350، دماهای انتقال شیشه ای?c 70، 88، 99، 119 و ضخامت پوسته نانومتری در حد nm50 هستند. در قسمت دوم از کار انجام گرفته، اختلاط ذرات سنتز شده با pvc صورت گرفت و پس از قالبگیری تست ضربه (آیزود) بر روی قطعات انجام گرفت. نتایج آزمون آیزود دلالت بر افزایش خاصیت ضربه پذیری در قطعات به موازات کاهش tg پوسته ذرات مخلوط شده با pvc داشتند. برای بررسی دقیق تر? تصاویر sem از سطوح شکست تهیه شدند. تصاویر نشان دهنده شرکت پذیری بیشتر ذرات با tg پایین تر در مکانیزم شکست بودند. علت این پدیده? افزایش در خاصیت رابری پوسته و توانایی بالاتر ذره در ضربه پذیری برآورد شد. همچنین نتایج حاصل از انجام تست آیزود به عنوان تابعی از دما دلالت بر کاهش دمای انتقال انعطاف شکنندگی (bdtt) به موازات کاهش tg داشت که علت آن افزایش خصلت رابری ذره به واسطه کاهش tg میباشد.
محمود صانعی احمدآباد حمید صالحی مبارکه
لاتکس های اکریلیک به دلیل شفافیت، مقاومت در برابر تخریب نوری، هیدرولیز، و صابونی شدن نسبت به سایر لاتکس ها کاربرد بیشتری در صنعت روکش ها دارند. امروزه با گسترش تکنولوژی نانو، پوشش ها نیز از این امر متاثر گشته اند. مزایای عالی این نوع پوشش ها با اعمال چنین تکنولوژی دو چندان شده است. با این اوصاف تهیه و بهبود خواص رزین های قابل استفاده در پوشش های پایه آبی به گونه ای که همانند و یا بهتر از پوشش های پایه حلالی قبلی عمل کنند ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام این پروژه تهیه و بررسی خواص پوشش های اکریلیک پایه آبی تقویت شده با نانو ذرات سیلیکای اصلاح شده با gma است. برای تهیه این پوشش ها، مونومر های متیل متاکریلات به منظور افزایش خواص مکانیکی و بوتیل اکریلات به علت افزایش انعطاف پذیری پوشش، به عنوان مونومر های پایه انتخاب شدند. این پوشش ها که به روش پلیمری شدن مینی امولسیونی تهیه می شوند، قابلیت استفاده در پوشش های شفاف و ضد خش پایه آبی را دارند.
مژده ارشادی فارسانی علیرضا مهدویان
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت زندگی، کارکرد خانواده و رضایت زناشوئی افراد متاهل دارای اختلال بیش فعالی- نقص توجه(adhd) و افراد متاهل فاقد این اختلال انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش علی-مقایسه ای می باشد و در آن 40 فرد متأهل فاقد اختلال بیش-فعالی- نقص توجه در گروه سالم و 40 فرد متأهل دارای اختلال بیش فعالی- نقص توجه در گروه بیمار بصورت هدفمند انتخاب شده و در این دو گروه جای گرفتند. ابزارهای اجرای این پژوهش عبارتند از: ابزار سنجش خانواده، کیفیت زندگی(who qol-breef)، رضایت زناشوئیenrich و مقیاس نمره دهی وندر- یوتاه(wurs). در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و برای پاسخ به فرضیه های پژوهش،از آزمون t برای دو گروه مستقل استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که میانگین کیفیت زندگی افراد متاهلی که دارای اختلال بیش-فعالی- نقص توجه نمی باشند از افراد متاهل دارای اختلال بیشتر می باشد. نمره میانگین رضایت زناشوئی متاهلینی که دارای اختلال بیش فعالی- نقص توجه نیستنداز افراد متاهل دارای اختلال بیشتر می باشد. میانگین سنجش خانواده افراد متاهلی که دارایadhd نمی باشند، از افراد متاهل دارای اختلال کمتر است . درسه حوزه کیفیت زندگی، رضایت زناشوئی و عملکرد خانواده بین متاهلین دارای اختلال بیش فعالی- نقص توجه و متاهلین فاقد این اختلال تفاوت معناداری وجود دارد. این اختلال مشکلات بسیاری را برای افراد مبتلا و خانواده هایشان ایجاد می کند و موفقیت تحصیلی، اجتماعی و رشدعاطفی افراد مبتلا را تحت تاثیر قرار می دهد و احتمال بزهکاری، زندانی شدن، شکست های شغلی، طلاق و مشکلات ازدواج را افزایش می دهد.
محبوبه نوری محمد سلگی
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبک های دلبستگی و الگوهای ارتباطی خانواده با سازگاری زناشویی و صمیمیت زوجین انجام شده است. روش شناسی: در این مطالعه که از نوع همبستگی است 100 زوج (100زن و 100مرد)، از بین زوجین شهرستان دزفول، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های" سازگاری زناشویی اسپانیر (das)"، "مقیاس دلبستگی بزرگسال (aai)"، "مقیاس الگوهای ارتباطی خانواده (rfcp)" و "مقیاس صمیمیت زناشویی (mis)" را تکمیل کردند. داده های بدست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی: میانگین، انحراف معیار ، همبستگی و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج و بحث: نتایج بدست آمده، نشان دهند? همبستگی مثبت و معنادار میان الگوهای ارتباطی خانواده با سازگاری زناشویی و صمیمیت زوجین و نیز یافته ها حاکی از همبستگی مثبت و معنادار میان سبک های دلبستگی با سازگاری زناشویی و صمیمیت زوجین می باشد. براساس نتایج این پژوهش می توان در مشاوره های قبل از ازدواج با تعیین سبک های دلبستگی و الگوهای ارتباطی خانواده، میزان سازگاری و صمیمیت زناشویی آنها را پیش بینی کرد و در صورت نیاز آموزش های لازم را ارایه نمود تا در زندگی رضایت، سازگاری و صمیمیت بیشتری حاصل گردد.
هاجر باقرصاد آناهیتا خدابخشی کولایی
مقدمه: پژوهش های متعددی در زمینه بار روانی و ابراز هیجان انجام شده است و نتایج نشان داده اند که ،داشتن کودک دارای نیازهای ویژه باعث فشارهای روانشناختی می شود. هدف:در این پژوهش ابراز هیجان و بار روانی در مادرانی که دارای کودکان با مشکلات گفتاری بودند با مادرانی که دارای کودکان بدون مشکلات گفتاری بودند مقایسه شد. روش:به این منظور تعداد50 نفر از مادران دارای کودکان با مشکلات گفتاری و تعداد 50 نفر از مادران دارای کودکان بدون مشکلات گفتاری به شکل نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در متغیرهای سن فرزند،سن مادر،تحصیلات مادر و وضعیت تاهل با همدیگر همتا سازی گروهی شدند و به سوالات پرسشنامه ابراز هیجانی به کودک و بار روانی پاسخ دادند.به منظور تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی(فراوانی ،میانگین ،انحراف معیار) و آمار استنباطی(tاستیودنت(مستقل)و ضریب همبستگی اسپیرمن) استفاده شده است. یافته ها: تفاوت معناداری بین ابراز هیجان در دو گروه مادران با و بدون مشکلات گفتاری به دست نیامد. در متغیر بار روانی تفاوت معناداری بین دو گروه از مادران گزارش گردید.همچنین بین ابراز هیجان و بار روانی در مادران دارای کودکان با مشکل گفتاری ارتباط مثبت معناداری به دست آمد در حالی که این یافته در مادران دارای کودکان بدون مشکل گزارش نگردید. نتیجه گیری:با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد که، مولفه های روانشناختی بارروانی و ابراز هیجان می توانند از عوامل تاثیرگذار در خانواده های دارای کودکان با مشکلات گفتاری باشند
ساناز ریوندی علیرضا مهدویان
مقدمه:مصرف مواد و اعتیاد یکی از معضلات و نگرانی¬های عمده جهان امروز است که اثرات بازدارنده بر رشد و شکوفایی جامعه دارد. وابستگی و سوء مصرف مواد به عنوان اختلالات مزمن و عود کننده با تاثیرات و پیش¬آیندهای زیستی، فرهنگی، روانی، اجتماعی، رفتاری و معنوی در نظر گرفته می¬شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه الگوهای ارتباطی،سبک های دلبستگی وتمایزیافتگی در مردان متاهل معتاد به مورفین تحت درمان با سابقه عود و بی عود بود. روش:پژوهش حاضر از منظر گردآوری داده¬ها، توصیفی و از لحاظ نوع، علی- مقایسه¬ای بود. جامعه آماری شامل کلیه مردان متاهل معتاد به مورفین مراجعه کننده به مراکز سرپایی ترک اعتیاد شهر مشهد بود. روش نمونه¬گیری از نوعنمونه-گیری در دسترسانتخاب شد. در این پژوهش150 مرد متاهل 50-30 ساله که تحت درمان در مراکز سرپایی ترک اعتیاد می¬باشند انتخاب شدند (75 نفر با سابقه عود و 75 نفر بدون سابقه عود).ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش نیز؛ پرسشنامه تمایزیافتگی خود، پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستینسن –سالاوی و پرسشنامه سبک¬های دلبستگی بزرگسالان هازن-شیور بود. برای تجزیه و تحلیل داده¬های پژوهشی از آمار استنباطی مانوا، استفاده شد. یافته ها: با توجه به یافته¬های پژوهش در بررسی که بر روی سه خرده مقیاس الگوهای ارتباطی دردوگروه با سابقه عود و بی عود انجام شد تفاوت محسوسی در دو گروه مشاهده نگردید.دربررسی برروی سبک های دلبستگی در دوگروه یاد شده تفاوت محسوسی مشاهده نگردیدودرمورد تمایزیافتگی نیز دو گروه مذکور تفاوت معناداری با هم ندارند.به عبارتی می¬توان گفت که الگوهای ارتباطی و سبک¬های دلبستگی و میزان تمایز یافتگی در دوگروه مردان متاهل معتاد با سابقه عود و بی عود تفاوت محسوسی با هم نداشتند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های فوق چنین نتیجه¬گیری می¬شود که هیچ¬یک از الگوهای ارتباطی و سبک¬های دلبستگی و تمایز یافتگی در گروهی که عود اعتیاد و بازگشت مجدد به اعتیاد در مراکز توانبخشی داشته اند وگروهی که سابقه عود نداشته اند تفاوتی را نشان نداد.
امین عبدالهی شریف آباد حمید صالحی مبارکه
ترکیبات فوتوکرومیک به دلیل تغییر خواص فیزیکی و شیمیایی آنها به صورت برگشت پذیر به وسیله تابش نور فرابنفش بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. از سوی دیگر پلیمرها به دلیل ماهیت آبگریز خود می توانند از این ترکیبات در مقابل تخریب های محیطی محافظت نمایند. این ترکیبات می توانند به صورت دوپه شدن به ماتریس های پلیمری وارد شوند اما این روش به دلیل عدم وجود اتصالات شیمیایی میان ترکیب فوتوکرومیک و ماتریس پلیمری مناسب نمی باشد. بنابراین با توجه به اصلاحات شیمیایی انجام شده بر روی ترکیبات فوتوکرومیک، کومونومرهای آکریلاتی این ترکیبات تهیه شدند و به وسیله دیگر مونومرهای وینیلی کوپلیمریزه شد. بنابراین بدین وسیله میان ترکیب فوتوکرومیک و ماتریس پلیمری اتصال شیمیایی ایجاد می شود و با عث بهبود خواص این ترکیبات خواهد شد. در این میان لاتکس های فوتوکرومیک دارای اهمیت بسیار زیادی می باشند. لاتکس های فوتوکرومیک به تنهایی کاربردهای محدودی دارند اما اگر این لاتکس ها به صورت عاملدار تهیه شوند، البته به صورتی که بتوانند با دیگر ماتریس ها در هم آمیزند، کاربردهای بسیار زیادی را پیدا خواهند کرد. این پروژه با دیدگاه تهیه نانوذرات پلیمری فوتوکرومیک به صورت عاملدار و بررسی خواص فوتوکرومیک آنها انجام شد. مونومر متیل متآکریلات به دلیل ماهیت آبگریز و همچنین شفافیت پلیمر آن برای تشکیل هسته آبگریز فوتوکرومیک بر پایه رنگ فوتوکرومیک اسپایروپیران انتخاب شد. همچنین پوسته عاملدار این نانوذرات به وسیله مونومرهای گلیسیدیل متآکریلات و متیل متآکریلات به وسیله پلیمریزاسیون امولسیونی نیمه پیوسته تشکیل شد. در این مطالعات ابتدا رنگ فوتوکرومیک اسپایروپیران به صورتی که دارای گروه عاملی هیدروکسیل بود به وسیله سه مرحله واکنش سنتز و پس از خالص سازی در یک مرحله واکنش اصلاح شیمیایی به وسیله آکریلوئیل کلراید، به صورت مونومر آکریلاتی اصلاح شد. ساختار شیمیایی محصولات به وسیله آنالیز ftir و رزونانس مغناطیسی هسته h1 nmr شناسایی شد. در مرحله بعد به منظور تهیه نانوذرات پلیمری فوتوکرومیک عاملدار، مونومر فوتوکرومیک اسپایروپیران با متیل متآکریلات برای تشکیل هسته آبگریز فوتوکرومیک به وسیله پلیمریزاسیون امولسیونی نیمه پیوسته کوپلیمریزه شدند. سپس مقادیر دوم کومونومرها به منظور تشکیل پوسته عاملدار بر روی هسته فوتوکرومیک، به محیط پلیمریزاسیون اضافه شد. به وسیله استفاده از مقادیر متفاوتی از رنگ فوتوکرومیک، نمونه های لاتکس فوتوکرومیک عاملدار با غلظت های متفاوتی از رنگ فوتوکرومیک تهیه شد. تاثیر غلظت رنگ فوتوکرومیک بر روی اندازه نانو ذرات به وسیله آنالیز dls بررسی شد و نتیج آن بسیار قابل توجه بود. همچنین تاثیر اندازه نانوذرات و غلظت رنگ فوتوکرومیک بر روی خواص فوتوکرومیک به وسیله آنالیز uv-vis مطالعه شد و با توجه به نتایج مشخص شد این دو پارامتر بسیار تاثیر گذار می باشند. باتوجه به اهمیت خواص فوتوکرومیک، نمونه ای که بهترین خواص فوتوکرومیک را نشان داد به عنوان نمونه بهینه انتخاب شد. خواص حرارتی نمونه بهینه به وسیله آنالیز dsc و tga بررسی شد. خواص دینامیکی و مکانیکی نمونه بهینه نیز به وسیله آنالیز dmta مورد بررسی قرار گرفت. به دلیل اهمیت کاغذعای فوتوکرومیک و کاربرد گسترده آنها در زمینه اسناد امنیتی، کاغذهای سلولزی را با لاتکس مورد نظر آغشته و خشک شد. خواص فوتوکرومیک آنها نیز به صورت غوطه ور در آب، اتانل و متانل پس از تابش نور فرابنفش مطالعه و تغییر رنگ های متفاوت آنها مشاهده شد. از سوی دیگر با توجه به تثبیت پلیمر فوتوکرومیک بر روی کاغذ، انتظار می رود مورفولوژی الیاف سلولزی تغییر کند و این به وسیله sem بررسی شد.
اطهر مهدیه حمید صالحی-مبارکه
پوشش های بر پایه کوپلیمرهای اکریلیک دارای خواص مطلوب و کاربردهای زیادی هستند. امروزه با استفاده از دانش و فناوری نانو می توان در کنار حفظ این خواص با افزودن نانوذرات معدنی مانند مگنتیت توانمندی های جدیدی به این پوشش ها القا نمود. جهت حفظ خواص اولیه، پخش ذرات در ابعاد نانومتریک در ماتریس پلیمری بایستی صورت پذیرد. برای بهبود پخش، راه های گونانونی ارائه شده که یکی از این موارد اصلاح سطح نانوذرات با ترکیبات آلی حاوی گروه های عامل دار است که قابلیت شرکت در واکنش پلیمریزاسیون را دارند. گستره وسیعی از کاربردهای پلیمرهای حاوی نانوذرات مغناطیسی در بخش های مختلف صنعت وجود دارد. نانوذرات مغناطیسی کاربردهای زیادی در تهیه رنگ، جوهر، پزشکی، داروسازی، فرمولاسیون لوازم آرایشی و حامل کاتالیست ها دارند. هم چنین در صنعت کاغذ سازی، جداسازی کروماتوگرافی، تصفیه آب و جداسازی آلاینده ها مورد استفاده قرار می گیرند.
مرتضی یعقوبیان سپیده خویی
چکیده ندارد.
مرتضی اکبری سپیده خویی
چکیده ندارد.
منیرالسادات میررحیمی علیرضا مهدویان
چکیده ندارد.
پروانه نهروانیان حسین زارع
هدف از این مطالعه بررسی اثر جنسیت و محتوای عاطفی بر عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار است. در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای 90 نفر از دانشجویان انتخاب شدند.برای تکالیف حافظه ناآشکار ،از متونی با محتوای مثبت ،منفی و خنثی استفاده شد.وقتی که شرکت کنندگان متون را با صدای بلند و تاحد امکان با سرعت می خواندند، البته نه آنقدر با سرعت که از متون چیزی نفهمند، زمان خواندن اندازه گرفته می شد.تکالیف آشکار در پایان آزمون حافظه ناآشکار اجرا می شد،و شامل سوالات چند گزینه ای(بازشناسی) با توجه به متون بود. در هر دو حافظه آشکار و ناآشکار بالاترین عملکرد در گروه مردان با تکلیف مثبت بود،اما به طور کلی در حافظه آشکار، عملکرد زنان بهتر از مردان بود.همچنین یافته جالب دیگری در خصوص سرعت خواندن متون بود که سرعت خواندن متون در گروه زنان با متون خنثی از همه گروه ها بالاتر بود. در دو جنس عملکرد حافظه آشکار و ناآشکار با توجه به تکلیف با هم تفاوت دارد،بدین صورت که در هر دو حافظه، در مردان بالاترین عملکرد در تکلیف مثبت و بالاترین عملکرد در زنان ،درتکلیف منفی است.