نام پژوهشگر: عباس خاشعی سیوکی

ارزیابی مدل های تصمیم گیری چندمعیاره جهت انتخاب ساختگاه سدمخزنی کندوله(استان کرمانشاه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1391
  بهمن وزیری   محمد ابراهیم بنی حبیب

یکی از مهمترین مسائل پیش رو جهت احداث سد، انتخاب ساختگاه مناسب می باشد. طرح های سدسازی اغلب پیچیده بوده و در مطالعه این گونه طرح ها گزینه های متنوع ساختگاه سد براساس معیارهای مختلف باید ارزیابی شوند. تنوع و تضاد این معیارها با یکدیگر باعث پیچیدگی تصمیم گیری در مورد انتخاب ساختگاه شده و استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره را جهت نیل به این هدف اجتناب ناپذیر می گرداند. در این تحقیق اولویت محل ساخت سد کندوله در استان کرمانشاه با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور معیارهای مناسب به کمک مطالعات و نظرات کارشناسان، در قالب چهار گروه اصلی فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی تعیین گردید. سپس برای تعیین وزن هفده زیر معیار مطرح در انتخاب این ساختگاه از تصمیم گیری گروهی استفاده شد. در مرحله بعد چهار گزینه پیشنهادی برای سد کندوله بر اساس این معیارها و زیر معیارهای مربوطه توسط شش مدل تصمیم گیری چند معیاره وزن دهی ساده، برنامه ریزی توافقی، ویکور، شباهت به گزینه ایده آل، تسلط تقریبی و تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی شدند. در انتها نیز پس از اولویت بندی ساختگاه های مورد بررسی در هر روش، نتایج باهم مقایسه و به کمک روش های ادغام مانند میانگین رتبه ها، بردا و کپ لند تلفیق گردیدند. همچنین در این تحقیق با پیشنهاد مدل اصلاح شده برای هریک از روش های تصمیم گیری چند معیاره مطرح شده و مقایسه نتایج آن با حالت تصمیم گیری گروهی، سعی شد تا با ارائه راهکارهایی فرآیند حل مساله در روش های تصمیم گیری چند معیاره مسیر کوتاهتر و کم هزینه تری را طی کند. نتایج نشان داد که اولویت بندی گزینه ها در پنج مدل وزن دهی ساده، برنامه ریزی توافقی، ویکور، شباهت به گزینه ایده آل و تحلیل سلسله مراتبی یکسان و با مدل تسلط تقریبی متفاوت بوده و تفاوت نتیجه ناشی از جبرانی بودن پنج مدل فوق و غیر جبرانی بودن مدل تسلط تقریبی می باشد. همچنین بررسی ها نشان داد که نتایج بدست آمده از مدل اصلاح شده، در هریک از روش های تصمیم گیری چند معیاره با نتایج بدست آمده از تصمیم گیری گروهی مطابقت داشته و بنابراین می توان از این مدل به جای فرآیند تصمیم گیری گروهی در تحلیل چند معیاره استفاده کرد. همچنین نتایج حاصل از روش های ادغام با نتایج بدست آمده از پنج مدل وزن دهی ساده، برنامه ریزی توافقی، ویکور، شباهت به گزینه ایده آل و تحلیل سلسله مراتبی مطابقت دارد.

تعیین مکان های مستعد برای جمع آوری آب باران با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) در سطح دشت بیرجند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1391
  اکبر کشاورز   ابوالفضل اکبرپور

برداشت های بی رویه از منابع آب زیرزمینی جهت جبران اثرات حاصل از کاهش بارندگی باعث افت شدید سطوح ایستابی گردیده است. از طرفی میزان هدر رفت رواناب حاصل از بارندگی در جهان و بالاخص در کشور ما ایران بسیار زیاد و قابل توجه می باشد. بنابراین تمایل به سمت استفاده بهینه از رواناب ها و منابع آب سطحی کنترل نشده به جای برداشت های بی رویه از منابع آب زیرزمینی امری لازم و ضروری است. در راستای مقابله با مسئله بحران آب، به بررسی مناطق دارای پتانسیل بالا جهت جمع آوری آب باران اقدام شده است. با توجه به این که تعدد معیارهای تأثیرگذار، تصمیم گیری را از حالت ساده خود به امری پیچیده مبدل می سازد فرآیند تصمیم گیری چند معیاری ارائه شده است که با توجه به قابلیت های gis روندی منطقی را به منظورتسهیل تصمیم گیری در رابطه با تعیین مناطق مستعد جمع آوری باران در دشت بیرجند واقع در استان خراسان جنوبی؛ فراهم می کند. به این منظور ابتدا از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ahp و لایه های اطلاعاتی فضایی معمولی جهت انجام تحقیق استفاده شد. سپس برای وارد کردن اثر ابهامات حاکم بر فر آیند تصمیم گیری تصمیم گیرندگان از تلفیق فرآیند ahp با منطق ارزش دهی تدریجی فازی تحت عنوان fahp جهت محاسبه وزن های معیارها و همچنین از لایه های فازی معیارها استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز برای هر دو روش شامل نقشه های بارندگی، شیب، بافت خاک، عمق خاک، زهکشی منطقه، کاربری اراضی، فاصله از مناطق مسکونی و فاصله از زراعت های آبی و دیم و خروجی سیستم نقشه ی نشان دهنده مکان های مستعد جمع آوری باران می باشد. بر اساس نتایج حاصل از این مکان یابی، استعداد منطقه به منظور جمع آوری باران، در هر دو روش در 5 کلاس ضعیف، متوسط، نسبتاًخوب، خوب و بسیارخوب طبقه بندی شدند. نتایج حاصل از هر دو فرآیند به همدیگر نزدیک و مشابه هستند و هر دو روش استعداد منطقه را از غرب دشت به سمت شرق آن رو به رشد دانسته اند. اما روش fahp به دلیل لحاظ نمودن پدیده ابهام و عدم قطعیت در امر تصمیم گیری، بیشتر با واقعیت سازگار بوده و نقشه نهایی را با دقت بیشتری به دست آورده است و بنابراین استفاده از روش fahp به جای روش ahp ترجیح داده می شود. هرچند تصمیم گیری نهایی بر عهده مدیران است که کدام روش را انتخاب کنند.

بررسی فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) در تعیین الگوی کشت مناسب (مطالعه موردی : دشت بیرجند)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1391
  محمود نخعی   عباس خاشعی سیوکی

محدودیت منابع آبی مهمترین چالش موجود برای تولید محصولات زراعی در دشت بیرجند می باشد از آنجا که بیشتر اراضی زیر کشت محصولات زراعی دشت بیرجند آبی است و سفره های زیرزمینی تنها منبع تأمین کننده آب مصرفی می باشند و به دلیل مصرف بی رویه، سطح آب افت بیشتری می کند وبا بارندگی کم امکان جایگزینی وجود ندارد و بیلان آبی دشت را منفی کرده است بنابراین اجرای الگوی کشت مناسب در دشت بیرجند لازم و ضروری است و چون معیارهای مختلفی در بهینه سازی موثر هستند لذا در این تحقیق از روش تصمیم گیری چند معیاره ی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و مدل برنامه ریزی خطی lingo استفاده شدودر هر دو مدل از معیارهای اقتصادی و اجتماعی جهت حداکثر کردن سود کشاورز، اشتغال نیروی کار و حداقل کردن آب مصرفی، هزینه محصولات و مقدار آب مجازی صادراتی استفاده شد فرایند تحلیل سلسله مراتبی در قالب دو زیر مدل توسعه یافت که هدف زیر مدل اول رتبه بندی محصولات و هدف زیر مدل دوم تعیین بهترین گزینه الگوی کشت از میان الگوهای کشت موجود درمنطقه که توسط کارشناسان کشاورزی پیشنهاد شده است می باشد و همچنین وزن معیارها بر اساس اطلاعات جمع آوری شده از منطقه، مطالعات میدانی تعیین گردید مدل برنامه ریزی خطی lingo با در نظر گرفتن معیارهای فوق الذکر پس از بدون بعد کردن بعنوان هدف ومحدودیت طی سه سناریو 15± ، 30± و50± درصد زیر کشت پایه حل گردید نتایج نشان داد که معیارهای سود و آب مصرفی برای کشاورز ازاهمیت بیشتری در تعیین رتبه بندی محصولات و الگوی کشت برخوردار هستند و زیر مدل اول اولویت بندی محصولات بدین ترتیب جواب داد زعفران > زیره > جو > گندم > محصولات جالیز > سبزیجات > چغندرقند > نباتات علوفه ای > پنبه و در زیر مدل دوم گزینه 8 و2 بیشترین درصد وزنی را دارند با توجه به مدل خطی لینگو گزینه 8 بعنوان بهترین گزینه و الگوی کشت دشت بیرجند انتخاب و پیشنهاد گردید.

طراحی شبکه برداشت چاه های پیزومتری آب زیرزمینی با استفاده از ماشین بردار پشتیبان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1392
  الهام رضایی   عباس خاشعی سیوکی

انتخاب ترکیب مناسب از پارامتر های ورودی یکی از مهم ترین مراحل ساخت و طراحی هرگونه مدل سازی ریاضی و هوشمند است. در این تحقیق از ابزاری جدید به نام آزمون گاما برای پیش پردازش پارامتر های ورودی و انتخاب ترکیب بهینه از پارامتر های ورودی جهت شبیه ساز ی تراز سطح آب زیر زمینی به کمک مدل حداقل مربعات ماشین بردار پشتیبان (ls-svm) استفاده شد. با توجه به دقت پیش پردازش آزمون گاما در کاهش مراحل سعی و خطا و تعیین پارامتر های ورودی به مدل ls-svm می توان کاربرد این روش نوین را در تحقیقات علوم آب و مدل سازی پدیده های غیر خطی پیشنهاد نمود. در این مطالعه کاربرد مدل شبیه ساز دقیق ls-svm را در امر شبیه ساز ی تراز سطح آب ارائه گردید. که با دقت بسیار خوب می توان شبکه بلند مدت آب زیرزمینی را ارئه نمود که قابلیت تخمین سطح آب زیر-زمینی منطقه را به طور دقیق دارا می باشد. در ادامه این مطالعه بر حل مشکل اندازه گیری های اضافی مکانی چاه های مشاهداتی در منطقه رامهرمز با پیشنهاد نقاط نمونه گیری معین در آینده و تغییر در اندازه-ی شبکه چاه های مشاهداتی پرداخته شد. در این تحقیق معیار حذف چاه ها تنها با مدل ls-svm صورت گرفته و معیار حذف چاه ها از شبکه امکان تخمین دقیق سطح ایستابی در آن چاه ها با استفاده از اطلاعات چاه های باقی مانده در شبکه بوده است. در نهایت می توان گفت استفاده از مدل ls-svm در کار های طراحی با در نظر گرفتن شرایط زمانی مکانی را می توان گسترش داد. نظارت زمانی مکانی طولانی مدت می تواند بر اساس معیار دقت فراوانی چاه های مشاهداتی در همه ی گام های زمانی طراحی گردد ( آصفا و همکاران، 2004). دقت طراحی شبکه بلند مدت آب زیر زمینی بستگی به دقت تابع تقریب تراز سطح آب زیر زمینی منطقه دارد. بنابراین هر چه تابع تقریب دقت بالا تری برای شبیه ساز ی تراز سطح آب منطقه داشته باشد، چاه های اضافی با دقت بالا تری از منطقه حذف می گردند. در نتیجه طراحی شبکه برداشت چاه های مشاهداتی آب زیر زمینی با تعداد 42 چاه در سطح دشت به عنوان شبکه ای بلند مدت منطقه قابل قبول تر می باشد. در واقع هر چه تابع تقریب دقت بالا تری داشته باشد، تعداد چاه های حذف شده از شبکه بیشتر خواهد بود. از طرفی روش های ماشین های بردار پشتیبان چون بر پایه ی معماری آماری بنا نهاده شده اند پس می توان از این روش در کار های هیدرولوژیکی و به خصوص مسائل آب زیر زمینی استفاده نمود.

مدل سازی زمانی و مکانی کیفیت آب های زیزمینی با استفاده از داده های ترکیبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1392
  غزاله هادی قنوات   سید رضا هاشمی

• با مقایسه سه مدل، در نهایت مدل اثر تصادفی با یک ورودی با اختلاف کم، نسبت به دیگر مدل-های مطرح شده برتری خود را در پیش بینی میزان کلر در آب زیرزمینی دشت دزفول- اندیمشک نشان می دهد. با توجه به سادگی و عملکرد مناسب مدل داده های ترکیبی نسبت به مدل های شبکه عصبی و anfis و توان مدل سازی زمانی و مکانی این مدل می تواند پتانسیل بالای خود را در مدل سازی مسائل منابع آب نشان دهد. • مدل اثر تصادفی نسبت به شبکه عصبی در سطوح دو و سه داده ها عملکرد بهتری از خود نشان می دهد • مدل شبکه عصبی نسبت به مدل های anfis در سطوح دو و سه داده ها عملکرد بهتری از خود نشان می دهد.

شبیه سازی عددی امواج سیلاب مشتمل بر جریان واریزه ای با استفاده از حل کننده پیشرفته ریمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1392
  حلیمه عطایی   عباس خاشعی سیوکی

زمین لغزش و سیل از جمله بلایای طبیعی هستند که هریک به نوبه خود باعث بروز خسارت و تلفات جانی و مالی فراوان می شوند. رخداد همزمان این دو پدیده می تواند منجر به جریان واریزه ای شود. جریان واریزه ای یکی از خطرناکترین پدیده های طبیعی در مناطق کوهستانی می باشد. فهم و بازسازی دقیق رفتار جریان های واریزه ای مختلف، در توسعه معیارهای طراحی پیشرفته برای جلوگیری از چنین خطرهایی ضروری است. به طور معمول سیلاب و جریان های واریزه ای در کانال های باز با کالورت در عمق جریان تغییر ناگهانی ایجاد می کنند و باعث انسداد و خرابی کالورت می شوند. جهت اعتبار بخشیدن به نتایج شبیه سازی عددی، ابتدا روش آب کم عمق برای مسائل حالت دائمی جریان در کانال مستطیلی با توپوگرافی کف متغیر بررسی شد. سپس روش آب کم عمق برای مسائل اغتشاش لویک محاسبه شد، و نتایج عددی با پاسخ های تحلیلی تطابق خوبی را نشان دادند. در انتها شبیه سازی عددی جریان واریزه ای در یک کانال مستطیلی که شامل دو کانال با شیب کف مختلف است، انجام شد. معادلات آب کم عمق یک بعدی با ترم های مقاومت جریان واریزه ای، با بکارگیری روش الگوریتم انتشار موج لویک و روش حجم محدود با دقت مرتبه دوم حل شد. نتایج نشان داد که حل عددی جریان سیلاب معمولی، جریان واریزه ای رقیق(immature)، جریان واریزه ای آشفته کولمب (turbulent&coulomb) جریان واریزه ای voellmyو جریان واریزه ای آشفته مجاز کولمب (turbulent,coulomb&yield) با نتایج آزمایشگاهی تطابق خوبی دارند. نتایج عددی نشان داد که جریان واریزه ای آشفته مجاز کولمب در کانال پایین دست نسبت به جریان های دیگر افزایش عمق بیشتری دارد.

بهینه سازی پارامترهای زهکش مایل و افقی در سدهای خاکی همگن با استفاده از الگوریتم pso
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1392
  زینب میرزایی   عباس خاشعی سیوکی

سیستم های زهکشی در بدنه و پی سدهای خاکی، تمهیداتی هستند که برای جمع آوری و هدایت آب های نشت یافته به نواحی پایین دست طراحی و به اجرا در می آیند. بهترین ترکیب زهکش مایل و افقی، ترکیبی خواهد بود که قادر باشد به وظیفه ی اصلی خود که همان جمع آوری و تخلیه ی زهاب از بدنه ی سد خاکی می باشد عمل کند و علاوه بر پایداری سد دارای کمترین ابعاد نیز باشد. در این پژوهش یک طرح هندسی بهینه برای طول زهکش افقی و مایل در سدهای خاکی همگن ارائه گردید. برای دست یابی به این طرح از الگوریتم جامعه پرندگان (pso) استفاده شد. ابتدا 1000 سدخاکی همگن جهت تعیین میزان دبی نشت از بدنه ی سد و ضریب پایداری شیب در نرم افزارgeostudio مدل شد. پس از تقریب سازی و کلاس بندی این مدل ها به روش ماشین بردار پشتیبان حداقل مربعات وزن دار، مدل بهینه شامل طول زهکش مایل و افقی و زاویه بین آنها در سدهای خاکی همگن با ارتفاع 10 و 15 و 20 و 25 و30 در الگوریتم جامعه پرندگان (pso) به دست آمد. نتایج نشان داد که مقدار بهینه طول زهکش افقی در سدهای مورد مطالعه بین بازه ی 1.1 تا 1.6 برابر ارتفاع سد و همچنین مقدار بهینه طول زهکش مایل بین 0.5 تا 0.7 ارتفاع سد و میزان زاویه بین دو زهکش بین 105 تا 125 درجه متغیر است.

ارزیابی مدل های رگرسیونی و سیستم های خبره در برآورد عملکرد زعفران در استان های خراسان رضوی و جنوبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1392
  ناهید نکوئی   عباس خاشعی سیوکی

زعفران یکی از مهم ترین محصولات کشاورزی ایران به ویژه در استان های خراسان رضوی و جنوبی می باشد. توسعه سیستم پایدار تولید و افزایش میانگین عملکرد زعفران از اولویت های بخش کشاورزی ایران می باشد. پیش بینی عملکرد محصولات با استفاده از داده های موجود، تاثیرات مهمی در مسایل اجتماعی- اقتصادی و تصمیم گیریهای سیاسی در مقیاس منطقه ای دارد. اخیرا کاربرد شبکه های عصبی مصنوعی به عنوان ابزاری قوی که قادر به محاسبه معادلات پیچیده و تحلیل عددی با مناسب ترین تقریب می باشد در کشاورزی مرسوم شده است. این پژوهش به منظور سنجش توانایی تکنولوژی شبکه عصبی مصنوعی ((ann و سیستم استنتاج فازی (anfis) و روش رگرسیونی برای پیش بینی عملکرد زعفران (corcus sativus) براساس اطلاعات روزانه هواشناسی و داده های سالانه کشاورزی انجام گردید.که داده های هواشناسی مورد استفاده شامل داده های 20 ساله 9 ایستگاه سینوپتیک استان و شامل تبخیر- تعرق، دما(حداکثر، حداقل)، میانگین رطوبت نسبی و بارندگی بود. به این منظور ابتدا با بهره گیری از نرم افزار wingamma داده ها و پارامترهای موجود مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بهترین ترکیب های ورودی به مدل تعیین گردید. سپس کارایی مدل چند لایه پرسپترن (mlp) شبکه عصبی و سیستم فازی و رگرسیونی برای پیش بینی عملکرد محصول مورد ارزیابی قرار گرفت که در مدل mlpشبکه عصبی و رگرسیونی وقتی از داده های، حداکثر دما، بارندگی، تبخیر و تعرق و رطوبت نسبی فصل پاییز و عملکرد سال قبل، به عنوان متغیرهای مستقل در پیش بینی عملکرد محصول استفاده شد، (r2=0.8832 وrmse = 0.689 kg.ha-1 وmae= 560 kg.ha-1) بیشترین کارایی بدست آمد. اما سیستم استنتاج فازی کارایی قابل قبولی در پیش بینی عملکرد نداشت و به طور کلی شبکه عصبی مصنوعی نسبت به دو روش دیگر دقت بالاتری دارا بوده است.

اثر زئولیت بر حاصلخیزی و کاهش آبشویی نیترات از خاک شور تحت کشت زعفران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  محسن احمدی   عباس خاشعی سیوکی

آبشویی نیترات نه تنها باعث اتلاف هزینه های بسیار زیادی می شود بلکه تشدید آلودگی منابع آب را نیز به دنبال خواهد داشت. ورود نیترات به بدن انسان و تبدیل آن به نیتریت سبب بروز مشکلاتی مانند تومورهای معده، مغز، پوست و استخوان، فشار خون بالا، افزایش مرگ و میر نوزادان می شود. بدین منظور راه های بسیاری برای جلوگیری از آبشویی نیترات پیشنهاد شده است که به دلیل مشکلاتی مانند هزینه بالا و کارایی کم مورد استقبال واقع نشده اند. استفاده از زئولیت ها یکی از راه هایی است که به دلیل ارزانی و توانایی بالا مورد توجه قرار گرفته است. بدین منظور این تحقیق در سال 1391 با 21 تیمار و در 3 تکرار و مجموعاً 63 گلدان در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند انجام شد. فاکتور های مورد بررسی در این تحقیق شامل نوع زئولیت (کلسیک: zca، پتاسیک zp و خاک ترکیبی zs) در دو سطح (2: m2 و 6: m6 درصد وزنی) و سه سطح کود اوره (صفر، 200 و 400 میلی گرم در هر کیلوگرم خاک) بود. یک تیمار بدون زئولیت نیز به منظور مقایسه نتایج با شرایط عدم کاربرد زئولیت در نظر گرفته شد. در این تحقیق علاوه بر اثر زئولیت بر کاهش آبشویی نیترات، به دلیل خصوصیات بی نظیر زئولیت، تأثیر این کانی بر شاخص های رشدی گیاه زعفران و برخی تغییرات فیزیکوشیمیایی خاک نیز بررسی شد. نتایج نشان داد که نوع زئولیت، مقدار زئولیت، مقدار کود مصرفی، نوع زئولیت×مقدار زئولیت اثر معنی داری در سطح احتمال 1 درصد بر آبشویی نیترات دارد و سایر اثرات متقابل معنی دار نشدند. در این آزمایش، زئولیت کلسیک اثر بیشتری بر کاهش آبشویی نیترات نشان داد. با اعمال 200 میلی گرم کود اوره، کمترین میزان آبشویی در تیمار zpm6 مشاهده شد که نسبت به شاهد 47/3 برابر کاهش داشت. همچنین با افزودن کود اوره در سطح 400 میلی گرم، کمتری آبشویی در تیمار zpm6 با کاهش 61/4 برابری نسبت به شاهد مشاهده شد. نتایج اثر نوع زئولیت بر تغییر عناصر خاک نشان داد که مقدار زئولیت تنها بر بی کربنات در سطح احتمال 5 درصد اثر معنی داری دارد. اثر متقابل نوع و مقدار زئولیت در سطح احتمال 5 درصد بر کلسیم، منیزیم، کلر، بی کربنات، سولفات و ph و در سطح احتمال 1 درصد بر میزان سدیم و مجموع کاتیون ها معنی داری شد ولی مقدار زئولیت بر هیچ پارامتری اثر معنی داری نداشت. مقایسه میانگین ها نشان داد که کاربرد زئولیت پتاسیک در هر دو سطح کاربرد بر سدیم و بی کربنات خاک اثر گذار بوده است علاوه بر این نتایج، زئولیت پتاسیک به دلیل کاهش هدایت هیدرولیکی خاک، سبب نگهداشت بیشتر رطوبت در خاک شد. از طرفی کاربرد زئولیت کلسیک سبب تغییر ec خاک شد به طوری که در هر سه عمق نمونه برداری شده نسبت به سایر تیمارها ec کمتری داشت و سبب کاهش 1/3 تا 9/3 برابر کاهش ec نسبت به ابتدای آزمایش شد. اثر زئولیت بر خصوصیات رشدی گیاه زعفران نشان داد که نوع زئولیت تأثیر معنی داری در سطح احتمال 1 درصد بر مدت زمان سبز شدن و در سطح احتمال 5 درصد بر درصد سبز شدن زعفران داشت. اثر متقابل نوع و مقدار زئولیت در سطح احتمال 1/0 درصد بر مدت زمان سبز شدن بنه های زعفران تأثیر مثبت معنی دار داشت. نوع و اثر متقابل نوع×مقدار زئولیت بر طول و وزن خشک برگ زعفران معنی دار نشد ولی اثر مقدار زئولیت بر طول برگ زعفران اثر معنی داری داشت. بنابراین استفاده از زئولیت پتاسیک به منظور نگهداری رطوبت در خاک و کاهش آبشویی نیترات می تواند مورد استفاده قرار بگیرد. از طرفی زئولیت کلسیک سبب کاهش شوری خاک گردید و می تواند در بهبود خاک های شور مورد استفاده قرار بگیرد که با توجه به اندازه زئولیت کلسیک، اگر این زئولیت با دانه بندی ریزتر عرضه شود، توانایی بیشتری در نگهداری نیترات و رطوبت خواهد داشت. پیشنهاد می گردد با توجه به اثرات متفاوت این دو زئولیت بر عملکرد و شاخص های رشد گیاهان، به منظور کشت هر گیاه مطالعات قبلی صورت گیرد.

تعیین مکان های مناسب کشت زعفران با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه موردی: تربت حیدریه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  مهدیه رشید سرخ آبادی   عباس خاشعی سیوکی

اساس توسعه کشاورزی، آگاهی دقیق از ویژگی¬های محیطی در هر نقطه و اعمال مدیریت ویژه می¬باشد. بنابراین، آگاهی از ساختار وابستگی مکانی ویژگی¬های مختلف محیطی در مزارع برای دست¬یابی به تولید بیشتر و مدیریت بهتر حائز اهمیت می¬باشد. زعفران به عنوان گرانبهاترین محصول کشاورزی و دارویی جهان از جمله گیاهانی است که نقش قابل توجهی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی مناطق خشک و نیمه خشک خراسان جنوبی و مرکزی پیدا کرده است. از سویی دیگر نقش ویژه¬ای در صادرات غیر نفتی ایران دارد و شناسایی مناطق مستعد کشت آن در سطح کشور، زمینه را برای برنامه¬ریزی¬های لازم در مورد آن فراهم خواهد کرد. با توجه به تأثیر عوامل محیطی گوناگون بر رشد و عملکرد محصول زعفران، فرآیند سنجش تناسب اراضی برای کشت آن مستلزم استفاده از اطلاعات جامع و متنوع مکانی و توصیفی است. سیستم¬های اطلاعات جغرافیایی امکان بهره¬گیری از این نوع داده¬ها را فراهم ساخته و تحلیل فضایی اطلاعات را بر اساس مدل¬های مورد نظر تسهیل نموده¬اند. در این تحقیق ابتدا شرایط کشت زعفران مورد مطالعه دقیق قرار گرفته و نواحی مستعد کشت زعفران با استفاده از نقشه¬های سطوح ارتفاعی، شیب، خصوصیات خاک و آب و برخی فاکتورهای اقلیمی تأثیرگذار در کشت زعفران از جمله آستانه¬های دمایی موثر ، بارندگی و ساعات آفتابی شناسایی شدند. بدین منظور از روش¬های تصمیم¬گیری چند معیاره مبتنی بر روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و تلفیق آن با منطق ارزش¬دهی تدریجی فازی (fahp) استفاده شد و به کمک محیط نرم¬افزاری arc gis مدل¬سازی و تحلیل فضایی اطلاعات صورت گرفته و بر اساس آن اراضی شهرستان تربت حیدریه از نظر قابلیت کشت زعفران ارزیابی و پهنه¬بندی شده است. فرآیند تحقیق شامل گردآوری اطلاعات، محاسبات و تحلیل¬های آماری، ورود اطلاعات به gis، ارزش¬گذاری معیارها، مدل¬سازی فضایی و تلفیق اطلاعات بوده است. وجود یا عدم وجود تفاوت معنی¬دار بین نقشه¬های خروجی دو روش با استفاده از آزمون کای اسکوئر انجام شد و نتایج بیانگر وجود تفاوت معنی¬دار بین روش-های ahp و fahp بوده است. با دقت در نقشه¬های نهایی حاصل از هر دو روش، نواحی مرکزی شهرستان تربت حیدریه از بالاترین قابلیت برای کشت زعفران برخوردار می¬باشند، اما روش fahp به دلیل لحاظ نمودن پدیده ابهام و عدم قطعیت در امر تصمیم¬گیری، با واقعیت سازگارتر بوده و نقشه نهایی را با دقت بیشتری به دست آورده است. جهت ارزیابی نتایج بدست آمده و اطمینان از صحت اطلاعات نقشه-های نهایی، عملکرد گیاه و کیفیت محصول با اطلاعات بدست آمده از نقشه¬های نهایی مقایسه شد و صحت نتایج بدست آمده تأیید گردید که نشان¬دهنده کارآیی روش¬های تحلیل سلسله مراتبی و سلسله مراتبی فازی در سنجش قابلیت اراضی برای کشت زعفران می¬باشد.

ارزیابی آسیب‏پذیری آبخوان با استفاده از دراستیک فازی (مطالعه موردی: دشت آستانه-کوچصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  معصومه آرزومند امیدی لنگرودی   عباس خاشعی سیوکی

در اکثر مناطق ایران آبهای زیرزمینی تأمین‏کننده اصلی آب کشاورزی، شرب و صنعت هستند که در حال حاضر تحت تأثیر برداشت بی‏رویه قرار گرفته‏اند. با توجه به عدم امکان جایگزینی این منبع آب ارزشمند، محافظت از آن امری ضروری به نظر می‏رسد. ارزیابی آسیب‏پذیری آبخوان برای توسعه، مدیریت و تصمیمات کاربری اراضی، نحوه پایش کیفی منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از آلودگی این آبها بسیار مفید بوده و می‏تواند در راهکارهای مدیریتی نقش به سزایی را ایفا ‏کند. لذا ضروری است تعیین آسیب‏پذیری آبخوان‏ها در اولویت قرار گیرد. دشت آستانه-کوچصفهان به علت وجود زمینهای کشاورزی زیاد و مصرف بیش از حد کودهای نیترات جزء مناطق آسیب پذیر است. در این پژوهش برای تهیه نقشه آسیب‏پذیری آلودگی آبخوان از چهار روش دراستیک استاندارد، دراستیک سلسله مراتبی، دراستیک فازی و دراستیک شبکه استفاده شد. در نهایت از هر مدل یک نقشه نهایی حاصل شد که نشان دهنده مناطق آسیب‏پذیر آلودگی دشت آستانه-کوچصفهان هستند. نقشه¬های خروجی در چهار طبقه کم، کم تا متوسط، متوسط تا زیاد و زیاد طبقه¬بندی شدند. نتایج حاصل از هر سه مدل دراستیک استاندارد، دراستیک سلسله مراتبی و دراستیک فازی به همدیگر نزدیک و مشابه هستند و در هردو مدل در بیشتر بخشهای شمالی آسیب‏پذیری متوسط تا زیاد و زیاد است و در بخشهای جنوبی آسیب‏پذیری کم و کم تا متوسط است. در صورتیکه در مدل دراستیک شبکه در بخش جنوبی هم آسیب‏پذیری زیاد وجود دارد. با محاسبه همبستگی میان غلظت نیترات و میزان شاخص‏های هر مدل، مشاهده شد که بیشترین میزان همبستگی مربوط به دراستیک شبکه است و مقدار آن برابر 61 است. بنابراین مدل دراستیک شبکه بیشترین سازگاری با واقعیت را دارد و استفاده از روش دراستیک شبکه در این دشت به سه مدل دراستیک فازی، سلسله مراتبی و استاندارد ترجیح داده می¬شود. برای مقایسه نقشه‏ها از آزمون کای اسکوئر استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که نقشه‏ها در سطح 5درصد با هم تفاوت معنی داری دارند.

تأثیر روش آبیاری جویچه ای یک درمیان بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت شیرین (zea mays var saccharata)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  اکبر تقی یان اقدم   رضا هاشمی

یکی از مهم ترین مشکلاتی که جهان امروزی با آن مواجه شده است مشکل کمبود آب در اکثر نقاط جهان است. به نظر اکثر کارشناسان در صورت عدم رعایت صرفه جویی و بهره وری آب اکثر مردم دنیا با مشکل کم آبی مواجه خواهند شد. اکثر جنگ های آینده نیز بر سر آب به وجود خواهد آمد؛ بنابراین باید راهکارهایی برای بهره وری بیشتر از آب بخصوص در بخش کشاورزی که بیش از ?? درصد منابع آبی را مصرف می کند باید اتخاذ نمود. به منظور تحقیق درباره روش های آبیاری مناسب برای استفاده بهینه از آب و روش های کم آبیاری مطالعه ای در سال زراعی ???? در مزرعه تحقیقات دانشکده کشاورزی بیرجند بر روی ذرت شیرین که دارای دوره رشد کوتاه مدت (?? تا ??) هست انجام شد. این تحقیق در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با ? تیمار با ? تکرار انجام شد، که تیمارها عبارت اند از:?-آبیاری تمامی جویچه ها با دور آبیاری ? روزه (تیمار شاهد) ?-آبیاری جویچه ای یک درمیان متناوب 3-آبیاری جویچه ای یک درمیان ثابت 4-آبیاری تمامی جویچه ها با دور آبیاری ?? روزه. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر رژیم های آبیاری بر عملکرد دانه، تعداد دانه در ردیف، تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در بلال، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، کارایی مصرف آب، عملکرد بلال، طول بلال، تعداد برگ، طول قسمت تلقیح نشده، میزان پروتئین دانه، برگ، ساقه و غیره در سطح (0.01p<) معنی دار شد. مقایسه میانگین نشان داد که تیمار شاهد با عملکردی معادل (????) کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه و تیمار آبیاری جویچه ای یک درمیان متناوب با عملکرد (????) کیلوگرم در هکتار و تنها با 5/6 در صد کاهش عملکرد و با ?? درصد صرفه جویی در مصرف آب، تیمار آبیاری جویچه ای یک درمیان ثابت نیز با عملکرد (????) کیلوگرم در هکتار و تیمار با دور آبیاری ?? روزه با عملکرد (????) کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد را دارا هست. همچنین مقایسه میانگین درباره عملکرد بیولوژیک نیز همین نتیجه را به دست آورد. همچنین درباره شاخص برداشت که از مهم ترین پارامترهای ارزیابی عملکرد هست، تیمار آبیاری جویچه ای یک درمیان متناوب با 02/50 درصد و تیمار شاهد با ?? درصد در یک رده آماری قرار گرفتند. در مورد عملکرد علوفه نیز تیمار آبیاری جویچه ای یک درمیان متناوب و ثابت با عملکرد (5280،5338 کیلوگرم در هکتار) و تنها با کاهش 8 و 10 درصدی و باصرفه جویی 50 و 60 درصدی در صرفه جویی در مصرف آب، بهترین عملکرد را نشان دادند. به نظر می رسد که آبیاری جویچه ای یک درمیان و ثابت می توانند با افزایش راندمان آبیاری و صرفه جویی که در مصرف آب به وجود می آورند به عنوان بهترین شیوه آبیاری مدنظر کشاورزان قرار گیرند. همچنین این شیوه های آبیاری به علت کاربردی بودن و عملیاتی شدن آسان برای کشاورزی و تقریباً بدون هزینه های اضافی برای کشاورز می تواند یک راهکار مناسب برای صرفه جویی در مصرف آب به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک که منابع آبی و میزان عملکرد تقریباً پائین است به کاربرده شود.

تعیین مدل مناسب برآورد نیاز آبی گیاه در شرایط تغییر اقلیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1393
  فریبا هادی   علی شهیدی

تغییر اقلیم و افزایش دما یکی از مسائل مهم زیست محیطی به حساب می آید که می تواند بر کشاورزی یک منطقه اثر بگذارد. تبخیر-تعرق پتانسیل و نیاز آبی محصولات کشاورزی هر منطقه متأثر از تغییرات اقلیمی است. در سال های اخیر استفاده از سیستم های هوشمند برای برآورد پدیده های هیدرولوژی افزایش چشمگیری داشته است. این پژوهش با هدف امکان تخمین تعرق مرجع در شرایط تغییر اقلیم برای طول دوره روزانه، ماهانه، 10روزه و هفتگی با استفاده از سیستم های عصبی-فازی و روش تجربی به انجام رسید. و همچنین از داده های مدل گردش عمومی جو hadcm3 به روش کوچک مقیاس کردن مکانی تناسبی و روش کوچک مقیاس کردن زمانی عامل تغییر تحت دو سناریویa2 و b1 برای دوره آینده نزدیک (2039-2010)، آینده میانی (2069-2040) و آینده دور(2099-2070) برای تخمین تبخیر-تعرق ماهانه مورد بررسی قرار گرفت. از داده های هواشناسی روزانه پنج ایستگاه بیرجند، همدان، رامسر، بابلسر و گرگان که بر اساس اقلیم بندی دومارتن دسته بندی شد شامل ساعات آفتابی، دمای هوا، رطوبت نسبی، سرعت باد و بارش به عنوان ورودی تبخیر-تعرق به روش های فائوپنمن-مانتیث، هارگریوز-سامانی، جنسن-هیز اصلاح شده، ماکینگ، پریستلی-تیلور، تورک و بلانی-کریدل تبخیر-تعرق محاسبه شده و با استفاده از نرم افزار wingamma بهترین ترکیب ورودی برای سیستم استنتاج عصبی-فازی انتخاب شد. مدل های تجربی با برآوردهای et مدل anfis مقایسه شد. نتایج نشان داد از مقایسه روش تجربی و anfis برای ایستگاه بیرجند، همدان و گرگان روش پریستلی-تیلور با r2، rmse و mbe به ترتیب 822/0 ،651/1 و 201/1- و همچنین مدل anfis6با سه پارامتر دمای حداقل و حداکثر و ساعات آفتابی و در ایستگاه بابلسر و رامسر هم روش ماکینگ و مدل anfis24 دارای بیشترین دقت می باشند که دقت مدل anfis برای تخمین تبخیر-تعرق بیشتر از روش های تجربی می باشد. نتایج نشان داد تبخیر-تعرق آینده برای ایستگاه های مرطوب نوسان بیشتری نسبت به ایستگاه های خشک و نیمه خشک دارد و برای تمام ایستگاه ها بیشترین تغییرات تبخیر-تعرق برای آینده دور و سناریو a2 اتفاق خواهد افتاد.

تهیه الگو و تراکم کشت بهینه براساس آب مجازی (مطالعه موردی: دشت بیرجند)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  عرفان مروت نشان   علی شهیدی

ویژگی های اقلیمی کشور ما، افزایش جمعیت و نیاز روز افزون به منابع آبی، اتلاف زیاد آب در مصارف مختلف مخصوصاً راندمان پایین آن در بخش کشاورزی، عدم تمایل بخش خصوصی به سرمایه گذاری در توسعه ی منابع آبی و الگوی نامناسب کشت محصولات از یک طرف و کمیابی منابع آبی از سوی دیگر باعث شده است که تخصیص بهینه ی آب مورد توجه و اهمیت ویژه ای واقع شود. روش های بسیاری برای افزایش بهره وری آب بخصوص در بخش کشاورزی مطرح گردیده است که یکی از روش های کارآمد و عملی، تدوین الگوی کشت براساس معیارهای بهینه سازی مصرف آب می باشد. دشت بیرجند به عنوان یکی از مناطق گرم و خشک کشور محسوب می گردد، محدودیت منابع آب از یک طرف و نبود الگوی کشت متناسب با شرایط اقلیمی از طرف دیگر، کشاورزی را در این منطقه دچار چالش کرده است. از آنجا که بیشتر اراضی زیر کشت محصولات زراعی دشت بیرجند آبی است و بارش به مقدار کافی و در زمان لازم انجام نمی گیرد و تنها منبع تأمین کننده آب مصرفی، سفره های زیرزمینی می باشد، برداشت بی رویه ای از منابع زیرزمینی صورت گرفته که همین عامل باعث کاهش سطح آب در این دشت شده و هر ساله افت بیشتری را به دنبال دارد. بنابراین اجرای الگوی کشت بهینه در دشت بیرجند لازم و ضروری است. در این تحقیق با تشکیل تابع هدف که متشکل از عمده محصولاتی است که در دشت بیرجند کشت می شوند، به دنبال بهینه سازی سطح زیر کشت هر محصول و در کنار آن بهینه سازی آب مصرفی محصولاتی که در الگوی کشت تدوینی جا گرفته است، می باشیم. به علت تعداد زیاد متغیرهای تابع هدف در نظر گرفته شده، محاسبات بسیار پیچیده و زمان بر می باشد، پس بر آن شدیم که از الگوریتم های فراکاوشی و هوشمند که نیاز به محاسبات کمتر و کارایی بیشتری نسبت به روش-های دیگر دارند استفاده کنیم. الگوریتم های فراکاوشی متنوع می باشد که از بین این روش ها، الگوریتم ژنتیک انتخاب گردید و بهینه سازی تابع هدف براساس این الگوریتم مورد بررسی قرار گرفت. تغییرات شدید تراکم و الگوی کشت در یک منطقه بسهولت امکا ن پذیر نیست و در تعیین الگو و تراکم کشت از جهت ظرفیت بازار، نیازهای محصولات به نیروی انسانی و تجهیزات مورد نیاز می بایست حداقل و حداکثر سطح زیر کشت محصول را در نظر گرفت در نتیجه تغییرات سطح زیر کشت در 4 سناریوی75،50،30 درصد سطح اولیه و سناریوی آخر بصورت تغییرات آزاد تعریف گردید. نتایج نشان می دهد طبق 3 سناریوی اول حدوداً10 تا 30 درصد در مصرف آب صرفه جویی می شود و این میزان در سناریوی4 به میزان حدوداً 10 درصد می رسد و همچنین میزان سودآوری در سناریوی چهارم بر خلاف 3سناریوی قبلی به میزان چشم گیری افزایش پیدا می کند. در 3 سناریوی اول، همچون سطح زیرکشت در حالت کنونی، گندم بیشترین سطح زیرکشت و پس از آن محصولات جو، زعفران، زرشک بیشترین سطح را به خود اختصاص داده اند. در سناریوی چهارم (تغییرات آزاد) برخلاف شرایط بالا بیشترین سطح متعلق به محصول گندم نمی باشد بلکه بیشترین سطح به ترتیب به محصولات زیره، زعفران، سبزیجات و عناب تعلق دارد.

اولویت بندی بازسازی قنات های مهم خراسان جنوبی با استفاده از روش-های نوین تصمیم گیری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1394
  مجتبی حسن پور   حسین خزیمه نژاد

چکیده سیستم استحصال از آب های زیر زمینی با استفاده از قنات ها به همان شکلی که درگذشته ابداع شده، با کم ترین تغییرات به صورت سنتی طی سالیان متمادی مورد استفاده قرارگرفته است، همگام با پیشرفت تکنولوژی هیچ گونه تحول اساسی در بازسازی قنات ها صورت نگرفته است. از سوی دیگر هر ساله از محل اعتبارات دولتی، مبالغ قابل توجهی در جهت احیاء و مرمت قنات ها هزینه می شود ولی به علت عدم اطلاعات کافی در این خصوص، قنات هایی مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته اند که در اولویت بازسازی نبوده اند. در این پژوهش، بازسازی قنات ها از دو دیدگاه مدیریتی و فنی مورد بررسی قرار گرفت. در هر دیدگاه، 10 قنات در گروه دشتی و 10 قنات در گروه کوهستانی با استفاده از دو روش سلسله مراتبی(ahp) با استفاده از نرم افزار expert choice و روش تحلیل شبکه ای (anp) با استفاده از نرم افزار super decisions اولویت بندی شدند. شاخص های استفاده شده برای قنات ها شامل دبی، طول، عمق، کیفیت شیمیایی، بارندگی، فاصله از مسیر آبراهه، جمعیت و سطح زیرکشت بود. در این پژوهش، روش جدید علمی، جهت اولویت بندی بازسازی قنات ها معرفی گردید. همچنین با روش مورد استفاده در این تحقیق، قنات هایی در اولویت بازسازی قرا می گیرند که با هزینه تخصیص یافته می توانند به آبدهی مطلوب برسد. در این تحقیق در روش ahp، قنات بشرویه شهرستان بشرویه در گروه قنات های دشتی از دو دیدگاه مدیریتی و فنی به ترتیب با وزن 17/0 و 163/0 در اولویت بازسازی قرار گرفت و در گروه قنات های کوهستانی، قنات ارسک شهرستان درمیان در هر دو دیدگاه مدیریتی و فنی با وزن 265/0 و 219/0 در اولویت بازسازی قرار گرفت. همچنین در روش anp نیز، قنات بشرویه شهرستان بشرویه در گروه قنات های دشتی از دو دیدگاه مدیریتی و فنی به ترتیب با وزن 159/0 و 164/0 و در گروه قنات های کوهستانی، قنات ارسک شهرستان درمیان در هر دو دیدگاه مدیریتی و فنی با وزن 247/0 و 202/0 در اولویت بازسازی قرار گرفت. کلیدواژه ها: قنات، بازسازی، فنی، مدیریتی، ahp، anp

بررسی اثرات مشخصه های فیزیکی خاک بر روی ویژگی های طیفی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1394
  محسن بکاییان   سید رضا هاشمی

کمبوداطلاعات درمورد خصوصیات خاک به دلایلی چون هزینه نسبتاًبالای تجزیه وتحلیل های زمین آماری یکی ازمحدودیتهای عمده برای مدیریت مناسب سیستمهای کشاورزی وجنگلی می باشد. امروزهاستفادهازفناوریسنجشازدور،بهشکلابزاربسیارمفیدیدرعلومخاکوزمیندرآمده،چراکهاط?عاتمربوط بهخاک،بدونایجادتماس نزدیک باآنقابلدسترسیمی باشد.تحقیق حاضربا هدف بررسی اثر برخی خصوصیات فیزیکی خاک همانند رنگ بر روی طیف بازتابی خاک، و همچنین مقایسه کارایی مدلهای رگرسیون غیرخطی(بر اساس مدل کوبلکا-مانک)،شبکه عصبی مصنوعی(ann) وشبکه های عصبی- فازی تطبیقی(anfis) دربرقراری ارتباط بین درصدفراوانی ترکیبات اکسیدی خاک(نظیرal2o3، fe2o3، cao، mgo،k2o….)باویژگیهای طیفی آن،که تاکنون کمتردراین حوزه (سنجش ازدور) موردتحقیق قرارگرفته،صورت پذیرفته است.