نام پژوهشگر: مجتبی جعفری

شکل گیری حبای و اثر آن بر خواص نهایی قطعه تولیدی به روش انتقال رزین به کمک خلاء
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1390
  مجتبی جعفری   محمد گلزار

روش vartm یکی از پیشرفته ترین روش های تولید قطعات کامپوزیت با ابعاد بزرگ با درصد حجمی الیاف بالا ، و هم درصد حباب پایین است. شکل گیری حباب در طول تولید قطعه ، می تواند در حد مرحله پخت قطعه باشد. چنانچه که در برخی از مراجع ذکر شده است ، با افزایش هر درصد حباب ، خواص مکانیکی بین 2 تا 10 درصد کاهش می یابد. با کاهش درصد حباب برای قطعات کامپوزیتی با توجه به ثابت بودن درصد حجمی الیاف ،نسبت استحکام به وزن افزایش می یابد. در این تحقیق سعی بر آن شده است تا با بررسی درصد حباب قطعات کامپوزیتی، و شناخت هر چه بهتر حباب و رفتار آن در طول مرحله تولید با روش vartm راه حل مناسبی برای کاهش درصد حباب پیشنهاد گردد. با بررسی عواملی که در شکل گیری حباب نقش دارند ، معلوم شد که گیر افتادن مکانیکی حباب در بین الیاف بیشترین سهم را دارا است. در این پایان نامه با آزمایش های گوناگونی شکل گیری حباب مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله تولید ورق های کامپوزیتی با استفاده از رزین پلی استر و 8 لایه الیاف شیشه و بررسی تاثیر درصد الیاف و تاثیر تغییرات چگالی سطحی الیاف برای الیاف 100،200و600 گرم بر سانتی متر مربع و همچنین تاثیر الیاف تک جهته در سرعت جبهه جریان و درصد حباب مورد بررسی قرار گرفته است . با انجام آزمایش های مختلف ، دو راه کار برای افزایش خواص مکانیکی، یکی استفاده از دو کیسه خلاء در روش vartm و دیگری استفاده از ارتعاش های مکانیکی با فرکانس های مختلف و پیدا کردن فرکانس بهینه برای داشتن حباب کمتر در قطعات کامپوزیتی تولید شده با روش vartm است. با گرفتن عکس های میکروسکوپی از سطح مقطع نمونه های مورد آزمایش ، اندازه حباب ها و شکل و منطقه تشکیل حباب ها و همچنین درصد حباب در قطعات مورد بررسی قرار گرفته است. آزمایش کشش نیز برای نمونه های تولید شده صورت گرفت که بیشترین خواص مکانیکی را برای روش vartm با استفاده از دو کیسه خلاء و همچنین برای قطعات تولیدی با روش vartm به همراه ارتعاش 50 هرتز بدست آمد. در آخر به این نتیجه رسیده شد که با افزایش چگالی سطحی الیاف و یا با استفاده از دو کیسه خلاء درصد حباب افزایش می یابد ولی با افزایش درصد حجمی الیاف، خواص مکانیکی نیز افزایش می یابد. در آزمایش تاثیر ارتعاش در قطعات کامپوزیتی ، در فرکانس 50 هرتز ، 50 درصد کاهش حباب را نسبت به روش عادی نشان می دهد و درصد حجمی الیاف نسبت به روش عادی تغییری نکرده است، ولی در عین حال خواص کششی 20 درصد افزایش یافته است. یعنی با کاهش حباب خواص مکانیکی افزایش می یابد.

تحلیل عددی ستون های بتن مسلح مقاوم سازی شده با استفاده از ورق های پلیمری کربن دار (cfrp) تحت اثر نیروی محوری با خروج از مرکزیت
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مهندسی عمران 1390
  یاسین طلوعی   مجتبی جعفری

بارهای خارج از مرکز برای ستون ها و خیلی از اعضای سازه ای بسیار عادی هستند. ستون هایی که در نواحی کناری سازه قرار دارند، بخصوص ستون های گوشه همواره تحت بار محوری و لنگر هستند که میتوان آن را معادل بار محوری با خروج از مرکزیت تلقی کرد. موضوع اصلی این پایان نامه، بررسی مقاوم سازی ستون های بتن مسلح، تحت نیروی محوری با خروج از مرکزیت، با کامپوزیت های frp می باشد. با استفاده از نرم افزار ansys، ستونهای بتنی مقاوم سازی نشده و مقاوم سازی شده تحت بارگذاری قرار می گیرند. این بارگذاری تا رسیدن به ظرفیت باربری نهایی ادامه می یابد. مدل سازی نمونه ها با استفاده از المانهای خاصی که رفتار آنها منطبق و یا نزدیک به رفتار بتن، فولاد و cfrp (carbon fiber reinforced polymer ) می باشند، انجام میشود. لذا برای رسیدن به این هدف نمونه هایی از ستونهای بتنی مسلح مقاوم سازی شده با الیاف پلیمری کربن (cfrp) که نتایج آزمایشگاهی آنها موجود میباشند، انتخاب میگردد و پس از تحلیل عددی نمونه های مدلسازی شده در نرم افزار ansys، منحنی های رفتاری تنش- کرنش و نوع شکستهای صورت گرفته با نتایج آزمایشگاهی مقایسه میگردد. سپس با در نظر گرفتن متغیرهایی مانند جنس الیاف، جهت لایه های کامپوزیت و درصد فولاد طولی مقطع ستون، 10 نمونه تحلیلی تعریف و در این نرم افزار مدل سازی شدند. نمونه های تحلیلی به دو گروه با فولاد کم (2%) و نیمی با فولاد زیاد (4%) تقسیم شدند. در هر گروه، یک نمونه بدون تقویت، دو نمونه محصور شده با ورق های cfrp و دو نمونه تقویت شده با ورق های gfrp در نظر گرفته شد. همچنین نمونه های هر گروه با لایه های کامپوزیت در جهات مختلف 0،0، 0 درجه و 90، 0، 90 درجه تقویت شدند. نتایج بدست آمده از تحلیل مدل های اجزای محدود این نمونه ها نشان داد که کامپوزیت های frp، ظرفیت باربری محوری ستون های تقویت شده را 94/1 تا 85/2 برابر و شکل پذیری آن ها را 5/6 تا 12 برابر افزایش می دهند و افزایش فولاد مقطع نیروی محوری ستون را افزایش می دهد. همچنین اثر مقاوم سازی روی نمونه های با فولاد مقطع دو درصد، 8 الی 16 درصد بیش از نمونه های با فولاد مقطع چهار درصد می باشد و جهت لایه های کامپوزیت های frp بیش ترین اثر را بر علت انهدام نمونه ها دارد.

تحلیل تغییرات تصرفات اراضی حاشیه رودخانه میناب با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده جغرافیا 1392
  مهران صفا   احمد نوحه گر

از جمله معایبی که در سیستم های سنتی شهرداری ها و ادارات ثبت اسناد وجود دارد خطاهای موجود در اسناد و مدارک بایگانی، عدم دسترسی به سوابق ملک و فقدان نقشه های که مرز املاک را در گذشته و حال مشخص نماید. آمار وضع موجود بسیاری از املاک و زمین ها بسیار پر هزینه و در مواردی به صورت بازدید زمینی غیر ممکن است. در اینجاست که نیاز به یک سیستم کاداستر با فن آوری های نوین احساس می گردد. امروزه یکی از کاربردهای رو به افزایش داده های سنجش از دور بازیابی این تغییرات است چون توسط این داده ها می توان به اطلاعات مربوط به سطح زمین در سطحی گسترده و در فواصل زمانی معین دست یافت. علی رغم مزایای متعدد احداث سد همچون کاهش در بسامد و اوج سیلاب ها، امکان دسترسی به آب در سال های کم آبی و غیره دارند احداث آن ها تعادل در سیستم های طبیعی را به هم می زنند و به دنبال آن تغییراتی در پدیده های هیدرولوژیکی، هیدرولیکی و بستر و حریم رودخانه ها بوجود می آورند. رودخانه ها بستر توسعه مراکز تمدن انسانی بوده و متناسب با فعالیت های انسانی دائما تغییر کرده اند. رودخانه میناب از میان شهر میناب می گذرد. در قدیم حریم و بستر آن مشخص نبوده و به صورت سنتی از آن بهره برداری می گشته به مرور زمان و پس از احداث سد تغییراتی در بستر آن ایجاد شده بدلیل مرغوب بودن زمین های داخل بستر تصرفات قانونی و غیر قانونی در آن صورت گرفته است. در این تحقیق ابتدا عکس های هوایی مربوط به سال1344با مقیاس 1/20000پس از ژئورفرنس کردن رقومی شد سپس از تصاویر ماهواره ای کاربری های حال حاضر استخراج گردید و با لایه رقومی سال 1344مقایسه گردید. بیش ترین کاهش مربوط به طبقه باغات با حدود شش درصد از مساحت باغ ها در حریم رودخانه است که به مرور زمان کاهش پیدا کرده و همچنین افزایش مربوط به طبقه مسکونی است که حدود پنج درصد به مساحت مناطق مسکونی اضافه شده است قابل توجه می باشد. کاداستر یکی از زیربناهای اصلی دولت است که در آن موقعیت املاک و حقوق مالیکت ثبت می شود. با وجود کاداستر رایانه ای افزونگی ها در در سیستم ها ثبت منسوخ خواهد شد و سرعت انجام امور ثبتی بالا خواهد. ایجاد یک کاداستر بهینه نیازمند داده و اطلاعات فراوانی است و با کمک سنجش از دور و روشن نمودن مالکیت ها از طریق بازدیدهای زمینی می توان باعث بهبود وضع اقتصاد کشور و بالا بردن سطح رضایت مردم شد. در نهایت پیشنهاد می شود با استفاده از تصاویر سنجش از دور و تصاویر قدرت مکانی بالا حدود مالکیت ها تعیین و با کمک سامانه اطلاعات جغذافیایی یک کاداستر رقومی برای منطقه اجرا شود.

قبض و بسط نظریه مثل افلاطونی در مکاتب پس از آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام 1375
  مجتبی جعفری   مهدی دهباشی

چه چیزی محقق وامی دارد؟ هر گاه شخصی برای سوال خود پاسخی نداشته باشد و یا پاسخی که یافته با دانسته های پیشین او تناقض داشته باشد. شروع به تحقیق می کند. آنچه در این رساله گرد آمده نیز به همین دلایل بوده است . به سوالهای زیر دقت کنید: مثل افلاطونی چیست ؟ چرا افلاطون نظریه مثل را طرح کرد؟ چه کسانی باعث شدند افلاطون نظریه مثل را مطرح کند؟ چه تحولاتی در نظریه مثل افلاطونی ایجاد شده است ؟ چه کسانی این نظریه را پذیرفته اند؟ و چه کسانی آن را رد کرده اند؟ علت رد و پذیرش آنان چه بوده است ؟ در دنیای اسلامی چه نگرشهایی به مثل وجود داشته است ؟ نگرش مکاتب اشراق، مشا، عرفان و مخصوصا ملاصدرا در این مورد چیست و آیا می توان آنها را به هم نزدیک کرد؟ در نگرشهای غربیان و قرون وسطی چه دیدگاه هائی به آن وجود داشته است ؟ دیدگاه شرق و غرب در مورد مثل چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟ مثل چه نقشی در معرفت شناسی و چه نقشی در هستی شناسی دارد؟ آیا اعتقاد به مثل، اعتقادی عقلانی است یا دریافتی شهودی؟ اگر عقلانی است چه براهینی بر وجود آن اقامه شده و اگر شهودی است چه کسانی مدعی شهود مثل شده اند؟ حذف مثل از عالم تفکر چه نقصی به آن وارد می کند؟ ایا در مکاتب دیگر نیز حقایقی همچون مثل افلاطونی وجود دارد؟ یک مسلمان چگونه می تواند به مثل اعتقاد داشته باشد؟ آیا چنین اعتقادی با اعتقاداتی دینی او ناسازگار نیست ؟ اصلا آیا به طور کلی فلسفه با دین سازگار است تا نتیجه بگیریم پس مثل هم که یک مساله فلسفی است با دین متلائم است ؟ آیا می توان گفت مثل افلاطونی همان ملائکه هستند؟ اینها سوالهایی است که برای گرد آوردنده این مجموعه مطرح بوده و در صدد یافتن پاسخ آنها برآمده و در حد توان خود برای آنها پاسخ یافته است . به همین خاطر این مجموعه در چهار بخش گردآوری شد. بخش اول این مجموعه کلیاتی است جهت شناختن اندیشه افلاطون. بخش دوم بررسی حقیقت مثل در مکاتب مسلمانان است اعم از فلسفه مشا، اشراق و ملاصدرا و نظریات عرفا. بخش سوم مقایسه ای است میان نگرش فلسفه غرب و شرق به مثل مخصوصا با تکیه بر این نکته بر این نکته که در جهان غرب مثل افلاطونی بیشتر از لحاظ معرفت شناسی بررسی شده و در دنیای اسلام از لحاظ هستی شناسی. در بخش چهارم به این نکته پرداخته شده که آیا در دین اسلام حقایقی وجود دارد که بتوان آنها را چهره دینی - الهی مثل دانست ؟ مطالبی که در این نوشته بیشتر مورد توجه قرار گرفته عبارتند از اهمیت مثل در فلسفه صدرائی و تعدیل اصلاح بخشهای غیراستدلالی آن که در این مورد از نظریات علامه محمدحسین طباطبائی استفاده شده است . مطلب دیگری که مورد نظر نگارنده بوده بررسی صفات متشابه مثل با ملائکه است که در این زمنیه هفت خصوصیت مشترک میان مثل و ملائکه یافته ایم.