نام پژوهشگر: الهام داورپناه
الهام داورپناه عباس بهرام
رشد حرکتی تغییرات پیشرونده در رفتار حرکتی در سراسر زندگی است که نتیجه ی تعامل بین نیازهای تکلیف، ویژگی های بیولوژیک فرد و شرایط محیطی می باشد (گالاهو، 2012). از مهم ترین مراحل رشد حرکتی در دوران کودکی رشد مناسب مهارت های بنیادی می باشد چرا که رشد این مهارت ها اساس رشد حرکتی کودکان است (گالاهو، 2012). تأخیر در مهارت های حرکتی درشت کودکان، ممکن است به کاهش اجتماعی شدن و مشارکت با همسالان منجر شود. به علاوه تأخیر در یادگیری حرکتی ممکن است بر رشد شناختی و ادراکی کودک اثر بگذارد (آندرسون و همکاران، 2001). سندرم داون از متداول ترین اختلالات کروموزومی است که همیشه با عقب ماندگی ذهنی همراه است. کار با کودکان مبتلا به سندرم داون به ویژه در زمینه ی رشد مهارت های حرکتی درشت یکی از حوزه های تحولی است که اخیرا? به آن توجه زیادی شده و پیشرفت های عینی خوبی را به دنبال خواهد داشت. یکی از موارد مهم و مورد توجه در این کودکان، ناتوانی در انجام فعالیت های حرکتی و شناختی است. مطالعات متعددی نشان داده اند که عملکرد حرکتی افراد با سندرم داون به مقدار زیادی با پیشرفت شناختی آنها مرتبط است و کودکان سندرم داون می توانند سطوح عملکرد حرکتی شان را از طریق برنامه های مداخله ای بهبود دهند (جان ریچارد، 2001). اما مداخلات باید بر اساس دیدگاه ها و چارچوب های نظری صورت بگیرند که در این صورت انتظار می رود بهبودهای بیشتری در مهارت های بنیادی رخ دهد (کرک و رادز، 2011) به علاوه این که اثربخشی یک برنامه ی مداخله ای به مقدار زیادی به نیاز کودک بستگی دارد (وانگ و همکاران، 2009).