نام پژوهشگر: جعفر مهدوی

مطالعه ترکیب صید فراوانی طولی و تلاش صیادی تورهای پره سواحل شرقی و غربی استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1390
  جعفر مهدوی   علی شعبانی

در ساحل غربی2538 بار پره کشی انجام گرفت که حاصل صید آن ها 224/710 تن از گونه های مختلف ماهیان استخوانی بود. دراین ساحل جمع صید ماهی سفید و کفال ماهیان 62/92درصد از ترکیب اصلی صید را تشکیل داد. ماهی سفید با 243/306 تن، 12/43 درصد از ترکیب صید را داشت. میانگین طول چنگالی و وزن کل این ماهی به ترتیب 75/5 ±06/41 سانتیمتر و 9/431 ± 986گرم محاسبه شد. بیشترین فراوانی طول چنگالی درطبقه طولی 40-38 سانتیمتر مشاهده شد. فراوانی نسبی ماهیان استاندارد و غیراستاندارد به ترتیب40/51 و60/48درصد محاسبه گردید. بیشترین تلاش صیادی در این ساحل با 51/138کیلوگرم در هر پره مربوط به کفال ماهیان بود. کفال ماهیان با 551/351 تن، 5/49 درصد از ترکیب صید را داشتند. کفال طلایی با بیش از 98درصد غالبیت صید را در مقایسه با کفال پوزه باریک داشت. میانگین طول چنگالی و وزن کل این ماهی در ساحل غربی به ترتیب 99/8 ±8/35 سانتیمتر و 534 ±645گرم محاسبه شد. بیشترین فراوانی طول چنگالی در طبقه طولی 36-34 سانتیمتر مشاهده شده و فراوانی نسبی ماهیان استاندارد و غیراستاندارد به ترتیب 80/81 و20/18درصد محاسبه شد.درساحل شرقی1560بار پره کشی انجام گرفت که حاصل صید آن ها 954/288 تن ازگونه های مختلف ماهیان استخوانی بود. میانگین طول چنگالی و وزن کل کفال طلایی در این ساحل به ترتیب 68/8 ±10/37 سانتیمتر و577 ± 684گرم محاسبه گردید. بیشترین فراوانی در طبقه طولی 30-28 و 50-48 سانتیمتر مشاهده شده و فراوانی نسبی ماهیان استاندارد و غیراستاندارد به ترتیب 50/85 و 50/14 درصد محاسبه شد. صیدعمده ساحل شرقی با 18/61 درصد مربوط به ماهی کپور بود. بیشترین تلاش صیادی با 322/113 کیلوگرم در هر پره برای این ماهی ثبت شد. میانگین طول چنگالی و وزن کل این ماهی به ترتیب 86/11±93/47 سانتیمتر و 1245±2395گرم محاسبه شد. بیشترین فراوانی طول چنگالی در طبقه طولی 52-50 سانتیمتر مشاهده شد. فراوانی نسبی ماهیان استاندارد و غیراستاندارد به ترتیب 20/84 و80/15 درصد محاسبه شد. مقایسه ی نسبت های صید هریک از گونه های صید شده دو منطقه درآزمون کای مربع اختلاف معنی دار نشان داد (05/0< p).

تحلیل فرایند دموکراتیک سازی در افغانستان (2008-1907م)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  جعفر مهدوی   علی ساعی

امروزه دموکراسی به گفتمان غالب برای تحلیل وضعیت کشورهای جهان و تحولات آنها تبدیل شده است. در طول یکصد سال اخیر (2008-1907م) افغانها در قالب چهار دوره تاریخی «نهضت مشروطه خواهی» (1907-1928)، «دوره دموکراسی » (1953-1946)، «دهه قانون اساسی»(1973-1963) و «دولت های موقت، انتقالی وجمهوری اسلامی» (2008- 2001) تلاشهایی در جهت دموکراتیک سازی مناسبات سیاسی و اجتماعی جامعه شان داشته اند. اما هیچگاه در افغانستان «دموکراسی» استقرار نیافته است. هدف از این پژوهش تحلیل فرایند دموکراتیک سازی در افغانستان و بررسی علل عدم استقرار دموکراسی است. پس از استدلال انتقادی در باب نظریات دموکراتیک سازی و واقعیتها و شرایط تاریخی جامعه افغانستان با فرموله کردن مسأله پژوهش، مفاهیم «توسعه اقتصادی ـ اجتماعی»، «جامعه مدنی»، «الگوی مناسبات دموکراتیک نخبگان سیاسی» و «نقش عوامل بین المللی و خارجی» برای تبیین مسأل? پژوهش در هر دوره تاریخی واحدهای تحلیل استخراج شد. روش تحلیل این پژوهش تطبیقی ـ تاریخی بوده که خود بر دو رویکرد تحلیل تفسیری و تحلیل قانونی استوار است. تکنیک تحلیل رویکرد تفسیری در این متن، برای تحلیل درونی هر دوره تاریخی تحلیل روایتی ـ تاریخی و تکنیک تحلیل رویکرد قانونی برای تحلیل بین دوره ای، روش «توافق» جان استوارت میل بوده است. بر اساس چارچوب تئوریک این پژوهش و گزاره های مشاهده ای چنین نتیجه گیری کرده ایم که اگر در افغانستان ساختارهای اقتصادی ـ اجتماعی توسعه یابد، با شرط وجود جامعه مدنی و الگوی مناسبات دموکراتیک میان نخبگان سیاسی و نقش مثبت عوامل خارجی و بین المللی دموکراتیک سازی رخ می دهد.