نام پژوهشگر: احمدرضا صاعدی
مرضیه شهابی علی افضلی
اثری که امروزه به نام هزارویک شب می شناسیم محصول نوعی در هم آمیزی یا سازگاری آفرینش گری دور و دراز ادبی است که پژواک فرهنگ های گوناگون در آن شنیده می شود. خاستگاه هزار و یک شب هرچه باشد، این قدر مسلم است که هسته ای اساسی از داستان های ملی ومردمی وجود داشته است که با گذر از فرهنگ عام? مردمانی متفاوت، از زمان ها و مکان هایی متفاوت، بهره می گیرد. در واقع زمینه این اثر آن قدر وسیع بود که هرکس توانست داستانی در آن بگنجاند؛ در این چارچوب و قالب وسیع، داستان هایی گوناگون از ادوار مختلف و شاید از تمامی تمدنهای شرق قدیم راه یافته و جا گرفته است.هزارویک شب، یک تاریخ حقیقی است.اهمیت قصه های شهرزاد نه در اصالت و یکپارچگی آن ها بلکه در همان درهم آمیزی و سازگاری فرهنگی و تاریخی است که باعث شده است به قصه های شهرزاد هم چون یک «ما یملک همگانی» نگریسته شود. هزار و یک شب به تنهایی یک «ادبیات گسترده» است؛ نوعی دایره المعارف قصّه است. این اثر، طی سده های متوالی در هم? عالم گردش کرده و در این گردش طولانی، شگفتی ها و نوادر بسیاری دیده، توشه هایی اندوخته، و هر قوم و قبیله ای به تناسب ذوق وسلیقه اش به آن، چیزی افزوده است. برخی پژوهشگران، ریشه ایرانی، هندی، یونانی ، یهودی، عربی برای این مجموعه حکایات، بافته اند. در این پایان نامه برآن هستیم که بر مبنای عوامل درون ساختی ادبی، فرهنگی و اجتماعی، ریشه های داستانها را شناسایی نماییم. نتیجه ای که این پایان نامه بدان رسیده این است که هزار ویک شب نه ادبیات رسمی بلکه ادبیات عامیانه سرزمینهایی است که بر این اثر نقشی بسزا داشته اند وهر کدام نشانه هایی از خود بر جای نهاده اند که نمی توان یکی را حذف ودیگری را بر جای نهاد.این اثر ساخته نه مولفی واحد است ونه سرزمینی واحد بلکه یک متن بینا فرهنگی است. کلید واژه ها: هزار ویک شب، خاستگاه، فرهنگ، ملل
مینا عابدینی احمدرضا صاعدی
بدون شک اوضاع سیاسی، اجتماعی، شیوه زندگی مردم و آداب و رسوم آن ها، بر آثار ادبی تأثیر مستقیمی دارد. از سوی دیگر جامعه شناسی ادبیات، یکی از شیوه های جدید و کار آمد نقد متون ادبی است که امروزه، در تحلیل انواع ادبی نوین، به ویژه رمان معاصر کاربرد فراوان دارد. و از آنجا که رمان به دنبال واقعیت است و از دید نویسنده پیوندی مستقیم میان واقعیت و حقیقت وجود دارد، پس حقیقتِ فرد و زندگی او را می توان، در قصه اجتماع یعنی «رمان» یافت. از جمله این رمان های واقعگرا، می توان به «همسایه ها» نوشته احمد محمود داستان نویس معاصر کشورمان و «عماره یعقوبیان» اثر علا الاسوانی نویسنده و منتقد مصری، اشاره نمود. در هریک از این دو اثر به عنوان آثاری از تحولات دوره گذار، نویسنده در قالب زندگی افراد یک ساختمان، ابعاد واقع گرایانه طبقاتی و مسائل اجتماعی دیگری چون: آگاهی و تنش طبقاتی، تبیین ساختار طبقاتی از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی، شکاف و نابرابری و... را به تصویر کشیده است. که در قالب آن می توان تاریخ معاصر را مشاهده کرد. نوشتار حاضر به بررسی عناصر اجتماعی در این دو داستان می پردازد و همچنین بررسی و نقد جنبه های اجتماعی و سیاسی را در دو اثر دنبال می کند. با توجه به آن که پژوهش در زمینه نقد جامعه شناختی در عرصه ادبیات تطبیقی بین زبان های عربی و فارسی، خصوصا در حوزه ادبیات داستانی بسیار کم مایه است، این رساله در ابتدا مبانی رئالیسم اجتماعی را بیان می کند و سپس ارتباط آن ها را با محتوای دو داستان بررسی می نماید. البته در مسیر این بررسی توانسته ایم نشان دهیم که رمان، به عنوان یکی از شاخه های مکتب ادبی، می تواند در ارتباط با مطالعات جامعه شناختی قرار بگیرد. روش این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بوده است، که ابتدا از روش کتابخانه ای و مطالعه کتاب ها و مقاله ها اطلاعات اولیّه کلّی جمع آوری شد، سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا، مسائل اجتماعی در هر یک از دو رمان به صورت تطبیق مورد بررسی قرار گرفته است.
فاطمه شمسیان قهفرخی احمدرضا صاعدی
پژوهشگر در این رساله، کتاب الفضیله عذراء أبداً، نوشت? علی انصاری را ترجمه کرده است. این کتاب، داستان حقیقی زنی مبارز و آزادیخواه عراقی است که به جرم اندیشه دینی و آزادیخواهانه¬اش دستگیر و روان? زندان و متحمل شکنجه های روحی و جسمی فراوانی می شود. این اثر در قالب رمان و با شیو? تربیتی- اخلاقی- سیاسی، مقطع تاریخی دشواری از زندگی دختران در دور? حکومت بعث عراق را به تصویر می¬کشد. و با طرح اندیشه¬های عقیدتی- سیاسی، به شکل گفتگوهایی شفاف و روان میان شخصیت¬های داستان توانسته است به سوال¬هایی که ذهن برخی از جوانان را درگیر کرده است پاسخ دهد، و راهنمایی برای جان¬های حیران و تشنه باشد. مترجم در ترجم? این کتاب به فراخور نیاز هم از ترجم? لفظی استفاده کرده است، هم از ترجم? معنایی. و در حد توان سعی کرده است که به متن مبدأ پایبند باشد، اما همزمان اسلوب نگارش زبان مقصد را نیز در نظر گرفته است، و اگر جایی از ترجمه تقدیم و تأخیرهایی در عبارات مشاهده شود، دلیل آن تأثیرپذیری از زبان عربی نیست، بلکه مترجم از این روش برای ادبی کردن ترجمه¬اش استفاده نموده است. در قسمت¬هایی از ترجمه نیز شاهد نمونه¬هایی از ترجمه ارتباطی هستیم که فقط در حد تخفیف بار معنایی منفی بعضی از واژگان است. مترجم تا حد امکان سعی کرده است عبارت¬های طولانی و ترکیبی را بشکند و در قالب جمله¬های کوتاه بنویسد. امری که در روند ترجمه مشاهده شد تفاوت شیو? نگارش عربی و فارسی در بکارگیری عبارت¬های طولانی مرکب از چند جمله بود و این نمایانگر ویژگی زبان عربی و یا به عبارتی ظرفیت آن زبان است که اجاز? ساخت چنین عباراتی را می¬دهد.