نام پژوهشگر: ارسطو یاری حصار
علی مجنونی توتاخانه وکیل حیدری ساربان
امروزه مشارکت در توسعه و از آن جمله مشارکت روستائیان در توسعه¬ی محل سکونت خود به قدری اهمیت یافته است که به عقیده¬ی بسیاری از دانشمندان رکن اصلی در برنامه¬ریزی¬های توسعه پایدار محسوب می¬شود؛ ولی بایستی توجه نمود که مشارکت روستائیان در روند اجرای برنامه¬های عمرانی به خودی خود امکان پذیر نیست زیرا ضمن اینکه ساکنین روستاها بااهمیت و ضرورت مشارکت آشنا نبوده، بسیاری از نهادهای دولتی از توانمندی¬ها و قابلیت¬های روستائیان در روند مدیریت توسعه¬ی روستایی آگاهی ندارند؛ بنابراین شناسایی ظرفیت¬ها و تقویت آن می تواند نقش بسیار مهمی در جلب مشارکت روستائیان در فعالیت¬های عمرانی داشته باشد. ازاین روی هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش ظرفیت¬سازی اجتماعی بر میزان مشارکت روستائیان در فعالیت¬های عمرانی بوده است و برای این منظور با استفاده از روش¬های کتابخانه¬ای و میدانی و از طریق توزیع پرسشنامه در میان 400 نفر از روستائیان شهرستان بناب اقدام به بررسی موضوع در محدوده¬ی موردمطالعه نموده است. یافته¬های پژوهش نشان می دهد که متغیرهای آموزشی با ضریب همبستگی 356/0r=، متغیرهای اعتماد به نفس با ضریب همبستگی 369/0=r، متغیرهای کیفیت زندگی با ضریب همبستگی 364/0=r، متغیرهای انسجام اجتماعی با ضریب همبستگی 334/0=r، متغیرهای خدمات اجتماعی با ضریب همبستگی 295/0=r، متغیرهای مربوط به مهارت-های فنی و مدیریتی با ضریب همبستگی 430/0=r، متغیرهای تقویت تعاملات اجتماعی با ضریب همبستگی 323/0=r، متغیرهای تقویت تشکلات مردمی با ضریب همبستگی 287/0=r و درنهایت ظرفیت¬سازی اجتماعی با ضریب همبستگی 638/0=r با میزان مشارکت در فعالیت¬های عمرانی رابطه دارد. همچنین بر اساس یافته¬ها روستاهای آلقو و شورگل (18/4) از بیشترین تمایل به مشارکت و روستاهای آخوند قشلاق (30/2) و کوته مهر (31/2)، کمترین ظرفیت اجتماعی برای مشارکت برخوردار هستند؛ بنابراین با توجه به چنین نتایجی می توان نتیجه گرفت که رابطه¬¬ی بین ظرفیت¬سازی اجتماعی و میزان مشارکت روستائیان در فعالیت¬های عمرانی یک رابطه-ی خطی بوده و با افزایش ظرفیت¬های اجتماعی میزان مشارکت نیز افزایش می¬یابد.
ابوذر ملکی محمدحسن یزدانی
به عقیده صاحب نظران، رسیدن به اهداف توسعه ی پایدار روستایی بدون حضور و مشارکت آحاد ساکنین این نواحی امری غیرممکن خواهد بود. با وجود اهمیت این موضوع، عوامل اجتماعی و فرهنگی مختلفی مانع از حضور و مشارکت روستاییان در عرصه فعالیت های اجتماعی می گردد. در این بین توانمندسازی اجتماعی شهروندان روستایی، از طریق توسعه ی گردشگری در این نواحی، می تواند عنصر اساسی در غلبه بر انگاره های توسعه نیافتگی و بهبود تعاملات و ارتباطات اجتماعی ساکنین این نواحی به حساب آید. بر همین اساس هدف از این پژوهش، بررسی نقش گردشگری روستایی در توانمندسازی اجتماعی ساکنین روستای ده زیارت از توابع شهرستان بوانات در استان فارس می باشد. ماهیت این تحقیق کاربردی و روش انجام آن توصیفی ـ تحلیلی و از نوع پیمایشی است. ساکنین روستای ده زیارت(به عنوان روستای دارای فعالیت گردشگری) و روستای چنارویه(به عنوان روستای فاقد فعالیت گردشگری)، جامعه ی آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. نمونه آماری این پژوهش از طریق فرمول کوکران و به تعداد 300 نفر(150 نفر روستای ده زیارت و 150 نفر روستای چنارویه) تعیین شده است. تهیه ی داده های مورد نیاز این تحقیق مبتنی بر روش میدانی و جمع آوری آن از طریق پرسش نامه صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نیز از طریق بسته نرم افزاری spssصورت پذیرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که گردشگری در توانمندسازی ساکنان روستای ده زیارت به لحاظ اجتماعی دارای نقش بسزایی می¬باشد. به طوری که نتایج حاصل از آزمون تی مستقل بین دو گروهی بیانگر آن است که به لحاظ انسجام و همبستگی اجتماعی، دانش و مهارت اجتماعی، برون گرایی اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعامل اجتماعی بین دو روستای ده زیارت و چنارویه اختلاف معناداری وجود دارد و تنها در مسولیت پذیری اجتماعی و تعلق مکانی اختلاف بین دو روستا معنی دار نیست. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون چندمرحله ای نشان داد که بین مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی(به عنوان متغیرهای مستقل) و سایر متغیرهای توانمندسازی اجتماعی(به عنوان متغیرهای وابسته) در این تحقیق، رابطه ی معنی داری وجود دارد. در نهایت نیز با توجه به تحلیل نتایج این پژوهش، پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
سهیلا باختر وکیل حیدری ساربان
امروزه توانمندسازی کشاورزان در ابعاد اقتصادی، فنی، اجتماعی و روان شناختی از اهداف اساسی تعاونی های تولید به شمار می رود که باعث آماده شدن کشاورزان برای انواع فعالیت ها و روش های نوین، بهبود کیفیت زندگی و در نهایت دست یابی به توسعه پایدار خواهد گردید؛ با توجه به این موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعاونی های تولید روستایی در ارتقاء توانمندسازی اجتماعی و روان شناختی کشاورزان گندمکار شهرستان اسلام آباد غرب انجام شده است. برای انجام این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی اقدام به توزیع 340 پرسش نامه بین کشاورزان گندمکار عضو و غیر عضو تعاونی تولید به شیوه مقایسه ای گردید که از بین هر کدام 170 نفر به عنوان نمونه در محدوده مورد مطالعه انتخاب گردید. برای انجام این پژوهش از آزمون های آماری اسپیرمن، کای اسکور و یومان ویتنی در محیط نرم افزار spss20 استفاده گردید. همچنین با استفاده از آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه 91/0 محاسبه شده است. تحلیل آزمون ها نشان از وجود ارتباط بین تعاونی تولید و توانمندسازی کشاورزان بود. به طوری که نتایج این سه آزمون از 13 فرضیه مورد نظر حاکی از این است که عضویت در تعاونی های تولید بر توانمندسازی اجتماعی و روان شناختی کشاورزان دارای تأثیر مثبت بوده و بین آن ها رابطه معنی دار وجود دارد و 13 فرضیه مورد نظر تأیید گردید. همچنین نتایج حاصل از تحلیل فضایی روستاهای مورد مطالعه نشان می دهد که از بین یازده روستایی که ساکنین آنها در تعاونی های تولیدی عضویت داشتند، روستاهای فرخ خانی، زینل خانی، بورک از بیشترین سطح توانمندسازی اجتماعی و روستاهای فرخ خانی، زینل خانی، باقرآباد علیا، پیرگه برسیمین و برف آباد سفلی از توانمندسازی روانشناختی بالاتری برخوردار بودند. در نهایت از نظر توانمندسازی اجتماعی و توانمندسازی روان شناختی به ترتیب روستاهای برف آباد سفلی، فرخ خانی و پیرگه برسیمین از سطح بالاتری برخوردار هستند.
سمانه کاظمی کردعلیوند ارسطو یاری حصار
وجود مشکلات و چالش¬ها در زمینه کیفیت زندگی، مانع از توسعه در زمینه¬های اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی در مناطق می¬شود. اجرای طرح هادی روستایی به منزله یک مداخله کالبدی، روستاها را از ابعاد مختلف (زیست محیطی، اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی – نهادی) متأثر ساخته و دستخوش تغییر و تحول کرده است. نکته قابل توجه آنکه تاکنون مطالعات جامعی درخصوص ارزیابی طرح¬های فوق و تأثیر آن¬ها بر کیفیت زندگی اجتماعات روستایی در ابعاد مختلف صورت نپذیرفته است. این در حالیست که انجام این کار کمک قابل توجهی به بازنگری و اصلاح طرح های فوق خوهد نمود. با گذشت بیش از سه دهه از تهیه و اجرای طرح¬های هادی روستایی در کشور و اندوختن تجربه، لازم است بدانیم که اجرای این¬گونه طرح¬ها چه نتایجی به بار آورده و چه پیامدهایی را برای جامعه روستایی ایران در پی داشته است. هدف این تحقیق سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی در نواحی روستایی با تأکید بر طرح¬های هادی در روستایی¬ ست که روستاهای ماسور و شهنشاه ، به دلیل اجرا و روستاهای کمره و دمگر به دلیل عدم اجرای طرح هادی در آن¬ها؛ مورد بررسی قرار گرفتند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مشاهده و مطالعات میدانی بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی و نرم افزارexcel و spss و همچنین از مدل vikor استفاده شده است. نتایج نشان می¬دهد که کیفیت زندگی در روستاهای مورد مطالعه در یک سطح نمی¬باشد روستای کمره دارای سطح بالایی از کیفیت زندگی¬ست و روستاهای ماسور و شهنشاه دارای کیفیت زندگی متوسط و در نهایت روستای دمگر در پایین-ترین سطح از کیفیت زندگی و رضایتمندی قرار دارد. و همچنین نتیجه دیگری که بدست آمده است این است که 10 شاخص کیفیت محیط زیست، وضعیت اشتغال و بهره¬وری، کیفیت محیط مسکونی و کیفیت زیرساخت¬ها، کیفیت آموزش، کیفیت سلامت، کیفیت اوقات فراغت، امنیت فردی و اجتماعی، مشارکت اجتماعی و پیوستگی و انسجام اجتماعی با متغیر طرح هادی دارای تفاوت معناداری است. اما امید به آینده و احساس خوشبختی با متغیر طرح هادی تفاوت معناداری را نشان نمی¬دهد.
وحید طالعی حور وکیل حیدری ساربان
یکی از مهم ترین رویکردهای امروزی درزمینه¬ی فعالیت های اقتصادی روستایی ، توجه به مشارکت روستاییان در برنامه های توسعه است، که با ایجاد تعاونی های تولیدی این مهم محقق می شود. همچنین تعاونی های روستایی، به عنوان اساسی ترین رکن در توسعه پایدار روستایی در راستای اشتغال زایی و کاهش بیکاری، سرمایه گذاری، افزایش رفاه و بهره وری مدنظر است. روستاییان با تشکیل تعاونی های تولیدی، زمینه ای را به وجود می آورند تا با مشارکت خود در برنامه های توسعه، سرنوشت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را رقم بزنند. توانمندسازی روانشناختی روستاییان زمینه آگاهی و ظرفیت سازی را فراهم می آورد. تا نقش فعالی در تعاونی ها داشته باشند. از این رو در این پژوهش به بررسی نقش توانمندسازی روانشناختی بر تشکیل تعاونی های تولید روستایی در شهرستان نمین پرداخته شد. برای انجام این پژوهش 380 پرسشنامه در بین روستاییان عضو تعاونی های تولید و غیر عضو توزیع گردید. و برای تحلیل داده¬های جمع آوری شده از آزمون های رگرسیون چند متغیره، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل استفاده گردید. برای پژوهش پیش رو یک فرضیه اصلی و 5 فرضیه فرعی در نظر گرفته شد. که تمامی فرضیه مورد تأیید قرار گرفت که نشان گر وجود رابطه معنی دار بین توانمندسازی روانشناختی و تشکیل تعاونی های تولید روستایی است.
صفیه سربازمنور وکیل حیدری ساربان
روستاهای کشور به لحاظ برخورداری از کیفیت پایین ابنیه دارا بودن بافت های فرسوده و سازه های کم دوام و ناپایدار، آسیب پذیری بیشتری را در مخاطره طبیعی زمین لرزه دارند. طرح های هادی روستایی که جزیی از طرح های عمرانی می باشد؛ به منظور هدایت توسعه کالبدی، اجتماعی و اقتصادی روستا برای سال های آتی طراحی، مطالعه و اجرا می شوند. این طرح ها با رویکرد توسعه کالبدی- فضایی روستاها می توانند با مقاوم سازی خانه های روستایی از آسیب پذیری بیشتر آن ها بکاهد. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی نقش این طرح ها در کاهش آسیب پذیری روستاها در زلزله می باشد که مطالعه موردی آن شهرستان ورزقان می باشد دلیل انتخاب محدوده موردمطالعه، تلفات جانی نزدیک به 306 نفر کشته و تخریب500 روستا در این منطقه است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های جمع آوری شده با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و spss مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج یافته ها حاکی از آن است که مؤلفه ی کالبدی بیشترین نقش را در آسیب پذیری روستاهای نمونه داشته و تحلیل تطبیقی اثرات زلزله در روستاهای دارا و فاقد طرح هادی روستایی بیانگر آن است که یک ارتباط معناداری بین میزان آسیب پذیری روستاها و طرح های هادی وجود دارد. در واقع، میزان آسیب های وارده در روستاهای دارای طرح هادی و به ویژه در روستاهایی که ساخت وسازهای جدید با استفاده از پروانه ساختمانی احداث گردیده بودند تا حدود بسیار زیادی کاهش یافته است.
زینب طالعی حور عطا غفاری گیلانده
در این پژوهش سعی خواهد شد با استفاده از کاربرد تحلیل شبکه در محیطgis، فرایند ساماندهی مکانی- فضایی براب ارائه الگوی مناسب پوشش دهی خدماتی مراکز اورزانس در شهر اردبیل مورد آزمون قرار گیرد وبهترین مسیرها برای امداد رسانی در کمترین زمان برای سانحه دیدگان انتخاب گردد. در واقع هدف اصلی از این پژوهش شناخت کاربردها و قابلیت های gis در حمل ونقل شهری و ناوبری خودروهای اورژانس و ارائه راهکارها . الگوی پوشش دهی خدماتی پایگاههای اورژانس در شهر اردبیل می باشد.
نسرین آشفته خضری ارسطو یاری حصار
گردشگری روستایی یکی از انواع گردشگری است که شکل پایدار آن در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بستر ساز دستیابی به توسعه ی پایدار جوامع محلی است. توسعه پایدار گردشگری به عنوان موتور محرک توسعه و عاملی جهت بهبود کیفیت زندگی جوامع در حال توسعه تلقی می شود. این در حالی است که این جوامع و مقاصد گردشگری آن ها در زمآن های مختلف دچار تحولاتی بنیادی می گردند که ممکن است به توسعه یا افول دائمی گردشگری در آن مقاصد منجر شود. بنابراین شناخت جایگاه مقاصد گر دشگری می تواند به مدیران و برنامه ریزان در رونق بخشی به توسعه پایدار گردشگری کمک کرده و از زوال و ناپایداری گردشگری جلوگیری کند. از این رو تحقیق حاضر در ابتدا به ارزیابی پایداری گردشگری مناطق روستایی می پردازد. سپس به ارزیابی روستاها از منظر تکامل چرخه حیات گردشگری پایدار می پردازد و پیشنهاد راهبردهای مناسب جهت تحول در فعالیت های گردشگری بر اساس شاخص نقطه تکاملی را ارائه می دهد هم چنین بر اساس نتایج بدست آمده در آخرین گام مدل استراتژیک توسعه پایدار را برای روستاهای مورد مطالعه شهرستان پیرانشهر تدوین می کند.