نام پژوهشگر: کاوه محمدی
کاوه محمدی نادر تقی پور
برای تعیین مرز دونین- کربونیفر برش های لب نسار و تویه رودبار در شمال دامغان از بخش های فوقانی سازند خوش ییلاق و قاعده سازند مبارک نمونه برداری شد. بر اساس عناصر کنودونتی سه زون زیستی (یکی مربوط به دونین و مابقی مربوط به کربونیفر) به نام های isosticha- u. crenulata ,costatus zone zone, sandbergi- l. crenulata zone مطابق با زون بندی جهانی معرفی شد. در برش های مورد مطالعه مرز لیتولوژیکی دونین- کربنیفر پیوسته بوده است و به وسیله مجموعه عناصر کنودونتی شاخص تفکیک شده اند. محیط رسوبی تشکیل فسیل ها و رسوبات برگیرنده در گذر دونین- کربونیفر دریای نیمه بسته تا باز با شرایط احیایی بوده است. توالی رخساره ای در محدوده مورد مطالعه مربوط به رمپ با انتهای شیب دار است. شیل های سیاه همراه مواد آلی که در محیط احیایی ته نشین شده است که در نتیجه افزایش سطح آب دریا و رخداد غرقابی در گذر دونین- کربونیفر بوده که با رخداد هنگنبرگ انطباق کامل نشان می دهد. در این شیل ها مقدار عناصر نادر خاکی سبک بیشتر از سنگین است و تأییدی بر منشأ قاره ای آنها دارد. در مرز دونین- کربونیفر در برش های لب نسار و تویه رودبار نوساناتی در سطح آب دریا رخ داده است. در گذر دونین- کربونیفر برش لب نسار تغییرات مقدار sr با تغییرات سطح آب رابطه عکس دارد. منگنز و استرانسیم تحت تأثیر تغییر سطح آب قرار می گیرند که خود بر مقادیر دیگر عناصری همچون آهن، آلومینیوم، تیتان، منیزیم، کلسیم، سدیم، پتاسیم و ... تأثیر گذاشته است. با توجه به مقدار استرانسیم و منگنز در گذر دونین- کربونیفر برش لب نسار کانی شناسی اولیه کربنات کلسیم کم منیزیم برای پوسته براکیوپودی و رسوبات در بر گیرنده آنها تعیین شده است. تغییرات عناصر راهنما همچون al, ca, mg, mn, fe, sr گویای شرایط محیط رسوب گذاری کربناته می باشند و تغییرات به دلیل تأثیرات ph, eh و آب و هوا و ... می-باشد. مقدار متوسط سدیم در گذر دونین- کربونیفر در برش لب نسار نشانگر شوری متوسط است. تغییرات مقادیر عنصری در پوسته ی براکیوپودها و رسوبات در بر گیرنده فسیل ها در گذر دونین- کربونیفر در شمال دامغان دارای روند مشابهی هستند که حاکی از برجا بودن فسیل های براکیوپود در این منطقه است. شواهد پتروگرافی، ژئوشیمی و ایزوتوپ اکسیژن و کربن نشان می دهد که گذر دونین- کربونیفر شمال دامغان در یک محیط نیمه- حاره ای نهشته شده است. با استفاده از ایزوتوپ اکسیژن در پوسته براکیوپودها درجه حرارت دمای آب در زمان رسوبگذاری این گذر حدود 18/25 درجه سانتیگراد می باشد.
کاوه محمدی منصور انبیاء
از زمان سنتز مواد مزوپروس با استفاده از روش قالب گیری با سورفکتانت های دراز زنجیر در سال 1992، مطالعات و تحقیقات فراوانی در زمینه سنتز، شناسایی و کاربردهای این مواد صورت گرفته است. ویژگی های منحصر به فرد مواد مزوپروس سیلیکاتی از قبیل مساحت سطح بسیار بالا (حدود /g 1300)، اندازه بزرگ حفرات (50-2 نانومتر)، توزیع باریک اندازه حفرات، پایداری حرارتی بالا و امکان به کارگیری آنها در محدوده وسیعی از کاربردهای کاتالیزوری، جداسازی، فوتوکاتالیز، سنسورها، جذب سطحی و غیره باعث متمرکز شدن مطالعات محققان و دانشمندان فراوانی بر این دسته از مواد نانوپروس شده است. به کارگیری مواد مزوپروس به عنوان جاذب، یکی از مهمترین و مفیدترین کاربردهای این مواد به شمار می رود به طوریکه سالانه مقالات و گزارشات فراوانی در این زمینه در مجلات معتبر بین المللی انتشار می یابد. اصلاح مواد مزوپروس با الحاق گروه های عاملی آلی، معمول ترین روش برای سنتز جاذب های مزوپروس به شمار می رود. در این پایان نامه سعی شده است تا راهکارهای عملی و موثر در سنتز و به کارگیری دسته جدیدی از جاذب های مزوپروس کارا، بدون استفاده از گروه های آلی، به منظور حذف ترکیبات سمی آلی و معدنی موجود در پساب های صنعتی ارایه گردد. در این پایان نامه برای اولین بار از ماده مزوپروس as-synthesized mcm-41 برای سطحی یون کروم cr(vi)، مولکول فورفورال و مولک.ل بزرگ کاپرفتالوسیانین استفاده و ظرفیت جذبی برابر mmol/g 43ر2 برای یون کروم (vi)، mmol/g 87ر1 برای ترکیب آلی فورفورال و mg/g 5ر285 برای مولکول بزرگ آلی-فلزی کاپرفتالوسیانین به دست آمد. همچنین در این پایان نامه برای اولین بار از ترکیب mcm-41 الحاق شده با فلز منگنز به عنوان جاذب کارا و انتخابی کاتیون سمی کادمیوم استفاده شد. ظرفیت جذب به دست آمده برای کادمیوم برابرmmol/g 21ر0 بود. این جاذب ها (as-mcm-41 و mn-mcm-41) برتری هایی از قبیل: ظرفیت جذب بسیار بالا، روش سنتز ساده، قابلیت جذب آنالیت های مختلف آلی و معدنی، زمان تعادل بسیار پایین، انحراف استاندارد نسبی پایین و پایداری حرارتی و شیمیایی بالا را در مقایسه با انواع دیگر جاذب ها نشان می دهند.
کاوه محمدی ژیلا سجادی
چکیده ندارد.