نام پژوهشگر: نگار مومنی
نگار مومنی فردوس آقا گل زاده
زبان شناسی حقوقی زیرشاخه ای از زبان شناسی کاربردی است که نزدیک به دو دهه است که در دنیا مطرح شده است. زبان شناسی حقوقی علم نوپایی است که در آن ارتباط بین زبان شناسی و حقوق مطرح می شود، درواقع به گفته تولان (2009) حقوق میزبان زبان شناسی می شود و از آن سودمی برد. کاربرد این علم را می توان در امور مختلف مشاهده کرد: زبان وکیل مدافع، شاهدان عینی، بازجویی پلیس، قضات، آموزش ایشان، ویژگی های زبانی شاخص در پیام های تلفنی فرد مزاحم یا قربانیان آن، بررسی نامه های تهدیدآمیز، شناسایی مولف واقعی در سرقت های ادبی، شناسایی مجرم در جرایم اینترنتی... همه این موارد نیازمند تحلیل جدی و زبان شناختی از سوی زبان شناس است. یکی از جرائمی که در همه کشورها رخ می دهد، جرم زبانی است. گیبُنز (2003: 261) جرم زبانی را چنین تعریف می کند:" تعدادی کنش گفتاری وجوددارند که معمولاً غیرقانونی هستند، به عبارت دیگر برخی از جرایم با کنش منظوری صورت می پذیرند. به طور مثال می توان به رشوه دادن، رشوه گرفتن، ایجاد ارعاب، اخاذی، توهین، واداشتن فرد به جرم زبانی (با رشوه)، درخواست یک عمل غیرقانونی(اجیرکردن یک آدمکش حرفه ای)، فحاشی اشاره کرد. هدف نگارنده از انجام این رساله آن است که بدانیم چگونه جرم زبانی را می توان با استفاده از ابزارهای زبان شناختی اثبات کرد؛ چه بسا جمله ای که در نگاه نخست تهدید به نظرمی رسد و بتوان آن را جرم زبانی قلمدادکرد اصلاً جمله تهدیدی نباشد. در این راه نگارنده درصدد است به چهار پرسش پاسخ دهد: 1- جرم های زبانی از لحاظ زبان شناختی دارای چه ویژگی هایی هستند؟ 2- مراحل شکل گیری جرم های زبانی چگونه اند؟ 3- کارکنان نظام عدالت کیفری در تغییر شواهد و مدارک به عنوان یکی از جرائم زبانی از کدام عوامل زبان شناختی بیشتر استفاده کنند؟ 4- از میان اصول و راهبردهای زبان شناسی کدام یک در شکل گیری، شناسایی و تبیین جرم های زبانی موثرترند؟ این تحقیق از نوع کاربردی است و جمع آوری داده ها به صورت میدانی صورت گرفت، بدین ترتیب که نگارنده با مطالعه و مشاهده بیش از 100 پرونده در دادسرا و پلیس آگاهی تهران بزرگ به نتایج زیر دست یافت: 1- بررسی داده ها نشان می دهد که جرائم زبانی عمدتاً دارای ویژگی های معنایی و کاربردشناختی مانند طرحواره ، قالب و طرح نوشته ذهنی، انواع کنش ها، واژگان خاصِ آن حوزه و ساختارهای خاص نحوی است. به علاوه جرائم زبانی به لحاظ قانونی نیز دارای عناصر متعدد هستند مانند عنصر قانونی (مفاد قانونی ذکرشده در قوانین و مجازات ها)، عنصر مادی (رفتارِ فیزیکی، شرایط و اوضاع و احوال، نتیجه) عنصر روانی/معنوی (سوءنیت عام و سوءنیت خاص). 2- بررسی داده ها نشان می دهد که جرائم زبانی به علت تخطی از راهبردهای معنایی و کاربردشناختی مانند طرحواره ، قالب و طرح نوشته ذهنیِ متعارف، نقض اصول گرایس، تغییر موضوع… و به علت برخورداری از واژگان و ساختارهای نحوی خاص قابلیت آن را دارند که به صورت ساختار مفهومی و زبانی دربیایند. 3- بررسی داده ها نشان داد که اظهارات متهمان را می توان با بهره گیری از سبک و سیاق حقوقی، اعمال روابط قدرت و بویژه ویژگی های معنایی مانند هدفمندی فعل، مدتمندی فعل، زمان فعل، طرحواره ذهنی و...تغییرداد. 4- راهبردهای معنایی و کاربردشناختی مانند روابط قدرت، اصول گرایس، تلویح، کارگفت... بیشترین نقش را در تبیین جرم های زبانی دارند. با این نتایج نگارنده امیدوار است زبان شناسی حقوقی به عنوان یکی از علومی که بر فعالیت پلیس و قوه قضاییه موثر است، بتواند دست کم به صورت کارگاه های آموزشی برای افسران پلیس و قضات عرضه شود.