نام پژوهشگر: حسن زارعی محمودآبادی

بررسی عوامل پیش بینی کننده میل به طلاق، تدوین مدل مداخله ای بومی و اثر بخشی آن بر میل و خودکارآمدی مدیریت طلاق در زوجین متقاضی طلاق شهر یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  حسن زارعی محمودآبادی   سید احمد احمدی

چکیده: هدف این پژوهش شناسایی عوامل پیش بینی کننده میل به طلاق و تدوین یک مدل مداخله ای بومی بر کاهش آن و خودکارآمدی مدیریت طلاق در زوجین متقاضی طلاق شهر یزد بود. در مرحله اول این تحقیق پژوهشگر پس از انجام مصاحبه نیمه ساختاری به شناسایی عوامل بدعملکردی خانواده که منجر به میل به طلاق می شود پرداخت. برای بررسی عوامل از بین متقاضیان طلاق 264 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نتایج تحلیل اکتشافی در مرحله اول تعداد14 عامل را استخراج نمود که این عوامل در تحلیل اکتشافی دوم به 4 بعد(مبتنی بر نظریه)کاهش یافت. برنامه آموزشی (مدل مداخله ای) بر اساس عوامل استخراج شده طرح ریزی شد و برای بررسی اثر بخشی آن تعداد 32 نفر از زوجین متقاضی طلاق انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. مداخله بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. ابزار تحقیق شامل1- پرسشنامه میل به طلاق 2-پرسشنامه بدعملکردی خانواده 3-خودکارآمدی مدیریت طلاق و4 -پرسشنامه جمعیت شناختی بود.سئوال های تحقیق عبارت بودند از:1-عوامل پیش بینی کننده میل به طلاق کدامند؟2-تدوین مدل بومی مداخله ای طلاق چگونه است؟ آیا مدل بومی تدوین شده بر خودکارامدی مدیریت طلاق تاثیر دارد؟ و4-آیا مدل بومی بر میل به طلاق تأثیر دارد؟تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری،تحلیل واریانس چند متغیری،تحلیل دو عاملی و تحلیل چند عاملی بر روی یک عامل تکراری انجام گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که عوامل عاطفی،رفتاری-ارتباطی،جنسی ودخالت های اطرافیان بیشترین سهم را در بد عملکردی خانواده و در نتیجه میل به طلاق دارند.نتایج دیگر نشان داد که مدل مداخله ای بومی بر خودکارآمدی مدیریت طلاق و ابعاد آن تأثیر دارد و توانسته است آنرا افزایش دهد و همچنین میل به طلاق و ابعاد آنرا در زوجین کاهش دهد.نتایج دیگر نشان داد که آموزش در مورد خودکارآمدی وابسته به جنسیت نیست و بر روی هر دو گروه اثر یکسان دارد. ولی درباره متغیر میل به طلاق و ابعاد آن اثر آموزش بر روی زن و مرد بستگی به این دارد که فرد در کدام گروه قرار گرفته باشد.اگر در گروه آزمایش باشد تفاوتی بین زن ومرد نیست ولی در گروه کنترل میانگین نمرات مردها کمتر از نمره زنان است.بنابراین مدل مداخله ای بومی می تواند خودکارآمدی مدیریت طلاق را افزایش و میل به طلاق را کاهش دهد. کلید واژه ها: میل به طلاق،مدل مداخله بومی،خودکارآمدی مدیریت طلاق،معادلات ساختاری

بررسی رابطه بین جوّ مدارس و رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1392
  مرضیه جعفری هرفته   مریم کیان

هدف از پژوهش حاضر شناسایی رابطه بین جوّ مدرسه با مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی شهر یزد بود. در این پژوهش میزان رابطه بین مولفه های مختلف جوّ مدرسه با میزان مهارت های اجتماعی بررسی شد. مولفه های جوّ مدرسه عبارت بودند از: رابطه معلم-دانش آموز، رابطه دانش آموز-دانش آموز، عدالت در قوانین، امنیت در مدرسه و پیوند با مدرسه. با استفاده از روش توصیفی و نمونه گیری خوشه ای، تعداد 259 دانش آموز دختر و پسر پایه پنجم و ششم ابتدایی از مدارس دولتی شهر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه جوّ مدرسه دلاویر (2011) و همچنین پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (2008) استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین مولفه های جوّ مدرسه با مهارت های اجتماعی دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد (p <0/01). در این میان مولفه رابطه معلم-دانش آموز بیشترین رابطه را با مهارت های اجتماعی دانش آموزان نشان داد. یافته ها حاکی از این بود که هر چه دانش آموزان ادراک بهتری از کیفیت روابط و وجود عدالت در اجرای قوانین مدرسه داشته باشند و احساس امنیت و دلبستگی بیشتری در مدرسه پیدا کنند، در موقعیت های اجتماعی بهتر عمل خواهند کرد. از آنجا که کیفیت جوّ حاکم بر مدارس به عنوان عامل اثر گذار بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان شناخته می شود، پژوهش حاضر لزوم توجه به ارتقای کیفیت جوّ مدارس را به سیاست گذاران و مسئولین نظام آموزش و پرورش ابتدایی توصیه می کند.

اثربخشی آموزش تفکر خلاق بر بهبود مهارت خلاقیت و حل مسأله دانش آموزان دختر سال دوم هنرستان های فنی و حرفه ای و کار و دانش شهرستان میبد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  طاهره ابراهیم پور   احمد زندوانیان

هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش تفکر خلاق بر مهارت خلاقیت و حل مسأله دانش آموزان دختر سال دوم متوسطه هنرستان های فنی و حرفه ای و کار و دانش شهرستان میبد در سال 93-92 بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 37 دانش آموز شرکت داشتند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش(21نفر) و کنترل(16 نفر) قرار گرفتند. بعد از پیش آزمون، آزمون t مستقل جهت اطمینان از عدم معناداری تفاوت بین دو گروه(آزمایش و کنترل) انجام شد. سپس 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تفکر خلاق(دو تکنیک بارش فکری و اسکمپر) با استفاده از مدل چرخه ی خلاقیت هدایت شده پلسک و با روش تدریس فعال(بحث و مشارکت گروهی در حل مسأله) برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. داده های حاصل از پیش- آزمون و پس آزمون سنجش تفکر خلاق تورنس و حل مسأله لانگ و کسیدی با آزمون تحلیل کواریانس یک راهه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در عناصر بسط، انعطاف پذیری، نمره کلی خلاقیت و سبک روی آورد، برتری معناداری داشتند، اما در عناصر سیالی و ابتکار، همچنین در مهارت حل مسأله سازنده و غیرسازنده تفاوت معناداری مشاهده نشد. با توجّه به یافته ها می توان نتیجه گرفت آموزش تفکر خلاق می تواند باعث بهبود مهارت خلاقیت و عناصر بسط و انعطاف- پذیری و سبک روی آورد دانش آموزان دختر پایه ی دوم متوسطه هنرستان های فنی و حرفه ای و کار و دانش شود.

بررسی تأثیر تصویر بدنی، خودکارآمدی و عزت نفس بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  الهه فلاح زاده   مرتضی امیدیان

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تصویر بدنی، خودکارآمدی و عزت نفس بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه یزد در سال تحصیلی 93-1392بود. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع رگرسیون و معادلات ساختاری و جامعه آماری تمامی دانشجویان دختر دانشگاه یزد بود که از طریق جدول اعداد تصادفی تعداد 349 دانشجو به عنوان نمونه آماری مدّنظر قرار گرفته است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه روابط چند بعدی خود _ بدن کش و همکاران (1986)؛ مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت (1967)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و معدل دانشجویان استفاده شده است. در راستای آزمون فرضیه های پژوهش و تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام، استفاده شده است. نتایج نشان داد که پیشرفت تحصیلی توسط تصویر بدنی و خودکارآمدی پیش بینی می شود. همچنین عزت نفس (r=0/21)، خودکارآمدی (r=0/21)، و تصویربدنی (r= 0/18)، با پیشرفت تحصیلی رابطه مستقیم دارد. با استفاده از روش معادلات ساختاری نیز مشخص شد که عزت نفس بین تصویر بدنی و خودکارآمدی نقش واسطه ای دارد، از سوی دیگر خودکارآمدی نقش واسطه ای بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دارد.