نام پژوهشگر: حسین شرف الدین

بررسی مقایسه ای دیدگاه های استاد مطهری و دکتر شریعتی درباره نابرابری های اجتماعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1388
  فریبرز حیدری   محمود تقی زاده داوری

هدف اصلی این تحقیق بررسی مقایسه ای دیدگاه های استاد مطهری و دکتر شریعتی درباره نابرابری های اجتماعی است . تأثیر گذاری این دو متفکّر در انقلاب اسلامی و لزوم شناخت اندیشه های آنان ، ضرورت انجام این مطالعه است . تحقیق با روش توصیفی انجام ، و داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری ، و به شیوه مقایسه ای ، تجزیه و تحلیل شده است . نتایج تحقیق به این شرح است : استاد مطهری معتقد است که « تبعیض » ، « عادات ناروا » ، تعطیلی قوانین الهی ، عدم رعایت قانون ، ثروت اندوزی و استثمار ، عوامل موجد نابرابری های اجتماعی است و دکتر شریعتی معتقد است که مالکیّت خصوصی ، وجود قاسطین ، کنز ، ثروت اندوزی و استثمار ، عوامل موجد نابرابری های اجتماعی است . از دیدگاه استاد مطهری نابرابری های طبیعی مانند «زور» منجر به استخدام متقابل افراد و از نظر دکترشریعتی منجر به مالکیّت خصوصی می گردد . توجّه آن ها به مسئله استثمار و تبعیض است . دکتر شریعتی علّت استثمار را مالکیّت خصوصی و استاد مطهری انحراف انسان از فطرت می داند . استاد مطهری قشربندی مبتنی بر تفاوت های طبیعی و تقسیم کار را تحت عنوان « تفاوت مثبت » عادلانه و قشربندی مبتنی بر نقش ها وشرایط یکسان و مزایای اجتماعی متفاوت را تحت عنوان « تفاوت منفی » و « تبعیض » ، ناعادلانه می داند . دکتر شریعتی « مالکیّت » را مبنا قرار می دهد . دکتر عقیده دارد زمانی که مالکیّت از حالت« اجتماعی » در دوره هابیلی به حالت « انحصاری » در دوره قابیلی تغییر کرد ، طبقات و در نتیجه نابرابری های اجتماعی شکل گرفت . هردو نابرابری ها را اجتناب پذیر می دانند . راه حل های استاد مطهری برای رفع نابرابری های اجتماعی شامل: تربیت اسلامی ، ایجاد سازمان صحیح اجتماعی ، « مسابقه بقا » ، عمل به قانون ،گرفتن مالیات های اسلامی و راه حل های دکتر شریعتی برای رفع نابرابری های اجتماعی شامل: ساختن امّت با زیربنای قسط ، ایجاد مالکیّت اجتماعی و گرفتن مالیات های اسلامی است .

نقد و بررسی نظریه ایدئولوژیک بودن علوم اجتماعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده علوم انسانی 1385
  عبدالظاهر مدقق   حسین شرف الدین

ایدئولوژیک بودن علوم اجتماعی در این تحقیق به این معناست که درعلوم اجتماعی نظریاتی وجود دارد که علاوه بر اینکه به لحاظ شواهد غیر قابل تاییداند در خدمت توجیه نظام سیاسی و فرهنگی گروه خاصی قرار گرفته اند پس با توجه به اینکه موضوع این تحقیق بررسی نظریات است قالب این تحقیق اصطلاحا فرا نظریه نامیده می شود. فرا نظریه به دو شکل ممکن است انجام شود با توجه به اینکه علوم اجتماعی یک کلیت است که شامل مبادی روش شناختی و معرفت شناختی و متافیزیکی خاصی است گاه این فرا نظریه با عنایت به بخشی از این کلیت انجام می شود به این صورت که این کلیت مورد پذیرش قرار می گیرد و برخی از اجزای این کلیت به عنوان معیار سنجش نظریه قرار می گیرد و گاهی نیز علوم اجتماعی با معیاری فارغ از این کلیت مورد مطالعه قرار می گیرد رویکرد اول را در این تحقیق تحلیل درون پارادایمی و رویکرد دوم را فراپارادایمی نامیده ایم. حال با رویکرد اول اگر به سراغ موضوع پایان ناهمه برویم به لحاظ روشی به دو شیوه جامعه شناختی و فلسفی می توانیم موضوع مد نظر را مطالعه کنیم در شیوه اول نوع نگاه علمی است و در قالب یک طرح پژوهشی جامعه شناختی این تحقیق اجرا خواهد شد بنابر این نوع تحلیل ما تبیینی خواهد بود به این صورت که عواملی را که در ایدئولوژیک شدن نظریه سهم دارد از نظر ذهنی مشخص می کنیم و آنگاه به سراغ شواهد می رویم که آیا تقارنی بین این عوامل و ایدئولوژیک شدن وجود دارد یا خیر. اما تحلیل درون پارادایمی با روش فلسفی به این صورت است که ویژگیهای یک نظریه علمی ایده آل بازگو می شود و سپس نظریات مورد تحلیل را با این معیار مقایسه می کنیم آیا این نظریات با معیار های مشخص شده انطباق دارد یا خیر. اما تحلیل فرا پارادایمی مبتنی بر پذیرش هیچ یک از عناصر این کلیت نیست در این تحلیل حتی مبادی علوم اجتماعی نیز مورد پذیرش نیستند بلکه خود این مبادی مورد بازنگری قرار می گیرد. در این تحلیل این مبادی یا مورد قبول قرار می گیرند یا نفی می شوند. در این تحقیق بخشی از اصول جهان بینی حاکم بر علوم اجتماعی مورد بازنگری قرار گرفته اند تحلیل فرا پارادایمی ممکن است از جهات دیگری نیز انجام شود مثلا مبادی معرفت شناختی علوم اجتماعی مورد تحلیل قرار گیرد. پس در این تحقیق ایدئولوژیک شدن علم در دو رویکرد درون پارادایمی و فراپارادایمی مورد مطالعه قرار می گیرد در رویکرد اول می توانیم از دو روش فلسفی و جامعه شناختی کمک بگیریم اما در رویکرد دوم فقط با روش فلسفی به سراغ مطالعه موضوع مد نظر برویم.

بررسی ظهور و سقوط تمدن ها در قرآن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1384
  خداداد جلالی   محمد جنتی فر

نوشته حاضر تحت عنوان بررسی ظهور و سقوط تمدنها در قرآن سعی نموده است تا به چند پرسش عمده در مورد تاریخ انسان، تمدن ها و افت و خیز آن در حد توان پاسخ دهد و از خلال کاوش های قرآنی، حدیثی و تاریخی به قوانینی در خصوص تاریخ و سنت های حاکم بر آن و علاج نارسایی ها و کاستی های آن و پیشنهاد و ارائه راهکارهای لازم جهت سعادتمندی و کامیابی انسان در بقای تمدنها، دست یابد. فصل اول: شامل سیمای کلی تحقیق می باشد. فصل دوم: کلمات کلیدی تحقیق و خصوصیات آن و نظر قرآن مشخص گردیده است. فصل سوم: پاسخ به سولات و فرضیات مطرح شده مانند راز خوشبختی و تیره روزی انسان و تمدن ها را در چارچوب کلی دو عامل برون زا ودرون زا بیان می کند.

مدینه فاضله افلاطون و فارابی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  محمدجواد احمدی   حسین شرف الدین

مدینه فاضله، یعنی جامعه ای که از هر جهت برتر و متفاوت از جوامع دیگر و دارای امتیازات و برجستگی های استثنایی که تمام خواسته و آرزوهای انسان در آن، تبلور یافته است. افلاطون چنین جامعه ای را در چهره 1) طبقاتی بودن آن؛ 2) اشتراکی بودن زنان و اموال در میان جنگجویان؛ 3) زعامت و رهبری فلاسفه، جستجو می کند. در این نظام قدرت سیاسی به یک قشر خاص اختصاص دارد و انتقال و جابجایی آن به طبقات دیگر جایز نیست. بنیاد اساسی این بینش را باورهای جهان شناسانه و انسان شناسانه افلاطون تشکیل می دهد که معتقد است، انسان های هر طبقه به لحاظ سرشتی و ماهیت متفاوت از یکدیگر و برای وظایف خاص آفریده شده اند، و به وجود ذاتی قادر نیستند وظایف طبقات دیگر را انجام دهند. برجسته ترین ویژگی های مدینه فاضله، از نظر فارابی، حاکمیت فیلسوف در پرتو اجرای احکام اخلاقی برخاسته از آموزه های دینی، به شمار می رود. در این تفسیر جامعه دقیقا حکم بدن سالم را دارد که رهبری به منزله قلب آن به شمار می رود. همان گونه که بدن وقتی به مرضی مبتلا گردد، نیاز به طبیب خواهد داشت. طبیب جامعه، همان حاکم است که در صورت واجد بودن شرایط به خوبی از عهده این کار برخواهد آمد. از این رو، می توان گفت فارابی، برای حاکمیت، نقش تربیتی قوی قائل است. آموزه های سیاسی فارابی نیز از بطن دیدگاه هستی شناسانه، انسان شناسانه غایت شناسانه وی سر بر می آورد. به طور کلی، مدینه فاضله افلاطون و فارابی، در نظام سلسه مراتبی، در ضرورت اخلاق و عدالت و سعادت با هم مشابهت دارد، ولی موارد تفاوت این دو دیدگاه، کم نیست؛ از جمله افلاطون قایل به اشتراکی بودن زنان و اموال برای سربازان است، در حالی که نظام سیاسی فارابی چنین چیزی را تجویز نمی کند. طبقاتی بودن جامعه بودن جامعه نیز از موارد اختلافی دو دیدگاه است.

گفتمان از نظر قرآن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1384
  علی محمدزاده (حلیمی)   علی نقی فقیهی

فصل اول (کلیات) گفتمان از نظر قرآن، نوع ارتباط و تبادل افکار جوامع بیان گردیده، و از این طریق ایجاد شناخت و شناساندن با توجه به تجارب تاریخی در گذشته و آگاهی دادن به خطرات و تهدیدات و غارت سرمایه های مادی و معنوی جامعه انسانی است. در فصل دوم (اقسام گفتمان) منطق پیشتازان و منطق مشرکان در کنار هم بیان گردیده و برای انسانها معیار داده. در فصل سوم (ابعاد گفتمان) در بعد شخصیتی به موضوعاتی از قبیل ذهنی، جسمانی و روانی به علل ناهنجاریها و راهکارهای شناخت شخصیتی آن پرداخته شده است. در فصل چهارم (شرایط گفتمان) بر اساس تحقیقی که صورت گرفته، حقیقت جوئی، عدم بر تربینی، اشتراک اهداف، استناد به علم، اندیشه آزاد و اراده قوی و شناخت عمیق به مسائل روز و حل مشکلات جامعه انسانی ذکر گردیده است. در فصل پنجم (موانع) به موانع گفتمان سالم بر مبنای جستجوی صورت گرفته، در موضوعات مختلف تدوین گردیده است.

ویژگیهای جامعه نمونه از دیدگاه قرآن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  خادم حسین محمدی   حسین شرف الدین

تحقیق حاضر در راستای تبیین خصوصیات جامعه نمونه بر اساس دیدگاه قرآن تنظیم شده است که یک جامعه مطلوب باید دارای صفات و خصیصه هایی باشد با معیارهای قرآنی که بتوان آن جامعه را بر جوامع دیگر تمایز و برتری بخشد. چنین جامعه ای تمام افراد و نهادهای اجتماعی آن، بینش و منش یا افکار و رفتارشان بر اساس معارف ناب قرآنی و قوانین آن تنظیم می شود تا همه چنین رنگ و صفات خدایی که برترین رنگها و صفاتند به خود بگیرند و این دقیقا همان امتیاز چنین جامعه ای خواهد بود. با توجه به روش توصیفی بودن این پژوهش مهمترین ویژگیهای جامعه برتر را در نهادهای مختلف آن با استناد به آیات الهی، نحوه نمودن خصوصیات این جامعه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. و نتیجه گیری می کنیم که تقوا و تزکیه، ارزشهای اخلاقی، تربیت و تعلیم دینی، رعایت حقوق فردی و اجتماعی، عدالت فردی و اجتماعی، تخصص و تعهد و مسولیت ، وحدت و امنیت ، آزادی های فردی و اجتماعی، کرامت، توسعه اقتصادی، تقدم مصالح عمومی و امور معنوی، مبارزه با فقر و ظلم و جهل، اجرای قوانین الهی و ... از بهترین شاخصه های جامعه نمونه قرآنی می باشد.