نام پژوهشگر: مروارید قاسمی اصفهانی
مریم ناز نیک سرشت علیرضا مستغنی
دراین پژوهش، مجتمع های مسکونی به عنوان محملی برای تعاملات اجتماعی مطرح شده اند. پرسش اصلی در اینجا این است که برای ایجاد بستری مناسب تعاملات اجتماعی چه مواردی را باید در نظر بگیریم و چگونه این ویژگیها در کالبد معماری تحقق می یابند؟ فصل اول، شامل پنج بخش می باشد که نیاز به تعامل اجتماعی در مسکن امروز و تحقق آن بوسیله کالبد معماری بررسی شده است. در بخش اول ودوم به بررسی نیازهای انسان واهمیت تعاملات اجتماعی پرداختیم ودانستیم در پاسخ به نیازبه روابط اجتماعی_ ازنیازهای اساسی انسان _ وجود بستری که امکان حضوردرآن، فرد را از دایره تنگ خانواده بیرون کشدوباعث بروزافکار وپرورش استعداد ها شود،ازاهمیت زیادی برخوردار است. در بخش سوم وچهارم انواع مسکن وشرایط زندگی امروز را بررسی و مقایسه نمودیم و مجتمع های مسکونی که قسمت زیادی از کلان شهرهای امروزی را به خود اختصاص دادند و قابلیت احیای برخی ویژگی های محلات قدیم را دارندانتخاب شدند. در بخش پنجم امکان افزایش تعاملات اجتماعی بوسیله کالبد معماری بررسی شد و مواردی را که برای ایجاد بستری برای تعاملات اجتماعی بهتراست در نظر گرفته شوند مطرح و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که چیزی بیش از معماری برای گسترش تعاملات لازم است. درپایان با راهکارهایی که از بررسی نیازهای انسان حاصل شد و همچنین ویژگیهایی از خانه ومحله، به مواردی رسیدیم که با مطمئن شدن از صحت آنها بوسیله پرسش از ساکنین مجتمع های مسکونی ومطابقت آنها با شرایط زندگی امروز از آنها در طراحی بهره بردیم.مواردی ازجمله : - سلسله مراتب دسترسی - حریم - ارتباط با طبیعت - فضا های جمعی - تنوع فضایی - ارتباط حجم ها وفضاهای باز و بسته - مقیاس -مسیر سواره و پیاده در فصل دوم به بررسی مواردی که در فصل اول به آنها رسیدیم در چند نمونه پرداختیم و چگونگی تحقق یافتن آنها را در نمونه ها بررسی کردیم. در فصل سوم، با توجه به ویژگی های بدست آمده وراهکارهایی برای رسیدن به آنها به طراحی مجتمع مسکونی در منطقه دو تهران پرداختیم. در پایان این نتیجه حاصل شد که با توجه بیشتر به مواردی که در این پژوهش به آنها رسیدیم و استفاده از راهکارهایی که امکان رسیدن به آنها را فراهم می کنند می توانیم بستری برای افزایش تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی ایجاد کنیم.
سیاوش مهدی زاده فریبا قرایی فتح آبادی
حضور در فضاهای شهری و استفاده از امکانات موجود در فضا حق مسلم هر انسان می باشد، لذا شهر بایستی به گونه ای باشد که تمام شهروندان آن بتوانند به طور همسان از آن بهره گیرند. در این میان گروهی از افراد هر جامعه با محدودیت در حرکت مواجه می باشند، که مطابق سخن پیشین این افراد نیز حق استفاده و حضور در شهر را دارند. آنچه که مانع از حضور این افراد در فضاهای شهری و ایجاد و افزایش تعاملات اجتماعی میان این گروه با دیگر افراد جامعه می باشد، عدم وجود فضاهای مناسب جهت تردد و استفاده از آن توسط این گروه است. که این مشکل صرفاً ناشی از عدم طراحی صحیح و مناسب فضاهای شهری نبوده، بلکه عدم اجرای دقیق و کامل طرح های مصوب که ناشی از عدم نظارت عالیه بر اجرای این طرح ها است، نیز از دلایل اصلی این امر می باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی و شناخت نیازهای گروه هدف در فضاهای شهری و عمومی، علل و عوامل نامناسب بودن فضاهای شهری و نیز شناسایی چالش های اجرایی طرح های مناسب سازی در شهر می باشد. از این رو در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، برداشت های میدانی، مصاحبه با گروه های هدف و نیز مصاحبت با مراجع ذیربط در راستای تحقق اهداف مطروحه گام برداشته و اصولی جهت شناسایی فضاهای نامناسب برای تردد معلولان در شهر و نحوه مناسب سازی فضاهای شهری و نیز راهکارهایی جهت افزایش کارایی سازمان اجرایی در انجام طرح های مناسب سازی ارائه گردید.