نام پژوهشگر: ملیحه ابراهیمی

استفاده از تئوری بازی دو نفره پیوسته برای مدیریت سبد محصول در یک بازار رقابتی تولیدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده مهندسی 1390
  ملیحه ابراهیمی   رامین صادقیان

امروزه کوتاه?شدن عمر محصول و ورود رقبای زیاد در عرصه تولید، اهمیت برنامه ریزی تولید و مدیریت تولید را افزایش داده است. یکی از زمینه های مدیریت تولید، مدیریت سبد محصول است. سبد محصول برای هر تولید کننده به صورت مجزا توسط برخی محققین مورد بررسی قرار گرفته است. ولیکن انتخاب سبد محصول و نیز مقادیر تولیدی به ازای هر نوع محصول موجود در سبد محصول با توجه به رقبای تولیدی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. انتخاب یک سبد محصول مناسب می تواند یک مزیت رقابتی مهم برای هر تولید کننده محسوب شود. از اینرو در این پایان?نامه به بررسی سبد محصول و تعیین میزان تولید به ازای هر نوع محصول موجود در سبد محصول پرداخته می شود. در ابتدا مروری بر ادبیات سبد محصول و موضوعات مرتبط با آن مطرح می شود. سپس نحوه به کارگیری تئوری بازی در زمینه انتخاب سبد محصول مناسب و مقدار موثر تولید هر نوع محصول با توجه به رقابتی بودن تولید ارائه می شود. لازم به ذکر است که در این پایان نامه یک مدل تئوری بازی دو نفره مورد بحث قرار می گیرد. همچنین معیارهایی مانند ویژگی محصول و مشتری، قیمت محصول، هزینه مواد اولیه (هزینه ثابت و متغیر)، میزان تقاضای محصول و سهم بازار هر محصول در نظر گرفته می شود. محدودیت هایی نیز مانند حداکثر نرخ تولید، حداکثر منابع تولیدی و پوشش تقاضای بازار درنظر گرفته می شوند. مدل در حالت بازی دو نفره پیوسته، به صورت یک مدل دوهدفه قابل طرح است. برای روشن شدن نحوه به کارگیری تئوری بازی یک مثال عددی با استفاده از نرم افزار لینگو و روش l-p متریک حل می گردد.

بررسی تجربی و تئوری برهمکنش [fe(mel)2cl(etoh)] و نانو bsa- [fe(mel)2cl(etoh)] و مدل سازی مولکولی اثر مهارکنندگی بربرین ها با dna چهارگانه؛ شبیه سازی دینامیک مولکولی egfr-matuzumab برای طراحی پپتیدهای تقلیدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1393
  ملیحه ابراهیمی   تقی خیامیان

هدف از انجام این رساله، مطالعه برهمکنش داروهای پیشنهادی با ماکرومولکول¬ها و طراحی پپتیدهایی بر اساس سطح تماس آنتی¬ژن-آنتی-بادی (اپی¬توپ-پاراتوپ) می¬باشد. در بخش اول رساله، فعالیت مهارکنندگی ترکیباتی با ساختار پایه پیرازول وتیازول برای گیرنده اکتیوین شبه¬کینازی (alk5) مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا با استفاده از شبیه¬سازی دینامیک مولکولی، ساختار سه بعدی گیرنده alk5 در محیط آب پیش¬بینی شد و نتایج داکینگ مولکولی نشان داد¬ندکه پیوند هیدروژنی و برهمکنش¬های هیدروفوبیک، فاکتورهای کلیدی در برهمکنش مهارکننده¬ها به alk5 می-باشند. یکصدوبیست¬وچهار توصیف¬کننده مولکولی حاصل از برهمکنش مهارکننده¬ها با alk5 محاسبه گردیدند¬که از بین آنها هشت توصیف-کننده برای ساختن مدل حداقل مربعات رگرسیون بردار پشتیبان (ls-svr) انتخاب شدند. در نهایت، سه ترکیب جدید با ساختار پایه پیرازول برای سنتز معرفی گردید. در قسمت دوم رساله، برهمکنش بربرین¬ها با dna چهارگانه (g-quadruplex) مورد بررسی قرار گرفت. از بین یکصدوچهار توصیف کننده محاسبه شده بین بربرین¬ها با dna چهارگانه، پنج توصیف¬کننده¬ی موثر انرژی الکترواستاتیک، انرژی هیدراتاسیون، logp ، مساحت سطح و مجموع انرژی الکترواستاتیک c-h انتخاب شدند و مدل ls-svr بااستفاده از این توصیف¬کننده¬ها ساخته شد. مطالعات داکینگ نشان می¬دهند که برهمکنش¬های π-π، هیدروفوبیک و پیوندهای هیدروژنی در پایدار نمودن ساختار dna چهارگانه و در نتیجه مهار فعالیت آنزیم تلومراز در تکثیر بیش از اندازه سلول¬های سرطانی نقش موثری دارند. در بخش سوم رساله، مکانیسم اتصال داروی هارمالول با آلبومین سرم انسانی مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات داکینگ نشان می¬دهند¬که پیوند هیدروژنی هارمالول با اسیدآمینه¬های arg257، trp214، phe223، his242 و ala291 نقش مهمی در اتصال این دارو به hsa دارد و پیوند هیدروژنی با trp214، خاموش¬سازی فلوئورسانس را که از نتایج کار تجربی همتی¬نژاد و همکاران حاصل شده بود را نیز تایید می¬کند. ثابت اتصال حاصل از داکینگ و مطالعات تجربی به ترتیب برابر با m-1104 × 08/8 و m-1104 × 59/7 به¬دست آمد. در قسمت چهارم رساله، برهمکنش و مکانیسم اتصال دو کمپلکس [ni(tppz)2]2+ و [fe(tppz)2]2+ با dna و bsa بررسی گردید. مطالعات داکینگ مولکولی نشان می¬دهند که برهمکنش¬های هیدروفوبیک بین کمپلکس نیکل و آهن با dna و همچنین برهمکنش¬های هیدروفوبیک و پیوند هیدروژنی کمپلکس نیکل با اسیدآمینه ¬های آلبومین سرم گاوی (bsa) نقش مهمی در اتصال آنها به bsa دارند. در بخش پنجم رساله، طراحی پپتیدهای تقلیدی از آنتی¬بادی matuzumab انجام شد. این پپتیدها دارای مزایایی ازجمله سنتز راحت¬تر، اندازه کوچکتر، هزینه پایین¬تر و عدم پاسخ ایمنی شدید می¬باشند. شبیه¬سازی دینامیک مولکولی برروی کمپلکسegfr-matuzumab انجام شد. با استفاده از تجزیه اجزای اصلی (pca) از بین 10000 کنفورمر حاصل از خط سیر تعادلی شبیه¬سازی دینامیک مولکولی، ده کنفورمر به عنوان نماینده¬ای از کنفورمرها انتخاب شدند. سپس با استفاده از روبش آلانین، پاراتوپ و اپی¬توپ در سطح تماس آنتی¬بادی -آنتی¬ژن مشخص شدند و از اسیدآمینه¬های پاراتوپ برای طراحی پپتیدهای جدید استفاده شد. در نهایت، با استفاده از مطالعات داکینگ و محاسبه خواص فیزیکوشیمیایی، چهار پپتید جدید ewrsyyywh، yyywhnewn، yyywhnews و hnhsrnygs به عنوان پپتیدهای موثر بر سیگنال¬دهی egfr معرفی شدند. در قسمت پایانی رساله، بررسی برهمکنش کمپلکس فلزی [fe(mel)2cl(etoh)] با dna چهارگانه به¬وسیله مطالعات اسپکتروسکوپی و مدل¬سازی مولکولی انجام شد. در مطالعات توقف pcr ملاحظه شد که در غلظت μm8/65 از کمپلکس fe(iii) تکثیر dna به طور کامل متوقف می¬شود. نتایج آزمایش تقویت تکثیر تلومر (telomerase repeat amplification) برروی سلول¬های سرطانی خط سلولی hela نشان داد که ic50 در حدود μm 30 است. سپس مطالعه برهمکنش نانوbsa- با dna چهارگانه انجام شد. مطالعات اسپکتروسکوپی uv-vis یک جابجایی آبی در برهمکنش کمپلکس بارگذاری شده برروی نانوbsa با dna چهارگانه را نشان داد. در حالیکه چنین جابجایی برای کمپلکس فلزی آزاد مشاهده نشد. همچنین نتایج حاصل از داکینگ نشان داد که تعداد برهمکنش¬ها بین کمپلکس–نانو bsa با dna چهارگانه بیشتر از تعداد برهمکنش¬ها بین کمپلکس آزاد با dna چهارگانه است. بنابراین، نتایج حاصل از این تحقیق نشانگر برهمکنش موثرتر کمپلکس بارگذاری شده برروی نانو bsa نسبت به کمپلکس آزاد با dna چهارگانه است. نتایج حاصل از مطالعات تجربی و داکینگ مولکولی نشان داد که برهمکنش¬های π-π و هیدروفوبیک نقش مهمی در اتصال کمپلکس فلزی به dna چهارگانه ایفا می¬کنند. به علاوه، رهایش کمپلکس در مطالعه آزمایشگاهی (in vitro) ، پروفایل رهایش آرام و کنترل شده¬ای را نشان می¬دهد.

تغییرات توزیع اندازه ذرات رسوب معلق در رودخانه پسیخان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  ملیحه ابراهیمی   حسین اسدی

بررسی ویژگی های فیزیکی رسوبات معلق از موضوعات مهم در مطالعه رودخانه ها است. یکی از ویژگی های فیزیکی، توزیع اندازه ذرات رسوبی معلق است که نمایان گر ارتباطات مهمی بین منابع رسوب و فرآیندهای رسوبی در حوزه های آبریز می-باشد. براین اساس، در پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات توزیع اندازه ذرات رسوت معلق رودخانه پسیخان، نمونه برداری طی دوره زمانی 7 ماهه از مهرماه 1392 تا فرورودین 1393، از دو ایستگاه هیدرومتری ( مبارک آباد در بالادست و نوخاله در پایین دست مسیر) انجام شد. برای این منظور تعدادی نمونه رسوب معلق با فواصل زمانی 15 روزه و در شرایط مختلف دبی جریان رودخانه (شرایط عادی و سیلابی) به روش انتگراسیون عمقی برداشت و پس از آماده سازی، توزیع اندازه ذرات به روش پیپت بر اساس قانون استوکس اندازه گیری شد. میانگین وزنی قطر ذرات رسوب (mwd) محاسبه و همچنین منحنی توزیع اندازه ذرات رسم و قطر ذرات با فراوانی 50 درصد مقدار (d50) در هر ایستگاه در تاریخ های نمونه برداری محاسبه و مقایسه گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، mwd و d50 به طور متوسط در ایستگاه مبارک آباد 062/0 و 052/0 میلی متر و در ایستگاه نوخاله، 055/0 و 051/0 میلی متر بود. حداکثر mwd و d50 به ترتیب با مقادیر 082/0 و 061/0 میلی متر در ماه آبان و در شرایط عادی در ایستگاه مبارک آباد مشاهده شد. در اکثر نمونه برداری ها بین دبی جریان و اندازه ذرات رسوب معلق ارتباطی وجود نداشت که این نشان دهنده طبیعت غیرهیدرولیکی و تاثیر متغیرهای متفاوت دیگر مثل منشا اثر رسوبات، تاریخ انتقال، انرژی انتقال و توانایی فرسایندگی، فرسایش پذیری و ته نشینی در اندازه ذرات رسوبات معلق در جریان رودخانه ای است. همچنین به طور کلی اندازه ذرات رسوب در ایستگاه مبارک آباد درشت تر بود که دلیل اصلی آن واقع شدن ایستگاه در ابتدای دشت (بعد از ناحیه کوهستانی) می باشد. واژه های کلیدی: سیلاب ، جریان پایه ، رسوب معلق، غلظت رسوب، فرسایش.