نام پژوهشگر: اعظم ایرجی نیا

شناخت صفات خداوند از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  اعظم ایرجی نیا   محمد ذبیحی

این رساله با موضوع شناخت صفات خداوند از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئینی مباحث عمومی صفات از دیدگاه این دو اندیشمند، وجوه اشتراک و امتیاز دیدگاه آنان را دنبال می نماید تا از این طریق تبیینی از صفات خداوند ارائه دهد به نحوی که از خطای معطله (دیدگاه الهیات سلبی مطلق) و تشبیه (انسانوارانگاری) خداوند اجتناب گردد. ابتدا با بهره جستن از آثار ابن سینا و توماس آکویناس نخست دیدگاه های دو اندیشمند در دو بخش رویکرد وجودشناختی و معناشناختی بررسی و تنظیم شده است. در بررسی صفات با رویکردد وجودشناختی از دیدگاه ابن سینا و توماس آکویناس مباحث احکام وجود مانند اصالت، تشکیک، اشتراک معنوی وجود و ویژگی خاص خداوند با عنوان بساطت خداوند و نیز احکام صفات، نظیر تقسیم آنها، عینیت صفات با ذات و با یکدیگر، ترادف یا عدم ترادف صفات مطرح شده است. آراء دو متفکر در رویکرد وجودشناختی، فارغ از برخی اختلاف نظرها از نظر محتوا و نوع استدلال به یکدیگر شباهت بسیاری دارند و اختلاف عمده آنها در نحوه ورود به مبحث تبیین صفات خداوند است. که ابن سینا با طرح برهان صدیقین، مدعی اثبات ذات و تعریف صفات خداوند می باشد و آکویناس با آموزه آنالوژی به تبیین صفات خداوند می پردازد؛ از همین رو تعریف صفات در ابن سینا متمایز از برهان اثبات ذات نمی نماید لیکن از آنجا که آکویناس تبیین صفات را مبتنی بر آنالوژی می داند و این نحوه نگرش به صفات، رویکردی معناشناختی است، از برهان اثبات ذات منفک می گردد و تنها بستری را برای طرح آنالوژی فراهم می سازد. به همین دلیل اصل ادعای تبیین صفات از دیدگاه ابن سینا در بررسی صفات با رویکرد معناشناختی بیان می شودکه به نظر می رسد ترادف صفات از دیدگاه ابن سینا و اعتقاد به عدم ترادف از دیدگاه آکویناس ناشی از همین تفاوت اخیر در آراء آنهاست. دیدگاه ابن سینا در بخش رویکرد معناشناختی به صفات با تقسیم الفاظ به اشتراک معنوی، اشتراک لفظی، الفاظ مشکک و متواطی و تعیین انواع حمل صفات بر خداوند و تبیین ترادف و تعریف صفات بر اساس برهان إن (ملازمات عامه) پیگیری شده است. در فصل رویکرد معناشناختی به صفات از دیدگاه آکویناس، آنالوژی تبیین می گردد و در نهایی ترین بخش رساله اشتراک و اختلاف دیدگاه ابن سینا و آکویناس بیان، و روشن می شود که بر اساس دیدگاه ابن سینا، معنای انتزاع شده از مصداق بسیط خداوند در حکایت گری از صفات آن ذات بی نهایت، قرین توفیق است؛ لیکن آموزه آنالوژی آکویناس صرفاً صفات را از لحاظ معناشناختی، بررسی می کند و از این رو میان معنای صفات و مصداق آن شکافی پدید می آید به نحوی که معنای صفات، حاکی از صفات خارجی نیست. کلیدواژه ها: رویکرد وجودشناختی ومعناشناختی، برهان صدیقین، واجب الوجود، مفهوم، مصداق، ترادف، آنالوژی

ملاک حقانیت اسلام (با تاکید بر جنبه عقلی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1392
  اعظم میری   سید مرتضی حسینی

این تحقیق شامل سه فصل می‏باشد. در فصل اول به بیان کلیات و تعریف کلیدواژه‏ها و اصطلاحات مهم و اساسی موضوع مورد بحث پرداخته شده است. پس از تبیین کلیات و روشن شدن تعاریف، فصل دوم به معرفی و بررسی ملاک‏های حقانیت و برتری یک دین نسبت به ادیان دیگر اختصاص یافته است. و در نهایت، در فصل سوم پس از تطبیق معیارهای حقانیت و برتری یک دین با دین اسلام، درصدد اثبات حقانیت و برتری دین اسلام برآمده‏ایم. در بخش جمع‏بندی و نتیجه‏گیری نیز، خلاصه برخی دیدگاه‏ها و مطالب گفته شده به صورت اجمالی بیان می‏شود و با توجه به دلایل عقلی و نقلی ذکر شده، این نتیجه حاصل می‏شود که دین اسلام، دین برحق و برتر است. فصل اول شامل تبیین کلیات و تعریف واژه‏ها و اصطلاحاتی است که هرکدام در جایگاه خود دارای اهمیت بوده و در روشن شدن موضوع بحث و نتیجه‏گیری آن موثر است. اولین و اساسی‏ترین واژه، دین است. زیرا برای اثبات حقانیت دین اسلام ابتدا لازم است تعریف و هویت «دین» و «اسلام» به طور جداگانه مشخص شود و در مرحله بعد به «دین اسلام» پرداخته شود. در راستای بحث دین، عباراتی هم‏چون «عصمت»، «تواتر»، «شهرت»، «تجدد» و «حقانیت» مطرح می‏شود که تعریف آن‏ها نیز لازم است. با توجه به ارتباط بحث «دین» با «انسان» و موضوعات مرتبط با انسان (عباراتی نظیر «عقل» و «فطرت»)؛ می‏بایست ویژگی‏های انسان و نیاز او به دین و نبوت مورد بررسی قرار گیرد. در فصل دوم، معیارهای حقانیت یک دین مشخص شده و هر یک از آن‏ها به تفصیل بررسی می‏شود؛ این معیارها عبارت است از: 1- عقل‏گرایی، 2- جامعیت، 3- تحریف‏ناپذیری و عصمت، 4- سازگاری دین با فطرت. پس از بیان معیارهای حقانیت دین، به بررسی معیارهای برتری یک دین نسبت به سایر ادیان پرداخته می‏شود. چنان‏چه دینِ مفروض دارای تمام ملاک‏های حقانیت باشد، و از صفات کمال‏گرایی و تجددگرایی نیز برخوردار باشد، دین برتر شناخته می‏شود. در فصل سوم که فصل نهایی این تحقیق است تمامی ملاک‏هایی که در فصل گذشته برای تعیین حقانیت و برتری یک دین معرفی شد، با دین اسلام تطبیق داده می‏شود و در صورت وجود تمام ملاک‏های نام‏برده شده، دین اسلام به عنوان دین برحق و برتر شناحته می‏شود. عقل‏گرایی در اسلام، اولین ملاک حقانیت این دین محسوب می‏شود؛ جامعیت دین اسلام هم از دو طریق استدلال عقلی و نقلی اثبات می‏شود؛ عصمت و تحریف‏ناپذیری اسلام یکی دیگر از ملاک‏های حقانیت آن به شمار می‏رود؛ و درصورت اثبات سازگاری آموزه‏های اسلامی با فطرت انسان، حقانیت دین اسلام اثبات می‏شود. درنهایت، با بررسی ملاک‏های برتری یک دین و تطبیق آن‏ها با احکام اسلامی، درصدد اثبات حقانیت و برتری دین اسلام هستیم. دلایل برتری دین اسلام عبارت است از حقانیت، کمال‏گرایی و تجددگرایی.

بررسی عدل و رحمت الهی و برآیندهای آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  حکیمه پردلی   سیدمرتضی حسینی شاهرودی

بحث عدل و رحمت الهی و مباحث پیرامون آن از اهمیت و جایگاه والایی در معارف الهی برخوردار است ودر اثبات و تبیین بسیاری از مسائل الهیات تاثیر اساسی دارد. شبهات زیادی پیرامون عدل و رحمت الهی مطرح شده است که در در مقابل متکلمین و فلاسفه پاسخ هایی برای آن مطرح نموده اند. از جمله شبهات مسئله جبر و اختیار و قضاو قدر است. در این مسائل پرسشهایی مطرح است از جمله اینکه آیا انسان آزاد است یا مجبور؟ آیا انسان در سرنوشت خود نقشی دارد یا نه؟ یکی دیگر از شبهات مربوط به عدل و رحمت الهی وجود شر است که با بعضی از صفات خداوند از جمله عدل، توحید و رحمت منافات دارد. که در این رساله به آن پاسخ داده شده است. وجود جهنم و هر نوع کیفر در آخرت پرسش هایی را به همراه داشته است. که در این رساله تحت عنوان احباط، تکفیر و عذاب اخروی مطرح است. از جمله پرسش ها عدم تناسب کیفر های اخروی با اعمال انسان است؟ همچنین از آنجا که خداوند از گناه برخی از گناهکاران به واسطه شفاعت بندگان مقدسش می گذرد برخی وجود شفاعت را منافی عدل الهی دانسته اند. با تحلیل و بررسی این مباحث و پاسخ به آنها مساله عدل الهی تبیین شده است.

تحلیل فلسفی مناظرات امام رضا علیه السلام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1392
  معصومه رودی   سید مرتضی حسینی شاهرودی

مناظرات امام رضا علیه السلام باب های عظیمی را در علوم اسلامی گشوده است. پژوهش حاضر به تحلیل فلسفی مناظرات امام رضا علیه السلام در مرو با روش کتاب خانه ای-تحلیلی پرداخته که در حیطه توحید، نبوت و امامت مطرح شده اند. در باب توحید، برهان های حضرت بر اثبات وجود خدا، مقایسه صفات خدا و خلق، عینیت صفات ذاتی خدا با ذات او و خارجیت اراده الهی از ذات، تحت بررسی قرار گرفت. این بررسی نشان داد که ایشان در اثبات خداوند، بر برهان های نظم، حدوث، حرکت، امکان و وجوب، و صدیقین استناد فرموده اند؛ کاربرد صفات را در مورد خداوند با توجه به ذات او معنا بخشیده اند؛ ذات خداوند را بدون نیاز به صفات کمالیه یا سایر وسایل، متصف به آن صفات دانسته اند؛ و اراده را صفت فعل معرفی فرموده اند. در باب نبوت، به دلایل حضرت بر حقانیت نبوت پیامبران پرداخته و بر رهنمودهای ایشان درباره آیات ظاهر بر عصیان پیامبران اشاره شده است. این مطالعه نکاتی را نتیجه داد: ایشان با استناد به وجود معجزه، بر نبوت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و سایر پیامبران صحه گذاشته و ایمان به نبوت موسی و عیسی علیهم السلام را مشروط به ایمان به پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله دانستند؛ نیز آیات ظاهر بر عصیان پیامبران را از نوع متشابه و دارای تأویل برشمرده و بر عصمت پیامبران تأکید فرمودند. در باب امامت، به استنادات حضرت بر برتری اهل بیت پیامبر علیهم السلام و دلایل ایشان بر رد صلاحیت خلفاء سلف اشاره شده است. بررسی این دلایل مشخص نمود که تساوی حقوق اهل بیت و پیامبر علیهم السلام و خداوند در اطاعت، خمس و صدقه، نشان برتری ایشان بر سایر مردم است؛ و تطهیر، عصمت، ایتاء زکوه و علم از صفات ذاتی ایشان بوده، با وجود آنان دارای تلازم تحلیلی است.

فدک و رویکرد کلامی به آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده الهیات 1394
  سیده راحله نبوی دشتی   علیرضا کهنسال

فدک نام سرزمینی است در اطراف مدینه که زیستگاه یهود بود و پس از پیروزی مسلمانان در جنگ خیبر بدون استفاده از نیروی نظامی، به تصرف مسلمانان درآمد و به فرمان خدا، ملک خاص رسول الله(ص) شد. سپس طبق فرمان پروردگار مبنی بر "وَآتِ ذَی القُربی حَقَّه ..." پیامبر(ص)، فدک را به حضرت زهرا(س) واگذار نمود و بر آن گواه گرفت. از آن پس تا زمان رحلت پیامبر(ص)، حضرت فاطمه(س) درآن تصرف مالکانه داشت، اما پس از رحلت پیامبر(ص)، ابوبکر فدک را غصب کرد و به روایتی که خود راوی آن بود، دعوی کرد که پیامبران ارث نمی گذارند. مخالفت با نصوص قرآنی و مسلمات فقهی، راه را بر سایر بدعت ها در دین هموار کرد. در این پژوهش، دلایل طرفین به تفصیل بررسی شده است و توابع کلامی غصب فدک تبیین گشته است. عمده این آثار، مخالفت اکثر صحابه با نصوص قرآنی، مخدوش شدن عدالت آنان و بازیگری با احکام دین و نادیده گرفتن فرمان خداوند در حقوق اهل بیت است.