نام پژوهشگر: رضا ارجمندزاده
رضا ارجمندزاده سید احمد مظاهری
چکیده: اندیس معدنی دهسلم و چاهشلغمی به ترتیب در 85 کیلومتری جنوب غرب نهبندان و 190 کیلومتری جنوب بیرجند در کمربند آتشفشانی- نفوذی بلوک لوت واقع شده اند. نظریه جدید فرورانش دوسویه نامتقارن که برای اولین بار توسط مولف این پایان نامه برای زون شرق ایران ارائه شده است، بطور جامع و دقیق بیشتر فرایندها و تحولات تکتونیکی، ماگماتیسم و متالوژنی را در پنجره زمانی ترشیاری این زون توجیه می کند. توده های نفوذی منطقه چاهشلغمی شامل کوارتز مونزونیت، مونزونیت، گرانودیوریت و دیوریت می باشند و در منطقه دهسلم گستره ترکیبی از دیوریت گابرو تا گرانیتی دارند و جزء گرانیتهای کمانهای آتشفشانی با گرایش کالک آلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی طبقه بندی می شوند. نمودار عنکبوتی نرمالیزه عناصر فرعی نسبت به جبه اولیه نشان دهنده غنی شدگی عناصر lile مانند rb, sr, ba, zr, cs, th و تهی شدگی نسبت به عناصر با میدان پایداری بالا (hfse) مانند nb, p و yدر این توده های نفوذی می باشد. نمودار عنکبوتی نرمالیزه عناصر نادر نسبت به کندریت نشان دهنده غنی شدگی در عناصر lree و درجه بالای تفریق la/yb می باشد و نبود آنومالی eu مشخص است. توده های نفوذی دهسلم و چاهشلغمی بر اساس نسبتهای sr/y–y و la/yb–yb دارای گرایش آداکیتی هستند. نمودار ایزوکرون دو نمونه d3-227 و ch33 از توده های نفوذی دهسلم و چاهشلغمی بر اساس نسبتهای ایزوتوپی 87sr/86sr در مقابل 87rb/86sr کانیهای پلاژیوکلاز، بیوتیت و سنگ کل، سنهایی معادل 1 ± 3/33 و 1 ± 5/33 میلیون سال نشان می دهند. توده های نفوذی دهسلم و چاهشلغمی، در نمودار (87sr/86sr)i در مقابل ?ndi بصورت خوشه ای و مجتمع در سمت راست آرایه جبه و در مرز بازالتهای جزایر قوسی قرار گرفته اند و نشان می دهد که این توده ها، هم منشا هستند و از مذابهای مادر یکسانی طی فرایندهای تفریق ماگمایی مانند تفریق بلوری تشکیل شده اند. این داده ها همچنین خارج از محدوده آداکیتهای با منشا پوسته اقیانوسی و آداکیتهای با منشا پوسته پایینی قرار گرفته اند و بنابراین از نظر منشا و نحوه تشکیل، با آنها متفاوت هستند. همبستگی نسبتا ضعیف تا متوسط بین ?ndi و nd تاثیر فرایندهای هضم و تبلور بخشی(afc) را در طی تحولات تاخیری در بخشهای فوقانی پوسته، به عنوان عامل اصلی رد می کند. بیشتر نمونه ها در نمودار sio2-?ndi از روند مربوط به ذوب بخشی یا تبلور تفریقی تبعیت می کنند و تنها نمونه ch32 شواهد آلودگی توسط پوسته را بخوبی نشان می دهد. نسبتهای ایزوتوپی اولیه sr و nd، همراه با ژئوشیمی اکسیدهای اصلی و عناصر کمیاب نشان می دهند که ماگمای مادر در نتیجه ذوب بخشی جبه تشکیل شده است و گارنت و آمفیبول کم منیزیوم فاز باقیمانده در منشا بوده در حالیکه فلوگوپیت بیشتر در تشکیل مذاب شرکت کرده است. زونهای دگرسانی منطقه دهسلم شامل انواع پتاسیک، پروپلیتیک، سریسیت- رسی، اپیدوتی، سریسیت - کلسیت - سیلیس و سیلیسی می باشند و کانی سازی شامل رگچه های پیریت، مگنتیت، مولیبدنیت، کالکوپیریت، بورنیت، طلا، گالن، اسفالریت، سولفوسالتها، آرسنوپیریت، دیژنیت، کالکوسیت و کولین هستند. عناصر cu, mo, au بیشتر در زونهای دگرسانی پتاسیک و سریسیت – کلسیت - سیلیس دارای غنی شدگی هستند در حالیکه عناصرpb, zn, bi, as, sb در زونهای حاشیه ای غنی شده اند. مطالعه سیالات درگیر تاثیر فرایندهای جوشش، ناآمیختگی، سرد شدن و رقیق شدگی توسط آبهای جوی را طی تحول سیالات کانه ساز نشان داده است. میزان دما و شوری سیالات درگیر از زون دگرسانی پتاسیک به سمت زون دگرسانی سریسیتی - رسی در حال کاهش است که احتمالا نشان دهنده افزایش دخالت آبهای جوی می باشد. شواهد زمین شناسی، ژئوشیمی اکتشافی، دگرسانی، کانی سازی و تحول سیالات هیدروترمال نشان دهنده کانی سازی نیمه اقتصادی از نوع مس – مولیبدن پورفیری بوده که طلا نیز می تواند بصورت جانبی دارای اهمیت باشد. زونهای دگرسانی منطقه چاهشلغمی شامل انواع پروپلیتیک، سریسیتی، کلریتی - سریسیتی، مونت موریلونیت، کوارتز - دیکیت، کوارتز - آلونیت و کوارتز حفره ای می باشند. کانی سازی نیز شامل پیریت، مگنتیت، مولیبدنیت، کالکوپیریت، گالن، اسفالریت، انارژیت، آرسنوپیریت و مالاکیت هستند که بصورت پراکنده، رگه – رگچه ای و استوک ورک رخ داده است. آنومالی هایی از عناصر cu, mo, au, pb, zn, bi, as, sb تشخیص داده شده اند که mo بیشتر در زونهای دما بالا و نزدیک به دگرسانی بیوتیت ثانویه رخ داده است. دما و شوری سیالات به سمت زون دگرسانی کوارتز حفره ای در حال کاهش است که احتمالا نشان دهنده افزایش دخالت آبهای جوی می باشد. شواهد زمین شناسی، تکتونوماگمایی، دگرسانی، کانی سازی، ژئوشیمی عناصر کانساری و تحول سیالات هیدروترمال نشان دهنده کانی سازی اپی ترمال سولفیداسیون بالا مرتبط با سیستم احتمالی مس - مولیبدن پورفیری عمقی در منطقه می باشد.
سمیه نوریان خسرو ابراهیمی نصر آبادی
چکیده فارسی منطقه صفی¬آباد در 55 کیلومتری جنوب¬شرق اسفراین واقع شده است. واحدهای مشاهده شده در منطقه اکتشافی به پنج دسته قابل تفکیک می¬باشند که عبارتند از: واحد آندزیتی، مارن، واحد کربناته، شیل،کنگلومرا، ماسه¬سنگ، مادستون و سیلتستون. واحد کربناته، شامل دو واحد آهک ماسه¬ای و آهک کریستالین یا آهک اسپاریتی قابل تفکیک است. واحد ماسه¬سنگ به چهار واحد سنگ¬شناسی کوارتز آرنایت، آرکوز، ساب لیت آرنایت و لیت آرنایت قابل تفکیک است. پنج زون دگرسانی که در منطقه شناسایی شده است شامل: آرژیلیک- سرسیتی، آرژیلیک- کربناتی، سیلیسی، سیلیسی- کربناتی و کربناتی- سرسیتی می¬باشد. کانی¬سازی اولیه بیشتر به صورت افشان و رگه¬ای در مقاطع مشاهده می¬شود. کانی¬سازی اولیه از نوع کانی سولفیدی پیریت و کالکوپیریت به صورت افشان با فراوانی کمتر از 1%، کانی¬سازی به صورت پرکننده فضای خالی 3-2% در کربنات¬ها و سیلیس و کانی¬سازی ثانویه در کربنات¬های مس(مالاکیت و آزوریت) تا حدود 10 تا 15%، کانی¬زایی اکسیدهای آهن5-10% شامل هماتیت، گوتیت، ژاروسیت می¬باشد. در پردازش¬های ماهواره¬ای اکسیدهای آهن ثانویه که حاصل اکسید شدن سولفید¬ها هستند، درسنجنده tm درباند 3 بازتاب قوی و باند 1 جذب قوی دارد، بنابراین برای مناطق حاوی اکسید آهن با نسبت باندی 1/3 با پیکسل روشن، در شناسایی هماتیت و گوتیت و لیمونیت استفاده شدند. جهت شناسایی زون آرژلیک نسبت ساده باندی 7/5 استفاده شد و مناطق با کانی¬های رسی با پیکسل روشن بارز شدند. استفاده از تصاویر رنگی کاذب در شناسایی محدوده زون¬ها کمک زیادی می¬کند. این زونها در محل گسل¬ها شناسایی شدند. به منظور مطالعه ژئوشیمی منطقه مقصود¬آباد و بررسی ¬هاله¬ی اولیه و ثانویه نمونه¬برداری به دو روش رسوب آبراهه¬ای و نمونه لیتوژئوشیمی، صورت پذیرفت. به همین منظور، تعداد 20 نمونه لیتوژئوشیمی و 3 نمونه رسوب آبراهه¬ای برداشت شد. نمونه¬¬¬های برداشت شده به روش xrf و a.a.s آنالیز شدند. روش آنالیز، a.a.s برای تعیین مقدار کمی عناصر ,sb , zn , bi, pb, mn ,cu و ag در نظر گرفته شد. در نمونه¬های آبراهه¬ای، بیشترین مقدار عنصر cu متعلق به آبراهه¬ای در شمال شرق منطقه 23.4 ppm و کمترین مقدار در آبراهه¬ای در جنوب شرق منطقه در گردنه گراب 15.1 ppm می¬باشد. .به منظور رسم پروفیل ژئوشیمی در فواصل 1-5-10 متری از رگه حاوی کانی¬سازی مس نمونه¬برداری به روش لیتوژئوشیمی صورت گرفت. در خود رگه (t,t" ) بیشترین مقدار عنصر مس و با فاصله از آن در 1 متری میزان عنصر مس به شدت کاهش می¬یابد به حدی که در فاصله 10 متری به سمت بالای ترانشه (t" ) این مقدار صفر است. این امر به علت عملکرد گسل¬های فراوان موجود در ترانشه می¬باشد نمونه¬ها از واحد¬های کنگلومرا و لایه¬های شیل ارغوانی که دچار آلتراسیون آرژلیک- سرسیتی، سیلیسی و کربناتی شده¬اند برداشت شده است. میزان فراوانی عنصر مس در نمونه-های عمقی بیشتر از نمونه¬های سطحی است. در چاه 187 این میزان به 12907 ppm می¬رسد. در نمونه¬ی لیتوژئوشیمی سطحی(ch 218) با لیتولوژی ماسه¬سنگی فاقد عنصر مس است. نمونه (ch 189) مقدار 69 ppmعنصر مس نشان می¬دهد.