نام پژوهشگر: عباس کاظمی
علیرضا امین علی محمد حاضری
پژوهش حاضر در صدد بررسی جامعه شناختی مصرف لوازم آرایشی است که در سالهای اخیر افزایش یافته است بنابراین در پی تبیین علت این افزایش است. در همین راستا تلاش شده است تا برای تجزیه و تحلیل موضوع از تئوری های بوردیو، گیدنز و نظریه پردازان مصرف ابداعی(فیسک و دوسرتو) سود برده شود و مساله تحقیق مورد بررسی قرار گیرد. روش مورد استفاده در این پژوهش روش پیمایشی است که داده های پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری دختران دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد می باشند. نتایج این مطالعه شامل یافته های توصیفی و تبیینی است که نشان می دهد در بین متغیرهای مدل مفهومی تحقیق کسب اعتبار دارای بیشترین وزن و اثر و تاثیر بر میزان مصرف لوازم آرایشی است و پس از آن افزایش سرمایه اجتماعی زنان جامعه ایران بیشترین وزن و اثر و تاثیر را بر میزان مصرف لوازم آرایشی آنان داشته است در حالی که سرمایه فرهنگی بر مصرف لوازم آرایشی تاثیر نداشته است.
مریم کبیریان کوچکسرایی عباس کاظمی
امروزه شهرها به خصوص کلان شهر ها شاهد پدیده ای نوین به نام ماشین گرایی هستند.پیشرفت تکنولوژی به همراه گسترش روز افزون جمعیت و محدوده شهر ها،راه برای حضور گسترده خودرو باز نموده است. حضورخودروهای عمومی و شخصی در سطح شهر ها امروزه پدیده همه گیر و گریز ناپذیر است و به تبع این حضور معضلاتی از قبیل مسائل زیست محیطی (آلودگی هوا و...) ،ترافیک بالای شهری،اتلاف وقت ،مصرف بی رویه سوخت و .... را به بارآورده است.این موضوع متصدیان برنامه ریزی شهری را به فکر محدود کردن استفاده از خودرو های شخصی با اتکا به روشهایی از قبیل محدودیت در ساعات رفت و آمد و یا میزان سوخت مورد نیاز انداخته است.اما عدم دستیابی دقیق و کامل به اهداف تعیین شده در این خصوص ما را به جنبه مغفول مانده مسئله ،یعنی بررسی چگونگی مصرف خودرو با دیدی جامعه شناختی و تکیه بر جنبه های غیر مادی آن می رساند. در این پژوهش تلاش بر این بوده است که با تکیه بر نظریه سرمایه های بوردیو(نظریه پرداز مصرف) و بر اساس سه سرمایه اصلی مطرح شده توسط او یعنی سرمایه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی ، به تاثیر میزان آنها ( نزد افراد )بر روی چگونگی مصرف خودرو توسط خانواده های تهرانی پرداخته شود. نتایج حاصل از 42 مصاحبه و 300 پرسشنامه در دو محدوده شمال و جنوب تهران نشان داد که بالا یا پایین بودن میزان سرمایه های مذکور در نزد خانواده ها بر گرایش آنان در مصرف خودرو با هدف ایجاد تمایز و یا صرفا"رفع نیاز موثر است.در این میان تاثیر سرمایه فرهنگی بیشتر است. با توجه به نتایج به دست آمده از پرسش نامه های تکمیل شده ، میان نحوه استفاده از خودرو و میزان سرمایه اجتماعی افراد رابطه وجود دارد. به عبارتی خانواده?های با سرمایه اجتماعی پایین از خودرو بیشتر برای رفع نیازهای ضروری استفاده می?کنند، که با توجه به ضریب همبستگی به دست آمده (23/0) می?تواند عاملی نه بسیار اساسی اما قابل تامل محسوب گردد. در خصوص دو فرضیه دیگر مربوط به رابطه سرمایه اقتصادی با نحوه استفاده از خودرو، با توجه به ضریب همبستگی(35/0) و سطح معناداری (00/0)، رابطه قابل اتکایی را می?توان میان این دو فاکتور در نظر گرفت. بدین معنی که خانواده?های با سرمایه اقتصادی پایین، برای رفع نیاز ضروری و با سرمایه اقتصادی بالا برای تمایز از خودرو شخصی استفاده می?نمایند. فرضیه چهارم به سرمایه فرهنگی مربوط می?گردد. بین آنچه بوردیو به عنوان دارایی?های فرهنگی و توانایی استفاده از امکانات خاص در نظر می?گیرد با نحوه مصرف خودرو، ارتباط معنا?داری با ضریب همبستگی متوسط وجود دارد. با توجه به نتایج حاصل از رگرسیون، تاثیرگذاری سه فاکتور سنجیده شده به ترتیب ذیل است: ـ سرمایه فرهنگی ـ سرمایه اقتصادی ـ سرمایه اجتماعی 27 درصد از پاسخگویان از طبقه بالا ,28 درصد متوسط و 48 درصد از طبقه پایین به حساب آمده است.اما با در نظر گرفتن فاکتورهای تعیین شده،اکثریت با افرادی بود (45%)که به منظور ایجاد تمایز خودرو های خود را از منزل بیرون می آوردند و کل 30 درصد از پاسخگویان علت استفاده از خودروی شخصی را نیاز ضروری بیان کردند. ما با توزیع یکنواختی از لحاظ میزان سرمایه اجتماعی در میان پاسخگویان روبرو بودیم. سرمایه پایین و متوسط با میزان مساوی هر کدام 35 درصد، طیف اصلی پاسخگویان را تشکیل دادند. اما در خصوص سرمایه فرهنگی به عنوان عامل تاثیرگذارتر در این تحقیق ما شاهد تفاوت فاحشی هستیم و دیگر از آن یکنواختی اثری نیست .در اینجا 56 درصد افراد در مقابل 19 درصد بالا از سرمایه فرهنگی پایینی بر خوردارند. در مورد نتایج حاصله از آمار جمع آوری شده می توان نکات ذیل را بیان کرد. بیشتر پاسخگویان را افرادی با شغل غیردولتی و اکثریت آنها دارای مدرک تحصیلی پایین تر از دیپلم بودند.77 درصد از پاسخگویان مصرف کننده خودرو های داخلی بودند که می توان قیمت بالای خودرو های خارجی را عامل اول این اتفاق دانست. با در نظر گرفتن این موضوع و توجه به کیفیت و ظاهر این خودرو های داخلی در مقایسه با رقیبان خارجی و این نکتـه که 48 درصد از پاسخگویـان خودرو هـای 16ـ11 میلیونی و 53 درصـدشان خودروهـای 5-3 میلیونـی سـوار می شوند . باید این موضوع را در نظر گرفت که با وجود ایمنی پایین این خودرو ها اصرار افراد در بیرون آوردن آنها تنها برای کارهای ضروری ومسئله رفع نیاز صرف ، دور از ذهن می نماید. آمار پایین افراد دارای سرمایه اجتماعی با فاکتور احساس تعلق اجتماعی این نکته راخاطر نشان می سازد که عدم احساس وابستگی به جامعه بی تفاوتی در انجام اموری که در جهت بهبود وضعیت شهری و در ضمن ترافیکی آن در حالت جمعی و کلی هستند را به وجود می آورد. شهروندی و حقوق آن لزوما" مورد توجه قرار نمی گیرد و افراد به صورت فردی یا جمعی که اعضای محدودی دارد مانند خانواده ،عقلانیت خود را در پیشبرد اهداف به کار می گیرند. همچنین سطح اعتماد افراد نسبت به یکدیگر و یا به مجریان قانـون و ارباب جرایـد پایین است. این عامل نیـز گرایش بـه خودخواهی و تصمیم گیریهای کوتاه مدت با حداکثر نفع فردی را در فرهنگ ترافیکی ما توجیه می کند و این تصور شکل میگیرد که اکثریت تابع همین قانون هستند. چراغها دیرتر سبز می شوند، پلیس ترافیکی از عهده کنترل ماشین ها برنمی آید و اگر زودتر نپیچی یکی دیگر راه را بر تو خواهد بست. میزان پایین مشارکت افراد در گروه های اجتماعی و یا امور مربوط به ساختمان و یا محل سکونت خود نشانگر همبستگی برون گروه پایین افراد است. و ما معمولا" همانطور در محیط خودرو خود که یک حصار خصوصی به حساب می آید عمل می کنیم که در چهار دیواری اختصاصی خود. خودرو در خیابان قلمرو چهار دیواری ما را گسترش میدهد. 36 درصد از پاسخگویـان قوانین وضع شده ترافیکی را غیر موثر می دانند، بنابراین طبیعی است که خود به وضع قوانین ترافیکی شخصی بپردازند.در این وضعیت علت ترافیک ناتوانی مسئولین است نه بیرون آوردن خودرو های شخصی که همراهی مفید و موثر ند. برای درک بهتر فضای جنسیتی حاکم بر مصرف خودرو در مورد مصرف کنندگان غالب این وسیله سوال شد. با توجه به آمار پدران، فرزندان و سپس مادران با فروانی 11درصدی به ترتیب استفاده کنندگان غالب خودرو بودند . با در نظر گرفتن این موضوع باید در ترافیک شهری به دنبال رد پای فرهنگ مرد سالارانه و قدرت طلبانه گشت. میزان بالای استفاده از خودروی شخصی به منظور مسافرت ، مهمانی، خرید و تفریح با در نظر گرفتن این موضوع که طیف گسترده ای از افراد از خودرو های ارزان قیمت و با امنیت پایین استفاده می کنند، و درنتیجه رفتن به مسافرت با این وسیله رسیک بالایی را با توجه به کیفیت و امنیتش دارا می باشد ، همانطور که پیش تر از این هم گفته شد نشان دهنده قدرت این وسیله در ایجاد تمایز است .البته این موضوع که افراد در پی فراهم کردن آسایش و امنیت جهت جمع خانواده خود هستند را نباید از یاد برد. صرف کردن وقت زیادی برای پارک کردن خودرو (40 درصد پاسخگویان) نشانگر دقت در حفظ و نگهداری آن است.پس خودرو وسیله ای با اهمیت است. این موضوع که درصد بالایی از پاسخگویان ،خودرو خود را هنگام ترک آن بدست افراد مطمئن و یا پارکبان می سپارند تا خدشه ای نبیند نوعـی ارزش گذاری معـنوی بـه حساب می آیـد. افـراد کوکان خود را بی آنکه به دست فرد امینی بسپارند در خیابان رها نمی کنند تا دنبال کار خود بروند. خودرو در این مفهوم مانند یک عضو خانواده است. در خصوص استفاده یا عدم استفاده از لوازم جانبی و صرف یا عدم صرف وقت جهت پیدا کردن پارکینگ عمومی تفاوت فاحش و معنی داری وجود ندارد.(33 در برابر 37 درصد) در مورد تغییر شکل ظاهری خودرو اکثریت با افرادی بود که بسیار کم مبادرت به این کار میکنند. اینکه طیف پاسخگویان از میان خانواده هـا انتخاب شده بود نه جوانهای مجرد در اینگونه پاسخگویی موثر است. به این معنی که خانواده ها خودرو خود را در شان یک خانواده و با مختصات خاص آن طراحی می کنند و به اصطلاح از سبک بازی دوری می جویند. نتایج بدست آمده در مورد استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی نشانگر استفاده بالا از خودرو شخصی در اموری که جنبه تفریحی دارند می باشد. خودرو در این معنی وسیله مناسبی جهت یک تفریح سالم و بی دردسر برای خانواده است. اهمیت بالایی که افراد به کارایی و امکانات جانبی خودرو هنگام خرید خودرو میدهند ،آن را به عنوان یک وسیله لوکس در حد توانایی هر فرد معرفی می کند. مسافرت با تورهای گردشگری نشاندهنده علاقه مردم به حضور در جمع و توانایی هماهنگی و انطباق بالا است و میتواند منتج به کمتر شدن حضور خودرو شخصی در جاده ها شود. اما در میان پاسخگویان این پژوهش ،63 درصد افراد خیلی کم از تورهای گردشگری استفاده می کنند و در نتیجه با خودرو خود در جاده ها حضور دارند. دراین پژوهش سوالاتی در مورد احساس امنیت افراد در خیابانها پرسیده شد که نتایج قابل تاملی حاصل گشت.در حالیکه به خودرو به عنوان یک حریم امن وشخصی نگاه میشود ,وقتی صحبت از حضور زنان و دختران خانواده با خودرو در خیابان می شود احساس امنیت در سطح پایینی است,گویا این امنیت بیشتر برای مردان ویا خانواده ها مطرح است .همچنین با وجود اینکه 54 درصد از پاسخگویان فرزنـدشان را به نـدرت با وسایل حمل ونقـل عمومـی به مدرسـه می فرستند ،بین تعداد افرادی که خیلی زیاد و خیلی کم از آسیب ندیدن آنها با وسایل حمل ونقل عمومی اطمینان دارند ،تفاوت فاحشی وجود ندارد(37 در مقابل 34 درصد) در بررسی به عمل آمده از نتایج مصاحبه های انجام پذیرفته به اجمال میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: از بین 42 پرسش?شونده، 8/71? ترجیح دادند از خودروی داخلی و 5/28? از خودروی خارجی استفاده کنند. از این میزان، 28 درصد به خاطر مسائل مالی به خرید خودروی داخلی اکتفا کرده?اند. در خرید خودروی خارجی عامل تعیین?کننده کیفیت قطعات، لوازم جانبی و راحتی است ولی در مورد انتخاب خودروی داخلی نکات مورد توجه گارانتی، مصرف سوخت، نوع خیابان?ها و جاده ?های کشور و یا تمایل شخصی خود افراد است. نکته مورد توجه دیگر استفاده از موسیقی در خودرو است که با توجه به نتایج موجود، می?توان 3 دسته را از هم تفکیک کرد: - افرادی که همراه خانواده و بر اساس سلیقه آنها (موسیقی تند یا ملایم ) به موسیقی گوش می?دهند. - افرادی که برای پر کردن خلاء درون خودرو، در مواقعی که تنها هستند، به موسیقی گوش می?دهند. - افرادی که فارغ از همراهی با خانواده و یا تنها بودن، بسته به وضع روحی خود و یا وضعیت جاده و خیابان به موسیقی گوش فرا می?دهند. در اینجا می?توان به کارکرد رفاهی ماشین برای خانواده توجه کرد. استفاده از امکانات درون خودرو مانند رادیو، ضبط وحق انتخاب موسیقی مورد علاقه با هدف ایجاد جو صمیمی بین ساکنین خودرو، شباهت به کارکرد خانه برای جمع کردن اعضاء دور هم دارد. کمک گرفتن از صدا برای از بین بردن فضای خالی از هم?صحبت نیز خود موکد کارکرد چندگانه خودرو است. خودرو در اینجا نقش یک دستگاه پخش موسیقی را دارد. همانطور که فرد می?تواند در منزل و در اتاق خود از موسیقی مورد علاقه ?اش لذت ببرد. در مورد میزان وابستگی افراد به خودروی شخصی خود، دو گروه قابل تفکیک است : گروهی که هیچ احساس خاصی نسبت به خودروی خود ندارند و صرفا به کارکرد تعریف شده آن یعنی یک وسیله نقلیه و تسهیل کننده امور توجه دارند . گروهی که وابستگی دارند که دامنه آن از دلتنگی معمولی تا وابستگی معتادگونه است. در اینجا با توجه به فراوانی بیشتر گروه دوم، می?توان اینطور برداشت کرد که خودرو در نقش دوست و همراه فرد و یا عضو دائمی و البته مفید خانواده ظاهر می?شود و این، جدا از کارکرد تعریف ?شده برای یک وسیله حمل و نقل صرف است. رسیدگی به وضع ظاهری خودرو یا تمیز نگه داشتن آن ممکن است کل افراد منتفع را درگیر کند ولی رسیدگی فنی با صاحب اصلی خودرو یعنی کسی است که خودرو به نام اوست. مراقبت فنی خودرو بسیار حائز اهمیت است حتی اگر به وضع ظاهری رسیدگی نشود،کنترل منظم سلامت بدن فلزی این وسیله مورد نظر است. در اینجا تنها بحث امنیتی در میان نیست ، بلکه مساله دیگر جلوگیری از صدمه دیدن خود خودرو به دلیل موجودیت خودش است. به طور مشخص به دلیل پایین بودن اعتماد به امنیت شهری، کمتر کسی لوازم شخصی ارزشمند خود را در ماشین پنهان می?کند، مگر مواردی مثل سیگار که باید از دید خانم خانه دور باشد. البته خانوادگی بودن یک خودرو یعنی قرار گرفتن چند نفر از اعضای خانواده پشت رل، بسته به زمان و مکان و نوع کار، محدوده راننده را از حالت اختصاصی درمی?آورد. بنابراین دیگر صندوقچه امنی باقی نمی?ماند. با این حال همیشه رد پایی از تمام استفاده?کنندگان می?توان یافت. وسایلی که توسط افراد در خودرو جای داده می?شود، بسته به شخصیت، نوع کار و یا شیوه زندگی افراد متفاوت است. اما حداقل وسایل اولیه مورد نیاز افراد مانند لیوان، ادکلن و... را می?توان در خودرو یافت. کودک خانواده عروسکش را، مادر وسایل اولیه رسیدگی به نوزادش را، مدیر یک دست لباس رسمی، دانشجو کتاب? ها و جزواتش را در صندوق ماشین جا می?دهند. این روند حتی تا مرز تبدیل خودرو به جعبه سیار جادویی?ای که حتی نخ و سوزن هم در آن یافت می?شود، ادامه دارد. خودرو مانند اتاق شخصی هر فرد که حامل نشانه?های حضور اوست، آثار زندگی ساکنان خود را نشان می?دهد. از سنجاق سر دختر کوچک خانواده گرفته تا چوب لباسی پدر. اسم?گذاری روی ماشین گرچه از فراوانی بالایی برخوردار نیست ولی خود موید نوع نگاه صاحبان خودرو است. مثلا نام?گذاری «خر خانه» نشان?دهنده عضویت خودرو به عنوان یک خدمتکار تمام وقت در خانه است. زمانبندی انجام امور روزمره با تکیه بر حضور خودرو صورت می?گیرد و نبود آن موجب به ?هم? ریختگی این محاسبات می?گردد. بسته به اینکه چه کسی استفاده?کننده اصلی باشد، خودرو نقش?های هماهنگ با فرد را می?یابد. صبح راهی اداره یا بازار برای جستن روزی یا ارباب رجوع ادارات برای رتق و فتق امور، بعدازظهر همراه با پدر در خدمت خانواده برای خرید و مهمانی و تفریح است. هم?چنین با فراهم کردن امکانات جانبی مانند صندلی کودک و... امکان انجام چند فعالیت همزمان، نقش مادری ـ همسری را برای زنان تسهیل می?کند. جابه?جایی کودکان از مدرسه، مهدکودک، خرید خانه و.... در هر حال استفاده از خودرو در هیچ مورد برای سرگرمی و یا کار صرف نبوده است و در بعضی مواقع به خاطر نقش مهم آن در خانه، سعی در احیای سریع آن و کم کردن زمان غیبتش در صورت خرابی است. به طور کلی سفر با ماشین کل سطح شهر را پوشش می?دهد، شمال و غرب برای تفریح، و مرکز و جنوب برای کار. و هم?چنین ساعات مختلف شبانه روز را: صبح تا بعدازظهر برای رفتن به محل کار، کارهای اداری، مطب دکتر و خرید، شب مهمانی و تفریح . با در نظر گرفتن مباحث در بالا میتوان به سه فاکتور اساسی در نحوه استفاده از خودرو اشاره کرد: - تاثیر تفاوت سرمایه اقتصادی افراد در جهت گیری آ نها به سمت استفاده متمایزتر از خودرو و به غیر از کارکرد آن به عنوان وسیله حمل و نقل . - تاثیر تفاوت سرمایه فرهنگی افراد در جهت گیری آ نها به سمت استفاده متمایزتر از خودرو و به غیر از کارکرد آن به عنوان وسیله حمل و نقل . - توجه به خانواده و تلاش جهت ایجاد آرامش و فضای مناسب جهت آنان در این میان با وجود اینکه میزان سرمایه اجتماعی افراد تاثیر بالایی در نحوه استفاده از خودرو نداشته است ولی تاثیر میزان تعلق اجتماعی ایشان در بالا یا پایین بودن انگیزه افراد برای احترام به حقوق دیگران در ترافیک شهری را نباید از نظر دور کرد. سخن آخر اینکه اهمیت دادن به جنبه های انسانی این وسیله نقلیه شخصی گریز ناپذیر می نماید و مغفول گذاشتن آن مارا از دیدن روش هایی که مردم برای سفر کردن در شهر و یا به تعبیر زیبا تر از دوسرتو ، قدم زدن در شهر و گذراندن زندگی روزمره خود انتخاب می نمایند،محروم خواهد کرد.زیرا نمی توان صرفا با تکیه بر ساختارها و جنبه های مادی فضای شهری و خودرو برا ی کنترل وضعیت ترافیکی برنامه ریزی جامع و کاملی انجام داد.
سپیده جمشیدی نژاد هادی خانیکی
هدف این پژوهش شناسایی مولفه های فرمی و مضمونی در سینمای مستند ایران، دربار? «زنان بزهکار» است. به همین سبب، پنج فیلم ( قاتل یا مقتول، ماده ??، کارت قرمز، زنانه و فقر و فحشا)، از سه مستندساز فعال در عرصه سینمای مستند، مورد پژوهش و بررسی قرار گرفت. از اینرو، مهمترین پرسش این پژوهش به این شیوه صورتبندی شده است: سینمای مستند ایران (????-????) چه تصویری از «زن بزهکار» ارائه میکند؟ از آنجا که مفهوم «تصویر» از جمله مفاهیم مرکب است و خود شامل دو بعد فرم و محتواست، محقق به تجزیه پرسش اصلی خود پرداخته و کوشیده است پژوهش خود را در قالب دو پرسش زیر بهطور دقیقتری سامان دهد: ?- سینمای مستند ایران در بهتصویر کشیدن «زن بزهکار» از چه فرم یا تکنیکهای هنری بهره میگیرد؟ و ?- سینمای مستند ایران در بهتصویر کشیدن «زن بزهکار» بر چه مولفههای محتوایی یا مضمونی تأکید میکند؟ به منظور پاسخ گفتن به دو پرسش بالا، محقق نخست نظریه های مربوط به رابطه هنر و واقعیت را در قالب دو رویکرد کلی ?- نظریه بازنمایی {هنر آیینه واقعیت است} و ?- نظریه تولید حقیقت {هنر به تولید حقیقت میپردازد}مورد مطالعه و نقد قرار داده و مولفه های فرمی و مضمونی که تاکنون از آن ها به عنوان «مکانیسمهای بازتولید واقعیت در دنیای هنر و رسانه سینما» سخن گفته شده، استخراج کرده است. پس از آن با استفاده از روش «تحلیل و تفسیر متن» در قالب مولفه های فرمی و مضمونی و سرمشق قرار دادن نظریه باختین در خصوص متن تک آوا و متن چند صدا نشان داده شده است که مستندسازان ایرانی از کدامیک از مولفه های فرمی و مضمونی مزبور بهره گرفته اند؟ و در آثار سینمایی خود به چه شیوه ای به نمایش زن بزهکار پرداختهاند؟ و اینکه آیا فیلم تنها یک صدای خاص را به گوش مخاطب می رساند یا چند صدای مختلف را یا به عبارتی چند تصویر مختلف را از زن بزهکار به نمایش می گذارد؟
علیرضا پورصباغ عباس کاظمی
در این پژوهش سعی شده است تا چگونگی بازنمایی طرفین درگیر در جنگ ایران و عراق در فیلم های سینمایی ژانر جنگی مورد مطالعه قرار گیرد. مساله ی اساسی پژوهش حاضر این است که گفتمان های موجود درعرصه ی تولید فیلم های سینمایی جنگی، در بازنمایی «خود» و «دیگری»، چگونه به معانی مطلوب خود مشروعیت بخشیده اند. نظریات استوارت هال درباره ی بازنمایی و مباحث میشل فوکو و ادوارد سعید پیرامون رابطه ی خود و دیگری، چارچوب نظری این پایان نامه را سامان بخشیده اند. در اینجا و با توجه به شناسایی گفتمان های «میهنی»، «انقلاب اسلامی» و «ضد جنگ»، شش فیلم «عقاب ها»، «مرز»، «آخرین شناسایی»، «مهاجر»، «طبل بزرگ زیر پای چپ» و «مرزی برای زندگی» جهت مطالعه در این پژوهش انتخاب شده اند که با استفاده از نظریه ی گفتمان لاکلاو و موفه، مورد تحلیل قرار گرفته اند. بر اساس این پژوهش مشخص گردیده است که در این فیلم ها، خود و دیگری هر کدام به شیوه ی متفاوتی بازنمایی شده اند و این تفاوت، در ارتباط مستقیم با گفتمان هایی مختلفی قرار دارد که در صورت بندی این فیلم ها نقش داشته اند. بنابراین معانی منتسب به خودی و دیگری در این فیلم ها را نمی توان به عنوان واقعیتی بی واسطه از جنگ تصور کرد و باید این موضوع مورد توجه قرار گیرد که این معانی، برساخته هایی گفتمانی هستند.
مژگان محبوبی عباس کاظمی
پژوهش اخیر می کوشد تا تأثیر شکل دینداری افراد را بر روی چگونگی خوانش یا رمزگشایی آنان از برنامه های تحلیل سیاسی و اخبار تلویزیون ، بررسی نماید.این که افراد با اشکال دینداری متفاوت به دلیل برخورداری از دسترسی های گفتمانی مختلف، چه معناها،ارزش ها و ایده هایی رامرجح می سازند وپس از آن ، چگونه این معنا ها و ایده ها و ارزش ها را درک و تفسیر می کنند،موضوع اصلی پژوهش حاضر است. برای بررسی و تبیین این رابطه از نظریه رمزگذاری/رمزگشایی استوارت هال بهره برده ایم و همچنین نظرات مورلی که در جهت تدقیق تجربی آرای هال است، نیز به کار برده شده است. ما در امر دسترسی گفتمانی که مورلی به بحث جایگاه مخاطب در خوانش متون تلویزیونی هال افزوده است، شکل دینداری را می افزاییم . از این منظر، یک برنامه تحلیل سیاسی یا یک بخش خبری، مجموعه ای از گفتمان های مختلف است که توسط گفتمان هژمونیک ساختار یافته است و سوبژکتیویته ی مخاطبان نیز ترکیبی از عناصر گفتمانی متعدد است که معنا در مواجهه ی این دو ترکیب بندی شکل می گیرد. در این پژوهش،با استفاده از تعاریف تجربی پیشین به چهار شکل عمده ی دینداری در سطوح مختلف جامعه دست یافته ایم و به روش کمی و با استفاده از پرسش نامه تأثیر آن را بر خوانش پاسخگویان از بخش خبری 20:30تلویزیون سنجیده ایم. از جمله نتایج این پژوهش، این است که افراد در چهار شکل دینداری؛ دینداری مناسکی سنتی، دینداری مناسکی واجب فردی، دینداری مناسکی مستحبی، ودینداری سیاسی قابل ارزیابی هستند و هر کدام به لحاظ برخورداری از پایگاه اجتماعی و دسترسی گفتمانی مختلف، در جایگاه رمزگشایی متفاوتی نسبت به اشکال دیگر، قرار می گیرند .میان خوانش آنان از بخش خبری تلویوزیون و شکل دینداری شان رابطه ی معناداری وجود دارد وبراین اساس افراد می توانند در یکی از جایگاه های خوانش موافق، جرح و تعدیل شده و یا معارض قرار بگیرند.
سیده مریم اسدی شیاده حسن محدثی
پرداختن به دین داری ایرانیان، از آنجایی که دین نقش بسیار مهم و اساسی در زندگی روزمره ی آنان دارد امری ضروری به نظر می رسد. هر انسانی بسته به آموزش هایی که در خانواده می بیند و تجربیاتی که از زندگی اش کسب می کند و با توجه به خصوصیات، نگرش ها و عقایدی که دارد به شیوه ی خاصی دین داری می کند و از زاویه ی دید خودش به مسائل دینی می نگرد. به همین دلیل برای پی بردن به نوع و نحوه ی دین داری افراد باید زندگی دینی آنان را مورد ارزیابی قرار داد. این پژوهش، سعی دارد ضمن نشان دادن انواع دین داری زنان در شهرستان آمل، به مقایسه ی دین داری دختران متولد دهه 60 با مادران آنها نیز بپردازد. پژوهش حاضر به روش کیفی و از طریق مصاحبه ی نیمه رهنمودی و با تعداد نمونه 32 نفر انجام گرفته است.از جمله نتایجی که این تحقیق بدان رسیده است این است که هر چند در بین مادران مورد مطالعه، از نوع مناسکی و شریعتمدارانه بوده است، اما در برخی از شاخص ها نیز دیگر انواع دین داری به چشم می خورد. نتیجه ی دیگر اینکه بعد از انقلاب به دلیل تحولاتی که در عرصه های مختلف جامعه رخ داد نسل جدید در مقایسه با نسل گذشته نگرش های متفاوتی را در زمینه ی مسائل دینی رواج داده است.
سعید جمالی سید ضیاء هاشمی
ارزشمندی اطلاعات و دسترسی آسان به آن و ایجاد راحت فضای وبلاگی و تاثیر گذاری و تاثیر پذیری از دیگران توسط وبلاگ ،باعث جذب تعداد زیادی بلاگر و مخاطب برای این حوزه گردیده است وبلاگ گونه ای از فناوری های جدید ارتباطی است که بر جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی تاثیر می گذارد.یکی از جنبههای مهمی که از فنآوری های اطلاعاتی و ارتباطی تأثیر میپذیرد، هویت است. این رساله سعی دارد تا با تلفیق دو مقوله وبلاگ و هویت به مطالعه ی چگونگی عملکرد گروه های قومی در فضای وبلاگی بپردازد و خصوصا سعی بر پاسخگویی به این سئوال دارد که ؛ آذربایجانی ها به عنوان یکی از اقوام ایرانی در فضای وبلاگی چگونه هویت یابی می کنند؟ در این پژوهش روش تحقیق ما روش کیفی است، در تحقیق حاضر، با وب گردی و به صورت تصادفی 100 وبلاگ در حوزه زبان و فرهنگ اذربایجان انتخاب گردید و از بین این 100 وبلاگ 11 وبلاگ باز به صورت تصادفی انتخاب گشته و به صورت عمقی و تفسیری مورد بررسی قرار گرفت .در بررسی وبلاگ ها هر نوع مطلب ،لوگو ،تصویر و... که از طرف بلاگر ارائه شده بود که به صورت ظاهری، ضمنی، محتوایی و...دارای دلالتهای بیرونی مربوط به عرصه های هویتی آذربایجانیهاست ، مورد ارزیابی قرار گرفت . در تحقیق حاضر وبلاگها ازسطح حد اقلی یعنی بی تفاوتی نسبت به هویت قومی تاسطح حداکثری یعنی تمامیت خواهی وجدایی طلبی دسته بندی گردیدو نتایج حاصل از آن بر طبق نظریه کاستلز بدین صورت قابل بیان بود از100 وبلاگ مورد بررسی 17 وبلاگ عمومی و10 وبلاگ تخصصی درغالب هویت مشروعیت بخش جایابی می کنند و 40 وبلاگ فرهنگی وادبی و مذهبی در مرزی میان هویت مشروعیت بخش و هویت مقاومت جایابی می کنند به نحوی که در بخشهایی همسو با جریان قدرت درهویت سازی هستند و در بخشهایی نسبت به قبول آن مقاومت می کنند. از میان 100 وبلاگ مورد بررسی 11 موردعنوان کاملا چارچوب و قواعد وقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را قبول داشته و بر اساس آن عمل می نمایند ولی در مقابل عناصر هویتی که به زعم خود تحمیلی است و غیر قابل قبول بدون نیت و برنامه قبلی واکنش نشان می دهند ، البته به این دسته باید یک مورد وب ورزشی را نیز افزود که علیرغم ورزشی بودن با تبدیل تیم ورزشی ذینفع به عنوان یکی ازنماد های هویت فرهنگی ورزشی بعنوان عامل تقویت کننده مقاومت در برابر نمادهای هویتی ملی گردیده است. در حوزه هویت برنامه دار هم سه دسته وبلاگ قابل بررسی است اول فدرال خواه ها که کلیتی از نظام و کلیت ارضی را قبول دارند ولی قائل به اداره منطقه با حکومت های محلی زیر نظر حکومت مرکزی هستند وبه صورت برنامه ریزی شده درجهت نیل به این هدف واقناع مخاطبان می کوشند11 وبلاگ در این دسته جای می گیرند . دسته دوم که قائل به مبانی و چارچوب نظام نیستند وبه صورت برنامه ریزی شده در راستای استقلال طلبی می کوشند 7 وبلاگ در این دسته جای دارند.دسته سوم جریانی است که اتفاقا به صورت برنامه ریزی شده در مقابل هرگونه جریان هویت خواهی آذربایحانی موضع می گیرد در این دسته 2 وبلاگ جای می گیرند.
عباس کاظمی حسین میرزایی
چکیده : دستگاه آموزش و پرورش به عنوان یکی از بزرگترین و همگانی ترین نهاد های اجتماعی، چیزی جزء یک نظام کلان تصمیم گیرنده، برنامه ریز و مجری نیست که مجموع تلاش خود را به رشد وتعالی انسان ها معطوف می سازد. شاید از وقتی که دولت ها در قالب تشکیلاتی منظم، نقش فراگیرتری در فرآیند آموزش و پرورش برعهده گرفتند، مسائل مالی و اقتصادی آموزش و پرورش به صورت روشن تر و جدی تر مطرح گردید.آموزش به دو طریق رسمی (مدارس ودانشگاهها ) وغیررسمی (رادیو ،روزنامه و....) ارائه می گردد. در همه کشورها آموزش و پرورش ازسوی دوبخش خصوصی و عمومی ( دولت ) حمایت می شود.طبق قانون اساسی کشورمان آموزش و پرورش رسمی بر عهده دولت است وبراساس مصوبه مجلس قسمتی از بودجه کل کشور به آموزش و پرورش اختصاص می یابد . با عنایت به اهمیت بحث تامین منابع مالی آموزش و پرورش، سوالات اصلی تحقیق عبارتند از : 1-بار مالی آموزش و پرورش چگونه باید بین حکومت و اشخاص تقسیم گردد. 2- اثرات منابع مالی آموزش و پرورش بربازدهی آموزشی آن چگونه خواهد بود. 3- آیا باتغییر شاخص هایی مانند سهم بودجه آموزش و پرورش از بودجه دولت وتولید ناخالص داخلی، بازدهی آموزشی در آموزش و پرورش تغیییر پیدا کرده است ؟ در همین راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی اثرات سیاست های پولی و مالی دولت بربهره وری و بازدهی آموزشی، آموزش و پرورش می باشد. هدف دیگر این تحقیق بررسی ارتباط بین منابع تامین کننده با بهره وری وبازدهی آموزشی، آموزش و پرورش است.در این رابطه فرضیات زیر مورد بررسی قرار گرفته است:1- با افزایش تولید ناخالص ملی و بودجه آموزش وپرورش درصد قبولی دانش آموزان افزایش می یابد.2- با تغییر در بودجه آموزش و پرورش و تولید ناخالص داخلی نرخ ثبت نام تغییر پیدا کرده است.3- ترک تحصیل با بودجه آموزش و پرورش و تولید ناخالص داخلی ارتباط دارد. 4- با افزایش بودجه آموزش و پرورش وتولید ناخالص ملی نسبت کارکنان با مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر افزایشمی یابد.بعد ازبررسیاجمالی ادبیات موضوع،مطالعات انجام شده در سطح داخل کشور و جهان مورد بررسی قرار گرفتندو چارچوب تئوریکی تحقیق ارائه شد. پژوهش حاضر از نوع کمی و توصیفی است که در آن از داده هایآماری از آموزش و پرورش،معاونت مطالعات راهبردی رئیس جمهور،بانک مرکزی در بین سالهای 1368- 1385 استفاده شده است. تحلیل داده ها برمبنای تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش olsوgls صورت گرفت.ایستایی داده ها با استفاده از آزمون ریشه واحد فیلیپس پرون مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان می دهد کهبهره وری و بازدهی آموزشی به دوبخش کمی ( کارایی ) و کیفی (اثر بخشی) تقسیم شده است.بررسی کمی و تحلیل های آماری؛در رابطه با سیاست های پولی و مالی دولت بر بهره وری و بازدهی آموزشی بیانگر آن استکه، تغییر و افزایش دربودجه اسمی آموزش و پرورش (آمارها نشان می دهد که گرچه مجموع اعتبارات جاری، عمرانی آموزش و پرورشدر سالهای اخیر به ظاهر سیر صعودی دارد اما به علت تورم و کاهش قدرت خرید و عدم تناسب اعتبارات با این عوامل ، عملاً به قیمت ثابت کاهش یافته است) درکمیت (کارائی) یعنی میزان قبولی دانش آموزان، نرخ ثبت نام دوره ابتدایی و ترک تحصیل دانش آموزان بی تاثیر بوده است.ازسوی دیگر افزایش در بودجه اسمی و هزینه نهایی دولت در بخش آموزش و پرورش درکیفیت ( اثر بخشی) آموزشی؛ کاهش نسبت دانش آموز به معلم و تراکم کلاسی و همچنین میل معلمان برای ادامه به تحصیل در مقاطع ابتدایی،راهنمایی و متوسطه اثر مثبتی داشته است. تولید ناخالص داخلی بر افزایش نرخ ثبت نام و کاهش ترک تحصیل در دوره راهنمایی و درجذب دانش آموزان درمدارس غیر انتفاعی اثر مثبتی داشته است. وازگان کلیدی : بهره وری، بودجه آموزش و پرورش، کارایی و اثر بخشی
بهار چیذری آتوسا مدیری
فضای شهری ، بیش از آن که فضایی سهیم بین گروه های مختلف اجتماعی ، محل تبادل اطلاعات و افکار و شکل گیری ارتباطات اجتماعی باشد ، یک تجربه است . با توجه به خاستگاه این پژوهش، ما به بررسی مفاهیم مورد نظر خود – حضور و تجربه - در خیابان به عنوان یک فضای شهری خواهیم پرداخت . ادراک ، احساسات ، آگاهی و محرک های حسی ، اتصال و حس مکان بر حضور و درک آن توسط افراد تاثیر بالایی دارد و از عوامل تاثیرگذار بر انواع تجربیات افراد ، معنا و خاطره ، حس مکان و محرک های حسی است . هدف ما از ابتدای این پژوهش در جهت شناخت و استخراج عوامل مختلف تاثیرگذار بر حضور و تجربه افراد و یا عدم آن ، در فضاهای شهری و به کارگیری این عوامل در راستای بهبود عینی جوامع امروزی می باشد . برای تبیین مفاهیم فضای شهری از نظرات دورکهایم ، گل ، کار و کارمونا و ... ، مفاهیم حضور از نظرات لامبارد ، دیلتون ، اشلوارب ، چالمرز و ... و در مفاهیم تجربه از نظرات بنیامین ، زیمل ، تانکیس ، میدلتون و ... بهره می بریم . در این پایان نامه از روش تحقیق کیفی اشتفاده شده است بدین ترتیب که ابتدا از طریق روش نظریه مبنایی به شرح و بیان مفهوم ، روند و تعامل بین افراد می پردازد . با استفاده از این روش ابتدا به مصاحبه و جمع آوری اطلاعات پرداخته و از محدوده مورد تحقیق چندین بار بازدید نموده و با استخراج شاخص ها و عوامل مختلف به توسعه دسته های اطلاعاتی خود پرداختیم . در ادامه از طریق تکنیک تحلیل محتوا و هرمونوتیک به تحلیل و استنباط معانی نهفته در متون مصاحبه پرداخته و معانی و کدهای نهفته در این متون را استخراج و دسته بندی نمودیم . نتایج حاصل از پژوهش در مطالعه موردی – خیابان ولی عصر تهران – نشان می دهد که میزان حضور و تجربیات ذهنی افراد در این فضا رو به افزایش است و به دلیل از دست دادن معنا این فضا در حضور و تجربیات عینی و جمعی با توجه به پتانسیل بالای این خیابان ناکام مانده است . عواملی احساسی نظیر بو ، رنگ ، صدا ، استفاده از المان هایی نظیر درختان برای ایجاد سایه و فضایی دلنشین ، معنا ، خاطرات و مسائل مرتبط با هویت فردی و اجتماعی و گذشته افراد از سویی و عوامل فعالیتی مانند کاربری های تجاری ، مراکز تفریحی همه شمول تاثیر بالایی در میزان حضور و تجربه افراد در این خیابان دارد .
ناصر کهن داوود حسین زاده
در دنیای کنونی، موضوع کیفیت، مدیریت سازمان ها را با چالش هایی مواجه ساخته است. کیفیت خدمات، عامل مهمی برای رشد، موفقیت و ماندگاری سازمان است و به عنوان موضوعی راهبردی، موثر و فراگیر در دستور کار مدیریت قرار گرفته است.امروزه بسیاری از مفاهیم، تئوری ها و به طور کل ادبیات مدیریت بر محور مشتری بازنگری و بازنویسی شده اند.از سوی دیگر توجه به احساسات و نیازهای نیروی انسانی سازمان و همچنین همسویی این نیازها و احساسات با نیازهای مشتریان به ویژه در سازمان های خدماتی به عنوان یک نیار در سازمان های کنونی مطرح شده است. یکی از موضوعاتی که امروزه توجه بسیاری از صاحبنظران علوم رفتاری را به خود معطوف کرده است موضوع هوش هیجانی کارکنان است. هوش هیجانی ریشه در مفهوم "هوش اجتماعی" دارد که هوش اجتماعی بیانگر توانایی درک و مدیریت افراد در روابط انسانی است. از این رو در پژوهش حاضر با هدف یافتن رابطه ای بین هوش هیجانی کارکنان و کیفیت خدمات ارائه شده به مشتریان در اداره ثبت اسناد ساوه انجام گرفت. این پایان نامه در قالب پنج فصل ارائه شده است که شرح آن به صورت زیر ارائه می شود. در فصل اول به بیان مسئله ضرورت و اهمیت تحقیق پرداخته و سوالات اصلی تحقیق ، دغدغه های پژوهشگر ،فرضیه ها ی تحقیق ارائه شده است در حقیقت فصل اول سنگ بنای اصلی این پایان نامه است. در فصل دوم با بررسی ادبیات موضوع تحقیق در دوبخش اصلی هوش هیجانی و رضایتمندی مشتریان در راه شناسایی تعاریف ، مفاهیم و پیشینه تحقیق حاضر گام برداشته و با بررسی مدل های مختلف کیفیت خدمات و رضایتمندی مشتریان مدل مفهومی تحقیق در این فصل ارائه شده است. در فصل سوم با معرفی ابزار و روش تحقیق با انتخاب روش تحقیق مناسب و ابزار اندازه گیری معتبر زمینه را برای انجام یک پژوهش مناسب مهیا ساخته و اطلاعاتی در زمینه جامعه و نمونه این تحقیق ارائه دادیم شایان ذکر است جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر کارکنان و مشتریان اداره ثبت اسناد شهرستان ساوه بوده اند بنابراین تعداد 37 نفر از کارکنان این اداره به عنوان نمونه اولیه و مشتریانی که در بازه زمانی مشخصی از خدمات ارائه شده این سازمان استفاده کرده اند به عنوان نمونه ثانویه انتخاب شده اند. در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته و با بهره گیری از روش های آماری توصیفی و استنباطی، به آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون پرداختیم.در فصل پنجم پژوهش یافته ها و مدل نهایی تحقیق ارائه شده است که نتایج به دست آمده نشان می دهد. رضایت مشتریانی که دارای تحصیلات کارشناسی ارشد می باشند نسبت به سایر مشتریان بیشتر است.وضعیت هوش هیجانی در جامعه مورد مطالعه نرمال بوده و این حاکی از وجود وضعیت نسبتا مطلوبی در جامعه مورد مطالعه است.خودآگاهی کارکنان ،آگاهی اجتماعی،خود مدیریتی و مدیریت روابط که اجزای تشکیل دهنده هوش هیجانی می باشند با رضایتمندی مشتریان رابطه داشته و از بین این عوامل مهمترین عامل تاثیر گذار بر رضایتمندی مشتریان، آگاهی اجتماعی است.
پوریا عباس زاده گملی رضا زادمرد
پلی(اتر-بلاک-آمید) یک پلیمر ترموپلاستیک الاستومر با نام تجاری پباکس است. این پلیمرها شامل زنجیره های خطی از قسمت های سخت پلی آمیدی و قسمت های انعطاف پذیر پلی اتری هستند.تحرک زیاد زنجیره های این کوپلیمر باعث تراوائی گازها می گردد. در سال های اخیر،جداسازی گاز به وسیله این پلیمرها مورد توجه محققان قرار گرفته است. غشاهای ماتریسی ترکیبی با روش قالب گیری از محلول از پباکس خالص و پباکس حاوی افزودنی های گوناگون تهیه شد و سپس تراوائی گازهای دی اکسید کربن و متان از میان غشاهای تهیه شده اندازه گیری و مورد بررسی قرار گرفت .افزودنی های اصلی بکارگرفته شده در این پژوهش ابرمولکول های کالیکس های]4 [آرن بوده که برای اولین بار در تولید غشاهای مذکور مورد استفاده قرار گرفته اند.در قسمت دوم این پایان نامه غشاهای ماتریسی ترکیبی مخلوط ماتریمید/پلی اتر سولفون اصلاح شده با افزودنی کالیکس ]4 [آرن - لایه نازک پباکس 1657 بر روی با روش وارونگی فازی آن مورد مطالعه قرار گرفت. سپس غشاهای تهیه شده مورد ارزیابی قرار گرفتند
طیبه طایب عباس کاظمی
پژوهش پیش رو قصد دارد تا به بررسی نسبت سبک زندگی و مصرف مواد مخدر در میان دانشجویان شهر تهران پرداخته و مساله مواد مخدر را از نگاه دانشجوی مصرف کننده مواد با عمق بیشتری بررسی کند. در این مسیر با استفاده از نظریات حوزه سبک زندگی و نظریات حوزه مواد مخدر و جمع بندی آنها با یافته های موجود به نظریاتی دست یافتیم که مصرف مواد را به مثابه سبک زندگی نگریسته اند. در ادامه کار با استفاده از مصاحبه نیمه ساخت یافته و روش نمونه گیری احتمالی غیرهدفمند با مشارکین تحقیق ارتباط گرفتیم. جامعه آماری ما دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بوده که در رشته های مختلف مشغول به تحصیل هستند. یافته های تحقیق در سه گزاره اصلی قابل تجزیه و تحلیل اند. سبک زندگی دانشجویی و مصرف مواد، مناسکی شدن مصرف مواد و گونه شناسی مصرف کنندگان. نتایج نشان دادند که دانشجویان مصرف کننده مواد نه در قالب یک مصرف کننده عام بلکه با عناصری که از فرهنگ جوانی و فرهنگ مصرف مواد مخدر برگزیده اند سبک زندگی خود را برساخته و سلیقه هایشان را در انتخاب مصارف فرهنگی، انتخاب های تحصیلی، سلایق هنری، ارتباطات، دین داری، تحصیل، باورهای فرهنگی و اجتماعی، مناسک مصرف و تجربه دوگانه ای که برای مصرف قائلند با مصرف مواد ادغام و در زندگی روزمره خود اعمال می کنند. این نسل با دانشی که بر اثر جستجو و مطالعه پیرامون مواد کسب کرده است در حال بازتولید الگوهای جدیدی در مصرف مواد مخدر می باشد. در این الگوی جدید دانشجوی مصرف کننده مواد ضمن متمایز کردن خود از سایر گروه های مصرف کننده بر نقش و اهمیت گزینش های خود بر سبک زندگی اش صحه می گذارد و روایتی را از مصرف خود ارائه می دهد که به شدت سیال، برساخته و پویاست
حامد طاهری کیا عباس کاظمی
این متن به مسئله حضور ابژه ها و محصولات دست ساخته بشر می پردازد که در کنار سوژه های اجتماعی تشکیل یک سیستم را می دهند. این سیستم در کلیت خود فرایند تغییر را ایجاد می کند. در این دیدگاه رویکرد پسا-امنسانی مطرح می شود با این عنوان که چگونه انسانها در کنار غیر-انسانها باعث تغییرات فرهنگی می شوند. تحولات دنیای امروز صحبت از فرایندی می کنند که می بایست به نقش غیر-انسانها در روابط اجتماعی ت.جه خاصی داشت. در ایران معاصر ورود ابژه های نوین فهرهنگی چون اینترنت در قالب شبکه های اجتماعی و زحهای نوین خود آرای و پوشش شرایطی را بوجود آورده است که نتیجه آن شکل گرفتن هویتهای نوین می باشند. گستردگی در عضو شدن در شبکه های اجتماعی بین جوانان و میل به استفاده از پوششهای غیر متعارف که از لحاظ فرم و رنگ با هنجاری سیستم در تقابل قرار می گیرند. هر دو این پدیدها در طی مصرفشان در زندگی روزمره با عث بوجود آمدن برخورد نیروی قهریه و پلیسی شده اند. در نتیجه این امر اهمیت پیدا می کند تا نقش اجتماعی ابژه های فرهنگی را مورد بررسی قرا دهیم. در این تحقیق با توجه به بازه زمانی دهه هشتاد به بررسی مسئله مند شدن اینترنت و لباسهای غیر متعراف پرداخته می شود.
محمدرضا رحمانی عباس کاظمی
در این پژوهش از تکنولوژی غشائی جهت شیرین سازی گاز طبیعی استفاده شده است. با حل کردن پلیمر ماتریمید 5218 در حلال کلروفرم و به روش قالب گیری از محلول غشاءهای ماتریمیدی خالص با ضخامت تقریبی 30 میکرومتر ساخته شد. تراوایی گازهای خالص دی اکسید کربن و متان از آنها بوسیله ی واحد غشائی جداسازی گاز مورد بررسی قرار گرفت. جهت افزایش تراوایی غشاءهای ماتریمیدی خالص، ماتریمید 5218 با برم دار شدن اصلاح شد. با ترکیب پلیمرهای اصلاح شده و تجاری غشاءهای ترکیبی ساخته شد. نتایج تراوایی گازهای خالص، افزایش تراوایی و کاهش انتخاب پذیری ایده آل (دی اکسید کربن به متان) غشاءهای ترکیبی نسبت به غشاءهای ماتریمیدی خالص را نشان داد. برای جلوگیری کردن از پدیده ی پلاستیزاسیون که تراوایی متان از غشاءها را افزایش داده و انتخاب پذیری آنها را کاهش می دهد، غشاءهای ماتریمیدی حاوی اتصالات عرضی تهیه گردید. نتایج تراوایی گازهای خالص، کاهش تراوایی و کاهش انتخاب پذیری ایده آل غشاءهای ماتریمیدی حاوی اتصالات عرضی نسبت به غشاءهای ماتریمیدی خالص را نشان داد. نانو و میکرو ذراتی (نانو ذرات شامل سیلیکا و میکرو ذرات شامل سیلیکا دی 300، سپیولایت، غربال مولکولی کربنی و زئولیت 13 ایکس) به عنوان پرکننده مورد استفاده قرار گرفته شد. با اضافه کردن ذرات نام برده به محلول پلیمری 3/2% وزنی، غشاءهای ماتریمیدی ماتریس آمیخته ساخته شد. تاثیر انواع و مقادیر مختلف پرکننده ها بر روی تراوایی و انتخاب پذیری ایده آل غشاءهای ماتریمیدی ماتریس آمیخته بررسی شد. تراوایی و انتخاب پذیری ایده آل برخی از غشاءهای ماتریمیدی ماتریس آمیخته نسبت به غشاءهای ماتریمیدی خالص افزایش یافت. با تصاویر میکروسکوپ الکترونیکی روبشی و میکروسکوپ نیرویی اتمی از سطح غشاءهای ماتریمیدی ماتریس آمیخته، پخش شدن قابل قبول پرکننده ها و عدم تجمع آنها بررسی شد. با آنالیز طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز گروه های آمیدی در غشاءهای ماتریمیدی حاوی اتصالات عرضی و پیوند کربن با برم در پلیمر ماتریمید برمینه شده مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز تجزیه وزنی گرمایی نشان داد: در مقایسه با غشاءهای ماتریمیدی خالص، مقاومت حرارتی غشاءهای ماتریمیدی ماتریس آمیخته و غشاءهای ماتریمیدی حاوی اتصالات عرضی افزایش و مقاومت حرارتی پلیمر ماتریمید برمینه شده کاهش یافت. علاوه بر این در مقایسه با غشاءهای ماتریمیدی خالص، دمای تجزیه غشاءهای ماتریمیدی ماتریس آمیخته افزایش و غشاءهای ماتریمیدی حاوی اتصالات عرضی و ماتریمید برمینه شده کاهش یافت. آنالیز گرماسنجی روبشی تفاضلی نیز نشان داد: در مقایسه با غشاءهای ماتریمیدی خالص، دمای گذار شیشه ای غشاءهای ماتریمیدی ماتریس آمیخته و پلیمر ماتریمید برمینه شده افزایش یافت. آنالیز مقاومت کششی غشاءهای ماتریمیدی خالص، غشاءهای ماتریمیدی ماتریس آمیخته و غشاءهای ماتریمیدی حاوی اتصالات عرضی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد: در مقایسه با غشاءهای ماتریمیدی خالص، مقاومت کششی غشاءهای ماتریمیدی حاوی اتصالات عرضی کاهش اما مقاومت کششی غشاءهای ماتریمیدی ماتریس آمیخته افزایش یافت.
سیده مرجان طباطبایی عباس کاظمی
هدف این پژوهش مطالعه گفتمان فعالان سیاسی – اجتماعی فمینیستی است. بر این اساس، با انتخاب دو مجله «زنان» و «مدرسه فمینیستی» و تحلیل آن ها در کنار هم، جریان غالب فمینیستی را در بازه زمانی 70 تا 89 مورد بررسی قرار داده ایم و با به کارگیری روش تحلیل گفتمان لاکلو و موف، تلاش شده است علاوه بر تحرک گفتمان فمینیستی، مرزبندی و غیریت سازی میان آن با گفتمان پدرسالار حاکم، محل های نزاع میان این دو گفتمان ، دالهای شناور و چگونگی برجسته سازی و حاشیه رانی این گفتمان مورد شناسایی قرار گیرد. نتایج نشان می دهد؛ این گفتمان در دو دهه ی مورد بررسی شاهد پنج نقطه گسست است که در هر یک از این نقاط شاهد مفصل بندی جدیدی حول دال مرکزی جدید و با زنجیره هم ارزی متفاوتی هستیم. تخاصم اصلی بین این گفتمان و نظام پدرسالار حاکم بر سر تعریف «زنانگی» است که به نوبه خود به انباشت دال ها و گفتارهای پراکنده درباره کیفیت سوژه ی زنانه انجامیده است. واژگان کلیدی: فمینسیم سیاسی- اجتماعی، تحلیل گفتمان، دال و مدلول، فضای تخاصم، غیریت سازی، ساختارشکنی، برجسته سازی.
فاطمه جناب اصفهانی عباس کاظمی
حیات اجتماعی افراد در طول تاریخ، دستخوش اختراعات و تولیدهای آنها قرار گرفته است. یکی از این تولیدها اینترنت و به دنبال آن شبکه های اجتماعی مجازی همچون فیس بوک است. فیس بوک به دلایلی همچون دسترسی به زبان های متفاوت و سهولت استفاده یکی از پر جمعیت ترین شبکه های اجتماعی محسوب می شود. ایران یکی از کشورهایی است که کاربران بسیاری در فیس بوک دارد. این کاربران، نوع جدیدی از باهم بودگی را در این فضا تجربه کرده و آن را مطابق با ویژگی های فرهنگی و اجتماعی خود مصرف کرده و خود را در آن بازنمود می کنند. آنچنان که مصرف فیس بوک نقش مهمی در زندگی روزمره آنها ایفا می کند. در این مطالعه با استفاده از دو روش کمی و کیفی، و با مشاهده صفحه بیش از 300 کاربر ایرانی فیس بوک و مطالعه 1000 کامنت میان آنها، و انجام 310 پرسشنامه آنلاین سعی در مطالعه فیس بوک ایرانی کردیم. در این تحقیق با مرکز قرار دادن نظر آپادورای مبنی بر زندگی اجتماعی اشیاء، فیس بوک را به عنوان شیء در نظر گرفته و خصلت های ایرانی مصرف فیس بوک را مورد مطالعه قرار دادیم. این شبکه اجتماعی مجازی در ایران بیشتر مورد توجه مصرف خانگی جوانان قرارگرفته و کاربردهایی همچون پر کردن تنهایی و سپری کردن اوقات فراغت داشت. و نتوانسته بود مرزهای جنسیتی را از بین ببرد. اگرچه در فضای مجازی مشارکت افراد و تساهل در پذیرش یکدیگر موجب نزدیکی مرزهای فرهنگی شده بود.
امینه شهسواری ارسون رضا زادمرد
جداسازی دی اکسید کربن از گاز طبیعی به چندین روش صورت می گیرد که در این پژوهش از روش غشایی به دلیل مزایای فراوان آن بهره گرفته شد. غشاهای مورد نظر با حل کردن ماتریمید 5218 در حلال دی کلرومتان به روش قالب گیری از محلول با ضخامت تقریبی 20 میکرومتر تهیه شد. تراوایی گازهای خالص متان و دی اکسید کربن به وسیله واحد جداسازی غشایی اندازه گیری شد. به منظور بهبود عملکرد جداسازی از پرکن های کالیکس]4[آرن برم دار و نیترودار و غشاهای ترکیبی ماتریمید- پلی اتر سولفون و افزودنی های ذکر شده استفاده شد. نتایج تراوایی گازهای خالص، افزایش تراوایی و کاهش انتخاب پذیری برای غشاهای ماتریمیدی ماتریس آمیخته و کاهش تراوایی و انتخاب پذیری برای غشاهای ترکیبی را نشان داد. تصویر میکروسکوپ الکترونی امتزاج پذیری کامل دو پلیمر و نیز پخش مناسب ذرات پرکننده را در ماتریس پلیمری نشان داد. طیف-سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز هیچ گونه واکنش شیمیایی را بین پرکننده ها و ماتریس پلیمری نشان نداد. از نتایج آنالیز وزن-سنجی حرارتی نیز مشخص شد که مقاومت حرارتی غشاهای حاصله افزایش یافته است.
سارا ثابت دیزکوهی محمود قلعه نویی
این پژوهش با تکیه بر نظریات هانری لفور به معضل جداسازی اجتماعی-فضایی پرداخته است. برای پراختن به مسئله، ابتدا وجود جداسازی در تهران در دو سطح کلان و خرد بررسی شد. در بررسی کلان از روش های توصیفی و آماری و تحلیل های تاریخی-اجتماعی و اجتماعی-شغلی استفاده شده است. نتایج یاد شده با بررسی ای که در مورد کلانشهر پاریس انجام شده بود مقایسه شد و وجود جداسازی اجتماعی-فضایی در تهران و در مقیاس منطقه به شکلی قوی تأیید شد. همین طور عواملی محرک همچون جغرافیا، دسترسی فضایی و عوامل جامعه شناختی تحلیل شدند. در مقیاس خرد روی اسلام آباد تحلیل تاریخی انجام شد. برای سنجش وضعیت معاصر از تحلیل ساختار فضایی، محیط زیست و عوامل اجتماعی کمک گرفته شد.. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر نظریه حق شهر شکل گرفته است و در آن از مفاهیمی چون «حق اشغال» و «حق مشارکت» استفاده شد. در بخش طراحی با بررسی چند نمونه موردی و مقایسه آن ها با اسلام آباد پیشنهادهای طراحانه ای برای بهبود وضعیت ارائه شد. این پیشنهادها در 3 لایه ی تحلیل، استراتژی و اقدامات مداخلاتی طبقه بندی شده اند. در پایان چشم اندازی از پل مدیریت به عنوان مرکز ثقل مجموعه ارائه شده است.
عاطفه اطرج مهدی بصیری
استان اصفهان یکی از استان های خشک در مرکز کشور است که دو سوم آب مورد نیاز آن از منابع آب زیرزمینی تامین می شود. به علت خشکسالی های اخیر و کاهش آورد رودخانه زاینده رود، تقاضای آب زیرزمینی افزایش یافته و این امر باعث افت سطح آب زیرزمینی در اغلب دشت های این حوضه شده است. بدین منظور یافتن اثرات بارندگی و بررسی تغییرات آن بر روی سطح آب زیرزمینی ضروری است. در این مطالعه به تحلیل روند سطح آب های سفره ای آب زیرزمینی دشت های استان اصفهان و شاخص خشکسالی آب زیرزمینی (swi) و رابطه آن با خشکسالی های هواشناسی (spi) و همچنین تعیین تأخیر زمانی وقوع این دو نوع خشکسالی به منظور کاربرد آن در مدیریت منابع آب در حوزه ی آبریز زاینده رود در استان اصفهان که مهمترین رودخانه در فلات مرکزی ایران به شمار می رود، پرداخته شده است. با توجه به نتایج دو شاخص مورد مطالعه، به طور کلی پس از خشکسالی ها و یا ترسالی های هواشناسی با شدت و تداوم بالا، خشکسالی و یا ترسالی هایی در سطح آب های زیرزمینی رخ داده است. با توجه به شاخص spi، در دهه ی اخیر دو خشکسالی مهم، یکی در انتهای سال 2007 تا ابتدای سال 2010 و دیگری در انتهای سال 2010 تا ابتدای سال 2012، در اکثر ایستگاه های سینوپتیک رخ داده است که با توجه به نتایج شاخص swi، تاثیر آن بر سطح آب های زیرزمینی اکثر دشت ها قابل مشاهده است. براساس نتایج به دست آمده، تاثیر بارش بر سطح آب های زیرزمینی در مقیاس های طولانی مدت بیشتر از مقیاس های کوتاه مدت می باشد. در سال های اخیر تاثیر تغییرات بارش در ایستگاه های مورد نظر، بر دشت ها ی مورد مطالعه متفاوت تر شده است، که این موضوع تقریبا از سال 2002 تا سال 2013، در اکثر دشت ها دیده می شود. در مقیاس های زمانی کمتر (3، 6 و 9 ماه)، تاثیر بارش بر سطح آب های زیرزمینی یکسان است، اما این آثار در مقیاس های بالاتر، یعنی 12 ماه و به مقدار بیشتر در 24 ماه، متفاوت و البته افزایش می یابد، که این آثار در سال های 2002، 2007، 2008، 2010 و 2012 کاملا قابل مشاهده می باشد. سال های اشاره شده مربوط به سال هایی است که یک واقعه ی ترسالی و یا خشکسالی رخ داده است. روند ضرایب همبستگی در اکثر مقیاس های مورد مطالعه در 5 مورد از دشت ها دارای روند مثبت (افزایش تاثیر بارش بر سطح آب های زیرزمینی) و در 5 مورد دارای روند منفی (کاهش تاثیر بارش بر سطح آب های زیرزمینی) می باشد. بیشترین تاثیر تغییرات بارش در هر یک از ایستگاه های مورد نظر بر سطح آب های زیرزمینی دشت های مورد مطالعه، در زمان های تاخیر 12 و 24 ماه می باشد. نتایج نشان می دهد که روند بارش سالانه در شمال غربی حوضه دارای روند منفی و در جنوب شرقی دارای روند مثبت می باشد. همچنین بیشترین روند مثبت بارش ماهانه مربوط به ماه پاییزی در شمال و شرق حوضه و بیشترین روند منفی بارش ماهانه مربوط به ماه بهاری در شمال و غرب حوضه می باشد. نتایج روند سطح آب زیرزمینی چاهک های پیزومتری نشان می دهد که، سطح آب های زیرزمینی در تمامی دشت ها کاهش یافته است.
افسانه قره داغی قرقشه عباس کاظمی
گفتگو و بررسی وضعیت آن در مدارس، بحث اصلی پایان نامه حاضر است. دلیل پرداختن به مفهوم گفتگو را باید در اهمیت آن در ابعاد گوناگون جستجو کرد. پیش از هر چیز، گفتگو از دیرباز و نزد متفکرین و فیلسوفانی چون سقراط و افلاطون، و از ددید بسیاری از متفکرین معاصر از جمله گادامر و هابرماس، بهترین راه رسیدن به حقیقت به شمار می رود. در فرآیند گفتگوست که روزنه های جدیدی رو به حقیقت برای بشر گشوده می شود و انسان می تواند گامی جلوتر به سمت حقیقت بردارد. از سوی دیگر، گفتگو پیش شرط تحقق آرمان دموکراسی در جوامع به شمار می رود. هر جامعه ای که خواهان دست یابی به دموکراسی و اجتناب از خشونت در جامعه و درگیری های ایدئولوژیک، قومیتی، مذهبی و سیاسی باشد، ناچارا باید گفتگو را محور اصلی توجه خود قرار دهد و با در نظر گرفتن آن به عنوان یک توانایی، به دنبال آموزش آن به شهروندانش باشد. همین مساله، یعنی لزوم آموزش مهارت گفتگو، به عنوان یکی از مهارت های شهروندی است که اهمیت نهاد آموزش و پرورش را به عنوان یکی از اصلی ترین متولیان آموزش مهارت های شهروندی یادآور می شود. پژوهش حاضر تلاش کرده است تا با استفاده از روش مطالعه موردی، و با به کارگیری تکنیک های مشاهده و انجام مصاحبه های نیمه ساخت یافته، ویژگی های گفتگو در مدارس دخترانه شهر کرج را بررسی کند و سپس با تکیه بر همین ویژگی ها، میزان تفاوت و شباهت نوع گفتگوی غالب در مدارس را با گفتگوی انتقادی به عنوان ایده آل ترین شکل گفتگو، نشان دهد. نمونه گیری برای انجام مصاحبه و نیز حضور در کلاس های درسی، صرفا بر اساس دسترسی انجام شد، چرا که مدارس به شدت با حضور محقق در کلاس ها و یا انجام مصاحبه با معلمین و دانش آموزان مخالفت می کردند. بر مبنای یافته این پایاننامه می توان گفت که سلطه فرهنگ کنکوری و کنکوری شدنِ تمامیت آموزش و پرورش در ایران، مقوله فهم (understanding) در آموزش را به مقوله حفظ (memorizing) و در نهایت به مقوله تکرار و یاد آوریِ (remembering) مقوله های کلیشه ای تقلیل داده است. از سوی دیگر منطق آموزش کنکوری در مسیر بازتولید منطق سکوت و اطاعت و جامعه آموزشی غیر گفت و گویی گام بر می دارد. نتیجه ایجاد جامعه ای از شهروندان خواهد بود که از گفت و گو بر سر مسائل مهم ناتوان خواهند ماند و منطق اطاعت و تبعیت وانمودی را اتخاذ خواهند کرد. وانمودی به این دلیل که الگوی کنکوری آموزش نشان داده است که افراد ارزشها را در خود نهادینه نمی کنند بلکه تنها آنها را بر حسب اهداف استراتژیک خود بکار می گیرند. به این معنا ایدئولوژی نه در مقام ایدئولوژی بلکه در مقام داده و اطلاعات به خاطر سپرده می شوند. کلید واژه ها: گفتگوی انتقادی، گفتگوی نمایشی، فرهنگ سکوت، جامعه غیر گفتگویی، تبعیت وانمودی، کنکوری شدن
ناصر عابدینی مهدی منتظر قایم
چکیده ندارد.
نادر شیخ حسنی محمد رضایی
چکیده ندارد.