نام پژوهشگر: سکینه آخوند
مرضیه باباخان محمدعلی راغبی
قرآن کریم، آخرین کتاب و پیام الهی، مجموعه ای از حقایق وحیانی است که برای هدایت انسان نازل شده است. قرآن کتابی است که همه ابعاد زندگی انسان را فرا گرفته است و به همه نیازهای فردی و اجتماعی وی توجه دارد. نیازهای فردی و اجتماعی بر سه محور فرهنگ، سیاست و اقتصاد است که قرآن کریم برای هر سه محور قوانین خاصی عرضه کرده و خطوط اصلی آن ها را در جامعه تبیین نموده است. مومنین، باید رفتارهای فردی و اجتماعی خویش را بر تعالیم قرآنی منطبق نمایند و بر اساس مبانی و اصول جامعه سازی قرآنی عمل نمایند. این پژوهش به انتظارات قرآن از جامعه مومنین می پردازد و مباحث آن حول سه محور فرهنگ، سیاست و اقتصاد است. انتظارات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی قرآن کریم از جامعه مومنین زمینه ساز رشد و تعالی مومنین است و در نتیجه جامعه را به سوی هدف نهایی آفرینش سوق می دهد. در جامعه مومنین، همه تلاش ها و رفتارها در راستای رسیدن به کمال و کسب رضای خدای متعال است که هدایت گر اصلی آن را آیات وحی بر عهده دارد. واژگان کلیدی: جامعه مومنین، فرهنگ، سیاست، اقتصاد
سکینه آخوند سید رضا مودب
خداوند قرآن کریم را به عنوان آخرین کتاب آسمانی برای هدایت نسل ها و رسیدن به کمال وسعادت فرو فرستاده و برای رسیدن به این هدف، تبیین و تفسیر قرآن را از وظایف پیامبر اکرم? برشمرده تا معارف آن برای همگان روشن سازد. رسول خدا? نیز رسالت خود را در تبیین و تفسیر قرآن کریم به اهل بیت خویش واگذار نموده و ایشان را در معیت همه جانبه قرآن معرفی کرده است. قرآن کریم شامل معارف ظاهری و باطنی است و گستره عظیمی را شامل می شود و طبق روایات، همه مراتب فهم آیات و آگاهی به رموز و اسرار وحی و معرفت و تفسیر کامل قران تنها در اختیار معصومین? قرار داشته و در انحصار آنان می باشد و دیگران از معرفت ظاهری قرآن و مراتبی از معرفت باطنی برخوردار هستند. این رساله با توجه به روایات تفسیری معصومین? و بیان نمونه هایی در موضوعات و معارف مختلف قرآن، در صدد اثبات معرفت خاص ایشان به قرآن بوده، نشان می دهد که اهل بیت پیامبر? به دلیل اتصال به وحی و دارا بودن علم لدنی، تفاسیری که ارائه می دهند نیز به فراخور علم ایشان، از گستره وسیع و معارف والایی برخوردار است. هدف رساله اثبات دانش گسترده اهل بیت? درباره معارف قرآن و دانش تفسیری اهل بیت? است که دیگران راهی برای درک و فهم آن جز از طریق ایشان ندارند. با توجه به روایات می توان دو معنی متمایز غالب برای بطون آیات در نظر گرفت: باطن قرآن معانی و معارفی است که خداوند از آیات اراده کرده است، ولی دلالت آیات بر آن معانی بر مبنای قواعد ادبی و اصول عقلایی محاوره آشکار نیست تا فهم آن برای همگان میسر باشد، بلکه دلالت آیات برآن، راز و رمز ویژهای دارد که تنها خدا، پیامبر? و امامان معصوم? از آن آگاهند و راه پی بردن دیگران به آن منحصر به فراگیری از راسخان در علم است. معنای دیگر اشاره دارد به لایه های معنایی آیات که غیر معصوم با استمداد از معصوم وتدبر و صفای باطن به برخی از سطوح رویی آن دست می یابد که در برخی روایات به آن اشاره شده است. این معنی در حقیقت الغای خصوصیت است که مفسران به آن دسترسی دارند. بر پایه عقاید شیعیان، سنت بجای مانده از امامان شیعه، همسنگ سنت خود پیامبر? و تالی تلو ثقل اکبر، قرآن کریم است. پیامبر? و اهل بیت? مخاطبین اولی و اصلی قرآن بوده و با حقیقت قرآن و علم و فهم آن آشنا هستند و بعد از رسول خدا?، اهل بیت? والاترین و آشناترین افراد به معارف قرآن هستند، اهل بیت? مفسران مورد تأیید الهی اند که می توانند اهداف و مقاصد قرآن را آن طور که باید وشاید به انجام برسانند. بنابراین برای شناخت معارف قرآن و تفسیر صحیح آن، باید از مخاطبان اصلی آن استمداد کرد و بدیشان مراجعه نمود. آیات و روایات بسیاری بیانگر علم و دانش گسترده و جامع اهل بیت? نسبت به همه علوم، از جمله علوم و معارف قرآنی است. از مجموع آیات و روایات به دست می آید که اهل بیت? نه تنها احاطه کامل به قرآن داشته، دارای علم تفسیر و تأویل قرآن بوده، بلکه علوم ایشان فراتر از قرآن است و به تمام کتب آسمانی گذشته آگاهی کامل داشته و گستره علم ایشان فراتر از آن است.در بررسی احادیث و بیانات تفسیری اهل بیت? به این نتیجه دست می یابیم که ایشان با توجه به ویژگی خاص و برخورداری از علوم وراثتی از پیامبر اکرم?، الهامات الهی، علم غیب و مقام عصمت، به تبیین و تفسیر آیات پرداخته اند به گونه ای که دیگران توانایی چنین فهم و تفسیری را ندشته، از آن محرومند. تفسیر معصومین? به دلیل گستردگی و عمق معانی و ارتباط و اتصال آموزه های این خاندان به وحی، مختص به ایشان است به گونه ای که دیگران توانایی چنین فهم و تفسیری را ندارند. درک مراد اصلی آیات، فهم دقیق و غیر قابل خطا از بطون قرآن، تأویل صحیح آیات متشابه، بیان مصادیق باطنی برای آیات قرآن و بیان جزئیات بیشتری از عوالم غیر محسوس و اخبار غیبی فقط منحصر به معصومین? بوده و از ادراک و توان فهم عموم خارج است و غیر معصوم هرچند در قرآن و الفاظ قرآن بیندیشد، به آن دست نمی یابد.
کبری فضلی سکینه آخوند
از دیدگاه اسلام فلسفه زندگی، دستیابی به رشد و تکامل است و این همان هدف زندگی است که خداوند برای انسان در نظر گرفته است. در آیات قرآن «رشد» به معنای هدایت، نجات، اصلاح و کمال آمده است. برخی لغت شناسان از لغت «رشد» مفهوم «کمال» را استنباط می کنند و مفاهیم دیگر را عملا وسایل دست یابی به رشد و یا نتایج آن می دانند. تعبیر قرآنی که در مقابل «رشد» به کار رفته، لغت «غیّ» به معنای «گمراهی و هلاکت» می باشد. کسانی که در غیر مسیر توحید گام بر می دارند، به سوی گمراهی و سقوط حرکت می کنند و تنها افرادی که ایمان به خدا آورده بر طبق آن به اعمال شایسته بپردازند، از سقوط ایمن می باشند. در آیات متعددی می توان عوامل و مصادیق «رشد و غیّ» را پیدا کرد. سوره مریم? ازسوره های مکّی است که درآن مسائل اعتقادی و مبدأ و معاد مطرح شده و کمتر از احکام سخن به میان آمده است. روش قرآن کریم در امر دعوت، استفاده از ابزار بیم و بشارت است. اما این سوره با ترسیم سبک و روش زندگی تعدادی ازبرگزیدگان خدا، الگویی از رفتارهایی که باعث رشد و یافتن مسیر در رسیدن به قرب الهی می شود را ارائه می دهد و مصادیقی از این الگوها چون ایمان به خدا و قیامت، دعا، اخلاص، نماز و زکات، پاکدامنی و... را بیان می کند. در نهایت، عاقبت آنان را بیان کرده و به آن ها وعده بهشت برین می دهد. در مقابل؛ عذاب گمراهان (اهل غیّ) و روش و شیوه زندگی آنها از قبیل اعراض از یاد خدا، بی اعتنایی به اوامر خداوند و پیروی از شهوات را بیان می کند و مصادیق این «غیّ» مانند نفی معاد، شرک، اطاعت از شیطان، پرستش بت ها را خاطر نشان می کند. به همین دلیل این عده به زودی با حالت «غیّ» وگمراهی که همان از دست دادن «رشد» است، رو به رو می شوند، مگر آن که توبه کنند و به سوی پروردگار خود بازگردند. هدف این پژوهش، جستجوی عوامل و مصادیق «رشد و غیّ» و بررسی آن در سوره مریم? می باشد.