نام پژوهشگر: مهرناز مولوی
مریم صبوری ناصر براتی
یک شهر از عوامل و پدیده های مختلفی شکل می گیرد که در حالت کلی به دو گروه طبقه بندی می شوند : الف) پدیده ها و عوامل کالبدی و مادی، ب) پدیده ها و عوامل اجتماعی و فرهنگی. در حوزه مسایل کالبدی و مادی روشن است که برخی از شهرهای ما مشکلاتشان چه چیزهایی است، چون جنبه های کالبدی نسبت به جنبه های اجتماعی و فرهنگی ملموس تر هستند. در حوزه فرهنگی بسیاری از شهرهای ما معضلات متعددی مواجه هستند که برخی از آنها ملموس و برخی ممکن است کمتر به چشم بیاید، یکی از نخستین مسایل در این زمینه فقدان یک هویت مشخص است. هویت که در فارسی این همانی ترجمه شده مبین ویژگی هایی است که چیزی را از چیزی دیگر متمایز می کند یا آن چیز را با صفاتی تبیین می کند که باعث تشخص و تمایز آن چیز از چیز دیگر می شود . در این میان فضاهای شهری بخصوص فضاهای عمومی به دلیل نقش موثر در تشکیل تصویر ذهنی شهروندان از جایگاه ویژه ای در هویت بخشی به شهر برخوردارند . این رساله با طرح سوالاتی مانند هویت چیست؟ شهر با هویت چه ویژگی هایی دارد؟ عناصر هویت بخشی به شهر و همچنین عوامل ایجاد بحران هویت در شهر فومن چیست؟ محدودیت ها و فرصت ها برای بازیابی هویت فضایی شهر فومن کدامند؟ آغاز شد. اهداف اصلی انجام این رساله تقویت عناصر هویت بخش شهر و از بین بردن عوامل تشدید بحران هویت شهری و تبدیل فومن به شهری با هویت و اصالت فضایی و البته کالبدی تعریف شد . در چهارچوب نظری به عواملی مانند خاطره جمعی، حس مکان، خوانایی، احساس تعلق، مشارکت جمعی و ... اشاره شد و عناصر و عوامل هویت بخشی در همه فضاهای سازنده شهر بررسی شد و نمونه های داخلی و خارجی از باز زنده سازی در فضاهای تاریخی و اصیل بیان شد . پس از معرفی نمونه موردی با استفاده از پرسشنامه اقدام به تحقیق و بررسی پیرامون عوامل و فضاهای هویت بخش شهر فومن از دیدگاه شهروندان پرداخته شد و با استخراج اطلاعات حاصل از پاسخ های پرسشنامه و تجزیه و تحلیل آنها به نتیجه گیری نهایی و ذکر پیشنهادات لازم برای شهر فومن اقدام شد . کلید واژه ها : فضا ، فضای شهری ، هویت ، هویت مکان و هویت مکانی ، هویت شهری ، بحران هویت .
صبا کایید مجید زارعی
چکیده کاهش مداوم و موثر تعداد شرکت کنندگان در تردد غیرموتوری در پنج دهه گذشته، فقط نتیجه برنامه ریزی حمل و نقل نیست. تمام شاخه های علوم مرتبط، به طریقی در این امر، همکاری و تشریک مساعی داشتند. در فضای عمومی، یعنی فضای زندگی و تحرک عابر پیاده و دوچرخه سوار، به اتومبیل سوار امتیازاتی داده شده که هرگز در تاریخ بشر سابقه نداشته است. پیامد این امر آن است که فضای زندگی غیرماشینی تخریب گردیده و فضاهای عمومی شهر به جای مکان زندگی به نمایشگاه اتومبیل بدل شده است. پیشرفت و تمدن بشر در گذشته و حال، به نوعی مدیون حرکت پیاده است . این نوع جابجائی، هزاران سال تجربه شده و در واقع حرکت پیاده، ساختار سکونتگاه ها را در طول تاریخ شکل داده است. وجود زیباترین مراکز قدیمی شهرهای متمدن در تاریخ شهر نشینی جهان شاهدی بر این مدعاست. حتی واحدهای اداری مانند بخشداری و شهرداری را نیز بر حسب قابلیت شعاع دسترسی که برای وی مقدر بوده تقسیم بندی می کردند. علاوه بر این، پهنه های پیاده در ایجاد توسعه پایدار شهری- که امروزه به رویکرد غالب در تمامی سطوح برنامه ریزی و طراحی شهری بدل گردیده است، نقشی بسزا ایفا می نماید. رساله حاضر با هدف بررسی و شناخت بیشتر موضوع پیاده مداری در شهرها ضمن توجه به نمونه های مشابه خارجی و داخلی، معیارهای موثر در جهت افزایش قابلیت پیاده مداری را دسته بندی و ارائه می دهد. در این پژوهش به دنبال این موضوع هستیم که چه اصولی از طراحی پیاده مدار، می تواند برای برنامه ریزی و طراحی محدوده های شهری به کار رود و چه مراحلی را برای طراحی باید در نظر گرفت، تا بتوان به طرحی نسبتأ جامع در راستای رسیدن به محوری سرزنده و پویا، رسید؛ و در این رهگذر به طور خلاصه شاخص های متعددی در این زمینه پیشنهاد شده تا امکان حضور هرچه بیشتر مردم در فضای شهری را فراهم آورد. کلید واژه: فضای شهری، پیاده راه، پیاده مدار، عابر پیاده، توسعه پایدار
سارا اکبری پورسلیمی مهرناز مولوی
مطالعه پیش رو به ساماندهی فضایی مرکز شهر رشت می پردازد که یک قطب با ارزش تاریخی و فرهنگی و قلب شهر از جهات گوناگون می باشد . این حوزه یکی از غنی ترین عرصه های عمومی و مدنی شهر با توجه به معماری خیابانی منحصر به فرد و طراحی شهری زیبایش می باشد. با وجود اینکه این حوزه هویت شاخص و پتانسیل های فرهنگی بسیاری به سبب میراث فرهنگی و سرمایه های اجتماعی دارد، در دهه های اخیر به سرعت فرسوده شده و به سوی از دست دادن ارزش های کالبدی و اجتماعی خود پیش می رود. در این تحقیق سعی بر تدوین سیاست ها و ضوابطی است که زندگی، هویت و عملکرد محیط را در عرصه های عمومی مرکز شهر در کنار کاهش تأثیرات مخرب انواع فرسودگی، سامان بخشد. لذا توجه خود را معطوف به معاصرسازی کالبد و عملکرد مرکز شهری همچون رشت در تمام جهات عملکردی اش با حفظ ارزش های تاریخی– فرهنگی دارد. هدف اصلی نگارش این رساله، معرفی ایده ها و در نهایت سیاست هایی است بر پایه مطالعات علمی و سنجش دقیق مکان که در تغییر شرایط ناپایدار فعلی، این میراث زنده به فضای شهری ای فعال و هویتمند و اقتصادی پویا، راهگشا باشد. سرانجام اینکه با توجه به ماهیت داده های تحقیق، شیوه پژوهش کیفی (تفسیری) خواهد بود و تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش تحلیلی و توصیفی صورت گرفته است. مطالعات حاصل از تحقیق نشان می دهد با توجه به نقش کلیدی این حوزه و موقعیت آن در مرکز شهر و محل تلاقی محورهای اصلی مجهز شهری و همچنین نقش محوری آن در اقتصاد استان گیلان به سبب حضور بازار و میراث فرهنگی موجود در آن، توسعه شهر مستقیماً به ساماندهی مرکز شهر مرتبط می باشد.
مریم پروانه مهرناز مولوی
مکان، موقعیت به علاوه هر چیزی است که آن موقعیت را اشغال می کند و به عنوان یک پدیده یکپارچه ومعنا دار به نظر می¬آید. مکان¬ها دارای معنا و حس خاص خود هستند و از این طریق تاثیر مختص خود را بر مخاطب دارند. حس مکان عاملی مهم برای پیوند انسان با محیط است و تقابلی دوسویه بین انسان و مکان را به جریان می اندازد. دراین میان هویت، عاملی اثرگذار و نافذاست. هویت یک مکان خاص، ازانسان، فعالیت ها و کاردکردهای آن شکل می گیرد، اما این اجزا هویت را تعریف نمی کنند. بنابراین مکان به عنوان یک پدیده چند وجهی درنظرگرفته شده و از تجربه و بررسی کیفیات گوناگون آن در دوران معاصرصحبت شده است. روش مورد پژوهش در این پژوهش به منظور بررسی حس مکان به صورت اسنادی و پیماشی حاصل شده و شاخص های حس مکان، از طریق مطالعات ادبیات موجود وتجربیات صورت گرفته استخراج شده اند که رویکرد بهره برداری از آنها رویکردکتابخانه ای بوده است. درمطالعات انجام شده، رابطه مکان با خاطره و تصویر ذهنی افراد مورد بررسی قرار گرفته، همچنین به جستجوی عوامل به وجود آورنده هویت وتاثیر آن بر القای حس مکان در استفاده کنندگان و احساس افراد نسبت به فضا پرداخته شده است. بدین معنا که حس مکان امری ازپیش تعیین شده نبوده، بلکه ازتعامل انسان با مکان زندگی روز مره ایجاد می شود. مهم ترین عوامل حس مکان در دو دسته معنا و فعالیت تقسیم بندی شدند: درگروه معانی، هویت، زیبایی و در سطح، فعالیت تعاملات اجتماعی و رضایتمندی، قرارگرفته اند .دراین پِژوهش دیدگاه نظریه پردازان جهانی و جمع آوری آمار و اطلاعات میدانی و نظرات صاحب نظران و مسئولین حوزه شهری در این خصوص استفاده گردید و در نهایت لزوم توجه بیشتر به مولفه های سرزندگی، امنیت، هویت بخشی توجه به الگوها و قرارگاههای رفتاری درمحدوده تردد سواره و پیاده ، تناسبات بصری، پوشش گیاهی مناسب در سبزه میدان رشت به عنوان نمونه موردی مورد آزمون قرار گرفته است.
مریم شریف زاده مهرناز مولوی
فضاهای شهری گره ها و مسیرهایی هستند که ضمن محصور بودن، باید از فعالیت و سرزندگی نسبی هم برخوردار باشند. چنین فضاهایی لزوماً باید دارای ویژگی های خاص فیزیکی و ادراکی باشند تا بتوانند سرزندگی را در خود پدید آورده و حفظ کنند. خیابان به صورت کانالی که برای حرکت اتومبیل است، با مفاهیمی که این مکان به عنوان فضای شهری می تواند داشته باشد، توافق ندارد. ارزش های بصری، کالبدی و عملکردی خیابانی که فقط برای عبور و مرور اتومبیل در نظر گرفته شده، با خیابانی که به سواره و پیاده و یا صرفاً پیاده تعلق دارد، متفاوت است. اما آنچه در ایجاد چنین ارزش هایی نقشی تعیین کننده دارد، وجود انسجام بصری خیابان است. کیفیت کالبدی و بصری بدنه و کف بر کیفیت فضایی کل خیابان، تأثیر به سزایی دارد. جداره های بسیاری از خیابان های شهری نه از لحاظ آسایش اقلیمی و نه از لحاظ زیباشناسی، مطلوب به نظر نمی رسند. متأسفانه با وجود توجه روزافزون به کف سازی و طراحی بدنه و نمای ابنیه حاشیه خیابان و نقش مهمی که می تواند در ایجاد انسجام و بهبود شرایط زندگی شهری روزگار ما داشته باشد، در طراحی شهری معاصر کشور ما، هنوز توجهی در خور و مناسب به آن نشده است. محور کریم خان زند شیراز، یکی از محورهای شاخص شهر شیراز می باشد که اهم امور اقتصادی و فرهنگی در آن جریان دارد. از آنجا که فرسودگی کالبدی بناها و استفاده از مصالح نامناسب به شیوه ای غیر اصولی در کف سازی و نماسازی بدنه خیابان منجر به کاهش کیفیت فضایی و فعالیتی آن شده است، طراحی مجدد و بهسازی کف و بدنه محور به منظور ایجاد انسجام و در نتیجه ارتقا کیفیت و احیای نقش کارکردی محور مزبور، ضروری می نماید. در این پژوهش، با هدف ارائه معیارهای طراحی و بهسازی جهت ایجاد انسجام محورهای شاخص و پس از بررسی و مطالعه مفاهیم مربوطه و تجارب کسب شده در این زمینه، ضمن شناخت ویژگی های موجود محور شاخص کریم خان زند، راهکارهایی برای بازطراحی پیشنهاد می شود که چهارچوبی را برای ارتقای کیفیت منظر شهری در بخشی از شهر ارائه می نماید.
مهدی امام پور مهرناز مولوی
ساماندهی و بهبود وضعیت فضاهای شهری موجود، بر مبنای اصول زیباشناختی و مبانی و روش ها و فنون طراحی شهری در ارتقای کیفیت زندگی شهروندان نقش بسزایی داشته و سطح این رضایت مندی و سلامت روحی و جسمی جامعه را افزایش می دهد. این مهم از وظایف طراحان شهری و دست اندرکاران مدیریت شهری بوده که با بهره مندی از تجارب برجسته در موارد مشابه و براساس تحلیل و شناخت صحیح از فضای شهری، با درنظر گرفتن مقتضیات موردی و محلی و بررسی جامعه شناسانه و به کارگیری تکنیک های متناسب با مورد، و در چهار چوب طرح های راهبردی و جامع شهری نسبت به ارائه راهکارهای طراحانه و قابل اجرا اقدام نمایند. فضاهای شهری سرزنده و سرسبز نقش بسزایی در ارتقای سرزندگی و کیفیت زندگی ساکنین و مراجعین شهر داشته و اقدامات طراحانه بر مبنای مطالعات شهرسازی و جامعه شناسانه به صورت توأم می تواند در جهت بالا بردن نقش انگیزی این فضاها در شهر کمک شایانی نماید. کارکرد بهینه هر فضای شهری در شرایطی نمود می یابد که پیوندی مناسب با مجموعه شهری داشته باشد به گونه ای که جزئی از شهر تلقی گردیده و در دل شهر تکوین گردد. بندرانزلی به دلیل بهره مندی از مناظر زیبای طبیعی و همجواری با دریا و تالاب، دارای فضاهای شهری بی بدیلی بوده که در صورت شناخت و تحلیل و طراحی و ساماندهی درست و اصولی آن ها، می توان به فضاهایی با کارکردهای ارزشمند دست یافت و شهروندان و مسافرین را از مواهب آن بهره مند نمود. پارک رود کناری (بلوار) که لبه ای تعریف شده در کنار رودخانه و دریا است با عمری حدود یک قرن با دید و منظری استثنایی، پتانسیل مناسبی برای ایفای نقش یک فضای سبز سرزنده شهری داشته و این تحقیق با هدف ساماندهی و ارتقای پیوند با مجموعه شهر به این فضا خواهد پرداخت.
ماهور محمدخواه مهرناز مولوی
امروزه موضوع امنیت شهری،یکی از مسائل مهم در شهرها می باشد.عوامل متعددی در ایجاد شهر امن موثر می باشند. یک عامل موثر در امنیت شهری، پیشگیری از جرم و ناهنجاری اجتماعی است. بخش های مختلفی از جامعه در پیشگیری از جرائم و ناهنجاری های رفتاری سهیم هستند و دیدگاه های مختلفی در این مورد بیان شده است: تعدادی از محققان مانند جین جبکوبز و اسکار نیومن به طور مستقیم به جنبه طراحی شهری ،طراحی منظر و تاثیر آن بر کنترل جرم و ناهنجاری اجتماعی تاکید کرده اند و برخی دیگر به جنبه های اجتماعی و روانشناسی موضوع و ارتباط آنها با جرائم پرداخته اند. هر دو مورد بر جرائم و ناهنجاری های رفتاری تاثیرات ژرفی دارد . با توجه به مطالعات صورت گرفته، عوامل اجتماعی مانند فقر، بیکاری، ناهماهنگی اجتماعی، میزان بالای جمعیت جوان باعث ایجاد محیطی مستعد در معرض جرم و ناهنجاری رفتاری می شود، اما فاکتورهای اجتماعی تنها عوامل و جنبه های تعیین کننده جرائم و ناهنجاری های اجتماعی نیستند، طرح و کالبد فیزیکی فضا، نقش مهمی در توسعه یا پیشگری از جرم و ناهنجاری دارد . نتایج به دست آمده در دو نمونه موردی (محدوده شهر انزلی) مورد بررسی قرار گرفته که در نهایت به معیارهایی منجر شده که به طراحان شهری در امر طراحی فضای بی دفاع یاری می رساند.
مریم حمیدی منظم مهرناز مولوی
حضور عناصر جاذب جمعیت و گردشگر در محیط های شهری باعث ارتقای محیط ازلحاظ فرهنگ و پویایی محیط، اقتصاد و اجتماع محلی می گردد. ازاین رو توجه هر چه بیشتر به این مناطق باعث رشد شهرنشینی و فضاهای جاذب شهری می شود؛ بنابراین ارائه طرحی تحت عنوان فضای طراحی شده ای که منتهی به ارتقای این مناطق جاذب باشد مطمئناً باعث ارتقای سطح زندگی ساکنان و درنتیجه رضایت گردشگر می شود. بخصوص اگر این مطالعه در راستای بازشناسی و تعریف مجدد یک فضا یا محور شهری در مقیاس کلان شهر و شاید فرا شهری و در جهت تقویت ویژگی های تعامل با طبیعت و بهره گیری از حداکثر ظرفیت های محیط طبیعی با حفظ طبیعت و تأمین منافع عمومی و ایجاد تعاملات اجتماعی صورت گرفته باشد. در حال حاضر کشورهای غربی که با فقدان مناطق جاذب روبرو هستند ازلحاظ نقاط جاذب طبیعی و یا ... به فکر ایجاد این کانون های جاذب و درنتیجه محورهای منتهی به این مناطق هستند. پس حال که چنین کانون های جذبی در منطقه وجود دارد می توان با طراحی محور حوضه جذب آن ها را بسط داد و از آن ها به نحو احسن استفاده کرد. در این راستا محور درکه در شهر تهران با خصلت پررنگ طبیعی انتخاب گردید و در این پایان نامه سعی بر آن است که محوری برای رفاه حال گردشگران و ساکنان محله درکه به صورت همزمان طراحی گردد. فرضیه تحقیق بر آن است که طراحی این محله کوهستانی بر اساس اصول گردشگری شهری نه تنها باعث ارتقای کیفیت محدوده خواهد شد بلکه وضعیت اجتماعی ساکنان را نیز به لحاظ آسایش و امنیت و همچنین وضعیت اقتصادی بهبود خواهد بخشید. از سویی طراحی این محدوده با کارکرد تفرجی-گردشگری و فرهنگی با درنظرگرفتن خواسته های گردشگران و ساکنان به صورت توأمان و ایجاد مجموعه ای از فضاهای باز شهری در ارتباط با ظرفیت ها و ویژگی های طبیعی می تواند ضمن ارتقای سطح کیفیت گردشگری محدوده، نقشی اساسی در افزایش تماس شهروندان با طبیعت و کاهش سوخت های فسیلی داشته باشد. برای دستیابی به این هدف، پایان نامه حاضر در دو بخش مطالعات نظری و مطالعات تجربی تدوین شده است. در بخش اول مفهوم گردشگری شهری از دیدگاه طراحی شهری موردمطالعه قرارگرفته است و مفاهیم مختلف مرتبط با آن مطالعه شده است. در ادامه با ارائه نمونه ای از تجربیات فرصتی به دست آمده تا نمونه های مشابه داخلی و خارجی نیز بررسی شده سپس در مطالعات میدانی به شناخت و تحلیل محدوده موردنظر بادید گردشگری پرداخته شده و راه حل های مناسب ارائه و ارزیابی خواهند شد.
میرمعین کمالی مهرناز مولوی
با توجه به اینکه حس تعلق به مکان عامل اساسی در جهت ایجاد فضاهای ماندگار شهری، ایجاد هویت و معنادار شدن محیط زندگی انسان و افزایش مشارکت و تعامل اجتماعی در فضاهای عمومی شهری می باشد؛ انگیزه ای مضاعف در جهت توجه به این کیفیت در فضاهای شهری را باعث می گردد. بنابراین نیاز به تقویت حس تعلق به مکان شهروندان به فضاهای عمومی شهری در عصر حاضر احساس می گردد. در این پژوهش سعی بر آن شده است با در نظر گرفتن مشخصات معنایی مکان، رابطه بین کالبد و حس تعلق به مکان را بررسی کرده و در نمونه موردی مطالعه شده( محله پیرسرا رشت) با استفاده از المان شهری به عنوان مداخله موثر کالبدی، به تقویت حس تعلق به مکان پرداخت. المان ها نقاط عطف درشهر هستند و عوامل تشخیص قسمت های مختلف در شهر که ناظر به درون آنها راه پیدا نمی کند.مهمترین خصوصیت آن بی نظیر بودن ،منحصربه فردبودن، فرمی واضح و روشن داشتن است .نشانه با ایجاد هویتیا حس مکان می تواند احساس تعلق به همراه داشته باشد و میان مردم و مکانها ارتباط برقرارکند و وحدت بوجود آورد. شهرها باید برای مردم و درباره آنها باشد و فعالیت مردم را درخود جای دهد، بنابراین هر اندازه که تنوع و کارآیی بیشتری داشته باشند وجود کیفیت حس تعلق به مکان در آنها محتمل تر خواهد بود.مهمترین هدفی که این رساله در جهت نیل به آن می باشد،هدفمند کردن طراحی المان های شهری به منظور ارتقای کیفیت خوانایی در راستای ایجاد هویت مکانی و رسیدن به حس تعلق مکانی است .
نیوشا چمنی مهرناز مولوی
این تحقیق به روش کتابخانه ای و میدانی به شناسایی شرایط موجود در منطقه مورد مطالعه پرداخته و با ارزیابی توانایی های محیطی و گرشگری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی منطقه با استفاده از مدل sowt پرداخته که مطابق با آنها، راهبردهایی بر اساس قوت ها، حذف ضعف ها و بهره برداری از فرصت ها تدوین کرده و در جهت برآورده شدن اهداف تحقیق طرحی را برای حاشیه ساحل با در نظر گرفتن راهکارهای توسعه پایدار و بهره گیری از توان های توریستی گردشگری منطقه فرح آباد با توجه به حفظ منابع طبیعی، ارزش های محیط و قابلیت های توریسم در ابعاد مختلف در جهت توسعه پایدار گردشگری ساحل فرح آباد (حد فاصل عدالت 1-2) برای جلب رضایت میزبانان و گردشگران ارائه شده است.