نام پژوهشگر: افشین قاسمی
افشین قاسمی عبدالهادی درزیان عزیزی
در روند نام گذاری تجاری تلاش می شود برای شرکت، محصول یا خدماتی که متمایزکننده آن در رقابت باشد، جایگاهی خاص ایجاد شود. مسئله ای که در این راستا بیشتر شرکت ها با آن روبرو هستند این است که آن ها جایگاه نام تجاری شان را صرفاً از دید خودشان بررسی می کنند در حالی که این مصرف کنندگان هستند که جایگاه شرکت را در ذهن خود مجسم می کنند. چنانچه جایگاه یابی شرکت با دید مصرف-کنندگان مطابقت داشته باشد می توان گفت که شرکت در انتخاب و انتقال این جایگاه به مشتریان موفق عمل کرده است. از این رو شرکت ها می توانند از طریق شناسایی ویژگی های مهم در جایگاه یابی نام-تجاری (از دیدگاه مصرف کنندگان) و تطبیق خود با این ویژگی ها موفقیت خود را در بازار به شدت رقابتی تضمین کنند. در این مطالعه با استفاده از رویکرد تحلیل متعامل تلاش شده است مهم ترین معیارها و شاخص های موثر در جایگاه یابی نام های تجاری منتخب صنعت خودروسازی ایران مشخص شده و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای، خوشه بندی مصرف کنندگان بر اساس مطلوبیت های شان انجام شده است. از تحلیل تناظر نیز به منظور بررسی جایگاه نام های تجاری استفاده شده است و در نهایت با استفاده از تکنیک نظریه بازی، تغییرات وضعیت رقابتی سه شرکت ایران خودرو، سایپا و پارس خودرو ناشی از تغییر استراتژی این شرکت ها مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت با استفاده از نتایج حاصله، مدل کیفی جایگاه یابی بهینه طراحی شد. بدین منظور ابتدا با استفاده از نظر خبرگان، 5 شاخص اصلی طراحی شد که هر بخش دربرگیرنده 3 معیار است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مصرف کنندگان صنعت خودروسازی ایران است که نمونه ای 280 نفری از آن ها انتخاب و پرسشنامه متعامل طراحی شده در اختیار آن ها قرار گرفت. نتایج نشان داد مصرف کنندگان مورد بررسی، معیارهای مرتبط با خدمات شرکت را مهم ترین شاخص موثر در جایگاه یابی نام های تجاری صنعت خودروی ایران می دانند. این در حالی است که از میان سه معیار این شاخص، معیار گارانتی خودرو با ضریب مطلوبیت 0.402 بیشترین مطلوبیت را دربرداشته است.
افشین قاسمی منیژه محامدی
آنچه جامعه ماشینی امروز ما بیش از هر چیز دیگر به آن نیاز دارد تا سلامت روانی خود را باز یابد، تخلیه درست فشارهای روان- اجتماعی محیط های شخصی و بیرونی است. با توجه به نقاط مشترک بسیار در سایکودرام و نمایش ایرانی تلاش شده است ترکیبی از تکنیک درمانی توسط نمایش های ایرانی به وجود بیاوریم که مراجعه کننده در نمایش به طور ناخودآگاه و خودآگاه بهبود و وضعیت مطلوب خود را بازیابد. با توجه به ناشناخته بودن و عدم استقبال سایکودرام و فراموشی نمایش سنتی کشورمان، این نقطه اشتراک می تواند در بهبود وضعیت روانی جامعه، در تمامی مراکز آموزشی و فرهنگی اعم از مدارس و بیمارستانها و دانشگاه های کشور مفید واقع شود.
افشین قاسمی رسول شفایی
در این پایان نامه، یک مدل برنامه ریزی خطی مختلط به منظور طراحی و برنامه ریزی یک شبکه زنجیره تامین یکپارچه، با جریان مستقیم و معکوس، با در نظر گرفتن هم زمان تولید، توزیع و فعالیت های لجستیک معکوس در نظر گرفته شده است. مدل جدید، چند مرحله ایی، چند دوره ایی، تک کالایی و یک شبکه لجستیک مستقیم و معکوس با پارامترهای غیر قطعی ودارای ظرفیت محدود می باشد. پارامتر های نامعین شامل تقاضا، میزان بازگشت و هزینه حمل می باشند. در مدل جدید، مفهوم جدید تولید کننده طرف سوم و ساعات کاری اضافی در نظر گرفته شده است. برای دستیابی به جواب های قابل اطمینان و استوار از روش استوار بازه ایی (برتسیماس و سیم) استفاده شده است. هدف اصلی مدل بیشنه سازی سود است. به منظور ارزیابی اثربخشی امکان در نظرگیری برون سپاری به تولید کننده طرف سوم و ساعات کاری اضافی در جواب بهینه، مثال های زیادی با و بدون در نظرگیری این امکان حل شد. نتایج بهبود منطقی در جوابهای بهینه را نشان می داد. مدل مساله np-hard بوده، لذا بکارگیری راه حل دقیق در مثال های بزرگتر امکان پذیر نیست. بدین منظور دو روش فراابتکاری متفاوت الگوریتم ژنتیک و الگوریتم جستجوعه ممنوعه به کاربرده شد. روش اول مبتنی بر جمعیت و دوم مبتنی بر نقطه می باشد. مثال های زیادی حل و بررسی شد. نتایج این تحقیق برای حل مسائل با اندازه کوچک و متوسط توسط الگوریتم های فراابتکاری نتایج مشابهی با الگوریتم دقیق را نشان میدهد. این نتایج اعتبار الگوریتم ها را تایید می کند. علاوه بر این، از نظر شاخص عملکرد استوار برای حل مساله در اندازه های بزرگ ، الگوریتم ژنتیک پیشنهای، نتایج بهتری نسبت به الگوریتم جستجوعه ممنوعه ارائه می کند.