نام پژوهشگر: لیلا قدیمی
لیلا قدیمی علی ایمان زاده
بسیاری از صاحب نظران، تدریس را فعّالیتی دارای صبغه ی زیبایی شناختی دانسته اند. این بدان معناست که معلّم در پایان یک تدریس خوب و موفّق همچون هنرمندی که موفّق به خلق یک اثر هنری شده است، تحت تأثیر ویژگی های زیبا شناختی آن به وجد می آید و احساس رضایت و لذّت به او دست می دهد. پژوهش حاضر با هدف، «دلالت های تربیتی نظریه زیبایی شناختی ماکسین گرین» انجام گرفته است. برای تحقق هدف فوق از روش پژوهش کتابخانه ای، اسنادی و توصیفی استفاده شد. بر اساس نتایج پژوهش، تدریس یا برنامه درسی می تواند به عنوان نوعی هنر تلقی شود. کار و فعالیت مناسب در هنرها دارای نتایج و پیامدهای شناختی می باشد که این امر دانش آموزان را متناسب با نیازها و تقاضای قرن بیست ویکم آماده می سازد. آموزشی دارای این ویژگی دانسته شده است که اجمالاً آثار «تربیتی» داشته و منجر به بروز رفتار آگاهانه مطابق با آن ارزش می شود. چنین آموزشی باید فرد را در عمیق ترین لایه های وجودی درگیر سازد و در نتیجه از او انسان متفاوتی پیش و پس از این آموزش ها بسازد که به افراد و گروه هایی شبیه و به افراد و گروه هایی بی شباهت است.آموزش فاقد این ویژگی عبث، ابتر و ناکارآمد ارزیابی می شود. مطلوبیت آموزش با این کیفیت، یعنی کیفیت به اصطلاح «زیبایی شناختی»، در کلیه ی ساحت های یادگیری و به ویژه ساحت اخلاق و ارزش ها بر کسی پوشیده نیست. لذا باید در تلاش برای دستیابی به رویکردهای هنری بود که این مهم را ممکن و میسر سازد.