نام پژوهشگر: ابوالقاسم شریف زاده
نجیب اله سالاری ابوالقاسم شریف زاده
هدف کلی از انجام این تحقیق بررسی امکان سنجی مدیریت مشارکتی آبیاری در تعاونی های تولید روستایی شهرستان تایباد بود. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و از نوع پیمایشی بوده و جامعه مورد مطالعه شامل تمام کشاورزان عضو شرکت های تعاونی تولید روستایی شهرستان تایباد که شامل 6 شرکت تعاونی تولید روستایی با 2116 نفر عضو بود. روش نمونه گیری در تحقیق، نمونه گیری تصادفی طبقه بندی با انتساب مناسب به سهم هر شرکت بوده است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 280 نفر برآورد شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی آن بر اساس نظرات اساتید راهنما و مشاور تایید گردید و جهت سنجش میزان پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد، ضرایب محاسبه شده برای قسمت های مختلف پرسشنامه 76/0، 81/0 و 75/0 بدست آمد که نشان دهنده پایا بودن ابزار تحقیق بود. نتایج آمار توصیفی نشان داد 9/68 درصد افراد مورد مطالعه معتقد بودند امکان پذیری مدیریت مشارکتی آبیاری در منطقه مورد مطالعه در حد زیاد و خیلی زیاد وجود دارد. همچنین مهمترین حمایت های مورد نیاز کشاورزان به ترتیب شامل موارد زیر بودند: کمک و مساعدت کارشناسان دولتی به کشاورزان در رابطه با مسائل مربوط به مدیریت آبیاری، دادن تسهیلات (وام) با سود کم به کشاورزان، آموزش دادن کشاورزان و مسئولین تعاونی در زمینه به دست آوردن اعتبارات، تسهیلات و مشارکت دادن کشاورزان در زمینه برنامه ریزی طرح ها و مهمترین موانع به ترتیب شامل: نداشتن وقت کافی برای مشارکت در مدیریت آبیاری، تصیم گیری یک طرفه بدون نظر خواهی از کشاورزان در خصوص فعالیت های تعاونی، عدم بهره مندی از تسهیلات اعتباری، کوچک بودن زمین زراعی و به صرفه نبودن مشارکت در مدیریت آبیاری، نبود تفاهم و همکاری و بروز اختلاف بین کشاورزان بودند. نتایج حاصل از همبستگی نشان داد که بین سن، مدت عضویت در تعاونی، سابقه فعالیتهای کشاورزی، میزان مالکیت اراضی (دیم و آبی) با دیدگاه افراد در مورد امکان پذیری مدیریت مشارکتی آبیاری در منطقه مورد مطالعه رابطه منفی و معنی داری در سطح 1 درصد و با تعداد اعضای خانوار در سطح 5 درصد وجود دارد. همچنین نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد که بین میزان تحصیلات و منبع اصلی تامین آب با دیدگاه افراد در مورد امکان پذیری مدیریت مشارکتی آبیاری تفاوت معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد و نتایج آزمون t نشان داد که بین تعاونی ها از نظر تعداد عضو کم و زیاد و از نظر تعداد روستاهای تحت پوشش کم و زیاد تفاوت معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد.
محسن اسمعیلی واحدبردی شیخ
آب با دارا بودن نقش حیاتی برای بشر عاملی مهم و تعیین کننده برای تداوم زندگی محسوب می شود. یکی از روش های مهم که توسط ساکنان جزایر و سواحل گرم خلیج فارس، برای مقابله با بحران کمبود آب مورد استفاده قرار می گیرد، جمع آوری آب باران از سطوح مختلف است که به مخزنی به نام آب انبار ختم می شود. این سیستم ها با مصالح و طراحی های متفاوت ایجاد می شوند که بررسی هر یک از سیستم های طراحی با معیارهای اجتماعی، اقتصادی، کیفیت و کمیت آب ذخیره شده و با استفاده از روشی کارآمد برای تلفیق اثرات مختلف می تواند ما را به تعیین بهترین گزینه یا گزینه های طراحی به منظور پیشنهاد به آبخیزنشینان سوق دهد. این تحقیق با هدف ارزیابی سیستم های جمع آوری آب باران برای تأمین آب شرب روستایی با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره، در سه روستای فقیه حسنان، چاووشی و بحیری واقع در آبخیز مند میانی استان بوشهر انجام گرفت. ابتدا با بررسی های میدانی و با توجه به سیستم های موجود جمع-آوری آب باران در منطقه، هفت سناریو تدوین گردید. در بررسی اثرات اجتماعی سناریوها، از توزیع احتمالاتی دوجمله ای استفاده شد و چهار سطح پذیرش (پذیرش ناچیز، کم، متوسط و زیاد) تعیین شد. به منظور انجام تجزیه و تحلیل اقتصادی سناریوهای مختلف، از شاخص های تنزیلی (نسبت منفعت به هزینه، ارزش خالص فعلی و نرخ بازده داخلی) و غیر تنزیلی (نرخ بازده ساده سرمایه گذاری، دوره برگشت سرمایه و میانگین فایده سالانه به ازای هر واحد هزینه) به صورت توأم استفاده گردید. جهت بررسی کیفیت آب سناریوهای مختلف، نمونه گیری ماهانه از 16 سیستم جمع آوری آب باران از بهمن 1389 به مدت شش ماه انجام گرفت. در نهایت پس از استانداردسازی تمامی معیارها و با استفاده از روش های مختلف وزن دهی، در فرآیند تصمیم گیری چندمعیاره سناریوی برتر تعیین گردید. نتایج نشان داد که سناریو 3 (سطح جمع آوری کننده: بام آهن گالوانیزه، وسیله انتقال آب جمع آوری شده: لوله های پی وی سی و مخزن: سنگی سیمانی) از بیشترین پذیرش مردمی و در تحلیل های اقتصادی در تمامی حالات فرض شده (میانه و میانگین بارندگی، کلر زنی و عدم کلرزنی آب مخزن ذخیر? آب) از بیشترین کارایی اقتصادی برخوردار می باشد. مقادیر شاخص کیفیت آب سناریوهای مختلف نشان داد که براساس استانداردهای مختلف، سناریوی 4 (سطح جمع آوری کننده: بام ایزوگام، وسیله انتقال آب جمع آوری شده: لوله های پی وی سی و مخزن: سنگی سیمانی) دارای کیفیت پایین تری برای مصارف شرب نسبت به سایر سناریوها می باشد. نتایج تصمیم گیری چندمعیاره نشان داد که در تمام دیدگاه های وزن دهی، سناریوی 3 به عنوان سناریوی برتر و سناریوی 4 دارای اولویت آخر می باشند. بنابراین با کمک این رویکرد برنامه ریزان و بهره برداران از منابع آب آبخیز مورد مطالعه قادرند تا با آگاهی از نتایج مختلف سناریوهای ممکن، بر اساس اولویت ها و محدودیت های موجود قبل از هرگونه فعالیت و تحمل هزینه ها و پیامدهای احتمالی ناخواسته، به انتخاب برترین سناریو یا سناریوها نائل شوند.
فاطمه هماپور ابوالقاسم شریف زاده
این تحقیق به روش مورد کاوی با هدف بررسی کارآفرینی شرکتی در تعاونی روستایی شباهنگ شهریار به انجام رسید. جامعه آماری شامل تمام مدیران و کارمندان این شرکت به تعداد 250 نفر بود. حجم نمونه براساس جدول کرجسی- مورگان 152 نفر تعیین گردید. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی محتوای آن توسط اعضای کمیته تحقیق و گروهی از کارشناسان تعاونی روستایی شباهنگ مورد تایید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ برای ارزیابی پایایی بخش های مختلف پرسشنامه بین 71/0=? تا 97/0=? به دست آمد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که از بین مولفه های کارآفرینی شرکتی مولفه های "حمایت مدیریت ارشد" و "اختیارات و آزادی عمل" به ترتیب از اولویت بالا تری برخوردارند. نتایج آزمون هبستگی نشان داد که رابطه مثبتی بین قابلیت های کارآفرینی و کارآفرینی شرکتی و همچنین بین کارآفرینی شرکتی و رضایت شغلی وجود دارد. نتایج تحلیل عاملی عوامل تاثیر گذار بر موفقیت و توسعه کارآفرینی شرکتی، به استخراج شش عامل «تعاملات نهادمند، بودجه بندی و تخصیص اعتبارات، کسب حمایت اجتماعی، مخاطب محوری و عملکرد مدیریتی» منجر شد که 835/67 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که دید گاه دو گروه از پاسخگویان که دوره های آموزشی- توجیهی در بدو استخدام را گذرانده اند و افرادی که این دوره ها را سپری نکرده اند در خصوص مولفه «کارآفرینی شرکتی» تفاوت معنی داری دارد. همچنین بین دید گاه «افراد عضو تعاونی و افراد غیر عضو، گروه هایی که خانواده ها آنها عضو تعاونی هستند و یا عضو نیستند» در خصوص مولفه «کارآفرینی شرکتی» تفاوت معنی داری دارد. همچنین بین دیدگاه دو گروه پاسخگویانی که تمایل به کناره-گیری از شرکت و راه اندازی کسب و کار مستقل دارند و گروهی که چنین تمایلی ندارند در خصوص مولفه «کارآفرینی شرکتی» تفاوت معنی داری وجود دارد. طبق نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام، ترکیب خطی متغیر های بازار یابی و عرضه محصولات، مخاطب محوری، رضایت شغلی و کسب حمایت اجتماعی در مجموع 1/51 درصد از تغییرات واریانس کارآفرینی شرکتی در تعاونی روستایی شباهنگ را تبیین می کنند.
زینب قدمی امریی غلامحسین عبداله زاده
هدف این تحقیق پیمایشی شناسایی و ارزیابی اثرات مجتمع صنعتی چوب و کاغذ مازندران بر نواحی روستایی پیرامون بود و داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شد. جامعهآماریاینتحقیقشامل 2625 نفر از سرپرستان خانوار در 18 روستای همجوار مجتمع و 1500 نفر از کارشناسان و متخصصان شاغل در مجتمع بود که بر مبنای جدول کرجسی و مورگان و فرمول کوکران به ترتیب تعداد 350 و 150 نفر از این دو گروه به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های تحقیق به صورت تصادفی در بین آنها توزیع شد. روایی و پایایی پرسشنامه های تحقیق بر مبنای دیدگاه گروهی از کارشناسان و همچنین محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss16 تجزیه و تحلیل شد. نتایج اولویت بندی گویه های مربوط به اثرات فیزیکی-کالبدی مجتمع نشان داد که، «ایجاد زیرساخت هایی جهت بهره برداری اصولی از منابع طبیعی» از نظر کارشناسان و «گسترش امکانات و خدمات آموزشی در روستا» از نظر روستاییان دارای اهمیت بیشتری بوده است. همچنین از نظر هر دو گروه «افزایش تمایل روستاییان به کار در مجتمع» جزء مهمترین اثرات اجتماعی مجتمع بوده است. «کاهش ارزش اراضی کشاورزی» از دید کارشناسان و «افزایش فرصت های اشتغال در روستا» از دیدگاه روستاییان مهمترین اثرات اقتصادی مجتمع بوده است. همچنین «افزایش کلی حفاظت از منابع طبیعی» از نظر کارشناسان و «کاهش مراتع و مکان های چرای دام» از نظر روستاییان جزء مهمترین اثرات محیط زیستی مجتمع بر روستاهای همجوار بوده است. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که از دید کارشناسان به ترتیب اثرات «اجتماعی»، «فیزیکی-کالبدی»، «اقتصادی» و «محیط زیستی» دارای اهمیت بیشتری بوده است در حالی که روستاییان به ترتیب اثرات «اقتصادی»، «محیط زیستی»، «اجتماعی» و «فیزیکی-کالبدی» را مهمتر ارزیابی کرده اند. یافته های تحلیل عاملی نیز نشان داد که شش عامل با نام های «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «هزینه های محیط زیستی»، «منافع اقتصادی»، «منافع رفاهی-خدماتی» و «هزینه های اجتماعی» توانستند 804/68 درصد واریانس تغییرات مربوط به اثرات مجتمع صنایع چوب وکاغذ بر نواحی روستایی اطراف را تبیین کنند. نتایج این قسمت نشان داد که «منافع اجتماعی»، «منافع زیرساختی»، «منافع اقتصادی» و «منافع رفاهی-خدماتی» مربوط به جنبه های مثبت تأثیر مجتمع و «هزینه های محیط زیستی» و «هزینه های اجتماعی» نیز جنبه های منفی تأثیر مجتمع بر نواحی روستایی پیرامون را نشان می دهند. همچنین از مجموع کل اثرات، 081/72 درصد مربوط به اثرات مثبت و 919/27 درصد مربوط به اثراتمنفی بوده است، که این امر بیانگر این بود که اثرات مثبت بسیار بیشتر از اثرات منفی بوده است.
عبدالرضا محمودی سرای محمد مختارنیا
این پژوهش با هدف بررسی عوامل پیش برنده توسعه کارآفرینی در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی در استان البرز به انجام رسید. جامعه آماری شامل تمام کارکنان این شرکت ها به تعداد 207 نفر بود. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 119 نفر تعیین شد. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. روایی پرسشنامه تحقیق توسط اعضای کمیته پایان نامه مورد تأیید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ برای ارزیابی پایایی بخش های مختلف پرسشنامه بین 67/0=? تا 84/=? به دست آمد. براساس نتایج حاصل از محاسبه آزمون فریدمن، برخی مولفه های توسعه کارآفرینی نظیر ویژگی های کارآفرینانه مدیران و مهارت های فنی به ترتیب از اولویت بالاتری برخوردارند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین عوامل ساختاری و ویژگی های کارآفرینانه مدیران با سابقه کار بیرون از شرکت رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین بین سن و ویژگی های کارآفرینانه مدیران رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل عاملی عوامل محیطی پیش برنده توسعه کارآفرینی، به استخراج سه عامل به نام های پشتوانه سازی اجتماعی و قانون مداری، به گزینی و همگرایی و تعاملات دو سویه منجر شد که 765/57 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد دیدگاه دو گروه مرد و زن در خصوص مولفه نظام پاداش دهی و ویژگی های کارآفرینانه مدیران تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین دیدگاه دو گروه پاسخگویان دارای تجربه راه اندازی کسب و کار و فاقد تجربه راه اندازی کسب و کار در خصوص مولفه های عوامل ساختاری، نظام پاداش دهی، منابع سازمانی و ویژگی های کارآفرینانه مدیران تفاوت معنی داری وجود دارد. دیدگاه کارکنان شرکت ها براساس حوزه های فعالیت درباره عوامل ساختاری، مقررات و ساختار سازمانی، نظام پاداش دهی و مهارت های فنی تفاوت معنی داری وجود دارد. دیدگاه کارکنان شرکت ها براساس سمت درباره عوامل محیطی تفاوت معنی داری وجود دارد. دیدگاه کارکنان براساس میزان تحصیلات درباره فرهنگ سازمانی تفاوت معنی داری وجود دارد. دیدگاه کارکنان براساس سوابق کاری مختلف در خارج از شرکت (پیش از عضویت در شرکت) درباره عوامل ساختاری و ویژگی های کارآفرینانه مدیران تفاوت معنی داری وجود دارد. بین دو گروه افراد دارای تجربه راه اندازی کسب و کار به صورت فردی و گروهی و افراد فاقد این تجربه نسبت به متغیرهای سن، سابقه کار در شرکت و سابقه کار بیرون از شرکت تفاوت معنی داری وجود دارد.
افشین جزینی ابوالقاسم شریف زاده
. نتایج اولویت¬بندی عوامل موثر بر عملیاتی شدن ایده¬های کسب¬وکار نشان داد که «انگیزه و سخت-کوشی فرد»، «داشتن اعتماد به نفس و جسارت برای شروع کسب¬وکار جدید» و «نیاز به پیشرفت در کار و زندگی» جزء مهمترین عوامل بود. نتایج طبقه بندی سطح ایده پردازی کارآموزان نیز نشان داد که کمتر از نیمی از کارآموزان (52/47%) سطح ایده پردازی خود را در حد زیاد و خیلی زیاد می دانستند. همچنین نتایج نشان داد که اکثریت کارآموزان (87/51%) تأثیر آموزش های فنی¬وحرفه ای روستایی بر ایده پردازی خود را در حد خوب و خیلی خوب ارزیابی کردند. تحلیل عاملی عوامل موثر بر عملیاتی شدن ایده های کسب¬وکار، منجر به استخراج شش عامل با عنوان «حمایت خانوادگی و سرمایه اجتماعی»، «داشتن مهارت و تجربه»، «هدفمندی و انگیزه بالا»، «دسترسی به سرمایه و منابع تولید»، «بستر نهادی هموار» و «فرصتجویی » شد که این عوامل 17/69 درصد واریانس را تبیین کردند. نتایج آزمون من وایتنی نشان داد که مردان، اهمیت مولفه های «دسترسی به سرمایه و منابع تولید»، «بستر نهادی هموار» و «فرصتجویی» در عملیاتی شدن ایده را بیشتر از زنان ارزیابی کردند. همچنین افراد شاغل، اهمیت همه مولفه های عملیاتی شدن ایده های کسب¬وکار را بیشتر از افراد غیر شاغل ارزیابی کردند. مقایسه دو گروه پاسخگویان دارای تخصص و فاقد آن نیز، نشان داد که اهمیت مولفه «هدفمندی و انگیزه بالا» در بین افراد دارای تخصص، بیشتر از گروه دیگر است. هر چند افراد دارای گواهینامه مهارت، اهمیت مولفه «هدفمندی و انگیزه بالا» را بیشتر از افراد فاقد گواهینامه مهارت ارزیابی کردند، اما گروه اخیر، اهمیت مولفه «دسترسی به سرمایه و منابع تولید» را بیشتر ارزیابی کردند. به علاوه، اهمیت مولفه «هدفمندی و انگیزه بالا» در بین پاسخگویان دارای تمایل به راه اندازی کسب¬وکار مستقل در مقایسه با افرادی که چنین تمایلی ندارند و گروهی که دارای ایده کسب¬وکار هستند در مقایسه با کسانی که فاقد ایده بودند بیشتر بود. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که افراد با تحصیلات بالاتر، اهمیت مولفه های «داشتن مهارت و تجربه»، «دسترسی به سرمایه و منابع تولید»، «بستر نهادی هموار» و «فرصتجویی» را بیشتر از افراد با تحصیلات پایین ارزیابی کردند. همچنین، افرادی که رضایت بیشتری از دوره های فنی¬وحرفه ای روستایی بیان کردند و افرادی که انتظارات آن ها از دوره ها تأمین شده بود اهمیت مولفه «هدفمندی و انگیزه بالا» را بیشتر ارزیابی کردند. در نهایت؛ افرادی که امکان خوداشتغالی را برای خود زیاد می دانستند، اهمیت مولفه های «هدفمندی و انگیزه بالا»، «دسترسی به سرمایه و منابع تولید»، «بستر نهادی هموار» و «فرصتجویی» را بیشتر ارزیابی کردند.
مهدیه حسینخانی ابوالقاسم شریف زاده
این تحقیق به روش پیمایشی با هدف بررسی امکان¬پذیری مدیریت تلفیقی کرم خراط گردو در شهرستان بافت به انجام رسید. جامعه آماری این تحقیق 5750 نفر از گردوکاران شهرستان بافت بود. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 300 نفر تعیین گردید. نمونه¬ها از طریق نمونه¬گیری چند مرحله¬ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده¬ها پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط گروهی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ برای ارزیابی پایایی بخش¬های مختلف پرسشنامه بین 73/0 تا 82/0به دست آمد. طبق نتایج آزمون فریدمن مولفه های امکان¬پذیری مدیریت تلفیقی کرم خراط گردو به ترتیب زیر رتبه بندی شد: دانشی- مهارتی، شیمیایی، مکـانیکی (فنـی)، زراعی، حمایتی- ترویجی، اقتصادی و بیولوژیکی. ضرایب همبستگی نشان داد که بین تعداد اعضای خانوار، سابقه عضویت در تشکل¬ها، منابع و کانال¬های اطلاعاتی در مورد مسائل گردوکاری، اطلاعات و دانش فنی گردوکاران، تعداد مراجعات به جهاد کشاورزی، تعداد رقم¬های کشت شده گردو، نوآوری¬ در کاشت گردو، اقدامات زراعی انجام شده جهت مبارزه با کرم خراط گردو، تعداد اعضای خانوار اشتغال به گردوکاری، کل درآمد سالیانه از گردوکاری، متوسط میزان عملکرد از گردوکاری و امکان¬پذیری مدیریت تلفیقی کرم خراط گردو رابطه معنی¬داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون های مقایسه ای، نشان دهنده تفاوت معنی داری بین گروه های مختلف پاسخگویان به لحاظ امکان پذیری مدیریت تلفیقی آفت کرم خراط گردو است. همچنین نتایج آزمون های مقایسه ای، نشان دهنده تفاوت معنی داری بین دیدگاه گروه های مختلف پاسخگویان به لحاظ امکان پذیری مدیریت تلفیقی آفت کرم خراط گردو است. سرانجام، بهره گیری از رهیافت مدارس باغی برای آموزش باغداران، عرضه نهاده های بیولوژیکی و ارایه خدمات مشاوره ای، پرداخت اعتبارات برای احیاء باغات گردو و بهره گیری از دانش بومی پیشنهاد شده است.
مهدیه چنگیزی غلامحسیین عبداله زاده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر پروژه¬های یکپارچه¬سازی اراضی بر پایداری کشاورزی اراضی دشت هراز در استان مازندران انجام گرفته است. طرح تحقیق حاضر شبه آزمایشی و بر مبنای راهبرد پیمایشی به انجام رسیده است. جامعه آماری تحقیق را 3707 نفراز بهره برداران در 12 روستای هدف طرح¬یکپارچه¬سازی در دشت هراز استان مازندران تشکیل دادند. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده با انتساب متناسب از بین دو گروه کشاورزان دارای اراضی یکپارچه و کشاورزان دارای اراضی سنتی بود. اعتبار پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها، از طریق گروهی از کارشناسان و متخصصان توسعه کشاورزی مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ که به برای کلیه سازه های تحقیق به طور متوسط بین 62/0 تا 87/0 به دست آمد، مورد تأیید قرار گرفت. پایداری کشاورزی بر پایه محاسبه شاخص ترکیبی به تفکیک سه بعد اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی سنجش و ارزیابی شد. به این منظور 10 شاخص اکولوژیکی، 8 شاخص اجتماعی و 9 شاخص اقتصادی پس از بررسی ادبیات پایداری تدوین شد. شاخص ها به روش ضریب محرومیت رفع اختلاف مقیاس شدند و به تحلیل روش مولفه های اصلی وزن دهی شدند. اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم¬افزار spss 16 و excel تجزیه و تحلیل شد. نتایج آزمون t تک نمونه¬ای نشان داد که وضعیت ابعاد سه¬گانه پایداری (اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی) برای هر دو گروه کشاورزان در وضعیت نامناسب است. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین دو گروه کشاورزان اختلاف معناداری در بعد اکولوژیکی و اقتصادی وجود دارد. وضعیت بعد اکولوژیکی در اراضی سنتی و بعد اقتصادی در اراضی یکپارچه مناسب¬تر می¬باشد. نتایج مقایسه شاخص¬های پایداری اکولوژیکی نشان داد که میزان مصرف کود پتاس و همچنین سموم قارچ¬کش در اراضی یکپارچه بیشتر است. به علاوه کیفیت فیزیکی زمین نیز در اراضی یکپارچه بهتر بود. نتایج مقایسه شاخص¬های پایداری اجتماعی نشان داد که سابقه کار کشاورزی، نیروی کار خانوادگی، مشارکت در نهادهای روستایی و دانش و آگاهی از کشاورزی پایدار در اراضی سنتی و سطح تحصیلات، برخورداری از خدمات فنی- ترویجی و رضایت شغلی در اراضی یکپارچه بیشتر است. نتایج مقایسه شاخص¬های پایداری اقتصادی نشان داد که تجاری شدن و پوشش بیمه در اراضی سنتی بیشتر است از طرفی دیگر شاخص ارزش ناخالص تولید و بهره¬وری نهاده¬ها، اندازه مزرعه و مکانیزاسیون در اراضی یکپارچه با اختلاف معنادار بیشتر است. واژه¬های کلیدی: پایداری کشاورزی، شاخص ترکیبی، یکپارچه سازی اراضی، اراضی سنتی، دشت هراز