نام پژوهشگر: پیروز مجتهدزاده
طهمورث حیدری موصلو پیروز مجتهدزاده
چکیده امارات متحده عربی در دوم دسامبر 1971میلادی، پس از خروج نیروهای بریتانیا از خلیج فارس با ابتکار بریتانیا و موافقت کشورهای منطقه استقلال یافت. این کشور 21 سال پس از شکل گیری اش (1971- 1992م)، یعنی از سال 1992 میلادی، ادعای مالکیت بر سه جزیره ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را محور تقابل در سیاست خارجی خود در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار داد. علی رغم حاکمیت و مالکیت ایران بر این جزایر و اثبات آن با توجه به اسناد و مدارک معتبر در مجامع مختلف داخلی و بین المللی، باز شاهد اهداف پنهان امارات متحده عربی در این خصوص می باشیم. اهداف پنهان امارات عربی در قالب این پرسش که علل ادعاهای امارات عربی متحده نسبت به جزایر تنب و ابوموسی از سال 1992م، چیست؟ در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و اسنادی از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه و مصاحبه و منابع کتابخانه ای معتبر است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار spss نشان داد که فرایند کشورسازی و ملت سازی در هر کشور تازه تأسیس نیاز مبرمی به احساس ملیت یکپارچه و هویت ملی مستحکم دارد، به نظر می رسد این امر مهم برای کشور امارات متحده عربی از اساسی ترین دغدغه ها بوده است و ادعا نسبت به جزایر ایرانی، این تنها کشور غیر عربی خلیج فارس؛ می توانست این خواسته آنان را بر آورده سازد. بنابراین، فدراسیون امارات متحده عربی با این ادعاها به دنبال کشورسازی- ملت سازی است و همچنین می خواهد در برابر ایران یک پیروزی سیاسی بزرگ حاصل کند و اعتبار و نفوذ سیاسی خود را در منطقه و جهان بالا ببرد. واژگان کلیدی: امارات عربی متحده، ایران، جزایر تنب و ابوموسی، کشورسازی- ملت سازی.
رضا حسین پور پویان زهرا احمدی پور
بقای ملی هدف ثابت و غیرقابل تغییر هر حکومت مبتنی بر ملت است؛ این مقوله به نوبه خود متأثر از امنیت ملی است و امنیت ملی نیز به میزان قابل توجهی تحت تأثیر کیفیت روابط و مناسبات بین کشورها در چهارچوب های منطقه ای و بین المللی است. در سالهای اخیر، اغلب، نقش بنیان های جغرافیایی و ژئوپولیتیک در روابط بین دولت ها نادیده انگاشته شده و یا کم اهمیت تصور می شود. این در حالی است که بنا به استدلال های این بررسی، بستر و زمینه های اصلی مناسبات بین کشورها و دولت ها، حتی در آغازین قرن بیست و یکم، متأثر از عوامل جغرافیایی و ژئوپولیتیک یا به عبارت دیگر محیط محلی و بین المللی آنهاست. براساس دستاوردهای این بررسی، روابط در مناطق ژئوپلیتیک در ابعاد درون منطقه ای، نظام پیرامونی و نظام جهانی حداقل از 13 متغیر و عامل محیطی، جغرافیایی و ژئوپولیتیک تأثیرپذیر است: موقعیت جغرافیایی، عامل همسایگی، تعداد همسایگان، کدهای ژئوپولیتیک، دولت های ایدئولوژیک جانبی، بار استراتژیک فضاها، بار استراتژیک منطقه، درجه ثبات و امنیت منطقه ای، اتحادیه های منطقه ای (درجه استحکام و پیوندهای درونی)، فضاهای امن/ناامن (بحرانی)، منابع جغرافیایی منازعات/همکاری ها (پتانسیل های جغرافیایی همگرایی و واگرایی)، سطوح متوازن/نامتوازن قدرت درون منطقه ای)، وزن ژئوپلیتیک (سطح قدرت ملی) کشورها. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به مصادیق رویدادی، و منابع کتابخانه ای، کارکرد و نقش عوامل فوق را در مناسبات و روابط ژئوپولیتیک در سطوح منطقه ای (بین واحدهای سیاسی درون منطقه)، پیرامونی (منطقه با نظام پیرامونی) و جهانی (منطقه با نظام جهانی)، در منطقه ژئوپولیتیک شبه قاره هند و از زمان تقسیم این منطقه در سال 1947م تا پایان2011م، مورد بررسی و تحلیل قرار داده و به این نتیجه رسیده است که در منطقه ژئوپولیتیک شبه قاره هند، الگوی غالب روابط ژئوپولیتیک در سطح درون منطقه - تحت تأثیر روابط بین هند و پاکستان- براساس الگوی تقابل، در سطح نظام پیرامونی - تحت تأثیر روابط بین هند و چین، و چین و پاکستان- براساس الگوی رقابت و در سطح جهانی - تحت تأثیر رو ابط هند و پاکستان با ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و چین - براساس الگوی تعامل شکل گرفته است. واژه های کلیدی: بنیان های جغرافیایی و ژئوپولیتیک، منطقه ژئوپولیتیک، قدرت، روابط ژئوپولیتیک، شبه قاره هند. نظام منطقه ای، نظام پیرامونی، نظام جهانی.
عباس احمدی محمدرضا حافظ نیا
کشورها با استفاده از پدیده ها و عوامل گوناگون تلاش می کنند تا حوزه نفوذ خود را افزایش دهند. گسترش حوزه نفوذ در خارج از مرزهای یک کشور معمولا از نشانه های قدرتمندی آن کشور محسوب شده و به همین خاطر کشورها، بویژه قدرت های منطقه ای علاقه مندند که از طریق عوامل و متغیر های مختلف، در فضاهای پیرامونی خود به نقش آفرینی بپردازند. در این میان یکی از این متغیر ها، عامل مذهب است. با توجه به نقش اساسی مذهب در زندگی بشر که امروزه آنرا به یکی از مؤلفه های زیر بنایی هویت انسانها تبدیل کرده است، به نظر می رسد که این عامل از حیث ژئوپلیتیک نیز اثر گذاری و نقش آفرینی ویژه خود را در تحولات و دگرگونی های جهانی ایفا می نماید. ایران با توجه به ویژگی های جمعیتی خود و مرکزیت دنیای شیعه می تواند به پدیده شیعه (عامل مذهب) در راستای افزایش نفوذ و میدان عمل منطقه ای خود توجه کند. به عبارتی دیگر با توجه به ویژگی های مذهب شیعه در فضا های جغرافیایی اطراف خود به نقش آفرینی بپردازد و تأثیر گذار باشد. از نگاه ژئوپلیتیک، ساختار جغرافیایی مناطق استقرار شیعیان در ایران و کشورهای پیرامون آن موقعیتی استثنایی در اختیار ایران قرار می دهد. این پژوهش در صدد است تا به بررسی علمی نقش ژئوپلیتیک مذهب در گسترش حوزه نفوذ بپردازد و از طریق مورد ایران که با توجه به واقعیت های موجود در متغیر شیعه واجد ویژگی های خاصی است، این مسأله را مورد مطالعه قرار دهد. بر این اساس دو فرضیه تحقیق به شکل زیر تدوین شده است: 1. به نظر می رسد که مذهب شیعه حوزه نفوذ ایران را در ابعاد سیاسی، اجتماعی و رسانه ای گسترش داده است. 2. از نظر فرهنگی، علمی و آموزشی، موقعیت مرکزی تشیع در ایران، به افزایش حوزه نفوذ آن کمک کرده است. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز این رساله علاوه بر استفاده از روشهای کتابخانه ای (اسناد، کتب، مقالات، متون)، مراجعه به پایگاههای اطلاعاتی مرتبط با تحقیق در شبکه جهانی اطلاع رسانی و گفت و گو با کارشناسان، پرسش نامه ای نیز تهیه شده و توسط صاحبنظران مربوطه در کشورهای گوناگون تکمیل شده است. پس از تجزیه و تحلیل کیفی و کمی اطلاعات گرداوری شده، هر دو فرضیه تحقیق مورد تایید قرار گرفت.
حسین ربیعی پیروز مجتهدزاده
دهه 81-1971 میلادی، به عنوان دوره اوج جنگ سرد و تقابل ابرقدرت های آن روز جهان شناخته می شود. در آن زمان مناطق مختلف جهان صحنه درگیری های فراوان سیاسی و ژئوپلیتیک بوده و از جمله مهمترین آن ها خلیج فارس بوده است. در دوره زمانی یاد شده منطقه خلیج فارس شاهد خروج بریتانیا بود و در حالی که هنوز حضور همه جانبه ایالات متحده آمریکا در آن عملی نشده بود، بر اساس دکترین نیکسون، مدیریت امور این منطقه، به قدرت های منطقه ای (ایران و عربستان سعودی) واگذار شده بود. در دهه یاد شده، در خلیج فارس دگرگونی های مختلفی رخ داده که از جمله آنها پیدایش و تکوین برخی از کشورها در نقشه خلیج فارس و توافق و ترسیم تعدادی از مرزهای آن است. آرامش سیاسی ایجاد شده، کمک فراوانی به حل و فصل درگیری های موجود کرد که این وضعیت در دوران پیش و پس از این دهه تکرار نشده است. پژوهش حاضر در جستجوی ارزیابی نقش قدرت منطقه ای در تأمین آرامش سیاسی و حل مسائل مرزی است و بر این فرضیه استوار است که مدیریت امور یک منطقه ژئوپلیتیک توسط قدرت منطقه ای، نقش موثری در حل و فصل اختلافات و منازعات داشته و در نبود قدرت فرامنطقه ای، ثبات و آرامش بیشتری برای حل و فصل مسائل جغرافیای سیاسی ایجاد شده است. بررسی ها نشان داد که در دهه مورد مطالعه، قدرت منطقه ای توانسته است ضمن ایفای نقش موثر در ایجاد ثبات و آرامش سیاسی، با در پیش گرفتن سیاست عملگرایی، اختلافات سرزمینی خود را با کشورهای منطقه حل و فصل کند.
ابوالفضل کاوندی کاتب محمد رضا حافظ نیا
کشور یک پدیده ی انسانی و حاصل بینش سیاسی اوست. این مفهوم در برگیرنده واحدهای سیاسی-جغرافیایی مستقلی است که برجسته ترین تقسیم بندی جهان کنونی را شکل می دهند و همزمان با شکل گیری سیاسی ایران در دوره هخامنشیان واقعیت پیدا کرد. کشور محور و هسته مرکزی در مطالعات جغرافیای سیاسی است و به لحاظ ساختاری واقعیتی ترکیبی مشتمل بر سرزمین، ملت و حکومت است. اینکه چه عامل و یا عواملی موجب پیدایش و همچنین تداوم بقا و موجودیت کشور می شود، موضوع مورد مطالعه در جغرافیای سیاسی است که از آن تحت عنوان علت وجودی و علت بقای کشور یاد می شود. ایران کشوری تاریخی است که قرن ها از جریان مدنیت و شکل گیری حکومت در آن می گذرد. بارزترین ویژگی جغرافیایی ایران تنوع در پدیده های طبیعی و انسانی است، و تاریخ ایران نیز تحت تاثیر جغرافیا رویدادهای شگرفی را پشت سر گذاشته است. آنچه سبب شده تا نام واحد ایران در عین گوناگونی شکل گیرد پرسش این پژوهش است. روش به کار رفته توصیفی- تحلیلی است و نتایج به دست آمده موید آن است که ایران دارای عناصر چندگانه در علت وجودی و بقای خود است. علل وجودی ایران از 13 عامل جغرافیا، نژاد و قومیت، نقش حکومت، فرهنگ عمومی، تاریخ، تهدیدات، قدرت حکومت، نقش آفرینی مردم، رهبری کاریزما، اهمیت دین، زبان و ادبیات، میهن گرایی و اندیشه سیاسی حکومت شکل گرفته است. علل بقای ایران نیز از 22 عامل تشکیل می شود که علاوه بر علل وجودی ایران شامل ساختار فضایی، ارتش، روابط بین المللی، نقش سازمان ها، اقتصاد ملی، عدالت جغرافیایی و اجتماعی، تعاملات فضایی، رسانه و نمادهای ملی می باشد. از دیگر نتایج پژوهش شناسایی عوامل زیربنایی و روبنایی در هویت و بقای ملی است، که در مجموع 11 عامل سرزمین و موقعیت جغرافیایی، فرهنگ عمومی، تاریخ، دین و مذهب، زبان و ادبیات فارسی، نقش آفرینی مردم، حکومت، قدرت حکومت، میهن گرایی و ملی گرایی، تهدیدات ملی و نژاد و قومیت عوامل زیربنایی؛ و رهبری کاریزما، اندیشه سیاسی حکومت، ساختار فضایی ایران، ارتش، روابط بین المللی، نقش سازمان ها، اقتصاد ملی، عدالت جغرافیایی و اجتماعی، تعاملات و ارتباطات فضایی، رسانه و نمادهای ملی هم عوامل روبنایی در بقای ایران هستند.
سید آرام الیاسی پیروز مجتهدزاده
امنیت واژه پیچیده و به لحاظ کاربرد از گستردگی وسیعی برخودار است. از درونی ترین افکار و احساسات بشری گرفته تا مهمترین مسائل بین دولتها دربرگیرنده مفهوم امنیت است. از آن هنگام که انسان برای بقا و تأمین معاش خود با وسایل ابتدایی و دست ساز به مقابله با عوامل طبیعی پرداخت تاکنون که به دنبال عصر صنعتی شدن، سرعت، تکنولوژی و رویای برتری بر همنوعان و جهان پیرامون خود را از طریق وسایل پیشرفته نظامی و اتمی در سر می پروراند امنیت چه در بعد روانی آن و چه در بعد فیزیکی همواره یکی از دغدغه های همیشگی او بوده است. هریک از مرزهای بین المللی دارای ویژگی های مختص به خود هستند. از ویژگی های مناطق مرزی ایران نیز محرومیت، توسعه نیافتگی شدید و نابرابری اقتصادی و فرهنگی این مناطق نسبت به مرکز می باشد که باعث ایجاد ناامنی در این مناطق شده است. این پژوهش با این سوال آغاز می شود که (آیا توسعه بازارچه مرزی می تواند در امنیت منطقه تاثیر گذار باشد؟)، که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه، مشاهده) در منطقه باشماق مریوان و انجام مصاحبه با مسولین منطقه به این نتیجه رسیدیم که توسعه بازارچه باشماق مریوان در امنیت منطقه تاثیرگذار می باشد. واژه های کلیدی: بازارچه مرزی، توسعه، امنیت، باشماق مریوان
میثم میرزایی تبار محمد رضا حافظ نیا
تنگه هرمز واقع در مناطق جنوبی ایران، آبراه متصل کننده خلیج فارس به دریای عمان و آبهای آزاد است. کشورهای حاشیه خلیج فارس برای انجام صادرات و واردات خود خصوصا در صادرات نفت و گاز وابستگی زیادی به این تنگه دارند و به تبع آن کشورهای مختلف جهان از جمله قدرتهای صنعتی نیز در امر صادرات و واردات به صورت مستقیم یا غیر مستقیم وابسته به این تنگه هستند و روزانه چندین کشتی و نفتکش حامل میلیون ها بشکه مواد نفتی و گاز و میلیون ها تن کالای غیرنفتی، در آن تردد می کنند. نظر به اهمیت این تنگه در اقتصاد جهانی و کشورهای مختلف و همچنین با توجه به وابستگی های مستقیم و غیر مستقیمی که به آن وجود دارد، در این پژوهش نقش استراتژیک تنگه هرمز در مناسبات جهانی، امکان سنجی انسداد آن از نظر حقوقی و اجرایی و تبعات انسداد احتمالی آن مورد برررسی و واکاوی قرار گرفت. نتایج پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و میدانی حاصل از نتایج پرسشنامه به انجام رسید؛ نشان می دهد که تنگه هرمز از گذشته تاکنون نقش استراتژیک خود را در مناسبات جهانی حفظ کرده و در آینده نیز این روند ادامه خواهد داشت. در ارتباط با امکان سنجی انسداد، از نظر حقوقی در زمان صلح انسداد تحت هیچ شرایطی قابل پذیرش نیست. اما در شرایط جنگی که قوانین زمان صلح به حال تعلیق در می آید، امکان انسداد وجود دارد. از نظر اجرایی نیز با بکارگیری سناریوهای غالبا نظامی، انسداد امکان پذیر است. در ارتباط با تبعات انسداد، بسته شدن تنگه هرمز تبعات سوء سیاسی – امنیتی، اقتصادی و ارتباطی را برای کشورهای جهان خصوصا کشورهای حاشیه خلیج فارس را در پی دارد.
لینه بلاغی محمدرضا حافظ نیا
این رساله می خواهد بگوید که ساحل شرقی مدیترانیه علی رغم وسعت کوچک جغرافیایی آن، به دلیل ویژگی های منحصر به فرد، اثر بسیار قابل ملاحظه بر سیاستهای جهانی می گذارد. بدیهی است که ساحل شرقی مدیترانیه به دلایل فراوان؛ از جمله ارتباط مستقیم وغیر مستقیم با کشورهای اثر گذار در خاورمیانه و جهان و دلایل دیگر که شرح مبسوط آن متعاقبا خواهد آمد، باعث حضور گسترده قدرتهای بین المللی و منطقه ای و تصادم منافع می شود و منجر به یک سلسله از درگیری ها و خشونت-ها و همچنین نامناسب شدن اوضاع این منطقه برای ده ها سال و به نتیجه نرسیدن همه فرمولهایی- چه بین المللی و چه اقلیمی- برای رسیدن به راه حل برای خارج شدن منطقه از تجاذبات ومنازعات سیاسی می شود. منافع متضاد و مشترکی که بین بازیگران بین المللی، منطقه ای و محلی در فضای مذکور وجود دارد، باعث شده تا این منطقه اهمیت به سزایی پیدا کند و به طور غیرمستقیم، در همه مسائل ژئواستراتژیک کشورها یا بازیگران منطقه ای و بین المللی در حوزه خاورمیانه بسیار اثر گذار باشد. از این رو هدف ما بر این است مشخص کنیم که؛ نقش مکانها و فضاهای کوچک ساحل شرقی مدیترانه بر سیاست های جهانی چگونه است و چرا این مناطق این قدر اثر گذار شده؟ به عبارتی دیگر ما سعی خواهیم کرد تا شرح دهیم که فضاهای مزبور ( ساحل شرقی مدیترانیه لبنان و فلسطین و اسرائیل ) حاوی چه ارزشهایی هستند که نظر بازیگران سیاسی جهانی یا بین المللی را به خود جلب نموده و بر سیاست آنها نسبت به فضاهای کوچکشان اثر می گذارند. در نتیجه می توان گفت مکان کوچک که ارزشهایی جغرافیایی ثابت واستراتژیک دا رد و در ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با امنیت حیاتی قدرتهایی منطقه ای و جهانی می تواند عامل جلب توجه بازیگران بین المللی باشد، و بر سیاست های بین المللی تأثیرات زیر داشته باشد: باعث مداخله و رقابت قدرتها منطقه ای و فرامنطقه و جهانی است برای حفظ منافع این امر در فضاهای جغرافیایی کوچک به باز شدن راه مانور برای قدرتهای محلی و منطقه ای می شود و منجر به تغییر گفتمان قدرتهای جهانی و منطقه است در یک فرایند که به بازخوانی در نظم جهانی (ژئوپلیتیک و ژئواستراتژی) منتهی می شود. واژگان کلیدی: مکان جغرافیایی، فضای جغرافیایی، ژئوپلیتیک، ساحل شرقی مدیترانه، مداخله.
داریوش بهمیی محمدرضا حافظ نیا
رود کارون در امنیت، توسعه و تمدن بخش وسیعی از جنوب غربی کشور ایران تاثیر گذار می باشد این رودخانه به این علت که به نواحی مرکز کشور اتصال دارد سبب می شود تا مراکز جمعیتی حاشیه کارون به ویژه شهر اهواز از ایران جدا نباشد و این عدم جدایی از مرکز، هم امنیت منطقه ای و هم ملی را تقویت، در نتیجه انسجام اجتماعی و همگرایی سیاسی را نیز موجب شود. هرچند انتقال آب از سرشاخه های کارون از سوی سیاست گذاران آبی کشور، نقطه امید مردم ساکن فلات مرکزی و بهترین راه تأمین آب آنها تعریف و عنوان گردیده، اما در عین حال، عوارضی را در مسیر انتقال و حوزه مبدا به خصوص در پایین دست حوزه (بخش عمده خوزستان) به عنوان ناحیه مصرف بوجود می آورد. هم اکنون یکی از دغدغه های اصلی مردم خوزستان به ویژه اهواز، برنامه های آشکار و پنهان انتقال آب کارون بوده و آن را خلاف اجرای عدالت می پندارند. این پژوهش با روش آماری و توصیفی، پیامدهای سیاسی-اجتماعی انتقال آب از حوزه آبریز کارون از زاویه نگاه جامعه شهری و روستایی شهرستان اهواز و نیز رابطه این تاثیرات با کنش های سیاسی-اجتماعی را بررسی می کند. داده های پژوهش به روش پرسشنامه ای جمع آوری گردید و جهت ارزیابی فرضیه ها از آزمون های t-test و کای اسکوئر در نرم افزارspss استفاده شد.یافته ها نشان می دهد بین انتقال آب کارون و کنش های سیاسی-اجتماعی جامعه آماری پژوهش رابطهمعنی دار وجود دارد. همچنین از نگاه آنها، انتقال آب از سرشاخه های کارون منجر به پیامدهای طبیعی، زیست محیطی، سیاسی-جتماعی و اقتصادی در شهرستان اهواز می گردد. این نتیجه ساختار تئوریک تحقیق را مورد تائید قرار می دهد. به این ترتیب ضرورت مورد توجه قرار دادن پدیده واگرایی و همگرایی از منظر جغرافیای سیاسی، در پروژه های انتقال آب کارون را آشکار می نماید. واژه های کلیدی: انتقال بین حوضه ای آب از سرشاخه های کارون، هیدروپلیتیک، پیامدهای سیاسی-اجتماعی، واگرایی، همگرایی
یونس رشیدی پیروز مجتهدزاده
گسترش زیرساخت های ارتباطی و افزایش میزان دسترسی اعضای یک جامعه به رسانه هاو فضای مجازی، بر نیازها، مشارکت سیاسی، و تعامل شهروندان با فضای سیاسی محلی،ملی و بین المللی تاثیر گذار است. امروزه شهروندان کشورهای مختلف بوسیله امکانات و زیرساخت های فن آوری ارتباطات بر میزان آگاهی خود می افزایند و به نشر و پیگیری اخبار و اطلاعات در فضای مجازی و رسانه های ارتباطی می پردازند.آنها دیگر همانند گذشته در برابر رسانه ها منفعل عمل نمی کنند، بلکه با مشاهده و ارزیابی شرایط کنونی کشور خود به مقایسه کیفیت زندگی و آزادی های قانونی خود با مردم سایر کشورها می پردازند. در ماههای پایانی سال 2010 میلادی اعتراض هایی درکشورهای تونس، مصر، بحرین، لیبی و سوریه بوقوع پیوست که تا پیش از آن کمتر کسی به احتمال شکل گیری آنها اندیشده بود.نقطه اشتراک همه این اعتراض ها شروع آنها ازفضای مجازی بود. با سقوط حکومت های تونس، مصر، لیبی و استعفای رئیس جمهور یمن، اکنون می توان انتظار داشت که دامنه این جنبش ها به سایر حکومت های اقتدارگرای منطقه خاورمیانه تسری یابد. در حرکت های اعتراضی که در منطقه وبه طور خاص در دو کشور تونس ومصر به وقوع پیوست ، معترضان با استفاده از فضای مجازی به ایجاد هماهنگی و ارتباط میان یکدیگر جهت برپایی تظاهرت در مناطق و شهرهای مختلف بر علیه حاکمیت پرداختند. سازمان دهندگان اعتراض ها درکشور مصر با بهره-گیری از ابزارهایی که مخاطبان آنها در سطح جهان دراختیار داشتند سعی کردند تا توجه زیادی را به حرکت خود جلب نمایند و در کنار آن مرجع سازماندهی اعتراض ها را از احزاب و نخبگان سیاسی به شبکه های اجتماعی منتقل نمودند. این تحقیق به منظور بررسی وقایع اخیر سعی دارد با مطالعه اسناد و گزارش های منتشر شده به این سئوال پاسخ دهد که فضای مجازی در روند شکل گیری حرکت های اعتراضی کشور مصر در چارچوب چه فرآیندی و تحت تاثیر چه عواملی به ایفای نقش پرداخته است؟
مهدی شیرازی پیروز مجتهدزاده
چکیده در عرصه ژئوپولیتیک قدرت ها در حال رقابت برای حفظ منافع و کسب قدرت بیشتر جهت ایفای نقش تأثیرگذارتر در معادلات ژئوپولیتیکی هستند. زیرا داشتن نقش پر رنگ تر به منزله نفوذ و هژمونی بیشتر در معادلات ژئوپولیتیکی است. چنانکه قدرت ها بر اساس میزان وزن و قدرت ژئوپولیتیکی شان در تحولات جهانی به ایفای نقش می پردازند. بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران و به قدرت رسیدن حکومتی با ایدئولوژی شیعه، کم کم زمینه های بوجود آمدن تحولات و نگرشهای جدیدی در عرضه ژئوپولیتیک جهانی شکل گرفت. بخصوص که در سی سال اخیر و پس از انقلاب ایران قدرت های شیعی دیگری چون حزب الله لبنانو شیعیان عراق در کنار علویان سوریه ظهور کردند و باعث تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه و به تبع آن ژئوپولیتیک جهانی گردیدند. از سوی دیگر، کشورها و قدرت های مخالف با نشان دادن واکنش به این قدرت های شیعی در صدد مقابله با آن برآمدند و با کمک قدرت های اروپایی و آمریکا اتحادی غیر رسمی درمقابل قدرت گرفتن شیعیان بوجود آوردند. هر چند رهبران شیعی بارها اعلام کرده اند که هرگز بدنبال ایجادجنگ مذهبی یا تشکیل هلال شیعی نیستند اما قدرت های رقیب همچنان بر مقابله خود با شیعیان اصرار دارند. این تحولات و فعل و انفعالات ما را بر آن داشت تا با مطالعه تحولات ژئوپولیتیکی دوران معاصر، به بررسی نقش و جایگاه ژئوپولیتیک شیعه در تحولات ژئوپولیتیکی خاورمیانه و جهان بپردازیم. در اینجا کشورها و قدرت های شیعی که در عرصه ژئوپولیتیک، دارای قدرت رقابت و وزن ژئوپولیتیکی هستند در ارتباط با ژئوپولیتیک جهانی مورد مطالعه قرار می گیرند. روش انجام تحقیق توصیفی تحلیلی بوده واطلاعات مبتنی براسناد،مدارک،وآمارمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. واژگانکلیدی: ژئوپولیتیک شیعه، هلال شیعی، ایران، ژئوپولیتیک جهانی
سیروس احمدی نوحدانی محمدرضا حافظ نیا
برخی از نقاط ناآرام سیاسی روی کره زمین به عنوان حایل میان قدرتهای بزرگتر عمل کرده اند. قدرتهای برتر جهانی یا منطقه ای برای جلوگیری از احتمال تماس و درگیری مستقیم با رقیب خود، در مناطقی خاص اقدام به تشکیل کشورهای حایل کردند و با توافقات گاه دو جانبه با رقیب خود، متعهد می شدند تا هیچیک از قدرتها به این فضا وارد نشود و یا آن را به تصرف خود در نیاورد. در الگوی رقابت قدرتهای حایل ساز، فضای جغرافیایی آنان از یکدیگر جداست. میان این دو، فضایی وجود دارد که فضای خلاء نامیده می شود. یعنی یک فضای جغرافیایی کم قدرت. مرزهای ژئوپلیتیک این دو قدرت نباید با هم تماس جغرافیایی داشته باشد زیرا در صورت تماس مرزها، امکان درگیری بالا می رود. لذا فضای جغرافیایی دچار خلاء یا ضعف قدرت در میان دو قدرت «فضای حایل» می شود. در این پژوهش، ضمن ارائه تعریفی جدید از فضای حایل، روند شکل گیری حایلها (شامل چرایی-چهار متغیر- و چگونگی- دو متغیر)، ویژگیها (شامل 12 متغیر) و کارکردهای حایلها در دو بعد خارجی (شامل پنج متغیر) و داخلی (در دو سطح حکومتی با 9 متغیر و سطح مردمی با هشت متغیر) شناسایی و ارزیابی شد. همه متغیرها ابتدا در مورد فضاهای حایل و سپس در مورد خاص ایران مطالعه کتابخانه ای شد سپس متغیرها به ارزیابی متخصصین داخلی و خارجی سپرده شد و نتایج بدست آمده با روشهای آماری و استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده در پژوهش نشان داد حایلها قربانی رقابت قدرتهای برتر هستند و خود کشور حایل نقش چندانی در حایل شدن خود ایفا نمی کند بلکه عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیک هستند که سرنوشت حایل بودن را برآن تحمیل می کنند. طی دو قرن گذشته الگوی رقابت ژئوپلیتیکی قدرتهای درجه یک در مقیاس جهانی همواره در سطح ملی و در فضای ایران انعکاس داشته است یعنی وضعیت سیاسی داخلی ایران انعکاسی از الگوی رقابت در سطح جهانی و گلوبال بوده است. قرار گرفتن ایران در موقعیت حایلی و گوناگونی در ویژگی ها و کارکردهای آن پیامدهای متفاوت و بغرنجی در دو سده گذشته برای کشور در پی داشته است. به لحاظ سیاسی، حکومت در ایران با آسیب های بالایی مواجه شد و در روند توسعه و تصمیم گیری و تدوین استراتژی های ملی با مشکلات و برخوردهای متضاد از سوی قدرت ها مواجه بوده است.
مصطفی مظاهری پیروز مجتهدزاده
چکیده ایران کشوری است که در آن گروه های زبانی و مذهبی مختلفی زندگی می کنند، این گروهها نقش سازنده و برجسته ای در انسجام و یکپارچگی ملی در کشور دارند. آذری ها که از اقوام اصیل ایرانی هستند، همواره در عرصه های گوناگون ملی و منطقه ای نقش تعیین ساز و مهمی داشتند. از آن جمله، نقش آنها در رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع در زمان حکومت صفویه، مشارکت آنها در تشکیل حکومتهای ایرانی و نیز شکل گیری حکومت ملت پایه است، آذریها به خاطر جایگاه والای منطقه آذربایجان در تاریخ تحولات ایران،تعلق داشتن به هویت ایرانی و تکاثف و چسبندگی با اکثریت ملت ایران،در وقوع این رویدادها،نقش بارز و درخشانی داشته اند. روش به کار رفته در این پژوهش،توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر یافته های تاریخی و اسنادی است. نتایج به دست آمده، موید آن است که آذریها نه تنها در شکل گیری حکومت ملت پایه نقش داشته اند، بلکه از ارکان اصلی و تأثیر گذار در تشکیل و مدیریت حکومت ملت پایه در ایران بوده اند. منطقه آذربایجان که از نواحی مهم و سرنوشت ساز کشور ایران است، همواره کانون تحولات و حرکات گوناگون در بعد ملی و محلی بوده است. با بررسی رفتار سیاسی قوم آذری و نیز جایگاه برجسته منطقه آذربایجان درتاریخ شکل گیری حکومتهای ایران و همچنین تشکیل حکومت ملت پایه، این واقعیت روشن شد که کارکرد منطقه آذربایجان و آذریها در تاریخ تحولات ایران و تشکیل حکومتهای ایرانی برجسته است. نتایج پژوهش نشان می دهدکه آذریها در قبال مسائل ملی، در کل رویکرد میهن گرایانه داشته و منافع ملی را دنبال کرده اند.اگر هم حرکات مرکز گریز در این منطقه وجود داشته،ضیعف بوده و غلبه با حرکات مرکز گرا بوده است. واژگان کلیدی: ایران،آذربایجان، قوم آذری،حکومت ملت پایه.
لینه بلاغی محمدرضا حافظ نیا
این رساله می خواهد بگوید که ساحل شرقی مدیترانیه علی رغم وسعت کوچک جغرافیایی آن، به دلیل ویژگی های منحصر به فرد، اثر بسیار قابل ملاحظه بر سیاستهای جهانی می گذارد. بدیهی است که ساحل شرقی مدیترانیه به دلایل فراوان؛ از جمله ارتباط مستقیم وغیر مستقیم با کشورهای اثر گذار در خاورمیانه و جهان و دلایل دیگر که شرح مبسوط آن متعاقبا خواهد آمد، باعث حضور گسترده قدرتهای بین المللی و منطقه ای و تصادم منافع می شود و منجر به یک سلسله از درگیری ها و خشونت ها و همچنین نامناسب شدن اوضاع این منطقه برای ده ها سال و به نتیجه نرسیدن همه فرمولهایی- چه بین المللی و چه اقلیمی- برای رسیدن به راه حل برای خارج شدن منطقه از تجاذبات ومنازعات سیاسی می شود. منافع متضاد و مشترکی که بین بازیگران بین المللی، منطقه ای و محلی در فضای مذکور وجود دارد، باعث شده تا این منطقه اهمیت به سزایی پیدا کند و به طور غیرمستقیم، در همه مسائل ژئواستراتژیک کشورها یا بازیگران منطقه ای و بین المللی در حوزه خاورمیانه بسیار اثر گذار باشد. از این رو هدف ما بر این است مشخص کنیم که؛ نقش مکانها و فضاهای کوچک ساحل شرقی مدیترانه بر سیاست های جهانی چگونه است و چرا این مناطق این قدر اثر گذار شده؟ به عبارتی دیگر ما سعی خواهیم کرد تا شرح دهیم که فضاهای مزبور ( ساحل شرقی مدیترانه لبنان و فلسطین و اسرائیل ) حاوی چه ارزشهایی هستند که نظر بازیگران سیاسی جهانی یا بین المللی را به خود جلب نموده و بر سیاست آنها نسبت به فضاهای کوچکشان اثر می گذارند. در نتیجه می توان گفت مکان کوچک که ارزشهایی جغرافیایی ثابت واستراتژیک دارد و در ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با امنیت حیاتی قدرتهایی منطقه ای و جهانی می تواند عامل جلب توجه بازیگران بین المللی باشد، و بر سیاست های بین المللی تأثیرات زیر داشته باشد: باعث مداخله و رقابت قدرتها منطقه ای و فرامنطقه و جهانی است برای حفظ منافع این امر در فضاهای جغرافیایی کوچک به باز شدن راه مانور برای قدرتهای محلی و منطقه ای می شود و منجر به تغییر گفتمان قدرتهای جهانی و منطقه است در یک فرایند که به بازخوانی در نظم جهانی (ژئوپلیتیک و ژئواستراتژی) منتهی می شود.
بهروز بوچانی محمدرضا حافظ نیا
این تحقیق به طور کلی به بررسی تاثیر ایدئولوژی انقلاب اسلامی که در سال 1979در ایران رخ داده است بر روی ناسیونالیسم ایرانی می پردازد و در پی بیان کردن این موضوع است که که انقلاب1979با ماهیت مذهبی و اسلامی آن در ابتدای آن بیشتر بر روی عناصر هویتی مربوط به اسلام تاکید می کرده است و عناصر هویتی کاملا ایرانی که ماهیتی غیرمذهبی و غیر اسلامی داشته اند و در قبل از انقلاب از این عناصر در جهت مقبولیت حکومت پهلوی استفاده می شده است را نادیده گرفته است ، در واقع ناسیونالیسم سال های اول انقلاب بر خلاف ناسیونالیسم قبل از انقلاب که ماهیتی باستان گرایانه و تاریخی داشته است ناسیونالیسمی به شدت مذهب پایه بوده است، که بیشتر واکنشی در مقابل ناسیونالیسم به شدت باستانی گرایانه حکومت قبلی بوده است . دیگر این که در این مقاله ما می خواهیم که این مساله را بیان کنیم که انقلاب اسلامی تحت تاثیر تحولات بزرگی که درطی این مدت 30 ساله با آن ها روبه رو بوده است در جهت ناسیونالیسمی با ترکیب عناصر هویتی کاملا ایرانی و باستانی و اسلامی حرکت کرده است و هرچه از سال های اول انقلاب گذشته است به مرور از حالت مذهبی آن کمرنگ تر شده است و به سوی ترکیبی از عناصر باستانگرایانه و مذهبی رسیده است. ، در واقع انقلاب اسلامی به مرورناسیونالیسمی واقع گرایانه تر که ترکیبی از عناصر کاملا ایرانی واسلامی را برگزیده است.
نعمت صالح منفرد زهرا احمدی پور
دو کشور ایران با حکومت جمهوری اسلامی وایدئولوژی تشیع و عربستان سعودی با حکومت سلطنتی وایدئولوژی وهابیت به عنوان دو کشور مسلمان، مهم و قدرتمند در منطقه جنوب غرب آسیا قرار گرفته اند. عربستان سعودی خود را به عنوان مرکز اسلام ومحل نزول قرآن و پیامبر اسلام(ص) ونیز قبله گاه مسلمین به عنوان رهبر جهان اسلام معرفی می کند. از طرف دیگر ایران نیز که داعیه اسلام ناب را دارد خود را ام القرای جهان اسلام می داند و اندیشه حکومت جهانی را مطرح می کند. جوهر اصلی تعارضات و رقابتها بین دو ایدئولوژی تشیع و وهابیت است که دارای نگرشی متفاوت نسبت به جهان و الگوی حاکم بر روابط بین المللی ومنطقه ای هستند وشیوه و راه و رسم متفاوتی را تعقیب می کنند. در اینجا 10 کشور که بیشترین رقابت بین ایران وعربستان در آنها صورت می گیرد در سه زمینه اقتصاد، سیاست و ایدئولوژی مورد بررسی قرار می گیرند.
امیر حسین زاده حمیدرضا محمدی
چکیده ندارد.
داریوش امیری نیا پیروز مجتهدزاده
چکیده ندارد.
سیاوش شریفی مهدی موسی کاظمی
چکیده ندارد.
طاهره میرزایی پور حمیدرضا محمدی
چکیده ندارد.
رحمت رمضانی علیرضا محرابی
چکیده ندارد.
محسن جان پرور محمدرضا حافظ نیا
چکیده ندارد.
حامد یزدانی جواد اطاعت
چکیده ندارد.
ناجیه نیسی محمدرضا حافظ نیا
صنعت توریسم از سوی سازمان جهانی توریسم به عنوان صنعت سوم معرفی شده است. بنابراین کشورهای مختلف سعی دارند تا با برنامه ریزی وسیعتر در زمینه توریسم منطقه جاذبی برای توریست ها باشند و این سرمایه عظیم را به سمت کشور خود هدایت کنند. در این پژوهش دو مکان توریستی کیش و دبی که از نظر طبیعی و اقلیمی شباهت فراوان دارند با یکدیگر مقایسه شده اند. این پژوهش نشان داده است با توجه به شباهت طبیعی این دو مکان که یکی در شمال و دیگری در جنوب خلیج فارس قرار دارد، دبی در زمینه توریسم بسیار موفق تر از جزیره کیش عمل کرده است. این پژوهش تفاوت این دو منطقه را به دلیل ایدئولوژی لیبرال حاکم بر کشور امارات و ایدئولوژی اسلامی کشور جمهوری اسلامی ایران می داند.
امان دوردی قرنجیک پیروز مجتهدزاده
"حکومت ملّتی" یا "ملّت پایه" (nation- state) یکی از مهمترین مباحث مورد مطالعه در جغرافیای سیاسی است. سابق? این نوع حکومت به اروپای اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم برمی گردد. در مورد شکل گیری حکومت ملّتی در ایران تا زمان حاضر کار چندانی انجام نگرفته است. این تحقیق با روش مطالع? کتابخانه ای و به شیو? توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. در این پژوهش از طریق شاخص سازی برای حکومت ملّت پایه در اروپا، به ردیابی این شاخص ها در ایران پرداخته تا زمان دقیق پیدایش حکومت ملّت پایه در ایران مشخص گردد. تا به حال نظریاتِ مختلفی در مورد زمان شکل گیری حکومت ملّت پایه در ایران مطرح گردیده است. بعضی ها زمان تشکیل آن را مشروطه می دانند، برخی نیز پهلوی و گروهی دیگر انقلاب اسلامی را زمان تشکیل حکومت ملّت پایه در ایران ذکر کرده اند. اما پس از انجام پژوهش مشخص گردید که شکل گیری حکومت ملّتی ایران، در زمان حکومت پهلوی بوده است.
رضا الله وردی زاده محمدرضا حافظ نیا
سیستم سیاسی بسیط، بر واحد بودن و عدم تقسیم قدرت سیاسی در عرصه جغرافیایی کشورها اشاره دارد. به نظر می رسد بین نظام سیاسی بسیط و همبستگی ملی رابطه وجود دارد. ویژگی مطلوب نظام سیاسی بسیط در جهت وحدت و همبستگی ملی، زمانی آشکار می شود که کشور به لحاظ انسانی و فرهنگی تقریبا یکدست باشد. این پژوهش به بررسی رابطه سیستم سیاسی بسیط با همبستگی ملی در کشور ایران پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی - تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات با طراحی پرسش نامه و با استفاده از تکنیک دلفی است. جامعه آماری تحقیق، پژوهشگران و متخصصین در رشته های جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی، جامعه شناسی سیاسی، مدیریت دولتی می باشد. تعداد نمونه آماری 70 نفر از متخصصین مزبور است که به شکل تصادفی انتخاب شدند. با توجه به نتایج بدست آمده، این فرضیه که سیستم سیاسی بسیط موجب تقویت همبستگی ملی می شود، تائید نمی گردد؛ بالعکس سیستم سیاسی بسیط برای کشوری چون ایران موجب تضعیف در همبستگی ملی می باشد. عدم تائید فرضیه به معنی ناکارآمد بودن سیستم سیاسی بسیط برای ایران نیست؛ بلکه تمرکز افراطی و شدید در سیستم بسیط است که همبستگی ملی را تضعیف می کند.