نام پژوهشگر: علیرضا دهقانپور
علیرضا دهقانپور امیر دیوانی
چکیده پاسخ به پرسش چیستی «معنای زندگی» جز از راه شناخت انسان ممکن نیست. معنای زندگی به هر سه معنای هدف، ارزش و کارکرد زندگی، در راستای وجود انسان، استعدادها و توانایی های اوست. ملاصدرا انسان شناسی را اصل و پایه ی همه ی معارف و پرسش های بنیادین می داند که بدون آن دیگر شناخت ها کامل نخواهد بود. انسان در میان سایر موجودات از امتیازات خاصی برخوردار است که منشأ آن، نفس ناطقه و عقل است. بنابراین ساختار وجودی انسان، ترکیبی از بدن و عقل است. انسان جامع طبیعت و ماوراء طبیعت است. جزء طبیعی انسان اگر زیر پوشش تدبیر عقل قرار نگیرد انسان را از کمال خود باز می دارد. عقل از بدن به منزله ی شرط حضور در طبیعت و به منزله ی ابزار، بهره برداری می کند. انسان به دلیل برخورداری از درک عقلی، به دنبال کشف حقیقت و معنای زندگی حرکت می کند. معنای زندگی انسان تابعی از وجود او و متناسب با وجود اوست. اگر وجود مختص انسانی، به قوه ی عقلی اوست، معنای زندگی نیز در رابطه با قوه ی عقلی مشخص می شود. قوه ی عقلی دو بعد نظری و عملی دارد. انسان در مقام عقل، خالی از غایت و هدف نیست. هدف ایده آل زندگی در نزد عقل، معرفت خداست. از این رو در صدد شناخت خدا و افعال او برمی آید. در این مسیر او به شناخت خود و جهان که فعل تکوینی خدا هستند می-پردازد و سفرهای علمی و عملی چهارگانه را تنظیم می کند. این حرکت ارادی و وجودی انسان، وقتی به غایت می رسد که انسان به اراده و اختیار، تحت فرمان عقل به سوی خدا گام بردارد و در کنار او قرار یابد. ارزش زندگی انسان نیز در سایه ی ارتباط او با خدا و حرکت به سمت او تعیین می شود. بر اساس حرکت جوهری و ثابت نبودن مرتبه ی وجود انسان، بر خلاف دیگر ممکنات، انسان جایگاه معینی در مراتب وجود ندارد و از پایین ترین مقامات تا بالاترین درجات می تواند سیر داشته باشد. ملاصدرا ارزش انسان و زندگی او را در گرو رضایت الهی، کرامت انسانی، فطرت، عشق و جاودانگی می داند. کارکرد زندگی، با نقش عمده-ی انسان در عالم هستی که نقش خلافت الهی اوست معین می شود. جانشینی انسان از خدا که با حقایقی همچون ولایت، امانت، وساطت در خلقت، غائیت خلقت و ... همراه است، جایگاه انسان را در دار هستی تعیین می کند. انسان اشرف مخلوقات است آفرینش عالم به خاطر اوست. نقطه ی مقابل این معنا، پوچی است؛ هر چند مادی گرایی و شکاکیت از عوامل اصلی پوچی است اما عواملی همچون مرگ و شرور از علل سوق به سمت پوچی است که در حکمت متعالیه نه تنها پوچی را نتیجه نمی دهند، بلکه از عوامل معناساز زندگی و از راه های رشد و تعالی انسان به شمار می روند. علم زدگی که از عوامل پوچی شمرده شده نه ثمره-ی علم بلکه نتیجه ی کم ظرفیتی انسان و توقف در مراحل پایین عقل می باشد و در حکمت متعالیه که جمع برهان و عرفان و قرآن است هرگز جایی ندارد. کلمات کلیدی: معنای زندگی، ملاصدرا، حکمت متعالیه، هدف زندگی، ارزش زندگی، کارکرد زندگی، پوچی
محمد خامسی هامانه علیرضا دهقانپور
با افزایش جمعیت از یک سو و پیشرفت تکنولوژی و ایجاد کاربری های متنوع شهری، از سوی دیگر، لزوم چینش صحیح و مناسب کاربری ها بیش از پیش خودنمایی می کند. مکانیابی، یک شیوه و ابزار در دست برنامه ریزان شهری برای چینش المانهای شهری به شمار میرود. حساسیت مکان گزینی بهینه خدمات امدادی و به خصوص ایستگاههای آتش نشانی با تنوع کاری و گستره خدماتی که ارایه می دهند به سبب نوع فعالیت بیش از سایر خدمات شهری اهمیت می یابد. شهر تفت که چونان نگینی در انگشتری کویر با شرایط اقلیمی و ساختار فیزیکی خاص خود می درخشد به سان بسیاری از شهرهای ایران دچار چالشهایی در چینش کاربری هاست. تفت با ساختار کریدوری و طولی بیش از 10 کیلومتر صرفا یک ایستگاه آتش نشانی دارد که در ابتدای شهر مستقر است. به استناد شرایط و ضوابطی که در ایران به عنوان اسناد فرادستی در مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی مورد استفاده است، در بهترین شرایط تنها کمتر از نیمی از شهر تحت پوشش خدمات امدادی این ایستگاه قرار دارد. در این پژوهش سعی بر آن است به شیوه ای علمی کمبودهای موجود در این زمینه جبران گردد. و کمکی باشد به مدیران شهری در پوشش مناسب خدمات امدادی، از آنجا که فرایند سلسله مراتبی ahp منعطف، قوی و ساده است برای تصمیم گیری در شرایطی که معیارهای تصمیم گیری متضاد، انتخاب بهترین گزینه ها را با مشکل مواجه می سازد، مورد استفاده قرار گرفته و در مرحله بعد، استفاده از نرم افزار gis نیز به عنوان ابزاری برای تهیه نقشه های تفکیکی از کاربری اراضی شهری و تلفیق نقشه ها و نهایتا گرفتن خروجی نهایی مورد استفاده قرار گرفته. در نهایت خروجی های به دست آمده موید کمبود حداقل یک ایستگاه در شهر می باشد تا با احداث آن کل شهر در پوشش 5 دقیقه ای خدمات آتش نشانی قرار گیرند.
رضا قنواتی سعید گیوه چی
یکی از مهمترین مباحث شهر و شهرنشینی در ایران امروز، بررسی و تحلیل رشد و توسعه ی کالبدی فضایی شهر و شهرنشینی است. در این ارتباط هدف کلی برنامه ریزی شهری تأمین رفاه مردم از طریق ایجاد محیطی بهتر، سالمتر، آسانتر، موثرتر و دلپذیرتر است. بدین لحاظ تحلیل تناسب زمین برای توسعه ی شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار برای توسعه ی کالبدی بسیار ضروری می نماید. از این رو، هدف از تحقیق حاضر، مطالعه ی روند توسعه کالبدی – فیزیکی شهر اهواز، شناخت عوامل موثر در رشد کالبدی – فیزیکی شهر، بررسی سیر گسترش شهر و الگوی توسعه فیزیکی آن، شناخت توانمندی ها و محدودیت های توسعه فیزیکی شهر و ارایه راهکارهایی جهت برنامه ریزی اصولی و عملی برای توسعه فیزیکی شهر بوده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و سعی گردیده است روند توسعه شهر اهواز و مسایل و مشکلات آن مورد بررسی قرار گیرد و راهبردهای مناسب جهت توسعه بهینه این شهر ارایه شود. از این رو برای این منظور، پس از بررسی روند توسعه تاریخی شهر، گونه شناسی فیزیکی و عوامل و محدودیت های موثر در توسعه کالبدی فیزیکی شهر مورد بررسی قرار گرفته است.همچنین مطابق فرضیات مطرح شده در تحقیق، میزان رشد فیزیکی قسمتهای شمالی و جنوبی شهر و همچنین عوامل موثر بر توسعه ی عمودی بخش غربی شهر مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از مدلهای آنتروپی شانون و هلدرن مشخص گردید مناطق 3، 4، 5 شهر اهواز بیشترین رشد کالبدی را به خود دیده اند. ضمن اینکه عوامل محدود کننده طبیعی در بخش غربی شهر بعنوان مهمترین عامل توسعه کالبدی این بخش از شهر معرفی شده اند. در نهایت در فصل آخر پیشنهادات لازم برای جلوگیری از رشد فیزیکی نامطلوب شهر ارایه گردید.
حسین رحیمی علیرضا دهقانپور
بر اساس سند چشم انداز جمهرری اسلامی ایران، ایران در سال 1404 کشوری خواهد بود "برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی، دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علم و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی". به همین منظور،ایجاد کریدورهای علم و فناوری به عنوان منظومه ای از انبوه امکانات علمی، صنعتی، تولیدی، آزمایشگاهی، تحقیقاتی، زیر ساخت ها و محیط های ارتباطی، نهادها و موسسات، افراد و اطلاعات که با تکیه بر خلاقیت ها و نوآوری ها در یک گستره جغرافیایی مستقرند، به عنوان یکی از مکانیزم های توسعه ای در دستور کار قرار گرفته است. از این رو و از آنجایی که استقرار هر عنصر شهری در موقعیت مکانی از سطح شهر، تابع اصول و قواعد خاصی است که در صورت رعایت شدن، به موفقیت و کارایی عملکردی آن عنصر در همان مکان مشخص خواهد انجامید، تحقیق حاضر با هدف بررسی پتانسیل ایجاد کریدور علم و فناوری در استان یزد و همچنین پیدا کردن بهترین مکان برای استقرار کریدور علم و فناوری یزد تعریف گردید. در این راستا، پس از مطالعه چندین کریدور موفق جهانی و همچنین لحاظ نمودن الزامات مکان گزینی کریدورها و ضوابط و مقررات و اسناد بالا دستی، پارامترهای موثر در دو سطح شاخص های اصلی و زیر شاخص ها مطابق با روش تحلیل سلسله مراتبی شناسایی گردید. در مرحله بعدی پس از طراحی پرسشنامه، نظریات خبرگان، مدیران و متخصصین در تعیین ضریب اهمیت شاخصها لحاظ و با بهره گیری از نرم افزار سوپردیسیژن و تحلیل اطلاعات نسبت به تعیین وزن شاخص ها اقدام شد. در گام بعدی تصویر ماهواره ای محدوده مورد مطالعه تهیه و با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی پس از زمین مرجع کردن محدوده مورد مطالعه تهیه و با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی پس از زمین مرجع کردن محدوده مورد مطالعه نسبت به تهیه بانک اطلاعاتی اقدام و سپس نسبت به آماده سازی لایه های اطلاعاتی بر اساس الزامات برخاسته از نتایج پرسشنامه و مصاحبه های تخصصی اقدام شد و در جهت رسیدن به نقشه نهایی که از همپوشانی نقشه های وزن دار به دست می آید، ابتدا اهمیت لایه های اطلاعاتی از بعد فاصله در محدوده مورد مطالعه مشخص و سپس از روش همپوشانی لایه ها محدوده استقرار کریدور علم و فناوری یزد پیشنهاد گردید. با مقایسه محدوده پیشنهادی با محدوده انتخابی استان مشخص گردید، این در محدوده 85 درصد همپوشانی داشته و مکان انتخابی استان به کمی اصلاحات قابل قبول می باشد.
زهرا ملاآقائیان بهنمیری علیرضا دهقانپور
مسأله سعادت و شقاوت از مباحث بسیار مهم انسانی است که از دیرباز فکر بشر را به خود مشغول داشته است. مفسران، محدثان، فیلسوفان و متکلمان، هر کدام به مناسبتی به این مبحث پرداخته اند. انسان دارای ساحت های وجودی و ابعاد وجودی مختلفی است. ساحت فطرت، ساحت ادراک، ساحت اراده، ساحت عمل از دیدگاه علامه طباطبایی، فعلیت یابی جنبه های وجودی با انجام فعل خاص خود، مایه آرامش و راه یابی انسان به کمال و سعادت است و عدم فعلیت قوا و شئون نفس، عامل از هم پاشیدن حیات انسانی و شقاوت. سعادت هر چیزی عبارت است؛ از رسیدن خیر وجودی آن چیز، تا به وسیله آن کمال خود را یافته و در نتیجه متلذذ شود. سعادت در انسان که موجودی است مرکب از روح و بدن؛ عبارت است از رسیدن به خیرات جسمانی و روحانی. مولفه های سعادت عبارت است از خیر، لذت، هدایت، کمال. مولفه-های شقاوت عبارت است از؛ شر، ألم، ضلالت، نقص. عوامل سعادت به سه بخش عمده، بینشی، اخلاقی و رفتاری تقسیم می شود که ایمان، تفوا، تزکیه، عمل صالح ذیل آنها بحث می شود. نقطه مقابل یعنی عوامل شقاوت اموری هم چون؛ اعراض از یاد خدا، جهل و گناه می باشد. انسان در تمام کارهای ارادی اش، مختار و آزاد است. خداوند او را مختار آفریده و اراده کرده که او سعادت و شقاوت خویش را به دست خود رقم زند، اما آیاتی در قرآن هست که به ظاهر، آزادی و اختیار انسان را نفی می کند و تمام امور را به مشیت و اراده الهی موکول می داند. از نظر علامه طباطبایی، سعادت و شقاوت، اکتسابی است نه ذاتی. حکمت خداوند اقتضاء می کند که سعادت و شقاوت بشر بر اساس اختیار باشد. خدا راه اطاعت را که منتهی به سعادت بشر می شود و راه شقاوت را که منتهی به بدبختی او می گردد، برای او بیان کرد
حمیده حسنی نادر شکراللهی
خرافه عبارت است از باورهای باطل و بی اساس که فاقد مبنای علمی و عقلی می باشند. تجربه نشان داده در هر عصر خرافه وجود داشته اما هر بار با رنگ و نام دیگری ظهور یافته است از طرفی هر اندازه علم گرایی و استدلال در جامعه ای بیشتر حاکم شده دامنه خرافات در آن جامعه کمتر شده است، از آنجا که مرز بین خرافه و واقعیت کمرنگ شده و همچنین عقلانیت مقابل خرافه گری است لذا لازم است معیاری برای عقلانیت یافت شود تا بتوان مرزی برای خرافه و واقعیت تعیین کرد. در این تحقیق سعی بر این است ابتدا عقلانیت تعریف شود سپس عقلانیت مورد تأیید قرآن با توجه به آیات قرآن بدست آید بعد از یافتن ریشه های خرافه در قرآن، معیار عقلانیت و خرافه از نظر قرآن بدست آید.
نجمه مدیر حسن حکمت نیا
چکیده ندارد.
مهین حاضری صفر قایدرحمتی
چکیده ندارد.