نام پژوهشگر: حمیدرضا خزاعی
امیرحسین سعیدنژاد حمیدرضا خزاعی
چکیده: به منظور بررسی اثر مواد آلی، کودهای بیولوژیک و کود شیمیایی بر خصوصیات مورفولوژیکی، عملکرد، اجزاء عملکرد و خصوصیات کیفی شامل قابلیت هضم ومیزان پروتئین گیاه سورگوم علوفه ای آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 10 تیمار و 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 1387-1386 انجام شد.تیمارهای آزمایش شامل: 1-تلقیح بذور با کود بیولوژیک نیتروکسین (شامل مخلوطی از باکتریهای ازتوباکتر و آزوسپریلوم گونه azospirillum brasilense و 2azotobacter chroococcum- کمپوست به میزان 15 تن در هکتار 3- ورمی کمپوست به میزان 10 تن در هکتار 4-تلقیح بذور با کود بیولوژیک نیتروکسین و کمپوست به میزان 15 تن در هکتار 5- تلقیح بذور با کود بیولوژیک نیتروکسین و ورمی کمپوست به میزان 10 تن در هکتار 6-تلقیح بذور با باکتریهای حل کننده فسفات از جنس (pseudomonas flurescence) 7- تلقیح بذور با کود بیولوژیک نیتروکسین و باکتریهای حل کننده فسفات از جنس(pseudomonas flurescence) 8- تلقیح بذور با باکتریهای حل کننده فسفات از جنس (pseudomonas flurescence) و کمپوست به میزان 15 تن در هکتار 9- کود شیمیایی به میزان 80 کیلوگرم کود ازته و 50 کیلوگرم کود فسفره در هکتار 10-تیمار شاهد (بدون مصرف کود) بود. بیشترین عملکرد علوفه خشک را در هر دو چین تیمار تلفیقی ازتوباکتر و ورمی کمپوست تولید نمود. درصد ماده خشک تولید شده در چین اول تحت تاثیر تیمارهای مختلف قرار گرفت اما در چین دوم این اختلاف معنی دار نبود. در بخش اجزاء عملکرد در چین اول و دوم درصد برگ و درصد ساقه در ماده خشک و نسبت برگ به ساقه تحت تاثیر تیمارهای مختلف قرار نگرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که اعمال تیمارهای مختلف بر درصد قابلیت هضم ماده خشک، درصد قابلیت هضم ماده آلی، درصد ارزش هضمی و درصد خاکستر بی تاثیر بود. بیشترین و کمترین قابلیت هضم ماده خشک در چین اول به ترتیب در تیمارهای تلفیقی سودوموناس و کمپوست و تیمار کود شیمیایی بدست آمد. در چین دوم نیز تیمار تلفیقی سودوموناس و کمپوست دارای بیشترین قابلیت هضم ماده خشک بود و کمترین آن در تیمار کود شیمیایی مشاهده شد. میزان پروتئین علوفه (گرم پروتئین در کیلوگرم ماده خشک) به خوبی تحت تاثیر تیمارهای مختلف اعمال شده قرار گرفت. در چین اول بیشترین مقدار پروتئین را تیمار تلفیقی ازتوباکتر و ورمی کمپوست تولید نمود و کمترین میزان پروتئین مربوط به تیمار سودوموناس بود. در چین دوم نیز تیمارهای تلفیقی ازتوباکتر و ورمی کمپوست وشاهد به ترتیب بیشترین و کمترین میزان پروتئین را تولید نمودند. در مجموع نتایج این آزمایش نشان داد که کودهای آلی و بیولوژیک می توانند ترکیبات جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی باشند. کلمات کلیدی: عملکرد، قابلیت هضم، کودهای بیولوژیک، مواد آلی، میزان پروتئین
روناک ساسانی حمیدرضا خزاعی
خواب جوانه های ریز غده سیب زمینی یکی از عوامل محدود کننده کشت آنها است، لذا این آزمایش بر اساس آشیانه در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار با هدف یافتن موثر ترین هورمون و درجه حرارت جهت شکست خواب ریز غده سیب زمینی در بهار سال 1387 ابتدا در آزمایشگاه و سپس در گلخانه اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل هورمون های جیبرلیک اسید (در دو سطح 5/2 و 5 میلی گرم در لیتر)، زآتین (در دوسطح 5/1 و 3 میلی گرم در لیتر)، بنزیل آدنین (در دو سطح 5 و10 میلی گرم در لیتر) و شاهد (آب مقطر) و سه تیمار درجه حرارت 5، 10 و 15 درجه سانتی گراد بودند. نتایج عملیات آزمایشگاهی نشان داد که اغلب خصوصیات جوانه زنی ریز غده های سیب زمینی تحت تاثیر تیماردما افزایش یافتند. کاربرد هورمونها به طور معنی داری)01/0 (p?سبب بهبود شاخص های جوانه زنی نسبت به تیمار شاهد (آب مقطر) شدند، با وجود این سرعت و درصد جوانه زنی تحت تاثیر سطوح تیمارهای هورمونی قرار نگرفت. تیمار ریز غده ها با جیبرلین سبب بهبود معنی دار طول جوانه نسبت به تیمار بنزیل آدنین (هر دو غلظت) و زآتین (5/1 میلی گرم در لیتر) شد. کاربرد هورمونها در دمای 15 درجه سانتی گراد نسبت به دو دمای کمتر، سبب بهبود معنی دار سرعت جوانه زنی ریز غده سیب زمینی شد. در صورتی که درصد جوانه زنی در اغلب سطوح هورمونی در دمای 10 و 15 درجه سانتی گراد (ضمن نداشتن تفاوت معنی دار) بیشتر از دمای 5 درجه سانتی گراد بود. بیشترین تعداد جوانه فعال در تیمار جیبرلین 5/2 میلی گرم در لیتر در دمای 10 و 15 درجه سانتی گراد و در بنزیل آدنین 5 میلی گرم در لیتر در دمای 10 درجه سانتی گراد مشاهده شد. در شرایط گلخانه اثر متقابل درجه حرارت و هورمون بر اغلب صفات مورد مطالعه معنی دار بود. به طور کلی با افزایش دما خصوصیات رشدی گیاه کاهش معنی دار داشتند. هورمون جیبرلین (5 میلی گرم در لیتر) سبب بهبود معنی دار اغلب صفات مورد مطالعه شد، ولی در صفاتی مانند ارتفاع بوته و وزن خشک اندام هوایی تفاوت معنی داری با هورمون زآتین (5/1 میلی گرم در لیتر) نداشت. بیشترین ارتفاع، تعداد برگ در بوته، قرائت کلروفیل متر، وزن خشک اندام هوایی و وزن غده در بوته در دمای 5 درجه سانتی گراد و تحت تاثیر هورمون زآتین مشاهده شد. در صورتی که در دمای 10 درجه سانتی گراد، تیمار هورمونی جیبرلین و در دمای 15 درجه سانتی گراد تیمار هورمونی بنزیل آدنین از نظر این صفات نسبت به سایر سطوح هورمونی برتری داشتند. بیشترین تعداد غده در دمای 15 درجه سانتی گراد و تحت هورمون جیبرلین 5/2 میلی گرم در تولید گردید. تعداد و طول جوانه، شکست خواب، قرائت کلروفیل متر، وزن غده
زینب رحیمی محمد کافی
این تحقیق به منظور بررسی تاثیر سطوح مخلتف شوری و اثر تعدیل کنندگی سیلیسیم در مراحل رشد و نمو گیاه خرفه، به صورت کرت های خرد شده در تابستان سال 1387 در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. تیمار های آزمایش شامل چهار سطح شوری (0، 7، 14 و 21 دسی زیمنس بر متر) و دو سطح سیلیسیم (0 و 1 میلی مولار سیلیکات سدیم) بودند که در سه تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که خرفه تا حد زیادی به شوری مقاومت دارد، به طوری که اکثر پارامتر های رشد رویشی تا سطح شوری 14 دسی زیمنس بر متر کلرید سدیم تفاوت معنی داری با شاهد نداشتند و فقط در سطح 21 دسی زیمنس بر متر کلرید سدیم کاهش معنی داری یافتند. هم چنین هر چند اجزای عملکرد به طور معنی داری متاثر از شوری بودند، ولی تاثیر سطوح شوری روی آن ها متفاوت بود، به طوری که تعداد کپسول کمتر از سایر اجزای عملکرد دانه تحت تاثیر قرار گرفت. سیلیسیم اثر مثبت معنی داری بر برخی پارامترهای رشد رویشی و همچنین در وزن دانه انشعابات و عملکرد کل دانه داشت. با توجه به این نتایج به نظر می رسد گیاه خرفه این پتانسیل را داراست که به عنوان یک گیاه ارزشمند و همچنین سبزی و حتی علوفه در مناطق دارای محدودیت آب و خاک مناسب کشاورزی مورد توجه قرار گیرد. همچنین بتوان از سیلیسیم به عنوان یک عنصر مفید در افزایش عملکرد این گیاه و همچنین افزایش مقاومت آن به تنش شوری استفاده نمود.
سمیرا سبزواری حمیدرضا خزاعی
چکیده این تحقیق به منظور بررسی اثر اسید هیومیک بر خصوصیات ریشه، بخش هوایی و عملکرد گندم در قالب طرح بلوک کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل در بهار سال 1387 در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت دو آزمایش جداگانه اجرا شد. در مطالعه خصوصیات رشدی ریشه و بخش هوایی، تیمارها شامل اسید هیومیک در آب آبیاری در چهار سطح ( 0، 100، 200 و 300 میلی گرم در هر لیتر محلول هوگلند) و دو رقم گندم پاییزه سایونز و سبلان بودند و جهت سنجش خصوصیات رشدی بخش هوایی و عملکرد گندم، رقم پیشتاز با غلظت های مذکور اسید هیومیک در4 زمان ( پنجه زنی، ساقه رفتن، ظهور برگ پرچمی و گرده افشانی) محلول پاشی شد. نتایج نشان داد اثر اسید هیومیک بر نسبت سطح ریشه به سطح اندام هوایی و عدد کلروفیل متر برگ معنی دار بود. رقم سبلان بیشترین سطح، قطر، مجموع طول و وزن ریشه، سطح و وزن برگ را در غلظت 300 میلی گرم در لیتراسید هیومیک دارا بود در حالی که در رقم سایونز غلظت 200 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک بیشترین تاثیر را داشت. در بررسی اثر متقابل محلول پاشی سطوح مختلف اسید هیومیک و زمان های مختلف کاربرد آن، بیشترین وزن های تر و خشک ،سطح اندام هوایی، ارتفاع ساقه و عدد کلروفیل متر به ترتیب از غلظت 300 و 200 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک در زمان ظهور برگ پرچمی به دست آمد. برای رسیدن به عملکرد بالاتر بین غلظت های 200 و 300 میلی گرم در لیتر تفاوت معنی داری دیده نشد. از نتایج فوق چنین استنباط می شود که اسید هیومیک اثر مثبت معنی داری بر خصوصیات رشدی ریشه، بخش هوایی و عملکرد گندم دارد لذا می توان نتیجه گرفت که اسید هیومیک به عنوان یک کود زیستی بدون اثرات مخرب زیست محیطی می تواند در راستای افزایش رشد و عملکرد گندم موثر باشد.
عبدالرضا دوستی احمد نظامی
عدس به عنوان گیاهی نسبتا متحمل به خشکی و گرما مطرح است اما با این وجود عملکرد آن در شرایط دیم نسبت به شرایط آبی به مقدار زیادی کاهش می یابد. کمبود آب عامل مهمی در کاهش عملکرد این گیاه می باشد. تأمین مناسب برخی عناصر معدنی از جمله فسفر ممکن است سبب بهبود رشد گیاه در شرایط تنش خشکی شود. ساختار ریشه ای این گیاه نقش مهمی را در سازگاری آن به شرایط تنش خشکی ایفا می کند و لذا بررسی خصوصیات ریشه و اندام های هوایی آن تحت تاثیر تنش حائز اهمیت می باشد. به همین دلیل آزمایشی در سال 1387 به صورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. تیمارهای این آزمایش عبارت از: ژنوتیپ در سه سطح (رباط، قزوین و گچساران)، تیمار فسفر kh2po4 در سه سطح (سطح نرمال فسفر در محلول هوگلند (p1)، نصف (p5/0) و دو برابر سطح نرمال (p2)) و تیمارهای آبیاری در دو سطح (وضعیت رطوبتی در شرایط ظرفیت زراعی (fc) و 40 درصد ظرفیت زراعی (fc40%) بودند. نمونه برداری در سه مرحله رشدی شش برگی، گلدهی و رسیدگی صورت گرفت. نتایج نشان داد کمبود فسفر (p5/0) در اغلب مراحل رشدی سبب کاهش خصوصیات ریشه (طول ریشه اصلی، مجموع طول ریشه، سطح ریشه، حجم ریشه و وزن خشک ریشه) و اندام هوایی (ارتفاع گیاه، وزن خشک اندام هوایی، تعداد برگ و تعداد شاخه) شد. با وجود کاهش اکثر صفات ریشه و اندام هوایی گیاه در پاسخ به تنش آبیاری (fc40%)، ولی طول ریشه اصلی و مجموع طول ریشه افزایش یافت. تنش فسفر (p5/0) و تنش آبیاری (fc40%) سبب افزایش نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی گردید. در بررسی صفات ریشه و اندام هوایی ژنوتیپ های عدس، مشاهده شد که دو ژنوتیپ رباط و قزوین از نظر اغلب خصوصیات رشدی ریشه (طول ریشه اصلی، مجموع طول ریشه، سطح ریشه، حجم ریشه و وزن خشک ریشه) و اندام هوایی (تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی و نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی) نسبت به ژنوتیپ گچساران برتری محسوسی را تحت تاثیر سطوح فسفر و آبیاری داشتند.
مهدیه ارباب زایی مقدم حمیدرضا خزاعی
بررسی تغییرات صفات مورفوفیزیولوژیک ریشه و اندام هوایی و رابطه آن با عملکرد ما را در شناخت فرم ایده آل گیاهی با بهبود عملکرد یاری میکند . بعلاوه آگاهی از ارتباط بین بخش زیرزمینی و هوایی در تولید کشاورزی مهم است. .هدف از این تحقیق بررسی صفات مورفوفیزیولوژیک ریشه و اندام های هوایی و ارتباط آن با عملکرد دانه در ارقام قدیم و جدید گندم می باشد. این آزمایش به صورت طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و 6 رقم گندم شامل ارقام سیوند، پارسی و پیشتاز ( جدید ) و چمران ،کراس اروند و قدس ( قدیم ) در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1388 انجام گرفت. به منظور سهولت مطالعه ریشه کشت در بستر شن و در لوله های پلاستیکی با ارتفاع یک متر صورت گرفت. نمونه گیری در 3 مرحله ساقه رفتن، خوشه دهی و رسیدگی فیزیولوژیک انجام شد. نتایج نشان داد که رقم جدید سیوند و رقم قدیم قدس به ترتیب بیشترین و کمترین عملکرد دانه با میانگین 75/20 و32/6 گرم در گیاه را دارا بودند. بین ارقام قدیم و جدید گندم از نظر صفات مورفوفیزیولوژیک ریشه و اندام هوایی اختلاف وجود دارد و در بین صفات مورفولوژیک ریشه، مجموع طول ریشه ، سطح ریشه ، وزن خشک ریشه، طول بلندترین ریشه، و نسبت طول ریشه به طول ساقه نقش بارزی در عملکرد بالاتر ارقام جدید بخصوص دو رقم سیوند و پارسی داشتند. و در بین صفات مورفوفیزیولوژیک اندام هوایی وزن تر اندام هوایی، وزن خشک ساقه، وزن خشک برگ، سطح برگ و مقدار آب نسبی برگ نقش بارزی در عملکرد بالاتر ارقام جدید بخصوص دو رقم سیوند و پارسی داشتند. تعداد پنجه بارور، تعداد دانه در سنبله و طول سنبله نیز از دیگر خصوصیات موثر در عملکرد دانه بالاتر ارقام جدید بود.
رضا رحیمی محمد کافی
به منظور بررسی تاثیر تنش شوری بر برخی صفات فیزیولوژیکی و همچنین پارامترهای کمی و کیفی علوفه چهار رقم جو( hordeum vulgar l.) در سال زراعی 90-89 آزمایشی در مزرعه کشت و صنعت آستان قدس رضوی در شهرستان اسفراین انجام شد. این آزمایش بصورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 8 تیمار و 3 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از دو سطح شوری آب آبیاری (آب معمولی با هدایت الکتریکی 28/2 و آب شور با هدایت الکتریکی 13/15 دسی زیمنس بر متر) و چهار رقم جو (آبیدر، سهند، یوسف و لاین امیدبخش d10). صفات اندازه گیری شده شامل غلظت سدیم کل بافت، غلظت پتاسیم کل بافت، نسبت پتاسیم به سدیم، درصد خاکستر، قابلیت هضم ماده خشک، قابلیت هضم ماده آلی، ارزش هضمی، درصد پروتئین خام کل بافت، تعداد پنجه، تعداد پنجه بارور، ارتفاع بوته، وزن خشک و وزن تر گیاه و عملکرد ماده خشک قابل هضم بودند. نتایج نشان داد که اعمال تنش شوری در تمام ارقام سبب افزایش درصد خاکستر، قابلیت هضم ماده آلی و خشک و محتوای سدیم بافت ها شد اما محتوای پتاسیم، تعداد پنجه و تعداد پنجه بارور ، وزن خشک و تر و ارتفاع بوته در تنش شوری کاهش یافت. مقدار پروتئین خام و ارزش هضمی در برخی ارقام افزایش و در برخی دیگر کاهش یافت که این افزایش در مورد ارزش هضمی معنی دار نبود ولی پروتئین خام در شرایط تنش شوری در رقم یوسف در مقایسه با سایر ارقام بطور معنی داری افزایش یافت. اثر متقابل شوری در رقم در مورد تمام صفات به غیر از نسبت پتاسیم به سدیم معنی دار بود. بطور کلی نتایج نشان داد که چهار رقم مورد مطالعه در آزمایش در شرایط تنش شوری از نظر صفات کیفی مشابه بودند اما از نظر عملکرد کمی رقم یوسف و لاین امیدبخش d10 پاسخ بهتری نشان دادند.
شهرام ریاحی نیا محمد کافی
تنش خشکی در اکثر مناطق دنیا از مهمترین عوامل محدود کننده در گسترش و زادآوری گیاهان در سیستم های طبیعی و کشاورزی شناخته شده است. گیاه سورگوم دانه ای با داشتن پتانسیل عملکرد مطلوب در شرایط خشکی، از جمله گیاهان کم توقعی است که همواره مورد توجه محققان بوده است. شناخت پارامترهای فیزیولوژیکی ارقام مختلف سورگوم دانه ای در شرایط تنش های محیطی از جمله تنش خشکی می تواند محققان را در انتخاب بهترین ارقام و امکان سنجی پاسخ این گیاه به تنش ها یاری نماید. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های زراعی، ریخت شناسی، بیوشیمیایی و فیزیولوژیک گیاه سورگوم دانه ای در شرایط متفاوت رطوبتی و سطوح مختلف نیتروژن خاک طی دو آزمایش جداگانه اجرا شد. به همین منظور آزمایش گلخانه ای در سال 1390 به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سطوح مختلف تنش رطوبتی (40 و 100 درصد ظرفیت زراعی) چهار سطح نیتروژن (صفر، 30، 60 و 90 میلی گرم نیتروژن بر کیلوگرم خاک) دو رقم (سپیده و لاین2m) اجرا شد
صدیقه مزروعی حمیدرضا خزاعی
به منظور بررسی اثرات و تشخیص بهترین روش کاربرد عنصر روی در شرایط تنش خشکی، آزمایشی در سال زراعی 1390- 1389 در مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت نستد با 3 تکرار بر روی رقم 704 ذرت انجام شد. فاکتور های آزمایش شامل تنش خشکی در دو سطح تامین 50% نیاز آبی و رطوبت مطلوب و فاکتور دوم نوع کاربرد روی به سه صورت پرایمینگ بذر، محلول پاشی و کود دهی به خاک و فاکتور سوم سه سطح عنصر روی، که مقدار آن متناسب با روش کاربرد انتخاب گردید.که برای پرایم غلظت های 5، 50، 500 ppm و برای محلول پاشی غلظت های 3، 5، 7 در هزار و برای کود دهی مقدار های 20،40 و 60 کیلوگرم سولفات روی انتخاب گردید. بطور کلی نتایج بدست آمده از این آزمایش نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش عملکرد، ارتفاع ساقه و وزن ساقه در سطح 1% و کاهش تعداد دانه در ردیف، وزن هزار دانه، فعالیت آنزیم sod، وزن برگ، قطر ساقه و ارتفاع بلال در سطح 5% گردید و کاربرد روی توانست تاثیر مثبتی بر صفاتی نظیر عملکرد، وزن هزار دانه، تعداد دانه در ردیف، فعالیت sod، rwc، وزن برگ، وزن ساقه، سطح برگ و قطر ساقه در سطح 1% و بر روی صفت ارتفاع بلال در سطح 5% بگذارد. تنش خشکی باعث کاهش 3/65% عملکرد نسبت به آبیاری مطلوب گردید و کاربرد روی بیشترین تاثیر را بر روی عملکرد دانه در شرایط تنش و آبیاری مطلوب پرایمینگ بذر داشت و کمترین تاثیر بر عملکرد دانه در روش محلول پاشی در شرایط تنش مشاهده گردید بطوریکه اختلاف عملکرد در روش پرایمینگ در شرایط آبیاری مطلوب (بیشترین تاثیر) با روش محلول پاشی در شرایط تنش(کمترین تاثیر) حدود 61/74 درصد بود.
امیرحسین سعیدنژاد حمیدرضا خزاعی
زیره سیاه یکی از مهمترین گیاهان دارویی ایران بوده که به علت مدیریت نادرست رویشگاه های طبیعی در معرض انقراض قرار گرفته است. به منظور بررسی اثر تنشهای خشکی و ماوراء بنفش بر خصوصیات کمی و کیفی زیره سیاه، آزمایشاتی در سالهای 90 و 91 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد طراحی و اجرا شد. دو طرح جداگانه بلوک های کامل تصادفی با 4 تیمار شامل سطوح مختلف تبخیر از تشتک تبخیر (60، 90، 120 و 150 میلیمتر) با 3 تکرار اجرا گردید. زمان اعمال تنشها از مرحله شروع رشد طولی (آزمایش اول) و شروع گلدهی (آزمایش دوم) بود. نتایج به دست آمده حاکی از کاهش عملکرد و اجزاء عملکرد گیاه در پاسخ به افزایش سطح تنش خشکی بود. بین گیاهان تحت تنش در دو مرحله رشدی متفاوت نیز اختلافاتی مشاهده گردید. محتوای اسانس تولید شده نیز تحت تأثیر تیمارهای خشکی قرار گرفت و همراه با افزایش سطح تنش، درصد اسانس افزایش یافت. هرچند که عملکرد اسانس تولیدی به علت کاهش عملکرد دانه در شرایط تنش، روند کاهشی را نشان داد. آنالیز تجزیه اسانس، 26 ترکیب در گیاهان تحت تنش پس از مرحله رشد طولی و 28 ترکیب در گیاهان تحت تنش پس از گلدهی را شناسایی کرد که در هر دو، گاماترپنین دارای بیشترین درصد بود. ارزیابی فعالیت آنتی-اکسیدانی اسانس نیز حاکی از اثرات مثبت خشکی بر شاخصهای آنتی اکسیدانی شامل فعالیت مهارکنندگی رادیکال dpph، میزان مهار پراکسید هیدروژن و پتانسیل احیای کنندگی آهن بود. آزمایش اثرات خشکی و uv-b شامل یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی با 6 تیمار شامل دو سطح آبیاری (60 و 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر به عنوان شرایط نرمال و تنش خشکی) و سه سطح تابش uv-b (کنترل، 1 و 2 ساعت در روز) با 3 تکرار بود. نتایج نشان دهنده عملکرد بهتر گیاه در شرایط آبی نرمال و 1 ساعت تابش uv-b بود. آنالیز تجزیه اسانس 25 ترکیب را در نمونه های مورد بررسی شناسایی کرد و گاماترپنین دارای بیشترین درصد بود. برخلاف خصوصیات کمّی، خصوصیات کیفی گیاه تحت تأثیر تیمارهای اعمال شده قرار گرفت و تیمار 2 ساعت تابش uv-b در روز، فعالیت آنتی-اکسیدانی اسانس شامل فعالیت مهارکنندگی رادیکال dpph، میزان مهار پراکسید هیدروژن و پتانسیل احیای کنندگی آهن و همچنین محتوای فنول را به طور قابل توجهی بهبود بخشید. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان دهنده مقاومت بالای زیره سیاه نسبت به تنش خشکی و اثرات مثبت خشکی بر خصوصیات کیفی گیاه بود. اثرات متقابل بهبود دهنده بین خشکی و uv-b به صورت تلفیقی نیز تا حدودی مشاهده گردید. اجرای آزمایشات بیشتر برای بررسی پاسخ گیاه به سایر تنشهای محیطی و تسهیل روند کشت و کار زراعی گیاه توصیه می گردد.
زهرا امینی حمیدرضا خزاعی
نقش رشد ریشه در افزایش عملکرد محصولات زراعی موضوع شناخته شده و مهمی است که امروزه بیش از پیش مورد توجه متخصصان اصلاح نباتات قرار گرفته است. به منظور مطالعه خصوصیات مورفولوژیکی و آناتومیکی ریشه 18ژنوتیپ جو (hordeum vulgare) و همچنین مقایسه تحمل این ژنوتیپ¬ها به تنش اکسیداتیو ناشی از آلومینیوم، آزمایش¬هایی در سال 1391در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار (مقایسات آناتومیکی با چهار تکرار) انجام گرفت. مقایسات مورفولوژیک با استفاده از دو محیط رشد اتاقک ژل و کاغذ صافی صورت گرفت. نتایج نشان داد که لاین c-87-10 با 283 میلی¬متر طول ریشه در کاغذ صافی و با 226 میلی¬متر طول در اتاقک ژل بیش ترین مجموع طول ریشه را به خود اختصاص داد، درحالی که در کاغذ صافی رقم نیمروز با 3/139 میلی¬متر و در اتاقک ژل رقم سهند با 39 میلی¬متر کمترین طول ریشه را در بین ژنوتیپ¬ها دارا بودند. از لحاظ وزن خشک ریشه در هر دو محیط رشد ژنوتیپ¬های یوسف، dc-85-5، c-87-10 و نصرت در رده¬های نخست و ارقام والفجر، سهند و نیمروز در رده¬های انتهایی قرار گرفتند. همچنین در کاغذ صافی، لاین dc-85-5 و رقم سهند به ترتیب بیش ترین و کمترین مقدار طول برگ را دارا بودند. در اتاقک ژل، لاین c-87-19 بیش ترین و رقم سهند کمترین سطح برگ را به خود اختصاص داد. در مقایسه بین دو محیط رشد، اتاقک ژل از لحاظ نحوه مطالعه ریشه نسبت به کاغذ صافی برتری نشان داد. در مقایسات آناتومیکی دو ژنوتیپ نیمروز و dc-86-3 به ترتیب بالاترین و پائیین ترین پهنای پوست و سطح مقطع کل را دارا بودند. رقم زر جو بیش ترین مساحت دایره آوندی، تعداد متازایلم و مجموع مساحت متازایلم ها را به خود اختصاص داد. از نظر میزان فعالیت آنزیم کاتالاز رقم نصرت و از لحاظ فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز ژنوتیپ dc-86-8 در مقام نخست قرار گرفتند. در کل لاین c-87-10 از لحاظ مجموع طول ریشه که مهمترین خصوصیت مورفولوژیکی است و رقم زرجو از لحاظ خصوصیات آناتومیکی برترین ژنوتیپ¬ها شناخته شدند. از نظر میزان تحمل آلومینیوم نیز رقم سهند و ریحان چون هر دو آنزیم را به میزان بالایی تولید کردند رقم برتر معرفی شد.
اقلیما حضرتی احمد نظامی
به منظور بررسی خصوصیات رشدی و فیزیولوژیکی چند گونه شبدر (trifolium spp l.) تحت تاثیر تنش یخ زدگی در شرایط کنترل شده، آزمایشی در سال زراعی 90-1391 در دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل با چهار تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایش دو تاریخ کاشت (28 شهریور و 27 مهر) و چهار گونه شبدر قرمز t. pratense، سفید t. repense، ایرانی t. resupinatum. (گونه های پاییزه) و شبدر لاکی t. incarnatum (گونه بهاره) بودند، که پس از طی سه ماه (تاریخ کاشت اول) تا چهار ماه (تاریخ کاشت دوم) رشد و خوسرمایی در شرایط طبیعی در معرض دماهای یخ زدگی (صفر (شاهد)، 3-، 6-، 9-، 12-، 15-، 18-، 21- درجه سانتی¬گراد) قرار گرفتند. پایداری غشاء بر اساس درصد نشت الکترولیت ها از برگ و طوقه و دمای کشنده 50 درصد نمونه ها براساس نشت الکترولیت¬ها از برگ (lt50el(l)) و طوقه (lt50el(c)) تعیین شد. در پایان دوره بازیافت نیز درصد بقاء، دمای کشنده 50 درصد گیاهان براساس درصد بقاء (lt50su)، سطح برگ و دمای کاهنده 50 درصد سطح برگ (rlat50)، وزن خشک و دمای کاهنده 50 درصد وزن خشک (rdmt50) مورد بررسی قرار گرفت. اثر متقابل تاریخ کاشت، گونه و دماهای یخ زدگی بر درصد نشت الکترولیت ها از برگ معنی دار بود، به طوری که در گونه های پاییزه در تاریخ کاشت اول درصد نشت الکترولیت ها کمتر از تاریخ کاشت دوم بود، اما در گونه بهاره، گیاهان تاریخ کاشت دوم نسبت به تاریخ کاشت اول درصد نشت الکترولیتی کمتری داشتند. کمترین lt50el(l) در تاریخ کاشت اول، در گونه های قرمز و ایرانی و بیشترین آن در گونه لاکی مشاهده شد، درحالی که در تاریخ کاشت دوم کمترین مقدار آن در گونه های ایرانی و لاکی و بیشترین آن در گونه قرمز بود. اثر متقابل تاریخ کاشت، گونه و دماهای یخ زدگی بر درصد بقا به گونه ای بود که، با کاهش دما از صفر به 15- درجه سانتی گراد در تاریخ کاشت اول، گونه قرمز و ایرانی از درصد بقای بالاتری نسبت به گونه های سفید و لاکی برخوردار بودند. همچنین گونه قرمز و ایرانی در تاریخ کاشت اول lt50su کمتری داشتند، در صورتی که در تاریخ کاشت دوم گونه لاکی lt50su کمتری داشت و شبدر سفید از نظر صفت مذکور، در هر دو تاریخ کاشت تقریبا مشابه بود. اثر متقابل تاریخ کاشت، گونه و دماهای یخ¬زدگی بر سطح برگ و وزن خشک بوته در پایان دوره بازیافت معنی دار بود. در تاریخ کاشت اول شبدر ایرانی در دمای 18- درجه سانتی گراد نسبت به دمای صفر درجه سانتی¬گراد کمترین کاهش سطح برگ را داشت و درتاریخ کاشت دوم نیز در دمای 15- درجه سانتی گراد نسبت به تیمار شاهد برخلاف سایر گونه ها افزایش سطح برگ داشت. گیاهان در تاریخ کاشت اول در دمای 18- درجه سانتی گراد گونه های قرمز و ایرانی درصد بقا بالایی داشتند. دو گونه شبدر ایرانی و سفید در هر دو تاریخ کاشت اول و دوم، به ترتیب کمترین و بیشترین rdmt50 را داشتند.
رستم یزدانی بیوکی محمد بنایان اول
به منظور بررسی اثرات کود اوره و آزوکمپوست در چین های مختلف بر گیاه دارویی مرزنجوش وحشی، آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در دو منطقه یزد و مشهد در سال زراعی 92-1391 انجام شد. چهار سطح کود اوره (u) و چهار سطح کود آزوکمپوست (a) (جهت تأمین مقادیر صفر، 40، 80 و 120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار از هر کود) به عنوان عامل های اصلی و چین (چین اول در تیرماه و چین دوم در مهرماه) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. در این تحقیق برخی ویژگی های رشدی، عملکرد و اجزای عملکرد مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که اثرات کودهای اوره و آزوکمپوست بر تمامی صفات اندازه گیری شده به جز شاخص برداشت، درصد اسانس و ترکیبات اسانس معنی دار بودند (05/0p<). گیاهان تیمار شده با u1a2 (به ترتیب سطح 40 و 80 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص اوره و آزوکمپوست) و u1a3 (به ترتیب سطح 40 و 120 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص اوره و آزوکمپوست) در تمامی ویژگی های کمی مورد ارزیابی به جز درصد نیتروژن گیاه دارای بیش ترین و گیاهان تیمار شاهد از کمترین مقادیر برخوردار بودند. مصرف کودهای آلی و شیمیایی سبب افزایش کارایی مصرف نور و کاهش کارایی استفاده از نیتروژن در هر دو منطقه شد. آنالیز (gc) و (gc/ms) حاکی از استخراج 44 و 50 ترکیب اسانس در چین اول به ترتیب در منطقه مشهد و یزد و 44 ترکیب در چین دوم در هر دو منطقه بود. ترکیب های تیمول، 4- ترپینئول، آلفا-ترپینن، سابینن و ترانس سابینن هیدرات با بیش از 70 و 60 درصد به ترتیب در چین اول و دوم به عنوان ترکیبات عمده اسانس مرزنجوش در هر دو منطقه بودند. به طورکلی نتایج حاکی از آن بود که در مقایسه کاربرد کودهای اوره و آزوکمپوست برای تأمین مقادیر یکسان نیتروژن موردنیاز مرزنجوش، کاربرد آزوکمپوست سبب عملکرد اقتصادی (برگ و گل خشک)، کارایی مصرف نور و کارایی مصرف نیتروژن بالاتری نسبت به اوره شد. لذا به نظر می رسد استفاده از کود آلی آزوکمپوست نسبت به اوره ازلحاظ اقتصادی توجیه پذیر باشد.
ناهید شعبانی فر حمیدرضا خزاعی
بخش مهمی از موفقیت تولید به جذب موثر آب و عناصر غذایی توسط سیستم ریشه ای کارآمد وابسته است. با این وجود به دلیل مشکلات موجود برای مطالعه ریشه، اطلاعات کمتری درباره صفات ریشه نسبت به اندام هوایی موجود است، در حالی که این اطلاعات می تواند برای متخصصین اصلاح نباتات در گزینش ژنوتیپ ها برای بهبود مقاومت به شرایط محیطی نامناسب، مفید باشد. به این منظور در سال 1391 در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، آزمایشی در قالب طرح کاملأ تصادفی با سه تکرار برای مطالعه برخی صفات مورفولوژیک و آناتومیک 15ژنوتیپ تریتیکاله (x. triticosecale wittmack) و همچنین بررسی تحمل این ژنوتیپ ها به تنش اکسیداتیو ناشی از آلومینیوم در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. مقایسات مورفولوژیک در محیط اتاقک ژل صورت گرفت. نتایج نشان داد بیشترین میزان طول ریشه مربوط به ژنوتیپ et-84-15 بود. ژنوتیپ et-79-17 بیشترین میزان قطر و ژنوتیپ et-83-12 بیشترین میزان سطح برگ را دارا بودند. از طرفی کمترین میزان طول ریشه، قطر ریشه و مساحت سطح برگ مربوط به ژنوتیپ et-86-12 بود. همچنین بیشترین و کمترین وزن ریشه به ترتیب مربوط به ژنوتیپ et-79-17 و et-86-9 می شود. در مقایسات آناتومیک بیشترین میزان سطح مقطع کل، پهنای پوست، دایره آوندی و همچنین بیشترین مساحت و تعداد متازایلم مربوط به ژنوتیپ et-84-6 بود. در مرحله بررسی تحمل ژنوتیپ ها به تنش اکسیداتیو از لحاظ میزان فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز ژنوتیپ et-84-15 و از لحاظ فعالیت آنزیم کاتالاز، ژنوتیپ et-86-9 بهترین بودند.
عبداله محمدی حمیدرضا خزاعی
مدیریت نامناسب آبیاری و نیتروژن از مهمترین عوامل کاهش¬دهنده عملکرد ذرت محسوب می¬شوند. جهت تشخیص وضعیت نیتروژن ذرت و پیش¬بینی پتانسیل عملکرد دانه از کلروفیل¬متر استفاده می¬شود. به منظور مدیریت مصرف کود نیتروژن توسط کلروفیل¬متر در ذرت رقم s.c604، آزمایشی در سال زراعی 92-1391 بصورت طرح کرت¬های دوبار خرد شده در قالب بلوک¬های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد به اجرا درآمد، کرت اصلی آبیاری در دو سطح تأمین 100 درصد نیاز آبی و 70 درصد نیاز آبی، کرت فرعی شاخص نیتروژن در دو سطح کود نیتروژن سرک 90 و 95درصد، و کرت فرعی فرعی کود سرک نیتروژن در دو سطح 50 و 100 کیلوگرم در هکتار در نظر گرفته شد. تیمار شاهد جهت مقایسه میانگین مورد استفاده قرار گرفت. کود نیتروژن از منبع اورة 46 درصد تأمین شد. نتایج نشان داد، اثر متقابل آبیاری و شاخص نیتروژن، شاخص سطح برگ، تعداد دانه در بلال، زیست توده و عملکرد دانه را تحت تأثیر قرار داد. همچنین اثر متقابل آب در سطح کود سرک بر شاخص سطح برگ، وزن دانه در بلال، زیست توده، شاخص برداشت و کارآیی فیزیولوژیک نیتروژن اثر معنی¬داری داشت. هر چند شاخص 95 درصد و سطح کود سرک 100 کیلوگرم در هکتار نسبت به شاخص 90 درصد و سطح کود سرک 50 کیلوگرم در هکتار 11 درصد شاخص سطح برگ، 41 درصد تعداد دانه در بلال و 18 درصد زیست توده را افزایش داد، اما با تیمار شاهد اختلاف معنی¬داری نداشت. اثر متقابل سه گانة آب، شاخص نیتروژن و سطح کود سرک بر شاخص سطح برگ، ارتفاع گیاه، وزن دانه در بلال، زیست توده، عملکرد دانه و کارآیی مصرف آب اثر معنی¬داری داشت، به¬طوری که بالاترین مقادیر صفات مذکور در تیمار 100 درصد نیاز آبی با شاخص نیتروژن 95 درصد و سطح کود سرک 100 کیلوگرم در هکتار، و کمترین مقادیر صفات مذکور در تیمار 70 درصد نیاز آبی با شاخص 90 درصد و سطح کود سرک 50 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. بالاترین قرائت کلروفیل¬متر و درصد نیتروژن دانه در تیمار شاهد بدست آمد. اثر متقابل شاخص نیتروژن در کود سرک بر کارآیی زراعی نیتروژن، کارآیی فیزیولوژیک نیتروژن و کارآیی بازیافت نیتروژن معنی دار شد. بیشترین صفات مذکور متعلق به شاخص نیتروژن 90 درصد در کود سرک 50 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. همچنین از نظر صفات فوق بین شاخص 95 درصد در سطح کود سرک 100 کیلوگرم با تیمار شاهد اختلاف معنی¬داری مشاهده نشد. کلید واژه¬ها: شاخص نیتروژن، عملکرد، کارآیی زراعی نیتروژن، کارآیی مصرف آب.
ساناز حسینی گیو حمیدرضا خزاعی
کوشیا یکی از گیاهان مقاوم به خشکی و شوری است که می توان از آن در تولید علوفه در مناطق دارای شرایط نامساعد محیطی بهره برد. یکی از مشکلاتی که امروزه در تولید گیاهان علوفه ای در این مناطق مورد توجه قرار گرفته است کاهش عملکرد و کیفیت علوفه در شرایط نامساعد محیطی می باشد، به همین منظور استفاده از کودهای شیمیایی می تواند به عنوان یک راه حل مفید مورد توجه باشد. در این راستا مطالعه ای به منظور بررسی سطوح مختلف کود پتاسیم بر خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاه کوشیا (kochia scoparia) در شرایط کم آبیاری در سال 1392 با استفاده از آزمایش کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد که خشکی به عنوان عامل اصلی و پتاسیم به عنوان عامل فرعی بود. تیمارهای خشکی شامل سه سطح تامین 50 ، 75 و 100 درصد نیاز آبی و پتاسیم شامل سه سطح صفر ، 100 و 200 کیلوگرم سولفات پتاسیم بود. نتایج نشان داد که محتوی نسبی آب برگ، جذب سدیم و پتاسیم اندام هوایی، هدایت روزنه ای، سرعت رشد محصول، ارتفاع، تعداد شاخه جانبی، شاخص سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی، عملکرد علوفه، عملکرد جارو، عملکرد بذر و شاخص برداشت تحت تاثیر تنش خشکی کاهش معنی داری یافتند ولی شاخص اسپد، نشت الکترولیت، فیبر شوینده اسیدی و خنثی، قطر ساقه، وزن هزاردانه و کارایی مصرف پتاسیم در اثر خشکی تفاوت معنی داری نشان ندادند. تنش کم_آبیاری تا 75 درصد نیاز آبی باعث افزایش درصد پروتئین خام گیاه شد ولی با شدت یافتن تنش تا 50 درصد نیاز آبی این خصوصیت کاهش یافت. اثر ساده پتاسیم بر روی تمام پارامترهای اندازه گیری شده به جز درصد جذب سدیم اندام هوایی، فیبر شوینده اسیدی و فیبر شوینده خنثی و وزن خشک اندام هوایی معنی دار بود و باعث افزایش این خصوصیات شد اما نشت الکترولیت با افزایش میزان کود سولفات پتاسیم کاهش یافت. اثر متقابل آبیاری و کود پتاسیم نیز تنها بر روی درصد پروتئین خام و شاخص اسپد معنی دار بود. بیشترین و کمترین درصد پروتئین خام به ترتیب مربوط به تیمارهای 75 درصد نیاز آبی تحت کاربرد 200 کیلوگرم در هکتار کود سولفات پتاسیم و تیمار 50 درصد نیاز آبی، بدون کاربرد کود پتاس بودند. به نظر می رسد که با توجه به پاسخ مناسب کوشیا به تحمل به سطوح کم-آبیاری در مزرعه و عملکرد قابل قبول آن در شرایط نامناسب محیطی می توان از این گیاه به عنوان یک گزینه مناسب در تولید علوفه در مناطق خشک و شور بهره برد.
امید آرمندپیشه حمیدرضا خزاعی
ایران کشوری مستعد به خشکی و خشکسالی است و میزان خسارت وارده در اثر این خطر طبیعی رو به افزایش است. کمبود آب و خشکسالی از بزرگترین چالش هایی می باشند که توسعه کشاورزی کشور در حال و آینده با آن مواجه خواهد بود. در این مقاله الگو های خشکسالی در استان خراسان برای دوره زمانی 1390-1362 بررسی شد. شرایط خشکسالی با استفاده از نوسان عملکرد گندم دیم به عنوان یک شاخص منعکس کننده شرایط و الگوهای اقلیمی است از منظر کشاورزی مورد استفاده قرار گرفت. از تلفیق یک شاخص تنش خشکی مناسب با شرایط منطقه (شاخص نسبت گرما به بارش) و تجزیه و تحلیل زمین- مکانی برای ارزیابی توزیع مکانی و روند زمانی خشکسالی در طی سال های گذشته استفاده شد. این مطالعه تجزیه و تحلیل مکانی مشخصه های عمومی اقلیمی استان خراسان را در مقایسه با خشکسالی نسبتا شدید در سال 1379 ارائه می دهد و هم چنین به شناسایی برخی مناطق (مانند تربیت حیدریه، مشهد، کاشمر، قوچان و بشرویه) می پردازد که خشکسالی نسبتا شدید تولید محصول در آنها را با مشکل مواجه می کند. نقشه توزیع مکانی تنش خشکسالی در طول زمان برای سراسر استان خراسان تهیه شد که نشان داد مقادیر بالای hpr مربوط به مناطق گرم بود. اگرچه در سال 1379 مقادیر بالای hpr در بخش وسیع تری از استان خراسان دیده شد و مقادیر بالاتر hpr مربوط به شهرهای نهبندان و بشرویه بود. به طور کلی، الگو های زمانی در این مطالعه نشان می دهد که خشکسالی در سراسر استان خراسان با روند افزایشی همراه است. با توجه به اینکه اغلب مطالعات شبیه سازی به بررسی تغییرات آب و هوایی آینده و اثرات آن بر روی عملکرد محصولات کشاورزی می پردازد، در این مطالعه سعی شدکه با تجزیه و تحلیل انجام شده، یک روش منسجم در اختیار متخصصان محیط زیست ، هواشناسی و دیگر علاقمندان سازنده الگو های زیستی- اقلیمی در مناطق وسیع جغرافیایی فراهم شود.
محمدجواد ارشدی حمیدرضا خزاعی
چکیده ندارد.