تنشهای پسماند تنشهایی هستند که مستقل از بار های خارجی بوده و در حالتی که هیچ تنش کاری یا بار خارجی دیگری به قطعه اعمال نمی شود، بخشی از مقاومت آن صرف غلبه بر این تنش ها می شود. روش سوراخ کاری، یک روش معمول و متداول در اندازه گیری تنش های پسماند محسوب می شود. تنش های پسماند از ارتباط میان کرنش های اندازه گیری شده و ضرایب کالیبراسیون محاسبه می شوند. روش سوراخکاری مرحله ای، برای تعیین توزیع غیر یکنواخت تنش در عمق قطعه، استفاده می شود. پس از انجام اولین مرحله از سوراخکاری، کرنش های رها شده درمراحل بعد تحت تأثیر دو عامل تنش های موجود در آن عمق و تغییر هندسه ی سوراخ هستند. ما در این پایان نامه با استفاده از روش عددی المان محدود ضرایب کالیبراسیون مرحله ای را برای ماده ای مشخص بدست آورده ایم و با استفاده از کرنش هایی که قبلاً از آزمایش روی همین ماده بدست آمده بود، تنش های پسماند را محاسبه کردیم و با تنش های بدست آمده از تئوری کلاسیک مقایسه نمودیم که بر درستی کار انجام شده صحه گذاشت. همچنین، با مدلسازی حرارتی، کرنش های پسماند ناشی از بار های گرمایی را در نمونه ای دیگر بدست آوردیم. از ارتباط میان این کرنش ها و ضرایب کالیبراسیونی که برای هر مرحله سوراخکاری از روش المان محدود برای این ماده بدست آوردیم تنش های پسماند محاسبه گردید. نتایج حاصل با تنش های پسماند پیش بینی شده از نظریه کلاسیک مقایسه شد که خطای کمتر از 1.95% نشانگر صحت کار انجام شده را داشت.

در مقاله¬ی حاضر، روش های حل تحلیلی بر اساس تئوری صفحه¬ی کلاسیک، تئوری مرتبه ی اول برشی و تئوری مرتبه¬ی سوم برشی برای کنترل فعال ارتعاشات ورق های کامپوزیت مستطیلی چندلایه کوپل شده از دو طرف توسط محرک های پیزوالکتریک ارائه شده است. توزیع پتانسیل الکتریکی در لایه پیزوالکتریک در راستای عرضی بصورت یک تابع کسینوسی در نظر گرفته می شود به گونه ای که شرایط مرزی الکتریکی و معادله ماکسول را ارضا نماید. از روش کنترلی رگلاتور خطی درجه دوم برای کنترل تغییر شکل عرضی صفحه¬ی مستطیل شکل استفاده شده است. با اعمال نیروی کنترل عرضی وارده بر ورق، دامنه تغییر شکل عرضی آن کنترل و کاهش می یابد. در بخش نتایج عددی تاثیر ورودی های مختلف با و بدون کنترل کننده روی پاسخ سیستم مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در پایان، روش تحلیلی ارائه شده با نتایج موجود در مراجع اعتبار سنجی شده است.

در این مطالعه، هدف بررسی اثر اندازه بر روی چقرمگی شکست ماده شبه ترد، اپوکسی رزین تقویت شده با 7 درصد وزنی نانو ذرات سیلیکا در ابعاد اتمی 20-30 نانومتر با استفاده از معیار بیشینه تنش محیطی اصلاح شده می باشد، و تعدادی نمونه آزمایشگاهی به شکل نیم دایره ای در 4 زاویه مختلف تهیه شد که تحت تست خمش سه نقطه قرار گرفتند. نتایج آزمایشگاهی نشان داد که معیار مورد نظر تخمین خوبی را برای ماده مورد نظر فراهم کرده است.

در این تحقیق مدل خستگی جدیدی بر اساس انرژی مجازی کرنشی (vse) ارائه می شود. مدل ارائه شده برای پیش بینی عمر خستگی مواد مختلف شامل فولاد 1045، فولاد 30crnimo8hh، تیتانیوم tc4 و آلیاژ منیزم az31b اکستروژن شده تحت بارگذاری های متناسب و نامتناسب بکار رفته و صحت سنجی می شود. همچنین دو اصلاحیه آسیب-پایه برای پیش بینی عمر خستگی تحت بارگذاری های نامتناسب ارائه شده است. این اصلاحیه ها روی چند مدل خستگی پرکاربرد شامل ماکزیمم کرنش برشی، مدل swt، مدل فاطمی-سوشی و مدل پیشنهاد شده اعمال شده و برای پیش بینی عمر خستگی مواد فوق الذکر بکار گرفته می شود. نتایج نشان می دهند مدل ارائه شده برای تمام مواد مورد بررسی از مدل swt دقیق تر بوده و می تواند به عنوان جایگزینی مطمئن تر بکار رفته شود. همچنین اصلاحیه ها میزان خطا در محاسبه عمر را برای مواد حساس به بارگذاری نامتناسب به مقدار چشم گیری کاهش میدهند.