نام پژوهشگر: فرزاد نجفی
امیر معصومی احمد غلامی
مصرف نهاده های شیمیایی در اراضی کشاورزی باعث ایجاد آلودگیهای زیست محیطی شده که از جمله مهمترین آنها آلودگی آب و خاک می باشد که در نتیجه آن سلامت انسان نیز در معرض خطر قرار می گیرد. به همین منظور طرحی جهت بررسی اثر ورمی کمپوست، کود شیمیایی نیتروژن و تلفیق آن دو بر خصوصیات کمی و کیفی در دو توده اصفهانی و همدانی گیاه دارویی گشنیز در سال 1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا گردید. طرح آزمایشی مورد استفاده فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار بود. فاکتور کودی شامل 100% اوره، (ورمی کمپوست 3/33% و 6/66% اوره)، (ورمی کمپوست 6/66% و 3/33% اوره)، 100% ورمی کمپوست و تیمار شاهد (بدون کود) همچنین فاکتور دوم شامل 2 توده زراعی اصفهانی و همدانی بودند. طبق نتایج بدست آمده اثر متقابل تیمار کودی و توده زراعی در صفات عملکرد میوه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، درصد اسانس و عملکرد اسانس معنی دار شد و طبق نتایج مقایسه میانگین بیشترین افزایش مربوط به سطح کودی (ورمی کمپوست 6/66% و 3/33% اوره) در توده اصفهانی و کمترین مقدار مربوط به شاهد (بدون کود) بود. تمامی صفات از جمله عملکرد و اجزا عملکرد تحت تاثیر تیمار کودی معنی دار شدند. که بیشترین افزایش معنی دار مربوط به سطح کودی (ورمی کمپوست 6/66% و 3/33% اوره) وکمترین آن مربوط به شاهد (بدون کود) بود. تاثیر دو توده زراعی تنها بر درصد اسانس معنی دار شد که توده همدانی بیشترین درصد اسانس را تولید کرد. صفات کیفی نیز واکنش های متفاوتی به دو توده زراعی، تیمار کودی و اثر متقابل آن دو نشان دادند. اثر متقابل توده و تیمار کودی در لینالول، مهمترین ترکیب تشکیل دهنده اسانس معنی دار شد. با توجه به نتایج، ورمی کمپوست می تواند جایگزین بخش عمده ای از کود اوره در زراعت گیاه دارویی گشنیز شده و گامی در جهت کشاورزی پایدار و حفظ محیط زیست برداشته شود.
جلال عباسیان رضا امیدبیگی
مطالعات خاصیت آللوپاتیک گیاهان دارویی می تواند فرصت مناسبی برای پیدایش علف کش های طبیعی و نسل جدیدی از بازدارنده های رشد علف های هرز باشد. با هدف بررسی اثر آللوپاتیک شش گونه از گیاهان دارویی بر سه گونه علف هرز رایج در مزارع ایران (تاج خروس، سلمه تره و خرفه)، آزمایش به صورت فاکتوریل و بر پایه طرح کاملاً تصادفی با چهار عامل (نوع علف هرز در سه سطح، نوع گیاه دارویی در شش سطح شامل اکالیپتوس، خرزهره، تاتوره، مریم گلی، گل راعی و افسنطین و همچنین غلظت عصاره در چهار سطح متشکل از عصاره های با غلظت 100درصد، 70درصد، 40 درصد و آب مقطر به عنوان شاهد) و سه تکرار انجام شد. یک آزمایش به صورت پیش رویشی و دو آزمایش به صورت پس رویشی (یکی به صورت تیمار ریشه ای و دیگری به صورت تیمار برگی) صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که استفاده از عصاره گیاهان دارویی در محیط رشد علف هرز، اکثر فاکتورهای رشدی آن را به طور معنی داری تحت تأثیر قرار می دهد. پس از بررسی نتایج مربوط به 21 صفت مورد مطالعه، معلوم شد که در بین شش گیاه دارویی بکار رفته در آزمایش، بیشترین مقدار بازدارندگی رشد مربوط به گیاه اکالیپتوس می باشد. همچنین با افزایش غلظت عصاره بکار گرفته شده، تأثیر آللوپاتیک گیاهان دارویی افزایش معنی داری می یابد. موثرترین عامل در تأثیر بر صفات مورد ارزیابی، غلظت عصاره ها بود که این موضوع می تواند به دلیل اثر دوگانه آللوپاتیکی-اسمزی عصاره هایی با غلظت بالاتر باشد. با توجه به اینکه گیاهان دارویی مورد استفاده در سه گروه اسانس دار (اکالیپتوس و مریم گلی)، آلکالوئیددار (تاتوره و خرزهره) و فلاونوئیددار (افسنطین و گل راعی) دسته بندی شده بودند، از نتایج آزمایش چنین بر می آید که گیاهانی که دارای گروه مواد موثره اسانس دار هستند، در تعداد بیشتری از فاکتورهای بررسی شده قدرت آللوپاتیک به نسبت بالاتری را در مقایسه با گروه های گیاهان دارویی آلکالوئید دار و فلاونوئید دار از خود نشان دادند. همچنین باید یادآور شد که میزان تأثیر آللوپاتیک عصاره های گیاهان دارویی، بر صفات پیش رویشی مانند درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی و سرعت آغاز جوانه زنی بیش از صفات پس رویشی نظیر تعداد برگ در بوته، تعداد گره و انشعاب بوته و... بوده و فاکتورهای جوانه زنی علف های هرز بیش از فاکتورهای رشدی آن ها توسط عصاره ها کنترل شده است.
هاجر ملتی نوخندان محمد کافی
جوانه زنی یکی از بحرانی ترین مراحل زندگی گیاه است که می تواند تحت تأثیر شرایط محیطی قرار گیرد. یکی از مشکلات عمده کاهش دهنده جوانه زنی بذر وجود خواب می باشد. این مطالعه با هدف تعیین بهترین و موثرترین روش های رفع خواب و بهبود خصوصیات جوانه زنی بذر پونه سای برگه دار (nepeta bracteata benth.) در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهان زراعی دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار در سال 91 انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل اکوتیپ (تربت حیدریه و کاشمر)، مدت زمان پیش سرمادهی (2،4،6 و 8 هفته)، سطوح مختلف اسید جیبرلیک (0، 250، 500،750 و 1000 پی پی ام) و سرمادهی مرطوب در دمای (2 و 4 درجه سانتی گراد) بودند. نتایج آزمون تعیین قوه نامیه با استفاده از تترازولیوم یک درصد نشان داد که صد درصد بذرها زنده بودند. بالاترین درصد و سرعت جوانه زنی و تعداد گیاهچه نرمال در مدت سرمادهی به مدت هشت هفته حاصل شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت اسید جیبرلیک، جوانه زنی بذر افزایش یافت. بالاترین سرعت جوانه زنی در تیمار ترکیبی غلظت 750 پی پی ام و سرمادهی هشت هفته ایجاد شد. در رابطه با دمای سرمادهی مرطوب بالاترین سطوح در صفات مورد بررسی در دمای دو درجه سانتی گراد ایجاد شد. بهترین تیمار شکست خواب در ایجاد بالاترین سطوح فاکتورهای مورد مطالعه در غلظت 750 پی پی ام اسید جیبرلیک و مدت سرمادهی هشت هفته و در دمای دو درجه سانتی گراد بود. آزمایشات تکمیلی نشان داد که بذور گونه دارویی پونه سای برگه دار فاقد خواب فیزیکی بوده و خراش دهی پوسته تاثیری در شکست خواب نداشت. تیمار نیترات پتاسیم، آبشویی و شوک حرارتی دمای بالا برای شکست خواب در هر دو اکوتیپ موثر نبود. همچنین، در فرآیند شکست خواب بذر وجود شرایط تاریکی یا روشنایی بی تاثیر بود.
هاجر حیدری حسن رفعتی
چکیده ندارد.