نام پژوهشگر: احمد برادران هاشمی

عوامل موثر بر بی ثباتی قیمت نفت خام کشورهای عضو اوپک طی سالهای (1998-1989)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1378
  تورج دهقانی   احمد برادران هاشمی

ثبات قیمت نفت خام، برای همه کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده نفت خام مخصوصا کشورهای عضو اوپک که بیشتر درآمدهای ارزی آنها از فروش نفت خام حاصل می گردد، از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشد. بی ثباتی قیمت نفت خام، یکی از ویژگیهای مهم بازاز جهانی نفت خام میباشد هدف از این تحقیق، یافتن عوامل تاثیرگذار بر نوسانات قیمت نفت خام کشورهای عضو اوپک ، طی دوره (1998-1989) می باشد. ابتدا با تحقیق پیرامون عوامل سنتی و فیزیکی بازار نفت خام، مانند تولید نفت خام، سهم صادرات از تولید نفت خام، سهم اوپک از تولید جهانی نفت خام و ... به این نتیجه رسیدیم که، متغیرها و عوامل فیزیکی فوق، از عوامل مهم تاثیرگذار بر بی ثباتی قیمت نفت خام، در طی دوره مذکور نمی باشند. به عقیده کارشناسان نفتی، ایجاد بازارهای تامینی نفت خام مهمترین تحول جدید در بازار نفت خام، میباشد. روش کار در بازارهای تامینی بگونه ای است که، باعث ایجاد ثبات در قیمتها می گردند. با توجه به اینکه، انواع بازارهای تامینی در مورد کالاهای دیگر نظیر گندم، طلا، ... نیز رایج میباشد، معامله گران و بورس بازان با انتقال سرمایه های خود به بازارهای با شرایط مناسب ، باعث تاثیرگذاری بازارهای کالاهای مختلف بر یکدیگر می شوند. در این تحقیق، نشان داده شده است که بازارهای طلا و گندم بر بازار نفت خام تاثیرگذار می باشند. یکی از روشهایی که، کشورهای مصرف کننده نفت خام برای ایجاد ثبات در قیمتهای نفت خام، اتخاذ نموده اند، ایجاد ذخائر استراتژیک و احتیاطی نفت خام می باشد. در این تحقیق نیز نشان داده شده است که به چه میزان ذخائر احتیاطی کشورهای عمده مصرف کننده نفت خام، بر بی ثباتی قیمت نفت خام، تاثیر می گذارند. از نکات مورد توجه تحقیق حاضر، پی بردن به رابطه مستقیم بین قیمت نفت خام و بی ثباتی قیمت نفت خام میباشد. رابطه بدست آمده موید این مطلب است که الزاما رسیدن به قیمتهای بالا، نمی توانند هدف نهائی و بلندمدت کشورهای صادرکننده نفت خام باشد.

تحلیل شرایط و ابزارهای اجرای چارچوب هدف گذاری تورم ( معرفی آن در اقتصاد ایران )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1381
  ناصر موسوی   احمد برادران هاشمی

نظر به اینکه تورم اساسا یک پدیده نامطلوب برای اقتصاد می باشد و هزینه های جدی بر جامعه تحمیل می نماید ، لذا مقامات اقتصادی کشورها در صدد کاهش آن برمی آیند. روشهایی که تاکنون برای کاهش تورم استفاده شده است شامل انواع هدف گذاری ها روی نرخ ارز یا نرخ رشد متغیرهای پولی بوده است. با توجه به مشکلات لنگر نرخ ارز ثابت و یا حجم پول در شرایط اقتصادی چند دهه اخیر، تلاشهایی برای رهایی ازاین مشکلات در قالب هدف گذاری تورم صورت گرفت. در واقع این چارچوب به عنوان ابزاری برای توضیح هزینه های سیاست پولی انبساطی به مردم و نیاز به عکس العمل پیش گیرانه در مقابل فشارهای تورمی معرفی شده است. تجربه تعدادی از کشورهای اتخاذکننده این چارچوب حاکی از موفقیت آنها است ، ولی به دلیل اینکه کشورهای درحال توسعه هنوز پیش شرط های اتخاذ آن را ندارند ، تاکنون نتوانسته اند ازاین چارچوب سیاست گذاری استفاده کنند.