نام پژوهشگر: عزت الله عزتی
رضا حسین پور پویان زهرا احمدی پور
بقای ملی هدف ثابت و غیرقابل تغییر هر حکومت مبتنی بر ملت است؛ این مقوله به نوبه خود متأثر از امنیت ملی است و امنیت ملی نیز به میزان قابل توجهی تحت تأثیر کیفیت روابط و مناسبات بین کشورها در چهارچوب های منطقه ای و بین المللی است. در سالهای اخیر، اغلب، نقش بنیان های جغرافیایی و ژئوپولیتیک در روابط بین دولت ها نادیده انگاشته شده و یا کم اهمیت تصور می شود. این در حالی است که بنا به استدلال های این بررسی، بستر و زمینه های اصلی مناسبات بین کشورها و دولت ها، حتی در آغازین قرن بیست و یکم، متأثر از عوامل جغرافیایی و ژئوپولیتیک یا به عبارت دیگر محیط محلی و بین المللی آنهاست. براساس دستاوردهای این بررسی، روابط در مناطق ژئوپلیتیک در ابعاد درون منطقه ای، نظام پیرامونی و نظام جهانی حداقل از 13 متغیر و عامل محیطی، جغرافیایی و ژئوپولیتیک تأثیرپذیر است: موقعیت جغرافیایی، عامل همسایگی، تعداد همسایگان، کدهای ژئوپولیتیک، دولت های ایدئولوژیک جانبی، بار استراتژیک فضاها، بار استراتژیک منطقه، درجه ثبات و امنیت منطقه ای، اتحادیه های منطقه ای (درجه استحکام و پیوندهای درونی)، فضاهای امن/ناامن (بحرانی)، منابع جغرافیایی منازعات/همکاری ها (پتانسیل های جغرافیایی همگرایی و واگرایی)، سطوح متوازن/نامتوازن قدرت درون منطقه ای)، وزن ژئوپلیتیک (سطح قدرت ملی) کشورها. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به مصادیق رویدادی، و منابع کتابخانه ای، کارکرد و نقش عوامل فوق را در مناسبات و روابط ژئوپولیتیک در سطوح منطقه ای (بین واحدهای سیاسی درون منطقه)، پیرامونی (منطقه با نظام پیرامونی) و جهانی (منطقه با نظام جهانی)، در منطقه ژئوپولیتیک شبه قاره هند و از زمان تقسیم این منطقه در سال 1947م تا پایان2011م، مورد بررسی و تحلیل قرار داده و به این نتیجه رسیده است که در منطقه ژئوپولیتیک شبه قاره هند، الگوی غالب روابط ژئوپولیتیک در سطح درون منطقه - تحت تأثیر روابط بین هند و پاکستان- براساس الگوی تقابل، در سطح نظام پیرامونی - تحت تأثیر روابط بین هند و چین، و چین و پاکستان- براساس الگوی رقابت و در سطح جهانی - تحت تأثیر رو ابط هند و پاکستان با ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و چین - براساس الگوی تعامل شکل گرفته است. واژه های کلیدی: بنیان های جغرافیایی و ژئوپولیتیک، منطقه ژئوپولیتیک، قدرت، روابط ژئوپولیتیک، شبه قاره هند. نظام منطقه ای، نظام پیرامونی، نظام جهانی.
رضا حسین پور پویان زهرا احمدی پور
بقای ملی هدف ثابت و غیرقابل تغییر هر حکومت مبتنی بر ملت است؛ این مقوله به نوبه خود متأثر از امنیت ملی است و امنیت ملی نیز به میزان قابل توجهی تحت تأثیر کیفیت روابط و مناسبات بین کشورها در چهارچوب های منطقه ای و بین المللی است. در سالهای اخیر، اغلب، نقش بنیان های جغرافیایی و ژئوپولیتیک در روابط بین دولت ها نادیده انگاشته شده و یا کم اهمیت تصور می شود. این در حالی است که بنا به استدلال های این بررسی، بستر و زمینه های اصلی مناسبات بین کشورها و دولت ها، حتی در آغازین قرن بیست و یکم، متأثر از عوامل جغرافیایی و ژئوپولیتیک یا به عبارت دیگر محیط محلی و بین المللی آن هاست. براساس دستاوردهای این بررسی، روابط در مناطق ژئوپلیتیک در ابعاد درون منطقه ای، نظام پیرامونی و نظام جهانی حداقل از 13 متغیر و عامل محیطی، جغرافیایی و ژئوپولیتیک تأثیرپذیر است: موقعیت جغرافیایی، عامل همسایگی، تعداد همسایگان، کدهای ژئوپولیتیک، دولت های ایدئولوژیک جانبی، بار استراتژیک فضاها، بار استراتژیک منطقه، درجه ثبات و امنیت منطقه ای، اتحادیه های منطقه ای (درجه استحکام و پیوندهای درونی)، فضاهای امن/ناامن (بحرانی)، منابع جغرافیایی منازعات/همکاری ها (پتانسیل های جغرافیایی همگرایی و واگرایی)، سطوح متوازن/نامتوازن قدرت درون منطقه ای)، وزن ژئوپلیتیک (سطح قدرت ملی) کشورها. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به مصادیق رویدادی، و منابع کتابخانه ای، کارکرد و نقش عوامل فوق را در مناسبات و روابط ژئوپولیتیک در سطوح منطقه ای (بین واحدهای سیاسی درون منطقه)، پیرامونی (منطقه با نظام پیرامونی) و جهانی (منطقه با نظام جهانی)، در منطقه ژئوپولیتیک شبه قاره هند و از زمان تقسیم این منطقه در سال 1947م تا پایان2011م، مورد بررسی و تحلیل قرار داده و به این نتیجه رسیده است که در منطقه ژئوپولیتیک شبه قاره هند، الگوی غالب روابط ژئوپولیتیک در سطح درون منطقه - تحت تأثیر روابط بین هند و پاکستان- براساس الگوی تقابل، در سطح نظام پیرامونی - تحت تأثیر روابط بین هند و چین، و چین و پاکستان- براساس الگوی رقابت و در سطح جهانی - تحت تأثیر رو ابط هند و پاکستان با ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و چین - براساس الگوی تعامل شکل گرفته است. واژه های کلیدی: بنیان های جغرافیایی و ژئوپولیتیک، منطقه ژئوپولیتیک، قدرت، روابط ژئوپولیتیک، شبه قاره هند. نظام منطقه ای، نظام پیرامونی، نظام جهانی.
مرتضی زارعی پور عزت الله عزتی
چکیده: صیانت از مرزها وحفظ استقلال و تمامیت ارضی یکی از اساسی ترین وظایف دولتها در عصر حاضر است. از زمانهای قدیم اختلافات مرزی یکی از علل بروز تنش در روابط کشورها بوده است که حتی در مواردی منجر به جنگ بین دولتها شده است بر این اساس ، کشورها در قرار دادهای دو جانبه با همسایگان خود سعی نموده اند مرزهای زمینی، دریائی و هوائی خود را مشخص نمایند. بصورتیکه در حال حاضر مرزهای کشورها توسط مراجع بین المللی از جمله سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده است جمهوری اسلامی ایران نیز بدلیل داشتن بیشترین طول خطوط ساحلی در ایران با تمامی کشورهای ساحلی خلیج فارس دارای مرزهای آبی مشترکی می باشد که تعین دقیق خطوط مرزی طرفین با توجه به عدم توافقات طرفین مشکلاتی را در خصوص مسائل مرزی و امنیتی متوجه کشورمان کرده است .از این رو مرزهای تعریف نشده در آبهای خلیج فارس ؛ بین ایران و عراق، ایران وکویت، ایران و امارات همچنان به صورت چالش مهمی در برابر کشورمان خودنمایی می کند.در میان توجه به گستره جغرافیایی، طولانی بودن مرزها، تعدد همسایگان و موقعیت ژئوپلتیکی منشاو منابع تهدید مرزها ،از جمله موارد مهمی است که باید در طول بررسی جنبه های امنیتی – حقوقی مرزهای دریایی ایران مورد بررسی قرار گیرد. واژگان کلیدی: مرز، امنیت، خلیج فارس،جزایر سه گانه،
مهتاب جعفری عزت الله عزتی
امنیت در جهان از گذشته تاکنون در طول حیات سیاسی حکومت ها از عناصر اساسی و اصلی محسوب می شده که شرط لازم آن دستیابی به سطح بالایی از قدرت ملی و نیز اقتدار در صحنه بین المللی است. آنچه از تصور قدرت فضای مجازی در تهدید امنیت ملی کشورهای جهان در ذهن متبادر می شود احتساب بی قید و شرط آن به عنوان یک امپراطوری بزرگ و حقیقی است که در بستری مجازی تحقق یافته و منشاء قدرت خود را از منبعی نامرئی می گیرد لذا توجه به اهمیت ویژه 1- نوع قدرت در قرن بیست و یکم که شرط بقا و نیز لزوم آن تلقی می شود خصوصیت نامرئی آن است که قدرت تفکر ، شناسایی و رقابت را از طرف مقابل می گیرد و 2- که وسعت و سرعت عملکرد آن است که تامین کننده اهداف دارنده آن محسوب می شود . لذا در پژوهش حاضر به این نتیجه می رسیم که این پدیده بزرگ هزاره سوم، در اصل ابزار و بستر جهانی شدن می باشد که دارای عملکرد و نیز اثرات متناقضی است که هم در قالب چالش و تهدید و هم فرصت نمود می یابد. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی اثرات فضای مجازی بر امنیت ملی کشورها در حوزه جغرافیای سیاسی پرداخته و نتیجه می گیرد که فضای مجازی به عنوان ظرف و بستری برای تامین اهداف جهانی شدن در نظر گرفته می شود و به ذکر این نکته می پردازد که این فضا با همه ابعادش هم می تواند در قالب تهدید امنیت ملی کشور تحت عنوان عامل بحران ساز و نیز نوعی قلمروخواهی مدرن و تهدید نرم با ابزار رسانه عمل کرده و یا در قالب فرصت به ابزاری کارآمد در کسب قدرت برتر جهانی و نیز عاملی وحدت بخش که ضمن ارتقا سطح دانش و فرهنگ و آگاهی ملی زمینه را جهت تحقق مفهوم شهروندی در سایه سطح قابل قبولی از جریان دموکراسی و حاکمیت بهینه و جامع نگر در تدوین استراتژی داخلی و خارجی کشور در زمینه های اقتصادی و سیاسی پیش برد و از آن به عنوان عاملی پیش برنده در تشکیل همگرایی های منطقه ای استفاده کند . درنتیجه این تحقیق به نظر می رسد که تدوین راهبرد ملی در زمینه امنیت سیاسی و فرهنگی کشورها با توجه به ظهور تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی می توان سه رویکرد را با توجه به سه محور اساسی درسیاست گذاری راهبردی در حوزه سیاست و فرهنگ در نظر گرفت که این سه رویکرد شامل: ثبات گرایی ، تحول گرایی و اعتدال گرایی است و آن سه محور شامل : خط مشی سیاسی – فرهنگی ، تمرکز قدرت سیاسی – فرهنگی ، شیوه مدیریت سیاسی – فرهنگی است . در توضیح مطلب فوق باید اضافه کرد که از میان سه رویکرد فوق دو رویکرد یعنی ثبات گرایی و تحول گرایی دو قطب مقابل هم را تشکیل می دهند ولی رویکرد سوم یعنی اعتدال گرا مناسب ترین پاسخ راهبردی به چالش های فن آوری اطلاعاتی و ارتباطی است.
مهرداد غلامی عزت الله عزتی
در سراسر مرزهای کشورایران مرزنشینانی سکونت دارند که درزندگی خود دارای مشکلات بسیارومتعددی هستند. عمده ترین آن ها عبارتنداز: بیکاری، فقر، کمبوددرآمد وسرمایه، مشکلات امنیتی- سیاسی ، کمبودزمین های کشاورزی ،آب، مراکز بهداشتی ، درمانی وآموزشی، کمبود راه های ارتباطی ، شرایط بدآب وهوایی و بسیاری از این مسائل، دراین مناطق قابل مشاهده است. وجود این مشکلات باعث دگرگونی وتحول بسیاری در زندگی این مردمان شده است که آنها را اجباراًبه سوی معضلات و نابسامانی ها یی چون مهاجرت، قاچاق کالا، شورش وناامنی در این مناطق ، عدم همنوایی با دولت مرکزی وضدسیستمی عمل کردن، سوق داده است. با توجه به انگیزش خواسته های قومی در گستره ی جهانی و دامن زدن به منابع قومی چنین به نظر میرسد که در دهه ی آینده- ی کلیه کشورها به نحوی با این مسئله مواجه خواهند شد. از آنجا که قومیّت یکی از شاخصهای عمده در شناخت ظرفیت طبیعی کشورها برای نیل به ثبات و دوری از خشونت به حساب میآید امنیت کشورها در دهه ی آینده بدون توجّه به این بعد، رقم نخواهد خورد. در جمهوری اسلامی ایران نیز به نظر میرسد که این موضوع با توجّه به تعدد گروههای قومی و پیشینه تاریخیشان خواه ناخواه مطرح خواهد شد. این نوشتار حاصل پژوهشی در مورد اقوام استان کرمانشاه می باشد که اقوام موجود در کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفته اند و در نهایت با بررسی عمیق مسئله، نتایج و دستاورد های زیر حاصل گردید . 1-عوامل هم گرا در محدوده مورد بررسی برتری چشمگیری بر عوامل واگرا دارد . 2- باتوجّه به تعدد قوم ها در استان کرمانشاه ، اقوام بدون هیچ گونه مشکلی در کنار همدیگر با صلح و برادری مشغول به زندگی بوده و تا به حال اختلاف خاصّی پیش نیامده است . 3- ایجاد فعالیّت های اقتصادی مهم در استان مخصوصاً در نواحی مرزی از نگاه به بیرون مرزها خواهد کاست . 4- استقرار اقوام در ساختار جغرافیایی استان به طور پراکنده می باشد و به تبع در تمام نقاط استان اقوام مختلفی وجود دارند .
حلیمه شبانی محمد اخباری
با توجه به انگیزش خواسته های قومی در گسترده جهانی و دامن زدن به ناسیونالیسم قومی به نظر می رسد که در دهه آینده کلیه کشورهای چند قومی به نحوی با این مسئله مواجه خواهند شد. از آنجا که قومیت یکی از شاخص های عمده در شناخت ظرفیت طبیعی کشورها برای نیل به ثبات و دوری از خشونت به حساب می آید تأمین امنیت کشورها،وحدت ، انسجام ملی بدون توجه به این بعد رقم نخواهد خورد. از همین رو تحقیق حاضر به بررسی گروه های قومی در ایران پرداخته است. ایران از جمله کشورهایی است که دارای تنوع قومی و نژادی می باشد. از جمله دلایل مهم این تنوع قومی و نژادی می باشد. از جمله دلایل مهم این تنوع قومی و نژادی می توان به شرایط آب و هوایی و موقعیت جغرافیای کشور ایران اشاره کرد. که نتیجه آن استقرار گروه های قومی در نواحی مختلف کشور از جمله اقوام کرد، عرب ، بلوچ ترکمن و عرب بوده است . مکاتب نظری موجود در رابطه با اقوام عبارتند از : کهن گرایی و ابزار گرایی نظریه ارائه شده برای بررسی اقوام ایرانی نظریه ترکیبی یا ساختاری میباشد هدف از این تحقیق شناخت وجوه تشابه و فراهم کردن بسترهای علمی نسبت به تنوع اقوام و نحوه پراکنش آنها در ایران و بررسی بازتاب های سیاسی آ« در جهت تقویت آن بخش از هویت اقوام که در راستای تقویت هویت ملی بوده و موجب تسهیل در امر اتحاد ملی می گردد. برای این منظور از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده و نحوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اینترنتی می باشد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که مهمترین پیامد و بازتابی که تنوع قومی در ایران می تواند به دنبال داشته باشد واگرایی از دولت مرکزی و همچنین تأثیر گذاری بر وحدت ، امنیت ، انسجام ملی است. واژگان کلیدی: اقوام، قومیت، پراکندگی جغرافیایی، بازتاب های سیاسی
محمود واسعی عزت الله عزتی
چکیده: سازماندهی سیاسی فضا و تقسیمات کشوری از مسائل مهمی است که امروزه دولت ها و حکومت ها برای اداره سرزمین و تقسیم سیاسی– اداری کشور در پی دستیابی به توازن و تعادل فضایی آنرا عملی و اجرایی می نمایند. سازماندهی سیاسی فضا بر اساس معیار و اصولی مشخص و اهداف از پیش تعیین شده در کشور برنامه ریزی و اجرایی می شود. نا برابری ناحیه ای و مکانی از مسائلی است که در امر سازماندهی سیاسی فضا باید مورد توجه قرار گیرد، در استان قم شاهد نابرابری شدید مکانی هستیم که بخشی از این نابرابری بدلیل عدم توجه به برخی معیارها و شاخص ها در سازماندهی سیاسی فضا و ارتقاء مکانی شهر قم پدیدار شده است. و این امر تحت تاثیر عوامل سیاسی تا حدودی بدور از اصول و معیارها صورت پذیرفته است و همچنین تاثیر پذیری از نظام حاکمیت ملی که همان نظام بسیط و متمرکز می باشد، و سبب بروز تمرکز گرایی و نابرابری ناحیه ای و محلی می شود. قم تنها استانی است که با تنها یک شهرستان تاسیس شده است، به همین علت این استان تنها یک حوزه انتخابی دارد. جایگاه سیاسی-مذهبی شهر قم و کارکرد آن باعث بالارفتن وزن ژئوپلیتیکی شهر قم و متفاوت سازی با دیگر مکانهای شهری ، استان شده و این مسئله در تمرکز گرایی و نابرابری مکانی نقش اساسی داشته است. و شهر قم را به یک هسته قوی که با رشد و توسعه سریع و دیگر مکانها حوزه نفوذ مناطق پیرامونی ضعیف که به شدت تحت تاثیر و نفوذ مرکز قرار داشته و فاقد رشد و توسعه می باشند مبدل ساخته است. کلید واژه: فضا، مکان ، سازماندهی سیاسی فضا، نابرابری مکانی ،ناحیه سیاسی ، ارتقاء مکانی ، استان
فرامرز عظیمی حیدر لطفی
تنوع در نیروی کار، یکی از محتمل ترین اتفاق هایی است که در آینده سازمان نقش خواهد داشت. این مسئله در ایران به خاطر دلایل متفاوتی، چون وجود ریشه های قومی فراوان، مهاجرت افراد بومی از روستاها به شهرهای صنعتی و شکل گیری ساختارهای سازمانی فرا منطقه ای، به صورت روشنی فراگیرتر خواهد بود. از مهمترین اهداف مدیریت، یکی بودن جهت هدف های فردی و سازمانی است. این مهم به دست نمی آید مگر آنکه مدیر به تفاوت های فردی تک تک کارکنان به چشم یک فاکتور مهم نگاه کند. هرگاه مدیر، عینکی این چنین بر چشم بزند با دنیای جدیدی در رویارویی با کارکنان خود آشنا می شود. یکی از این فاکتورهای تنوع فرهنگی، نیروی انسانی است. در این تحقیق اعضای جامعه آماری شامل شورایاران محلات منطقه ده شهرداری تهران محتمل بر ده محله و حدود 10 نفر اعضای شورایاری هر محله بود که بر اساس جدول کی جرسی مورگان اعضای نمونه هشتاد نفر انتخاب گردید و از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شد. مدل مورد استفاده در این تحقیق مدل تنوع اثربخش ویلبورد است که شامل چهار مولفه اصلی تنوف فردی،داده های شخصی، تنوع گروهی و ستاده های شخصی می باشد. در این تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون برای پاسخ به شش فرضیه اصلی استفاده شده است.
المیرا نصری غلامحسن حیدری
امروزه به گفته سران اروپایی نقش اتحادیه اروپایی در تحولات جهانی پر رنگ تر است و این اتحادیه یک مکانیسم مهم و تأثیرگذار در حل بحرانهای منطقه ای و بین المللی بشمار برود. گسترش اتحادیه اروپایی هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ کشورهایی که به این اتحادیه پیوسته اند، حائز اهمیت است. این تحول ژئوپلتیکی به لحاظ فرصتهای ایجاد شده از رهگذر وضعیت جدید مورد توجه می باشد. اتحادیه اروپایی برخلاف سنت دیرین خود به یکباره به سمت شرق گسترش یافته و این امر عین آفرینش فرصت ها، چالش هایی را نیز در برابر آن قرار داده است. این اتحادیه شامل کشورهایی است که به خاطر سابقه استعماری روابط طولانی با بسیاری از کشورهای خاورمیانه و مدیترانه یا خاور بزرگ دارند و در پرتو گسترش جغرافیایی، اینک قرابت بیشتری نیز با منطقه یافته است و سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال منطقه خاورمیانه با چالش هایی مواجه است و با توجه به بررسی کارنامه اتحادیه اروپا در چند سال اخیر بعد از تحولات 11 سپتامبر به عبارتی وزن سیاسی اتحادیه اروپا در تصمیم گیریهای مهم و اساسی از عیار قابل قبولی برخوردار نیست.
زینب تقوایی عزت الله عزتی
منطقه قفقاز شمالی قسمتی از فدراسیون روسیه است که دارای هفت جمهوری خود مختار و دو سرزمین می باشد. این منطقه به لحاظ حائل بودن میان اروپا و اوراسیا و موقعیت گذرگاهی بین آسیا و اروپا و همچنین قابلیت انرژیک و ترانزیت انرژی دارای اهمیت ژئوپلتیکی خاصی است. ضمن آنکه این منطقه نقطه برخورد دو قدرت حاکم جهان غرب یعنی شوروی و ایالات متحده و دوقطب اخیر یعنی ناتو و غرب به سرکردگی ایالات متحده و قطب در حال شکل گیری اوراسیا یعنی روسیه، چین و ایران می باشد. لذا ما شاهد آن هستیم که پس از فروپاشی شوروی این منطقه تحرکات جدیدی را شروع می کند و سعی بر آن دارد تا از فرصت پیش آمده در معادلات جهانی جایگاه جدیدی را پیدا نماید. در این تحقیق سعی بر آن شده است ضمن معرفی عناصر سابق و متغیر ژئوپلتیکی این منطقه با اشاره به ریشه مناقشات و بحرانهای داخلی منطقه و فرا منطقه ای و همچنین بیان استراتژیهای جدید قدرتهای بزرگ جهانی، جهت گیریهای روسیه و ناتو با حمایت ایالات متحده آینده ژئوپلتیکی قفقاز شمالی در معادلات بین المللی بررسی گردد و چشم انداز روند تحولات این منطقه در سیر سیاست خارجی بازیگران بین المللی بررسی گردد. همچنین در این تحقیق به سیاست خارجی ایران نسبت به این منطقه با توجه به گذشته تاریخی و تمدنی و اعتقادی اشاره گردیده است که فضای باز گفتمانی مناسبی را برای مانور ایران در این منطقه بازی می کند تا در صورت مشاهده ناهماهنگی روسیه در منطقه با ایران می تواند با حضور در حیات خلوت روسیه فرصتی را برای خود ایجاد نماید.