نام پژوهشگر: احمد سروریان
سید مصطفی موسوی احمد سروریان
مقدمه : جراحی کاتاراکت و تعبیه iol یکی از موفقیت آمیزترین جراحی هاست که پیشرفت تکنولوژی نقش مهمی در آن ایفا می کند. بهبود تکنیکهای جراحی عمل کاتاراکت، این جراحی را به طور فزاینده ای بی خطر کرده است. کدورت کپسول خلفی از شایعترین عوارض بعد از جراحی کاتاراکت می باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تأثیر استفاده از داروهای استازولامید خوراکی و قطره co-biosopt جهت جلوگیری از افزایش فشار داخل چشمی بعد از استفاده از لیزر nd : yag در کپسولوتومی خلفی بوده است. روش کار : در این مطالعه که بصورت کارآزمایی بالینی انجام شد بیمارانی که بعد از انجام عمل فیکو امولیفیکاسیون دچار کدورت کپسول خلفی شده بودند با مراجعه به درمانگاه چشم بیمارستان امیرکبیر وارد مطالعه شدند. بعد از اخذ رضایت کتبی از بیماران، بطور تصادفی در گروه استازولامید و co-biosopt قرار گرفتند. بیماران بعد از لیزر تحت درمان با قرص استازولامید خوراکی 4 بار در روز و یا قطره co-biosopt موضعی هر 8 ساعت قرار گرفتند. اطلاعات موجود در پرسشنامه شامل iop قبل و بعد از لیزر nd : yag وارد نرم افزار spss شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : از 200 نفر بیمار مورد مطالعه 38 نفر (18/39%) مرد و 59 نفر (82/60%) زن در گروه استازولامید و 39 نفر (86/37%) مرد و 64 نفر (14/62%) زن بصورت تصادفی در گروه co-biosopt قرار گرفتند. میانگین فشار داخل چشم راست و چپ بعد از درمان در گروه استازولامید بصورت آماری کمتر از گروه co-biosopt بوده است. بطوری که در گروه استازولامید میانگین فشار چشم راست بعد از درمان 61/17 و در گروه co-biosopt میانگین فشار چشم راست بعد از درمان 01/18 بوده است همچنین در گروه استازولامید میانگین فشار چشم چپ بعد از درمان 2/17 و در گروه co-biosopt میانگین فشار چشم چپ بعد از درمان 17/18 بوده است. بحـث و نتیجــه گیــری : نتایج حاصل از مطـالعه ما نشان داد که قرص استازولامید از co-biosopt در پیشگیری از افزایش iop بعد از کپسولوتومی خلفی با لیزر nd : yag کمی قویتر است ولی هر دو کارایی لازم در این زمینه را دارند و در موارد مختلف بسته به انتخاب پزشک و بیمار می توانند جایگزین یکدیگر شوند.
علی سورتیجی احمد سروریان
مقدمه : عمل جراحی ترابکولکتومی عمده ترین درمان جراحی برای گلوکوم می باشد. بعد از گذشت 35 سال ترابکولکتومی به شایع ترین عمل جراحی برای کاهش فشار چشم تبدیل شده است چرا که عوارض کمتری نسبت به روش های فیلترینگ تمام ضخامت دارد. در این عمل جراحی سعی بر این است که راهی از اتاق قدامی چشم به زیر ملتحمه و تنون باز شود به طوری که با این اقدام مایع زلالیه با سهولت بیشتری از چشم خارج گردد و فشار چشم کاهش یابد و درنتیجه بیماری گلوکوم کنترل گردد. هیپوتونی یکی از جدی ترین و عمده ترین عوارض ترابکولکتومی می باشد که در 1-2 درصد بیماران حتی بعد از جراحی ترابکولکتومی استاندارد ممکن است باقی بماند. هیپوتونی در نتیجه فیلتراسیون بیش از حد ایجاد می گردد و می تواند منجر به مسطح شدن اتاقک قدامی، ادم قرنیه، کاتاراکت،جداشدگی سیلیوکوروئیدال ،خونریزی فوق مشیمه ای، تغییر جهت زلالیه، ماکولوپاتی ناشی از هیپوتونی و از بین رفتن بینایی شود. برای جلوگیری از مشکلاتی که با فیلتراسیون بیش از حد همراه هستند، تکنیک های ترابکولکتومی با بخیه کنترلی مطرح شده است. روش کار : در این مطالعه کارآزمایی بالینی بیماران با گلوکوم زاویه باز اولیه که به حداکثر درمان دارویی پاسخ نداده اند و به درمانگاه بیمارستان امیرکبیر مراجعه کرده اند پس از اخذ رضایت نامه کتبی وارد مطالعه می شوند بیماران بر اساس طراحی بلوکی به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم می شوند. تقسیم بندی گروه ها و انجام عمل جراحی توسط استاد راهنما وثبت عوارض توسط مجری طرح انجام می پذیرد. گروه اول تحت جراحی ترابکولکتومی با بخیه کنترلی و گروه دوم تحت جراحی ترابکولکتومی استاندارد قرار می گیرند. در روش استاندارد بعد از flap اسکلرا با ضخامت 50% بلاک مربعی از کف برداشته شده و با یک عدد سوچور ثابت flap دوخته می شود و کشش سوچورها طوری تنظیم می شود که کمی زلالیه نشت کند و bleb فرم شود. و در روش بخیه کنترلی بدون bleb بعد از flap اسکلرا بلاک مثلثی معکوس با ضلع بزرگ به سمت ترابکولار مش برداشته می شود تا قسمت وسیعی از tm برداشته شده ضمناً ضخامت flap حدود 30% بوده و ضخامت بلاک مثلثی 70% است و یک عدد سوچور کنترلی و یک عدد سوچور ثابت زده می شود و از همه مهمتر در هنگام عمل bleb فرم نمی شود و فرم کردن بلاک 48 ساعت بعد با برداشتن سوچور اتفاق می افتد. نتایج : میانگین سنی در گروه سوچور کنترلی (3/9 ?5/64) و در گروه استاندارد (13? 5/70) سال است که 2 گروه اختلاف معنی داری ندارند (167/0 = p value). در مورد جنسیت اختلاف معنی داری وجود نداشت (064/0 = p value) اختلاف دو گروه در مورد عوارضی چون هایفیما، هایپوتونی و ادم قرنیه معنی دار نبود ولی در دو عارضه تماس قرنیه با عنبیه (1/7 درصد موارد گروه بخیه کنترلی در مقابل 50 درصد گروه استاندارد) و اتاق قدامی کم عمق (4/21 درصد موارد گروه بخیه کنترلی در مقابل 9/92 درصد گروه استاندارد) اختلاف معنی دار بود. در گروه سوچور کنترلی میانگین iop قبل از جراحی 64/20 ? 93/40 و بعد از جراحی 01/14 ? 79/18 بود بود که اختلاف (001/0 p value <) معنی دار بود. در گروه استاندارد میانگین iop قبل از جراحی 63/15 ? 11/43 و بعد از جراحی 56/5 ? 44/15 بود که اختلاف معنی داری (001/0 p <) معنی دار بود. اختلاف معنی داری بین iop دو گروه قبل از عمل وجود نداشت که این مورد در iop بعد از عمل تسری یافت. ضمناً بعد از گذشت 6 ماه از جراحی در گروه بخیه کنترلی 4 مورد معادل 6/28 درصد و در گروه استاندارد 8 مورد معادل 1/57 درصد فاقد bleb بودند. نتیجه گیری : دو عارضه اتاق قدامی کم عمق و تماس قرنیه با عنبیه که به علت over filtration (خروج بیش از حد زلالیه) پدید می آید. در گروه بخیه کنترلی نادر است در صورتیکه در نوع استاندارد عارضه ای شایع و استرس زا است گر چه در بسیاری از موارد در هر دو گروه در دراز مدت bleb از بین می رود ولی در غالب آنها iop کنترل است که آنرا می توان با برداشته شدن قسمتی از سقف کانال شلم و کاهش مقاومت بر سر راه زلالیه مرتبط دانست. در هر دو گروه iop بعد از عمل به طرز قابل ملاحظه ای کاهش می یابد و غالباً به منطقه بی خطر یا کم خطر می رسد که نیازی به توسل به دارو نیست. بین دو روش پس از 3 ماه در کنترل iop تفاوتی
فاطمه رضاپور احمد سروریان
مقدمه : فیکوامولسیفیکاسیون روش مدرن جراحی کاتاراکت می باشد، که این جراحی را از یک عمل با برش بزرگ به عملی با برش کوچک ارتقاء داده و منجر به ترمیم سریع تر زخم و بازگشت بینایی می شود. در حال حاضر برش استاندارد برای جایگذاری لنزهای داخل چشمی به 2/3 میلی متر رسیده است. کاهش بیشتر در اندازه برش ممکن است سودمند باشد، و باعث افزایش کنترل جراحی و حفظ پایداری اتاقک قدامی، کاهش خطر اندوفتالمیت و تسریع بازگشت بینایی بشود. لذا هدف از انجام این مطالعه مقایسه کارایی و عوارض دو برش 2/3 میلی متری و 65/2 میلی متری در فیکوامولسیفیکاسیون می باشد. مواد و روش ها: در این کارآزمایی بالینی در بیمارستان امیر کبیر اراک، 78 چشم از 78 بیمار با کاتاراکت وابسته به سن به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند.نیمی از آنها تحت برش 2/3 میلیمتری(گروه اول) و بقیه تحت برش 65/2 میلیمتری (گروه دوم) قرار گرفتند. برای همه ی بیماران برش تمپورال قرنیه شفاف سه مرحله ای(عمودی، افقی،عمودی) داده شده و لنزهای داخل چشمی آکریلیک تاشو جایگذاری شد. بلافاصله بعد از عمل، بیماران هر دو گروه از لحاظ نشت مایع زلالیه از اتاق قدامی بررسی شده و در صورت وجود، از پروتکل استاندارد استرومال هیدراتاسیون استفاده می شد. در صورت باقی ماندن نشت علی رغم استفاده از استرومال هیدراتاسیون ، یک سوچور تعبیه می گردید. روز بعد از عمل، بیماران از لحاظ پرولاپس عنبیه بررسی و در صورت وجود، یک عدد سوچور تعبیه می شد. نتایج: نشت مایع زلالیه از اتاق قدامی در گروه های اول و دوم به ترتیب 7/7% و 6/2% بود. دو گروه اول و دوم به ترتیب 1/5% و 2/3% درصد، نیاز به استرومال هیدراتاسیون داشتند. نیاز به سوچور در دو گروه اول و دوم به ترتیب 6/2% و 0% بود. در هیچ یک از دو گروه پرولاپس عنبیه رخ نداد. اختلاف آماری معناداری از نظر نشت زخم و نیاز به سوچور و میزان پرولاپس عنبیه وجود نداشت(500/0p=). نتیجه گیری: اگر tip فیکو متناسب با سایز برش دقیق انتخاب شود، هر دو برش 2/3 و 65/2 میلیمتری مناسب هستند.در نوکلئوس های با سختی متوسط و پایین برش کوچکتر و در نتیجه پایدارتر (یعنی 65/2 میلیمتری) ارجح است، اما در موارد نوکلئوس با درجه سختی 4 و مواردی که سرعت بالا مد نظر است، برش زیر 3 میلیمتر توصیه نمی شود.
سمیرا فاضلیهای نیکوبه شادکهن احمد سروریان
بلفاریتسبورهنوعیازبلفاریتاستکهدرنتیجهدرماتیتسبورهایجادمی شود. بلفاریتسبورهعلاوهبرایجادعلائممتعددچشمی،درصورتمزمنشدنوعدمدرمانمناسبمنجربهتغییراتپلکشاملاسکاروفرورفتگیلبهپلک،ازدسترفتنمژه هاوچرخشمژه هابهداخلمی شود. مهمترینوموثرترینعاملدردرمانبلفاریت،بهداشتپلک هابهشمارمی رود.شامپوی چشمیeyesol))بهصورتروتینوشایعدردرمانبلفاریتدرایرانمورداستفادهقرارمی گیردازسویدیگرشامپوبچه که یکشامپویایرانیاستواثربخشیآندردرمانبلفاریتسبورهتاکنونموردارزیابیقرارنگرفتهاست. لذاباتوجهمواردفوقونیازبهیکدرمانکمهزینهودردسترسبرایدرمانبلفاریت،هدفمادراینمطالعهمقایسهشامپوبچهباشامپوچشمی eyesol))دردرمانبلفاریتسبورئیکمی باشد. موادوروش ها: دراینمطالعهکارآزماییبالینیبیمارانیکهدرمعاینهبااسلیتلامپمبتلابهبلفاریتسبورئیکمی باشندپسازاخذرضایت نامهشخصیوباتوجهبهمعیارهایورودوخروجواردمطالعهمی شوند. سپسبر اساسالگویبلوکه ایبه 2 گروهتقسیممی شوند. گروه 1 شاملبیمارانیاستکهپلک هایخودراباشامپویچشمی eyesol))یکشبدرمیانبهمدت 10 دقیقهموردشستشوقرارمی دهند. گروهدوشاملبیمارانیهستندکهپلک هایخودراباشامپوبچهیکشبدرمیانبهمدت 10 دقیقهموردشستشوقرارمی دهند. ابتدابیمارانپرسشنامهاستانداردیبهنامosdiکهشامل 12 سوالکهعلایمناراحتکنندهچشمراموردبررسیقرارمی دهد،راپرکردهومیزانosdiکهبین 0 تا 100 می باشداندازه گیریمی گرددوپسازیکماهبیمارانمجددموردبررسیقرارگرفتهومیزانosdiدرآنهامحاسبهمی گردد. سپسداده هایبهدستآمدهتوسطآزمونتیجفتیتوسطنرمافزارspssآنالیزمی گردد. نتایج:طبقازمون(mc-nemar) افرادبدونعلامتبهگروهنرمالوافرادباعلامتخفیفومتوسطبهگروهغیرنرمالتبدیلشد در هر 2 گروه اختلاف معنا داری در سطوح قبل و بعد از مداخله بدست امد.درگروهشامپوچشمیقبلازمداخله 35 نفرافرادنرمالبودندکهبعدازمداخلههمهمان 35 نفربودندولیدرافرادغیرنرمالقبلازمداخله 56 نفربودندکهبعدازمداخله 12 نفرنرمالشدند.بنابرایناختلافمعناداریدرسطوحقبلوبعدازمداخلهوجوددارد(001 /0<(p.ودرگروهشامپوبچهقبلازمداخله 44 نفرافرادنرمالبودندکهبعدازمداخلههمهمان 44 نفربودندولیدرافرادغیرنرمالقبلازمداخله 47 نفربودندکهبعدازمداخله 11 نفرنرمالشدند.بنابرایناختلافمعناداریدرسطوحقبلوبعدازمداخلهوجوددارد. (001 /0=p). نتیجه گیری:باتوجهبهنتایجبدستامدهاثرشامپوبچهباشامپوچشمی( eyesol )دردرمانبلفاریتسبورئیکتفاوتیندارد.
راحله علی آبادی احمد سروریان
چکیده ندارد.