نام پژوهشگر: سپیده اربابی بیدگلی
رسول توکلی سپیده اربابی بیدگلی
ارسنیک یکی از شبه فلزهای سمی است که گونه معدنی و سه ظرفیتی، سمی ترین و شایع ترین گونه آن است. مهمترین منبع آن، فعالیت های هیدروترمال (منشا طبیعی) است. یکی از مهمترین راه هایی که این فلز پتانسیل ورود به بدن انسان و ایجاد عوارض بهداشتی را دارد، همراهی آن با آب آشامیدنی است. ارتباط میان بیماری پای سیاه، سرطان پوست، ریه، مثانه، کلیه، کبد و روده بزرگ، در اثر مصرف آب آلوده به آرسنیک به اثبات رسیده است. با توجه به فعالیت های آتشفشانی کوه های سهند و سبلان در دوره کواترنر در شمال غربی کشور که سبب افزایش ارسنیک در آب های زیرزمینی شده و همچنین نرخ بالای انواع سرطان و به خصوص سرطان مثانه در شهرستان مشکین شهر، از منابع آبی 88 روستا و 5 شهر شهرستان مشکین شهر نمونه برداری انجام شد و این نمونه ها از نظر حضور فلزاتی چون ارسنیک، آلومینیوم، بور، کروم، جیوه، کادمیوم، سرب، باریم و آنتی موان با استفاده از دستگاه icp-ms مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارسنیک در تمامی نمونه ها حضور دارد و مقدار آن در 15 نمونه روستایی و یک نمونه شهری نیز بالاتر از حد مجاز تعیین شده (ppb10( از سوی who و موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران است. همچنین مقدار فلزاتی چون آلومینیوم،بور،کروم و آنتیموان در تعدادی از نمونه ها فراتر از حد مجاز است و مقدار فلزات دیگری چون باریم، سرب، کادمیوم و جیوه در هیچ یک از نمونه ها بیشتر از حد مجاز نیست. با توجه به آن که منبع آلودگی و جمعیت در معرض خطر (11710 نفر (8% از جمعیت کل شهرستان))، پیشنهاد می شود که منابع آبی سالم منطقه شناسایی و با منابع آلوده جایگزین شود و سازمان های مربوطه نیز منابع آبی روستاها و شهرهای شهرستان مشکین شهر را از نظر حضور فلزات سنگین و به خصوص ارسنیک و آنتی موان پایش و کنترل کنند.
نسیم جباری سپیده اربابی بیدگلی
سرطان پروستات نوعی سرطان است که در غده ی پروستات از سیستم تناسلی مردان به وجود می آید و در مردان بالای 50 سال ایجاد می شود در سال 2011 به عنوان دومین سرطان رایج تشخیصی و ششمین علت مرگ ناشی از سرطان در مردان جهان شناخته شده است اما ریسک فاکتور های اصلی این سرطان همچنان ناشناخته باقی مانده است.در این مطالعه برای بررسی نقش عوامل محیطی و تغذیه ای احتمالی در بروز سرطان پروستات از پرسشنامه استفاده شد .جمعیت مورد مطالعه شامل 73 مرد مبتلا به bph ، 53 مرد مبتلا به سرطان پروستات و 173 مرد سالم می باشد.با در نظر گرفتن ریسک فاکتور هایی مثل مصرف سیگار و الکل و مواجهه شغلی با آگونیست های ahr ،30 نمونه بافتی از بیماران مبتلا به سرطان پروستات و 10 نمونه بافتی از بیماران مبتلا به bphجهت تعیین بیان مارکر هایar,er وahrبه روشihcمورد استفاده قرار گرفت. در این مطالعه مواردی همچون مواجهه شغلی با ترکیبات آگونیست ahr ، مصرف مکرر ظروف پلاستیکی ، مصرف الکل ، سیگار کشیدن ،اشتغال در شیفت کاری شب ،داشتن سابقه سرطان پروستات در فامیل درجه یک ،مصرف روزانه دارو در بیماری های مزمن و تجربه استرس شدیدبه عنوان ریسک فاکتور های اصلی سرطان پروستات و bph شناخته شده و در مقایسه با گروه کنترل معنا داربود .سطح سرمی psaبا فاکتور های تغذیه ای از جمله: نوع روغن مصرفی ، میزان مصرف ماهی و همچنین میزان مصرف الکل در بیماران مبتلا به سرطان پروستات و دربیماران مبتلا به bphبا سن و انجام فعالیت های فیزیکی در ارتباط می باشد.در میان مارکرهای بافتی،ahrدر سلول های اپیتلیال بافت سرطان پروستات افزایش بیان داشته و با سن، وزن ، مصرف فراورده های سویا و لیمو ارتباط معنا داری دارد. بیان arدر سلول های اپیتلیال بافت سرطان پروستات 20.69% و در بافت bph50%می باشد . بیان arدر بیماران مبتلا به bph با کشیدن سیگار و در بیماران مبتلا به سرطان پروستات با مصرف لیمو و شیر ارتباط معناداری دارد . به نظر می رسد بروز سرطان پروستات در ایران در نتیجه مواجهه با عوامل مختل کننده سیستم اندوکراین و تقابل میان فاکتور های محیطی و تغذیه ای باشد.
فرزانه آل بویه پریسا زیارتی
در قرن حاضر یکی از علل مرگ و میر در جوامع صنعتی و پیشرفته سرطان می باشد و انتظار می رود تعداد موارد جدید به 15 میلیون نفر در سال 2020 افزایش یابد که حدود 60% این موارد جدید در کشورهای در حال توسعه ایجاد می شوند. در واقع سرطان دومین عامل شایع مرگ و میر در کشورهای توسعه یافته و سومین عامل مرگ و میر در کشورهای در حال توسعه است. امروزه دانشمندان بر این عقیده اند که آسیب ها و تغییرات ژنتیکی اعم از تغییرات ایجاد شده در توالی و انسجام dna، بروز جهش یا موتاسیون در ژن ها و دیگر تغییرات ژنتیکی در ساختار کروموزومی در سرطان زایی نقش بسزایی دارند. در دو دهه ی گذشته انواع متفاوتی از مواد جهش زا و سرطان زای شیمیایی شناخته شده اند. یکی از این مواد سرطان زا آنیون نیترات است که در حال حاضر یکی از آلودگی های رایج آب های سطحی و زیرزمینی به ویژه در شهرهای صنعتی می باشد و ارتباط آن با ابتلا به سرطان های دستگاه گوارش و همچنین متهموگلوبینمیا در کودکان مطرح شده است. امروزه یکی از روش های متداول جهت غربالگری و شناسای مواد جهش زا تست ایمز می باشد. در این مطالعه اندازه گیری سطح نیترات آب آشامیدنی شهر تهران با دستگاه اسپکتروفتومتر و بررسی موتاژنیسیته آن با روش ایمز در دو فصل تابستان و پاییز صورت گرفت. همچنین با توجه به اینکه بعد از آب یکی از نوشیدنی های پر مصرف در کشورما، چای و به ویژه چای کیسه ای است و در برخی مطالعات حضور سطوح بالای فلزات سنگین در چای سیاه به اثبات رسیده است لذا موتاژنیسیته ی 3 برند معروف چای سیاه کیسه ای موجود در بازار نیز به روش ایمز مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده سطح نیترات در هیچ یک از نمونه های آب آشامیدنی شهر تهران در دو فصل تابستان و پاییز بالاتر از حد مجاز اعلام شده از سوی سازمان بهداشت جهانی (mg/litre50) مشاهده نگردید، اما در بیشتر نمونه ها میان سطح نیترات در دو فصل مذکور اختلاف معنا دار وجود داشت بدین صورت که در اکثر نمونه ها سطح نیترات در فصل پاییز افزایش یافته بود. در بررسی موتاژنیسیته ی نمونه های آب آشامیدنی و همچنین 3 برند چای سیاه کیسه ای نیز هیچ یک از نمونه ها موتاژن گزارش نگردید.
یلدا بیک محمدی سید ناصر استاد
گیاه کاکوتی از گیاهانی است که در بین مردم نقاط مختلف ایران بعنوان یک گیاه طعم دهنده مورد استفاده بسیاری در مواد غذائی دارد ، از آنجا که پیشگیری بسیاری از بیماریها از رژیم غذائی انسان شروع می شود با توجه به اثرات مختلفی که اسانسها دارند از قبیل ضد نفخ، آرام بخش، ضد درد و ضد التهاب و غیره و گیاهان آروماتیک نیز در بسیاری موارد دارای اثرات همانند بوده و بجای اسانس مصرف میشوند و در عین حال دارای ترکیبات متنوع دیگری مانند مواد فنلیک از قبیل فلاونوئید، اسید های فنلیک و غیره میباشند اثر آنها شاید حتی قویتر از اسانس گیاه بروز نماید. بنابراین بر آن شدیم تا این گیاه را که در منطقه آذربایجان شرقی مصف دارد جمع آوری و اثرات ضد التهابی این گیاه را نیز که تاکنون تحقیقی بر روی آن انجام نشده است را در مقایسه با شاهد مثبت ارزیابی نمائیم. ابتدا عصاره گیاه خشک و پودر شده بوسیله پرکولاتور و با حلال متانول و آب 80 در صد تا بیرنگ شدن حلال روی گیاه تهیه می شود.عصاره توسط دستگاه تقطیر در خلاء ، در حرارت کم تغلیظ گردیده و وزن عصاره تعیین می شود.سپس غلظت 1 میلی گرم در10 میلی لیتر از محلول عصاره ی فراکشن های اتانولی ، کلروفرمی ، هگزانی و آبی گیاه تهیه شد که با تزریق 1 میلی لیتر از این محلول ها به حیوان دوزهای مورد نظر به ازای هر کیلوگرم وزن حیوان ایجاد می شود. دراین روش از سوسپانسیون 1? تازه آماده شده کاراژینان به عنوان عامل التهاب زا استفاده شد. حجم50 میکرولیتر از سوسپانسیون تازه تهیه شده کاراژینان1 % در سرم فیزیولوژی، یک ساعت بعد از تزریق داخل صفاقی عصاره ها ( درمورد نمونه ها) و حلال حامل ( درمورد تست)، با سرنگ انسولین به کف پای موش تزریق شد. البته قبل از تزریق به کف پا، حجم پای مورد نظر توسط کولیس اندازه گیری و یادداشت شده بود. حجم پا در ساعت های 1، 2، 3، 4و 5 بعد از تزریق، جهت بررسی پاسخ ضد التهابی اندازه گیری شد.با توجه نتایج به نتیج حاصل از بررسی برروی غلظت های مختلف از عصاره های حاصل از حلال های متانول آب کلروفرم و هگزان نرمال برروی التهاب ایجاد شده توسط کاراژینان در کف پای موش می توان گفت که عصاره گیاه دارای اثر ضد التهاب مناسبی می باشد.بدین صورت که قدرت مهاری عصاره های کلروفرمی و متانولی دارای بالاترین قدرت ضد التهابی می باشند.میزان فعالیت ضد التهاب در این دو عصاره با افزایش غلظت بیشتر شده و به کنترل مثبت نزدیک می شود که وابسته به دوز بودن قدرت التهابی را نشان می دهد.
عبدالحمید آذرشب سپیده اربابی بیدگلی
سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان در زنان است که ریسک بروز آن با افزایش سن افزایش می یابد. با توجه به نقش فیزیولوژیکی مهم ویتامین d و هورمون های تیروئیدی در این مطالعه مورد شاهد به ارزیابی تأثیر تغییرات این عوامل بعنوان ریسک فاکتور ابتلا به سرطان پستان در مقایسه با سایر عوامل زیست محیطی شناخته شده پرداخته شده است. جمعیت مورد مطالعه شامل 60 زن مبتلا به آدنوکارسینومای پستان (idcs or/and dcis) ساکن شهرستان سبزوار بودندکه از ابتدای سال 1391 به مدت 15ماه مورد شناسایی قرار گرفته اند و با 116زن سالم زیر 46 سال به عنوان گروه کنترل مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت تعیین مقدار سطح سرمی ویتامین d و هورمون های t3 و t4 و tsh از روش الیزا استفاده شده است و با استفاده از پرسشنامه نیز فاکتورهای تولید مثلی، فاکتورهای زمینه ای، سابقه ی خانوادگی ابتلا به سایر سرطانها، bmi، افزایش وزن بعد از 18 سالگی، سابقه ی کیست های تخمدان، تحصیلات و فاکتورهای تغذیه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج مطالعه سطح سرمی ویتامین d و هورمون های تیروییدی بیماران مبتلا به سرطان پستان(n=20) و گروه کنترل (n=36) اندازه گیری و مقایسه گردید که سطح خونی t3 (p=0/041) بین گروه مورد و شاهد دارای تفاوت معنی داری بود. همچنین در این مطالعه سابقه داشتن بیماری p=0/046,or=5/182))، مصرف آب شرب در ظروف پلاستیکی (p=0/007,or=2/487)، فقدان مواجهه با نور خورشید (p=0/007,or=10/131)، بی نظمی در قاعدگی (p=0/017,or=2/444)، عدم استفاده از مکمل غذایی ویتامینd (p=0/009,or=1/115) و موارد دیگر جزء ریسک فاکتورهای موثر در بروز سرطان پستان بودند. به نظر می رسد بروز زودرس سرطان پستان درشهرستان سبزوار می تواند با کاهش سطح سرمی ویتامین d و افزایش هورمون t3 و همچنین مواجهه با عوامل مختل کننده سیستم اندوکرین و تقابل میان عوامل هورمونال و محیطی مرتبط باشد.
نرگس قربانی حصاری علیرضا صادقیپور
سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان در زنان است که ریسک بروز آن با افزایش سن افزایش می یابد. اگرچه میانگین سن ابتلا در ایران ?? سال زودتر از سایر کشورهای جهان گزارش شده است. اما ریسک فاکتورهای اصلی بروز زودرس این سرطان همواره ناشناخته باقی مانده است.در این مطالعه برای بررسی نقش عوامل محیطی و فیزیولوژیکی احتمالی مرتبط با بروز زودرس سرطان پستان از پرسشنامه استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه شامل 25 زن مبتلا به آدنو کارسینوما (idcs or/and dcis) بودند که از سال 1388 الی 1389 تحت شناسایی قرار گرفته اند و 96 زن سالم زیر 45 سال هستند. جهت تعیین بیان آنتی بادی hoxa10 روش ایمونو هیستوشیمی ihc مورد استفاده قرار گرفت. در این مطالعه علاوه بر فاکتورهای تولید مثلی، فاکتورهای زمینه ای: سابقه ی خانوادگی ابتلا به سایر سرطانها، bmi، 20 تا 30 کیلوگرم افزایش وزن بعد از 18 سالگی، سابقه ی کیستهای تخمدان، تحصیلات و درآمد و فاکتورهای تغذیه ای: استفاده از چربی های اشباع، استفاده از غذاهای کباب شده، استفاده از گریپ فروت و لیمو، عدم استفاده از مکملهای کلسیم و فاکتورهای محیطی و سبک زندگی: استفاده از ظروف پلاستیکی یکبار مصرف و استفاده از حرارت بالا هنگام تهیه غذا را می توان به عنوان ریسک فاکتورهای سرطان پستان به شمار آورد. به نظر می رسد بروز زودرس سرطان پستان نتیجه مواجهه با عوامل مختل کننده سیستم اندوکراین و تقابل میان عوامل هورمونال و محیطی باشد.
فروغ سیفی نیگجه قشلاق پریسا زیارتی
کادمیوم، سرب و دیگر فلزات سنگین می توانند از خاک عبور کرده و آب های زیرزمینی را آلوده سازند. آب آشامیدنی بسیاری از جوامع روستایی و برخی شهرها در شمال ایران از طریق آب های زیرزمینی تأمین می شود. مطالعات بسیار کمی در رابطه با ارزیابی فلزات سنگین موجود در شهرها و استان های مختلف انجام شده است. در سال های اخیر میزان خطرناکی از کادمیوم و سرب در محصولات کشاورزی استان گیلان می تواند یافت شود؛ که این امر بعلت آلوده شدن آب های زیرزمینی توسط کودهای شیمیایی مورد استفاده در مزارع و شستن آن توسط باران زیاد و در نهایت آلوده شدن آب های زیرزمینی است. مواد و روش ها: تحلیل و بررسی توصیفی برای تعیین میزان سرب و کادمیوم در 180 نمونه آب زیرزمینی از 5 ایستگاه مختلف در منطقه تالش در شمال ایران و در سه فصل زمستان، بهار و تابستان 92-1391، مطابق روش استاندارد، با روش اسپکتروسکوپی در آزمایشگاه دانشگاه آزاد اسلامی تهران-واحد علوم دارویی انجام گرفت. نتایج با استانداردهای ایران و سازمان بهداشت جهانی (who) مقایسه شد. نتایج: سرب بطور مشهود در همه نمونه ها وجود داشت، در حالی که میزان کادمیوم در همه نمونه ها کمتر از میزان مجاز بود. مقدار سرب در نمونه های آب زیرزمینی در همه فصول اختلاف معنی داری داشت (p < 0.03). نتیجه گیری: همه نمونه های آب زیرزمینی آزمایش شده در مطالعه حاضر آلوده بوده و غلظت سرب بیش از استاندارد سازمان بهداشت جهانی، استانداردهای epa و استانداردهای ایران (شماره 6694) است و احتمالاً سلامت عمومی با مصرف این آب ها دچار مشکل شود و تعیین میزان فلزات سنگین توسط سازمان های مسئول بایستی دائماً صورت گیرد.
شیرین دزفولی منش پریسا زیارتی
با توجه به افزایش روزافزون استفاده از آب های بسته بندی به دلایلی همچون داشتن آلودگی کمتر، ارزان بودن، مزه بهتر و پذیرش و مقبولیت توسط اکثریت مردم عامه متأسفانه احتمال آلودگی آنها وجود دارد. منظور از آلودگی آب، آلودگی شیمیایی، میکروبی و آلودگی با مواد زائد می باشد. از جمله آلودگی های شیمیایی آلودگی فلزات سنگین همچون سرب، کادمیوم، آرسنیک و جیوه می باشد. با در نظر گرفتن اثر سمیت این فلزات بر سیستم های مختلف بدن انسان و صدمات غیر قابل جبران آنها بر آن شدیم تا میزان این عناصر را در یکسری از آب های بسته بندی که شامل آب معدنی و آشامیدنی می باشد در دو فصل بهار و زمستان اندازه گیری کرده و مقادیر آنها را با استانداردهای ملی و استانداردهای تعیین شده توسط سازمان بهداشت جهانی مقایسه کنیم. اندازه گیری توسط دستگاه جذب اتمی مدل aa240fs و دستگاه جذب اتمی مرکوری آنالیز مدل dma80 و کیت اندازه گیری آرسنیک مدل quantofix انجام شد. نتایج حاصله، حاکی از آنست که میزان فلزات سنگین در این نمونه ها کمتر از حد استاندارد بوده است.
فائزه سلیمی سپیده اربابی بیدگلی
درحال حاضر کرم های روشن کننده گوناگونی برای درمان لکه های پوستی در دسترس می باشد اما مهمترین ، متداول ترین و موثرترین آنها کرم هیدروکینون و یکی از جدیدترین آنها کرم کوجیک اسید می باشد. اگرچه سابقه مصرف مواد روشن کننده بسیار طولانی می باشد امادر خصوص ایمنی آنها در مصارف طولانی مدت اطلاعات متضادی وجود دارد. در این تحقیق و براساس پروتوکل404 و 422 oecd سمیت مزمن و سیستمیک کرم های روشن کننده ایرانی حاوی هیدروکینون و کوجیک اسید برروی رت ویستار ماده به مدت 45 روز ارزیابی شد . شاخص های وزن ، میزان مصرف آب، غذا وهمچنین علائم کلینیکال بطور روزانه بررسی شدندو شاخص های هورمونی شامل هورمون های تیروئیدی(tsh , t4 , t3) و هورمون های استروئیدی(استرادیول ، استریول ، پروژسترون) و تغییرات هیستوپاتولوژیک در کبد ،کلیه ، قلب ، ریه ، رحم و تخمدان و پوست در دو مقطع روز 21 و 45 بررسی شد. علاوه بر تغییرات معنی دار درغلظت سرمی هورمون های استروئیدی، مشاهدات هیستوپاتولوژیکی رحم نیز کاهش قابل توجهی را در ضخامت جدار رحم و اپیتلیوم پوششی آن نشان داد. بعلاوه نتایج نشان داد مصرف طولانی مدت این محصولات میزان رشد و فعالیت ضمائم پوستی ( فولیکول های مو و غدد) را افزایش داده ، پرخونی و تجمع سلول های آماسی در بافت های کبد و کلیه قابل رویت بودکه در پاره ای موارد با نکروز هپاتوسیت ها ، نکروز سلول های جدار لوله های ادراری و تورم حاد سلولی در بافت کلیوی همراه بود . محصولات روشن کننده مورد سنجش دراین تحقیق دارای اثرات شبه استروژنیک و تاثیر بر سیستم تناسلی و سمیت کبدی و کلیوی هستندکه این اثرات بایستی در محصولات روشن کننده جدید فاقد هیدروکینون و کوجیک اسید نیز پایش شود.
انوشه رئیسیان پروری سپیده اربابی بیدگلی
فناوری نانویک زمینه مفید برای تولید محصولات جدید و کاربردی جدیددر حوزه سلامت است. بااین حال،تنها تعداد کمی ازمحصولات سلامت محور مبتنی بر فناوری نانو از جهت ملاحظات ایمنی موردمطالعه قرارگرفته اند. پرکاربردترین ماده اولیه در این محصولات نانونقره است. نقره به عنوان یک عامل ضد میکروبی برای مدت طولانی در اشکال مختلف استفاده شده است، امانانو ذرات نقره(نانو نقره) اخیراً به عنوان عوامل ضد میکروبی قوی شناخته شده است. اگرچه نانو ذرات نقره مورد کاربردهای متنوع پزشکی قرارگرفته اما مطالعات سمیت پوستی و سامانه ای به فراخور نوع محصول و خواص فیزیکی و شیمیایی آن ازجمله سایز ذرات نیاز به بررسی موردی دارد لذا هدف مطالعه حاضربررسی و مقایسه سمیت پوستی سه محصول مختلف و تعیین نقش سایز و سایر خواص فیزیکوشیمیایی ضدعفونی کننده های حاوی نانو نقره بر روی خرگوش نژادآلبینو بوده است. با توجه به دستورالعمل404 oecd، 3محصولات تجاری که در3اندازه مختلف تحت غلظت های مشخص از طریق پچ ها پوستی آغشته به نانونقره بر روی پوست تراشیده خرگوش ماده جوان از نژاد آلبینو استفاده شد. تمامواکنش های پوستی در 3دقیقه، 1، 4، 24،48و 72 ساعت ثبت شده و در مقایسه باگروه شاهد قرارگرفته شد. اگرچه در مشاهدات کوتاه مدت تغییر قابل توجهی دروزن خرگوش ها، علائم بالینی وتغییرات ماکروسکوپی دیده نشد، اما اختلالات آسیب شناسی وابسته به دوز درپوست گروه آزمون قابل تشخیص بودند. تظاهرات سمیت ازجمله خشکی پوست، پوسته پوسته شدن وقرمزی به شکل کاملاً وابسته به دوز و زمان تماس مشاهده گردید.به نظر می رسدکه ذرات نقره دارای پتانسیل تولید سمیت عضوی درروندوابسته به دوز و مدت زمان مواجه است. کلیدواژه ها:سمیت پوستی،نانو نقره، محصولات تجاری، خرگوش آلبینو
سمیه شکری زیناب گیتا حاتمی زاده
خلاصه فارسی آنتی بیوتیک های خوراکی بیشترین دسته دارویی تجویز شده در دوران بارداری هستند و بی ضرر تلقی می شوند این در حالی است که به دلیل تغییرات ایجاد شده در بدن مادر باردار لزوم تجویز مناسب دارو و تعیین دوز مناسب احساس می شود. از طرفی بنا بر آمار سازمان جهانی بهداشت در سال 2010 از هر 33 تولد در جهان 1نوزاد آنومال به دنیا می آید که هزینه های بسیاری از لحاظ مالی و روانی بر جامعه تحمیل می کند. در این پایان نامه به بررسی رابطه ی بین مصرف آنتی بیوتیک در دوران بارداری و ریسک بروز ناهنجاری پرداختیم. جامعه ی مورد مطالعه 241 جفت از زنان باردار و نوزادانشان در شهر تهران است (200 جفت گروه کنترل و41 جفت گروه آزمون) که توسط مصاحبه ی تلفنی و حضوری و مطالعه ی پرونده ی نوزادان انجام شد. در این مطالعه بیمارستان های بوعلی، امام خمینی(ولیعصر)، آرش و مرکز طبی کودکان همکاری کردند. از اطلاعات دموگرافیکی تحصیلات مادر و تعداد فرزندان زنده مادر با ریسک بروز ناهنجاری رابطه ی معناداری داشتند. در سابقه ی پزشکی مادر باردار، مقدار داروهای غیر آنتی بیوتیک مصرفی در دوران بارداری اثر معناداری دارد و سابقه ی آنومالی در فامیل نوزاد ریسک بروز ناهنجاری در جنین را 15 برابر افزایش می دهد و سابقه مشکلات خواب مادر در دوران زندگی(بدون در نظر گرفتن زمان)، 7.5 برابر سابقه ی ناهنجاری در جنین را افزایش می دهد.مصرف مکمل ها در دوران بارداری هم مورد بررسی قرار گرفت اما در این جامعه ی آماری تفاوت معناداری بین گروه کنترل و آزمون دیده نشد. هیچ یک از موارد بررسی شده در الگوهای زیستی در نتیجه ی تحقیق اثربخش نبودند. عفونت های باکتریایی و قارچی و داروهای آنتی بیوتیک مصرفی در دوران بارداری توسط مادران باردار مورد بررسی قرار گرفتند که مقدار آنتی بیوتیک تجویز شده رابطه ی معناداری را ایجاد کرده است و از طرفی بهبودی مادر پس از مصرف آنتی بیوتیک، بروز عارضه در اثر مصرف آنتی بیوتیک،نحوه ی مقابله با عارضه، ادامه دادن درمان بعد از عارضه، کامل کردن طول دوره درمان، مصرف آنتی بیوتیک بدون نظر پزشک و مصرف کردن دارو بدون نظر پزشک معنادار شدند.از طرفی در ارتباط با اطلاعات به دست آمده از نوزادان،بین وزن به هنگام تولد نوزادان مورد مطالعه، دور سینه و عدد آپگار، در هر دو گروه کنترل و آزمون تفاوت معناداری مشاهده شد که خطر بروز ناهنجاری در نوزاد را افزایش می دهد. در صد بالایی از نوزادان مورد مطالعه(51.9%) به صورت اتفاقی پسر بودند و 15 نفر از نوزادان آنومال مورد مطالعه هم پسر بودند واین موضوع بروز بیشتر آنومالی در جنس پسر را تایید می کند.
شاهین نصیری کلاهی سپیده اربابی بیدگلی
در این تحقیق ریسک بروز انواع سرطان مری یعنی کارسینومای سلول های سنگفرشی مری و آدنوکارسینومای مری و رابطه احتمالی بین بیان رسپتور آریل هیدروکربن با روش ihc مورد آنالیز قرار گرفت.در این روش از کمپلکس ag-ab استفاده شد.(dab بعنوان آنتی ژن و ahr بعنوان آنتی بادی)پس از انجام این آزمایشات معلوم شد که فرضیه ما مبنی بر بیان ahr در سیتوپلاسم سلول های تومورال بافت مری مثبت است.پس از تعیین بیان ahr ارتباط این مارکر با علایم پاتولوژیک مثل diagnosis , grade , metastasis و تهاجم ثانویه ( عروقی و لنفاوی )و جنسیت بررسی شد مشخص شد که بین جنسیت و بیان ahrدر هسته, تهاجم لنفاوی و بیان ahr در هسته و بیان ahr در هسته و تهاجم عروقی و بیان ahr در سیتوپلاسم و تهاجم ثانویه روابط معنی داری وجود دارد.
سپیده جعفری سمیده خویی
قلیان کشیدن یکی از عادات زیستی نامطلوب است که فرد را مستعد آسیب های ژنتیکی نموده و ریسک بیماری های مزمن ازجمله سرطان را افزایش می دهد. تست میکرونوکلئوس، تستی است که در غربالگری پاسخ هایسمیت ژنتیکی استفاده می شود و برای افرادیکه در معرضترکیبات بالقوه ژنوتوکسیک هستند روش موفق و قابل اعتمادی است. در این مطالعه برای بررسی نقش الگوی مصرف قلیان در میزان بروز سمیت ژنتیکی با این تست و با رویکرد به فاکتورهای زمینه ای، عوامل زیست محیطی و تغذیه ای احتمالی مرتبط با افزایش بروز میکرونوکلئوس از پرسشنامه استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه شامل 20 نفر از هر دوجنس بودند که با پروفایل مشخص(بیش از 2 نوبت در هفته) قلیان می کشیدند. برای بررسی وضعیت میکرونوکلئوس، با استفاده از مسواک، از سلول های مخاط دهاناین افراد نمونه گیری انجام شد و نمونه ها پس از رنگ آمیزی به روش پروتکل buccal micronucleus cytome assay(bmcyt-2009)و با میکروسکوپ نوری، شمارش گردیدندو با استفاده از نرم افزار spss، ارتباط فاکتورهای ذکر شده با تعداد میکرونوکلئوس، تعیین گردید. در این مطالعه، بین دفعات مصرف قلیان در هفته و افزایش تعداد میکرونوکلئوس، ارتباط معناداری وجود داشت(p=0.021). بین مصرف الکل و افزایش تعداد میکرونوکلئوس ارتباط معنی دار بود(p=0.021). ارتباط بینbmiو افزایش تعداد میکرونوکلئوس هم معنی دار بود(p=0.027).از دیگر فاکتورهای موثر در بروز میکرونوکلئوس، جنسیت(p=0.007) بود اما بین فاکتورهای تغذیه ای و بروز میکرونوکلئوس، رابطه ی معنی داری وجود نداشت. ارتباط بین دیگر فاکتورهای زمینه ای و زیست محیطی(بیش از 10 مورد) ذکر شده در پرسشنامه، معنی دار نبودند
آیسا حقیقت فرشاد هاشمیان
هرچند احتمال ابتلا به سرطان پستان با بالارفتن سن در جمعیت عمومی افزایش می یابد این بدخیمی زنان ایرانی را حداقل یک دهه جوانتر از هم نوعانشان در سایر کشورها درگیر می کند . کارسینوم پستان نه تنها از نظر ظاهر هیستوپاتولوژیک براساس نوع بافت شناسی و grade ، بلکه همچنین از نظر پروتئین و محتوای مولکولی ژنتیک و اپی ژنیک آنها نیز تفاوت دارند . اطلاعات اولیه برای اداره بیمار شامل داده هایی از گیرنده استروژن (er) ، گیرنده پروژسترون (pgr) و گیرنده 2 عامل رشد اپیدرمال انسانی (her2) می شود و نقشی حیاتی برای دیگر نشانگرها مثل ar و p53 قائل است اما اطلاعاتی پیرامون وضعیت بیانشان در بیماران جوان (زیر 45 سال) ایرانی مبتلا به سرطان پستان وجود ندارد . این مطالعه برآن شد که وضعیت بیان نشانگرهای فوق را در 30 بیمار جوانی که در فاصله سالهای 92-1390 در بیمارستان دانشگاهی رسول اکرم تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند بررسی کند .میانگین سن بیماران 6/28 سال بود.از میان موارد بررسی شده ، 4 بیمار (3/13%) متاستاز به عضو دوم داشتند ، 70% تومورها در stage ii ، 80% در grade 2,3 بودند و 21 بیمار(70%) تومورهای مهاجم لنفاوی داشتند که پیش آگهی را در بیماران مبتلا به سرطان پستان بدتر می کند . مطالعات ihc نشان دهنده بیان er در 20 بیمار(7/66%) ، pr در 17 بیمار (7/56%) و her2 در 9 بیمار(30%) بود . در واقع 21 بیمار (70%) her2 منفی و 4 بیمار(20%) p53 مثبت بودند و بیان ar در11بیمار(7/36%) مشاهده شد . رابطه مثبتی بین بیان her2 و سن ، شروع زودرس پریود ، تهاجمی بودن ، متاستاز به عضو ثانوی ، grade و stage تومور وجود داشت . بیشتر تومورهای her2 مثبت، ar منفی و erو pr مثبت بودند.همچنین ارتباط محکمی میان وضعیت her2 و وضعیت p53 دیده شد. وضعیت her2 دربیماران جوان ایرانی مبتلا به سرطان پستان همراه با ارزش prognostic بسیار مهمتری است که ممکن است خطر متاستاز را افزایش دهد .بیان her2 در بیماران جوان ایرانی تظاهری متفاوت نشان می دهد که باید قبل از شروع شیمی درمانی دراین بیماران در ایران مورد ارزیابی قرارگیرد .
حمیده خیمه کبود علی باسی
دوکسوروبیسین هیدروکلراید یک آنتی بیوتیک آنتراسایکلین سایتوتوکسیک می باشد، که از طریق باند شدن به dnaومهار سنتز اسیدنوکلئیک عمل می کند.این دارو جهت درمان انواع سرطان های solid مانند سرطان سینه ،تخمدان وهمچنین بدخیمی های هماتولوژیک مانند لوکمی به کار برده می شود؛ که دارای عوارض جانبی زیاد به خصوص سمیت قلبی عروقی و کارآیی محدود است.لذا دو شرکت صاحب نام جهانی فرمولاسیون دارو را تغییر داده و به فرم نانولیپوزومال بااسامی برندdoxil و caelyxدرآورده اند . ازآنجاییکه براساس نیاز مبرم کشور سالانه برای واردات این دارو 5میلیون دلار ارز هزینه شده است و در راستای تحقق خودکفایی ملی دوکسوروبیسین نانو لیپوزومال ،برای اولین بار در خاورمیانه در دانشگاه علوم پزشکی مشهد طراحی و با نام تجاری سینادوکسوزوم در شرکت اکسیر نانو سینا ساخته شده است که پس از گذراندن مطالعات پیش بالینی و بیو اکی والانسی، وارد بازار گردیده است . ارزیابی ایمنی این نانو دارو در مصارف انسانی در چارچوب یک مطالعه توکسیکوویژلانس هدف این مطالعه قرار گرفته است .در این مطالعه توصیفی تحلیلی ، بررسی عوارض جانبی داروی سینادوکسوزوم در بیماران مبتلا به سرطان تخمدان و مقایسه این عوارض با دونمونه مشابه خارجی(doxilو caelyx )مد نظر قرار گرفته است . در این تحقیق ،بیماران با همکاری بیمارستان فیروزگر،بیمارستان بقیه الله قم و همچنین شرکت سازنده به مدت 8ماه تحت نظر قرار داده شدند. پس از مطالعه کامل پرونده، عوارض جانبی ایجاد شده در بیماران، توسط پرسش نامه اختصاصی گرد آوری و در فواصل زمانی موردنیازپیگیری گردیده و سپس فرم ثبت عوارض جانبی(کارت زرد) تکمیل شده است .در طول مدت مطالعه در مجموع 106 عارضه جانبی در 23 بیمار زن مبتلا به سرطان تخمدان مورد ارزیابی ثبت گردیده است که 3 بیمار در اثر متاستاز سرطان از مطالعه خارج شده اند. بیشترین عوارض ناخواسته دارویی مربوط به اختلالات دستگاه گوارش (38.67%) ، اختلالات پوست وضمائم آن (30.18%) وعوارض عمومی (18.86%) بوده است.درمقایسه انجام گرفته بین سینادوکسوزوم ونمونه های مشابه خارجی(کیلاکس و داکسیل)عوارض گوارشی به خصوص یبوست و بی اشتهایی در نمونه ایرانی بیشتر می باشد.
مژگان قدمگاهی محمدرضا منظم اسماعیل پور
مقدمه: امروزه افراد بسیار زیادی چه در محیط کار و چه در منازل، تحت تابش بسامدهای مختلف از امواج الکترومغناطیس قرار می گیرند. نگرانی از اثرات احتمالی ناشی از پرتودهی مغناطیسی بخصوص در بسامد (50-60hz) که افراد بدون استفاده از محافظ در معرض قرار می گیرند، عامل انجام تحقیقات زیادی در مراکز علمی جهان گردیده است. تحقیقات موجود جهت بررسی بیماری ها و اختلالات عصبی و حافظه ای به دلیل مواجهه با میدان های الکترومغناطیس (emf) منتشر شده توسط خطوط فشار قوی و پست های برق بسیار اندک است، لذا هدف از این مطالعه بررسی وضعیت حافظه کوتاه مدت دانش آموزان در معرض (emf) حاصل از خطوط فشار قوی می باشد. روش انجام کار: در این مطالعه cross-sectional، دو مدرسه ابتدایی واقع در نزدیک پست فشار قوی در شهر تهران به عنوان مورد و دو مدرسه ابتدایی در همان محدوده جغرافیایی و با شرایط اجتماعی و اقتصادی و حتی کیفیت هوایی مشابه به عنوان شاهد انتخاب شدند. در ارزیابی محیطی چگالی شار مغناطیسی 38 نقطه از بخش های مختلف مدارس تعیین شد و برای ارزیابی فردی 176 دانش آموز پسر (12-10) سال که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، از پرسشنامه استاندارد حافظه کوتاه مدت (وکسلر) و دموگرافیک استفاده گردید. اطلاعات با استفاده از spss ورژن 20 مورد بررسی و آنالیز قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های آماری kolmogorov-smirnov برای بررسی نرمال بودن داده ها و سپس با آزمون های t مستقل، من- و یتنی و مجذور کا و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بین شغل و تحصیلات والدین، سن، وضعیت تحصیلی و ... دانش آموزان دو گروه مورد و شاهد اختلاف معناداری وجود نداشت 0.05)<p). چگالی شار در مدارس مورد نسبت به شاهد بالاتر و دارای اختلاف معنادار بود (p<0.001). همچنین میانگین نمرات حافظه کوتاه مدت دانش آموزان در مدارس مورد پایین تر و با اختلاف معنادار نسبت به دانش آموزان مدارس شاهد ارزیابی شد. بین نمرات حافظه کوتاه مدت و چگالی شار مغناطیسی رابطه معنادار و معکوس وجود داشت. نتیجه گیری: قرار گرفتن در معرض میدان های مغناطیسی با فرکانس بی نهایت کم حاصل از خطوط فشار قوی ممکن است تأثیر منفی بر حافظه کوتاه مدت داشته باشد. البته عواملی که باعث کاهش حافظه کوتاه مدت می شود بسیار پیچیده تر و فراتر از محدوده داده های جمع آوری شده است و برای یافتن ارتباط دقیق نیاز به مطالعات بیشتر است.